eitaa logo
قران پویان
441 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
643 ویدیو
597 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵 و شهيدمطهری در مباحث و نهادهاي 🛑قسمت اول : یکی از امتیازات مطهری این بود که او نقد آسیب شناسانه نسبت به مباحث دینی داشت و بخصوص نهادهای دینی را با جرأت و شجاعت، آسیب شناسی می‌کرد. مثلا نقدهای او از نهاد مثل ، از عمیق ترین و جامع ترین و در عین حال صریح ترین نقدها در این موضوع است که مشابهی برای آن وجود ندارد. نگاه آسیب شناسانه او به حواشی نیز با نگاه‌های دیگر، کاملا متفاوت است. او هر چند با طرح این مباحث، هزینه سنگینی می‌پرداخت ولی حاضر نبود، رسالت عالمان راستین را کنار گذاشته و بر طبق ذائقه جاهلان مقدس نما سخن بگوید. با رفتن مطهری، روحانیونِ بنام، مشی او را ادامه ندادند و چشم را بر بسته و به توجیه روی آوردند. ❇آسیب شناسی و یک نمونه از نگاه آسیب شناسانه استاد شهید را در مواجهه او با امر به معروف و نهی از منکر می‌توان دید. در سال‌های پیش از انقلاب، روحانیون و متدینان، با آه و درد از عدم امر به معروف در جامعه شِکوه و فغان داشتند. کتاب با عنوان "دو از یاد رفته" منتشر می‌کردند و از این فریضه به عنوان واجب "فراموش شده" یاد می‌کردند. مطهری نیز هر چند از این بی اعتنایی، ناراحت بود ولی رویکرد او با دیگران متفاوت بود و از نهی از منکرهای "انجام گرفته" ، مانند نهی از منکرهای "انجام نگرفته" متاثر بود! در سال ۱۳۴۰ دوست صمیمی و دانشمندش دکتر ابراهیم آیتی درباره فریضه سخنرانی کرد و آن به عنوان "واجب فراموش شده" یاد کرد، پس از آن وقتی نوبت به سخنرانی استاد در آن جلسات رسید، به نقد نظر آیتی پرداخت که این فراموش شدگی بدلیل آن است که 👈" ما با رویکرد خودمان، مردم را از نهی از منکر کرده ایم و این اصل را فراموشاندیم! " و در توضیح خود اضافه کردند: چه و به نام نهی از منکر واقع نشد ! (ده گفتار) کدام عالم دینی را سراغ دارید که برای دل بسوزاند و در عین حال در سخنرانی عمومی و سپس در کتاب منتشر شده، از برخی نهی از منکرهای متشرعان به عنوان "جنایت" نام برده و به نمونه هایی از آن جنایات اشاره کند؟! مطهری به برخی از نهی از منکرهای دوره اخیر [قاجار] اشاره می‌کرد و از آنها به "هولناک و وحشتناک" تعبیر می‌نمود و خدا را شکر می‌کند که این نهی از منکرها [در دوره پهلوی] از بین رفته است! 🔻لطفا امر به معروف را ترک کنید آیت الله مطهری بقدری از حرکت‌های جاهلانه ای که بنام نهی از منکر انجام می‌شود ناراحت بود که می‌گفت: 💢"بهتر اینکه ما جاهلها امر به معروف و نهی از منکر نکنیم، چه منکرها که بنام امر بمعروف و نهی از منکر بوجود نیامده" (حماسه حسینی) او بجای آنکه مردم را تحریک به نهی از منکرهای جاهلانه و خودسرانه کند، به آنها هشدار می‌داد که چون معروف و منکر را نمی‌شناسند و روش صحیح آن را نمی‌دانند در این عرصه وارد نشوند: 💢"خیال کردیم برویم و امر به معروف و نهی از منکر کنیم؟! از شما می‌پرسم اصلا من و شما می‌فهمیم که امر به معروف و نهی از منکر چیست و چگونه باید انجام شود؟" به نظر استاد مطهری، ضرر و زیانی که از راه اجرای نهی از منکر برده ایم، از ترک نهی از منکر نبرده ایم. یعنی اگر ما نهی از منکر نکنیم، خسارت کمتری به دین و اخلاق وارد می‌شود! 👈ایشان روایتی از امیرالمؤمنین می‌خواند که خداوند کنندگان_فاسد و اهل منکر را لعن فرمود: لعن الله الامرین بالمعروف التارکین له، و سپس می‌گفت: " کسی صلاحیت امر بمعروف دارد که مراحل: ٱلتَّـٰٓئِبُونَ ٱلۡعَٰبِدُونَ ٱلۡحَٰمِدُونَ ٱلسَّـٰٓئِحُونَ ٱلرَّاكِعُونَ ٱلسَّـٰجِدُونَ را طی کرده باشد تا سپس نوبت به: ٱلأٓمِرُونَ بِٱلۡمَعروفِ وَٱلنَّاهُونَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ برسد و کسانی که العابدون نیستند و الحامدون نیستند و السائحون نیستند و الراکعون نیستند و این منازل را طی نکرده اند و می‌خواهند آمر به معروف باشند، خداوند آنان را لعنت می‌کند." 🖌استاد سروش محلاتي ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🔵 و شهيدمطهری در مباحث و نهادهاي 🛑قسمت دوم ❇آسیب شناسی و 🔻امر به معروف مطهری فقیهی برجسته بود ولی فقهش در محدوده تقلید از فقهای پیشین نبود. در فقه او، اجتهاد و استنباط در روایات خلاصه نمی‌شد. فقه مطهری جدای از عقلانیت نبود، لذا وقتی به امر به معروف تاکید می‌کرد، فقط آن را در قلمرو شیوه‌ها و روش‌های مورد تایید علوم اجتماعی، مشروع و مجاز می‌دانست. و در زمانی که به تعبیر خودش کسی "غیر از پند و بند" نهی از منکری نمی‌شناخت، می‌گفت: "روانشناسی و جامعه شناسی می‌خواهد تا انسان بفهمد که چگونه کند و تشخیص دهد منکر از کجا سرچشمه می‌گیرد؟" البته او اگر امروز بود، پاسخ اینگونه سوالاتش را دریافت می‌کرد که "سرچشمه منکر" معلوم است، نه روانشناسی می‌خواهد و نه جامعه شناسی، فقط یک چیز می‌خواهد و آن هم "دشمن شناسی" 🔻نطق و منطق مطهری در برابر مدعیان امر به معروف (که می‌گفتند: ما احتمال تاثیر می‌دهیم پس وظیفه داریم) این بود که: ⭕️"تو که نمی‌دانی راه امر به معروف چیست، تو که روانشناسی نمی‌دانی که برای نفوذ در بشر از چه راهی باید با روح او مواجه شد، تو که جامعه شناسی نمی‌دانی، حق نداری بگویی من می‌دهم و یا احتمال نمی‌دهم." مطهری چون حکیم بود، دین را تفسیر می‌کرد. در نگاه عقلانی او تاکید اسلام بر این فریضه، بمعنی صحه گذاشتن بر روش‌های خردمندانه و عقل پسند برای اصلاح فرد و جامعه است. او به کلمات فقهاء بسنده نمی‌کرد و به سخن حکماء نیز اعتنا داشت و از بوعلی سینا در اشارات را نقل می‌کرد که "امر بمعروف با و مداراست، نه با زور و : العارف ....اذا امر بالمعروف امر برفق ناصح لا بعنف معیر." 