eitaa logo
عالَم سیاست || داود مدرسی یان
14.7هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
871 ویدیو
54 فایل
کارشناس ارشد علوم سیاسی مهندس کامپیوتر/نرم افزار ارتباط مستقیم: @politicaladmin تبلیغ در کانال: @jamalpor_khz
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 در انتظار امام غائب، نائب امام را تنها گذاشتند... ▪️سال قمری با محرم شروع می شود. آنچنان که سال شمسی با فروردین شروع می شود و طبیعت سرسبز و زیبا شده و گل های قرمز و بنفش و زرد، کوه و درّه را می پوشاند و تا چشم کار می کند سبزه می روید و ظاهر و جسم طبیعت تازه می شود، سال قمری اما با محرم شروع می شود و باطن و روح جهان و انسان ها را تازه می کند. آری ماه محرم، انسانیت و مفاهیم بلندی چون عدالت و آزادی و آزادگی را زنده می کند و زنگار از قلوب انسان ها می زداید. ▪️داغ و حرارت غمِ حسین، جان ها را تازه می کند و آن ها را همچون پروانه به پرواز درآورده و به سوی آسمان روانه می کند. نام حسین در جهان تاریک و پرظلم و جورِ ما، همچون شمعی است که بیابان های سیاه را روشن می کند. بدین جهت است که گفته اند: «این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست، این چه شمعی است که جان ها همه پروانه است». ▪️محرم که شروع می شود ملائک، رخت عزا بر عرش آویخته و سیاهی ها را بر ستون های عرش خداوند متعال نصب می کنند. اسرافیل بر صور خود دمیده و بلند بلند فریاد می زند: «حی علی العزا... حی علی البکاء...». ▪️شب اول را تقدیم کرده اند به آن فقیهِ جوان و غریب در کوفه. مسلم را می گویم که فقیهِ عادل و شجاع در غیاب حسین بن علی(ع) در میان کوفیان بود. نائب الحسین در میان بدنام ترین شهر تاریخ و در بین مذبذب ترین انسان های روی کره زمین، همه را به پدرِ بندگان خدا، اباعبدالله دعوت کرد. ▪️آن نامردمان که خود هزاران نامه به سوی سبط نبی، روانه کرده بودند و در نامه ها نوشته بودند که: «ای پسر بوتراب، زمین سرسبز شده، غنچه ها شکفته شده، درخت ها میوه داده اند، لحظه ای دریغ مکن و به سمت ما بیا»، شمشیر آخته کرده و به پسر عقیل دست بیعت دادند اما درست در لحظه ای که آن ولی فقیه، آنها را به جهاد در برابر ابن زیاد فراخواند، یک به یک، پا پس کشیدند. آنها بیعت شکستند و مسلم را تنها گذاشتند. ▪️لشکر شرطه های یزیدی، مسلم را غریب و بی کس در کوچه های تنگ و تاریک کوفه گیر آوردند. اما او به تنهایی یک لشکر را حریف بود. ساعاتی نانجیبان را مشغول کرد. نعره های حیدری بر می آورد و همچون یل خیبرشکن، قلب لشکر را می شکست. تشنگی بر او غالب شد. گرگ ها او را دوره کردند. از زمین و آسمان، نیزه و سنگ و شمشیر می بارید. سفیر حسین را اسیر کردند و به دربار پسر مرجانه بردند. ▪️گفت جرعه ای آب بدهید. جرعه ای آب آوردند اما لکه خونی از لبان مبارکش، آب را خون آلود کرد. آنجا متوجه شد که سرنوشت خونباری در انتظار حسین و اولاد اوست. اما چاره ای نداشت چون پیش از آن، بر مبنای وفای نامردان کوفه، از بیعت آنها نامه نوشته بود. وقتی او را بر بالای بلندی دارالاماره بردند که بر زمین فرو افکنند رو کرد به سمت مکه و حجاز؛ عرض کرد السلام علیک ؛ ای امام من، میا به کوفه؛ کوفه وفا نداره... . ▪️خواستم غریبی مسلم را با غریبی حجت بن الحسن مقایسه کنم که دیدم جا دارد دست های بسته او را با دستان بسته امیرالمؤمنین (ع) مقایسه کنم. اما دیدم که نه؛ بگذار سرنوشتِ سرِ بریده و زن و فرزندان آواره اش را به سرنوشت اربابش حسین گره بزنم... مسلم خودش و زن و فرزندانش را فدای ابی عبدالله کرد... اما سیاهی به روی آنهایی ماند که می گفتند حرف نائب امام سند نیست صبر کنیم تا امام بیاید! ▪️آنهایی که در انتظار امام غائب ایستادند و نائب امام را یاری نکردند اگرچه بخشی از آنها در قیام توابین، مردانه جنگیدند و به شهادت هم رسیدند اما امروز نام و حبیب و زهیر تا قیام قیامت، بر بلندای کربلا می درخشد نه نام آنها! ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️گفت جرعه ای آب بدهید. جرعه ای آب آوردند اما لکه خونی از لبان مبارکش، آب را خون آلود کرد. آنجا متوجه شد که سرنوشت خونباری در انتظار حسین و اولاد اوست. اما چاره ای نداشت چون پیش از آن، بر مبنای وفای نامردان کوفه، از بیعت آنها نامه نوشته بود. وقتی او را بر بالای بلندی دارالاماره بردند که بر زمین فرو افکنند رو کرد به سمت مکه و حجاز؛ عرض کرد السلام علیک ؛ ای امام من، میا به کوفه؛ کوفه وفا نداره... . ▪️خواستم غریبی مسلم را با غریبی حجت بن الحسن مقایسه کنم که دیدم جا دارد دست های بسته او را با دستان بسته امیرالمؤمنین (ع) مقایسه کنم. اما دیدم که نه؛ بگذار سرنوشتِ سرِ بریده و زن و فرزندان آواره اش را به سرنوشت اربابش حسین گره بزنم... مسلم خودش و زن و فرزندانش را فدای ابی عبدالله کرد... اما سیاهی به روی آنهایی ماند که می گفتند حرف نائب امام سند نیست صبر کنیم تا امام بیاید! ▪️آنهایی که در انتظار امام غائب ایستادند و نائب امام را یاری نکردند اگرچه بخشی از آنها در قیام توابین، مردانه جنگیدند و به شهادت هم رسیدند اما امروز نام و حبیب و زهیر تا قیام قیامت، بر بلندای تاریخ کربلا می درخشد نه نام آنها! اصل مطلب: https://eitaa.com/modaresian/2903: http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
🔴 در انتظار امام غائب، نائب امام را تنها گذاشتند... ▪️سال قمری با محرم شروع می شود. آنچنان که سال شمسی با فروردین شروع می شود و طبیعت سرسبز و زیبا شده و گل های قرمز و بنفش و زرد، کوه و درّه را می پوشاند و تا چشم کار می کند سبزه می روید و ظاهر و جسم طبیعت تازه می شود، سال قمری اما با محرم شروع می شود و باطن و روح جهان و انسان ها را تازه می کند. آری ماه محرم، انسانیت و مفاهیم بلندی چون عدالت و آزادی و آزادگی را زنده می کند و زنگار از قلوب انسان ها می زداید. ▪️داغ و حرارت غمِ حسین، جان ها را تازه می کند و آن ها را همچون پروانه به پرواز درآورده و به سوی آسمان روانه می کند. نام حسین در جهان تاریک و پرظلم و جورِ ما، همچون شمعی است که بیابان های سیاه را روشن می کند. بدین جهت است که گفته اند: «این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست، این چه شمعی است که جان ها همه پروانه است». ▪️محرم که شروع می شود ملائک، رخت عزا بر عرش آویخته و سیاهی ها را بر ستون های عرش خداوند متعال نصب می کنند. اسرافیل بر صور خود دمیده و بلند بلند فریاد می زند: «حی علی العزا... حی علی البکاء...». ▪️شب اول را تقدیم کرده اند به آن فقیهِ جوان و غریب در کوفه. مسلم را می گویم که فقیهِ عادل و شجاع در غیاب حسین بن علی(ع) در میان کوفیان بود. نائب الحسین در میان بدنام ترین شهر تاریخ و در بین مذبذب ترین انسان های روی کره زمین، همه را به پدرِ بندگان خدا، اباعبدالله دعوت کرد. ▪️آن نامردمان که خود هزاران نامه به سوی سبط نبی، روانه کرده بودند و در نامه ها نوشته بودند که: «ای پسر بوتراب، زمین سرسبز شده، غنچه ها شکفته شده، درخت ها میوه داده اند، لحظه ای دریغ مکن و به سمت ما بیا»، شمشیر آخته کرده و به پسر عقیل دست بیعت دادند اما درست در لحظه ای که آن ولی فقیه، آنها