هر شب جمعه به صد افسوس و آه فاطمه آید کنار قتلگاه بر حسینش ناله از دل میکند شکوه ها از دست قاتل میکند گوید ای جانم به قربان سرت دست بر پهلو رسیده مادرت کِای حسین ای نور چشمان ترم سوخت قلب من ز آه دخترم زینبم بالای تل، من دربرت پیش چشمم جابجا شد پیکرت آسمان از دود آه من گرفت کاکلت را پیش من دشمن گرفت محمود اسدی شمر آماده یِ بریدن شد خنجر اما نمیبرد ای داد عاقبت با دوازده ضربه سرِ شاه از تنش جدا افتاد هانی امیر فرجی تا ز گودال سر در آوردی خویش را سمت پیکر آوردی دست خود را جلوتر آوردی نیزه را از دهن درآوردی آخرش رو به خنجر آوردی سر بریده شد از قفا زینب جواد پرچمی تو را چه نامرتب ذبح کردند به پیش چشم زینب ذبح کردند تو را با سم مرکب زجر دادند تو را با خشکی لب ذبح کردند اتحادِ هزار سرنیزه بدنش را چه نامرتب کرد کمک بوریا و مردم دِه پیکرِ شاه را مرتب کرد هانی امیر فرجی کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش