﷽ 🔰 چرا چاقیم؟ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✍🏻 () روزی روزگاری شاملو گفته بود که «می‌توانیم هر چیز با ارزشی را لای کتاب‌ها پنهان کنیم، چون مردم ایران کتاب نمی‌خوانند» لیلی گلستان، چندی پیش کنایه‌ی سنگین دیگری را حواله‌ی مردم ایران کرد: «غر زدن عادت ما شده است!» او این جمله را وقتی بر زبان آورد که داستان دشوار زندگی خودش را تعریف کرده بود. من فکر می‌کنم ماجرای «شکم» بی‌ارتباط با همین کنایه‌ی سنگین لیلی گلستان نیست، ما ایرانی‌های شکم گنده، حتّا مسئولیت شکم خودمان را هم قبول نمی‌کنیم و غر می‌زنیم! امّا شاید داستان، فقط مربوط به شکم‌های گنده‌ی‌مان نباشد: ما قدرت اراده‌‌ مان را قربانی می‌کنیم. ┄┄┅••┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄••┅┄┄ گاهی وقتی استخر می‌روم خیلی درباره‌ی شکم‌ها فکر می‌کنم. اغلب افراد اضافه وزن دارند و ترکیب شکم و پهلوهایشان، سیاره‌ی زحل را تداعی می‌کند! برخی دیگر هم تفاوت زیادی با عدد ۱ ندارند: افرادی بسیار لاغر که معلوم است اگر بخواهند هم نمی‌توانند چاق بشوند! این وسط عده‌ی اندکی هستند که شکم ندارند و اقلّیتی هستند که عضلات شکم‌شان نمایان شده است! خلاصه استخر، غیر از محلّی برای شنا کردن، محلّی برای نمایش شکم‌هاست. معمولاً وقتی فامیل‌هایمان از شکم‌شان حرف می‌زنند افسوس می‌خورند و به سرعت، شلوغ بودن وقت‌شان را بهانه می‌کنند. آن‌ها می‌گویند که از بس شرایط اقتصادی بد است، مجبور هستند که چند شیفت کار کنند و وقتی خسته به خانه می‌رسند، نمی‌توانند ورزش کنند. نمی‌دانم اگر شرایط اقتصادی‌شان بد است، چطور چاق شده‌اند! آدمی که سه نوبت کار می‌کند، باید مثل همان عدد ۱ باشد! به علاوه، اگر شرایط اقتصادی بد شده است چطور ماشین‌شان را عوض کرده‌اند؟ اتّفاقاً این روزها دقت کرده‌ام که اتوموبیل کوئیک، همین‌طور بیش‌تر می‌شود! البته شاید اشتباه هم نباشد: امروز صبح فقط برای یک مسواک و خمیردندان، پنجاه هزارتومن پول بی‌زبان دادم! ... ┄┄┅••┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄••┅┄┄