eitaa logo
علوم قرآن و حدیث
508 دنبال‌کننده
33 عکس
0 ویدیو
84 فایل
کانال تخصصی در حوزه علوم قرآن و حدیث موضوعات: *مطالب موجز از سرفصل های رشته علوم قرآن و حدیث *پاورپوینت *فایل صوتی اساتید *معرفی و دانلود کتاب *نکات کنکوری و آموزشی وبلاگها: quranied.blog.ir dr-arabic.blog.ir qorra.blog.ir ارتباط با ادمین: @hafeze2
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 فرهنگ تفسیر و ادوات آن ♦️ آنچه که هر مفسر برای تفسیر قرآن به آن نیاز دارد: (به نقل از اتقان سیوطی) ✅ لغت: علم لغت که با آن به اصل معنا پی میبرد. ✅ نحو: چرا که معنای کلمه با توجه به محل و اعرابش تغییر می کند. ✅ صرف: چرا که با این علم بنای هر کلمه و صیغه هایش شناخته می شود. ✅ اشتقاق: چرا که هرگاه از یک اسم دو مشق بوجود بیاید معنای هر یک فرق می کند. ✅ بلاغت: علم بلاغت(که مطابقت‌ کلام‌ با مقتضای‌ حال‌ مخاطب‌ را گویند.) از سه بخش تشکیل می گردد. 1⃣ معانی: اصول و قواعدی است که به یاری آنها کیفیت مطابقه کلام با مقتضای حال و مقام شناخته می شود. 2⃣ بيان: علم بيان علمى است كه بوسيله ى آن مى توان يك معنى واحد را به راه هاى مختلف ايراد كرد بر وجهى كه بعضى از آن راه ها در دلالت بر معنى از بعضى ديگر واضح تر باشد. 3⃣ بديع: دانشی است که در آن از زیبایی‌های الفاظ و آرایش نیکوی سخن بحث می‌شود. ✅ علم قراءات: چرا که با آن نحوه بیان قرآن شناخته می شود علاوه بر آن می توان وجه بهتر را در میان قراءات مختلف انتخاب نمود. ✅ علم کلام: چرا که با آن به بسیاری از مسائل کلامی قرآن پاسخ داده می شود. ✅ اصول فقه: این علم نحوه ی استدلال بر احکام و اسنتباط را می آموزد. ✅ اسباب النزول و قصص: چرا که موجب شناخت فضای نزول شده و معنای آیه را روشن تر می کند. ✅ ناسخ و منسوخ: که با آن محکم از غیرش شناخته می شود. ✅ فقه: که عبارت است از علم به احکام فرعی شریعت از روی (منابع و) دلایل تفصیلی آن. ✅ علم به احادیثی که در تفسیر آیات مجمل و مبین کمک می کنند. ✅ علم موهبتی: و آن علمی است که خداوند تعالی به کسی که به آنچه را می داند عمل می کند عطا می کند. ♦️سیوطی در اینجا به حدیثی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله اشاره می کند: من عمل بما علم ورّثه اللّه علم ما لم يعلم (ترجمه: کسی که به آنچه که می داند عمل کند خداوند علم آنچه که نمی داند را به او می دهد.) 🆔 @quranied
(1) 💠 در لغت ♦️ اسباب: جمع سبب، چیزی است كه براى رسيدن به چيز ديگر از آن استفاده برند. 🔹 معانى اسباب در قرآن: ✅ ريسمان (حج/22،15) ✅ درهاى آسمان يا نواحى آن (مؤمن/40، 36) ✅ راه و منزل (كهف/18، 92) ✅ علم (كهف/18،84) ✅ راه‌هاى عروج به آسمان (اسباب‌السماء) ✅ مودت و پيوند. (بقره/2، 166) ♦️ نزول: فرود آمدن درباره امورى مانند: آفرينش لباس، آهن، چهارپايان، بارش‌باران، فروفرستادن عذاب، نزول قرآن بر پيامبر و‌... 💠 در اصطلاح ♦️ سبب نزول عبارت است از هر روى‌داد يا پرسشى در زمان پيامبر(صلى الله عليه وآله)كه به اقتضاى آن آيه يا آياتى از قرآن هم‌زمان، يا در پى آن نازل شده است. ✅ اصطلاح «اسباب نزول» اصطلاحى مستحدث است كه سابقه آن حدوداً به قرن چهارم و پنجم هجرى مى‌رسد و پس از واحدى بود كه اين اصطلاح رايج و فراگير شد و پيش‌تر از آن، و هم به‌صورت پراكنده بعد از آن، گاه اصطلاح «التنزيل» بجای سبب نزول به‌كار مى‌رفته، و كتاب‌هايى نيز عنوان التنزيل به خود گرفته است. ✅ واژه تنزيل در رواياتى از پيامبر(صلى الله عليه وآله)، اهل‌بيت(عليهم السلام) و صحابه ديده مى‌شود كه در مقابل تأويل به‌كار مى‌رفته و مراد از آن مورد نزول بوده است، يعنى معناى ظاهرى آيه. 💠 اقسام اسباب نزول 1⃣ یک آیه و اسباب نزول متعدد: ✅ گاه جریانى پیش مى آمد که سبب نزول یک یا چند آیه مى شد. و گاهى هم خود این سبب در بیشتر مکان ها یا در مورد بیشتر افراد و موارد تکرار مى گشت. این وضع را تعدّد اسباب وحى و نازل واحد مى نامند. 2⃣ چند آیه برای یک سبب نزول: ✅ چنان که ام سلمه به پیامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) عرض کرد: اى رسول خدا! نمى شنوم که خدا در خصوص هجرت یادى از زنان کرده باشد؟! خداى تعالى این آیه را نازل فرمود: «خداوند، درخواست آنها را پذیرفت (و فرمود:) من عمل هیچ عمل کننده اى از شما را، زن باشد یا مرد، ضایع نخواهم کرد شما همنوعید، و از جنس یکدیگر! آنها که در راه خدا هجرت کردند، و از خانه هاى خود بیرون رانده شدند و در راه من آزار دیدند، و جنگ کردند و کشته شدند، به یقین گناهانشان را مى بخشم و آنها را در باغ هاى بهشتى، که از زیر درختانش نهرها جارى است، وارد مى کنم. این پاداشى است از طرف خداوند و بهترین پاداش ها نزد پروردگار است». خداى سبحان در این معنا آیه دیگرى نیز نازل فرموده است: «به یقین، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزه دار و زنان روزه دار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردانى که بسیار به یاد خدا هستند و زنانى که بسیار یاد خدا مى کنند، خداوند براى همۀ آنان مغفرت و پاداش عظیمى فراهم ساخته است». ✅ به این ترتیب سبب نزول که همان پرسش ام سلمه است واحد است و نزول به صورت متعدّد یعنى دو آیۀ مزبور از دو سورۀ آل عمران و احزاب است. 3⃣ سبب نزول، خاص و آیه نازل شده با لفظ خاص ✅ یعنی آیه ای که نازل شده، هم لفظ آن و هم سبب نزول آن خاص است؛ مانند آیۀ «تَبَّتْ یَدا أَبی لَهَبٍ وَ تَبَّ» که در مورد ابولهب نازل گردید، و جهت سبب آن بوده و با لفظ خاص نازل شده است. 💠 اصناف سبب نزول ✅ میتوان با هدف بررسى اجمالى، اصناف سبب نزول را به چند دسته مهم تقسيم نمود. برخی از اصناف اسباب نزول: ♦️ نقشه هاى دشمنان♦️ مجادله مشركين♦️ حالات منافقين♦️ توطئه ها و لجاجتهاى يهود♦️ اميد بيجا♦️ افعال ممدوح اهل كتاب♦️ مودت با دشمنان♦️ جنگها و حوادث خاص آنها♦️ امدادهاى غيبى♦️ عادات غلط جاهلى♦️ محدوديت هاى زمان جاهليت♦️ انحرافهاى عملى♦️ كژي هاى اخلاقى♦️ رفتار ناشايست با پيامبر♦️ افترائات♦️ مرافعات شخصيه♦️ ايجاد زمينه براى بيان پيشگوئى♦️ سئوالات و شبهات♦️ حوائج تكليفى♦️ مراعات مومنين♦️ وقايع مربوط به زنان♦️ امور زناشوئى♦️ يأس از گناه و احتياج به توبه♦️ يأس از حوادث واقعه♦️ افراد قابل نكوهش♦️ افراد شايسته تقدير♦️ اهل بيت(علیهم السلام)♦️ زندگى شخصى پيامبر صلى الله عليه وآله♦️ خلق و خوى پيامبر صلى الله عليه وآله♦️ شهداء ✅ ادامه دارد... 🆔 @quranied
(2) 💠 فرق شأن نزول و سبب نزول ♦️ سبب نزول رويداد يا پرسشى است كه به اقتضاى آن قسمتى (آيه يا آيات يا سورهاى) از قرآن كريم همزمان يا در پى آن نازل شده باشد. در نتیجه به مجموعه رويدادها و پرسشهاى مزبور «اسباب نزول» گفته شده است. ♦️ اما معناى شأن نزول، با توجه به معانى لغوى «شأن» (که كار، حال، امر بزرگ، قدر و مرتبه و« در شأن» را به« درباره»،« در حق» معنا شده) و موارد كاربرد آن در پارهاى از تفاسير و با در نظر گرفتن رعايت مناسبت بين معناى لغوى و اصطلاحى آن، عبارت است از «واقعههايى كه قسمتى (آيه يا آيات يا سورهاى) از قرآن كريم درباره آن نازل شده است». ♦️ نسبت اين دو از نظر مفهوم، تباين و از نظر موارد و مصاديق، عموم و خصوص من وجه است؛ بعضى از امور، هم سبب نزول است و هم شأن نزول؛ مانند ماجراى فداكارى اميرالمؤمنين (ع) در ليلة المبيت كه هم سبب نزول آيه كريمه «و من الناس من يشترى نفسه ابتغاء مرضات اللَّه ...» است؛ زيرا اين آيه كريمه به دنبال آن و به اقتضاى آن نازل گرديد و هم شأن نزول آن است؛ زيرا آيه درباره آن فداكارى نيز نازل شده است. ♦️ در بعضى از آيات، فقط شأن نزول مطرح است و سبب نزول ندارد؛ مانند داستان ابرهه كه شأن نزول سوره فيل است؛ زيرا مىتوان گفت: اين سوره درباره آن نازل شده، ولى سبب نزول آن نيست؛ چون به دنبال آن نازل نشده است. 💠 اهميّت اسباب نزول ♦️ اسباب نزول، زمينه نزول آيه محسوب می شود و به همين جهت فهم آن در تفسير صحيح آيات لازم می باشد. ♦️ آيات قرآن كريم چه بسا مجمل و كلى به نظر برسد، ولى وقتى شأن آنها معلوم باشد، معناى صريح آنها نيز آشكار میگردد. ♦️ سيوطى در «الاتقان» به همين مطلب اشاره نموده و فايده سبب نزول را رفع مشكلات آيه می شمارد. ♦️ قشيرى نيز سبب را راهى استوار در درك معناى آيات می داند. ♦️ علاوه بر اين، تفسير برخى آيات جز با فهم اسباب نزول آنها امكانپذير نمی گردد. ♦️ واحدى می گويد: شناخت تفسير آيه بدون وقوف به علت نزول، و واقعه اى كه موجب نزول آن شده است ممكن نيست. 💠 آياتى كه تفسير آنها بدون توجه به سبب، دشوار است 🌼 إنَ الَذِى فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْءَانَ لَرادُكَ إِلَى مَعَادٍ قُل رَبِّى أَعْلَمُ مَن جَآءَ بِالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِى ضَلَال مُبِين. ❎ اشتباه: برخى كلمه «معاد» را در اين آيه شريفه، به معناى اصطلاحى دانسته اند و طبيعى است در اين صورت معناى واضحى از آيه به دست نمی آيد، زيرا ارتباط بازگشت به معاد و فرض شدن قرآن معين نيست. ♦️ سبب نزول این آیه: هنگامى كه پيامبر خدا در مهاجرت به مدينه، به جحفه رسيد، مشتاق شد به مكّه رهسپار شود. جبرئيل به حضورش آمده، عرض كرد: اشتياق وطن و زادگاه خود، دارى؟ گفت: آرى. جبرئيل گفت: خداوند میفرمايد: إِنَ الَذِى فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْءَانَ لَرَادُكَ إِلَى مَعَادٍ و به تو وعده میدهد كه تو را با پيروزى به مكّه برگرداند. پس معاد در اين آيه به معناى مكّه است 💠 آياتی نیز هستند كه تفسير آنها بدون توجه به سبب، غير ممكن است. 🌼 إنَ الصَفَا وَا لْمَرْوَةَ مِن شَعَآئرِ اللَهِ فَمَنْ حَجَّ ا لْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِ أَن يَطَوَفَ بِهِمَا وَمَن تَطَوَعَ خَيْرًا فَإِنَ اللَهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ. سعى صفا و مروه از شعائر دين خداست، پس هركس حجّ خانه كعبه يا اعمال مخصوص عمره به جاى آورد باكى براو نيست كه سعى صفا و مروه را نيز به جاى آورد و هركس به راه خير و نيكى شتابد خدا پاداش وى خواهد داد كه او به امور همه خلق، عالم است. ♦️ظاهر آيه نشان میدهد كه سعى بين صفا و مروه امرى مستحب است، اما توجه به سبب نزول آيه، غير اين مطلب را عيان میسازد. 🆔 @quranied
(3) 💠 فوايد اسباب نزول ✅ كمك به فهم صحيح آيه. ✅ رفع اشكال و جلوگيرى از برداشت‌هاى ناصواب از آيه. ✅ تفسير نام‌هاى مبهم و شناخت كسانى‌كه آيه يا آياتى از قرآن درباره آنها نازل شده. ✅ آسان شدن حفظ و هموار شدن فهم آيات و در نتيجه تثبيت آيات قرآنى در ذهن خواننده و فرا گيرنده آيات قرآن. ✅ كمك به اتصالِ بخشى از كلام خدا به بخش ديگر. ✅ تناسب آيه با سياق. ✅ ادراك ويژگى‌هاى بلاغى آيات. ✅ شناخت وجود يا عدم نسخ ✅ آسانى تفسير مأثور با علم به‌سبب نزول. ✅ محافظت از ذكر حوادث تاريخى و زندگى پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه وآله. ✅ معرفى الگوهايى كه بتوان آن را اسوه قرار داد. ✅ شناخت بيشتر آيه قرآن يا حديث پيامبر. ✅ هم‌زيستى با آيات. ✅ نشان دادن نزول تدريجى آيات. ✅ كمك به برانگيختن توجه دانش‌پژوهان. ✅ تأكيدى بر دروغ بودن كذب ادعاى كسانى‌كه قرآن را افسانه پيشينيان. ✅ شناخت حكمت و فلسفه تشريع احكام; ✅ دفع توهم حصر;🔹(چندان قابل دفاع نبوده و مخدوش شده است) ✅ تخصيص حكم به مورد سبب نزول نزد كسانى‌كه احكام موجود در آيات را به همان مورد سبب تخصيص مى‌دهند;🔹(چندان قابل دفاع نبوده و مخدوش شده است) ✅ جايز نبودن تخصيص مورد سبب نزول;🔹(چندان قابل دفاع نبوده و مخدوش شده است) 💠 شمار روايات اسباب نزول ♦️ مجموعا: حدود 900 روایت برای حدود 600 آیه. 🔹 بيش از 300 روايت از ابن‌عباس نقل‌شده. 🔹 پس از وى بيشترين روايات به جابربن عبدالله، انس‌بن مالك، عايشه، عبدالله‌بن مسعود، عبدالله‌بن عمر و ابوهريره تعلق دارد. 💠 الفاظ دال بر سبب نزول ✅ فنزلت ✅ فأنزل الله ✅ سبب نزول(در مواردی اندک) ✅ نزلت هذه الايه فى‌... ✅ فأنزل الله قوله كذا ✅ گاه نیز از پيامبر پرسشى شده و در پاسخ آن، آيه‌اى كه بر پيامبر نازل شده بازگو‌شده است; بدون آن كه هيچ‌يك از اين تعبيرات در آن به‌كار رفته باشد. 💠 نکته پایانی ♦️ اگر چه روایات دال بر اسباب نزول از اهمیت ویژه ای بر خوردار است اما نباید از جعل خیز بودن روایات این حوزه نیز غافل بود. 🆔 quranied
(1) 💠 در لغت ✅ وجوه: (مفرد=وجه) چهره، روش، طریق، حالت، سبب، علت. ✅ نظائر: (مفرد=نظیرة) مثل و مانند. 💠 در اصطلاح ♦️ وجوه، درباره محتملات معانى به كار مىرود و نظائر، درباره الفاظ و تعابير. ✅ اگر برای «لفظ يا عبارتى» چند معنا احتمال برود، اين معانى را «وجوه» گويند. بدين معنا كه عبارت مذكور را بتوان بر چند وجه تعبير كرد و هر وجهى را تفسيرى شمرد.🔹 مثلا برای لفظ «هدی» حدود 18 معنی ذکر شده است؛ دین: (إِنَّ الْهُدى هُدَى اللَّهِ بتحقيق كه دين دين خدا است)، تورات: (وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْهُدى و بتحقيق كه ما به موسى هدايت (تورات) را داديم)، قرآن، پايدارى، بيان، ایمان، دعوت و... ✅ نظائر برای الفاظ يا تعابير مترادفه به كار مىرود و آن هنگامى است كه چند «لفظ» (كلمه يا جمله) يك معناى تقريبى واحد را افاده كنند. اين بيشتر در الفاظى يافت مىشود كه داراى معانى متقارب و مترادف باشند و جدا ساختن آنها گاه دشوار مىنمايد. مانند قلب و فؤاد كه هر دو لفظ معنای دل دارند ومقصود شخصیت واقعی و باطنی انسان است مانند این دو آیه: «نزل به الروح الامین علی قلبك لتكون من المنذرین.🌼 روح الامین (جبرئیل) آن را بر دلت نازل كرد تا از (جمله هشدار) دهندگان باشی». «كذلك لنثبت به فؤادك و رتلناه ترتیلا.🌼 این گونه (ما آن را به تدریج نازل كردیم) تا قلبت را به وسیله آن استوار گردانیم، و آن را به آرامی خواندیم». ♦️ در قرآن از هر دو نوع فراوان يافت مىشود. لذا شناخت وجوه و نظائر در قرآن يك ضرورت تفسيرى به شمار مىرود. 💠 سیر پیدایش اصطلاح وجوه و نظایر ✅ نخستین بار تعبیر وجوه از سوی امام علی بن ابی طالب (علیه السلام) در سخن مشهور ایشان آمده است که فرمود: «و لاتجادلهم بالقرآن، فانّه حمّال ذووجوه». ✅ با توجه به ریشه لغوی و کاربرد واژه وجوه در سخن امام علی(علیه السلام) معلوم می شود که این اسم در تفسیر بر موضوعی اطلاق می گردد که به واژگان قرآنی به کار رفته در بیش از یک وجه، یعنی «برچند راه در قصد و هدف یا امور چند وجهی» دلالت دارد. ✅ مفسران دیده بودند که واژگان بسیاری از قرآن کریم چند بار تکرار شده است که مفهوم آن در هر بار با دیگری متفاوت است؛ از این رو بسیاری از ایشان به گردآوری این واژگان و بیان «وجوه آن» یعنی راه هایی که در هر یک از مواضع مختلف آن قصد شده، پرداختند و نام کتاب های خود در این زمینه را «الوجوه و النظائر» گذاشتند. 