قران پویان
بسم الله الرحمن الرحیم
:⭕ مروری بر مسئولیت مردم، #علما و تحلیل سکوت انها در
#خطبه_امامحسین ( ع) در منا
🌴✴قسمت اول :فراز اول
👈 #خطبه_امام_حسین(ع) در منا، در سال ۵۸ق، یعنی دو سال -و بنابر برخی از نسخههای کتاب سلیم بن قیس، یک سال- قبل از مرگ معاویه علیه انحرافات حکومت اموی ايراد شده است. اهمیت این خطبه در #منا و در ایام حج بودن، افشاگری امام سوم شیعیان علیه حکومت معاویه بود.در این زمان فشار معاویه بر شیعیان به اوج رسیده بود و در فضای اجتماعی سیاسی خفقان حاکم بود.
🔸👈این خطبه از سه بخش مستقل تشکیل شده ،بخش اول خطبه را سلیم بن قیس هلالی در کتابش و بخش دوم و سوم را حسن بن شعبه حرانی در تحف العقول نقل کردهاند.
🖌سلیم بن قیس می گوید، یک سال قبل از مرگ معاویه، حسین بن علی(ع) با عبدالله ابن عبّاس و عبدالله بن جعفر به حج رفتند، امام حسین(ع) مردان و زنان و یاران بنی هاشم و آن عده از انصار را که او و خاندانش را می شناختند جمع کرد. سپس چند نفر را فرستاد و فرمود:
همة کسانی را که امسال از اصحاب پیامبر(ص) معروف به صلاح و عبادت اند به حج آمده اند، نزد من جمع کنید.
در پی این دعوت بیش از هفتصد نفر ـ که بیشتر آنان از تابعین و حدود دویسـت نفـر از اصحـاب پیامبر(ص) بودند ـ در «منا» در خیمة آن حضرت گرد آمدند. امام در میان آنان برای ایراد خطبه برخاست .
💮🛑اعْتَبِرُوا أَیُّهَا النَّاسُ بِمَا وَعَظَ اللَّهُ بِهِ أَوْلِیَاءَهُ مِنْ سُوءِ ثَنَائِهِ عَلَى الْأَحْبَارِ اذ قال « لَوْلا یَنْهاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَ الْأَحْبارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَ أَکْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا کَانُوا یَصْنَعُونَ» و «لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرائِیلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَ عِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ذَلِکَ بِمَا عَصَوْا و َکَانُوا یَعْتَدُونَ»
ای مردم از آنچه خدا به آن اولیای خود را پند داده پند گیرید، مانند بدگویی او از دانشمندان یهود آنجا که میفرماید: «.چرا علماى نصارا و يهود آنان را از سخنان گناه آلود وخوردن مال حرام بازنمىدارند؟ چه بد است آنچه انجام مىدهند «63مائده» و نيز میفرماید: «كسانى از بنىاسرائيل كه كافر شدند، به زبان داود وعيسى پسر مريم لعنت شدند. اين (لعن و نفرين،) بدان سبب بود كه آنان عصيان كرده و از فرمان خدا تجاوز مىكردند«78مائده.»
شرح فراز اول در ادامه 👇👇
@quranpuyan
قران پویان
بسم الله الرحمن الرحیم
:⭕ مروری بر مسئولیت مردم، #علما و تحلیل سکوت انها در
#خطبه_امامحسین ( ع) در منا
🌴✴قسمت دوم :فراز دوم
👈 #خطبه_امام_حسین(ع) در منا، در سال ۵۸ق، یعنی دو سال -و بنابر برخی از نسخههای کتاب سلیم بن قیس، یک سال- قبل از مرگ معاویه علیه انحرافات حکومت اموی ايراد شده است. اهمیت این خطبه در #منا و در ایام حج بودن، افشاگری امام سوم شیعیان علیه حکومت معاویه بود.در این زمان فشار معاویه بر شیعیان به اوج رسیده بود و در فضای اجتماعی سیاسی خفقان حاکم بود.
🔸👈این خطبه از سه بخش مستقل تشکیل شده ،بخش اول خطبه را سلیم بن قیس هلالی در کتابش و بخش دوم و سوم را حسن بن شعبه حرانی در تحف العقول نقل کردهاند.
🖌سلیم بن قیس می گوید، یک سال قبل از مرگ معاویه، حسین بن علی(ع) با عبدالله ابن عبّاس و عبدالله بن جعفر به حج رفتند، امام حسین(ع) مردان و زنان و یاران بنی هاشم و آن عده از انصار را که او و خاندانش را می شناختند جمع کرد. سپس چند نفر را فرستاد و فرمود:
همة کسانی را که امسال از اصحاب پیامبر(ص) معروف به صلاح و عبادت اند به حج آمده اند، نزد من جمع کنید.
در پی این دعوت بیش از هفتصد نفر ـ که بیشتر آنان از تابعین و حدود دویسـت نفـر از اصحـاب پیامبر(ص) بودند ـ در «منا» در خیمة آن حضرت گرد آمدند. امام در میان آنان برای ایراد خطبه برخاست .
💮🔶إِنَّمَا عَابَ اللَّهُ ذَلِکَ عَلَیْهِمْ لِأَنَّهُمْ کَانُوا یَرَوْنَ مِنَ الظَّلَمَهِ الَّذِینَ بَیْنَ أَظْهُرِهِمُ الْمُنْکَرَ وَ الْفَسَادَ فَلَا یَنْهَوْنَهُمْ عَنْ ذَلِکَ رَغْبَةً فِيمَا كَانُوا يَنَالُونَ مِنْهُمْ وَ رَهْبَةً مِمَّا يَحْذَرُونَ وَ اللَّهُ يَقُولُ فَلا تَخْشَوُا النَّاسَ وَ اخْشَوْنِ وَ قَالَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ
و بدین سان خداوند آنان را نکوهش کرد؛ چون آنان از ستمگر میان خود کارهای زشت و فساد میدیدند و نهیشان نمیکردند، به طمع آنچه از آنها به ایشان میرسید و از بیم آنچه از آن میترسیدند، با اینکه خدا میفرماید: «از مردم نترسید و از من بترسید». و میفرماید: «مردان و زنان باایمان دوستان یکدیگرند، به کارهای پسندیده وا میدارند و ازکارهای ناپسند بازمیدارند
شرح فراز دوم در ادامه 👇👇
@quranpuyan
قران پویان
⭕ مروری بر مسئولیت مردم، #علما و تحلیل سکوت انها در #خطبه_امامحسین ( ع) در منا 🌴✴قسمت چهارم : #ف
📝🖊شرح فراز چهارم #خطبه_امام_حسین ع در منا
⭕ #مسئولیتهای_علما و _نخبگان در برابر ظلم
ثُمَّ أَنْتُمْ أَیَّتُهَا الْعِصَابَهُ عِصَابَهٌ بِالْعِلْمِ مَشْهُورَهٌ وَ بِالْخَیْرِ مَذْکُورَهٌ…
با این توصیفات و امتیازات، مخاطب امام حسین(ع) روشن میشود و ما میتوانیم با تعبیر خودمان، این مخاطب را #نخبگان جامعه و گروههای مرجع حساب کنیم. امام حسین(ع) توقعات و انتظاراتی از این نخبگان دارند و بحث در این خطبه درخصوص همین گروه فرزانه و نخبه است.
🔶 تعبیر معروف بودن و مذکور بودن و مشهور بودن، جایگاه اجتماعی این گروه را مشخص میکند که شما در میان مردم ذینفوذ هستید، مردم به شما نگاه میکنند. ممکن است عالمی در گوشهی خانه باشد و مردم او را نشناسند و تأثیری برای او قائل نباشند که مسئولیت او بهمراتب کمتر است اما عالمِ شناخته شده، عالمی که در میان مردم اعتبار پیدا کرده است و مردم به او توجه دارند، به همان میزان که مردم به او توجه دارند و از او تأثیر میپذیرند، مسئولیت هم او هم افزایش پیدا میکند. لذا حضرت در این فراز از خطبهی خود تأکید میفرمایند که شما خیلی اعتبار دارید و خیلی کارها را میتوانید انجام بدهید، چرا جایگاه خود را نمیشناسید؟ چرا خودتان را مفت و مجانی در اختیار امثال معاویه قرار میدهید و از این وزانت و اعتباری که دارید استفاده نمیکنید؟😔
💮👈مسئولیت نخبگان
مسئولیت این نخبگان و فرزانگان جامعه و دانایان امت، در جامعه فراوان است ولی در رأس این مسئولیتها، #حساسیت_نسبت_به_ظلم است. این عرض بنده و یک اجتهاد و استنباط نیست.
وقتی خلیفهی سوم به قتل رسید و مردم از حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) درخواست کردند که خلافت را بپذیرند، حضرت تمایلی نداشتند که در آن شرایط متصدی امر خلافت شوند. حضرت در خطبه شقشقیه(خطبه سوم نهج البلاغه) فرمودند: «لَولا حُضُورُ الحاضِرِ و قِیامُ الحُجَّهِ بِوُجودِ الناصِرِ» حضور مردم تکلیف را به گردن من انداخت. ولی یک علت دیگر هم داشت: «و ما أخَذَ اللّه مِن العُلَماءِ أن لایُقارُّوا على کِظَّهِ ظالِمٍ و لا سَغَبِ مَظلومٍ» حضرت فرمودند: من آمدم چون خدا تعهدی از علماء و دانایان گرفته است که وقتی در جامعه انحراف و فسادی وجود دارد، به میدان بیایند(حضرت نفرمودند که خدا فقط از من علی بن أبیطالب این تعهد را گرفته است بلکه از علماء این تعهد را گرفته است)
💮دلیل اعتبار #نخبگان
حضرت میفرمایند: این اعتباری که شما در میان مردم دارید، بهخاطر این است که مردم فکر میکنند شما به وظایف و مسئولیتهای الهی خودتان عمل میکنید. فکر میکنند شما وظیفهشناس و متعهد هستید و درد مردم را خوب تشخیص میدهید.بعد حضرت فرمودند: «وَ إِنْ کُنْتُمْ عَنْ أَکْثَرِ حَقِّهِ تَقْصُرُونَ» ولی متأسفانه برعکس است و در بیشتر آنچه که برعهدهی شما از تعهدات الهی است، کوتاهی میکنید😔 . این هشدارهای امام حسین(ع) سخن زندهای است و مربوط به ۱۴۰۰ سال قبل نیست. 👈 این فریاد حضرت برای مسئولیت نخبگان، هر روز و در هر جامعهای قابل شنیدن است.
🎙استاد سروش محلاتی
💢شما در جامعه احترام دارید و این احترام شما هم ناشی از عملکرد خودتان نیست، بلکه به خاطر پیامبر(ص) و به احترام دین و انتساب شما به دین و به خداست. مردم جلوی پایتان بلند میشوند و شما را بر خود ترجیح میدهند: «یوثر کم من لافضل لکم علیه ولاید لکم عنده»؛ کسانی که هیچ خدمتی به ایشان نکردهاید و هیچ فضیلتی هم بر ایشان ندارید، باز شما را بر خود مقدم میدانند و میگویند: «شما جلوتر بفرمایید. این احترام و اعتبار را از کجا آوردهاید؟ از دین. ولی کجا خرجش میکنید؟
این اعتبار اجتماعی را خرج دین نمیکنید.مثل حاکمان و شاهان، با دبدبه و کبکبه رفتوآمد میکنید و به تکلیف شرعی خود عمل نمیکنید. آیا میدانید همه این اعتبار و احترامی که در جامعه دارید، به آن خاطر بوده است که مردم از شما توقع دارند که به حق خدا قیام کنید؟! اما چنین نکردید و در بیشتر حقوق خدا کوتاهی کرده و به تکلیفتان عمل نکردید: «عن اکثر حقُّه تقصُرون».
🎙استاد رحیم پور ازغدی.
@quranpuyan
قران پویان
شرح فراز چهارم #خطبه_امام_حسین ع در منا
⚛ قسمت دوم
⭕ #_علماو_نخبگان، مشارکت کننده با حاکمان در تضییع #حقوق مردم
عملکرد علما و نخبگان نسبت به مردم
حضرت میفرمایند: «فَأَمَّا حَقَّ الضُّعَفَاءِ فَضَیَّعْتُمْ» شما حق ضعفاء و محرومان را هم (که تودههای مردم هستند) تضییع کردید و از بین بردید.
مخاطب این جمله امام حسین(ع) که شما حق ضعفاء را تضییع کردید، همان کسانی هستند که حضرت قبلا در مورد آنها فرمودند در میان مردم به دانش شناخته میشوند، خوشنام هستند، مردم آنها را خیرخواه میدانند و به آنها اعتناء دارند، کسانی که اگر اختلافی هم در بین مردم باشد به آنها مراجعه میکنند…
همین ها بهدلیل اینکه در برابر مظلومین اقدامی نکردند و برای احقاق حقوق آنها سکوت کردند، فرمانروایان جائر، حقوق این ضعفاء را گرفتند و این نخبگان، شاهد صحنههای بیعدالتی بودند و فریادی برنیاوردند، لذا تضییع حق ضعفاء، هم با آن حاکمان جائر نسبت پیدا میکند و هم با این نخبگان ساکت. چون باید میآمدند و میایستادند و حق اینها را میگرفتند
فَأَمَّا حَقَّ الضُّعَفَاءِ فَضَیَّعْتُمْ» به معنای این نیست که خود نخبگان رفتهاند و نسبت به ضعفاء مستقیماً ظلم کردهاند. ممکن است در برخی موارد هم این طور باشد .اما بدون ان هم،گناه تضییع حقوق تودههای مردم به گردن شما نخبگان است، هرکجا گرسنهای هست، شما مقصرید. هرکجا حق مظلومی مورد تعدی قرار میگیرد، بهپای شما نوشته میشود. خیلی از افرادی که حقوقشان در گوشهوکنار جامعه و حکومتها مورد تعدی و تجاوز قرار میگیرد، آدمهای ضعیف و ناتوان و ناشناختهای هستند که دستشان به جایی نمیرسد و فریادشان شنیده نمیشود و به همین دلیل حقشان تضییع میشود اما شما نخبگان صدای اینها را نمیشنوید؟ شما خبر ندارید؟ اگر اطلاع ندارید که وا مصیبتا! پس چرا در این مکان قرار گرفتید؟ اگر اطلاع دارید و درعینحال آنها را رها میکنید، شما هستید که حقوق ضعفاء را تضییع کردید. لذا همان فساد و ظلمی که به حاکمان جائر نسبت پیدا میکند، نسبتی هم با شما پیدا میکند.
💢نشانه تضییع حق محرومان
این مسأله پیچیدهای نیست . یک فرمول خیلی ساده در کلام علی(ع) هست . امیرالمؤمنین علی(ع) در نهج البلاغه فرمودند که هرکجا فقیری هست، فقر در نتیجهی #ظلمی است که از ناحیهی #غنی اتفاق میافتد: «إِنَّ اللّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِی أَمْوَالِ الاَغْنِیَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ: فَمَا جَاعَ فَقِیرٌ إِلاَّ بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِیٌّ وَ اللّهُ تَعَالَى سَائِلُهُمْ عَنْ ذلِک»، هرکجا فقر،،
💢محرومیت، گرسنگی دیدید، امیرالمؤمنین فرمودند: بدانید یک تضییع حقی شده است. هر مقدار که سطح این گرسنگی در جامعه بیشتر باشد، ظلم و #اجحاف و تضییع حق بیشتر اتفاق افتاده است.
