📌هشتگ: قابل انتشار من یک قلب قدیمی‌ام* تا قبل از سال هزارو چهارصد و ۱ همیشه تصور می‌کردم آدم‌هایی که در سال‌های هزار و سیصد و ۱۰ به قبل می‌زیسته‌اند چقدر قدیمی‌تر از بقیه‌اند، مثلا سال هزار و سیصد و یک، یا هزار و سیصد و دو یا سه. حالا دو سه سالی است که وقتی برای نوشته‌هایم تاریخ می‌گذارم، مثلا سال ۰۱ یا ۰۲ یا ۰۳ حس می‌کنم خودم هم جزء آدم‌های خیلی قدیمی‌ام و لابد کسانی که سال هزارو چهارصد و ۶۲ به دنیا بیایند و ۱۵ ساله شوند، با خودشان می‌گویند آنهایی که قبل از سال هزاروچهارصدو ۱۰ می‌زیسته‌اند، چقدر قدیمی‌اند. الغرض با ورود به قرن تازه، به جای اینکه احساس تازگی کنم، احساس قدیمی بودن و تاریخی بودن می‌کنم. (*«من یک قلب قدیمی‌ام» اسم کتابی از لیلا کردبچه است که میتونید در اپ طاقچه بخونید.) 🌱 خیال‌بازی خیال‌ساز خیال‌پرواز خیال‌انداز خیال‌نواز خیال‌گداز خیال‌آواز خیال‌ناز خیال‌فراز خیال‌سرباز خیال‌جان‌باز و... هیچی، فقط تو آزادنویسی‌ امروز، داشتم دربارهٔ خیال‌پردازی می‌نوشتم که یهو حس‌کردم از «خیال‌باز» بیشتر از «خیال‌پرداز» خوشم اومده؛ بنابراین تصمیم گرفتم کمی خیال‌بازی کنم، همین. 🍀 در ستایش توضیح‌ندادن میگن توضیح‌دادن نشانه‌ی ضعفه؛ البته که این جمله رو هم مثل خیلی از جمله‌های دیگه، به صورت مطلق قبول ندارم. بعضی جاها (و شاید خیلی جاها) درسته، اما گاهی هم توضیح‌دادن، نشانه‌ی دلسوزیه، نشانه‌ی نوع دوستیه، نشانه‌ی خیرخواهیه. خب حالا توضیح‌ندادن چی؟ شاید نشونه‌ی تنبلی باشه. من از مقاله نوشتن خیلی لذت می‌برم حتا خیلی از اوقات بیش از نوشتن شعر و داستان، ولی توضیح‌دادن خیلی چیزها هم به نظرم نابجاست. یا فکر می‌کنم زمان توضیح‌دادن بعضی چیزها گذشته، یعنی توقع دارم همه خودشون فلان مسأله را بدونن؛ یا توضیح‌دادن برای کسی که نیازی به توضیح دادن نداره رو توهین به او محسوب می‌کنم؛ و توضیح دادن برای کسی که از ما توضیحی نخواسته رو «اظهار فضل»؛ توضیح‌دادن چیزهایی هم که کسانی پیش از ما و بسیار بهتر از ما توضیحش دادن میشه «توضیح واضحات». میشه «چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است؟» اما گاهی هم به خودم میگم اسم اینا میشه «توجیه»، چون بعضی توضیح‌ها رو باید بدی ولی نمیدی، ریشه‌ش بیشتر از تنبلیه یا شاید خجالت کشیدن، یا توضیح درست بلد‌نبودن یا چی و چی... نمیدونم. به هر حال بیشتر ترجیح میدم شاعرمسلک باشم و توضیح واضحات ندم. ترجیح میدم آدمای چیزفهم و مهمم، ازم توضیح نخوان و خودشون نکته‌سنج و اهل اشارت باشن، و توقع دارم آدمای باهوش، اهل کشف و کنجکاوی باشن نه منتظر توضیح. چون گاهی «توضیح‌خواستن» هم نشانهٔ ضعفه... اینم یکی از پرتکرارترین درگیری‌های ذهنی من در این روزها و این سالهاست. فاطمه ایمانی تاریخ ۱۱/ خرداد ۰۳ @paknewis