💠 انواع وجوه و نظایر 1⃣ احتمال چند وجه از معانی برای یک کلمه ✅ مانند کلمه امت: كه در قرآن به سه معنا آمده است. 2⃣ اجتمال چند وجه در رابطه با جمله های كلامی ✅ مانند آیه «یا ایها الذین آمنوااستجیبوا للّه و للرسول اذا دعاكم لمایحییكم واعلموا ان اللّه یحول بین المر و قلبه و انه الیه تحشرون» جمله «واعلموا ان اللّه یحول بین المر و قلبه» از جمله عبارت هایی است كه موردگفتگو قرار گرفته، درباره آن سخن بسیار گفته اند وجوه محتمله در تفسیر و تاویل آن تا شش گفتار رسیده است. 3⃣ چند کلمه با معنای واحد(نظائر در کلمات مفرد) ✅ مانند کلمات علم و عقل و رای و ابصر و نظر و فهم و فقه وفكر و ایقن و تذكر و وعی تمامی این الفاظ معنای «آگاه شدن و دانستن» را می دهد چنان كه در این آیات آمده است: «و قل رب زدنی علما، و بگو: پروردگارا! بردانشم بیفزای» ♦️«یفصل الا یات لقوم یعلمون، نشانه ها را برای گروهی كه می دانند به روشنی بیان می كند»♦️ «ان فی ذلك لا یات لقوم یعقلون، بی گمان در این (امور) برای مردمی كه آگاهند دلایل (روشنی) است»♦️ «انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا، آنان (عذاب) را دورمی دانند و (ما) نزدیكش می دانیم» «و ابصرهم فسوف یبصرون، و آنان را بنگركه به زودی با دیده بصیرت بنگرند (آگاه خواهند شد)» ♦️«افلم یسیروا فی الارض فینظروا كیف كان عاقبه الذین من قبلهم، آیا در زمین سیروسفر نمی كنند تا به سرانجام پیشینیان آگاهی یابند؟» ♦️«ففهمناها سلیمان و كلا آتینا حكما و علما، پس آن (داوری) را به سلیمان فهماندیم (آگاه ساختیم) و به هر یك (از داود وسلیمان) حكمت و دانش عطا كردیم» ♦️«و احلل عقده من لسانی یفقهوا قولی، واز زبانم گره به گشای (تا) سخنم را بفهمند» ♦️... 4⃣ نظائر در جمله های تركیبی ✅ مانند: طبع اللّه علی قلوبهم، ختم اللّه علی قلوبهم، قلوبهم فی غلف، صرف اللّه قلوبهم، اعینهم فی غطا، و علی ابصارهم غشاوه، ازاغ اللّه قلوبهم، فی قلوبهم مرض و غیره كه تمامی این تعابیر یك معنا را می رساند: كج اندیشی و كج بینی و كج روی كه بر خلاف فطرت انجام گرفته است. 🆔 @quranied
(2) 💠 آثار و نوشته ها درباره وجوه و نظایر 1⃣ نوشته های مفسران درباره وجوه و نظایر ✅ «الوجوه و النظائر فی القرآن الکریم» مقاتل بن سلیمان بلخی (م 150هـ.) ✅ «الوجوه و النظایر فی القرآن الکریم» هارون بن موسی (قرن 2) ✅ «تحصیل نظائرالقرآن» حکیم ترمذی (قرن 3) ✅ «وجوه القرآن» اسماعیل جبری نیشابوری (قرن 5) ✅ «الوجوه و النظائر فی القرآن الکریم» دامغانی (م 478هـ) ✅ «نزهة الأعین النواظر فی علم الوجوه و النظائر» ابن جوزی (اواخر قرن 6) ✅ «بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز» فیروزآبادی (قرن 8) ✅ «کشف السرائر عن معنی الوجوه و النظائر» شمس الدین بن عماد (قرن 9) 2⃣ گردآورندگان وجوه و نظایر به عنوان واژگان مشترک قرآنی ✅ ابوعبدالله، عکرمة بن عبدالله مدنی(م 105هـ) ✅ علی بن ابی طلحه (م 143هـ) ✅ ابونضر، محمدبن سائب بن بشر بن عمروبن حارث کلبی (م146هـ)✅ ابوالحسن مقاتل بن سلیمان بن بشر أزدی خراسانی (م150هـ)✅ هارون الحجازی.✅ هارون بن موسی القاری الأزدی(م170هـ)✅ علی بن وافد (قرن دوم هجری)✅ ابوالفضل، عباس بن فضل انصاری (م 181هـ)✅ ابوزکریا، یحیی بن سلام بن ابی ثعلبه تیمی (م200هـ)؛ کتابش «التصاریف» یا «تصاریف تفسیرالقرآن ممّا اشتبهت أسماؤه و تصرّفت معانیه» نام دارد.✅ ابوعمر حفص بن عبدالعزیز بن صهبان دوری (م 246هـ)؛ ✅ ابوالعباس محمد بن یزید بن عبدالاکبر، معروف به مبرّد (م 286هـ)؛ کتابی دارد با عنوان «ما اتّفق لفظه و اختلاف معناه من القرآن المجید». ✅ ابوعبدالله محمد بن علی بن حسن معروف به حکیم ترمذی(م 320هـ)؛ کتاب «تحصیل نظائر القرآن» از اوست.✅ ابوبکر محمد بن حسن بن محمد بن زیاد، معروف به نقّاش (م 351هـ)؛✅ احمد بن حسن بن عبدالله بن معید بن اسماعیل عسکری (م 382هـ)؛✅ ابوالحسین احمد بن فارس بن زکریا رازی (م395هـ)؛ کتابی به نام «الأفراد» دارد.✅ ابومنصور عبدالملک بن محمد بن اسماعیل ثعالبی (م429هـ)؛ کتابی با عنوان «الأشباه و النظائر فی الألفاظ القرآنیة التی ترادفت مبانیها و تنوّعت معانیها» دارد.✅ ابوعبدالله اسماعیل بن احمد بن عبدالله ضریر نیشابوری (م 430هـ).✅ ابوعلی، حسن بن احمد بن عبدالله بغدادی، معروف به ابن البناء (م471هـ)؛ کتابی به نام «الوجوه و النظائر» دارد.✅ ابوعبدالله حسین بن محمد بن ابراهیم دامغانی (م 478 هـ)؛✅ ابومحمد، جعفربن احمد بن حسین بن احمد سراج (م 500هـ). کتاب او «ارجوزة فی نظائر القرآن» است.✅ ابوالحسن علی بن عبید بن نصربن عبیدالله، معروف به ابن زاغونی (م 527هـ)؛ کتابی به نام «الوجوه و النظائر» دارد.✅ ابوالبرکات عبدالرحمان بن محمد بن عبیدالله أنباری (م 577هـ)؛ کتابی به نام «الفاظ الأشباه و النظائر» دارد.✅ ابوالفرج جمال الدین عبدالرحمان بن علی بن محمد قرشی، معروف به ابن جوزی (م 597هـ)؛ کتابی نوشته با عنوان «نزهة الأعین النواظر فی علم الوجوه و النظائر»،✅ ابوالفضل کمال الدین حُبیش بن ابراهیم بن محمد تفلیسی (م 620هـ) کتابی دارد به نام «وجوه قرآن» که به چاپ رسیده و معروف است✅ ابوالعباس احمد بن علی المقرئ (متوفی 658هـ)؛ کتابی به نام «وجوه القرآن» دارد.✅ ابو ظاهر، مجد الدین، محمد بن یعقوب بن محمد فیروزآبادی (م 817هـ)؛ کتابی به نام «بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز» دارد.✅ شمس الدین محمد بن محمد بن علی بن عماد البلبیسی (م 887 هـ)؛ کتابی دارد به نام «کشف السرائر عن معنی الوجوه و النظائر».✅ ابوالحسین محمد بن عبدالصمد مصری کتابی در باب وجوه و نظایر دارد. در سال فوت او اختلاف است.✅ ابن ابی المعافی؛ سال فوت او مشخص نیست.