eitaa logo
قران پویان
501 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
756 ویدیو
752 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن ارتباط با ادمین @farpuy
مشاهده در ایتا
دانلود
♻️ (ع) پیشوای امام حسین (ع) امام حسن (ع) در میان ما شیعیان غریب و ناشناخته مانده است تا آنجا که برخی از مردم می پندارند که امام حسین (ع) از برادر بزرگش امام حسن (ع) افضل و برتر بوده است. در حالی که عکس این سخن صحیح است، یعنی امام حسن (ع) (سبط اکبر) از امام حسین (ع) (سبط اصغر) افضل و برتر است، چنانچه در سخنان پیامبر (ص) دقت کنیم هر حدیثی که از پیامبر(ص) در حق امام حسین (ع) نقل شده، قبل از آن در حق امام حسن (ع) روایت شده است. حدیث اول: رسول خدا (ص) فرمود: اما حسن( ع) پسرم و فرزندم و از من است و نور چشمم و روشنی قلب من و میوه دلم است و اوست که سرور جوانان بهشت و حجت خدا بر مسلمانان است، فرمان او، فرمان من و سخن او، سخن من است، هر کس از او پیروی کند، از من خواهد بود و هر کس با او مخالفت کند، از من نخواهد بود». أمالی شیخ صدوق/ ۱۷۶، مجلس ۲۴ (۲). حدیث دوم: امیرالمؤمنین در وصیتی که به امام حسن(ع) نوشته است می فرماید: «تو را بخشی از خودم، بلکه همه هستی ام یافتم، تا آنجا که گویی اگر آسیبی به تو برسد، به من رسیده و اگر مرگ تو را دریابد، مرا دریافته است». نهج البلاغه، نامه ۳۱. حدیث سوم: از امام حسین(ع) است که شب عاشورا به خواهرش زینب کبری در ضمن سخن بلندی گفت: «... وَ اَخی خَیرٌ مِنّی، برادرم از من برتر بود». تاریخ طبری ۵/۴۲۱ به نقل از: ابی مخنف و به روایت از امام سجاد(ع) ، شیخ مفید، الارشاد ۲/۹۴. حدیث چهارم: از هشام بن سالم روایت است که گفت: به امام جعفر صادق(ع) گفتم: امام حسن برتر است یا امام حسین؟ حضرت صادق(ع) در پاسخ فرمود: امام حسن برتر از امام حسین است». کمال الدین و تمام النعمۀ، شیخ صدوق، ۴۱۶ ، باب۴۰ ، حدیث۹. در ادامه همین حدیث است که راوی می پرسد اگر چنین است که می فرمایید پس چرا امام های بعدی از نسل امام حسین(ع) هستند، ولی از نسل امام حسن(ع) نیستند و امام صادق(ع) پاسخ می دهد که خداوند متعال خواسته است همان کاری را با امام حسن و امام حسین بکند که پیشتر با دو پیغمبر خویش حضرت موسی و حضرت هارون کرده بود، با اینکه حضرت موسی از حضرت هارون برتر بود، ولی پیامبران بعدی را خدا از نسل حضرت هارون قرار داد و از نسل حضرت موسی قرار نداد. حدیث پنجم: به روایت مفضل امام صادق(ع) به طریق پدرش امام باقر(ع) از پدر بزرگش امام سجاد(ع) نقل می کند که فرمود: امام حسن(ع) در زمان خودش عابدترین و زاهدترین و برترین مردم بود». 📚علامه مجلسی، بحارالانوار ۴۳/۳۳۱، باب ۱۶، حدیث اول، به نقل از: أمالی شیخ صدوق. https://telegram.me/quranpuyan
♻️ (ع) پیشوای امام حسین (ع) امام حسن (ع) در میان ما شیعیان غریب و ناشناخته مانده است تا آنجا که برخی از مردم می پندارند که امام حسین (ع) از برادر بزرگش امام حسن (ع) افضل و برتر بوده است. در حالی که عکس این سخن صحیح است، یعنی امام حسن (ع) (سبط اکبر) از امام حسین (ع) (سبط اصغر) افضل و برتر است، چنانچه در سخنان پیامبر (ص) دقت کنیم هر حدیثی که از پیامبر(ص) در حق امام حسین (ع) نقل شده، قبل از آن در حق امام حسن (ع) روایت شده است. حدیث اول: رسول خدا (ص) فرمود: اما حسن( ع) پسرم و فرزندم و از من است و نور چشمم و روشنی قلب من و میوه دلم است و اوست که سرور جوانان بهشت و حجت خدا بر مسلمانان است، فرمان او، فرمان من و سخن او، سخن من است، هر کس از او پیروی کند، از من خواهد بود و هر کس با او مخالفت کند، از من نخواهد بود». أمالی شیخ صدوق/ ۱۷۶، مجلس ۲۴ (۲). حدیث دوم: امیرالمؤمنین در وصیتی که به امام حسن(ع) نوشته است می فرماید: «تو را بخشی از خودم، بلکه همه هستی ام یافتم، تا آنجا که گویی اگر آسیبی به تو برسد، به من رسیده و اگر مرگ تو را دریابد، مرا دریافته است». نهج البلاغه، نامه ۳۱. حدیث سوم: از امام حسین(ع) است که شب عاشورا به خواهرش زینب کبری در ضمن سخن بلندی گفت: «... وَ اَخی خَیرٌ مِنّی، برادرم از من برتر بود». تاریخ طبری ۵/۴۲۱ به نقل از: ابی مخنف و به روایت از امام سجاد(ع) ، شیخ مفید، الارشاد ۲/۹۴. حدیث چهارم: از هشام بن سالم روایت است که گفت: به امام جعفر صادق(ع) گفتم: امام حسن برتر است یا امام حسین؟ حضرت صادق(ع) در پاسخ فرمود: امام حسن برتر از امام حسین است». کمال الدین و تمام النعمۀ، شیخ صدوق، ۴۱۶ ، باب۴۰ ، حدیث۹. در ادامه همین حدیث است که راوی می پرسد اگر چنین است که می فرمایید پس چرا امام های بعدی از نسل امام حسین(ع) هستند، ولی از نسل امام حسن(ع) نیستند و امام صادق(ع) پاسخ می دهد که خداوند متعال خواسته است همان کاری را با امام حسن و امام حسین بکند که پیشتر با دو پیغمبر خویش حضرت موسی و حضرت هارون کرده بود، با اینکه حضرت موسی از حضرت هارون برتر بود، ولی پیامبران بعدی را خدا از نسل حضرت هارون قرار داد و از نسل حضرت موسی قرار نداد. حدیث پنجم: به روایت مفضل امام صادق(ع) به طریق پدرش امام باقر(ع) از پدر بزرگش امام سجاد(ع) نقل می کند که فرمود: امام حسن(ع) در زمان خودش عابدترین و زاهدترین و برترین مردم بود». 📚علامه مجلسی، بحارالانوار ۴۳/۳۳۱، باب ۱۶، حدیث اول، به نقل از: أمالی شیخ صدوق. https://eitaa.com/quranpuyan
💐🌸 درسی از (ع) 💮💢 پس از شهادت امام علی، مردم در کوفه با امام حسن بیعت کردند. شش ماه نگذشته بود که ایشان با معاویه صلح کرد و همه حکومت را یکجا به او سپرد. همان معاویه ای که خون هزاران مسلمان را ریخته بود و به قدرت طلبی و فساد، شهرت داشت. همان معاویه ای که سردسته تبهکاران بود. ♦️👈برخی یاران تندروی اعتراض‌های شدیدی به ایشان کردند و آن بزرگوار را ذلیل کننده مسلمانان دانستند! امام، دلایل خود را برای صلح این‌گونه بیان کرد: 1⃣- خواستم خون و جان شیعیان حفظ شود(صدوق، علل الشرائع 212/1). 2⃣- خواستم مال و دارایی شما محفوظ بماند(همان 3⃣- برای جنگ، یاور و امکانات نداشتم(بحار147/46) 🌸امام، از جنگ نمی‌ترسید و برای حفظ جان خود تلاش نمی‌کرد، ولی دارایی و خون مردم را در نظر می‌گرفت. ❇️سیره امام حسن نشان می‌دهد که جنگ یا صلح، هیچ‌کدام اصل نیستند، بلکه باید شرایط را سنجید. آیا در جنگ‌هایی که این سال‌ها کرده‌ایم، به مذاکره سیاسی و دیپلماسی و حفظ اموال مردم و فقر و بیچارگی‌شان، توجه کرده‌ایم؟ 💢🔺ما معمولا وقتی تن به مذاکره می‌دهیم که در بن‌بست کامل قرار گرفته باشیم. 🖌حجت الاسلام نقویان @quranpuyan
🏝 : شاهدی بر اهمیت صلح، جان و در اسلام امام حسن(ع) هم مظلوم واقع شده‌اند. واقعا ناراحت کننده است که حرکت انسانی و صلح طلبانه ایشان که می‌تواند بسیار الهام بخش باشد تا این اندازه در حاشیه قرار گرفته است؛ 👈در اسلام صلح کردن نیاز به دلیل ندارد 👈این استاد حقوق دانشگاه شهید بهشتی، ادامه داد: در اسلام آن طور که می‌فهمیم صلح، اصل است و جنگ نیاز به دلیل دارد. همان‌طور که محاکمه و مجازات کردن نیاز به دلیل دارد و اگر دلیلی نداشته باشیم نمی‌توانیم کسی را محاکمه و مجازات کنیم. در موضوع جنگ هم همین گونه است. 🔶 در برخی از کتاب‌های فقهی مثل «کتاب » اصل را بر جنگ مسلمانان با غیر مسلمانان قرار می‌دهند. واقعا کتاب جهاد نیازمند به بازنگری است، کتاب جهاد در فقه کنونی اصل را برجنگ مسلمانان با غیرمسلمانان قرار می‌دهد و برای برقراری صلح مدت و محدودیت تعیین می‌کند. این در حالیست که قرآن مجید صلح را هم در ساحت روابط خانوادگی و خصوصی و هم در ساحت روابط اجتماعی به عنوان اصل مرجع و محوری مطرح می‌کند. 🏝اگر طرف مقابل بال تواضع برای گشود شما هم صلح او را بپذیرید قرآن می‌فرماید: برای مقابله با دشمنان تجهیز قوا کنید و قوی باشید ولی در ادامه تاکید می‌کند که اگر طرف مقابل بال تواضع برای صلح گشود شما هم صلح او را بپذیرید؛ به همین دلیل است که صلح امام حسن(ع) هیچ دلیلی نمی‌خواهد. چطور (ع) می‌توانست از پذیرش صلح استنکاف ‌کند در حالی که به هر حال طرف مقابل آن را پیشنهاد داده بود؛ گرچه در آن زمان هم مانند امروز افراد تندرو نه تنها امام حسن(ع) را برای پذیرش صلح زخم زبان زدند بلکه برخی او را با شمشیر مجروح کردند و اعتراض می‌کردند که تو چگونه با یک کافر صلح می‌کنی. 🔷برابر مفاد این پیمان آنچه امام با معاویه درباره آن توافق کرد این بود که امام حسن(ع) که الان به حق و بر پایه و رضایت جمع زیادی از مسلمانان رهبری جامعه اسلامی را در دست دارد، این امر را واگذار می‌کند، بر این مبنا که معاویه در خلافت و امامت به سنت پیغمبر عمل کند. معاویه حق ندارد این عهد و خلافت را بعد از خودش به کس دیگری واگذار کند. بیعتی که از امام حسین(ع) می‌خواستند تحمیلی بود و ایشان نمی‌خواست زیر بار برود؛ متن هم هماهنگ با آرمان امام حسین(ع) و مبارزه با بیعت تحمیلی است. در صلح‌نامه ابتدا عمل به کتاب خداوند مورد تاکید قرار گرفته است. سپس اینکه معاویه نباید خلافت را موروثی کند و مردم را از حق تعیین سرنوشت محروم نماید. برابر مفاد این پیمان، امر امت باید با و مردم‌سالاری باشد و در نهایت مساله امنیت شهروندان در این پیمان به شدت مورد تاکید قرار گرفته است. دغدغه امام(ع) همه انسانها و نه تنها شیعیان و موالیان بوده است. برابر این پیمان جان، مال و فرزندان مردم در هر کجا که باشند باید در امنیت باشد. می‌بینیم که این پیمان بر ارزش‌ها و مسایل مهم و انسانی تاکید دارد. خداوند به انسان‌ها جان داده در دنیا زندگی کنند؛ «جان» در نظام ارزشی اسلام چیزی نیست که بتوان به آسانی از آن گذشت. یک ارزش بنیادین است که هم مسلمان و هم رهبران دینی باید برای پاسداشت آن بکوشد. 