عملکرد خواص نسبت به حق خود
جالب است که همینهایی که نه حق امام را بهرسمیت میشناسند و نه حق تودههای مردم را جدی میگیرند، وقتی به حق خودشان میرسد، بدون مسامحه و بهجد آن را دنبال میکنند. هر چیزی را که به پندار خودتان، حق خود میدانید، مطالبه کردید. برای دیگران ساکت اما هرکجا که صدمهای به حیثیت و آبروی خودتان وارد شود، فریادتان بلند است که اسلام از دست رفت، دارد ظلم اتفاق میافتد. اگر ظلم است و ظلم قبیح است، چطور در موارد دیگر که مشابه این مسأله اتفاق افتاد، نسبت به دیگران ساکت بودید؟! شما بهدلیل سکوت دیروز، استحقاق دارید که امروز حق خودتان هم تضییع شود و این سنت الهی است.
💢کارنامه ضعیف آنها
بعد امام حسین(ع) فرمودند عملکردتان را نشان دهید: شما از مالتان که نگذشتید. جان خودتان را هم که در راه خدا به خطر نیانداختید. نه جهاد با مال دارید و نه جهاد با جان. با کدام گروه که در برابر خدا و مردم هستند و احکام الهی را زیرپا میگذارند، درگیر شدید؟ چه کارنامهای دارید؟ دنبال زندگی خودتان و سرتان در لاک زندگی خودتان و فرزندانتان و آقازادهها و… بوده است.
💫استاد سروش محلاتی
🔺پیش چشم شما مستضعفان پامال شدند و شما برنیاشفتید
👈سپس فرمود: #حق_ضعفا_را_ضایع کردید و پیش چشم شما، مستضعفان و فقرا و محرومان پامال شدند و شما برنیاشفتید؛ اما درباره حقوق و منافع خودتان مجامله نکردید و همه آن را مطالبه کردید. هرجا سخن از منافع خودتان است، محکم میایستید و هرجا سخن از حقوق محرومان و ضعفا است، کوتاه میآیید.» #امام حسین(ع) به اصحاب پیامبر(ص) فرمود: «فلا مالا بذلتموه»؛ نه مالی در راه دین، بذل کردید و نه در راه خدا و انقلاب و جهاد و عدالت انفاق کردید. «ولانفسا خاطرتم لِلّذی خلقها ول عشیرةً عادیتموها فی ذاتالله»؛ نه حتی جانتان را یک بار هم در راه خالق این جان به خطر انداختید؛ یک سیلی برای دین نخوردید و نه به خاطر خدا با قوم و خویشهایتان که فاسد بودند، در افتادید. همه این کوتاهیها را کردید،
🎙استاد رحیم پور ازغدی.
@quranpuyan
. ادامه شرح فراز پنجم #خطبه_امام_حسین(ع)در منا
✅ شاخص های ارزیابی علمای دین از نظر امام حسین ع
سخن در نقد و بررسی عملکرد عالمان دین در برابر نابسامانیهای اجتماعی است. موضوع این بخش از سخنان حضرت، این است که علماء توقع و انتظار آن را دارند که در پیشگاه الهی از قرب و منزلت برخوردار باشند میفرمایند رویه و رفتار شما نهتنها تناسبی با بهشت الهی ندارد بلکه این رفتار متناسب با عذاب الهی است و بترسید که عذاب الهی گریبان شما را بگیرد
اعتراض امام حسین(ع) در این سخنرانی به علماء و دانشمندان، بهلحاظ زندگی شخصی آنها نیست که مثلا شما اهتمام به نماز یا روزه ندارید یا مواظب زبان یا چشم خود نیستید. آنچه که حضرت مطرح میکنند، این است که عالم دین مسئولیت اجتماعی هم دارد، آیا به اقتضاء این مسئولیت عمل میکند؟
#شاخصهای_ارزیابی_علما
شاخصهایی برای این ارزیابی در بیان نورانی امام حسین(ع) وجود دارد:
یک شاخص کلی و عمومی این است که آیا عالم دین نسبت به پایمال شدن احکام الهی حساسیتی دارد؟ پایمال شدن احکام و نقض عهد الهی، قلمرو بسیار وسیع و گستردهای دارد ولی با توضیحات حضرت مشخص میشود که امام حسین(ع) در میان همهی احکام الهی، نسبت به چند حکم اهمیت بیشتری قائل هستند و عملکرد علماء را از زاویهی عمل کردن یا عمل نکردن به این چند مورد ارزیابی میکنند که یکی، مسألهی مواجههی علماء و دانشمندان با مسألهی #کرامت انسانهاست اینکه اگر در جامعه، کرامت انسانها نادیده گرفته میشود و حرمت انسانها تضییع میشود، علماء دین در قبال آن چه موضعی دارند؟
شاخص بعد (که جنبهی خاص و جزیی دارد) این است که وقتی گروهی از مردم در فقر و محرومیت قرار میگیرند، علمای دین چه موضعی دارند؟ و شاخص آخر اینکه علماء چه ارتباطی با حاکمان جائر پیدا میکنند، به آنها نزدیک میشوند یا از آنها فاصله میگیرند؟
✅ #کرامت_انسانی
این علماء نسبت به موقعیت و حفظ کرامت خود حساسیت دارند. اگر جایی وارد شوند که احترام شایستهی آنها وجود نداشته باشد، در چهرهی آنها عکسالعمل دیده میشود و اگر اعتراضی هم نکنند، دیگر آنجا نخواهند رفت و با آن شخص ارتباط نخواهند داشت اما آیا همین حساسیت را نسبت به حفظ کرامت مردم عادی و تودههای مردم هم دارند؟!
پایهی مسأله این است که آیا ما در جامعهای زندگی میکنیم که اساس رفتار با شهروندان براساس حفظ کرامت آنهاست؟
متأسفانه کرامت را تقلیل و تنزل دادیم به اینکه از تودههای مردم تعریف و تمجید صورت بگیرد! لفظ و حرف که برای مردم کرامت بهوجود نمیآورد و کرامتساز نیست. واقعیتهای زندگی است که نشان میدهد که آیا مردم زندگی توأم با کرامت دارند؟ آن شخصی که برای ادارهی معیشت خود باید خفت و خواری و درد و رنج را تحمل کند، کرامتش مخدوش میشود. آنکسی که باید دست خود را در مقابل دیگران دراز کند، کرامت خود را عرضه میکند
اگر بیماری مراجعه میکند و نمیتواند هزینهی درمان خود را بپردازد و امکانات کافی برای رسیدگی به بیمار وجود ندارد و بهجای اینکه در تخت بیمارستان با امکانات کافی به او رسیدگی شود، باید در کنار بیمارستان و در فضای سبز بیمارستان استراحت کند، آیا این با کرامت انسان سازگار است؟
✅ شکسته شدن عهد الهی
آن شاخصی که جنبهی عمومی دارد، این است که حضرت فرمودند: «وَ قَدْ تَرَوْنَ عُهُودَ اللَّهِ مَنْقُوضَهً فَلَاتَفزعُونَ» شما میبینید که در جامعه عهد و پیمان الهی نقض میشود اما اعتراض و فزعی ندارید.
بنا بود شما عالم دین و دینمحور باشید، درحالیکه شما خودمحور هستید، نه خدامحور و دینمحور. دنبال منافع خودتان هستید و براساس منافع خود حرکت میکنید. آنجا که سکوت میکنید برای خودتان است، آنجا که حرف میزنید آنهم باز بهلحاظ منافع خودتان است.
