🎶📚 🎶📚 📜‌ 📜‌: زبان خدا ✍ نویسنده: یک مبلغ اسپانیایی به جزیره‌ای رفت و به سه کاهن آزتک برخورد. کشیش پرسید:« چگونه دعا می‌کنید؟» یکی از آزتک‌ها پاسخ داد:« ما فقط یک دعا داریم. می‌گوییم: خدایا تو سه‌ تا هستی و ما هم سه تا. بر ما رحم کن.» مبلغ مذهبی گفت:« دعای قشنگی است. اما دقیقاً همان دعایی نیست که مقبول خدا بیفتد. دعای بهتری به شما یاد می‌دهم.» کشیش یک دعای کاتولیک به آن‌ها آموخت. و سپس راه خود را پی گرفت تا به تبلیغ انجیل بپردازد. سال بعد، سوار بر کشتی‌ای که او را به اسپانیا باز می‌گرداند، ناچار از کنار همان جزیره گذشتند. از روی عرشه آن سه کاهن را دید و برایشان دست تکان داد. در همان لحظه هر سه شروع کردند به راه رفتن بر روی آب و به طرف او آمدند. هم‌چنان که به کشتی نزدیک می‌شدند یکی از آن‌ها فریاد زد:« پدر!پدر! آن دعایی را که مقبول خدا می‌افتد، دوباره به ما یاد بده. چون فراموشش کرده‌ایم!» مبلغ مذهبی که معجزه را دیده بود، گفت:« مهم نیست.» و از خدا بخشش خواست که بیش‌تر نفهمیده است که خداوند به تمام زبان‌ها سخن می‌گوید. 🌸☘️ @navaye_ketab 🌸☘️