eitaa logo
قران پویان
465 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
695 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
❓❓پرسش و پاسخ قرآنی: ❓ جايگاه در قرآن چيست؟ ❓آيا در هر مساله‌ اي بايد به مراجعه كرد؟ ايا رجوع به اعلم، مبناي دارد يا عقلي؟ 🔴قسمت شانزدهم:(قسمت آخر) ✳نظر علامه سيد محمد حسين فضل اله اين چنين است: "در مساله اعلميت، من را_ كه مبناي مساله است_ اساسا مقيد به رجوع به نيافته ام، 👈 بلكه مردم در همه امور خويش به اهل خبره رجوع مي كنند و تعصب و اصرار خاصي به مراجعه به اعلمِ اين امور ندارند. ❎ اما اينكه مردم در مسائل مورد اختلاف به اعلم رجوع مي كنند، تنها در صورتي است كه مساله اي در هر حال، را بطلبد و نه حجت و دليل را. اين امر را در رفتار مردم ملاحظه مي كنيم كه هنگامي كه كار به مرحله خطرناكي مي رسد، به پزشك اعلم رجوع مي كنند و چه بسا، علاوه بر اعلم تقاضاي تشكيل كميسيون پزشكي مي نمايند تا همه گونه احتمالي كه به تشخيص يا درمان بيماري كمك مي كند مورد مطالعه قرار گيرد. ✅بنابراين، رجوع به اعلم در مسائل اختلافي، در سيره عقلا_ مگر در حالات الزامي و حياتي نيست. 👈 مي دانيم كه ما در مسائل شرعي مامور به احتياط نيستيم كه در هر صورت به حكم واقعي عمل كرده باشيم. بلكه ما ماموريم حجت و دليل و يا حتی عذر شرعي داشته باشيم و اين امور همه با رجوع به مجتهد فقيه و پارسايي حاصل مي شود." 📚فقه زندگي، ص ٢٢ 📚برای مطالعه بیشتر در مورد این مطلب به لینک زیر مراجعه کنید: https://b2n.ir/925338 💫با این پست، شما هم در گسترش مفاهیم قرآنی در جامعه سهیم شوید 🙏 https://eitaa.com/quranpuyan
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ : از منظر قرآن: ❓ ايا در قران اعداد 9 و13 سال براي دختران و پسران ذكر شده است؟ قسمت سوم در ایات قرآن به ابعاد مختلفی از بلوغ انسان اشاره شده است. الف- ب- و ج-) در قران یکبار هم به بلوغ ازدواج در سوره نسا اشاره شده است: وَابْتَلُوا الْيَتَامَىٰ حَتَّىٰ إِذَا بَلَغُوا النِّكَاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ ۖ النساء(6) ترجمه : و يتيمان را بيازماييد تا وقتى به [سن‌] زناشويى برسند؛ پس اگر در ايشان رشد [فکرى‌] يافتيد، اموالشان را به آنان رد کنيد، ✅ از ایه 6 سوره نساء ، این نکته ظریف فهمیده میشود که اولا رسیدن به بلوغ ازدواج لزوما به همراه رشد کامل عقلی و پذیرش مسئولیت مالی در همه افراد نیست. بلکه چه بسا فردی بلحاظ جسمی میتواند ازدواج کند اما رشد مالی لازم را ندارد و قران سپردن مسئولیت مالی باو را پس از کسب اطمینان از رشد توسط سرپرستش معین کرده است. ✅ ثانیا نگاه سهل گیرانه قران یا مردم ان زمان به را نشان میدهد که انرا قبل از مرحله بلوغ اشد و امکان تدبیر مالی معیشت در نظر گرفته است. ✅ تفسير الميزان در توضيح اين ايه چنين گفته است: "كودك بعد از حد تميز كم كم به حد ((رهاق )) و سپس به حد ((ازدواج )) و آنگاه به حد ((رشد))) مى رسد. ● در تصرفات مالى علاوه بر بلوغ ، رشد متصرف نيز شرط است اين طرز سخن به ما مى فهماند كه رسيدن به حد ازدواج، علت تامه دادن مال يتيم به يتيم نيست بلكه مقتضى آن است كه به حد رشد هم رسيده باشد. 