✅ محرومیت محرومان
با این شاخص، حضرت توضیح میدهند که آن عهد و پیمانی را که به آن وفادار نیستید، چیست؟ «وَ الْعُمْیُ وَ الْبُکْمُ وَ الزَّمنَی فِی الْمَدَائِنِ مُهْمَلَهٌ لَاتَرْحَمُونَ». آن عهد و پیمان، عهد و پیمانی است که نسبت به محرومان و ناتوانان و ضعیفان دارید
مسأله این است که آیا اساساً فقر و محرومیت برای عالمان دین، مسأله بهحساب میآید؟ اگر برخی از معاصی و گناهان در جامعه دیده شود، عالم دین فریاد میزند که در فلان مراسم، در فلان پارک، در فلان باشگاه، در کنار دریا و… گناه و معصیت میشود، ایها الناس به داد دین برسید! بسیار خوب؛ این هست اما اینجا امام حسین (ع) میخواهند بفرمایند که اگر عالم دین، انسانهایی را در فقر و فلاکت و محرومیت دید، آیا جزع و فزع میکند؟ دردش میآید؟ آیا اینجا نباید رگ غیرت دینی بیرون بزند؟ آیا دین فقط و فقط در حوزهی همان مسائل خاص است؟
امام حسین(ع) میفرمایند عالم دین، آن کسی است که در برابر این نابرابریهای اجتماعی، فاصلههای طبقاتی، در برابر این گروهها و اقشاری که زی
📝شرح فراز ششم #خطبه_امام_حسین ع در منا
✅ منزلتِ از دست رفته علما!
حضرت اینطور فرمودند: «أَنْتُمْ أَعْظَمُ النَّاسِ مُصِیبَهً لِمَا غُلِبْتُمْ عَلَیْهِ مِنْ مَنَازِلِ الْعُلَمَاءِ» مصیبت شما علماء و دانشمندان امت، از همهی مردم بزرگتر و سنگینتر است چون شما منزلت واقعی علماء را از دست دادهاید از یکسو عالمید و از سوی دیگر موقعیت عالم را در جامعه ندارید.
منزلت واقعی علماء این است که علماء در جامعه نقشآفرین باشند، بر امور جامعه تأثیرگذار باشند، بتوانند هدایت کنند. ولی الان شما چنین نقشی ندارید و «مَجَارِیَ الْأُمُورِ وَ الْأَحْکَامِ» دست شما نیست و شما را حذف کردند. حذف فیزیکی و ترور نشدید، حذف علمی هم نشدید (درس دارید، شاگرد و تألیف دارید) اما حذف اجتماعی شدید یعنی نمیتوانید نقش خود را در جامعه ایفا کنید. عالم واقعی، عالمی است که در جامعه تأثیرگذار است و میتواند جلوی انحرافات و مظالم را بگیرد و جریانساز باشد اما شما که چنین نقشی ندارید و شما را حذف کردهاند.
✅از دست رفتن منزلت و جایگاه عالم دین
«فَأَنْتُمْ الْمَسْلُوبُونَ تِلْکَ الْمَنْزِلَهَ» شما این منزلت و موقعیت را از دست دادهاید و آن را از شما ربودهاند.عالم دینی باشد (یعنی مسجد میرود، امامت جماعتی خودش را دارد، روضهی خودش را میخواند، صیغهی عقد ازدواج برای مردم جاری میکند، جواب مسائل شرعی مردم را میدهد، برای مردم استخاره میکند، مردم دستش را هم میبوسند بهعنوان اینکه عالم دین است، همهی اینها سرجای خودش) اما درعینحال منزلت اجتماعی او را از او میگیرند تا در جامعه و روند امور اجتماعی تأثیرگذار نباشد. آنچه در طول تاریخ برای دستگاه ظلم مزاحمت دارد، نقش اجتماعی است و اگر هم شخص حذف فیزیکی میشود بهخاطر این است که این نقش از بین برود
البته بسیاری از اوقات، عالِم احساس نمیکند چیزی را از او دزدیدهاند و منزلت خود را از دست داده است چون اصلاً توجه به منزلت عالم ندارد. فکر میکند همینکه میتواند مسجد برود، امامت جماعت دارد و بعد از نماز جماعتش برای مردم مسأله میگوید، کار خودش را انجام میدهد و بیشتر از این توقع و انتظاری ندارد و دعاگوی همه هم هست که الحمدلله وضع عالمان دین خوب است و اگر حکومت، توجه و التفاتی هم به او داشته باشند و دست نوازشی هم بر سر او بکشند و به او کمکی هم کند، که دیگر عالی میشود!شخصی مانند اباعبدالله الحسین(ع) لازم است تا به این افراد بفهماند (اگر بفهمند) که شما منزلت دیگری دارید، و آن منزلت این است که عالم دین میتواند در جامعه نقش ایفا کند،
البته اینکه حضرت فرمودند مجاری امور دست شماست، نه اینکه الزاماً قدرت را بهدست بگیرید و این منصب را به شما دادیم. نه؛ شما همان کاری را که باید یک عالم دین انجام دهد را انجام دهید، کارهای جامعه اصلاح میشود.
✅ علت اول ازدست دادن منزلت علما: فاصله گرفتن از حق
شما علماء بهجای اینکه سراغ حق بروید، سراغ مسائل دیگر رفتید. همهی نخبگان در جامعه و بهخصوص عالم دین، اول باید سراغ حقیقت و دفاع از حقیقت بروند. ولی شما بهجای اینکه از عدالت دفاع کنید و در برابر ظلم بایستید (که نقش اول عالم دین است)، به مسائل دست دوم و سوم پرداختید.
✅ علت دوم: اختلاف بین خود
نیروی شما بهجای اینکه دربرابر حاکم جائر قرار بگیرد و مصرف شود و در یک جهت باشد، صرف خنثی شدن نیروی دیگری شد و همدیگر را متلاشی کردید. نظر واحد و راهکار واحد ندارید و هرکدام برای خودتان، یک اجتهاد و یک استنباط دارید. از نظر علمی، استنباطهای مختلف و اجتهادهای گوناگون خیلی خوب است ولی در سطح جامعه مردم از شما راهکار میخواهند، باید استنباطهای خودتان را منقح کنید
✅ راهکار برای بازگشت به منزلت از دست رفته!
حضرت فرمودند: اگر شما بر اذیت و آزارها صبر کردید (این مسیر یک مسیر سختی است، ممکن است زندان داشته باشد، تبعید داشته باشد، حصر داشته باشد، فشار داشته باشد و…) و هزینهها و سختیهای آن را در راه خدا تحمل کردید، مسیر امور به شما برمیگردد. مردم به شما برمیگردند و به شما اعتماد میکنند
این نکتهی خیلی مهمی است! افتخار شیعه و ماهیت و حیات حوزه به این بوده است که علمای شیعه از استقلال برخوردار باشند و همهی تلاش حاکمان این بوده است که بهگونهای حکومتها بتوانند این مراکز علم دین و علماء دین را مصادره کنند و در چنگ خودشان دربیاورند. امام حسین(ع) میفرمایند که شما اعتبار و جایگاهی داشتید و همهی آن را به پای حاکمان جائر ریختید. این سرمایهی اجتماعی، به این راحتی قابل ترمیم نیست .
🎙استاد سروش محلاتی
@quranpuyan
قران پویان
🔶بخش دوم از 📝شرح فراز ششم #خطبه_امام_حسین ع در منا
نقش علما در #استبداد و #استضعاف مردم
✅ تحلیل دقیقی از عوامل انحطاط جامعه اسلامی
محور اصلی خطابهی اباعبدالله الحسین(ع) نقشی است که علماء ایفا میکنند. البته این نقش، در دو جهت است: یک جهت نقشی است که عالمان و فرزانگان در قبال حاکمان دارند و دوم، نقشی است که عالمان و فرزانگان در قبال تودههای مردم دارند. اگر علماء، نقش خود را بهدرستی بشناسند و بهدرستی ایفا کنند، در برابر حکمرانان میایستند و جلوی سلطهی مطلق آنها را بر تودهی مردم میگیرند. اما اگر عقبنشینی کردند و خود را به حکومت فروختند، این مانع و سدّ از مقابل حکومت برداشته میشود و بهسهولت حاکمان بر مردم چنگ میاندازند و آنها را تسخیر میکنند و با فریب و شیوههای دیگر آنها را تحتفشار قرار میدهند.