🔻نگاه تاریخی : چگونگي تغيير جهت نهي از منكر از اصحاب قدرت به صاحبان فضيلت در تحلیل همه جانبه و بحث‌های آسیب شناسانه استاد مطهری، آگاهی‌های تاریخی او نیز سهم وافری داشت. اینکه چگونه خوارج این فریضه را ریل عقلانیت خارج گردند و یا عباسیان عنصر اساسی نقد قدرت را آن گرفتند و تا دوره اخیر که آن را به امور جزئی محدود ساختند و اختیار مباحات را هم از مردم سلب کردند، در بررسی تاریخی مطهری دیده می‌شود و همین آگاهی تاریخی است که او را نسبت به داعیه های نهی ازمنکر، هوشیار و حساس ساخته و متوجه خطرات پنهان می‌کند. او در بحث نشان می‌دهد که آنان به نهی از منکر بسیار اهمیت می‌دادند و از خطر نیز استقبال می‌کردند ولی ایراد کارشان این بود که اجرای این فریضه، تابع منطق نبوده و نابخردانه اقدام می‌کردند. ولی مطهری در این نقطه توقف نمی‌کند و به سراغ دنباله های خوارج می‌رود، کسانی که همان خُشک سری و بی فکری خوارج را دارند و به نتایج و پیامدهای نهی از منکر خود نمی‌اندیشند، ولی مانند خوارج شجاعت نهی از منکر در برابر اصحاب قدرت را ندارند. اینها بمراتب از خوارج دیروز خطرناک ترند زیرا آنها سراغ حاکمان می‌رفتند و اینها سراغ اصحاب فضیلت، آنها شمشیر بر فرق قدرتمندان می‌زدند و اینها با سلاح و اتهام، ارباب کمال و اخلاص را ساقط می‌کنند. سخن مطهری در باره این جریان چنین است: 🔻"، شمشیر پولادین را به کناری گذاشتند و از امربه معروف که برایشان خطر ایجاد می‌کرد، صرف نظر کردند و با شمشیر زبان به جان افتادند و هر صاحب فضیلتی را به نوعی متهم کردند." (جاذبه و دافعه علی ع) 🔻اینک در میان ما نیست ولی ایا و فکر او در میان ما زنده است؟ آیا امروز ما نیز مانند مطهری امر به معروف را می‌شناسیم و می‌شناسانیم؟ آیا نهاد امر به معروف در جامعه ما بر مبنای اندیشه مطهری شکل گرفته و عمل می‌کند؟ 👈امروز هر چند خلأ مطهری دردناک است ولی تاثر بیشتر آن است که این خلا را با شِبه مطهری ها پر کرده ایم. مصیبت بزرگ امروز ما این است اندیشه‌های متحجرانه بَدَلی، جای تفکر روشنگرانه مطهری را گرفته و مطهریِ امام در غربت و انزوا قرار داده است! 🎙استاد سروش محلاتي 💫ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🔵 و شهيدمطهری در مباحث و نهادهاي 🛑قسمت سوم: انتقادهاي تند استادمطهري از 🔻"بدون شک، یکی از ویژگی های مرحوم شهید مطهری، وی بود. بخشی از این شهامت، در انتقاد وی از بود، و در این باره فراوان گفت و نوشت. ایشان راه حل دینی برای جامعه قائل بود و طبعا می بایست بر اصلاح جامعه روحانیت اصرار می ورزید، چون آنها شرط اجرای درست این راه حل دینی بودند. مطهری که آمدنش به تهران به نوعی برای ، اخلاقیات حاکم بر حوزه و برخی از مناسبات موجود در سیستم جاری آن بود، در تهران، در جستجوی یافتن راهی تازه در تأثیرگذاری دین بر جامعه بود. به همین دلیل، همزمان با طرح انتقادهای جدی نسبت به ، تلاش می‌کرد روحانی نوگرایی باشد که به مشکلات فکری جدید توجه دارد. فضای آن دوره به گونه ای بود که هنوز تحرک جدی و مستقلی از روحانیون دیده نمی شد. به همین دلیل، مطهری در آن سال‌ها به عنوان یک فرد پیشرو و یک روشنفکر (در اینجا یعنی منتقد) دینی، منتقد روحانیت بود. بخشی از این انتقادها بعدها نیز ادامه یافت اما در این سال‌های اخیر به خصوص در برابر انتقادات تند شریعتی از روحانیت، به سختی از روحانیت دفاع کرد. 