eitaa logo
قران پویان
445 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
635 ویدیو
587 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
. به یک دستور قرآنی : ✳️ تمرین : 🔶حقوق و وظايف 🔶حقوق و وظایف در آستانه و پس از ، در ایات مختلف قران ارایه شده است:از جمله در سوره های بقره ، و .. 🔶ادامه ايات 228-232 سوره بقره را مرور مي كنيم: 8⃣-اگر مرد (بعد از دو طلاق و رجوع، بار ديگر) او را طلاق داد، از آن به بعد، زن بر او حلال نخواهد بود، مگر اينكه همسر ديگري انتخاب كند (و با او آميزش جنسي نمايد. در اين صورت،) اگر (همسر دوم) او را طلاق گفت، گناهي ندارد كه بازگشت كنند، (و با همسر اول، دوباره ازدواج نمايد،) در صورتي كه اميد داشته باشند كه حدود الهي را محترم مي‏شمرند. اينها حدود الهي است كه (خدا) آن را براي گروهي كه آگاهند، بيان مي‏نمايد. (۲۳۰ 9⃣-و هنگامي كه زنان را طلاق داديد، و به آخرين روزهاي رسيدند ، يا به طرز صحيحي آنها را نگاه داريد (و آشتي كنيد)، و يا به طرز پسنديده‏ اي آنها را رها سازيد! 🔟- و هيچ گاه به خاطر زيان رساندن و تعدي كردن، آنها را نگاه نداريد! و كسي كه چنين كند، به خويشتن كرده است. (و با اين اعمال، و سوء استفاده از قوانين الهي،) آيات خدا را به استهزا نگيريد! و به ياد بياوريد نعمت خدا را بر خود، و كتاب آسماني و علم و دانشي كه بر شما نازل كرده، و شما را با آن، پند مي‏دهد! و از خدا بپرهيزيد و بدانيد خداوند از هر چيزي آگاه است (و از نيات كساني كه از قوانين او، سوء استفاده مي‏كنند، با خبر است)! (۲۳۱) و ◀️،11-هنگامي كه زنان را داديد و عده خود را به پايان رسانيدند، مانع آنها نشويد كه با همسران (سابق) خويش، ازدواج كنند! اگر در ميان آنان، به طرز پسنديده‏ اي تراضي برقرار گردد. 🌸👈اين دستوري است كه تنها افرادي از شما، كه ايمان به خدا و روز قيامت دارند، از آن، پند مي‏گيرند (و به آن، عمل مي‏كنند). اين (دستور)، براي (خانواده‏ هاي) شما موثرتر، و براي شستن آلودگيها مفيدتر است، و خدا مي‏داند و شما نمي‏دانيد. (۲۳۲) 💫 موضوع را در لینک زیر می تواند مطالعه کنید👇👇 http://quranpuyan.com/yaf_postst242_Hqwq-w-wZyf-zn-wmrd-dr-hngm-Tlq-ngh-dshtn-dh-twsT-zwjh.aspx @quranpuyan
✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾ 💐💐میلاد پیامبر مهربانیها ،حضرت محمد ص مبارڪ باد. ⚛💮فهرست عناوین پستهاے موضوع در ڪانال 1⃣ (ص) براي همه جهانيان است 2⃣ منظور از چيست؟آيا پيامبر بي سواد بوده است؟ 3️⃣ وَ إِنَّکَ لَعَلى‏ يعني چه؟ 4⃣شيوه و پيامبر اسلام 5⃣شيوه و پيامبر اسلام 💫از میان مردم، و مردم 6⃣ شيوه و پيامبر اسلام 💫بصیرت، تبعیت از و عدم تبعیت از ناآگاهان 7⃣شيوه و پيامبر اسلام 💫 علاقه و دلسوزی به 8⃣شيوه و پيامبر اسلام 💫 نرم خویی و 9⃣ شيوه و پيامبر اسلام 💫 0⃣1⃣شيوه و پيامبر اسلام 💫رهبران کینه ساز و رهبران 1⃣1⃣ در قرآن 💫عبادت، تهجّد و تفكر پیامبر اکرم صلی الله علیه و 2⃣1⃣ تا 3⃣1⃣ اسلام فرستاده خدا برای همه شماست.او را یاری و کنید. 4⃣1⃣ نعمتی بزرگ برای انسانها 5⃣1⃣ :سرمشقی نیکو برای 6️⃣1️⃣ خطابها در راستای و 7⃣1⃣ را از بياموزيم 8⃣1⃣ مصداقی از : برخورد بزرگوارانه با 9⃣1⃣ :خلق قرانی است 0⃣2⃣خود را مشمول ڪنیم ♻ جهت مطالعه هریک از این پستها در کانال (در تلگرام، ایتا) کافیست روی هشتگهای مربوطه کلیک کنید: @zistequrani 👈همچنین میتوانید ڪل مطالب را در تالار گفتگوهاے قرآن پویان در لینڪ زیر مطالعہ نمایید: http://quranpuyan.com/yaf_topics25_pymbr-slm-dr-qrn.aspx ✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾ 💫ڪانال زیستِ قرآنی https://chat.whatsapp.com/EcWfio5iuIq01Dy5YeT0Tt 🔸🔸 https://eitaa.com/joinchat/245891088C04b58d311d
از منظر قرآن: ❓ ايا در قران اعداد 9 و15 سال براي دختران و پسران ذكر شده است؟ 🛑قسمت دوم . 🌱بلوغهای مختلف برای امور مختلف ✳ با مرور ایات مختلف و ابعاد مختلف بلوغ انسانها در قرآن کریم، میتوان نکات زیر را نتیجه گرفت: 1⃣-قرآن، به مراحل رشد انسان، بین طفولیت تا 40 سالگی به ترتیب رشد باعبارتهای زیر اشاره کرده است: حدتمیز جنسی(یظهروا علی عورات النساء) بلوغ جنسی (بلغ الحلم) بلوغ ازدواج (بلغواالنکاح) اوج بلوغ (بلوغ اشد) 2⃣-همانطور که مشاهده شد،قرآن،برای هر یک از دوران ها و مراحل فوق، انتظارات و تکالیف و مسئولیتها و حقوق خاصی در نظر گرفته است.و این موید این معناست که انسانها فقط یک بلوغ ندارند و اینگونه نیست که در یک مرحله امکان پذیرش همه تکالیف و مسئولیتها را دارا باشند. 3⃣- در که بلوغ همه جانبه جسمی و روحی است، فرد قابلیت پذیرفتن همه مسئولیتها از جمله مسئولیت اداره و تدبیر اموال خود و حفظ و حراست انها را پیدا میکند . همين مرحله نيز در افراد مختلف ممكن است متفاوت باشد و لذا قران بدون اینکه عددی برای سن این مرحله یا سایر مراحل، ذکر کند شرط انها براي رسيدن به لازم ،را ذكر كرده است. بر این مبنا، اسلام مثل خمس و زکات و دیه و ...نیز بعد از رسیدن فرد باین مرحله (بلوغ اشد:بلوغ جسمی و فکری کامل) قابلیت انجام پیدا می کنند. ⭕"اسلام مسأله بلوغ را در همه جا به يك معنا نگرفته است در امر عبادات و امثال حدود و ديات، بلوغ را عبارت دانسته است از: رسيدن به سن شرعى يعنى سن ازدواج و بس ، و اما نسبت به تصرفات مالى و اقرار و امثال آن شرط ديگرى را هم اضافه كرده و آن رسيدن به حد رشد است" تفسیر المیزان 4⃣-در مسایل مرتبط با امور جنسی مثل حجاب و پوشش و ازدواج و.. قران در این زمینه از سه حد یا سه عبارت حد (اطلاع از عورات زنان) ب- جنسی (بلغ الحلم=احتلام) ج- ازدواج (بلغواالنکاح) استفاده کرده است. 👈 در همه مراحل ذكر شده اعم از بلوغ اشد، تميز و بلغ الحلم ، با توجه به تفاوت افراد و اقوام در زمانها ومكانهاي مختلف، خداوند خاصي را بيان نكرده بلكه با بيان مشخصه آن مرحله ،تشخيص انرا به خود مكلف و عرف محول كرده است. 5⃣-در زمینه عبادات مثل و و ... قران، حد خاصی ذکر نکرده است اما با توجه به اینکه این تکالیف و اعمال، خطاب به مومنین و "الذین امنوا"بیان شده، پیش نیاز این خطاب و این تکالیف، توان جسمي و وجود حداقلی از شناخت و آگاهي و ایمان به خداوند، قران، معاد و رسالت پیامبر بعنوان زیر بنای فکری یک فرد مسلمان و مکلف است تا بفهمد که چه ميكند و این اعمال را بدستور چه کسی و برای که انجام میدهد. 6⃣-علاوه بر ایاتي که مستقیما به مراحل رشد انسان ها اشاره داشت، ایات دیگری نیز وجود دارند که ملاکهایی را برای کلیه اعمال و رفتارها تعیین کرده است که در تشخيص فرد مكلف براي انجام تكاليف كمك ميكند ازجمله: الف-تکلیف بر اساس افراد : لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ب-به مشقت و نیفتادن در اعمال دینی :وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ ✒سيدكاظم فرهنگ. http://quranpuyan.com/yaf_postst5144_zmynhhy-mkhtlf-blwG-nsn-dr-qrn-y-dr-qrn-dd-9-w13-sl-bry-blwG-dkhtrn-w-psrn-dhkr-shdh-st.aspx @quranpuyan
⭕️نفي و در قبول دين و عمل به احكام 🛑قسمت اول ✳نفى و اجبار در دين " در جمله : ((لا اكراه فى الدين ))، دين اجبارى نفى شده است ، چون دين عبارت است از يك سلسله معارف علمى كه معارفى عملى به دنبال دارد، و جامع همه آن معارف ، يك كلمه است و آن عبارت است از ((اعتقادات ))، و اعتقاد و ايمان هم از امور قلبى است كه اكراه و اجبار در آن راه ندارد، چون كاربرد اكراه تنها در اعمال ظاهرى است ، كه عبارت است از حركاتى مادى و بدنى (مكانيكى )، و اما اعتقاد قلبى براى خود، علل و اسباب ديگرى از سنخ خود اعتقاد و ادراك دارد و محال است كه مثلا جهل ، علم را نتيجه دهد، و يا مقدمات غير علمى ، تصديقى علمى را بزايد. و در اينكه فرمود: ((لا اكراه فى الدين ))، دو احتمال هست ، يكى اينكه جمله خبرى باشد و بخواهد از حال تكوين خبر دهد، و بفرمايد خداوند در دين اكراه قرار نداده و نتيجه اش حكم شرعى مى شود كه : اكراه در دين نفى شده و👈 اكراه بر دين و اعتقاد جايز نيست و اگر جمله اى باشد انشائى و بخواهد بفرمايد كه 👈نبايد مردم را بر اعتقاد و ايمان مجبور كنيد، در اين صورت نيز نهى مذكور متكى بر يك حقيقت تكوينى است ، و آن حقيقت همان بود كه قبلا بيان كرديم ، و گفتيم اكراه تنها در مرحله افعال بدنى اثر دارد، نه اعتقادات قلبى . ⭕● علت اينكه در دين نيست خداى تعالى دنبال جمله ((لا اكراه فى الدين ))، جمله ((قد تبين الرشد من الغى ))، را آورده ، تا جمله اول را تعليل كند، و بفرمايد كه چرا در دين اكراه نيست ، و حاصل تعليل اين است كه اكراه و اجبار - كه معمولا از قوى نسبت به ضعيف سر مى زند - وقتى مورد حاجت قرار مى گيرد كه قوى و ما فوق (البته به شرط اينكه حكيم و عاقل باشد، و بخواهد ضعيف را تربيت كند) مقصد مهمى در نظر داشته باشد، كه نتواند فلسفه آن را به زير دست خود بفهماند، (حال يا فهم زير دست قاصر از درك آن است و يا اينكه علت ديگرى در كار است ) ناگزير متوسل به اكراه مى شود، و يا به زيردست دستور مى دهد كه كوركورانه از او تقليد كند و... 👈و اما امور مهمى كه خوبى و بدى و خير و شر آنها واضح است ، و حتى آثار سوء و آثار خيرى هم كه به دنبال دارند، معلوم است ، در چنين جائى نيازى به اكراه نخواهد بود، بلكه خود انسان يكى از دو طرف خير و شر را انتخاب كرده و عاقبت آن را هم (چه خوب و چه بد) مى پذيرد و دين از اين امور است ، چون حقايق آن روشن ، و راه آن با بيانات الهيه واضح است ، و سنت نبويه هم آن بيانات را روشن تر كرده پس معنى ((رشد)) و ((غى )) روشن شده ، و معلوم مى گردد كه در پيروى دين و در ترك دين و روگردانى از آن است ، بنابراين ديگر علت ندارد كه كسى را بر دين اكراه كنند. ♻● دلالت آيه شريفه بر اينكه اسلام دين و خون و اكراه و اجبار نيست و اين آيه شريفه يكى از آياتى است كه دلالت مى كند بر اينكه مبنا و اساس دين اسلام شمشير و خون نيست ، و اكراه و زور را تجويز نكرده ، پس سست بودن سخن عده اى از آنها كه خود را دانشمند دانسته ، يا متدين به اديان ديگر هستند، و يا به هيچ ديانتى متدين نيستند، و گفته اند كه : اسلام دين شمشير است ، و به مساله كه يكى از اركان اين دين است ،نموده اند، معلوم مى شود. 👈این ایه با ایات جهاد و قتال نیز نسخ نشده است. 📚ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 525 http://quranpuyan.com/yaf_postst5573_Hty-pymbr-hm-mjz-bh-jbr-mrdm-nyst---brrsy-jbr-w-lzm-dr-dyn-w-Hkwmt-slmy.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❇️به سخنی گوش دهيم كه ما را به رساند 💠قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقالُوا إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً (۱) يَهْدِي إِلَی الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَ لَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنا أَحَداً (۲/جن) 🌱‏بگو: بر من وحی شده است كه گروهی از جن (به قرائت من) گوش دادند، پس گفتند: همانا ما قرآنی شگفت شنيديم. كه به سوی رشد هدايت می‌كند، پس به آن ايمان آورديم و هرگز احدی را شريك پروردگارمان قرار نمی‌دهيم. 🔹پيامبر شخصاً جن را نديد بلكه از طريق وحی به استماع آنان آگاه شد. «أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ» 🔹گرچه جن از خاك نيست ولی سخنان انسان را می‌شنود. «اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ» 🔹گوش دادن به تلاوت قرآن، در وجود انسان تاثيرگذار است. اسْتَمَعَ‌ ... فَقالُوا ... ‏قُرْآناً عَجَباً 🔹قرآن از نظر الفاظ و محتوی با تمام كتب تفاوت دارد. «قُرْآناً عَجَباً» 🔹به سخنی گوش دهيم كه ما را به رشد رساند. سَمِعْنا قُرْآناً ... يَهْدِي إِلَی الرُّشْدِ 🔹قدرت شنيدن‌ «سَمِعْنا»، گفتن‌ «فَقالُوا» و تجزيه و تحليل‌ «يَهْدِي إِلَی الرُّشْدِ» در جنّ وجود دارد. 🔹هدايت قرآن دائمی است. «يَهْدِي إِلَی الرُّشْدِ» 🔹رشد واقعی انسان، رشد معنوی است. «يَهْدِي إِلَی الرُّشْدِ» 🔹وسيله رشد داشتن كافی نيست، رشد كردن مهم است. «قُرْآناً عَجَباً يَهْدِي إِلَی الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ» ‏ 🔹نشانه رشد، ايمان و اخلاص است. «يَهْدِي إِلَی الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَ لَنْ نُشْرِكَ» 🔹اگر آمادگی باشد، با شنيدن چند آيه قرآن، انسان هم حقيقت را می‌فهمد، هم ديگران رادعوت می‌كند و هم موضع‌گيری قاطع دربرابر انحرافات می‌كند. ‏سَمِعْنا ... يَهْدِي إِلَی الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَ لَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنا أَحَداً ‏ 🔹ايمانی كامل است كه هرگز با شرك همراه نشود. «فَآمَنَّا بِهِ وَ لَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنا أَحَداً» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️سنّت و قانون خداوند، گذاشتن انسان است و واقعی در سايه آزادیست 💠تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلی‌ بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ وَ آتَيْنا عِيسَی ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ وَ لكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَ مِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَ لكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يُرِيدُ (۲۵۳/بقره) 🌱‏آن پيامبران، ما بعضی از آنان را بر بعضی برتری داديم. از آنان كسی بود كه خداوند با اوسخن گفته ودرجات بعضی از آنان را بالا برد، وبه عيسی‌بن‌مريم نشانه‌های روشن (و معجزات) داديم و او را با روح‌القدس (جبرئيل) تأييد نموديم، و اگر خدا می‌خواست، كسانی كه بعد از آنان (پيامبران) بودند، پس از آنكه نشانه‌های روشن برای آنها آمد، با هم جنگ و ستيز نمی‌كردند. (امّا خداوند مردم را در پيمودن راه سعادت آزاد گذارده است،) ولی با هم اختلاف كردند پس برخی از آنان ايمان آورده و بعضی كافر شدند. (و باز) اگر خدا می‌خواست (مؤمنان و كافران) با هم پيكار نمی‌كردند، ولی خداوند آنچه را اراده كند انجام می‌دهد. (و اراده حكيمانه‌ی او بر آزاد گذاردن مردم است.) 🔹آيه شريفه، در مقام رد و دفع توهمی است كه چه بسا به ذهن برسد، و آن توهم اين است كه رسالت، خصوصا از اين جهت كه همراه با معجزاتی روشن است كه بر حقانيت آن دلالت می‌كند، بايد بلای جنگ‌های خانمان برانداز را از بين ببرد، نه اينكه خود رسالت، آتش جنگ را برافروزد. 🔹حال يا از اين جهت بايد از بين ببرد كه غرض خدای سبحان از ارسال رسولان و دادن معجزات به ايشان، اين است كه مردم را به سوی سعادت دنيوی و اخرويشان هدايت كند. 🔹 پس برای بدست آمدن اين غرض، بايد آنان را از قتال باز داشته، ديگر اجازه چنين عملی را ندهد، و همه را در راه هدايت جمع و متحد سازد، و حال آنكه می‌بينيم بعد از انبيا باز هم جنگ‌ها و مشاجرات در ميان امت‌های آنان ادامه دارد، و مخصوصا بعد از انتشار دعوت اسلام كه اتحاد و اتفاق از اركان و اصول احكام و قوانين آن است، چرا بايد هنوز اين درگيری‌ها در اين امت پديد آيد؟. ‏و يا از اين جهت بايد از بين ببرد كه مگر غير از اين است كه فرستادن رسولان و آوردن معجزات روشن، برای دعوت به سوی حق است و برای اين است كه ايمان در دلها پديد آيد؟ 