را به جهاد در برابر ابن زیاد فراخواند، یک به یک، پا پس کشیدند. آنها بیعت شکستند و مسلم را تنها گذاشتند. ▪️لشکر شرطه های یزیدی، مسلم را غریب و بی کس در کوچه های تنگ و تاریک کوفه گیر آوردند. اما او به تنهایی یک لشکر را حریف بود. ساعاتی نانجیبان را مشغول کرد. نعره های حیدری بر می آورد و همچون یل خیبرشکن، قلب لشکر را می شکست. تشنگی بر او غالب شد. گرگ ها او را دوره کردند. از زمین و آسمان، نیزه و سنگ و شمشیر می بارید. سفیر حسین را اسیر کردند و به دربار پسر مرجانه بردند. ▪️گفت جرعه ای آب بدهید. جرعه ای آب آوردند اما لکه خونی از لبان مبارکش، آب را خون آلود کرد. آنجا متوجه شد که سرنوشت خونباری در انتظار حسین و اولاد اوست. اما چاره ای نداشت چون پیش از آن، بر مبنای وفای نامردان کوفه، از بیعت آنها نامه نوشته بود. وقتی او را بر بالای بلندی دارالاماره بردند که بر زمین فرو افکنند رو کرد به سمت مکه و حجاز؛ عرض کرد السلام علیک ؛ ای امام من، میا به کوفه؛ کوفه وفا نداره... . ▪️خواستم غریبی مسلم را با غریبی حجت بن الحسن مقایسه کنم که دیدم جا دارد دست های بسته او را با دستان بسته امیرالمؤمنین (ع) مقایسه کنم. اما دیدم که نه؛ بگذار سرنوشتِ سرِ بریده و زن و فرزندان آواره اش را به سرنوشت اربابش حسین گره بزنم... مسلم خودش و زن و فرزندانش را فدای ابی عبدالله کرد... اما سیاهی به روی آنهایی ماند که می گفتند حرف نائب امام سند نیست صبر کنیم تا امام بیاید! ▪️آنهایی که در انتظار امام غائب ایستادند و نائب امام را یاری نکردند اگرچه بخشی از آنها در قیام توابین، مردانه جنگیدند و به شهادت هم رسیدند اما امروز نام و حبیب و زهیر تا قیام قیامت، بر بلندای کربلا می درخشد نه نام آنها! ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
در روز هم باید برای حرمتِ شکسته‌ی حضرت اباعبدالله علیه‌السلام و اولاد و برادران و اصحاب و یاران گریه کنیم و ضجه بزنیم، هم باید اهداف آن حضرت و چرایی و چگونگی قیامش را یادآوری کنیم، هم ویژگی‌ اصحاب و یارانش، هم از بی‌تفاوت‌ها و بگوییم، هم از روش‌ها و حربه‌های دشمنان آن امام همام. جرقه قیامش را با یکسال قبل از عاشورا با امر به معروف و نهی از منکر علما و بزرگان اسلام جرقه زد که چرا ظلم‌ها و تبعیض‌ها را می‌بینید ولی کاری نمی‌کنید! و سپس به امر و نهی امرا و اصحاب قدرت پرداخت تا خونش در این مسیر ریخته شود! بی‌تفاوت‌ها هم یک حسینِ معنوی و حال‌خوب‌کُن بدون دردسر و بدون هزینه می‌خواهند! یک هیئت بچه مثبت عزادار و بعدش قیمه و قرمه! نه کاری به فقر و تبعیض و فساد دارند نه دعوایی با اصحاب قدرت و ثروت! بی‌تفاوت‌ها به حضرت می‌گفتند خودت را به دردسر نینداز! بین جماعت مسلمین تفرقه و برادرکشی راه نینداز! عبدالله بن عمر می‌گفت با این کارت بین مسلمین اختلاف درست میکنی و خودت و برخی مسلمین کشته می‌شوید. حیف تو نیست؟ حضرت در پاسخش فرمود: اُف لهذا الکلام أبدا ما دامت السماوات و الأرض... اف بر این منطق تا ابد و زمانیکه آسمان‌ها و زمین پابرجاست... صلی‌الله علیک یا مظلوم : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
کشتن به ‎، کار جاهلیت بوده؛ مقتول را در گودالی قرار می‌دادند و باحوصله او را شکنجه می‌دادند و به سخت‌ترین شکل می‌کشتند و بدنش را مثله می‌کردند. اسلام که آمد پیامبر عزیز ما گفتند دیگر کسی را اینگونه نکشید و بدن کسی را مثله نکنید.. صلي‌الله علیک ‎ روح شهیدان آرمان علی‌وردی و روح‌الله عجمیان با سیدالشهدا محشور باد ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3