🖋در این زمینه، یادداشت های ایشان را از سال 1338 که در مجلد سیزدهم یادداشتهای ایشان آمده مرور می کنیم. ⭕️انتقادها تند است و باید اندیشید که چرا این مقدار تند مطرح شده است. استاد_مطهری در یک مورد، با اشاره به برخی از ، می‌گوید: 📌«از وقتی که برای روحانیت دربار درست شده (به تقلید جبابره و فراعنه و سلاطین زمان و دربار پاک که آن هم تقلیدی از جبابره است) همیشه دیدن رؤسای روحانی تمنای ریاست را در وجود طلاب بیدار می‌کند... همین وضع ریاست مآبی این آقایان است که را فاسد کرده است.» (يادداشتها ج13/ 89) 📌وی در جای دیگری از «روح » در علما سخن گفته و ضمن متهم کردن «سلاطین» که چنین شرایطی را برای آنان فراهم کردند، می‌افزاید: «تا کار به موضوع سهم امام و پیش نمازهای بیکار و تنبل کشید که هم خود عضو عاطل هستند و هم مانع و سد پیشرفت‌های دینی هستند» (13/ 50) 📌ایشان در جای دیگری از روحانیون به خاطر این که «با وسائل تبلیغاتی جدید مبارزه می‌کنند و از آنها احتراز می‌کنند و دربست آنها را در اختیار دشمن می‌گذارند» انتقاد کرده و می‌گوید: «روحانیین ما با سه چیز که رکن اساسی است مبارزه می‌کنند و آن را حرام می‌دانند: یکی اشغال مواضع حساس در اجتماع که آنها را وابسته به دولت می‌دانند، دوم داشتن تاکتیک و نقشه و می‌گویند نظم روحانیت در بی نظمی آن است، سوم استفاده از فرصت‌های جدید که آنها را بدعت می‌شمارند». (13/ 115) 📌آقای مطهری ضمن تأکید بر این که به منزله فرزندان انبیاء هستند که وارث عقیده و فکر و مبادی و اصول آنها هستند. از این که برخی «از ورّاث در صدد این هستند که بر سرمایه ارثی بیفزایند»‌ و همین‌ها هستند که آثار برجسته ای مانند کافی و فقیه و خلاف و مبسوط و اسفار و غیره را پدید آورده‌اند، به انتقاد از دسته ای دیگر می‌پردازد: «ولی بعضی از ورّاث هستند که کارشان فقط تلف کردن و مصرف کردن سرمایه اصلی پدر است و چشم دوخته اند به مابقی سرمایه پدر که کی آن را بخورند و تمام کنند و فکر آینده به کلی از دماغ آنها بیرون رفته». وی سپس ادامه می‌دهد: 👈«امروز روحانیین ما نسبت به سرمایه انسانی اسلامی همان حال را دارند. شما اگر به روحیه ملاهای تهران آشنا باشید می‌دانید که فقط چشمشان به چهار تا بازاری قدیمی است که تا کی این سرمایه ـ که با رفتن این نسل و پیدایش نسل‌های جوان رو به نقصان و تمام شدن است ـ تمام شود. بله همه علمای بزرگ و مراجع فقط چشمشان به سرمایه‌های موجود است که با رساله و تقلید آشنا هستند و هیچ توجه ندارند که آخر این سرمایه پدری که محصول زحمت‌های چند صد ساله کلینی‌ها و صدوق‌ها و علامه‌ها و خواجه نصیرها هستند، دارند از بین می‌روند».