ما از نسلِ آدم‌های بلاتکلیف هستیم ✍ پایگاه جامع مدیریار • پدرم دلواپسِ آینده‌ی خواهرم است، اما حتی یک‌بار هم اتفاق نیفتاده که با هم کافی شاپ بروند، در خیابان قدم بزنند و گاهی بلند بلند بخندند. • خواهرم نگران فشار خون پدرم است؛ اما حتي يك بار هم نشده خواسته هايش را به تعويق بيندازد تا پدر كمی احساس آرامش كند. • مادرم دغدغه خوشبختیِ مرا دارد. اما حتی یک‌بار هم نشده که با من در موردِ آن صحبت کند و بپرسد: چه چیزی تو را خوشحال‌ می‌کند؟ • من با فکرِ رنج و سختیِ مادرم از خواب بیدار می‌شوم. اما حتی یک‌بار هم نشده دستش را بگیرم، با او سینما بروم، فیلم ببینیم و کمی به او آرامش بدهم. 💢 ما از نسلِ آدم‌های بلاتکلیف هستیم. از یک‌طرف در خلوتِ خود، دلمان برای این و آن تنگ می‌شود، از طرف دیگر، وقتی به هم می‌رسیم، لال‌مانی می‌گیریم! انگار نیرویی نامرئی، فراتر از ما وجود دارد که دهانمان را بسته تا مبادا چیزی در مورد احساس مان بگوئیم! راستی چرا؟!! @modiryar