تاملی در دیدگاه های استاد شهید مرتضی مطهری قسمت در واقعه تاریخی قسمت سی و یکم تحریفات معنوی از کتاب ✅تحریف مخصوص ما ایرانیها یك چیزی كه مخصوص ما ایرانیهاست من عرض می كنم [و آن این است كه می گوییم ] «امام زین العابدین بیمار» . شما در غیر زبان فارسی در جای دیگر این كلمه ی «بیمار» را دنبال اسم امام زین العابدین نمی بینید. مثلاً در زبان عربی. ایشان القاب زیادی دارند. «السّجاد» یكی از القابشان است، «ذو الثَّفَنات» یكی از القابشان است. شما ببینید یك كتاب در دنیا پیدا می كنید كه یك به زبان عربی به امام داده باشند كه مفهوم بیمار را برساند؟ من نمی دانم چطور شده كه ما فارسی زبانها این لقب را به امام داده ایم؟ !🤔 البته علتش معلوم است. امام زین العابدین تنها در ایام ی عاشورا - بگویم من الاتفاق، بگویم تقدیر الهی بود برای اینكه امام زنده بماند و نسل امام حسین از این طریق محفوظ بماند- بیمار بودند و همان بیماری ایّام عاشورا سبب نجات ایشان شد. چند بار تصمیم گرفتند امام را بكشند، چون بیماری ایشان در آن وقت شدید بود، گفتند: «اِنَّهُ لِما بِهِ» یعنی این كه دارد می میرد، چرا دیگر او را بكشیم؟ كیست در دنیا كه در عمرش بیمار نشود؟ 🤒 هر كسی در عمرش یك بار، دو بار بیمار می شود. دیگر در غیر این چند روز شما ببینید یك جا نوشته اند كه امام زین العابدین بیمار بود؟ ولی ما امام زین العابدین را یك آدم بیمارِ مریضِ زردرنگِ تبِ لازمی [تصور كرده ایم ] كه همیشه عصا به دستش است و [با] كمر خم دارد راه می رود و آه می كشد. آن وقت می گوییم امام چهارم ما هم هست. همین و سبب شده است كه بسیاری از اشخاص آه بكشند، ناله كنند، خودشان را به موش مردگی بزنند و مردم از آنها احترام كنند، بگویند ببین آقا را! درست امام زین العابدین بیمار! این تحریف است. امام زین العابدین با امام حسین هیچ فرق نداشته است، با امام باقر از نظر مزاج و بنیه هیچ فرق نداشت. امام چهل سال بعد از حادثه ی كربلا زنده بود و مثل همه سالم بود. با امام صادق فرقی نداشته است. چرا ما بگوییم «امام زین العابدین بیمار» ؟ ! .🙄 خدا رحمت كند مرحوم آیتی (رضوان اللّه علیه) را كه یك گوهر گرانبهایی بود از دست ما رفت. ایشان همین موضوع را جزء مسائلش طرح كرد. البته مختصر طرح كرد و رد شد، گفت همین چه حرفی است كه ما به امام زین العابدین نسبت بیماری می دهیم؟😕 یك لقب به امام داده ایم كه هركس بشنود خیال می كند امام یك مردی بوده در تمام عمر بیمار. بعد یك قضیه ی جالبی نقل كرد. گفت كه همین چندی پیش یكی از مجلات را می خواندم كه در آن مجله نویسنده ی مقاله ای از وضع دولت و كارمندان دولت انتقاد كرده بود. این طور انتقاد كرده بود كه اغلب كارمندان دولت و متصدیان امور یا افراد بی عرضه ای هستند یا افراد ناپاكی؛ یا عرضه دارند و ناپاك اند و یا پاك اند و بی عرضه. عین عبارت را ایشان نقل كردند. نوشته بود كه اغلب متصدیان امور یا شمرند یا امام زین العابدین بیمار، و حال آنكه ما نیازمندیم به افرادی كه حضرت عباس باشند، هم پاك باشند و هم كاربُر؛ یعنی شمر كاربُر بود ولی ناپاك، امام زین العابدین بیمار آدم پاكی بود، متأسفانه كاربُر نبود، عرضه و لیاقتی نداشت؛ حضرت عباس خوب بود كه هم پاك بود و هم كاربُر! به همان آدم اگر بگویید امامهایت را بشمار، می گوید امام چهارم من امام زین العابدین بیمار است. یك آدمی كه تو اعتقادت- العیاذ باللّه- درباره ی او این است كه او یك آدم پاكی بود ولی كاربُر نبود و حضرت عباس كه مأموم بود و امام نبود از او بالاتر بود چون هم پاك بود و هم كاربُر، پس چه امامی و چه پیشوایی؟ ! ببینید همین یك جریان كوچك چقدر انحراف به وجود می آورد. ما ایرانیها یك مردم ضعیف پسندی هستیم. آه و ناله كردن در میان ما سرقفلی دارد. هركس می خواهد بگوید من آدم خوبی هستم، خودش را شل می كند، رها می كند، آه می كشد، ناله می كند. این معلول همین دروغی است كه ما به امام زین العابدین نسبت داده ایم و ایشان را «امام زین العابدین بیمار» می خوانیم. تا شخصی می گوید آه، می گوییم درست مثل امام زین العابدین بیمار. ادامه دارد… https://telegram.me/quranpuyan