✅ امید و پایداری همون سال که در هجدهم تیرماه، حادثه کوی دانشگاه رخ داد، ماه رمضان برای تبلیغ، کوی بودم. نگاه‌های دانشجوها و تیکه‌های گاه و بیگاهشون نشون می‌داد که خیلی دلخور و شاکی‌ان. از نظام، از انقلاب، از روحانیت و از ما طلبه‌ها.... حتی بچه‌مذهبی‌ها و دور و بری‌های خودمون، یا گلایه‌مند بودند یا سرخورده. برخوردهای سرد، بی‌اعتنایی، کنایه‌های سنگین، گفتگوهای تهاجمی، اعتراض و گله... وقتی توی جمعی احساس کنی همه از تو کینه دارن و بهت معترض‌ان خیلی سخت می‌گذره. یک روز... دو روز ... سه روز... بالاخره آدم تاب نمی‌آره و خسته می‌شه. و احتمالا در کار خودش تردید می‌کنه... در اثرگذاری‌اش، در مفید بودنش، در اینکه آیا این کار وظیفه است و هیچ کار بهتری وجود نداره؟ تو چنین فشاری سه چیز آدم رو نجات می‌ده. یکی: توجه به خدا، توسل به اهل بیت، مناجات با امام زمان. دعای نیمه‌شب ... دوم: توجه به زجر و مصیبتی که پیامبران گذشته برای هدایت مردم کشیدن و اهانت‌ها و متلک‌ها و تهدیدهایی که از مردم شنیدن؛ و داستانش در قرآن نقل شده ... سوم: گفتگو با دوستان و اساتید، و بیان شرایط و حالات روحی خود برای اون‌ها و مشورت گرفتن و بعد هم تشویق‌ها و دلداری‌هایی که از اون‌ها دریافت می‌کنی: و تواصوا بالصبر. این جوری ... هم آرام می‌شیم. هم انگیزه پیدا می‌کنیم. هم با حرارت و نشاط و امید به کار خودمون ادامه می‌دهیم تبلیغی https://eitaa.com/mohammad_nooori