🔹‏ايمان هم از صفات قلب است، و نمی‌شود آن را با زور در دلها ايجاد كرد، پس فايده قتال چيست؟ و بعد از استقرار نبوت و پا گرفتن دعوت دينی ديگر جنگ چه معنا دارد؟ 🔹در آيه مورد بحث، خدای تعالی چنين پاسخ می‌دهد كه" قتال" معلول اختلافی است كه امتها خودشان پديد می‌آورند، چون اگر اختلافی نباشد كار اجتماعات به جنگ نمی‌كشد. 👈‏پس علت به وجود آمدن جنگها در بين مردم، اختلاف آنان است، و اگر خدا می‌خواست، يا به كلی نمی‌گذاشت اختلافی پديد آيد، و در نتيجه، جنگ هم پديد نمی‌آمد، و يا بعد از پيدا شدن اين علت آن را خنثی می‌كرد، ليكن خدای سبحان آنچه را كه ما می خواهيم، انجام نمی‌دهد چون تابع خواست ما نيست، او هر چه بخواهد می‌كند و يكی از چيزهايی را كه خواسته، اين است كه جلوی علت‌ها را نگيرد و امور عالم طبق سنت العلل و الاسباب جريان يابد، اين اجمال و خلاصه پاسخی است كه از آيه استفاده می‌شود. 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ *يا* ، تفاوتهاي افراد زمينه است 💠وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلى‌ بَعْضٍ لِلرِّجالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيماً «32»نساء 🌱و آنچه را كه خداوند سبب برترى بعضى از شما بر بعضى ديگر قرار داده آرزو نكنيد. براى مردان از آنچه بدست آورده‌اند بهره‌اى است و براى زنان نيز از آنچه كسب كرده‌اند بهره‌اى مى‌باشد و (به جاى آرزو و حسادت) از فضل خداوند بخواهيد، كه خداوند به هر چيزى داناست. 🔷آيات قبل، از حرام خوارى نهى فرمود، اين آيه به ريشه‌ى حرام‌خوارى اشاره مى‌كند كه طمع، آرزو و رقابت است. عدالت، غير از تساوى است. عدالت همه جا ارزش است، ولى تساوى گاهى ارزش وگاهى ظلم است. مثلًا اگر پزشك به همه مريض‌ها يك نوع دارو بدهد، يا معلّم به همه شاگردان يك نوع نمره بدهد، تساوى هست، امّا عدالت نيست. عدالت، آن است كه به هركس بر اساس استحقاقش بدهيم، گرچه تفاوت باشد، زيرا تفاوت گذاشتن بر اساس لياقت‌ها و كمالات حقّ است، امّا تبعيض باطل است. تبعيض آن است كه بدون دليل و براساس هواى نفس يكى را بر ديگرى ترجيح دهيم، ولى تفاوت آن است كه بر اساس معيارها يكى را بر ديگرى ترجيح دهيم. بنابراين بايد آرزوى عدالت داشت، ولى تمنّاى يكسان بودن همه چيز و همه كس نابجاست. 🔷اعضاى يك بدن و اجزاى يك ماشين از نظر جنس و شكل و كارايى متفاوتند، امّا تفاوت آنها حكيمانه است. اگر خداوند، همه را يكسان نيافريده، طبق حكمت اوست. بنابراين در امورى كه به دست ما نيست، مثل جنسيّت، زيبايى، استعداد، بيان، هوش، عمر و ... بايد به تقسيم و تقدير الهى راضى بود. ما كه خدا را عادل و حكيم مى‌دانيم، اگر در جايى هم دليل و حكمت چيزى را نفهميديم نبايد قضاوت عجولانه و جاهلانه همراه با سوءظن يا توقّع نابجا به خداوند حكيم داشته باشيم و يا بر دارندگان اين نعمت‌ها حسد ورزيم، چرا كه با فزونى هر نعمتى، مسئوليّت بيشتر مى‌شود و آمدن هر نعمتى، با غم از دست دادنش همراه است. اين حقيقت را در نهج‌البلاغه مى‌خوانيم. 🔷در موارد اختيارى، بايد با كوشش و تلاش و پرهيز از كسالت و تنبلى، در رقابتى سالم به قوّت و كثرت و استقلال رسيد و اجازه‌ى استثمار و استعمار به ديگران نداد و در مواردى كه بدست ما نيست، بايد تفاوت‌ها را دليل رشد و آزمايش و تحرك و تعاون و پيوستگى جامعه دانست، زيرا كه اگر همه مردم داراى امكانات يكسان باشند، صفات انسانى از قبيل: سخاوت، شجاعت و ايثار در انسان رشد نمى‌كند. انسان در لابلاى فراز و نشيب‌ها خود را نشان مى‌دهد، حركت مى‌كند و با ديگران به خاطر نيازش پيوند مى‌خورد. 