(13/ 170 و بنگرید: 248)" 🖋حجت الاسلام رسول جعفريان ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🔵 و شهيدمطهری در مباحث و نهادهاي 🛑قسمت چهارم: استادمطهري از (بخش دوم) 🔹"ایشان در جای دیگر برخی از را که به دین و روحانیت چسبیده و اگر کوچک ترین اقدامی علیه آنان شود، «آن را بهانه اقدام علیه دین و روحانیت قرار می‌دهند» و آنان را متهم به به و روحانیت می‌کنند، با تعابیر بسیار تندی سرزنش کرده و می‌نویسد: «وای به حال اجتماعی که ... واعظ و هادی‌های حقیقی ضعیف بشوند ولی انگل‌هایی از و ، چاق و دارای بهترین زندگی‌ها بشوند». (13/ 173) آقای مطهری با آوردن مثالی از والی خراسان و این که سر سفره وقتی دید آستین سیدی باز است و در خورشت می‌رود، به نوکرش گفت بیا و آستین آقا را ببند، از قول آن سید آورده است که گفت: «بستن آستین سید اهمیتی ندارد، اگر مردی دهنه آقا دربند را ببند که ترکمن‌ها نیایند و مال و ناموس مردم را نبرند»، آنگاه می‌افزاید: «بزرگان سیاسی و روحانی امروز ما حال همان والی را دارند، فقط بلدند که گلوی ضعفایی از رعایا و یا هم صنفان خود را بگیرند و بفشرند. اگر سیاسیون و رجال ما مَردند، جلوی نفوذ خارجی را بگیرند و اگر روحانیون ما مردند جلو نفوذ روز افزون و ریشه کن کننده بهایی را بگیرند». (13/ 180) 🔹استاد مطهری با اشاره به آنچه در اروپا در رابطه ی میان علم و دین گذشت و این که مردم از روحانیون خود خواستند تا بچه‌هایشان را از بی دینی نجات دهند و در عین حال جانبدار علم هم بودند و می‌گفتند که «حتما راهی در میان هست که هم راه علم باشد و هم راه دین» با اشاره به وضع موجود در ایران می‌گوید: 👈«تا وقتی که رابطه مسلمان با ملاها، رابطه و پابوسی و تحویل دادن و دست به سینه ایستادن باشد، کار مسلمانی درست نمی شود». (13/ 199 - 200) 📌ايشان از دقت فرنگی‌ها در امور فرهنگی یاد کرده و بی توجهی مسلمانان را از جمله در چاپ مغلوط قرآن و کتاب‌هایشان خاطرنشان کرده و در نهایت با توضیحی در باره این که به ظواهری مانند این که اگر عالمی بمیرد مردم می‌خواهند خودکشی کنند یا اگر آقای بروجردی به مشهد برود حاضرند یک میلیون تومان به پای ایشان بریزند، امّا به اصل دین و تعلیمات دین بی توجهند، عامل آن را چنین می‌دانند که 👈«قسمت مهم این تقصیرها به گردن ماست. اصول تربیت روحانی بر و طبقه سازی و استخدام احساسات مذهبی و عمل اسلامی مردم به نفع اشخاص و افراد و طبقه معینه است، نه بر تعظیم و توقیر و تحکیم اصول و مبانی. روحانیت از لحاظ طبقاتی، بی رنگی است و بی طبقگی، یعنی طبقه ای است برای ایجاد رابطه حسنه بین طبقات و برای از بین بردن مفاسد سایر طبقات، ولی در میان ما به صورت یک طبقه در آمده است. جانشین طبقه مترف و ظالم و شریک و سهیم و همکار و همگام با آنها، طبقه ای به نام و یا عرقچین به سر. باید دانست در اسلام طبقه حکم ندارد». (13/ 206 _ 208) 🔹آقای مطهری در جای دیگری از رواج برای گلایه کرده و می‌نویسد: «در جامعه ما رواج القاب مطنطن دولتی و روحانی، نشانه ای از شیوع و روح در میان ماست. پیشرفت سریعی که در یک قرن اخیر ما کرده ایم این است که بر افزوده ایم. یعنی سیر القاب در این دو سه قرن مساوی است با ده برابر