🇷🇺 جواب
#امیر_كبیر به سفیر روس
👨🏫 يكی از معلمان
#مدرسه_دارالفنون به نام نظر آقا يمين السلطنه گويد وقتی من بسيار جوان بودم و در وزارت امور خارجه مترجم بودم، ميرزا تقی خان اميركبير هر وقت سفرای خارجه را می پذيرفت، مرا برای مترجمی احضار می كرد.
🏛 در يكی از ملاقات های بين اميركبير و
#سفير_روس، حادثه جالبی اتفاق افتاد.
👨🏻وزير مختار روس در يک موضوع سر مرزی، تقاضای بی موردی داشت.
👳🏻امير كه معمولا به اين تقاضاها گوش نمی داد، وقتی مطلب وزير مختار روس را ترجمه كردم، در جواب گفت:
❓از وزير مختار بپرس كه هيچ
#كشک_و_بادمجان خورده ای؟
👨🏻وزير از اين سؤال تعجب كرد و گفت: بگوييد خير!!
👳🏻 امير گفت: پس به وزير مختار بگو ما در خانه مان يک فاطمه خانم جانی داريم كه كشک و بادمجان خوبی درست می كند و امروز هم كشک و بادمجان درست كرده است.
🍲 مقداری هم برای شما خواهم فرستاد تا بخوريد و ببينيد چقدر خوب است.
👌آی كشک و بادمجان، آی فاطمه خانم جان!
👨🏻 وزير مختار گفت: بگوييد ممنونم، اما در موضوع سر مرزی چه می فرماييد؟
👨🏫 من سخنان او را برای امير ترجمه كردم.
👳🏻 امير گفت: به وزير مختار بگو آی كشک و بادمجان، آی فاطمه خانم جان!
🏛 و همين طور ادامه داد تا بالاخره چون وزير مختار ديد كه غير از آی كشک و بادمجان، آی فاطمه خانم جان جواب ديگری دريافت نمی كند، با كمال يأس از جا برخاست، اجازه گرفت، تعظيم نمود و رفت.
📚 منبع: داستان هایی از زندگانی امیر کبیر، محمود حکیمی، صفحه ۱۳۹.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔:
eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#داستان_کوتاه
#پندها
#طنز