🔷تفاوت‌ سهم‌ ارث‌ مردان‌ و زنان‌ ‌برای‌ جمعی‌ ‌از‌ مسلمانان‌ ‌به‌ صورت‌ یک‌ سؤال‌ درآمده‌ ‌بود‌، ‌آنها‌ گویا توجه‌ نداشتند ‌که‌ این‌ تفاوت‌ ‌به‌ خاطر ‌آن‌ ‌است‌ ‌که‌ هزینه زندگی‌، عموما ‌بر‌ دوش‌ مردان‌ می‌باشد، و زنان‌ ‌از‌ ‌آن‌ معافند، ‌به‌ علاوه‌ هزینه ‌خود‌ ‌آنها‌ نیز ‌بر‌ دوش‌ مردان‌ ‌است‌، و همان‌ طور ‌که‌ سابقا اشاره‌ شد سهمیه زنان‌ عملا دو برابر مردان‌ خواهد ‌بود‌، لذا آیه شریفه‌ می‌گوید: «برتریهایی‌ ‌را‌ ‌که‌ خداوند ‌برای‌ بعضی‌ ‌از‌ ‌شما‌ نسبت‌ ‌به‌ بعضی‌ دیگر قائل‌ ‌شده‌ هرگز آرزو نکنید» (وَ لا تَتَمَنَّوا ما فَضَّل‌َ اللّه‌ُ بِه‌ِ بَعضَکم‌ عَلی‌ بَعض‌ٍ). زیرا این‌ تفاوتها ‌هر‌ کدام‌ اسراری‌ دارد ‌که‌ ‌از‌ ‌شما‌ پوشیده‌ و پنهان‌ ‌است‌. 🔹 به داده‌هاى الهى راضى باشيم و حسودانه، آرزوى برتريهاى ديگران را نداشته باشيم. «وَ لا تَتَمَنَّوْا» 🔹 تفاوت‌هاى زن و مرد از نظر خلقت و طبيعت، از نمونه‌هاى برترى دادن خداوند در آفرينش است. فَضَّلَ اللَّهُ‌ ... لِلرِّجالِ‌ ... لِلنِّساءِ 🔹 به جاى تمنّاى آنچه ديگران دارند، در پى كسب وتلاش باشيم. نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا ... 🔹 به خصلت‌ها جهت صحيح بدهيم. آرزو در انسان هست، امّا جهت اين آرزو را درخواست نعمت از خدا قرار دهيم، نه سلب نعمت از ديگران. لا تَتَمَنَّوْا ... وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ‌ 📚تفاسير نور و نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
از منظر قرآن: ⁉ايا در قران اعداد 9 و15 سال براي و ذكر شده است؟ قران چه مراحلی از بلوغ را اشاره کرده است؟ 🛑قسمت دوم : ✳ با مرور ایات مختلف و ابعاد مختلف بلوغ انسانها در قرآن کریم، میتوان نکات زیر را نتیجه گرفت: 1⃣-قرآن، به مراحل رشد انسان، بین طفولیت تا 40 سالگی به ترتیب رشد باعبارتهای زیر اشاره کرده است: حدتمیز جنسی(یظهروا علی عورات النساء) بلوغ جنسی (بلغ الحلم) بلوغ ازدواج (بلغواالنکاح) اوج بلوغ (بلوغ اشد) 2⃣-همانطور که مشاهده شد،قرآن،برای هر یک از دوران ها و مراحل فوق، انتظارات و تکالیف و مسئولیتها و حقوق خاصی در نظر گرفته است.و این موید این معناست که انسانها فقط یک بلوغ ندارند و اینگونه نیست که در یک مرحله امکان پذیرش همه تکالیف و مسئولیتها را دارا باشند. 3⃣- در که بلوغ همه جانبه جسمی و روحی است، فرد قابلیت پذیرفتن همه مسئولیتها از جمله مسئولیت اداره و تدبیر اموال خود و حفظ و حراست انها را پیدا میکند . همين مرحله نيز در افراد مختلف ممكن است متفاوت باشد و لذا قران بدون اینکه عددی برای سن این مرحله یا سایر مراحل، ذکر کند شرط انها براي رسيدن به لازم ،را ذكر كرده است. بر این مبنا، اسلام مثل خمس و زکات و دیه و ...نیز بعد از رسیدن فرد باین مرحله (بلوغ اشد:بلوغ جسمی و فکری کامل) قابلیت انجام پیدا می کنند. ⭕"اسلام مسأله بلوغ را در همه جا به يك معنا نگرفته است در امر عبادات و امثال حدود و ديات، بلوغ را عبارت دانسته است از: رسيدن به سن شرعى يعنى سن ازدواج و بس ، و اما نسبت به تصرفات مالى و اقرار و امثال آن شرط ديگرى را هم اضافه كرده و آن رسيدن به حد رشد است" تفسیر المیزان 4⃣-در مسایل مرتبط با امور جنسی مثل حجاب و پوشش و ازدواج و.. ⬅️قران در این زمینه از سه حد یا سه عبارت ↩️ ◄حد (اطلاع از عورات زنان) ↩️ ◄ب- جنسی (بلغ الحلم=احتلام) ↩️ ◄ج- ازدواج (بلغواالنکاح) استفاده کرده است. 5⃣ ◄در زمینه عبادات مثل و و ... قران، حد خاصی ذکر نکرده است اما با توجه به اینکه این تکالیف و اعمال، خطاب به مومنین و "الذین امنوا"بیان شده، پیش نیاز این خطاب و این تکالیف، توان جسمي و وجود حداقلی از شناخت و آگاهي و ایمان به خداوند، قران، معاد و رسالت پیامبر بعنوان زیر بنای فکری یک فرد مسلمان و مکلف است تا بفهمد که چه ميكند و این اعمال را بدستور چه کسی و برای که انجام میدهد. 