🕕 💠🌷💠
#سـیـره_شـہـداء
🏴 شهدا و امام حسین (ع)
👤یکے از بچه هارو فرستاده بود دنبالم، وقتے رفتم سنگر فرماندهے بهم گفت: دوست دارم شعر «ڪبوتر بام حسین (ع)» رو برام بخونے...
✋🏻 گفتم: حاجی قصد دارم این شعر رو برای کسی نخونم، آخه برای هر کسی کہ خوندم شهید شده!!
☝🏻گفت: حالا که اینطور شد حتما باید برام بخونے...
💓 هر چے اصرار کردم که حاجی الان دلم نیست بخونم، زیربار نرفت، شروع کردم به خوندن:
🕊️ دلم مےخواد کبوتر بام حسین بشم، من فدای صحن حرم و نام حسین بشم، من دلم مےخواد ز خون پیکرم وضو بگیرم، مدال افتخـارِ نوڪری از او بگیرم...
👁️ همینطور ڪہ مےخوندم حواسم به حاجے بود. حال و هواے دیگه ای داشت. صداے گریه اش پیچیـد تو سنگر...
🌷 دلم میخواد چو لاله ای نشگفته پرپر بشم، شهد شهادت بنوشم مهمان اڪبر بشم...
💥 وقتے گلوله توپ خورد کنارش مهمون علی اکبر
#امام_حسین (ع) شد، همونطوری کہ مےخواست، اونقـدر پاره پاره کہ همه بدنش رو جمـع کردند تو یه ڪیسه کوچیک...!!
🎙️راوی: حاج علی مالکے نژاد
🌷
#شهید_احمد_کریمی
🚩 فرمانده گردان حضرت معصومه (س)
لشکر ۱۷ علے بن ابیطالب
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔
eitaa.com/partoweshraq
▶🆔
sapp.ir/partoweshraq
#دفاع_مقدس