👈وقتی در تزاحم با صلح قرار می‌گیرد، مقدم می‌شود در دستگاه فکری اسلام عدالت بسیار مهم است؛ اما وقتی عدالت در تزاحم با صلح قرار می‌گیرد، صلح مقدم می‌شود. متاسفانه ما صلح را که اسلام نه فقط در ساحت روابط شخصی بلکه در ساحت روابط اجتماعی هم مطرح می‌کند، به معاملی محدود کرده‌ایم. این در حالیست که صلح باید در گستره وسیع و در سطح روابط میان ملل و ادیان گوناگون مطرح شود. 👈 شاهد مثال از سیره ائمه(ع) می‌آورم؛ در جریان جنگ جمل افراد زیادی دستگیر شدند و یاران حضرت امیر(ع) گفتند: هر یک از این افراد مرتکب جنایاتی علیه ما شده‌اند؛ دست و پا بریده‌اند و… آنها را قصاص کنید. 🌴 امام(ع) پاسخ دادند اگر بخواهم به قصاص رو بیاورم میان این امت نمی‌شود. ✒️حجت الاسلام دکتر نوبهار 💻 نقل از وب سایت شبکه اجتهاد. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💐ماه رحمت، سفره اش گسترده شد زنده از فيضش جهان مرده شد آسمان پرگشتـه از شـادي و شـور آمده از لطف حق ميلاد نور 💐ولادت مجتبی (ع) مبارک💐 @quranpuyan
در و 💐🌴از (ع) درباره و پرسیده می‌شود و آن حضرت می‌فرماید: «مروت و جوانمردی، حفظ دین و عزت نفس و نرمش و مداومت بر نیکی و احسان و ادا کردن حقوق و دوستی با مردم است» (تحف‌العقول، ص 225). آن حضرت در حدیثی دیگر می‌فرماید: «جوانمردی، حفظ دین، و گرامی‌داشتن نفس و مهربان بودن و انجام درست امور و اداء حقوق می‌باشد» 📚 (جواد قیومی، صحیفه الحسن، ص 340) 👈و می‌فرماید: «جوانمردی، توجه کامل به و و می‌باشد» (همان). پیامبر خدا (ص) این سخن را به‌گونه‌ای اندکی متفاوت بیان می‌فرماید: 🍃«هر کس با مردم ت داشته‌باشد و بر آنان نکند و با آنان سخن گوید و دروغ نگوید و به آنان وعده دهد و وفا کند از کسانی است که جوانمردی‌اش به کمال رسیده و دادگری‌اش آشکار گردیده و برادری با او واجب است و غیبتش حرام است 📚(نهج‌الفصاحه، ص 165). 🔸امام‌علی (ع) کمال جوانمردی را به دو چیز می‌داند: «با و که جوانمردی به کمال می‌رسد»، «با صدق و راستی است که مردانگی کامل می‌شود» 📚(غررالحکم، ح 4201 و 4224). 🖌اینها سخنان امام مجتبی (ع) درباره و بود. اما آن حضرت در طول زندگی به بالاترین معنا اصول جوانمردی را رعایت کرده که اوج آن تصمیمی تاریخی است که گرفته است. 📌 آن حضرت حکومتی را که حق اوست رها می‌کند و به تن می‌دهد که به ظاهر بدنامی برای او در پی دارد به‌گونه‌ای که برخی از یاران او در جمع او را «خوارکننده مؤمنان» خطاب می‌کنند. 