حضرت در این بند اول این فراز، نسبت و رابطهی بین حاکمان و عالمان را مشخص کردند که سلطهی حاکمان بهجهت کوتاهی عالمان است.
اما بعد از اینکه حکمرانان نالایق و ستمپیشه، قدرت را بهدست گرفتند، بند دوم این فراز، آن است که شیوه و روش حکمرانی آنها چگونه است و با قدرت چه میکنند؟ بند سوم هم مربوط به ارتباطی میشود که بین مردم و حکمرانان، بعد از حصر عالمان دین اتفاق میافتد یعنی آن ضلع سوم چه ارتباطی با اصحاب قدرت پیدا میکنند؟ این امور سهگانهای است که در این فراز مطرح است.
✅ روش حکمرانی #ظالمان
حضرت سه خصوصیت را بیان فرمودند؛ خصوصیت اول «یَعْمَلُونَ بِالشُّبُهَاتِ»، دوم: «یَسِیرُونَ فِی الشَّهَوَاتِ»، سوم «یَتَقَلَّبُونَ فِی الْمُلْکِ بِآرَائِهِمْ». این سه ویژگی کلیدی دولتهای #استبدادی فاسد و ستمکار است.
✅ ویژگی اول حکمرانی جائران: تصمیم گیری بر اساس #اوهام
ویژگی اول این است: شما امور را به آنها سپردید تا آنها براساس شبهات کار کنند: «وَ أَسْتسلَمْتُمْ أُمُورَ اللَّهِ فِی أَیْدِیهِمْ یَعْمَلُونَ بِالشُّبُهَاتِ». مبنای فعالیت آنها شبهات است. «عمل کردن براساس شبهات» به چه معناست؟ نخست باید توجه داشت که حضرت نفرمودند «یعملون فی الشبهات» بلکه فرمودند: «یَعْمَلُونَ بِالشُّبُهَاتِ» یعنی به استناد شبهه عمل میکنند و مبنای عملشان شبهه است. انسان برای اینکه رفتار خودش را موجه کند و خوب جلوه دهد، دوگونه میتواند عمل کند: برخورد اول این است که برای عمل خود، حجت و استدلال داشته باشد و عملش مستند به یک منطق باشد. برخورد دوم این است که شخص، عملی را مرتکب میشود و چون دستش از دلیل کوتاه است، به #توجیه روی میآورد و بهجای حجت، وجوه بیاعتباری را میشمارد تا خود را تبرئه کند. در اینجا مقصود از «یَعْمَلُونَ بِالشُّبُهَاتِ» همین نوع دوم از رفتار حاکمان است.
این تعبیر را در نهجالبلاغه امیرالمؤمنین علی(ع) هم میبینیم. ابن ابیالحدید معتزلی در شرح این جمله نهج البلاغه میگوید: «عملوا بالشبهه لا بالحجه»(ج۷، ص۱۷۸) شبهه در اینجا در برابر حجت و دلیل منطقی است.
✅ ویژگی دوم حکمرانی جائران: رفتار بر مبنای شهوات نفسانی
خصلت دوم در شیوهی حکمرانی این ظلمه این است: «یَسِیرُونَ فِی الشَّهَوَاتِ» دائماً در شهوتها و تمایلات خودشان سیر میکنند. البته تمایلات در حکمرانان مختلف است؛ بعضی از حکمرانان بودند که دنبال لذتهای جنسی بودهاند برخی بودند که شهوت مالی داشتند . اما بعضی بودند که شهوت در #قدرتطلبی داشتند . حفظ آقایی و #سروری خود و به رخ دیگران کشیدن، هم یک نوع شهوت است. ویژگی این افراد در همهی انواع شهوترانیها این است که مبنای رفتار آنها تمایلاتشان است. در اینجا هم منطق و استدلالی برای رفتار آنها وجود ندارد.
✅ ویژگی سوم حکمرانی جائران: #استبداد به رأی
ویژگی سوم این است: «یَتَقَلَّبُونَ فِی الْمُلْکِ بِآرَائِهِمْ» اینها کسانی هستند که اوضاع و احوال حکومت را صرفاً براساس نظر خودشان میچرخانند و استبداد دارند. گویا هیچکس در حکومت عقل و شعوری ندارد و خدا یکجا هرچه عقل و فکر و هوش و تدبیر است، به یک نفر داده است. معیار حقانیت، رأی حاکم میشود، هرچه حاکم گفت حق است و هرچه نگفت، باطل است. همه باید به او نگاه کنند و چشمشان به دهان او باشد. امام حسین(ع) به علمای دین، نخبگان و فرزانگان جامعه میفرمایند که شما مقصرید در اینکه چنین اتفاقی افتاده است.
ادامه دارد👇
@quranpuyan
قران پویان
⭕ مروری بر مسئولیت مردم، #علما و تحلیل سکوت انها در #خطبه_امامحسین ( ع) در منا 🌴✴قسمت هفتم :
📝🖊شرح فرازهفتم #خطبه_امام_حسین ع در منا.
💢 .بخش اول
💢👈سیدالشهدا(ع) رو به بزرگان اسلام میگویند: «اسلمتُم الضُّعفاءَ فیایدیهم»؛ شما این #ضعفا، مستضعفان، فقرا و محرومان را دستبسته و کتبسته تحویل دستگاه #ظلم دادهاید و تسلیم اینان کردهاید. «فمن بین مستعبَد مقهور»؛ گروههایی از مردم برده ایشان شدهاند و مثل بردههای مقهور و شکستخورده، در زیر دست و پای آنان له میشوند. «و بین مستضعف على معیشته مغلوب»؛ عدهای هم مستضعف و فقیر و بیچارهاند و نان شبشان را هم نمیتوانند تهیه کنند.
🔸«یتَقلبونَ فی المُلکِ بِآرائهم»؛ آنها هم هرگونه میخواهند، حکومت میکنند و این محرومان بیچاره در این جامعه بیپناهند. «فی کل بلدٍ منهم على منبره خطیبٌ یصقع.» در هر شهری عدهای را گماشتهاند که افکار عمومی را بسازند و به مردم دروغ بگویند.
🔸«فأیدیهم فیها مبسوطة و الناسُ لهم خَوّل»؛ دستشان کاملا باز است و مردم هم زیر دست و پای اینها دست بسته افتادهاند و نمیتوانند از خود دفاع کنند. «لایدفعون یدَلامس»؛ مردم نمیتوانند دستی را که به سمتشان میآید تا به آنها زور بگوید، عقب بزنند و قدرت دفاع از خود را ندارند. شما همه این صحنهها را مینگرید و بر نمیآشوبید که چرا فقرا و محرومان در شهرها بیپناه و گرسنه افتادهاند؟
⭕️کارگزاران حکومت بویی از انسانیت نبردهاندو شما باز ساکتید
«جبّار عنید على الضعفةِ شدید»؛ ایشان عدهای آدمهای #ستمگر و #معاندند. صاحبان قدرتی هستند که علیه ضعفا و محرومان بسیار خشن عمل میکنند و به روش غیراسلامی حکومت میکنند و متاسفانه بیچون و چرا هم اطاعت میشوند، در حالی که نه خدا را میشناسند و نه آخرت را قبول دارند: «مُطاعٌ لایعرفُ المُبدئ و المُعید فیها عجباً»؛ واقعا عجیب است، چرا من تعجب نکنم؟ تعجب میکنم از شما که این زمین زیر پای ظالمان، صاف، پهن و رام است و حتی یک پستی و بلندی پیش پایشان نمیبینند که لااقل یکبار زمین بخورند و جامعه اسلامی، بیدفاع زیر گام آنان افتاده است. یک عده خائن حکومت میکنند، عدهای باجگیر ستمگر حکم میرانند «و عامل علىالمومنین بهم غیرُرحیم»؛ و کارگزاران حکومت هم بویی از عاطفه، مهربانی و انسانیت نبردهاند و شما باز هم ساکتید.
