(2) 💠 استدلال به شعر در غریب القرآن ✅ ابن عبّاس می گوید: شعر ديوان عرب است؛ پس هرگاه لفظى از قرآنى كه خداوند آن را به زبان عرب نازل فرموده بر ما مخفى بود به ديوان عرب رجوع نموده و شناخت آن را جستجو مىكنيم. ♦️ مثال: ✅🌼 (روزی) ابن عبّاس گفت: از هر چه در نظر داريد بپرسيد، پس نافع گفت: خبر ده مرا از فرموده خداى تعالى: (عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ عِزِينَ)، ابن عباس جواب داد: عزون: حلقههاى كم از مردم مىباشد، پرسيد: آيا عرب اين را مىشناسد؟ گفت: آرى؛ مگر گفتار عبيد بن الأبرص را نشنيدهاى كه مىگويد: فجاءوا يهرعون اليه حتّى *** يكونوا حول منبره عزينا 🔹 يعنى: پس سراسيمه به سوى او آمدند تا اينكه پيرامون منبرش جمع گردند. ✅ پرسيد: خبر ده مرا از فرموده خداوند: (وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ) جواب داد: وسيله حاجت است، گفت: آيا عرب اين را مىشناسد؟ گفت: آرى آيا نشنيدهاى كه عنتره گويد: إنّ الرّجال لهم اليك وسيلة *** إن ياخذوك تكحّلى و تخضّبى 🔹 يعنى: براستى كه مردان را به تو حاجتى هست (اى زن)، اگر تو را بگيرند سرمه و خضاب كن. ✅ گفت: خبر ده مرا از فرموده خداوند: (شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً): جواب داد: شرعة: دين، و منهاج: راه است، پرسيد: آيا عرب اين را مىشناسد؟ گفت: بله، مگر نشنيدهاى كه ابو سفيان بن الحارث بن عبد المطّلب مىگويد: لقد نطق المأمون بالصّدق و الهدى*** و بيّن للاسلام دينا و منهاجا 🔹 يعنى: بدرستى كه أمين شناخته شده به راستى و هدايت سخن گفت، و براى اسلام دين و روشى بيان داشت. ✅ گفت: خبر ده مرا از فرموده خداوند: (إِذا أَثْمَرَ وَ يَنْعِهِ)، جواب داد: ينع: رسيدن و پخته شدن، گفت: آيا عرب اين را مىشناسد؟ گفت: آرى، مگر سروده شاعر را نشنيدهاى كه: اذا ما مشت وسط النّساء تأوّدت*** كما اهتزّ غصن ناعم النّبت يانع 🔹 يعنى: هرگاه ميان زنان راه مىرود كج مىگردد، همچنانكه شاخه نرم گياه رسيده حركت مىكند. ✅ پرسيد: خبرم ده از فرموده خداى تعالى: (وَ رِيشاً)، جواب داد: ريش مال و ثروت است، گفت: آيا عرب اين را مىشناسد؟ پاسخ گفت: آرى، نشنيدهاى كه شاعر گويد: فرشنى بخير طالما قد بريتنى*** و خير الموالى من يريش و لا يبرى 🔹 يعنى: پس مرا به نيكى ثروتى ده كه بسيار مرا محروم ساختى، و بهترين اربابها آن است كه مالى مىدهد و دور نمىسازد. 💠 نمونه هایی از غریب القرآن ✳️ ابن ابى حاتم از ابن عباس نقل می کند، كه وی درباره اين آيات گفته: ✅ (سوره *يس*)🌼 (يا حَسْرَةً): اى واى.🔹(الْمَشْحُونِ): پر.🔹(مِنَ الْأَجْداثِ): از قبرها.🔹 (فاكِهُونَ): شادمان هستند. ✅ (الحجرات)🌼(لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ): بر خلاف قرآن و سنّت چيزى مگوئيد.🔹(وَ لا تَجَسَّسُوا): جاسوسى آن است كه كسى در پى زشتيهاى مؤمنان باشد. ✅ (الانسان)🌼 (أَمْشاجٍ): رنگارنگ.🔹 (عَبُوساً): تنگ.🔹 (قَمْطَرِيراً): طولانى. ✅ (النّبأ)🌼 (سِراجاً وَهَّاجاً): چراغ درخشنده.🔹 (مِنَ الْمُعْصِراتِ): از أبر🔹(ثَجَّاجاً):ريزان.🔹(أَلْفافاً): جمع شده.🔹 (مَفازاً): تفريحگاه.🔹 (يَقُومُ الرُّوحُ): يكى از فرشتگان بزرگ خلقت.🔹 (وَ قالَ صَواباً): و بگويد: لا اله الا اللّه. ✅ (عبس)🌼 (وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ): چهرههايى در آن روز درخشندهاند. ✅ (التكوير)🌼 (كُوِّرَتْ): تاريك شده. ✅ (الاعلى)🌼 (غُثاءً): خشك.🔹 (أَحْوى): سياه.🔹 (مَنْ تَزَكَّى): كسى كه خود را پاكيزه كند از شرك.🔹 (وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ): توحيد خداوند را بجاى آورد.🔹 (فَصَلَّى): نمازهاى پنجگانه را بجاى آورد. ✅ (الغاشية)🌼 (الْغاشِيَةِ)، و (الطّامّة)، و (الصّاخّة)، و (الحاقّة)، و (القارعة) از نامهاى روز قيامتند.🔹 (مِنْ ضَرِيعٍ): درخت تيغ دار.🔹 (وَ نَمارِقُ): وسايل استراحت و آسايش.🔹 (بِمُصَيْطِرٍ): جبّار؛ ستمگر. ✅ (الفجر)🌼 (لَبِالْمِرْصادِ): مىشنود و مىبيند.🔹 (جَمًّا): شديد.🔹 (وَ أَنَّى لَهُ الذِّكْرى): چگونه است براى او ياد آمدن. ✅ (الشمس)🌼(طَحاها): تقسيم كرد.🔹 (فُجُورَها وَ تَقْواها): خير و شر را بيان كرد.🔹 (وَ لا يَخافُ عُقْباها): از أحدى عاقبت أمرى را نترسد. ✅ (الضحى)🌼(سَجى): رفت. 🔹(ما وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَ ما قَلى): پروردگارت تو را ترك نكرده و مبغوض نداشته. ✅ (الشّرح)🌼 (فَانْصَبْ): به دعا مشغول شو. ✅ (قريش)🌼 (إِيلافِهِمْ): لزوم آنها. ✅ (الكوثر)🌼(شانِئَكَ): دشمن تو. ✅ (الاخلاص)🌼(الصَّمَدُ): آقايى كه در سيادتش به كمال رسيده است. 💠 مواردی از کتب دیگر ✅ قسط وَ أَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ قسط بمعناى بهرهكشى از ديگران و از مصاديق ظلم است. ✅ الوسواس الخناس: ابلیس ✅ الجنّة: جنّ. ✅ الفلق: صبح ✅ غاسق: شب، وقتی که همه جا را فرا می گیرد. و گفته شده که غاسق همان ماه است، هنگامه که در کسوف قرار گرفته و سیاه شود. 🆔 @quranied