«روایت مادری در اختتامیه » می‌خواهم راوی شوم و بگویم از بدو بدو هایم ⏰ به ساعت نگاه می‌کنم..... قطعا نمی‌رسم....قول دادم..‌‌... 🫙🥄اول یک قاشق عسل می.گذارم در دهان مبارک شاید مغزم راه حل بهتری بدهد. دکمه درخواست اسنپ را می‌فشارم ۱۲۷هزار تومن🤬🤯 🚄🧑🏻👶🏻👧🏻 با مترو به همراه سه تا بچه قطعا سر ساعت نمی‌رسم... 🥄🍼🥣👚👕🎽 لباس‌ها و صبحانه‌هایشان را داخل کیف می‌گذارم، بادام خیسانده و یک قاشق آرد برنج و چای صاف کن برای پودر کردن بادام ها و .... 👶🏻🥄یعنی در مکان جلسه می‌تونم برای قندعسل حریره بادام هم درست کنم؟ بچه ها رو بیدار می‌کنم و از راننده اسنپ عذرخواهی می.کنم بابت ۵دقیقه تاخیر می‌گوید اشکالی ندارد، توقف در مسیر را بابت تاخیر بزنید🥶!! جلسه پشت جلسه، مادری در مادری🧕🏻🌷 چه قدر مشورت‌های دیروز با استادم آرامش دهنده بود برای من: این هم یک مدل سبک زندگی است، اگر حال دلت خوب است، اگر همسر و فرزندانت حال شان خوب است، به حرف مردم توجه نکن!!! دیگران برای توجیه انفعال و ناتوانی خود، سبک و مسلک ما را می‌زنند... روایت کردن زیباست🌷 روایت کنیم چون خدا هم راوی است، روایت می‌کند قصه پیامبران را... روایت کنیم چون خدا به پیامبرش دستور می‌دهد که بگوید: قل هوالله احد قل اعوذ برب الناس قل .... 🇮🇷 نهضت مادری اینجاست: ╭┅──==───┅╮ ↪ @nehzatemadari ╰┅──==───┅╯ 🌟 این شناسه شما رو به محله هاتون وصل میکنه 👇🏻 @maman_e_hosein