🎙استاد رحیم پور ازغدی
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
💫👈ادامه شرح فراز هفتم #خطبه_امام_حسين در منا
💢بسط يد حاكم ظالم چگونه است؟
«فَالْأَرْضُ لَهُمْ شَاغِرَهٌ» یعنی سرزمین حکومت بدون کمترین مانع در اختیار آنهاست «وَ أَیْدِیهِمْ فِیهَا مَبْسُوطَهٌ» و دست آنها باز است و کسی نمیتواند اعتراض کند. اگر هم فردی در گوشهای اعتراض کرد، چگونه با او برخورد میشود؟ با همان قدرتی که حضرت اشاره فرمودند که با منبر و امثال منبر، آن شخص منتقد را منکوب و متهم کنند و اعتنایی به او نکنند، با بمباران تبلیغاتی از طریق رسانههای انحصاری که در اختیار آنهاست.
قید و بندی برای رفتار و تصمیمهای آنها نیست و هرچه را که بخواهند انجام میدهند.
♦ حکمرانان از دوگونه خارج نیستند: حکمرانانی که قانون بر آنها حاکم است و حکمرانانی که آنها بر قانون حاکم هستند و قانون از حکمران نشأت میگیرد و هرچه که او بخواهد همان قانون میشود، اگرچه در ظاهر مجلس قانونگذاری وجود دارد ولی مجلس قانونگذاری قانون را براساس ارادهی حکمران مینویسد. معمولاً در نظامهای استبدادی امروز دنیا هم این شکل صوری برای نهادهایی بهظاهر برای قانونگذاری وجود دارد ولی همهی اینها تابع آن شخصی است که در رأس قدرت قرار گرفته است پس حکمران بر قانون مسلّط است و دستش باز است. این یک معنا برای «أَیْدِیهِمْ فِیهَا مَبْسُوطَهٌ.»
🔶معنای دوم «أَیْدِیهِمْ فِیهَا مَبْسُوطَهٌ» یا لازمهی دیگر معنای اول، آن است که امکان سؤال و مؤاخذه از حاکم وجود ندارد چون او از قدرت مطلق برخوردار است و هرکجا هرتصمیمی میتواند بگیرد و در برابر هیچکس پاسخگو نیست. کسی نمیتواند او را مقید و محدود کند و مورد سؤال قرار بدهد.
دموکراسیای که امروز در دنیا مطرح است، با همهی عیبها و ایرادهایی که متوجه آن است ولی بزرگترین خدمتی که به انسانها کرد این است که این «مبسوط الید» بودن و رها بودن حکمرانان را از آنها گرفت و آنها را مقید و مشروط کرد
✅ وحشتناکترین و تلخترین فاجعه!♦
این ظلمه وقتی به قدرت رسیدند، اتفاقی میافتد و آن وحشتناکترین اتفاق و تلخترین فاجعه است که حضرت به آن اشاره میکنند: «وَ النَّاسُ لَهُمْ خَوَلٌ». «خول» همان عبد و برده بودن است. مردم را به بردگی میگیرند و آزادی آنها را سلب میکنند. همین موضوع مملوکیت و بردگی در سطح جامعه همه را میگیرد و آنها که بهحسب ظاهر، حرّ و آزاد هستند، آنها هم به عبودیت گرفته میشوند. آنها هم که فکر میکنند آقا و آزاد هستند، آنها هم برده هستند. همه تحت بردگی درمیآیند و آقا بالاسر دارند و باید امر را اطاعت کنند و همهی شئون زندگی، تحت تصرف و سلطهی حاکم است.
🔶جانمان به فدای اباعبدالله الحسین(ع)! چه کسی در آن روزگار بود که با این نگاه عمیق تشخیص دهد که بزرگترین مصیبت در این جامعه این است که حریت و آزادگی را از مردم گرفتهاند و مردم بردهوار زندگی میکنند. نمایش و تئاتری از آزادی وجود دارد و فقط یک صحنهآرایی است.
این تعبیر «خَوَل» یک تعبیر کلیدی در ادبیات آن دوره است که امیرالمؤمنین علی(ع) و امام حسین(ع) آن را استفاده میکنند. نگرانی از سلب آزادی مردم و نگرانی از اینکه جامعه به بردگی گرفته شود. حضرت فرمودند: من عاشق حکومت نیستم ولی مگر میشود دست روی دست بگذارم تا سفیهان و فاجران و فاسقان بیایند و این بلا را بر سر مردم بیاورند؟ فقط هم بلای اقتصاد و معیشت مردم و فساد مالی نیست، اینکه چقدر از بیتالمال را دزدیدند، یک مصیبت است. مصیبت دوم این است که عزت و احترام و آبرو و آزادگی مردم را میگیرند و قربانی میکنند.
🎙استاد سروش محلاتي
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
قران پویان
.📝شرح فراز هفتم #خطبه_امام_حسین ع در منا
#تار-و-پود-استبداد
خطبهی اباعبدالله الحسین(ع) سه مرحله دارد: مرحلهی اول دربارهی مسئولیتناشناسی بسیاری از علماء و دانشمندان است. مرحلهی دوم (که نتیجهی مرحلهی اول و معلول آن است) دربارهی شیوع فساد و استبداد در حکومت است و مرحلهی سوم (که آنهم معلول دو علت گذشته است)، فلاکتی است که در جامعه اتفاق میافتد. براساس تحلیل حضرت، آنچه در میان مردم از مظالم و ستمگریهاست و آنچه در طبقهی حکّام از ظلم و ستم است، همه نتایج عمل نکردن به مسئولیتی است که متوجه علماء میشود و اگر آنها به رسالت خود عمل کنند، هم به اصلاح حکومت کمک کردهاند و هم ظلم و ستم در میان مردم رخت برمیبندد. این سیر بحثی است که در خطبهی حضرت دیده میشود.
اما بلایی كه سر مردم میآید: «وَ النَّاسُ لَهُمْ خَوَلٌ» همهی مردم را به بردگی میگیرد. همه باید مطیع و تسلیم و فدایی او باشند و در برابر او، عقل و فکر و ارادهی خود را کنار بگذارند. هویت انسانها را از آنها میگیرد. نتیجهی بنده شدن انسانهای آزاد و به بردگی گرفتن آنها در جملهی بعد است: «لَایَدْفَعُونَ یَدَ لَامِسٍ» مردم نمیتوانند دست هیچکسی که بهسوی آنها دراز شده را کنار بزنند و دفع کنند.
«لَایَدْفَعُونَ یَدَ لَامِسٍ» در مورد کسی و در جایی است که شخص قدرت دفاع و مقاومت در برابر دیگری را نداشته باشد و نتواند در برابر هر تعدی و تجاوزی که متوجه او میشود، عکسالعملی از خود نشان دهد. دست کسی که بر او بلند میشود، دفع نمیکند و نمیتواند مقاومت کند. این تعبیر در کاربرد دوم، نشاندهندهی ضعف و ناتوانی شخص است. حکومتهای مستبد و رژیمهای استبدادی هر بلایی که به سر مردم آوردند، مردم نمیتوانند عکسالعملی از خود نشان دهند، ایستادگی و مقاومت کنند و از حق خودشان دفاع کنند؛ مردمی بیدفاع و بیپناه! در واقع این جمله با آن جمله قبل حضرت «فَالْأَرْضُ لَهُمْ شَاغِرَهٌ» بسیار نزدیک میشود که قدرت و حاکمیتشان بدون هیچگونه مانع است. آنجا توصیفی برای حکومت بود که حکومت از این اقتدار مطلق برخوردار است که هر تصمیمی را میتواند بگیرد، بدون اینکه مانع و مزاحمی در برابر او وجود داشته باشد و اینجا توصیفی برای تودههای محروم و ضعیف مردم است که پناهی ندارند و دستشان از قدرت کوتاه است و هر بلایی سر آنها بیاید ناچارند بپذیرند.
این تعبیر، تعبیر سنگینی است و ماهیت رژیم استبدادی را با همین یک جمله میتوان نشان داد و میتوانیم بگوییم تعریف اباعبدالله الحسین(ع) از دولت مستبد و حاکم مستبد، این است که هرکجا که مردم قدرت برای مقاومت و دفاع از حقوقشان نداشته باشد، آنجا استبداد تحقق پیدا کرده است.
💢✅ فرمایش امیرالمومنین(ع) در مورد مردم بی دفاع در برابر فراعنه!
گویا اباعبدالله الحسین(ع) در این سخنرانی، همان بیانات نورانی امیرالمؤمنین علی(ع) را تکرار میکنند چون این مضامین، همان مضامینی است که امیرالمؤمنین علی(ع) در خطبهی قاصعه (خطبه۱۹۲نهجالبلاغه) برای مردم فرموده بودند: «…اتَّخَذَتْهُمُ الْفَرَاعِنَهُ عَبِیداً» شیوه و روش فرعونیان این است که مردم را به بندگی میگیرند. «عبید» همان «خول» است . «فَسَامُوهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ» بدترین شکنجهها را متوجه مردم (که بردگان خود میدانند) میکنند. «وَجَرَّعُوهُمُ الْمُرَارَ»
👈 حضرت میفرمایند: این #فراعنه__در_حکومت خود دائماً در کام مردم تلخی میریزند و مردم باید این تلخیها را جرعهجرعه ببلعند و بخورند. «جَرَّعُوهُمُ» یعنی جرعهجرعه و کمکم چیزی را به دیگری نوشاندن و «مرّ» هم غذای تلخ است. حضرت میخواهند بفرمایند این طور نیست که در یک روز و یک قضیه و حادثه، تلخی برای مردم پیش بیاورند و دیگر بعد از آن حادثهی تلخ، مردم زندگی راحت و شیرینی را تجربه کنند، نه! فراعنه تمام زندگی را بر مردم تلخ میکنند؛ هرروز بدتر از دیروز! مردم احساس خوشحالی در زندگی ندارند و لذتی از زندگی نمیبرند. هر روز یک مسأله! هر روز یک گرفتاری و ناراحتی! نمیگذارند آب خوش از گلوی مردم پایین برود.😔
تا به این جملهی میرسند: «فَلَمْ تَبْرَحِ الْحَالُ بِهِمْ فِی ذُلِّ الْهَلَکَهِ وَ قَهْرِ الْغَلَبَهِ» پیوسته آنها در سایهی فلاکت، بدبختی و بیچارگی زندگی میکنند «لایجِدُونَ حِیلَهً فِی امْتِنَاع» برای امتناع، مقاومت و تسلیم نشدن، هیچ چارهای ندارند و راه به جایی نمیبرند و خود را در محاصره میبینند.
@quranpuyan
ادامه دارد👇
.👈ادامه شرح فراز هفتم #خطبه_امام_حسين(ع) در منا
🔴وضع #جامعه_بی_دفاع!
👈از این بیانات نورانی خوب میتوانیم بفهمیم که اگر در جامعهای راه دفاع به روی مردم بسته شد و مردم نتوانستند به دنبال حقوق خود بروند و در کوچکترین حقوق، مردم با مانع مواجه میشوند، #استبداد وجود دارد. یکی از حقوقی که متهم دارد، این است که میتواند از خود دفاع کند، وکیل بگیرد ولی اگر این حق گرفته شد و شخصی را متهم کنند ولی نتواند دفاع کند! رسانههایی که در اختیار حکومتهاست، میتوانند شخصی را مورد اتهامات مختلف قرار بدهند و او حق پاسخگویی ندارد، این بدون دفاع ماندن است. این برای مراحل قبل از رسیدگی قضایی است و بعد از صدور حکم که شخص نمیتواند از خودش دفاع کند یا اصلاً تصمیمگیریها در اختیار نهاد قضایی نباشد و افرادی پشت صحنه برای سرنوشت افراد تصمیمگیری کنند. کوچکترین آن این است که شخص متهم بخواهد وکیل بگیرد ولی میگویند نه، تو حق نداری اینها را وکیل کنی، هرکه را ما میگوییم و قبول داریم، باید وکالت تو را داشته باشد. بیدفاع شدن این است «وَ لا سَبِیلاً إِلَی دِفَاع»!
به کلام اباعبدالله الحسین(ع) در این خطبه برگردیم. حضرت فرمودند: اینها قدرت را به دست گیرند و چنین روزگار تلخی و سیاهی برای مردم به وجود میآورند که کسی نمیتواند دفاعی داشته باشد. «فَمِنْ بَیْنِ جَبَّارٍ عَنِیدٍ وَ ذِی سَطْوَهٍ عَلَى الضَّعَفَهِ شَدِیدٍ مُطَاعٍ لَایَعْرِفُ الْمُبْدِئَ وَ الْمُعِیدَ»» آنچه که در جامعه هست، حکمرانانی جبار و ستمگر که قدرت و شدت عملشان فقط در برابر مردم مظلوم است. کسانیکه باید مورد اطاعت قرار بگیرند ولی خدایی نمیشناسند. نه مبدأی، نه آخرتی، نه گذشتهای، نه آیندهای، چیزی نمیفهمند!
«فَیَا عَجَباً! وَ مَا لِی لَاأَعْجَبُ » امام حسین(ع) اظهار شگفتی میکنند! چه شگفتآور است! و باید از این وضع شگفتزده بود! در تعجبم از این زمان و زمانه! در شگفتیام از این روز و روزگار و این وضع مردم! حضرت فرمودند: «وَ الْأَرْضُ مِنْ غَاشٍّ غَشُومٍ» زمین را که دغلکاران ستمگر گرفتند («غشّ در معامله» یعنی فریب دادن و «غشوم» هم یعنی ستمگر). ستمگرانی فریبکار که ظاهرشان ستم را نشان نمیدهد و خیلی هم ادعای اخلاق و دیانت و عدالت دارند! این یک.
دو: «وَ مُتَصَدِّقٍ ظَلُومٍ» متصدّق کسی است که به دیگری جیره و صدقه میدهد. حضرت میفرمایند: اینها که قدرت را به دست گرفتهاند، حکمرانانی هستند که مردم را جیرهخوار و صدقهگیرندهی خود قرار دادند و البته ستمکار هم هستند یعنی حق مردم را رعایت نمیکنند و در حد بخور و نمیر، چیزی به مردم میدهند. جامعهی اسلامی را جامعهی #صدقهخوار و #گدا پرورش دادند. مردم را متکدی کردند و هرکجا بروی، آثار این تکدیگری و گدایی و صدقهخواری را میبینید و ظلوم و جفاکار هم در حق مردم هستند. این دو.
سوم: «وَ عَامِلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ بِهِمْ غَیْرِ رَحِیمٍ» انسانهای سنگدل و مأمورانی بر مردم مسلط میشوند که بر انسانهای باایمان رحمی ندارند و دستشان به هر جنایتی باز میشود. نه از ریختن خون مردم، دل آنها تکان میخورد و نه از #ظلم و بیعدالتی در حق مردم شفقتی پیدا میکنند. حضرت میفرمایند: این وضع چه شگفتآور است! آن فریب که توأم با ستم است، آن جیرههایی که صدقه است و به مردم میدهند، آنهم همراه با ظلم و ستم است و آن قساوتهایی که در حق مردم میکنند که ستم و ظلم عریان و آشکارست.
🎙استاد سروش محلاتي
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
.📝🖊شرح فرازهشتم. #خطبه_امام_حسین ع در منا.
💢 .بخش اول
.
🌴👈امام در پایان همین منبر میگویند: «خدایا، تو میدانی که این قیام ما، لهله زدن برای سلطنت، تنافس در قدرت و گدایی دنیا و شهرت نیست، بلکه تنها برای سرپا کردن نشانههای دین تو قیام کردهایم. این علامتهای راهنمایی و تابلوهای راه را انداختهاند و من میخواهم دوباره این تابلوها را - که راه #دین را نشان میدهد - بر پا کنم. قیام من برای این است که مردم گیج و گمراه شدهاند و باید آگاه شوند و باید خونمان را به صورت این خوابزدهها بپاشیم تا بیدار شوند.»
🌱💢ضرورت #اصلاح_علنی
در زیارت شهدای کربلا هم آمده است که مردم اینک در حیرت و ضلالتند و دیگر تحلیلی از اوضاع ندارند که چه به چه است و خون شما، تحلیل شفافی از اوضاع به مردم ارائه کرد و مردم از حیرت و ابهام خارج شدند. حسین(ع) میگوید: «من میخواهم دوباره مردم بفهمند که چه خبر است، ولو خون من ریخته شود. خدایا، من برای دوباره سرپا کردن نشانههای دین تو و اصلاح علنی در سرزمین تو قیام کردهام.»
🌹🌹امام(ع) به «اصلاح علنی» اشاره میکند؛ یعنی اصلاح یواشکی و قابل تحریف نه، بلکه اصلاح علنی و ظاهر میکنیم تا #بندگان_مظلوم تو #امنیت پیدا کنند، مردم امنیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بیایند و به حدود، احکام و قوانین تو و سنت پیامبر تو در حکومت، عمل بشود که اکنون عمل نمیشود. و خطاب به اصحاب فرمود: «بعد از همه این حرفها اگر شما حضار و همپیمانان و هوادارانتان یاریمان نکنید، بدانید که این ستمگران پیش از این بر شما مسلط خواهند شد و آنقدر پیش میروند تا نور پیامبر(ص) را به کلی خاموش کنند.»
💮👈در هر صورت، اگر به ما نپیوندید، خدا ما را بس است (حسبناالله و نعم الوکیل) من با شما اتمام حجت کردم؛ حال آنکه میدانم نمیآیید. گفتم و میدانم که شما جهاد نخواهید کرد.😔🍁
🎙استادحسن رحیم پور ازغدی
.
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
💫👈.ادامه شرح فراز آخر #خطبه_امام_حسین در منا
✅ امنیت مظلومان
«یَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِکَ» بندگان مظلوم خدا، امنیت و آسایش پیدا کنند. البته همهی حکومتها بهنوعی درصدد تأمین امنیت هستند ولی تفاوت این است که امیرالمؤمنین علی(ع) که مسألهی امنیت را مطرح میکنند و امام حسین(ع) هم همین جمله را تکرار میکنند، امنیت معطوف به تودههای مظلوم را مطرح میکنند ولی دیگران که امنیت را مطرح میکنند، امنیت معطوف به طبقات حاکم و ظالم را مطرح میکنند و منظور آنها امنیت خودشان و وابستگان به خودشان هستند که البته لازمهی تأمین آن امنیت این است که گلوی مردم گرفته شود چون معتقد هستند اگر مردم از آزادی برخوردار باشند و بتوانند حرف بزنند، امنیت خودشان لطمه میبیند
• احکام شرعی مبنای اداره جامعه✅
«وَ یُعْمَلَ بِفَرَائِضِکَ وَ سُنَّتِکَ وَ أَحْکَامِکَ» قانونی که در این جامعه حاکم میشود، احکام مقدس شرعی باشد. یا بهتعبیر امیرالمؤمنین(ع): «تُقَامَ الْمُعَطَّلَهُ مِنْ حُدُودِکَ». مقصود از این حدود، حدود اصطلاحی (مجازات مقرر شرعی مثل حد سرقت و…) نیست بلکه همان حدودی است که در قرآن مجید آمده است مثل «وَمَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ…»(سوره بقره، آیه۲۲۹ و سوره طلاق، آیه۱) یعنی همان مرزهایی را که خدا قرار داده است و احکامی که خداوند مقرر فرموده است.
✅ حساسیت نسبت به حقوق #مظلومان
در این بیانات نورانی، حساسیتِ نسبت به حقوق مظلومین را خیلی صریح و واضح میبینید. در احکام دین از طهارت و نماز تا ارث و حدود و دیات، احکام و دستوراتی وجود دارد ولی آنچه را که امام حسین(ع) و امیرالمؤمنین(ع) در بین همهی این احکام، به آن تصریح میکنند که دغدغهی ایشان بیشتر معطوف به آن است و در صدر مطالبات خویش قرار میدهند، مسألهی حقوق مظلومان.
در خطبهی ۱۳۴ نهجالبلاغه، حضرت بحث حکومت خود را مطرح میکنند؛ حضرت آماری بدهند که چهار سال و نیم حکومت کردم، چند مسجد ساختم و… حضرت از این کارهای بهتعبیر ما «فرهنگی» آمار بدهند. اما حضرت آماری که دادند این است که من در حکومت خودم کاری که انجام دادم، این است که دیگر گرسنهای وجود ندارد که احتیاج به نان شب داشته باشد. آب تمیز و گوارا هم برای انسانها در اختیار قرار گرفته و یک سرپناهی هم همه دارند. «مَا أَصْبَحَ بِالْکُوفَهِ أَحَدٌ إِلَّا نَاعِماً إِنَّ أَدْنَاهُمْ مَنْزِلَهً لَیَأْکُلُ الْبُرَّ وَ یَجْلِسُ فِی الظِّلِّ وَ یَشْرَبُ مِنْ مَاءِ الْفُرَات»(مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۹۹) در این خطبه هم حضرت علی(ع) فرمودند: «وَ ایْمُ اللَّهِ لَأُنْصِفَنَّ الْمَظْلُومَ مِنْ ظَالِمِهِ» قسم به خدا! من دادِ مظلوم را از ظالم و ستمگرش میگیرم. حکومت این است! من پناه و پشتیبان انسانهای ستمدیده هستم. حضرت با تأکید فرمودند، هم قسم خوردند: به خدا قسم، حتماً و جزماً، من داد مظلوم را میگیرم.
این خط قرمز امیرالمؤمنین(ع) است. وقتیکه حضرت با برخی از بدعتها مبارزه کردند و مثلا فرمودند نماز تراویح بدعت است و جلوی آن را بگیرید (و برخی مسائل دیگر که شرح آن را مرحوم کلینی در روضه کافی آورده است)، افرادی مقاومت کردند و نپذیرفتند، حضرت عقبنشینی کردند. آنجایی که حضرت عقبنشینی نمیکنند، مربوط به فلسفهی حکومت است که اگر بنا شود اینجا هم عقبنشینی شود و بنای بر توجیه و تحمل ظلم و ستم باشد، چه فرقی بین این حکومت و حکومت معاویه است؟
«وَ لَأَقُودَنَّ الظَّالِمَ بِخِزَامَتِهِ» حضرت تعبیر تندی به کار بردند که من، افسار این آدمهای گردنکش را میکشم. اینجا، جای زبان خوش نیست. جایی که امیرالمؤمنین(ع) اکراه و اجبار و اعمال قدرت را لازم میداند، در مقابل این عناصر فاسد است که از بیتالمال سوء استفاده میکنند و حقوق مردم را تضییع میکنند.
🔸💫پایان این خطبه
👈در پایان حضرت فرمودند: «فَإِن لم تَنْصُرُونَا وَ تُنْصِفُونَا قَوِیَ الظَّلَمَهُ عَلَیْکُمْ وَ عَمِلُوا فِی إِطْفَاءِ نُورِ نَبِیِّکُمْ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْنَا وَ إِلَیْهِ أَنَبْنَا وَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ» اگر شما که علماء و نخبگان هستید، به ما کمک و یاری نکنید، ظالمان و ستمگران بر شما قوت پیدا میکنند و چیره میشوند و آنوقت نور میراث پیغمبر اکرم(ص) خاموش خواهد شد. پس بیایید بایستید، ما را کمک کنید تا در برابر ظالم مقاومت کنیم و الا اینها نه فقط حق شما را، بلکه عدالت، احکام الهی و همه چیز را نابودخواهند کرد.
💫پایان
🎙 استاد سروش محلاتی
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