غزلی دیگر:
مسیر خاکی دِه در غبار گم شده است
پناه چلچله ها، بیشه زار گم شده است
صدای زنگ دبستانمان نمی آید
کلاس، میز پر از یادگار گم شده است
اذان مسجد دِه، یاکریم، گلدسته
قنات، لانه ی روی چنار گم شده است
کجاست حاصل رنجی که باغبان می برد؟
شبیه دهکده باغ انار گم شده است
مزار دهکده است این «بزرگراه» و منم
کسی که بین هزاران مزار گم شده است
کسی که با چمدانش نشسته سردرگم
کسی که دار و ندارش هزار گمشده است
26 خرداد 1398
#غزل
#علی_مؤیدی
@moayedialiqom