👈 پس معلوم مى شود كه اسلام مسأله را در همه جا به يك معنا نگرفته است در امر و امثال حدود و ديات، بلوغ را عبارت دانسته است از: رسيدن به سن يعنى سن ازدواج و بس ، و اما نسبت به تصرفات مالى و اقرار و امثال آن شرط ديگرى را هم اضافه كرده و آن رسيدن به حد رشد است اين خود از لطائفى است كه اسلام در مرحله تشريع قوانين خود به كار برده است ، پس رشد ،شرطى است كه عقل اشتراط آن را در اينگونه امور واجب و لازم مى داند و اما در امثال عبادات ، بر همه روشن است كه هيچ حاجتى به رشد نيست و همچنين است در امثال حدود و ديات ، چون تشخيص ‍ و درك اين معنا كه زنا بد است و مرتكب آن محكوم به حدود مى باشد و نيز زدن و كشتن مردم زشت و مرتكب آن محكوم به احكام ديات است احتياجى به رشد ندارد و هر انسانى قبل از رسيدن به حد رشد نيز نيروى اين تشخيص را دارد و دركش نسبت به اين معانى قبل از رسيدن به رشد و بعد از آن تفاوت نمى كند" ترجمه تفسير الميزان جلد 4 صفحه 276 ادامه دارد https://v.ht/bolough @quranpuyan
❓ايا در زمينه مسايل مثل انتخابات هم بايد از و فقها كرد؟ ايا شركت در انتخابات، است؟ 🛑قسمت اول: 🔶مسئله دادن و شرکت در انتخابات از مسائل نوپیدا و مستحدثه است که در سنت فقهی پییشینه‌ای ندارد و بحثی دربارة آن نشده است. در این نوع مسائل فقیهان برپایه دلایل اجتهادی و قواعد عام فقهی نظر می‌دهند و برداشت آن‌ها به موضعی بستگی دارد که درباره اعتبار عرف و رویه‌های عقلایی اتخاذ می‌کنند. 👈براین اساس می‌توان دیدگاه‌های فقهی طرح شده در این باره را در سه دسته جای داد: 1⃣-نخست دیدگاهی که شرکت در انتخابات و رأی دادن را به مثابه تکلیفی شرعی می‌نگرد و حق شهروندان را تنها به انتخاب افراد آن هم با شرایط خاص محدود می‌کند. 2⃣-دوم دیدگاهی که رأی دادن را از حقوق شهروندان می‌داند، ولی شرکت در انتخابات را تکلیفی اجتماعی و شرعی نیز می‌داند. 3⃣-در نهایت، دیدگاهی که رأی دادن را حق هر شهروند می‌داند و تشخیص لزوم یا عدم لزوم شرکت در انتخابات را به وی واگذار می-کند. 🔸1-. رأی دادن به مثابه تکلیف شرعی این دیدگاه پس از تأسیس جمهوری اسلامی و تحت تاثیر الزامات آن طرح شد و بر اساس آن، شرکت در انتخابات، تکلیفی شرعی است و خودداری از آن جایز نیست‌. مبنای اصلی این دیدگاه ضرورت تشکیل حکومت اسلامی و حفظ آن است و بر پایه آن هر اقدام و کنشی که به حفظ و تقویت آن کمک کند، تکلیفی شرعی خواهد بود. 🔶رهبر فقید انقلاب بر این اساس شرکت در انتخابات را وظیفه‌ای شرعی و ملی می‌دانست. به پیروی از وی، برخی دیگر از فقیهانی نیز شرکت درانتخابات نظام جمهورى اسلامى براى افراد واجد شرایط را وظیفه‌ای ، اسلامى و الهى دانسته‌اند. آنان با توجه به ضرورت حکومت اسلامی و وجوب کوشش برای حفظ و تقویت آن و نقش در این امر بر وجوب عینی شرکت در انتخابات استدلال می‌کنند. از نظر آنان حتی اگر کسی دربارة شایستگی نامزدهای انتخابات به نتیجه نرسیده نباشد، تکلیف از او ساقط نیست، زیرا می‌تواند رأی سفید به صندوق بیندازد. 👈بنابراین اصل شرکت در انتخابات تکلیفی چشم ناپوشیدنی است و تنها تشخیص فرد شایسته برای انتخاب به شهروندان واگذار شده است. 🔸طرفداران تکلیف شرعی بودنِ شرکت در انتخابات، دربارة مبنا و نیز شرایط تحقق این تکلیف اختلاف نظر دارند: گروهی که با نگاهی سنتی‌تر به موضوع می‌نگرند، بر پایة قواعد کلی مانند حفظ دین و مذهب یا حفظ نظام در معنای گسترده‌اش، بر این تکلیف استدلال می‌کنند. 🔹گروهی دیگر، که در چارچوب گفتمان اسلام سیاسی به موضوع می‌اندیشند، بر پایه وجوب اصل وجوب حفظ حکومت اسلامی و یا حفظ نظام به معنای رژیم سیاسی آن را اثبات می‌کنند. 👈در این میان، برخی نیز با نگاهی سخت‌گیرانه‌تر شرایطی برای آن در نظر گرفته‌اند، که به آسانی دست‌یافتنی نیست. 💫آیت‌الله بهجت در دو بیانیه‌ای که درباره انتخابات صادر کرده، از چنین دیدگاهی به موضوع نگریسته است. در این دو بیانیه بدون هیچ اشاره‌ای به حکم شرکت در انتخابات، به شرایط سلبی و ایجابی مشارکت و رأی دادن پرداخته شده است. از ظاهر بیانیه چنین به نظر می‌رسد که در صورت وجود چنین شرایطی افراد مجاز به شرکت در انتخابات و رأی دادن هستند. این ادعا به شکل غیرمستقیم برحق بودن شرکت در انتخابات دلالت دارد. با وجود این، مخالفت شدید وی با نظام‌های انتخاباتی در کشورهای غربی، که با عنوانِ «دول کفر» از آن‌ها یاد کرده است، نشان می‌دهد او با دریافت مدرن از حق رأی دادن، مرزبندی داشته است. 💫ادامه دارد http://yun.ir/1ys4ib @quranpuyan
❓ايا در زمينه مسايل سياسي مثل هم بايد از و فقها كرد؟ ايا شركت در انتخابات، موضوع است؟ 🛑قسمت پنجم: و رأي ندادن ربطي به اسلام و ندارد. 🔹حکومت یک است مثل ماشین و هواپیما و... که وسیله هستند برای اینکه راحت‌تر به مقصد برسیم و همانگونه که نمی‌توانیم بگوئیم امام کسی است که ماشین داشته باشد، نمی توانیم بگوئیم امام كسي است كه حاکم باشد. پس حكومت يك وسيله است. این وسیله در زمان پیامبر (ص) در دوران مدني، در دست ایشان بود و توانست دین را بهتر تبلیغ کند اما پس از ايشان در زمان حضرت علی (ع) به مدت 25 سال این وسیله از ایشان گرفته شده و پس از آن به ایشان برگردانده شد اما با وجود جنگ‌های متعدد نگذاشتند که امام بتواند به خوبی از این وسیله استفاده کند. و امام حسن (ع) چون متوجه شدكه با وجود فردی چون معاویه همان جنگ‌ها ادامه دارد و امام نمی‌تواند از این وسیله به خوبی استفاده کند و فقط و بالی است به گردن ایشان، لذا آن را تسلیم معاویه کرد و آن را رها کرد. با توجه به آنچه بيان شد اكنون با صراحت مي‌گويم، کسی نیاید بگوید که اسلام می‌گوید رأی دهید یا اسلام می‌گوید رأی ندهید، خير رأي دادن و رأي ندادن ربطي به اسلام و دين‌داري ندارد. چون و حکومت مسئله عقلی و عرفی و اجتماعی است و هیچ ربطی به اسلام ندارد. 👈 ما باید نگاه کنیم ببینیم شرکت در انتخابات نفعش بیشتر است یا ضررش. در این مدت بيش از۴۰ سال از اسلام و قرآن استفاده شد و رأي دادن امري قلمداد شد و چون بد عمل شد بسياري از مردم با دین بد شدند، به همين دليل خود را مكلف ديدم كه با صراحت بگویم، و ریاست جمهوری و بالاتر و پائین‌تر و... از اموری است که در کنار دین است و است که می توان به نفع از آن استفاده کرد البته همین امور می‌توانند به ضرر دین هم باشند. اینها مثل مَرْکبی است که برای تردد سوارشان می‌شویم و مربوط به دنیا است ولی دین آمده است رابطه ما را با خدا و آخرت و وجدانمان درست کند دین آمده است وجدان انسانها را بیدار کند و آنها را آگاه کند. 🔶دین همان چیزی است که خداوند در قرآن سوره آل عمران/ ۱۶۴ وسوره جمعه/۲ بیان کرده است و با آن وظیفه پیامبر را در این قبال مشخص کرده است. ✨لَقَدْ مَنَّ اَللّهُ عَلَى اَلْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ اَلْكِتابَ وَ اَلْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ ✨هوَ اَلَّذِي بَعَثَ فِي اَلْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ اَلْكِتابَ وَ اَلْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ 🔶و در جاهاي دیگر پیامبر( ص) را بشیر و نذیر نامیده است انّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لا تُسْئَلُ عَنْ أَصْحابِ اَلْجَحِيمِ و خداوند در این آیات وظایف پیامبرش را مشخص کرده است و از جمله آن وظايف تشكيل حکومت يا حفظ آن نيست بلكه اين امور عقلايي، عرفی و اجتماعی است. 🔹مردم مدینه وقتی دیدند که پيامبر(ص) فرد خوبي است و می‌تواند حکومت را خوب اداره کند و با مردم به خوبی رفتار می‌کند حکومت را به او بخشیدند، اما باید توجه داشته باشیم که اگر حكومت را به پیامبر(ص) نمي‌دادند و او حاکم نمي‌شد باز هم پیامبر بود و آن وظایفی را که خداوند برایش مشخص کرده بود بر عهده داشت. ✅ به طور كلي نمی‌توان گفت که حکومت و دین عين هم هستند بلکه این دو، دو چیز مختلفان هستند كه بينشان عموم و خصوص من وجه است. قابل اجتماع و قابل افتراقند. برخي دين‌دارها حكومت داشتند مثل داود و سليمان و يوسف و محمد و علي عليهم السلام. و برخي دين‌داران حكومت نداشتند مانند ابراهيم و اسماعيل و نوح و...عليهم السلام و برخي حكومت داران هم دين نداشتند نظير فرعون و نمرود. 🔸پس کسی نگوید دین می‌گوید بده یا رأی نده، بلکه همانگونه که گفته شد حکومت امری و اجتماعی است و بايد با عقل و فهم آن را بررسي كرد نه با تعبد و فتوا. 🖋حجت الاسلام احمد عابديني 💫ادامه دارد http://yun.ir/1ys4ib @quranpuyan
ديني ❓ايا در زمينه مسايل سياسي مثل هم بايد از و فقها كرد؟ ايا شركت در انتخابات، است؟ 🛑قسمت اول: 🔶مسئله دادن و شرکت در انتخابات از مسائل نوپیدا و مستحدثه است که در سنت فقهی پییشینه‌ای ندارد و بحثی دربارة آن نشده است. در این نوع مسائل فقیهان برپایه دلایل اجتهادی و قواعد عام فقهی نظر می‌دهند و برداشت آن‌ها به موضعی بستگی دارد که درباره اعتبار عرف و رویه‌های عقلایی اتخاذ می‌کنند. 👈براین اساس می‌توان دیدگاه‌های فقهی طرح شده در این باره را در سه دسته جای داد: 1⃣-نخست دیدگاهی که شرکت در انتخابات و رأی دادن را به مثابه تکلیفی شرعی می‌نگرد و حق شهروندان را تنها به انتخاب افراد آن هم با شرایط خاص محدود می‌کند. 2⃣-دوم دیدگاهی که رأی دادن را از حقوق شهروندان می‌داند، ولی شرکت در انتخابات را و شرعی نیز می‌داند. 3⃣-در نهایت، دیدگاهی که رأی دادن را هر می‌داند و تشخیص لزوم یا عدم لزوم شرکت در انتخابات را به وی واگذار می-کند. 🔸1-. رأی دادن به مثابه این دیدگاه پس از تأسیس جمهوری اسلامی و تحت تاثیر الزامات آن طرح شد و بر اساس آن، شرکت در انتخابات، تکلیفی شرعی است و خودداری از آن جایز نیست‌. مبنای اصلی این دیدگاه ضرورت تشکیل حکومت اسلامی و حفظ آن است و بر پایه آن هر اقدام و کنشی که به حفظ و تقویت آن کمک کند، تکلیفی شرعی خواهد بود. 🔶 بر این اساس شرکت در انتخابات را وظیفه‌ای شرعی و ملی می‌دانست. به پیروی از وی، برخی دیگر از فقیهانی نیز شرکت درانتخابات نظام جمهورى اسلامى براى افراد واجد شرایط را وظیفه‌ای ، اسلامى و الهى دانسته‌اند. 🔻آنان با توجه به ضرورت حکومت اسلامی و وجوب کوشش برای حفظ و تقویت آن و نقش در این امر بر وجوب عینی شرکت در انتخابات استدلال می‌کنند. از نظر آنان حتی اگر کسی دربارة شایستگی نامزدهای انتخابات به نتیجه نرسیده نباشد، تکلیف از او ساقط نیست، زیرا می‌تواند رأی سفید به صندوق بیندازد. 👈بنابراین اصل شرکت در تکلیفی چشم ناپوشیدنی است و تنها تشخیص برای انتخاب به شهروندان واگذار شده است. 🔸طرفداران بودنِ شرکت در انتخابات، دربارة مبنا و نیز شرایط تحقق این تکلیف اختلاف نظر دارند: گروهی که با نگاهی به موضوع می‌نگرند، بر پایة قواعد کلی مانند و یا حفظ نظام در معنای گسترده‌اش، بر این تکلیف استدلال می‌کنند. 🔹گروهی دیگر، که در چارچوب گفتمان به موضوع می‌اندیشند، بر پایه وجوب اصل وجوب حفظ حکومت اسلامی و یا به معنای رژیم سیاسی آن را اثبات می‌کنند. 👈در این میان، برخی نیز با نگاهی سخت‌گیرانه‌تر شرایطی برای آن در نظر گرفته‌اند، که به آسانی دست‌یافتنی نیست. 💫آیت‌الله بهجت در دو بیانیه‌ای که درباره انتخابات صادر کرده، از چنین دیدگاهی به موضوع نگریسته است. در این دو بیانیه بدون هیچ اشاره‌ای به در انتخابات، به شرایط سلبی و ایجابی مشارکت و رأی دادن پرداخته شده است. از ظاهر بیانیه چنین به نظر می‌رسد که در صورت وجود چنین شرایطی افراد مجاز به شرکت در انتخابات و رأی دادن هستند. 👈این ادعا به شکل غیرمستقیم برحق بودن شرکت در دلالت دارد. با وجود این، مخالفت شدید وی با نظام‌های انتخاباتی در کشورهای غربی، که با عنوانِ «دول کفر» از آن‌ها یاد کرده است، نشان می‌دهد او با دریافت مدرن از حق رأی دادن، مرزبندی داشته است. 🖌برگرفته از مقاله مشارکت در انتخابات ؛حق شهروندی یا تکلیف مدنی، دكتر سيد علي ميرموسوي 💫ادامه دارد http://B2n.ir/u01340 @quranpuyan
❓ايا در هم بايد از و فقها كرد؟ ايا شركت در انتخابات، است؟ 👈 دیدگاه‌های فقهی طرح شده در این باره را در سه دسته ميتوان جای داد: 1⃣-نخست دیدگاهی که شرکت در انتخابات و رأی دادن را به مثابه تکلیفی می‌نگرد و حق شهروندان را تنها به انتخاب افراد آن هم با شرایط خاص محدود می‌کند. 2⃣-دوم دیدگاهی که رأی دادن را از حقوق شهروندان می‌داند، ولی شرکت در انتخابات را و شرعی نیز می‌داند. 3⃣-در نهایت، دیدگاهی که رأی دادن را می‌داند و تشخیص لزوم یا عدم لزوم شرکت در انتخابات را به وی واگذار میکند. 🛑قسمت دوم: 2⃣_ رأی دادن در میانه و 🔶این دیدگاه از سوی طرفداران «نظریة انتخاب» طرح شده است که مشروعیت نظام اسلامی را با در نظر گرفتن شرایطی بر استوار می‌دانند. آیت‌الله از برجسته‌ترین فقیهانی است که با نقد و رد دلایل نظریه «نصب» و با نگاهی قراردادگرایانه به مقوله ولایت، نظریه «نَخب» را طرح می‌کند و رأی دادن را در اصل، حقی می‌داند که همه شهروندان از آن برخوردارند. 👈از نظر ایشان ولایت سیاسی عقد و قراردادی از سنخ لازم است که بین حاکم و اتباع بسته می‌شود، ازاین‌رو خواست و رضایت مردم در آن دخالت دارد. از نظر وی «اساس و زیربنای اداره و سیاست کشور مردم است که در نمایندگان آنان متبلور می‎شود، و در این حق، همه افراد کشور مساوی می‎باشند». او را نیز به این دلیل نادرست می‌داند که «در تشخیص صلاحیت کاندیداها که حق مردم است دخالت می‎کند» 👈 با وجود این آیت‌الله منتظری شرکت در انتخابات را وظیفه و تکلیف و حتی از این فراتر در مواردی بر آن را نیز جایز می‌داند.! ❓ او با طرح این پرسش که «اگر اکثریت مردم از شرکت در انتخابات خودداری کنند تکلیف چیست؟» می‌نویسد: «ممکن است جواب داده شود: بعد از این‌که معلوم شد تشکیل حکومت ضروری و از مهم‌ترین وظایف است، اگر حاکم منصوصی در بین نبود، بر هرکس که خود را واجد شرایط می‌داند واجب است خود را نامزد کند، و بر دیگر مسلمانان نیز واجب است فردی را از میان آنان انتخاب کنند و بنابراین، شانه خالی کردن از این تکلیف گناهی بزرگ است و رهبر منتخب پیشین می‌تواند آنان را بر شرکت در انتخابات مجبور کند. چنان‌که در زمان ما در بعضی از کشورها متعارف است» (منتظری، 1396، 248). 👈هرچند تجربه جمهوری اسلامی تعدیل دیدگاه وی در این زمینه را در پی داشت و وجوه مردم‌سالارانه اندیشه او را تقویت کرد. در بیانیه‌های اخیر ایشان تأکید بیشتری بر این‌که رأی دادن حق شهروندی است صورت گرفته است، ولی هم‌چنان بر مسئولیت شهروندان نسبت به شرکت در انتخابات نیز تأکید شده است. ✅ ايشان در خصوص تقليدي نبودن انتخابات نيز براين نظر بود كه:"شركت كردن يا نكردن در انتخابات، نيست و هر كسي با مشورت با اهل خبره و بررسي همه جوانب، وظيفه خود را تشخيص ميدهد." بنابراین در مجموع می‌توان دیدگاه ایشان را به نظریه بودن شرکت در انتخابات نزدیک‌تر دانست. 3⃣-. به مثابه حق شهروندی 👈این دیدگاه بر پایه برداشتی مدنی از حکومت و دولت طرح شده و با نگاهی حق‌مدارانه به شرکت در انتخابات و رأی دادن می‌نگرد. ایدة دولت مدنی، که ریشه در سنت فقهی مشروطه‌خواهی دارد و در تمایز با دولت اسلامی طرح شده است، حکومت را امری عقلایی و قلمداد کرده و ساختار آن را براساس تجربه و دریافت‌های عقلایی از حکمرانی و شرایط دگرگونی‌پذیر اجتماعی و سیاسی در حال تحول می‌بیند. 💫آیت‌الله در بیانیه‌اش درباره پارلمانی عراق در سال 2018 بر اساس این دیدگاه اظهار نظر کرده است: 🔶«شرکت در انتخابات حق هر شهروند عراقی است و چیزی او را ملزم به احقاق این حق نمی‌کند مگر این‌که شخصاً متقاعد شود که منافع عالی ملت و کشورش ایجاب می‌کند که در شرکت داشته باشد. بلی شایسته است که متوجه باشد که چشم‌پوشی او از حق انتخابش فرصتی بیشتر در اختیار دیگران قرار می‌دهد تا افراد مورد نظرشان، که از آرمان‌های این شخص برای مردم و کشورش فاصله دارند، به کرسی‌های پارلمان دست یابند؛ ولی در نهایت تصمیم یا در خصوص انتخابات تنها بر عهده اوست و شخصاً مسئول هرگونه ارزیابی در این خصوص است. بنابراین شایسته است بر اساس آگاهی و اشتیاق به تحقق منافع کشور و آینده فرزندان آن تصمیم بگیرد». 💮💢در این بیانیه به روشنی از حق شهروندی سخن گفته شده است و تصمیم به مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات برعهده خود فرد نهاده شده است. 🖌برگرفته از مقاله مشارکت در انتخابات ؛حق شهروندی یا تکلیف مدنی، دكتر سيد علي ميرموسوي 💫ادامه دارد http://B2n.ir/u01340 @quranpuyan
❓ايا در هم بايد از و فقها كرد؟ ايا شركت در انتخابات، موضوع است؟ 🛑قسمت پنجم: و رأي ندادن ربطي به اسلام و ندارد. 🔹حکومت یک است مثل ماشین و هواپیما و... که وسیله هستند برای اینکه راحت‌تر به مقصد برسیم و همانگونه که نمی‌توانیم بگوئیم امام کسی است که ماشین داشته باشد، نمی توانیم بگوئیم امام كسي است كه حاکم باشد. 👈پس حكومت يك وسيله است. این وسیله در زمان پیامبر (ص) در دوران مدني، در دست ایشان بود و توانست دین را بهتر تبلیغ کند اما پس از ايشان در زمان حضرت علی (ع) به مدت 25 سال این وسیله از ایشان گرفته شده و پس از آن به ایشان برگردانده شد اما با وجود جنگ‌های متعدد نگذاشتند که امام بتواند به خوبی از این وسیله استفاده کند. و امام حسن (ع) چون متوجه شدكه با وجود فردی چون معاویه همان جنگ‌ها ادامه دارد و امام نمی‌تواند از این وسیله به خوبی استفاده کند و فقط وبالی است به گردن ایشان، لذا آن را تسلیم معاویه کرد و آن را رها کرد. 👈با توجه به آنچه بيان شد اكنون با صراحت مي‌گويم، کسی نیاید بگوید که می‌گوید رأی دهید یا اسلام می‌گوید رأی ندهید، خير. رأي دادن و رأي ندادن ربطي به اسلام و دين‌داري ندارد. چون و حکومت مسئله عقلی و عرفی و اجتماعی است و هیچ ربطی به اسلام ندارد. 👈 ما باید نگاه کنیم ببینیم شرکت در انتخابات نفعش بیشتر است یا ضررش. در این مدت بيش از۴۰ سال از اسلام و قرآن استفاده شد و رأي دادن امري قلمداد شد و چون بد عمل شد بسياري از مردم با دین بد شدند، به همين دليل خود را مكلف ديدم كه با صراحت بگویم، و ریاست جمهوری و بالاتر و پائین‌تر و... از اموری است که در کنار دین است و است که می توان به نفع از آن استفاده کرد. البته همین امور می‌توانند به ضرر دین هم باشند. 🔶دین همان چیزی است که خداوند در قرآن سوره آل عمران/ ۱۶۴ وسوره جمعه/۲ بیان کرده است و با آن وظیفه پیامبر را در این قبال مشخص کرده است. ✨لَقَدْ مَنَّ اَللّهُ عَلَى اَلْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ اَلْكِتابَ وَ اَلْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ ✨هوَ اَلَّذِي بَعَثَ فِي اَلْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ اَلْكِتابَ وَ اَلْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ 🔶و در جاهاي دیگر پیامبر( ص) را بشیر و نذیر نامیده است انّا أَرْسَلْناكَ بِالْحَقِّ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لا تُسْئَلُ عَنْ أَصْحابِ اَلْجَحِيمِ و خداوند در این آیات وظایف پیامبرش را مشخص کرده است و از جمله آن وظايف تشكيل حکومت يا حفظ آن نيست بلكه اين امور عقلايي، عرفی و اجتماعی است. 🔹مردم مدینه وقتی دیدند که پيامبر(ص) فرد خوبي است و می‌تواند را خوب اداره کند و با مردم به خوبی رفتار می‌کند حکومت را به او بخشیدند، اما باید توجه داشته باشیم که اگر حكومت را به پیامبر(ص) نمي‌دادند و او حاکم نمي‌شد باز هم پیامبر بود و آن وظایفی را که خداوند برایش مشخص کرده بود بر عهده داشت. ✅ به طور كلي نمی‌توان گفت که حکومت و دین عين هم هستند بلکه این دو، دو چیز مختلف هستند كه بينشان عموم و خصوص من وجه است. قابل اجتماع و قابل افتراقند. برخي دين‌دارها حكومت داشتند مثل داود و سليمان و يوسف و محمد و علي عليهم السلام. و برخي دين‌داران حكومت نداشتند مانند ابراهيم و اسماعيل و نوح و...عليهم السلام و برخي حكومت داران هم دين نداشتند نظير فرعون و نمرود. 🔸پس کسی نگوید دین می‌گوید بده یا رأی نده، بلکه همانگونه که گفته شد حکومت امری و اجتماعی است و بايد با عقل و فهم آن را بررسي كرد نه با تعبد و فتوا. 🖋حجت الاسلام احمد عابديني جهت مطالعه ساير نظرات به لينك زير مراجعه نماييد http://B2n.ir/u01340 💫ادامه دارد @quranpuyan