eitaa logo
قران پویان
442 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
639 ویدیو
596 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️شرايط از و ملحق شدن به مومنان 💠إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا (نساء:146) 🌱(منافقان در درك اسفل اند) مگر آنهايي كه [با ترك رياكاري و برداشتن ماسك فريب] توبه كنند و [رفتار خود و عوارض فريب دادن ديگران را] اصلاح نمايند و [به طور جدّي و صادقانه] به خدا پناه برند و دين خود را [با دور شدن از شرك و ريا] براي خدا خالص گردانند. پس [در اين صورت] آنها با مؤمنان خواهند بود و خداوند به زودي به مؤمنين پاداشی بزرگ خواهد داد.  ✅شرايط از بين بردن ريشه هاى و رهائى از صفات زشت آن 🔹خداى تعالى اين عده را كه از زمره استثناء كرده به چند صفت سنگين توصيف فرموده ، صفاتى كه ريشه هاى نفاق جز در زمينه وجود آن صفات رشد نمى كند و شرايطى را يادآور شده كه هر يك از آنها قسمتى از آن صفات زشت را از دلها پاك مى كند، يكى از آن شرائط و يا به عبارت ديگر يكى از آن عواملى كه ريشه هاى نفاق را مى خشكاند توبه است ، يعنى برگشتن به سوى خداى تعالى و اين برگشتن وقتى نافع است كه شخص تائب آنچه را كه تاكنون از خود تباه ساخته اصلاح كند،و اين اصلاح نيز نتيجه اى نمى دهد، مگر آنكه انسان خود را از خطر لغزش ‍ و انحراف به خدا بسپارد و از او عصمت و مصونيت بخواهد يعنى كتاب خدا و سنت پيغمبرش را پيروى كند زيرا راهى به سوى خدا نيست مگر آن راهى كه خود او معين فرموده ، از آن گذشته هر راهى ديگر راه شيطان است . 🔹باز اين اعتصام كار را تمام نمى كند و سود نهائى را نمى رساند مگر وقتى كه انسان خود را خالص براى خدا كند و اتفاقااعتصام هم در همين اخلاص معنا مى دهد، براى اينكه شرك ، ظلم است ، آن هم ظلمى كه آمرزيده و بخشيده نمى شود و وقتى بيماردلان توبه كردند و اصلاح مفاسد خويش نمودند و به خداى عزّوجلّ نيز اعتصام جستند و دين خود را خالص براى خدا نمودند، در آن هنگام مومن حقيقى خواهند بود 📚تفسير الميزان 🔹اعتصام، جدّي گرفتن چيزي همچون چنگ زدن به آن براي نجات و رهايي است كه دلالت بر وابستگي و تعهّد مي‌كند. اعتصام مي‌تواند منفي باشد، مثل اميد پسر نوح در پناه بردن به قلة كوه، به هنگام سيل (هود 43 (11:43) )،  يا اعتصام يوسف به خدا در مكر زنان درباري (يوسف 32 (12:32) )، اعتصام مؤمنين به ريسمان خدايي- قرآن- (آل‌عمران 103 (3:103) ) 🔹موضوع « كردن دين در عبادت خدا» 12 بار در قرآن تکرار شده است که اهميت فوق‌العاده اين امر را در خداپرستي نشان مى‌دهد و در سوره «زمر» بيش از بقيه سوره‌ها (4 بار در آيات: 2، 3، 11، و 14) به اين امر توجه شده است. 📚تفسير بازرگان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ در ، ممنوع 💠يا أَهْلَ الْكِتابِ لا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَ لا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ «171» 🌱اى اهل كتاب! در دين خود غلوّ نكنيد و جز حقّ، به خداوند نسبتى ندهيد. 🔹مسأله «غلوّ» در باره پیشوایان، یکی از مهمترین سر چشمه های انحراف در ادیان آسمانی بوده است، به همین جهت اسلام در باره سختگیری شدیدی کرده و در کتب «عقاید» و «فقه» غلات از بدترین کفار معرفی شده اند در روايات، به غلوّ كنندگان نفرين شده و آنان از بدترين اقسام كفّار و مشركان به شمار آمده‌اند. 1⃣ غلوّ نشانه‌ى نابجا است و در همه‌ى اديان ممنوع مى‌باشد.  2⃣يكى از آفات اديان آسمانى، درباره دينى است. «لا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ» 3⃣ميانه روى و اعتدال در همه جا لازم است و عشق به اولياى خدا نبايد سر از غلوّ درآورد. «لا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ» 4⃣غلوّ كردن درباره‌ى انسان‌ها، گرچه باشند، به خداوند و نسبت ناروا دادن به اوست. «لا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ»  📚تفسير نور و نمونه 🔹، نوعي گزافه‌گويي و تجاوز از حدّ مي‌باشد كه احساسات ديني محسوب مي‌گردد. از جمله، پسر خدا ناميدن عيسي كه شرك مسلّم است. اين آفت البته انحصار به مسيحيان ندارد، بلكه مسلمانان بسياري را نيز با شخص‌پرستي‌ها و گزافه‌گويي‌ها به اختلاف و تفرقه و دوري از توحيد مبتلا ساخته است. پسرِ خدا ناميدن عيسي مسيح در انجيل، همچون عبد خدا خواندن پيامبر اسلام در قرآن است، پسران در گذشته تابع مطلق پدران، و بندگان مطيع مطلق اربابان خود بودند. همچنانكه قرآن همة بندگان را به عبادت و عبد خدا شدن فرا مي‌خواند، در انجيل نيز همة مسيحيان به پسر خدا شدن دعوت گشته‌اند (انجيل متي، باب 5، شماره‌هاي 44 و 45 و شمارة سيمان 8 و 9). 📚تفسير بازرگان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
