🔰بزرگی در کودکی ☘ نقل است روزی مردم برای ملاقات با (ع) که در خردسالی به مقام امامت رسیدند در بغداد جمع می شوند. در میان جمع شخصی به نام علی بن حسان واسطی معروف به عمش برای امام جواد (ع) چند اسباب بازی که یکی از آنها نقره بود می برد. عمش می گوید وقتی به خدمت امام رسیدم به او سلام دادم. حضرت پاسخم را دادند اما در چهره مبارکشان کراهتی را مشاهده کردم. ایشان به من دستور نشستن ندادند. به ایشان نزدیک شدم و اسباب بازی ها را در حضورشان گذاشتم. غضب آلود به من نظر کردند و آنها را کنار زدند و فرمودند: « ما لهذا خلقنی الله ما انا و اللعب/ خدای متعال من را برای اینها نیافریده. مرا به بازی چه کار؟» من از ایشان درخواست عفو کردم. حضرت مرا بخشیدند. اینها همه نشان می دهد که ایشان هرگز وقت گرانبهایشان را به آن دسته از امور دینوی که جلب توجه می کند صرف نمی کردند بحارالأنوار، ج ۵۰، ص۵۹ تسلیت عزیزان🖤 به مهارتکده بپیوندید ↶ 🌹‣ ‌@moslem_garivani