حکومت اسلامی‌(۱۱) امیرالمؤمنین علیه السلام در ادامه، از طبقات مختلف جامعه سخن می گوید و سبب قوام آنها را بیان می دارد‌. ‌- و اعلم أن الرعیة طبقات بدان ای مالک! مردم طبقات مختلفی دارند - لا یصلح بعضها إلا ببعض اصلاح نمی شوند بعضی از آنها مگر با بعضی دیگر(در کنار یکدیگر اصلاح امور می کنند) - و لا غنی ببعضها عن بعض و گروه های مختلف هم از این نیاز غنی نیستند(نیازمند هستند) - فمنهما جنود الله یک دسته از آن قشر ها، لشکریان خدا هستند - و منها کتاب العامة و الخاصة و برخی از آنها، نویسندگان عامه و خاصه هستند(منشی های عامه و خاصه) - و منها قضاة العدل و برخی از آنها قاضیان عدل هستند - و منها عمال الإنصاف و الرفق و برخی از آنها عامل هستند برای مقررات عمومی و عدالت اجتماعی‌(نظم دهندگان جامعه) - و منها أهل الجزیة و و الخراج من أهل الذمة و مسلمة الناس و برخی از آنها اهل جزیه و خراج از اهل ذمه و مردم مسلمان هستند - و منها التجار و أهل الصناعات و برخی از آنها اهل تجارت و اهل صناعات هستند - و منها الطبقة السفلی من ذوی الحاجات و المسکنة و برخی از آنها طبقه ی پایینی هستند که صاحب احتیاج اند و مسکین اند - و کل قد سمی الله سهمه و وضع علی حده و فریضته فی کتابه أو سنة نبیه عهدا منه عندنا محفوظا و هر کدام از این طبقات را خداوند سهمی مقدر کرده که مقدار واجب آن در قرآن یا سنت پیامبر تعیین شده که این یک پیمانی از طرف خدا است و حفظ این پیمان از طرف ما واجب است - فالجنود، بإذن الله حصون الرعیة، و زین الولاه، و عزالدین، و سبل الأمن پس نظامیانی که در اختیار حکومت اند، باید پناهگاه مردم و زینت حاکمان و عزت دین و مسیر تحقق امنیت کشور باشند ‌- و لیس تقوم الرعیة إلا بهم توده ی مردم قوام ندارند مگر با نیرو های نظامی ‌- ثم لا قوام للجنود إلا بما یخرج الله لهم من الخراج الذی یقوون به علی جهاد عدوهم سپس قوام سپاه هم جزء به مالیات و خراج رعیت نیست که خداوند برای آنها قرار داده است(باید نیرو های نظامی را تأمین کنی) - و یعتمدون علیه فیما یصلحهم، و یکون من وراء حاجتهم آن خراجی که آنها به آن اعتماد کرده اند در آن چیزی که صلاحشون است و احتیاجات خود را با آن برطرف می کنند(بالاتر از احتیاجات آنها است) ‌- ثم لا قوام لهذین الصنفین إلا بالصنف الثالث من القضاء و العمال و الکتاب قوام برای این دو(مردم و نظامیان) نیست مگر به قاضیان(قوه ی قضائیه)، کارمندان(قوه ی مجریه) و نویسندگان - لما یحکمون من المعاقد همه ی قرارداد های حکومتی توسط اینها صورت می گیرد(سیاست های کلی کشور را تعیین می کنند) - و یجمعون من المنافع و جمع منافع می کنند - و یؤتمنون علیه من خواص الأمور و عوامها هم در مسائل خصوصی و هم در مسائل عمومی مورد اعتماد اند(مردم به قوه ی قضائیه و مجریه اعتماد کرده اند تا منافع مردم را در مسائل خصوصی و عمومی در نظر بگیرند) - و لا قوام لهم جمیعا إلا بالتجار و ذوی الصناعات و قوامی نیست برای آنها(مردم، نظامیان، قضات، کُتاب و کارمندان) جمیعا مگر با تجارت و صاحب صناعات اللّهم‌َعجّل‌لولیڪ‌الفرج 🌱 @noornama