▪️گفت جرعه ای آب بدهید. جرعه ای آب آوردند اما لکه خونی از لبان مبارکش، آب را خون آلود کرد. آنجا متوجه شد که سرنوشت خونباری در انتظار حسین و اولاد اوست. اما چاره ای نداشت چون پیش از آن، بر مبنای وفای نامردان کوفه، از بیعت آنها نامه نوشته بود. وقتی او را بر بالای بلندی دارالاماره بردند که بر زمین فرو افکنند رو کرد به سمت مکه و حجاز؛ عرض کرد السلام علیک
#یا_اباعبدالله؛ ای امام من، میا به کوفه؛ کوفه وفا نداره... .
▪️خواستم غریبی مسلم را با غریبی حجت بن الحسن مقایسه کنم که دیدم جا دارد دست های بسته او را با دستان بسته امیرالمؤمنین (ع) مقایسه کنم. اما دیدم که نه؛ بگذار سرنوشتِ سرِ بریده و زن و فرزندان آواره اش را به سرنوشت اربابش حسین گره بزنم... مسلم خودش و زن و فرزندانش را فدای ابی عبدالله کرد... اما سیاهی به روی آنهایی ماند که می گفتند حرف نائب امام سند نیست صبر کنیم تا امام بیاید!
▪️آنهایی که در انتظار امام غائب ایستادند و نائب امام را یاری نکردند اگرچه بخشی از آنها در قیام توابین، مردانه جنگیدند و به شهادت هم رسیدند اما امروز نام
#مسلم_بن_عقیل و حبیب و زهیر تا قیام قیامت، بر بلندای تاریخ کربلا می درخشد نه نام آنها!
اصل مطلب:
https://eitaa.com/modaresian/2903
✅
#داود_مدرسی_یان:
http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3