✅ ایده «مقاومت اجتماعی» اسلامگرا و لکنت علوم اجتماعی متأخر 🔹 مفهوم «مقاومت» و «مقاومت اجتماعی» از جمله مفاهیم متداول در نظامات اندیشه و علوم انسانی متأخر هستند. اگر ایده مقاومت در برابر یک نیروی سلطه‌گر داخلی (استبداد) و خارجی (استعمار و امپریالیسم) را در جهان مطالعه کنیم، بی‌درنگ به نظریات تولید‌شده و رایج در علوم اجتماعی متعلق به دوران رنسانس (Renaissance) و عصر پسا‌روشنگری (Age of Enlightenment) در میدان و محیط اروپا به عنوان محل تولید علوم انسانی مدرن بر می‌خوریم. 🔹 این اندیشه‌ها چند افتراق اساسی با مفهوم «مقاومت اجتماعی» مد‌نظر اندیشه انقلاب اسلامی دارند و به همین دلیل در بیان و تحلیل مقاومت اجتماعی اسلامگرا الکن هستند؛ مولود مدرنیته بودن، خصلت مشترک همه این رویکرد‌های نظری- اجتماعی و خرده‌فرهنگ‌های وابسته بود که سخن از مقاومت اجتماعی می‌راندند و می‌رانند. 🔹 هنر بزرگ طراح انقلاب اسلامی (امام خمینی (ره)) ارائه الگویی از کنش جمعی و مقاومت اجتماعی در برابر نیروی ستمگر داخلی و خارجی براساس اندیشه دینی بود. آن هم در دورانی که گروه‌های چپ‌گرای متأثر از اندیشه کمونیسم مانند سازمان مجاهدین خلق و چریک‌های فدایی خلق کاملاً توانسته بودند مفهوم مقاومت را به نفع خود مصادره کنند. 📝 متن کامل: http://ihkn.ir/?p=35346 _ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ 🔳 با همراه باشید 🆔 @meftahandishe_com