✅ ابوالفضل جلال الدین عبدالرحمان بن ابی بکر بن محمد سیوطی (م 911هـ)؛ کتاب وی «معترک الأقران فی مشترک القرآن» نام دارد.✅ ابوحامد اصفهانی کتابی با نام «البصائر فی الوجوه و النظائر» دارد. سال فوت او نامعلوم است.✅ مصطفی بن عبدالرحمن بن محمد ازمیری (م 1155هـ)؛ کتابی دارد با عنوان «عمدة العرفان فی وجوه القرآن».✅ عبدالهادی نجابن السید رضوان بن محمد أبیاری (م 1305هـ)؛ دو کتاب در این زمینه یعنی واژگان مشترک قرآنی دارد به نام های: «حسن البیان فی نظم مشترک القرآن»، و «سعود القرآن فی نظم مشترک القرآن».✅ ابومحمد علی بن قاسم بامیانی (سال فوت او مشخص نیست)؛ کتابی دارد به نام «المنتخب من کتاب تحفة الولد» از امام مفسر احمد بن حدادی. ♦️ در میان معاصران: ✅ محمد نور الدین المنجّد ✅ خانم سلوی محمد العوّاء بنت الشاطئ 3⃣ آثار زبان شناسان در وجوه و نظایر قرآن کریم ✅ «الأجناس» از ابوعبید قاسم بن سلاّم (م 244هـ) ✅ «ما اتّفق لفظه و اختلف معناه» «عبدالله بن خُلَید» معروف به ابوعمیثل (م 240هـ) ✅ «ما اتّفق لفظه و اختلف معناه فی القرآن المجید» محمد بن یزید مبرّد (م 286هـ) ✅ «الأشباه و النظائر فی الألفاظ القرآنیة التی ترادفت مبانیها و تنوّعت معانیها» ثعالبی (م 429هـ) 🆔 @quranied
(3) 💠💠💠 نمونههایی از وجوه و نظائر در قرآن کریم 💠 وجوه واژه سوء ✅ شدّت: (يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذابِ شما را به عذاب شديد مىكشاندند). ✅ پى كردن: (وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ و آن [ناقه] را پى نكنيد). ✅ زنا: (ما جَزاءُ مَنْ أَرادَ بِأَهْلِكَ سُوءاً كيفر آنكس كه خواسته باشد با همسرت زنا كند چيست)، (ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ پدرت مرد زنا كارى نبود). ✅ پيسى: (بَيْضاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ سفيدى كه از پيسى نباشد). ✅ عذاب: (إِنَّ الْخِزْيَ الْيَوْمَ وَ السُّوءَ بتحقيق كه خوارى امروز و عذاب). ✅ شرك: (ما كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ ما از كارهاى شرك انجام نمىداديم). ✅ دشنام: (لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ خداوند گفتن دشنام را دوست ندارد)، (وَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ و زبانهايشان بدشنام). ✅ گناه: (يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ گناه را از روى نادانى انجام مىدهند). ✅ محل بد: (وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ و براى آنها است بدى منزلگاه). ✅گزند و ضرر: (وَ يَكْشِفُ السُّوءَ و گزند را بر طرف مىسازد)، (وَ ما مَسَّنِيَ- السُّوءُ و ضررى بمن نمىرسيد) ✅ كشتن و عقبنشينى: (لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ كشته شدن و فرار به آنها نرسيد). 💠 وجوه واژه صلاة ✅ نمازهاى پنجگانه: (وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ و نماز را بپاى مىدارند).🔹 نماز عصر: (تَحْبِسُونَهُما مِنْ بَعْدِ الصَّلاةِ آن دو را از پس نماز عصر حبس كنيد).🔹نماز جمعه: (إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ هرگاه براى نماز جمعه ندا شد (اذان گفته شد)). ✅ نماز ميت: (وَ لا تُصَلِّ عَلى أَحَدٍ مِنْهُمْ و بر هيچ يك از آنان (منافقان) نماز مگذار). ✅ دعا: (وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ و دعا كن براى آنها). ✅ دين: (أَ صَلاتُكَ تَأْمُرُكَ آيا دين تو، بتو دستور مىدهد). ✅ قراءت: (وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ و نمازت را بلند مخوان). ✅ رحمت و استغفار: (إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ بتحقيق كه خداوند و فرشتگان او بر پيغمبر رحمت مىفرستند). ✅ جايگاه هاى نماز (وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ و جاهاى نماز و مسجدها)، (لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ به جاهاى نماز نزديك نشويد [در حاليكه كسل باشيد]). 💠 وجوه واژه روح ✅ امر: (وَ رُوحٌ مِنْهُ و امرى از او است). ✅ وحى: (يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالرُّوحِ فرشتگان را با وحى فرو مىفرستد). ✅ قرآن: (أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا- وحى نموديم بر تو روحى (قرآنى) از امرمان). ✅ رحمت: (وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ و آنان را برحمتى از جانب خود تأييد كرد). ✅ زندگى: (فَرَوْحٌ وَ رَيْحانٌ). ✅ جبرئيل: (فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا بسوى مريم روح خود را فرستاديم)، (نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ با اين (قرآن) روح الامين (جبرئيل نازل شد). ✅ فرشتهاى عظيم: (يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ روزى كه روح بپا خيز). ✅ لشكرى از فرشتگان: (تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فرشتگان و لشكرى از آنان فرود آيند). ✅ روح بدن: (وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ و از تو درباره روح مىپرسند). 