📌اما آن حضرت از حکومت می‌گذرد و توهین و دشنام را به جان می‌خرد تا در برهه‌ای خاص بهترین تصمیم را برای مردم گرفته باشد. او در واقع مردم و کشور و دین را فدای حکومت و قدرت خویش نمی‌کند بلکه همه وجود خویش را فدا می‌کند و در واقع به بد تن می‌دهد تا از بدتر و فاجعه‌ای بزرگ پیشگیری کند. 📌پس از اینکه امام (ع) به صلح با معاویه تن می‌دهد، معاویه از آن حضرت می‌خواهد که در میان مردم سخن بگوید و صلح و بیعت خود را اعلام کند. امام می‌پذیرد و خطبه‌ای می‌خواند و پس از حمد خدا و درود بر پیامبر او می‌فرماید: 👈👈«ای مردم! زیرک‌ترین زیرکی‌ها، تقوا و پرهیزگاری است و احمقانه‌ترین بی‌خردی، فجور و گناه است... ⭕️معاویه با من در مورد حقی منازعه می‌کند که آن حق من است و نه او، و من مصلحت امت و پایان یافتن و را در نظر گرفتم، و شما با من بیعت کرده‌بودید که با هر که کنم صلح و با هر که بجنگم بجنگید. من به این عقیده رسیده‌ام که با معاویه سازش کنم و خط جنگ بین خود و او را پایان دهم، و با او نمودم و دیدم که جلوگیری از خونریزی بهتر از ریختن آن است، و قصدم از این کار و بقای شماست» 📚(صحیفه الحسن، ص 195). 😔این فدا کردن زندگی و آبروی خویش برای و ملت است و این اوج مروت و جوانمردی است. آن کس که شعارهای توخالی می‌دهد و پرخاشگری می‌کند، ضرورتاً قهرمان و شجاع و جوانمرد نیست. شعارهایی که خود شعاردهنده هزینه‌اش را نمی‌پردازد بلکه ملت و مملکت باید هزینه سنگین آن را بپردازند. و غیور آن کس نیست که می‌گوید من آن هستم که با دشمنان این‌گونه سخن گفتم و با سخن خود بر دهان آنان کوبیدم. این‌چنین سخن گفتن هیچ شجاعتی نمی‌خواهد. و غیور و جوانمرد حاکمی است که همه‌جا و همه وقت مصلحت ملک و ملت را در نظر می‌گیرد و هر جا لازم باشد در این راه از آبرو و حیثیت خود مایه می‌گذارد. 🌴آری! مجتبی جوانمرد بود و شجاع و غیور و پرهیزگار؛ کسی که هیچ‌چیز را برای خود نمی‌خواست و قدرت و حکومت تا جایی برای او ارزش داشت که بتواند خدمتی کند و مصلحت دین و ملت در آن باشد. اما جایی که چسبیدن به این قدرت و حکومت مفسده‌ای بسیار بزرگ برای دین و مملکت و ملت دارد، آن حضرت، جوانمردانه، نه‌تنها از قدرت و شوکت می‌گذرد و انزوا می‌گزیند، بلکه آبروی خود را نیز در طبق اخلاص می‌گذارد. آن امام همام را به‌حق باید پیشوای جوانمردان خواند. 🖋🖋دکترعبدالرحیم سلیمانی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🟥سه نکته کوتاه از زبان مجتبی (ع) درباره " " ،بمناسبت 26 ربيع الاول سالروز صلح امام حسن ع 📍امام حسن(ع) در خطبه‌ای خطاب به مردم فرمودند:«مردم من با معاویه بر سر چیزی که اختلاف داشتم آن حق من بود، از حق خود به خاطر و و اموال شما گذشتم.» (شرح الاخبار ج۳ ص۱۰۵) 📍حُجر بن عَدی به امام حسن (ع) اعتراض می‌کند ؛ چرا صلح کردی؟ گران آمد بر حسن و از اين رو به او گفت :«تمايل را در صلح دیدم و اینکه از جنگ گریزانند ، من نخواستم آنان را به چیزی وادار کنم از آن چیزی که از آن دوری میکنند و روی برگردانند و آن جنگ و خون‌ریزی بود، لذا صلح کردم برای ابقاء و حفظ پيروان و شیعیان راستین. من چنین نتیجه گیری نمودم که جنگ را موکول به زمان دیگری کنم ، پس جنگ را به روز دیگری واگذار کردم. تکلیف انسان بر اساس اوامر الهی هر روز به گونه‌ای است که باید آن را مناسب انجام دهد.» (دينوری در «الأخبار الطِّوال» ص ۲۲۱) 📍آیا مردم به وظیفه خود عمل نکردند؟ پاسخ در کلام حضرت امام حسن (ع) در سخنرانی‌ شان در شهر «مدائن» که شرایط زمانه را توصیف می‌کند ، چنین است: «وقتی در جنگ صفین با سپاه شام می‌جنگیدیم، وضعیت شما اینگونه بود که شما مقدم بر دنیای تان بود، اما اکنون تان مقدم بر دین تان شده» (اسدالغابه ابن اثیر ج۲ ص۱۳) 🔰در اسلام نه جنگ اصالت دارد و نه صلح. درباره جنگ ، آمده است :«وَ قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقاتِلُونَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ‌. و در راه خدا با كسانى كه با شما مى‌جنگند...»[بقره/۱۹۰] و درباره صلح میفرماید:«وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ . و اگر ( دشمنان) به صلح تمايل داشتند، (تو نيز) تمايل نشان ده ...» [انفال/۶۱] 📍مهم به تعبیر شهید استاد مطهری "اسلام و است" اگر این بقاء اسلام و استیفای حقوق مسلمین در جنگ است ، آنجا باید ایستادگی و مقاومت نمود ، و اگر بقاء‌اسلام و حقوق مسلمین درصلح باشد باید آن را تمکین نمود . و البته پشتوانه افکار عمومی و حضور مردم در صحنه برای مقاومت و حتی جنگ تعیین کننده است و حق آنان است که گرایش خود را نمایان کنند گرچه ممکن است اشتباه هم بکنند. 📍باری ؛در پیش گرفتن هر نوع سیاست و جنگی و یا مذاکره و یا صلح ؛ مربوط به شرائط خودش میباشد و آن اثری که هر کدام میتواند داشته باشد. آنچه در مورد صلح امام حسن مجتبی (ع) از به صراحت از زبان خود حضرت صادر شده این است : "صلح ؛ درخواست مردم ، مصلحت ، حفظ خون و اموال مسلمین بوده". و این معیار ، آنچنان مشخص و گویاست که قابل توجیه نیست. 📝استاد هادی سروش کانالِ قرآن‌پویان تدبر در  قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❇️درسی از (ع) 🔹پس از شهادت امام علی، مردم در کوفه با امام حسن بیعت کردند. شش ماه نگذشته بود که ایشان با معاویه صلح کرد و همه حکومت را یکجا به او سپرد. همان معاویه ای که خون هزاران مسلمان را ریخته بود و به قدرت طلبی و فساد، شهرت داشت. همان معاویه ای که سردسته تبهکاران بود. 🔹برخی یاران تندروی اعتراض‌های شدیدی به ایشان کردند و آن بزرگوار را ذلیل کننده مسلمانان دانستند! امام، دلایل خود را برای صلح این‌گونه بیان کرد: 1⃣خواستم خون و جان شیعیان حفظ شود(صدوق، علل الشرائع 212/1). 2⃣خواستم مال و دارایی شما محفوظ بماند(همان 3⃣برای جنگ، یاور و امکانات نداشتم(بحار147/46) 👈امام، از جنگ نمی‌ترسید و برای حفظ جان خود تلاش نمی‌کرد، ولی دارایی و خون مردم را در نظر می‌گرفت. 🔹سیره امام حسن نشان می‌دهد که جنگ یا صلح، هیچ‌کدام اصل نیستند، بلکه باید شرایط را سنجید. آیا در جنگ‌هایی که این سال‌ها کرده‌ایم، به مذاکره سیاسی و دیپلماسی و حفظ اموال مردم و فقر و بیچارگی‌شان، توجه کرده‌ایم؟ 👈ما معمولا وقتی تن به مذاکره می‌دهیم که در بن‌بست کامل قرار گرفته باشیم. 📚حجت الاسلام نقویان کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
هدایت شده از قران پویان
💐ماه رحمت، سفره اش گسترده شد زنده از فيضش جهان مرده شد آسمان پرگشتـه از شـادي و شـور آمده از لطف حق ميلاد نور 💐ولادت مجتبی (ع) مبارک💐 @quranpuyan
❓چرا ، راه شهادت را انتخاب نكرد؟و با معاويه را پذيرفت و نقض هم نكرد؟ 🛑قسمت اول. ❇ و مرز باریکی دارند؛ هر جانبازی شهادت نیست؛ درباره «امام حسن(ع) و شهادت‌طلبی» این پرسش مطرح است: مگر امام نمی توانست در همان شرایط نامساعد اصحابش بایستد و مقاومت کند؟ اگر راه پیروزی دربرابر معاویه باز نبود، راه شهادت که باز بود. راه پیروزی نیاز به سپاه هماهنگ داشت، اما شهادت تنها نیازمند تصمیم امام حسن(ع) بود، همان گونه که امام حسین(ع) در شرایط فراهم نبودن پیروزی، شهادت را انتخاب کرد. 🔻شهادت‌طلبی در فرهنگ دین، ارزش است. اولیای الهی شیفته شهادت هستند و آن را بر مردن در بستر ترجیح می‌دهند. امام علی(ع): اگر هزار شمشیر بر من فرود آید، برایم دلپذیرتر از مردن در بستر است. امام حسن(ع) فرزند امام علی است که شیفته شهادت است و فرزند او، قاسم هم در کربلا شهادت را شیرین‌تر از عسل می‌داند. در این خانواده که همه مشتاق شهادتند، چرا امام حسن(ع) جانبازی نکرد؟ 👈در پاسخ باید گفت برای امام حسن نه تنها راه پیروزی مسدود بود، بلکه راه شهادت هم مسدود بود. اولی معلوم است: فرمانده سپاهشان عبیدالله بن عباس شب به دشمن پناهنده شد و بسیاری از یارانش به معاویه نامه نوشتند که اگر بخواهی، حسن بن علی را به تو تحویل می‌دهیم. اما امام نمی‌توانست خود را به دل دشمن بزند و شهید شود؟ شهادت طلبی چارچوب خاصی دارد که تنها در آن چارچوب معنای شهادت دارد، و الا شهادت نیست، هلاکت است و این دو مرز دقیقی دارند. گاهی اوقات پیروزی ممکن نیست و شهادت هم ممکن نیست. 🔴چه چیزی شهادت را «شهادت» می کند؟ قرآن میگوید خودتان را به هلاکت نیندازید، ما مجاز به نفله کردن جان نیستیم. مرز هلاکت و شهادت چیست؟ جایی جان دادن شهادت تلقی می‌شود که فلسفه معقولی از آن جانبازی پشتیبانی کند و هرجا این فلسفه معقول نباشد، جان باختن هلاکت است. 👈پس هرکس دعوت به جانبازی میکند الزاما دعوت به شهادت نیست. باید استدلال منطقی داشته باشد که چرا باید جان داد؟ صاحب جواهر که بزرگترین موسوعه فقهی شیعه را تالیف کرده گفته نهی از خود را به هلاکت انداختن، معنایش حرام بودن است. 🔻فقها در امر به معروف و نهی از منکر میگویند یک شرط اینست که خطری متوجه فرد نباشد، مگر در منکرهای بسیار بزرگ که اذیتی تحمل میکند. و الا در موارد معمول اگر خطر برای جان، مال و آبرو باشد، جواز امر بمعروف نیست و امام خمینی در تحریرالوسیله معتقدند این نهی از منکر حرام هم هست. 🔶اگر کسی بگوید فلان اقدام به رگ غیرت من برمیخورد، بعد کسی چاقویی به او بزند و بکشد، شما می‌گویید شهید امر به معروف و نهی از منکر شده، اما امام خمینی میگوید این خونش رفته و آدم جاهلی است که به وظیفه اش عمل نکرده است. 