💫👈ادامه شرح فراز هفتم در منا 💢بسط يد حاكم ظالم چگونه است؟ «فَالْأَرْضُ لَهُمْ شَاغِرَهٌ» یعنی سرزمین حکومت بدون کم‌ترین مانع در اختیار آن‌هاست «وَ أَیْدِیهِمْ فِیهَا مَبْسُوطَهٌ» و دست آن‌ها باز است و کسی نمی‌تواند اعتراض کند. اگر هم فردی در گوشه‌ای اعتراض کرد، چگونه با او برخورد می‌شود؟ با همان‌ قدرتی که حضرت اشاره فرمودند که با منبر و امثال منبر، آن شخص منتقد را منکوب و متهم کنند و اعتنایی به او نکنند، با بمباران تبلیغاتی از طریق رسانه‌های انحصاری که در اختیار آن‌هاست. قید و بندی برای رفتار و تصمیم‌های آن‌ها نیست و هرچه را که بخواهند انجام می‌دهند. ♦ حکمرانان از دو‌گونه‌ خارج نیستند: حکمرانانی که قانون بر آن‌ها حاکم است و حکمرانانی که آن‌ها بر قانون حاکم هستند و قانون از حکمران نشأت می‌گیرد و هرچه که او بخواهد همان قانون می‌شود، اگرچه در ظاهر مجلس قانون‌گذاری وجود دارد ولی مجلس قانون‌گذاری قانون را براساس اراده‌ی حکمران می‌نویسد. معمولاً در نظام‌های استبدادی امروز دنیا هم این شکل صوری برای نهادهایی به‌ظاهر برای قانون‌گذاری وجود دارد ولی همه‌ی این‌ها تابع آن شخصی‌ است که در رأس قدرت قرار گرفته است پس حکمران بر قانون مسلّط است و دستش باز است. این یک معنا برای «أَیْدِیهِمْ فِیهَا مَبْسُوطَهٌ.» 🔶معنای دوم «أَیْدِیهِمْ فِیهَا مَبْسُوطَهٌ» یا لازمه‌ی دیگر معنای اول، آن است که امکان سؤال و مؤاخذه از حاکم وجود ندارد چون او از قدرت مطلق برخوردار است و هرکجا هرتصمیمی می‌تواند بگیرد و در برابر هیچ‌کس پاسخگو نیست. کسی نمی‌تواند او را مقید و محدود کند و مورد سؤال قرار بدهد. دموکراسی‌ای که امروز در دنیا مطرح است، با همه‌ی عیب‌ها و ایرادهایی که متوجه آن است ولی بزرگ‌ترین خدمتی که به انسان‌ها کرد این ا‌ست که این «مبسوط الید» بودن و رها بودن حکمرانان را از آن‌ها گرفت و آن‌ها را مقید و مشروط کرد ✅ وحشتناک‌ترین و تلخ‌ترین فاجعه!♦ این‌ ظلمه وقتی به‌ قدرت رسیدند، اتفاقی می‌افتد و آن وحشتناک‌ترین اتفاق و تلخ‌ترین فاجعه است که حضرت به آن اشاره می‌کنند: «وَ النَّاسُ لَهُمْ خَوَلٌ». «خول» همان عبد و برده بودن است. مردم را به بردگی می‌گیرند و آزادی آن‌ها را سلب می‌کنند. همین موضوع مملوکیت و بردگی در سطح جامعه همه را می‌گیرد و آن‌ها که به‌حسب ظاهر، حرّ و آزاد هستند، آن‌ها هم به عبودیت گرفته می‌شوند. آن‌ها هم که فکر می‌کنند آقا و آزاد هستند، آن‌ها هم برده هستند. همه تحت بردگی درمی‌آیند و آقا بالاسر دارند و باید امر را اطاعت کنند و همه‌ی شئون زندگی، تحت تصرف و سلطه‌ی حاکم است. 🔶جانمان به فدای اباعبدالله الحسین(ع)! چه کسی در آن روزگار بود که با این نگاه عمیق تشخیص دهد که بزرگ‌ترین مصیبت در این جامعه این ا‌ست که حریت و آزادگی را از مردم گرفته‌اند و مردم برده‌وار زندگی می‌کنند. نمایش و تئاتری از آزادی وجود دارد و فقط یک صحنه‌آرایی‌ است. این تعبیر «خَوَل» یک تعبیر کلیدی در ادبیات آن دوره است که امیرالمؤمنین علی‌(ع) و امام حسین(ع) آن را استفاده می‌کنند. نگرانی از سلب آزادی مردم و نگرانی از این‌که جامعه به بردگی گرفته شود. حضرت فرمودند: من عاشق حکومت نیستم ولی مگر می‌شود دست روی دست بگذارم تا سفیهان و فاجران و فاسقان بیایند و این بلا را بر سر مردم بیاورند؟ فقط هم بلای اقتصاد و معیشت مردم و فساد مالی نیست، این‌که چقدر از بیت‌المال را دزدیدند، یک مصیبت است. مصیبت دوم این ا‌ست که عزت و احترام و آبرو و آزادگی مردم را می‌گیرند و قربانی می‌کنند. 🎙استاد سروش محلاتي کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