🕕 💠🌷💠 💚 شهید 💔 من امسال ناامید بودم ودل شکسته مدتیه پدر و همسرم اختلاف خیلی بزرگی پیداکرده بودند. طوری که حاضر نمی شدن هم دیگر رو ببینند، من هم چون همدان زندگی می کنم به ناچارقبول کردم که از خانوادم دور باشم. خیلی سخت گذشت. 📱یه شب داشتم کانال شهدای مدافع حرم و نگاه می کردم که متوجه شهادت شهید غلامی شدم. ⚰ دلم ازبس گرفته بود گفتم: ان شاءالله به تشییع شهید میرم و کلی آروم می‌شم که بعد متوجه شدم مراسم تهران برگزار میشه... بازم دلم شکست. 👌گفتم: حتماً لیاقت نداشتم تو مراسم حضور داشته باشم. 🚗 یک روز قبل خاک سپاری شهید داشتم می رفتم شهرمون البته با شوهرم ولی از اول طی کرده بود من تورو می رسونم خونه پدر و مادرت... برو تا عصری بشین غروب میام دنبالت بریم.. منم هیچی نگفتم. 🌷ولی نزدیک های راه ی دفعه یاد شهید افتادم بهش متوسل شدم که شهید غلامی بهم لطف کن، کاری کن پدرم وهمسرم باهم آشتی کنن، من ۱۰۰ تا زیارت عاشورا هدیه می کنم به روح مطهرت. 🚗 هر چند ته دلم می دونستم نمی شه چون هم پدرم وهم همسرم هردو مغرور و یه دنده بودند وقتی نزدیک خونه پدرم شدیم یه دفعه پدرم اومد بیرون و با همسرم روبوسی کرد باورم نمی شد!! 👌انگار داشتم خواب می‌دیدم خیلی راحت هر دو با هم آشتی کردن چیزی که امکان نداشت! 💚 ولی آنقدرکه شهید پیش خدا با آبرو بودن که روی من گناه کار رو زمین ننداختن و خدا به حرمت خون پاک شهید غلامی به من عنایت ویژه ای کردند. 🌷 📱ڪانال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7