💠 وجوه واژه دعا ✅ عبادت: (وَ لا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُكَ وَ لا يَضُرُّكَ و عبادت مكن جز خداوند را كه به تو سودى نرسانند و ضررى بر تو وارد نسازند). ✅ كمك گرفتن: (وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ و گواهانتان را بيارى طلبيد). ✅ خواستن: (ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ از من بخواهيد اجابت كنم شما را. ✅ سخن: (دَعْواهُمْ فِيها سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ سخن آنها در آنجا (بهشت) اين است كه: پروردگارا منزهى تو). ✅ نام بردن: (لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضاً نام بردن پيامبر صلى اللّه عليه و آله را مانند نام بردن خودتان يكديگر را نباشد). 💠 وجوه واژه احصان ✅ عفّت: (وَ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ و آنان كه زنان با عفت را تهمت مىزنند). ✅ ازدواج كردن: (فَإِذا أُحْصِنَّ پس هرگاه ازدواج كردند. 💠💠💠 نمونه هایی از نظائر در قرآن کریم ✅ هر چه در قرآن از أسف ياد شده معنايش حزن و اندوه است مگر در (فَلَمَّا آسَفُونا) كه به معنى: اغضبونا ما را بخشم آوردند مىباشد. ✅ هر جا (بروج) ياد شده منظور ستارگان است مگر (وَ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ) كه يعنى: هر چند در كاخهاى بلند و حفظ كننده باشيد. ✅ و هر چه كلمه (بَخْسٍ) باشد به معنى ناقص و اندك است مگر در (بِثَمَنٍ بَخْسٍ) كه بمعنى حرام است. ✅ آنچه لفظ (رجز) هست به معنى عذاب مىباشد بجز در (وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ) كه منظور بت است. ✅ هر كجا واژه (ريب) آمده به معنى شك است مگر در (رَيْبَ الْمَنُونِ) كه يعنى: حوادث روزگار. ✅ هر كجا از لفظ (زكات) آمده منظور مال است مگر در (وَ حَناناً مِنْ لَدُنَّا وَ زَكاةً) كه به معنى پاكيزگى است 🆔 @quranied
(1) 💠 «غریب القرآن» یا «دانش واژگان دشوار فهم» 💠در لغت ✅ غریب: مشکل، بیگانه، شگفت‌انگیز و عجیب به نظر رسیدن. 💠 در اصطلاح ✅ واژهشناسى و پيدا كردن لغات مشكل و غامض قرآن مجيد. ✅ دانشی که به بررسی و معنایابی واژههای دیریاب، پیچیده، پنهان، ناشناخته و فراموش شده از آیات میپردازد. ✅ لغات و اصطلاحاتی است از قرآن که به مرور زمان فهم آنها دشوار گردیده و به تفسیر و توضیح احتیاج پیدا کرده است. 💠 اولین نگاشته در این باره 📔 نخستين كسانى كه دست به تأليف كتب «غرائب القرآن» زدند، از دانشمندان شيعه بودند؛ ازجمله ايشان مىتوان، أبان بن تغلب (141 ه.)، فرّاء (207 ه.) ابو عبيده (210) و ابو عثمان مازنى (248 ه.) را نام برد. 📔 غريب القرآن زيد بن على بن الحسين (عليهم السّلام) (مستشهد 122 ه. ق). 📔 غریب القرآن ابن عباس 💠 جایگاه آن غریب القرآن 1⃣ تبیین و توضیح و برداشتن ابهامات و پیچیدگی لغت فراموش شده و پنهان و هموار ساختن راه دشوار در فهم واژگان آیات و نزدیک شدن به مراد گوینده آنها. 2⃣ شناسایی معانی نوظهور از معانی کهن الفاظ به خصوص معانی به کار رفته در عصر نزول آیات که به دلیل تحول معنایی در ساختار لغات و زبان عرب با گذشت زمان به وجود آمده است. 3⃣ توجه دانشمندان مسلمان از گذشته دور تا به امروز و آفرینش آثاری برجسته که حکایت از اهمیت و نقش به سزای این دانش در فهم درست و درک صحیح از واژگان آیات دارد. 💠 تالیفات ✅ «غريب القرآن» به روايت عطاء بن ابى رياح و نيز روايت على بن ابى طلحه، (م 143). ترجمه و تعليقه محمد ابراهيم سليم. ✅ «ريشهيابى واژهها در قرآن»، محمد جعفر اسلامى، تهران 1403 ✅ «تحقيق در كلماتى از قرآن»، عبد العلى بازرگان 1401 ه. ق ✅ «المفردات فى غريب القرآن»، تأليف راغب اصفهانى، (متوفى 502) ✅ «الموضح فى معانى القرآن» ابوالحسن شعرانی ✅ «تراجم الالفاظ و اللغات القرآنيه» تأليف كمال الدين محمود ✅ فخرالدین طریحی: «غريب القرآن»، «كشف غوامض القرآن»، «مجمع البحرين و مطلع النيريّن» ✅ قاسم بن حسن آل محى الدين، «البيان و التّبيان»، (منظومة فى شرح غريب القرآن) و «البيان فى شرح غريب القرآن» (3جلد) ✅ «قاموس قرآن» (در 6 جلد) سید علی اکبر قرشی ✅ «تبيين اللغات لتبيان الآيات» يا «فرهنگ و لغات قرآن» (2 جلد) دکتر محمد قریب ✅ «غریب القرآن» سجستانی ✅ «الدّر النظيم فى لغات القرآن الكريم» شيخ عبّاس (م 1359 ه) ✅ «مفردات القرآن فى مجمع البيان» الیاس کلانتری ✅ «دايرة الفرائد در فرهنگ قرآن»، (در 5 جلد) دکتر محمد باقر محقق 🆔 @quranied
