مكتب فلسفى تقريباً به هفتصد مسأله بالغ مى‏ شود. ثانياً: مسايل فلسفى كه مخصوصاً در مكتب مشّائين از يونانى‏ ها به طور غير منظّم توجيه شده و نوع مسايل از همديگر جدا و به همديگر نامربوط بودند، در اين مكتب فلسفى، حالتِ مسايل يك فنّ رياضى را پيدا كرده و به‏ همديگر مرتبط و بر يكديگر مترتّب شده‏ اند، به‏ نحوى كه با حلّ دو سه مسأله اوّلى كه فلسفه را افتتاح مى‏ كنند، همه مسايل فلسفى را مى‏ توان حل و توجيه نمود. به همين جهت به آسانى مى‏ توان رابطه ‏فلسفه را از طبيعيّات قديم و هيأت قديم قطع كرد و در نتيجه هيچ‏گونه برخورد و منافاتى ميان اين مكتب فلسفى و علم امروز اتّفاق نمى‏ افتد. ثالثاً: فلسفه (تقريباً) جامد و كهنه، به واسطه روش اين مكتب فلسفى، به كلّى تغيير وضع و قيافه داده و مطبوع طبع انسانى و مقبول ذوق و عقل و شرع مى‏ باشد، و مسايلى را كه علم جديد، تازه موفّق به كشف آنها شده يا اميد حل آنها را دارد، اين مكتب فلسفى با مايه شگرف خود به‏ طور عموم و كلّيت، به حلّ آنها موفّق شده يا شالوده حلّ آنها را مى‏ ريزد؛ چنان‏ كه به‏ واسطه حل‏ شدن مسأله حركت جوهرى كه سيصد سال پيش با اين روش فلسفى حل شده است، مسأله بُعد چهارم در اجسام، به طور روشن به‏ دست آمده و مسأله نظريّه نسبيّت (البتّه در خارج از افكار نه در افكار) روشن گرديده است، و مسايل ديگرى كه هنوز از راه علم، مورد بحث واقع نشده، به طور كليّت خاتمه يافته است. 📜 شيعه ؛ ص51- 53 💢 موسسه آموزشی پژوهشی نفحات Https://eitaa.com/nafahat_eri