6⃣ ◄علاوه بر ایاتي که مستقیما به مراحل رشد انسان ها اشاره داشت، ایات دیگری نیز وجود دارند که ملاکهایی را برای کلیه اعمال و رفتارها تعیین کرده است که در تشخيص فرد مكلف براي انجام تكاليف كمك ميكند ازجمله: ↩️◄الف-تکلیف بر اساس افراد : لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ب-به مشقت و نیفتادن در اعمال دینی :وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ همانطور که مشاهده شد قران با بیان عباراتی خاص که دلالت بر تغییر وضعیت رشد اطفال تا بلوغ کامل دارد، تکالیف و مسئولیتهای مخاطبان را در ابعاد جنسی و مالی منوط به رسیدن به مراحل مربوطه کرده بود. اما عددی را به عنوان سن تکلیف و بلوغ که همه اطفال با گذر از ان به بلوغ برسند، تعریف نکرده است. بلکه با اشاره به آن وضعیت جسمی یا فکری، تشخیص آنرا بر عهده خود افراد و اطرافیان و سرپرستانشان واگذار نموده است تا فرد نیز به مشقت و حرج نیفتد. ✒سيدكاظم فرهنگ. 💫ادامه دارد http://quranpuyan.com/yaf_postst5144_zmynhhy-mkhtlf-blwG-nsn-dr-qrn-y-dr-qrn-dd-9-w13-sl-bry-blwG-dkhtrn-w-psrn-dhkr-shdh-st.aspx @quranpuyan
رویکرد ع به 🟢قسمت دوم: 📌 در قسمت اول به 12 ویژگی اشاره شد. در این قسمت به برخی تفاوتهای حکومت علوی با انچه که حکام معمولا شاخص و امتیاز می دانند، اشاره میشود. 🔸صرف نظر از ، حکومتها در تمدن‌سازی متداول و رایج چند هدف را دنبال می‌کنند: نخست و رشد علوم و فنون؛ دوم عمران و آبادانی، سوم ایجاد اقتدار سیاسی، چهارم توسعه جغرافیایی یا حوزه اثرگذاری؛ پنجم تلاش برای ایجاد فرهنگ و آداب و رسومی که مردم و جامعه را به هم پیوند دهد. 🔹براساس بررسی نهج البلاغه و سایر روایات تاریخی و منابع حدیثی باید بگوییم 👈👈امیرمومنان هیچ یک از این اهداف را به صورت مطلق قبول نداشت و همه آنها را تحت الشعاع اصولی قرار می‌داد که همان تحقق عدل و بزرگ داشتن انسان است. 🔹البته امیرمومنان در حکومتش بود، برخلاف حاکمانی که موفقیتها و خوبی‌ها را به خود نسبت می‌دهند و شکستها و اشتباهات را به دیگر اجزاء حکومت مثل دولتها، علی(ع) مسئولیت عملکرد حکومتش را می‌پذیرفت و تعریف نمی‌کرد، هم سیاستگذار بود و هم مجری. 1️⃣امیرمومنان دست به کشورگشایی و فتوحات نزد، دنبال توسعه کمی و افزایش قلمرو نفوذ و حکومت خود نبود، می‌فرمود این حکومت ارزش گرفتن یک کاه از دهان مورچه را ندارد. 2️⃣در مورد ایجاد اقتدار سیاسی هم به عکس دنبال آزادسازی فضای سیاسی بود، مردم را تشویق به انتقاد از خود می‌کرد و به ابن عباس فرمود این حکومت برای من پست تر از عطسه بز مریض است. 3️⃣دنبال ایجاد سرود ملی و ایجاد فرهنگ و ادبیات و هنر وابسته به قدرت هم نبود و به شدت جلوگیری می‌کرد. از اینکه هیات همراه و بدرقه و استقبال داشته باشد، گریزان بود و مردم را نهی می‌کرد که دنبال او حرکت کنند. دنبال اینکه برایش بسرایند و کودکان سرود بخوانند نبود، مانند یک فرد عادی زندگی می‌کرد. بر عکس ما که نه تنها در مورد مقامات، بلکه در سطح یک پیشنماز هم دنبال ایجاد و جداکردن این فرد از مردم عادی هستیم و طبیعی است این جدا کردن موجب تفاخر و توهم برای صاحبان قدرت و موقعیت می‌شود. 4️⃣برخلاف ما که دنبال تفاخر به تولید علم و مقاله، آن هم با تقلب و حواشی زیاد هستیم، امیر مومنان دنبال تولید علم نبود، دنبال رشد بود، همانگونه که به روایت قرآن موسی از خضر می‌خواهد او را رشد دهد و معیار قرآن هم در علم آموزی، هم عبادت و هم فعالیتهای اجتماعی و سیاسی، رشد است، نه دستاوردهای کمی و ظاهرگرایی. 