🔴مرز هلاکت و شهادت اینست! هر جانبازی شهادت نیست، صاحب جواهر میگوید: حب لقای الهی خوبست، اما در جایی که اقدام مشروع باشد، در کاری که مشروعیتش حتی مشکوک است، جان دادن شهادت نیست. البته گاهی طرح این مسایل در جامعه سخت است. 🚩شهادت امام حسین به جا و بموقع و حاوی برای بود. اما صرف روی حرف خود ایستادن ولو حرف حق، کافی نیست. باید مشخص شود خون دادن ما را به هدف منطقی نزدیک میکند، والا دعوت افراد به جانبازی، در جایی که هدف معقولی نیست، مشروعیت ندارد و راه شهادت مسدود است. 🎙استاد سروش محلاتي 💫ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❓چرا ، راه شهادت را انتخاب نكرد؟و با معاويه را پذيرفت و نقض هم نكرد؟ 🛑قسمت دوم 🔶برخی امام حسن را شبیه صلح پیامبر در می دانند، اما این دو صلح اصلا از یک جنس نیستند، صلح پیامبر ناشی از اختیار بود و صلح از اضطرار. صلح و عقب نشینی پیامبر براساس مصلحت سنجی سیاسی بود، اما امام مجتبی در شرایطی نبود که عقب نشینی کند و سال بعد برگردد. هر روز قدرت معاویه افزایش و قدرت امام حسن کاهش می یافت. در این راه کشته می دادند و هیچ دستاوردی نمی یافتند و در نهایت هم معاویه غلبه و همه شیعیان را قلع و قمع میکرد. 🔶در حدیبیه داد و ستد بود.. امام مجتبی امتیازی نمی توانست بگیرد. معاویه در صلحنامه نوشت به شیعیان کاری ندارم و امنیتشان را تامین میکنم. او بعدا از شام به کوفه آمد تا بیعت بگیرد، همانجا گفت همه شروط را زیر پا گذاشتم و به صلحنامه عمل نمیکنم. امام حسن هم از کوفه به مدینه رفت، چون چاره ای جز این نداشت. بعد از اینکه معاویه را پاره کرد، مگر امام نمی توانست مقابله به مثل کند؟ دستور قرآن هم اینست که اگر عهد شکستند، شما هم نقض کنید، پس چرا امام تا آخر عمر بر این پیمان ماند؟❓ 🔻سلیمان بن صرد خزاعی مشهو ر به رییس العراق، بعد از صلح امام حسن را «مذل المومنین» (خوارکننده مومنان) خطاب کرد و گفت: شما ۱۰۰ هزار نیروی مسلح داشتی و خانواده اینها هم بودند، چرا صلح کردی؟ اما حالا که معاویه نقض کرده، شما نقض کن. حکم بزن برای من تا والی کوفه از طرف معاویه را اخراج کنیم. 🔻 امام حق نقض متقابل داشت اما از حق خود گذشت، چون امکان مقابله نبود. ایستادگی مقابل یک طاغی مثل معاویه چه هزینه هایی بر نیروهای حق طلب تحمیل میکند و چگونه محاسبه می شود؟ گاهی یک افق روشن هست مثل حدیبیه که بعد از یک سال حل شد. اما وقتی افق روشن نیست و در آینده هم اتفاقی نمی افتد، چرا باید کرد؟ این نهایت گرایی امام مجتبی است. 🔴امام به سلیمان فرمود: میدانم شما خیرخواهید، اما من در این موضوع می بینم، نه غلبه. و من حق ندارم از طرف شما که آمادگی مقابله ندارید تصمیم بگیرم. آخر درباره تعبیر «مذل المومنین» گفتند: والله اگر شما ذلیل شوید و خفت سلطه معاویه را بپذیرید ترجیح دارد بر اینکه همه را از بگذراند و شیعه متلاشی شود. پس گاهی باید تحمل کرد و این بهتر است از متلاشی شدن جامعه و فرار از دشمن و مهاجرت. بگذارید آنها بیایند، ولی هویت و کیان جامعه حفظ شود. از سخنراني سالهاي قبل استاد 🎙محمدسروش‌محلاتی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