💢 رشد ، هدف اصلی رسولان ❇️ بسیاری از نزاع‌ها دربارهٔ موضوعاتی چون اسلامی‌سازی علوم، رابطهٔ و و گسترهٔ حداقلی یا حداکثری شریعت، به مبانی متفاوت و برداشت‌های گوناگون دین‌شناسان از متون مرتبط با هدف و مأموریت پیامبران الهی باز می‌گردد. 🔺البته همهٔ طرف‌های این نزاع هدف نهایی انبیا را زمینه‌سازی برای انسان در زندگی پس از مرگ می‌دانند. همان‌گونه که در دنیایی بودن مسیر کسب این رستگاری نیز اختلافی ندارند. فاصله‌ها‌ از جایی آغاز می‌شود که می‌خواهند سهم ساماندهی اجتماع و آباد کردن دنیا را در این مأموریت مشخص کنند. 🔸برای فهم دیدگاه قرآن در این‌باره باید ده‌ها آیه‌ای که به‌صورت صریح و صدها آیهٔ دیگری که به‌صورت ضمنی به هدف انبیا می‌پردازد، با دقت بررسی و مشخص شود آیا کتاب خدا برای جایگاه نبوت، مأموریت و مسئولیتی دنیایی نیز در نظر می‌گیرد یا در این زمینه به همان امور معنوی و اخروی اکتفا می‌کند. 🔸در این بررسی با سه نوع محتوا روبه‌رو می‌شویم. در بخش اصلی که اکثر این آیات را تشکیل می‌دهد، کار انبیا هشدار، بشارت و یادآوری اعلام شده است. در دستهٔ دوم موضوعاتی معنوی همچون به‌عنوان محور دعوت پیامبران ذکر می‌شود و سومین دسته، اموری چون رفع اختلاف و برقراری را هدف آنها ‌می‌داند. 🔸معتقدان به در امور دنیایی، آیات دستهٔ سوم را دلیل ادعای خود می‌شمرند، اما توجه ندارند که این چند آیه را باید در پرتو آیات پرشمار دو دستهٔ نخست فهمید؛ به‌ویژه آنکه در بسیاری از آنها آخرت به‌عنوان مأموریت انحصاری پیامبران، اعلام و هر هدفی جز بشارت و انذار (انعام، ۴۸) و یادآوری آن سرا (غاشیه، ۲۱) نفی شده است. 🔸از آن مهم‌تر اینکه در این دسته تنها دو آیه با هدف بعثت انبیا مرتبط است و بقیهٔ آیات به ویژگی‌های پیامبرانی خاص می‌پردازد. مثلاً آموزش زره‌سازی به یکی از آنها (انبیا، ۸۰) و به پادشاهی (بقره، ۲۵۱) و خلافت در زمین رسیدن او (ص، ۲۶)، یا صاحب مکنت و مقام شدن پیامبری دیگر در دربار پادشاه زمانه (یوسف، ۲۱) را نمی‌توان به همهٔ فرستادگان خدا تعمیم داد. 🔸دقت در دو آیه‌ای که هدفی دنیایی را برای پیامبران مطرح می‌کند نشان می‌دهد در اینجا نیز نکته‌ای بر خلاف آیاتی که مأموریت انحصاری انبیا را یادآوری امور اخروی می‌دانست مطرح نشده است. زیرا در اولی برپایی عدالت، وظیفهٔ خود (حدید، ۲۵) و در دومی ، هدفی اعلام شده است که از طریق بشارت و انذار آخرت پیگیری می‌شود. (بقره، ۲۱۳) 🔸نگاه جامع به این آیات نشان می‌دهد فارغ از شرایط خاص برخی از انبیا، وظیفه‌ای که عموم پیامبران در قبال امور سیاسی، اجتماعی و این‌جهانی بر عهده داشتند چیزی جز 👈👈زمینه‌سازی برای انسان‌ از طریق آشنا کردن او با حقایق جهان ماوراء و جهت‌دهی معنوی به تلاش‌ وی در زندگی عادی و مادی نبوده است. 🔸از نگاه ، (هود، ۶۱)، گسترش کرانه‌های دانش (رحمن، ۳۳) و حتی برپایی عدالت اجتماعی (حدید، ۲۵) و شیوهٔ حکمرانی (شوری، ۳۸) به خرد جمعی بشر واگذار شده و قرار است از مسیر آزمون و خطا پیش برود؛ ولی راهنمایی انسان در امور معنوی و آن‌جهانی که در دسترس تجربهٔ او نیست، بر عهدهٔ فرستادگان خدا قرار گرفته است. 🔻بر همین مبنا با آنکه قرآن، برترین و آخرین پیامبر خدا را صاحب ولایت (مائده، ۵۵) و مأمور به جهاد (توبه، ۷۳) و قضاوت میان مردم (احزاب، ۳۶) می‌داند، از جنبهٔ رسالت آسمانی‌ وظیفه‌ای جز اخروی برای او قائل نیست (فرقان، ۵۶) و از وی می‌خواهد در سامان دادن بر خرد جمعی تکیه کند. (آل‌عمران، ۱۵۹) ✅ البته این سخن به‌معنی جدایی دین از سیاست یا انکار آموزه‌های اجتماعی نیست؛ بلکه تأکیدی است بر نگاه واقع‌گرای کتاب خدا که از ما می‌خواهد به‌جای تکرار ادعاهای شکست‌خورده، اسلامی‌ شدن امور را در تقویت جهت‌گیری معنوی تلاش‌های علمی و رعایت در زندگی دنیوی جستجو کنیم. 🖌حجت الاسلام سیدحمید حسینی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻ تفاوت نگاههاي دو عالم ديني: يا ⭕بخش هايي از ديدار تاریخی امام خمینی(ره) و آیت الله حکیم(ره) در نجف-۲۷ مهر ماه سال ۱۳۴۴ امام خميني : در تهران به عنوان 25 سال سلطنت پهلوی جشن گرفتند و به زور چهارصد هزار ‏‎ ‎‎‏دلار از این مردم برای مصارف گرفتند، 800 دختر و 800 پسر را به عنوان ‏‎ ‎‏دعا در محلی به جان هم انداختند. به عنوان دعا چه کرده اند! از گفتنش خجلم.‏ ‏‏آیت الله حکیم: چه‏‎ ‎‏می شود کرد، چه دارد؟‏ ‏‏امام: قطعاً اثر دارد، ما با همین قیام تصمیمات خطرناک دولت را متوقف کردیم، ‏‎ ‎‏چطور اثر ندارد؟ اگر علما اتحاد داشته باشند قطعاً موثر است. ‏ ‏‏آقای حکیم: اگر احتمال عقلایی نیز داشته باشد و از طریق عقلایی اقدام شود ‏‎ ‎‏خوبست.‏ ‏‏امام: قطعاً دارد، چنانچه اثر هم دیدیم و منظور ما از اقدام، اقدام عاقلانه است ‏‎ ‎‏و اقدام غیرعاقلانه اصلاً مورد بحث نیست. مقصود، اقدام و است.‏ اقاي حکیم: اگر قیام کنیم و خونی از بینی کسی بریزد، سروصدایی بشود مردم به ‏‎ ‎‏ما ناسزا می گویند و سروصدا راه می اندازند.‏ ‏‏امام: ما که قیام کردیم از احدی بجز مزید احترام و سلام و دستبوسی ندیدیم و هر ‏‎ ‎‏که کوتاهی کرد حرف سرد شنید و مورد بی ارادتی مردم واقع شد. در تبعید ترکیه به ‏‎ ‎‏یکی از دهات ترکیه که اسمش یادم نیست رفتم. اهالی آن ده گفتند وقتی آتاتورک ‏‎ ‎‏مشغول عملیات ضد دینی خود شد علمای ترکیه جمع شدند و به اتفاق مشغول فعالیت ‏‎ ‎‏علیه تصمیمات آتاتورک شدند. آتاتورک ده را محاصره و چهل نفر از علمای ترکیه را ‏‎ ‎‏به قتل رسانید. من شرمنده شدم، پیش خود فکر کردم که آن ها سنی می باشند. وقتی ‏‎ ‎‏خطر را به دین اسلام نزدیک می بینند، چهل نفر کشته می دهند ولی در این ‏‎ ‎‏خطر عظیمی که بر دیانتمان وارد آمده خون از دماغمان نیامد (نه از دماغ من و نه شما ‏‎ ‎‏و نه دیگری). واقعاً جای است. ‏ ‏ ‎‏آقای حکیم: چه باید کرد بایستی احتمال اثر بدهیم، کشته دادن چه اثر دارد؟‏ ❌❌امام : عملیات ضد دینی دو جور است: یکی مثل رضاخان بی‌دینی می‌کرد و می‌گفت: من می‌‌کنم و نسبت به شرع نمی‌داد، البته موضوع اقدام علیه او از باب نهی از منکر بود 👈👈ولی الان هر عملی ضد قرآن و مذهب می‌کند و می‌گوید: از است. نظر چنین است، من از قرآن کریم می‌گویم، این که بر اساس لطمه وارد می‌کند قابل تحمل نیست، باید جان‌بازی کرد، بگذارید تاریخ ثبت کند که وقتی دین مورد حمله واقع شد عده‌ای از علمای شیعه قیام کردند و دسته‌هایی از آن‌ها کشته شدند. اقاي حکیم: تاریخ چه فایده‌ای دارد؟ باید اثر داشته باشد. امام : چطور فایده ندارد؟ مگر قیام حسین بن علی (ع) به تاریخ خدمت مؤثری نکرد؟ و چه بهره بزرگی از قیام آن حضرت می‌گیریم؟ اقاي حکیم: شما جواب خدا را در این چه می دهید؟ امام : امام حسین (علیه السلام) که قیام کرد و خود و عده ای شهید شدند برای چه بود؟ برای حفظ اسلام بود. پس باید این را هم به او بنماییم. ♦️در این بین آیت الله حکیم(ره) عصبانی شده و با عصبانیت فرمود: ای آقا! شما خود را با امام حسین قیاس می کنید؟ امام حسین(علیه السلام) امام مفترض الطاعه و عالم و مأمور از جانب خداوند بود. شما چرا امام حسن (علیه السلام) را نمی گویید. هر کاری که می خواهید بکنید و هر خونی که می خواهید ریخته شود امام حسین(علیه السلام) را در میان می آورید. ریختن یک قطره در نزد خداوند مسئولیت عظیم دارد. 📚منبع:کتاب کوثر ج 2 – ص 125 و پرتال امام خميني ره کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❓ايا در هم بايد از و فقها كرد؟ ايا شركت در انتخابات، موضوع است؟ 🛑قسمت پنجم: و رأي ندادن ربطي به اسلام و ندارد. 🔹حکومت یک است مثل ماشین و هواپیما و... که وسیله هستند برای اینکه راحت‌تر به مقصد برسیم و همانگونه که نمی‌توانیم بگوئیم امام کسی است که ماشین داشته باشد، نمی توانیم بگوئیم امام كسي است كه حاکم باشد. 👈پس حكومت يك وسيله است. این وسیله در زمان پیامبر (ص) در دوران مدني، در دست ایشان بود و توانست دین را بهتر تبلیغ کند اما پس از ايشان در زمان حضرت علی (ع) به مدت 25 سال این وسیله از ایشان گرفته شده و پس از آن به ایشان برگردانده شد اما با وجود جنگ‌های متعدد نگذاشتند که امام بتواند به خوبی از این وسیله استفاده کند. و امام حسن (ع) چون متوجه شدكه با وجود فردی چون معاویه همان جنگ‌ها ادامه دارد و امام نمی‌تواند از این وسیله به خوبی استفاده کند و فقط وبالی است به گردن ایشان، لذا آن را تسلیم معاویه کرد و آن را رها کرد. 👈با توجه به آنچه بيان شد اكنون با صراحت مي‌گويم، کسی نیاید بگوید که می‌گوید رأی دهید یا اسلام می‌گوید رأی ندهید، خير. رأي دادن و رأي ندادن ربطي به اسلام و دين‌داري ندارد. چون و حکومت مسئله عقلی و عرفی و اجتماعی است و هیچ ربطی به اسلام ندارد. 👈 ما باید نگاه کنیم ببینیم شرکت در انتخابات نفعش بیشتر است یا ضررش. در این مدت بيش از۴۰ سال از اسلام و قرآن استفاده شد و رأي دادن امري قلمداد شد و چون بد عمل شد بسياري از مردم با دین بد شدند، به همين دليل خود را مكلف ديدم كه با صراحت بگویم، و ریاست جمهوری و بالاتر و پائین‌تر و... از اموری است که در کنار دین است و است که می توان به نفع از آن استفاده کرد. البته همین امور می‌توانند به ضرر دین هم باشند. 🔶دین همان چیزی است که خداوند در قرآن سوره آل عمران/ ۱۶۴ وسوره جمعه/۲ بیان کرده است و با آن وظیفه پیامبر را در این قبال مشخص کرده است. ✨لَقَدْ مَنَّ اَللّهُ عَلَى اَلْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ اَلْكِتابَ وَ اَلْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ ✨هوَ اَلَّذِي بَعَثَ فِي اَلْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ اَلْكِتابَ وَ اَلْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ 🔶و در جاهاي دیگر پیامبر( ص) را بشیر و نذیر نامیده است انّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لا تُسْئَلُ عَنْ أَصْحابِ اَلْجَحِيمِ و خداوند در این آیات وظایف پیامبرش را مشخص کرده است و از جمله آن وظايف تشكيل حکومت يا حفظ آن نيست بلكه اين امور عقلايي، عرفی و اجتماعی است. 🔹مردم مدینه وقتی دیدند که پيامبر(ص) فرد خوبي است و می‌تواند را خوب اداره کند و با مردم به خوبی رفتار می‌کند حکومت را به او بخشیدند، اما باید توجه داشته باشیم که اگر حكومت را به پیامبر(ص) نمي‌دادند و او حاکم نمي‌شد باز هم پیامبر بود و آن وظایفی را که خداوند برایش مشخص کرده بود بر عهده داشت. ✅ به طور كلي نمی‌توان گفت که حکومت و دین عين هم هستند بلکه این دو، دو چیز مختلف هستند كه بينشان عموم و خصوص من وجه است. قابل اجتماع و قابل افتراقند. برخي دين‌دارها حكومت داشتند مثل داود و سليمان و يوسف و محمد و علي عليهم السلام. و برخي دين‌داران حكومت نداشتند مانند ابراهيم و اسماعيل و نوح و...عليهم السلام و برخي حكومت داران هم دين نداشتند نظير فرعون و نمرود. 🔸پس کسی نگوید دین می‌گوید بده یا رأی نده، بلکه همانگونه که گفته شد حکومت امری و اجتماعی است و بايد با عقل و فهم آن را بررسي كرد نه با تعبد و فتوا. 🖋حجت الاسلام احمد عابديني جهت مطالعه ساير نظرات به لينك زير مراجعه نماييد http://B2n.ir/u01340 💫ادامه دارد @quranpuyan
و از هر جزء قرآن کریم روزدوازدهم : قسمت‌ دوم ✳وظيفه در جلوگيري و مبارزه با فَلَوْ لا كانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِكُمْ أُولُوا بَقِيَّةٍ يَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسادِ فِي الْأَرْضِ إِلَّا قَلِيلًا مِمَّنْ أَنْجَيْنا مِنْهُمْ وَ اتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا ما أُتْرِفُوا فِيهِ وَ كانُوا مُجْرِمِينَ «116» هود پس چرا در قرون قبل از شما، صاحبان علم و قدرتى نبودند تا مردم را از در زمين باز دارند، مگر گروه كمى از كسانى كه از ميان آنان نجاتشان داديم، و دنباله‌رو و دلبسته‌ى مال و مقامى شدند كه در آن مست و سركش شده بودند و آنان مردمى مجرم و بودند. نكات: 1⃣-منظور از "اولو بقیه" صاحبان تشخیص و نخبگان و اگاهان جامعه است که باید از فساد نهی کنند. 2⃣-ایه به فساد های بزرگ که کل جامعه را خراب می کند ،اشاره دارد.افساد فی الارض با توجه به سایر ایات مشابه قران و نیز معرفی فرعون بعنوان مفسد فی الارض، این نکته را تایید میکند که مراد این آیه مفاسد کوچک و افراد مفسد خرده پا نیست.بلکه و قدرت است که فساد انها،بقیه را هم به می کشاند. 3⃣-برای اینکه و بتوانند مفسد را شناسایی و نسبت به ان هشدار دهند،باید دسترسی به اطلاعات و آزادی گفتار در بیان و نهی از مفاسد باشند.لذا جوامع برای مصون ماندن از شیوع فساد،باید به این دو امر(مخفی نکردن فساد، بیان مخالفین و نهی کنندگان از فساد) همت گمارند. 4⃣-نخبگانی میتوانند با مفاسد مبارزه کنند که خودشان باشند و از تبعیت نکنند و الوده به نباشند. ✳ بسوی خدا تا از بهره مند شوید. وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلی‌ أَجَلٍ مُسَمًّی وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ (۳/هود) و از پروردگارتان طلب مغفرت كنيد و بسوی او بازگرديد تا شما را به بهره‌ای نيكو تا مدّتی معيّن (كه عمر داريد) كامياب كند و به هر صاحب فضيلتی فزونی بخشد و اگر (از بندگی‌خدا) روی بگردانيد، همانا من‌از عذاب روزی بزرگ بر شما بيمناكم. ‏🔹تا انسان خود را از گناه پاك نكند وسبكبال نشود، نمی‌تواند به سوی حقّ پرواز كند. ‏‏🔹توبه از گناه، سبب بازگشت الطاف مادّی خدا نيز می‌شود. فَتُوبُوا ... يُمَتِّعْكُمْ‌ ‏🔹زندگی خوب، مورد توجّه اسلام است. «مَتاعاً حَسَناً» ♦♦بنابراین این دیدگاه که فقط کارکرد اخروی داشته برای اصلاح زندگی سرای اخرت نازل شده، صحیح نیست. دین هم زندگی دنیوی بهتر مردم و هم زندگی اخروی انها را مدنظر دارد. مشابه این مفهوم در همین سوره از زبان حضرت نوح هم بیان شده است: 🍃ِ وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ ﴿۵۲﴾ هود ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید، آن گاه به سوی او بازگردید، [تا] برای شما باران فراوان و پی در پی فرستد و نیرویی بر نیرویتان بیفزاید، و مجرمانه روی [از حق] برمگردانید. : "اعمال صالح باعث ازدياد خيرات و نعمتها است و اعمال زشت، بلا و محنت و بدبختى در پى دارد 👈ارتباطى كامل بين اعمال انسانها با حوادث عالم برقرار است ، حوادثى كه با زندگى انسانها تماس دارد، اعمال صالح باعث مى شود كه خيرات عالم زياد شود و بركات نازل گردد، و اعمال زشت باعث مى شود بلاها و محنتها پشت سر هم بر سر انسانها فرود آيد و نقمت و بدبختى و هلاكت به سوى او جلب شود، و اين نكته از آيات ديگر قرآنى نيز استفاده مى شود از آن جمله آيه زير همين مطلب را بطور صريح خاطرنشان نموده ،مى فرمايد: ((و لو ان اهل القرى امنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء و الارض ))" تفسير الميزان جهت مطالعه نکات بیشتری از جزء 12 به لینک زیر مراجعه نمایید https://b2n.ir/joze12 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
در و 💐🌴از (ع) درباره و پرسیده می‌شود و آن حضرت می‌فرماید: «مروت و جوانمردی، حفظ دین و عزت نفس و نرمش و مداومت بر نیکی و احسان و ادا کردن حقوق و دوستی با مردم است» (تحف‌العقول، ص 225). آن حضرت در حدیثی دیگر می‌فرماید: «جوانمردی، حفظ دین، و گرامی‌داشتن نفس و مهربان بودن و انجام درست امور و اداء حقوق می‌باشد» 📚 (جواد قیومی، صحیفه الحسن، ص 340) 👈و می‌فرماید: «جوانمردی، توجه کامل به و و می‌باشد» (همان). پیامبر خدا (ص) این سخن را به‌گونه‌ای اندکی متفاوت بیان می‌فرماید: 🍃«هر کس با مردم ت داشته‌باشد و بر آنان نکند و با آنان سخن گوید و دروغ نگوید و به آنان وعده دهد و وفا کند از کسانی است که جوانمردی‌اش به کمال رسیده و دادگری‌اش آشکار گردیده و برادری با او واجب است و غیبتش حرام است 📚(نهج‌الفصاحه، ص 165). 🔸امام‌علی (ع) کمال جوانمردی را به دو چیز می‌داند: «با و که جوانمردی به کمال می‌رسد»، «با صدق و راستی است که مردانگی کامل می‌شود» 📚(غررالحکم، ح 4201 و 4224). 🖌اینها سخنان امام مجتبی (ع) درباره و بود. اما آن حضرت در طول زندگی به بالاترین معنا اصول جوانمردی را رعایت کرده که اوج آن تصمیمی تاریخی است که گرفته است. 📌 آن حضرت حکومتی را که حق اوست رها می‌کند و به تن می‌دهد که به ظاهر بدنامی برای او در پی دارد به‌گونه‌ای که برخی از یاران او در جمع او را «خوارکننده مؤمنان» خطاب می‌کنند. 📌اما آن حضرت از حکومت می‌گذرد و توهین و دشنام را به جان می‌خرد تا در برهه‌ای خاص بهترین تصمیم را برای مردم گرفته باشد. او در واقع مردم و کشور و دین را فدای حکومت و قدرت خویش نمی‌کند بلکه همه وجود خویش را فدا می‌کند و در واقع به بد تن می‌دهد تا از بدتر و فاجعه‌ای بزرگ پیشگیری کند. 📌پس از اینکه امام (ع) به صلح با معاویه تن می‌دهد، معاویه از آن حضرت می‌خواهد که در میان مردم سخن بگوید و صلح و بیعت خود را اعلام کند. امام می‌پذیرد و خطبه‌ای می‌خواند و پس از حمد خدا و درود بر پیامبر او می‌فرماید: 👈👈«ای مردم! زیرک‌ترین زیرکی‌ها، تقوا و پرهیزگاری است و احمقانه‌ترین بی‌خردی، فجور و گناه است... ⭕️معاویه با من در مورد حقی منازعه می‌کند که آن حق من است و نه او، و من مصلحت امت و پایان یافتن و را در نظر گرفتم، و شما با من بیعت کرده‌بودید که با هر که کنم صلح و با هر که بجنگم بجنگید. من به این عقیده رسیده‌ام که با معاویه سازش کنم و خط جنگ بین خود و او را پایان دهم، و با او نمودم و دیدم که جلوگیری از خونریزی بهتر از ریختن آن است، و قصدم از این کار و بقای شماست» 📚(صحیفه الحسن، ص 195). 😔این فدا کردن زندگی و آبروی خویش برای و ملت است و این اوج مروت و جوانمردی است. آن کس که شعارهای توخالی می‌دهد و پرخاشگری می‌کند، ضرورتاً قهرمان و شجاع و جوانمرد نیست. شعارهایی که خود شعاردهنده هزینه‌اش را نمی‌پردازد بلکه ملت و مملکت باید هزینه سنگین آن را بپردازند. و غیور آن کس نیست که می‌گوید من آن هستم که با دشمنان این‌گونه سخن گفتم و با سخن خود بر دهان آنان کوبیدم. این‌چنین سخن گفتن هیچ شجاعتی نمی‌خواهد. و غیور و جوانمرد حاکمی است که همه‌جا و همه وقت مصلحت ملک و ملت را در نظر می‌گیرد و هر جا لازم باشد در این راه از آبرو و حیثیت خود مایه می‌گذارد. 🌴آری! مجتبی جوانمرد بود و شجاع و غیور و پرهیزگار؛ کسی که هیچ‌چیز را برای خود نمی‌خواست و قدرت و حکومت تا جایی برای او ارزش داشت که بتواند خدمتی کند و مصلحت دین و ملت در آن باشد. اما جایی که چسبیدن به این قدرت و حکومت مفسده‌ای بسیار بزرگ برای دین و مملکت و ملت دارد، آن حضرت، جوانمردانه، نه‌تنها از قدرت و شوکت می‌گذرد و انزوا می‌گزیند، بلکه آبروی خود را نیز در طبق اخلاص می‌گذارد. آن امام همام را به‌حق باید پیشوای جوانمردان خواند. 🖋🖋دکترعبدالرحیم سلیمانی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
رویکرد ع به 🟢قسمت دوم: 📌 در قسمت اول به 12 ویژگی اشاره شد. در این قسمت به برخی تفاوتهای حکومت علوی با انچه که حکام معمولا شاخص و امتیاز می دانند، اشاره میشود. 🔸صرف نظر از ، حکومتها در تمدن‌سازی متداول و رایج چند هدف را دنبال می‌کنند: نخست و رشد علوم و فنون؛ دوم عمران و آبادانی، سوم ایجاد اقتدار سیاسی، چهارم توسعه جغرافیایی یا حوزه اثرگذاری؛ پنجم تلاش برای ایجاد فرهنگ و آداب و رسومی که مردم و جامعه را به هم پیوند دهد. 🔹براساس بررسی نهج البلاغه و سایر روایات تاریخی و منابع حدیثی باید بگوییم 👈👈امیرمومنان هیچ یک از این اهداف را به صورت مطلق قبول نداشت و همه آنها را تحت الشعاع اصولی قرار می‌داد که همان تحقق عدل و بزرگ داشتن انسان است. 🔹البته امیرمومنان در حکومتش بود، برخلاف حاکمانی که موفقیتها و خوبی‌ها را به خود نسبت می‌دهند و شکستها و اشتباهات را به دیگر اجزاء حکومت مثل دولتها، علی(ع) مسئولیت عملکرد حکومتش را می‌پذیرفت و تعریف نمی‌کرد، هم سیاستگذار بود و هم مجری. 1️⃣امیرمومنان دست به کشورگشایی و فتوحات نزد، دنبال توسعه کمی و افزایش قلمرو نفوذ و حکومت خود نبود، می‌فرمود این حکومت ارزش گرفتن یک کاه از دهان مورچه را ندارد. 2️⃣در مورد ایجاد اقتدار سیاسی هم به عکس دنبال آزادسازی فضای سیاسی بود، مردم را تشویق به انتقاد از خود می‌کرد و به ابن عباس فرمود این حکومت برای من پست تر از عطسه بز مریض است. 3️⃣دنبال ایجاد سرود ملی و ایجاد فرهنگ و ادبیات و هنر وابسته به قدرت هم نبود و به شدت جلوگیری می‌کرد. از اینکه هیات همراه و بدرقه و استقبال داشته باشد، گریزان بود و مردم را نهی می‌کرد که دنبال او حرکت کنند. دنبال اینکه برایش بسرایند و کودکان سرود بخوانند نبود، مانند یک فرد عادی زندگی می‌کرد. بر عکس ما که نه تنها در مورد مقامات، بلکه در سطح یک پیشنماز هم دنبال ایجاد و جداکردن این فرد از مردم عادی هستیم و طبیعی است این جدا کردن موجب تفاخر و توهم برای صاحبان قدرت و موقعیت می‌شود. 4️⃣برخلاف ما که دنبال تفاخر به تولید علم و مقاله، آن هم با تقلب و حواشی زیاد هستیم، امیر مومنان دنبال تولید علم نبود، دنبال رشد بود، همانگونه که به روایت قرآن موسی از خضر می‌خواهد او را رشد دهد و معیار قرآن هم در علم آموزی، هم عبادت و هم فعالیتهای اجتماعی و سیاسی، رشد است، نه دستاوردهای کمی و ظاهرگرایی. 🔷در مجموع می‌توان گفت اهداف حکومت و تمدن علوی در سه بخش متمرکز بود: ♦️نخست به جای قدرت گرایی. هدفش انسان بود، نه حکومت. حتی هم برای انسان است، نه انسان برای دین. ♦️دوم از هر ابزاری برای حفظ حکومت استفاده نمی‌کرد. فرمود خدا نبیند من برای حفظ حکومت از و اوباش استفاده کنم، اما ما برای حفظ قدرت اینها را به خط می‌کنیم. ♦️سوم حکومت را برای ایجاد آرامش و و مردم می‌خواست. امام علی بیلان حکومت 4 ساله خود را اینطور می‌دهد که در کوفه همه آسایش و آرامش دارند، پایین‌ترین طبقات نان گندم می‌خورند و سرپناه دارند و آب شیرین می‌خورند. نمی‌گوید طول راهپیمایی این قدر است. یا تعداد شرکت کنندگان در اعتکاف انقدر است. 🎙استاد مهدی مهریزی، شب 23 رمضان کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
با ، هم از بين خواهد رفت. و توليد، علم است و با دستور و نصيحت درست نميشود. 🔹مال در مملکت بعد از مسائل عقاید دینی، حرف اول را می زند. یک بیان نورانی حضرت امیر(سلام الله علیه) دارد که «مَا ضَرَبَ اللهُ الْعُبَاد بِسُوطٍ أَوْجَعُ مِنَ الْفَقْرِ» هیچ تازیانه ای بدتر از فقر نیست. 🔹 اصل دوم آن است که اگر کسی این تازیانه را خورد، از این طرف تازیانه به دوشش می خورد، از آن طرف دین از عقلش رخت برمی بندد. حواستان جمع باشد. آن اولی را حضرت امیر فرمود که «مَا ضَرَبَ اللهُ الْعُبَاد بِسُوطٍ أَوْجَعُ مِنَ الْفَقْرِ»، هیچ تازیانه ای دردناک تر از فقر نیست. 🔹 اگر اقتصاد نتواند را تأمین کند و مردم گرفتار فقر بشوند، نیز از بین خواهد رفت، این دعای پیغمبر است که عرض کرد خدایا، اگر اقتصاد ما ضعیف باشد دینداری سخت است؛ 🔹 بانک، انباردار نیست و لذا با سفارش هم حل نمی شود، بلکه آنجا فکر و دقت و بررسی و برنامه ریزی باید انجام گیرد، تلاش شود تا اقتصاد و تولید رونق بگیرد و مسائل حل شود، این برنامه علمی می خواهد که چه داریم؟ یک؛ چقدر مصرف داریم؟دو؛ چکار بکنیم که این نیازها تأمین بشود؟ سه؛ این می شود اقتصاد. 🔹 کار علمی این است که در اقتصاد هم بفهمید و هم بفهمانید که چگونه می شود که را در چندین سال یک جا نگهداشت؟ لذا باید بدانیم که ما چه داریم، چه نیازی داریم، چگونه این را به خواست، تبدیل بکنیم و چگونه تولید داشته باشیم تا با ، به بیگانه نیاز نداشته باشیم. 🔹 اساس و وظیفه همه مسئولین این است که را حفظ کنند، هیچ کسی با به خانه اش نرود و این به تولید وابسته است. ↩️ تولید هم سفارشی نیست. ↩️تولید نصیحت نیست، ↩️تولید خواهش نیست، ، علم است و علم است و علم است و علم. 🎙ايت اله جوادي املي کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❇️تحقير ، ذلّت آخرت را به همراه دارد. 💠‏الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا فَالْيَوْمَ نَنْساهُمْ كَما نَسُوا لِقاءَ يَوْمِهِمْ هذا وَ ما كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ (۵۱/اعراف) 🌱‏كسانی كه (در دنيا) دين خويش را به بازی و سرگرمی گرفتند و زندگی دنيوی مغرورشان ساخت، پس همان گونه كه آنان ديدار اين روزشان را فراموش كرده و آيات ما را انكار می‌كردند، (ما نيز) امروز آنان را به فراموشی می‌سپاريم. ‏🔹مسخره كردن دين، مغرور شدن به دنيا، فراموشی آخرت و انكار آيات الهی، همه از نشانه‌های كافران است. «الْكافِرِينَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا» ‏🔹كفّار، احكام دين را كه جدّی است به بازی می‌گيرند. «دِينَهُمْ لَهْواً» و در عوض‌ دنيا كه بازيچه‌ای بيش نيست را جدّی گرفتند. ‏🔹تحقير دين، ذلّت آخرت را به همراه دارد. كسانی كه دين را به بازی می‌گيرند، در قيامت التماس می‌كنند. «أَفِيضُوا عَلَيْنا- دِينَهُمْ لَهْواً» ‏🔹زندگی دنيوی فريبنده است. «غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا» ‏🔹فريفتگی به دنيا، زمينه‌ی بازی گرفتن دين است. لَهْواً وَ لَعِباً وَ غَرَّتْهُمُ‌ ... ‏🔹كيفر الهی با اعمال ما تناسب دارد. «نَنْساهُمْ كَما نَسُوا» ‏🔹انكار مستمرّ آيات الهی، موجب محروميّت از بهشت و مواهب آن است. «ما كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ» ‏🔹فراموش كردن خداوند در دنيا، سبب فراموش شدن انسان در قيامت می‌شود. ‏«نَنْساهُمْ كَما نَسُوا» چنانكه در جای ديگر ياد خداوند را مايه‌ی ياد او از انسان می‌داند. «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ» ‏🔹انكارمستمرّ وبدون توبه، رمز بدبختی وهلاكت انسان است. كانُوا ... يَجْحَدُونَ‌ 📚‏تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
🔵 و شهيدمطهری در مباحث و نهادهاي 🛑قسمت چهارم: استادمطهري از (بخش دوم) 🔹"ایشان در جای دیگر برخی از را که به دین و روحانیت چسبیده و اگر کوچک ترین اقدامی علیه آنان شود، «آن را بهانه اقدام علیه دین و روحانیت قرار می‌دهند» و آنان را متهم به به و روحانیت می‌کنند، با تعابیر بسیار تندی سرزنش کرده و می‌نویسد: «وای به حال اجتماعی که ... واعظ و هادی‌های حقیقی ضعیف بشوند ولی انگل‌هایی از و ، چاق و دارای بهترین زندگی‌ها بشوند». (13/ 173) آقای مطهری با آوردن مثالی از والی خراسان و این که سر سفره وقتی دید آستین سیدی باز است و در خورشت می‌رود، به نوکرش گفت بیا و آستین آقا را ببند، از قول آن سید آورده است که گفت: «بستن آستین سید اهمیتی ندارد، اگر مردی دهنه آقا دربند را ببند که ترکمن‌ها نیایند و مال و ناموس مردم را نبرند»، آنگاه می‌افزاید: «بزرگان سیاسی و روحانی امروز ما حال همان والی را دارند، فقط بلدند که گلوی ضعفایی از رعایا و یا هم صنفان خود را بگیرند و بفشرند. اگر سیاسیون و رجال ما مَردند، جلوی نفوذ خارجی را بگیرند و اگر روحانیون ما مردند جلو نفوذ روز افزون و ریشه کن کننده بهایی را بگیرند». (13/ 180) 🔹استاد مطهری با اشاره به آنچه در اروپا در رابطه ی میان علم و دین گذشت و این که مردم از روحانیون خود خواستند تا بچه‌هایشان را از بی دینی نجات دهند و در عین حال جانبدار علم هم بودند و می‌گفتند که «حتما راهی در میان هست که هم راه علم باشد و هم راه دین» با اشاره به وضع موجود در ایران می‌گوید: 👈«تا وقتی که رابطه مسلمان با ملاها، رابطه و پابوسی و تحویل دادن و دست به سینه ایستادن باشد، کار مسلمانی درست نمی شود». (13/ 199 - 200) 📌ايشان از دقت فرنگی‌ها در امور فرهنگی یاد کرده و بی توجهی مسلمانان را از جمله در چاپ مغلوط قرآن و کتاب‌هایشان خاطرنشان کرده و در نهایت با توضیحی در باره این که به ظواهری مانند این که اگر عالمی بمیرد مردم می‌خواهند خودکشی کنند یا اگر آقای بروجردی به مشهد برود حاضرند یک میلیون تومان به پای ایشان بریزند، امّا به اصل دین و تعلیمات دین بی توجهند، عامل آن را چنین می‌دانند که 👈«قسمت مهم این تقصیرها به گردن ماست. اصول تربیت روحانی بر و طبقه سازی و استخدام احساسات مذهبی و عمل اسلامی مردم به نفع اشخاص و افراد و طبقه معینه است، نه بر تعظیم و توقیر و تحکیم اصول و مبانی. روحانیت از لحاظ طبقاتی، بی رنگی است و بی طبقگی، یعنی طبقه ای است برای ایجاد رابطه حسنه بین طبقات و برای از بین بردن مفاسد سایر طبقات، ولی در میان ما به صورت یک طبقه در آمده است. جانشین طبقه مترف و ظالم و شریک و سهیم و همکار و همگام با آنها، طبقه ای به نام و یا عرقچین به سر. باید دانست در اسلام طبقه حکم ندارد». (13/ 206 _ 208) 🔹آقای مطهری در جای دیگری از رواج برای گلایه کرده و می‌نویسد: «در جامعه ما رواج القاب مطنطن دولتی و روحانی، نشانه ای از شیوع و روح در میان ماست. پیشرفت سریعی که در یک قرن اخیر ما کرده ایم این است که بر افزوده ایم. یعنی سیر القاب در این دو سه قرن مساوی است با ده برابر ده قرن اول اسلامی. پس کی می‌گوید که ما پیشرفت نکرده ایم؟». (13/ 210) 🔹استاد مطهری در جای دیگری ضمن بحث از ارزش انتقاد و این که چه اندازه این مسأله اهمیت دارد، ضمن تأکید بر این که «یکی از نواقص بزرگ اجتماع اسلامی ما در اعصار گذشته و در عصر حاضر، وجود نداشتن انتقاد است»، به وجود چند خصلت منفی در میان «ما» اشاره می‌کند: «یکی و ، دیگری و نسبت به خداوندان زر و زور و به همین جهت ما القاب و آداب مخصوصی که باید گفت اصول ، خوب آموخته ایم و کمتر در ما روح حریت و آزادی و آزادمنشی وجود داشته است». سپس به این مورد اشاره می‌کند که «مثل جمله «بر حسب اراده ... آیت الله این مسجد ساخته شد» که در مسجد قم نوشته شده و تقلیدی است از سبک ». (13/ 211، 214) 🖋رسول جعفريان 💫ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