🔷در مجموع می‌توان گفت اهداف حکومت و تمدن علوی در سه بخش متمرکز بود: ♦️نخست به جای قدرت گرایی. هدفش انسان بود، نه حکومت. حتی هم برای انسان است، نه انسان برای دین. ♦️دوم از هر ابزاری برای حفظ حکومت استفاده نمی‌کرد. فرمود خدا نبیند من برای حفظ حکومت از و اوباش استفاده کنم، اما ما برای حفظ قدرت اینها را به خط می‌کنیم. ♦️سوم حکومت را برای ایجاد آرامش و و مردم می‌خواست. امام علی بیلان حکومت 4 ساله خود را اینطور می‌دهد که در کوفه همه آسایش و آرامش دارند، پایین‌ترین طبقات نان گندم می‌خورند و سرپناه دارند و آب شیرین می‌خورند. نمی‌گوید طول راهپیمایی این قدر است. یا تعداد شرکت کنندگان در اعتکاف انقدر است. 🎙استاد مهدی مهریزی، شب 23 رمضان کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❇️خداوند از ما بی‌نياز است، دستورهای عبادی، عامل خودماست 💠و ربک الغنی ذو الرحمه ان یشا یذهبکم و یستخلف من بعدکم مایشاء کما انشاکم من ذریه قوم اخرین  ۱۳۳/انعام 🌱و پروردگار تو بی نیاز و دارای رحمت است ، اگر بخواهد شما را می برد وبعد از شما هر که را بخواهد جانشین شمامی کند،چنانچه شما را از نسل قومی دیگر ایجاد کرد. 🔹این بیان برای نفی ظلم ازساحت پروردگار است ، با این توضیح که ظلم یعنی بکار بردن چیزی در غیرموردش و یا تباه ساختن حق ، و ظلم همواره از دو چیز ناشی می شود یا به جهت احتیاجی است که ظالم دارد،یعنی به منظور رسیدن به منفعتی یا دفع ضرری ،مرتکب ظلم می شود و یا به جهت شقاوت و قساوت قلبی است که در نهاد اووجود دارد و خدای سبحان از هر دوی این صفات منزه است. 🔹چون اولا): بی نیاز است ، پس حاجت و فقری ندارد که انگیزه ظلم باشد، ثانیا): دارای آنچنان رحمتی است که دامنه اش همه کائنات را در بر می گیرد،لذا ظلم به جمیع انحاء ازساحت او بدور است ، و مقتضای آن این است که او به ملاک غناو بی نیازیی که دارد بتواند همه خلائق را از بین برده و به ملاک رحمتش هر مخلوق دیگری راکه بخواهد به جای آنها بنشاند، همچنانکه اقوام فعلی را از ذریه اقوام دیگری بیافرید، اما اینکه فرمود:(ما یشاء)اشاره به وسعت قدرت اوست . 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️آنچه برای خدا باشد، می‌كند 💠‏قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (۱۶۲) لا شَرِيكَ لَهُ وَ بِذلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ (۱۶۳/انعام) 🌱‏بگو: همانا نماز من و عبادات من و زندگی من و مرگ من برای خداوند، پروردگار جهانيان است. ‏شريكی برای او نيست و به آن (روح تسليم و خلوص و عبوديّت) مأمور شده‌ام و من نخستين مسلمان و تسليم پرودرگارم.: 🔹‏راه و روش و هدف خود را در برابر راههای انحرافی، با صراحت و افتخار اعلام كنيم. «قُلْ» ‏🔹با آنكه نماز، جزو عبادات است، ولی، جدا ذكر شده تا اهميّت آن را نشان دهد. «صَلاتِي وَ نُسُكِي» ‏🔹انسان‌های مخلص، مسير تكوينی (مرگ و حيات) و مسير تشريعی خود (نماز و نُسُك) را فقط برای خداوند عالميان می‌دانند. «إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ» ‏🔹آنگونه كه در نماز قصد قربت می‌كنيم، در هر نفس كشيدن و زنده بودن و مردن هم می‌توان قصد قربت كرد. مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ‌ ... ‏🔹مرگ و حيات مهم نيست، مهم آن است كه آنها برای خدا و در راه خدا باشد. ‏«مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ» ‏🔹آنچه برای خدا باشد، رشد می‌كند. «لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» ‏🔹مرگ و زندگی دست ما نيست، ولی جهت دادن به آن دست ماست. «لِلَّهِ» ‏🔹اخلاص در كارها، فرمان الهی است. «بِذلِكَ أُمِرْتُ» 🔹پيشوای جامعه، بايد در پيمودن راه و پياده كردن فرمان الهی، پيشگام باشد. 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan