غیبت و حجت 🔻برخی معترض می شوند که چگونه با وجود غیبت، امکان اقامه حجت وجود دارد؟ 🔻استاد جواد جعفری در کتاب پاسخ به شبهات غیبت امام دوازدهم، پرسشگران در این زمینه را به دو گروه تقسیم نموده اند: - گروه اول آن است که عده ای شرط امام را دیده شدن و شناخته شدن چهره ی او می دانند. - گروه دوم آن است که عده ای حجیت امام را تنها زمانی محقق می دانند که امکان مراجعه ی حضوری و کسب تکلیف از امام محقق باشد. 🔻شیخ صدوق در پاسخ به گروه اول چنین استدلال می کند: «إن حال إمامنا (علیه السلام) الیوم فی غیبته حال نبی (صلی الله علیه و آله) فی ظهوره، و ذلک أنه (علیه السلام) لما کان بمکة لم یکن بالمدینة، و لما کان بالمدینة لم یکن بمکة، و لما سافر لم یکن بالحضر، و لما حضر لم یکن فی السفر، و کان (علیه السلام) فی جمیع أحواله»(📚کمال الدین و تمام النعمه ج 1 ص 167 و 168) امروز حال امام ما در غیبتش، مانند حال پیامبر اکرم در ظهورش می باشد و این از آن رو است که آنگاه که او در مکه بود در مدینه حضور نداشت و زمانی که در مدینه بود در مکه حاضر نبود و وقتی که مسافرت می کرد در شهر نبود و وقتی در شهر حضور داشت در سفر نبود، و آن حضرت در تمامی احوال در مکانی حاضر بود و از سایر اماکن غایب بود و حجت او در اماکنی که در آنجا غایب بود، ساقط نبود، امام (علیه السلام) نیز همچنین است، اگر هم غایب باشد حجتش ساقط نمی شود، کما آنکه حجت پیامبر در اماکنی که در آنجا غایب بود ساقط نبود. بنابراین حجت امام غایب با غیبت او ساقط نیست، همچنان که حجت خدای متعالی(بلا تشبیه) کما اینکه دیده نمی شود ساقط نیست: الْحَمْدُلِلّهِ الْمُتَجَلِّى لِخَلْقِه بِخَلْقِهِ، وَ الظّاهِرِ لِقُلُوبِهِمْ بِحُجَّتِهِ 🔻ابن ابی الحدید در ذیل عبارت فوق می گوید: و از آنجا که دلایل اثبات صانع به آشکاری آفتاب، روشن است، او علیه السلام خداوند را به این که آشکار گردید و برای خلقش تجلی کرد ستود، و این که آنان را با خلقت شان و ایجادشان بر خویشتن دلالت کرد. سپس به این سخن خویش آن را تأکید کرد: «والظاهر لقلوبهم بحجة» و نگفت: لعیونهم، زیرا خداوند نامریی است، و لیک به آن حجت های دلالت گر بر خویش، که بر ودیعه نهاد بر قلب ها آشکار است. 🔻و در پاسخ به گروه دوم مجدد شیخ صدوق می گوید: «و أما إذا استر الإمام للخوف علی نفسه بأمر الله عزوجل و کان له سبب معروف متصل به و کانت الحجة قائمة إذا کانت عینه موجوده فی عالم و بابه و سببه معروفان و إنما عدم إفتاؤه و أمره و نهیه ظاهرا و لیس فی ذلک بطلان للحجة(📚کمال الدین ج 1 ص 179 و 180) اگر امام برای خوف از جان خود به امر خدای تعالی پنهان گردد و سبب معروف و متصلی داشته باشد، حجت خدا قائم خواهد بود زیرا شخص او در عالم موجود است و نایب و وسیله معروفی هم دارد، فقط فتوا و امر و نهیش ظاهر نیست و این موجب بطلان الهی نیست....