(2) 💠 استدلال به شعر در غریب القرآن ✅ ابن عبّاس می گوید: شعر ديوان عرب است؛ پس هرگاه لفظى از قرآنى كه خداوند آن را به زبان عرب نازل فرموده بر ما مخفى بود به ديوان عرب رجوع نموده و شناخت آن را جستجو مىكنيم. ♦️ مثال: ✅🌼 (روزی) ابن عبّاس گفت: از هر چه در نظر داريد بپرسيد، پس نافع گفت: خبر ده مرا از فرموده خداى تعالى: (عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ عِزِينَ)، ابن عباس جواب داد: عزون: حلقههاى كم از مردم مىباشد، پرسيد: آيا عرب اين را مىشناسد؟ گفت: آرى؛ مگر گفتار عبيد بن الأبرص را نشنيدهاى كه مىگويد: فجاءوا يهرعون اليه حتّى *** يكونوا حول منبره عزينا 🔹 يعنى: پس سراسيمه به سوى او آمدند تا اينكه پيرامون منبرش جمع گردند. ✅ پرسيد: خبر ده مرا از فرموده خداوند: (وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ) جواب داد: وسيله حاجت است، گفت: آيا عرب اين را مىشناسد؟ گفت: آرى آيا نشنيدهاى كه عنتره گويد: إنّ الرّجال لهم اليك وسيلة *** إن ياخذوك تكحّلى و تخضّبى 🔹 يعنى: براستى كه مردان را به تو حاجتى هست (اى زن)، اگر تو را بگيرند سرمه و خضاب كن. ✅ گفت: خبر ده مرا از فرموده خداوند: (شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً): جواب داد: شرعة: دين، و منهاج: راه است، پرسيد: آيا عرب اين را مىشناسد؟ گفت: بله، مگر نشنيدهاى كه ابو سفيان بن الحارث بن عبد المطّلب مىگويد: لقد نطق المأمون بالصّدق و الهدى*** و بيّن للاسلام دينا و منهاجا 🔹 يعنى: بدرستى كه أمين شناخته شده به راستى و هدايت سخن گفت، و براى اسلام دين و روشى بيان داشت. ✅ گفت: خبر ده مرا از فرموده خداوند: (إِذا أَثْمَرَ وَ يَنْعِهِ)، جواب داد: ينع: رسيدن و پخته شدن، گفت: آيا عرب اين را مىشناسد؟ گفت: آرى، مگر سروده شاعر را نشنيدهاى كه: اذا ما مشت وسط النّساء تأوّدت*** كما اهتزّ غصن ناعم النّبت يانع 🔹 يعنى: هرگاه ميان زنان راه مىرود كج مىگردد، همچنانكه شاخه نرم گياه رسيده حركت مىكند. ✅ پرسيد: خبرم ده از فرموده خداى تعالى: (وَ رِيشاً)، جواب داد: ريش مال و ثروت است، گفت: آيا عرب اين را مىشناسد؟ پاسخ گفت: آرى، نشنيدهاى كه شاعر گويد: فرشنى بخير طالما قد بريتنى*** و خير الموالى من يريش و لا يبرى 🔹 يعنى: پس مرا به نيكى ثروتى ده كه بسيار مرا محروم ساختى، و بهترين اربابها آن است كه مالى مىدهد و دور نمىسازد. 💠 نمونه هایی از غریب القرآن ✳️ ابن ابى حاتم از ابن عباس نقل می کند، كه وی درباره اين آيات گفته: ✅ (سوره *يس*)🌼 (يا حَسْرَةً): اى واى.🔹(الْمَشْحُونِ): پر.🔹(مِنَ الْأَجْداثِ): از قبرها.🔹 (فاكِهُونَ): شادمان هستند. ✅ (الحجرات)🌼(لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ): بر خلاف قرآن و سنّت چيزى مگوئيد.🔹(وَ لا تَجَسَّسُوا): جاسوسى آن است كه كسى در پى زشتيهاى مؤمنان باشد. ✅ (الانسان)🌼 (أَمْشاجٍ): رنگارنگ.🔹 (عَبُوساً): تنگ.🔹 (قَمْطَرِيراً): طولانى. ✅ (النّبأ)🌼 (سِراجاً وَهَّاجاً): چراغ درخشنده.🔹 (مِنَ الْمُعْصِراتِ): از أبر🔹(ثَجَّاجاً):ريزان.🔹(أَلْفافاً): جمع شده.🔹 (مَفازاً): تفريحگاه.🔹 (يَقُومُ الرُّوحُ): يكى از فرشتگان بزرگ خلقت.🔹 (وَ قالَ صَواباً): و بگويد: لا اله الا اللّه. ✅ (عبس)🌼 (وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ): چهرههايى در آن روز درخشندهاند. ✅ (التكوير)🌼 (كُوِّرَتْ): تاريك شده. ✅ (الاعلى)🌼 (غُثاءً): خشك.🔹 (أَحْوى): سياه.🔹 (مَنْ تَزَكَّى): كسى كه خود را پاكيزه كند از شرك.🔹 (وَ ذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ): توحيد خداوند را بجاى آورد.🔹 (فَصَلَّى): نمازهاى پنجگانه را بجاى آورد. ✅ (الغاشية)🌼 (الْغاشِيَةِ)، و (الطّامّة)، و (الصّاخّة)، و (الحاقّة)، و (القارعة) از نامهاى روز قيامتند.🔹 (مِنْ ضَرِيعٍ): درخت تيغ دار.🔹 (وَ نَمارِقُ): وسايل استراحت و آسايش.🔹 (بِمُصَيْطِرٍ): جبّار؛ ستمگر. ✅ (الفجر)🌼 (لَبِالْمِرْصادِ): مىشنود و مىبيند.🔹 (جَمًّا): شديد.🔹 (وَ أَنَّى لَهُ الذِّكْرى): چگونه است براى او ياد آمدن. ✅ (الشمس)🌼(طَحاها): تقسيم كرد.🔹 (فُجُورَها وَ تَقْواها): خير و شر را بيان كرد.🔹 (وَ لا يَخافُ عُقْباها): از أحدى عاقبت أمرى را نترسد. ✅ (الضحى)🌼(سَجى): رفت. 🔹(ما وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَ ما قَلى): پروردگارت تو را ترك نكرده و مبغوض نداشته. ✅ (الشّرح)🌼 (فَانْصَبْ): به دعا مشغول شو. ✅ (قريش)🌼 (إِيلافِهِمْ): لزوم آنها. ✅ (الكوثر)🌼(شانِئَكَ): دشمن تو. ✅ (الاخلاص)🌼(الصَّمَدُ): آقايى كه در سيادتش به كمال رسيده است. 💠 مواردی از کتب دیگر ✅ قسط وَ أَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ قسط بمعناى بهرهكشى از ديگران و از مصاديق ظلم است. ✅ الوسواس الخناس: ابلیس ✅ الجنّة: جنّ. ✅ الفلق: صبح ✅ غاسق: شب، وقتی که همه جا را فرا می گیرد. و گفته شده که غاسق همان ماه است، هنگامه که در کسوف قرار گرفته و سیاه شود. 🆔 @quranied
(1) 💠 الفاظ غیر عربی در قرآن ✅ در اینکه قرآن حاوی اعلام (نامهاى خاصّ غير عربى) است تردیدی نیست ولی در ميان دانشمندان بر وجود الفاظ غیر عربی در قرآن اختلاف است . ♦️ لفظ غير عربى در قرآن نيست؛ دلیل: فرموده خداى تعالى: (وَ لَوْ جَعَلْناهُ قُرْآناً أَعْجَمِيًّا لَقالُوا لَوْ لا فُصِّلَتْ آياتُهُ ءَ أَعْجَمِيٌّ وَ عَرَبِيٌّ و اگر آن (قرآن) را عجمى قرار مىداديم (كافران) مىگفتند چرا آياتش روشن نيست أمتى عرب و كتابى عجمى). 🔹 قائلین: شافعى و ابن جرير و أبو عبيده و قاضى أبو بكر و ابن فارس. ♦️ لفظ غير عربى در قرآن واقع شده است؛ دلیل: در فرموده خداى تعالى: (قُرْآناً عَرَبِيًّا) اگر در قرآن تعداد کمی الفاظ غیر عربی موجود باشد این تعداد قرآن را از عربى بودن بيرون نمىبرد، چنانكه قصيده فارسى با يك لفظ عربى از فارسى بودن خارج نمىشود. ♦️ جمع دو قول بالا: برخی حروف در أصل عجمى هستند ولى در بين عربها هم واقع شده و آنها با زبان خود تعريب نموده و از ألفاظ عجم به ألفاظ خود آنها را تحويل دادهاند، پس آن ألفاظ عربى شدهاند، آنگاه قرآن نازل شد در حالى كه اين ألفاظ با كلام عرب مخلوط گرديده بود، پس هر كس بگويد: اين ألفاظ عربى است راست گفته، و هر كس بگويد: آنها عجمى است نيز راست گفته است. 🔹 قائلین: سیوطی، جواليقى و ابن الجوزى. ✳️ قول اخیر ارجح است. 💠 اقسام کلمات عیر عربی در قرآن ✅ اعلام: نامهاى خاصّ اشخاص يا امكنه يا اشياء ميباشد. مثل: 🔹 نام پيامبران گذشته مانند ابراهيم- ايّوب- يونس- هود (ع) و ... 🔹 اسماء امكنه (مكانها) مانند: بابل- روم- مصر- مدين و ... 🔹 نام فرشتگان مانند: جبريل و ميكال و ... 🔹 نام بتها مانند: يغوث- يعوق ... ✅ الفاظ غير عربى غير از نامهاى خاصّ نيز در قرآن وجود دارد مانند: اسفار جمع سفر به معنى كتاب، استبرق، حواريّون (اصحاب خاصّ عيسى (علیه السلام)، درّى، سجّيل، صراط و... 🆔 @quranied
(2) 💠 برخی از لغات غیر عربی بکار رفته در قرآن کریم 💠 فارسی ✅ ابریق: در فارسی آبریز، کوزه و آفتابه است؛ آیه: باکواب و اباریق و کاس من معین (واقعه/۱۸) ✅ استبرق: معرب واژه ی استبرک پهلوی است و نام گیاهی است که از آن پارچه‌ای به نام دیبا می‌بافند. آیه ها: یلبسون من سندس و استبرق متقابلین (دخان/ ۴۴) و... ✅ برزخ: از واژه ی عربی "فرسخ" که همان فرسنگ و پرسنگ فارسی است که سپس به عربی راه یافته و برزخ شده است. آیه ها: علی اعمل صالحا فیما ترکت کلا انها کلمه هو قایلها ومن ورایهم برزخ الی یوم یبعثون (مومنون/۱۰۰) و... ✅ برهان: از پُروهان فارسی و به معنای بسیار آشکار است. آیه ها: یا ایها الناس قد جاءکم برهان من ربکم وانزلنا الیکم نورا مبینا (نساء/۱۷۴) همچنین در یوسف/۲۴؛ و... ✅ جناح: این واژه معرب واژه ی فارسی گناه است و از زبان پهلوی وارد عربی شده است. آیه ها: نساء/۲۳-۲۴؛ احزاب/۵؛ اسراء/۲۴؛ نور/۲۹؛ ممتحنه/۱۰؛و... ✅ درهم: برخی از زبان شناسان آن را معرب واژه ی داریک (نام سکه طلایی به کار گرفته شده در امپراتوری ایران) دانسته‌اند. در فارسی پهلوی drahm( گرفته شده از یونانی دراخم) به معنای سکه نقره‌ای یا به طور کلی پول در عهد ساسانیان به کار رفته است که خاستگاه اصلی واژه درم و درهم است. آیه ها: وشروه بثمن بخس دراهم معدوده وکانوا فیه من الزاهدین (یوسف/۲۰) ✅ رزق: معرّب روزی و در اصل از واژه پهلوی روچیک به معنای نان و غذای روزانه است. ✅ زرابی:معرب زر آب کردن است. اگر چه بیش تر به نظر می‌رسد که این واژه با واژه پهلوی zarren زرّین، طلایی ارتباط داشته باشد.آیه ها: و زرابی مبثوثه (غاشیه/۱۶) ✅ زور:این واژه در پهلوی به صورت zūr به معنای دروغ و خیال وجود دارد. آیه ها: والذین لا یشهدون الزور واذا مروا باللغو مروا کرام (فرقان/۷۲) و... ✅ سجیل به معنای سنگ هایی از گل پخته است که بر سپاه فیل از آسمان باریده شد. طبری می‌نویسد که از واژه های فارسی سنگ و گِل درست شده است. آیه ها: ترمیهم بحجاره من سجیل (فیل/۴)، همچنین در حجر/۷۴ و هود/۸۲ ✅ سراج: به معنای چراغ و مشعل است و از واژه ی فارسی چراغ گرفته شده است. آیه ها: و جعلنا سراجا و هاجا (نبا/۱۳)، همچنین در احزاب/۴۶؛ نوح/۱۶ و فرقان/۶۱) ✅ سرادق: اصل این واژه سراپرده است. آیه ها: و قل الحق من ربکم فمن شاء فلیومن و من شاء فلیکفر انا اعتدنا للظالمین نارا احاط بهم سرادقها و ان یستغیثوا یغاثوا بماء کالمهل یشوی الوجوه بیس الشراب و ساءت مرتفقا (کهف/۲۹) ✅ سربال: این واژه همان واژه شلوار فارسی است که خاستگاه اصلی آن نیز سرواله است که سپس در عربی به صورت سربال در آمده است. آیه ها: سرابیلهم من قطران وتغشی وجوههم النار (ابراهیم/۵۰)و... ✅ عفریت: این واژه از واژه پهلوی āfrītan از واژه اوستایی āfrīnat که در فارسی امروزین به صورت آفریدن در آمده، مشتق شده و کاربرد آن همانند کاربرد واژه ی خلق در عربی است. آیه ها: قال عفریت من الجن انا آتیک به قبل ان تقوم من مقامک وانی علیه لقوی امین (نمل/۲۷) ✅ فردوس: معرب واژه پردیس است. آیه ها: الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون (مومنون/۱۱) همچنین در کهف/۱۰۷ ✅ فیل: در پهلوی واژه ی pīl وجود دارد. آیه ها: الم تر کیف فعل ربک باصحاب الفیل (فیل/۱) ✅ کنز: به معنای گنجینه است. از واژه ی فارسی کنج به معنای گنج وام گرفته شده است. آیه ها: او یلقی الیه کنز او تکون له جنه یاکل منها وقال الظالمون ان تتبعون الا رجلا مسحورا (فرقان/۲۵) و... ✅ مرجان: از واژه مروارید گرفته شده است. آیه ها: یخرج منهما اللولو والمرجان (الرحمن/۲۲)و... ✅ مسک: این واژه معرب مُشک فارسی است. آیه ها: ختامه مسک و فی ذلک فلیتنافس المتنافسون (مطففین/۲۶) ✅ هاروت و ماروت: در فارسی به صورت خرداد و مرداد آمدند. آیه ها: وما انزل علی الملکین ببابل هاروت و ماروت و ما یعلمان من احد حتی یقولا انما نحن فتن ... (بقره/۲) 💠 واژگان دیگری هم وجود دارد که ریشه آنان فارسی می باشد: جهنم: گمنام، دینار: دین آر، یاقوت، وزیر، ورده، نسخه، مائده، فرات، سوق، سندس، سرد، کورت، مقالید و... 🆔 @quranied