💢 ✍ خاطره ای زیبا و شنیدنی از شهامت و شجاعت بسیجی غواص در : 🖌... دوباره زمین زیر پایمان می لرزید و صدای وحشتناک انفجارات و غرش رعب آور تانکها ، فضای منطقه را در برگرفته بود . قشون عظیم دشمن که شامل صدها دستگاه تانک و تعداد بیشماری نیروی پیاده و کماندو است ، گام به گام به خط پدافندی گردان نزدیک و نزدیکتر می شوند . همسنگران خسته و بيخواب اما با دل هایی آرام و چشمانی باز در سنگرها پناه گرفته وآماده رویارویی با لشگر دشمن هستند ، آتش پرحجم دشمن درست روی کانال و اطراف آن متمرکز شده و ابری سیاه از دود و خاکستر سرتاسر خط را پوشانیده است ، گلوله و ترکش همچون باران به روی سنگرها فرو می ريزد و از سمت مقابل هم تانک ها دیواره کانال و سینه خاکریز را آماج گلوله توپ قرار داده و با تاکتیک آتش و حرکت جلو می آیند . نحوه آرايش رزمی عراقی ها ، اينبار با دفعات گذشته کاملآ فرق می کنه ، تعداد تانک ها و نفربرهای زرهی بقدری زیاد شده که واقعاً به شمارش نمی آید ، آن همه تانک از کجا می آمدند و برای چه درآن نقطه از منطقه عملیاتی تجمع می کردند ، شده بود برایمان یک سوال اساسی ، تانکها که کل دشت مقابل را پوشانیده بودند ، درچند ستون افقی و عمودی حرکت ميکردند و پشت سر هر کدام تعداد زیادی از نيروهای پياده و کماندو عراقی در حال حرکت بودند . قشون پرتعداد دشمن دوباره تا نیمه های میدان آمده و سپس همچون دفعه قبل دهها دستگاه تانک از قشون جدا و با سرعت سمت کانال آمدند . به صد متری کانال نرسیده بودند که درگیری شروع و اولین موشک ها به بدنه تانک ها اصابت و کمانه کرد ، تانک‌های پیش قراول از نوع تی ۷۲ و ضد موشک بودند ، چاره ای نبود باید با هر چه داشتیم از شکستن خط جلوگیری می کردیم ، نبردی نابرابر شروع و با موشک و گلوله و نارنجک به استقبال تانک ها رفتیم ، اما هرچه شلیک کردیم به زره فولادین شأن برخورد و کمانه کرد ، تا اینکه به چندمتری کانال رسیده و چندتاشون مستقیم به دل خط زده و شروع به بالا آمدن از خاکریز کردند ، درست در این زمان چند فروند هلیکوپتر عراقی هم از فراز آسمان شروع به زدن سنگرها کردند .  مسلسل هلیکوپترها اجازه تکون خوردن به کسی نمی داد و تانکها هم غرش کنان مشغول بالا آمدن از دیواره خاکریز بودند ، لحظات وحشتناکی بود ، سایه شوم شکست بر کانال افتاده و با شکستن خط و از دست دادن کانال چند قدمی بيشتر فاصله نداشتیم ‌. یکی از تانک ها که معلوم بود از بقیه پر دل و جرات تره ، غرش کنان خودشو از خاکریز بالا کشیده و قصد سرازیر شدن به داخل کانال را داشت که یکدفعه صدای بلند الله اکبر در کانال پیچیده و بسیجی ( شهید) يوسف قربانی ، بی توجه به رگبار گلوله مسلسل تانکها و هلیکوپترها با شهامت و شجاعت دوان دوان خود را به تانک مهاجم رسانیده و خیلی تند و تيز از دیواره تانک بالا رفته و با سرعت نارنجکی به داخل کابين تانک انداخته و بعد هم با چابکی خاصی از بالای تانک به داخل سنگری در داخل کانال پريده و خود را از نظرها پنهان نمود . با انفجار نارنجک ، تانک مهاجم که تا بالای خاکریز بالا آمده بود ، عقب عقب برگشته و چندمتری از خاکریز فاصله گرفت و سپس درب برجک باز شده و خدمه زخمی و وحشت زده اش از داخل کابین تانک بيرون پريده و در کنار تانک ، دست ها را به عنوان تسليم بالای سرشان گرفته و ناله زنان به سمت کانال آمدند . بقیه تانک های پیشرو تی ۷۲ که مشغول بالا آمدن از دیواره خاکریز بودند با دیدن حال و روز تانک منهدم شده و خدمه مجروح و اسیرش ، چنان دچار وحشت و سردرگمی شدند که بی مطلعی دور زده و شروع به عقب نشینی کردند . به اين ترتيب ، تک سنگين عراقی ها ، اينبار نيز با عنايت و رحمت بی انتهای خداوند متعال و ايثار و از خودگذشتگی و روحيه شهادت طلبی رزمندگان پاکباز دفع گرديد و نوای پیروزی بار دیگر در کانال طنین انداز شده و صدای بلند فریادهای الله اکبر و صلوات فضای منطقه را پرکرد... 🖍 .. راوی بسیجی جانباز عباس لشگری 🇮🇷 شیرمرد زنجانی ، سردار بسیجی از رزمندگان سلحشور و حماسه ساز در دوران دفاع مقدس بود که دی ماه ۱۳۶۵ در عملیات عاشورایی در کسوت معاونت دلاور گروهان غواصان خط شکن گردان حضرت ولیعصر (عج) در منطقه عملیاتی به آرزوی دیرین خود رسیده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد . 🌸 روحش شاد و یادش گرامی ✅ کانال 🇮🇷 @pcdrab