ده قرن اول اسلامی. پس کی می‌گوید که ما پیشرفت نکرده ایم؟». (13/ 210) 🔹استاد مطهری در جای دیگری ضمن بحث از ارزش انتقاد و این که چه اندازه این مسأله اهمیت دارد، ضمن تأکید بر این که «یکی از نواقص بزرگ اجتماع اسلامی ما در اعصار گذشته و در عصر حاضر، وجود نداشتن انتقاد است»، به وجود چند خصلت منفی در میان «ما» اشاره می‌کند: «یکی و ، دیگری و نسبت به خداوندان زر و زور و به همین جهت ما القاب و آداب مخصوصی که باید گفت اصول ، خوب آموخته ایم و کمتر در ما روح حریت و آزادی و آزادمنشی وجود داشته است». سپس به این مورد اشاره می‌کند که «مثل جمله «بر حسب اراده ... آیت الله این مسجد ساخته شد» که در مسجد قم نوشته شده و تقلیدی است از سبک ». (13/ 211، 214) 🖋رسول جعفريان 💫ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🔵 و شهيدمطهری در مباحث و نهادهاي 🛑قسمت پنجم: استادمطهري از (بخش سوم) ✅استادمطهري در جای دیگری باز از این که بسیارشان صورت بی معناست، انتقاد می‌کند: 🔻«صورت بی معنا و ظاهر بی باطن و جوی خالی از آب فایده ندارد. تنها با نام گزاری قوام الشریعه و و رکن الدین و آیت الله و مروج الاحکام، دین درست نمی شود و دل‌ها سیراب نمی شود». وی سپس با اشاره به دیوی که انگشتر سلیمان را ربوده و جای او نشسته بود، از روحانیونی که لباس سلیمانی پوشیده اند و خاتم سلیمانی دزدیده و غصب کرده و به جای صالحان و زاهدان نشسته و فعل و عمل سلیمانی ندارند، انتقاد می‌کند. (13/ 245) 🔻و باز با اشاره به این القاب می‌نویسد:‌ «یک تناسب معکوسی است بین حجم نام‌ها و و عناوین و بین معنا و حقیقت... در میان فقهای اسلامی، تدریجاً از تنوع و وسعت دایره معنا کاسته شده، به طوری که منحصر شده به چند کتاب معین، ولی در عوض بر حجم الفاظ و حجة الاسلام و و امثال اینها افزوده شده است». (13/ 251) 🔻«در میان ما این خود نظامی است که ابلاغ حجت الاسلامی و صلاحیت پیشنمازی و صلاحیت منبر رفتن عبارت است از چند متر چلوار سفید، و البته هر اندازه ریش انبوه تر و درازتر و عصا مجلل تر و آراسته تر باشد و بالخصوص اگر مقرون بشود به مخصوص از قبیل منصور باشید، مؤید باشید، محفوظ باشید، اعزکم الله و هر اندازه در آهنگ این کلمات تمرین بیشتری شده باشد، ابلاغ بالابلندتری خواهیم داشت. اینها جانشین ابلاغ استادی و دانشیاری و پروفسوری و غیره در دنیای جدید است». (13/216) ✅ایشان که از سبک گرفتن و تأثیر منفی آن در برخی از موارد انتقاد دارد، می‌نویسد: 🔻«دین از ما مشتی گرده کرده در بعضی جاها (اشداء علی الکفار) می‌خواهد و در بعضی جاها دست دراز به ملاطفت و مهربانی می‌خواهد (رحماء بینهم...) ولی ما در عوض، دو دست دیگر به دو شکل دیگر دراز کرده ایم: یکی دستی که پشتش به سوی مردم و انگشت‌ها پایین افتاده برای بوسیدن دراز کرده ایم، و دیگری دستی که پشتش به طرف زمین و کفش نیمه باز برای گرفتن دراز کرده ایم. ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا؟». (13/ 261) در جای دیگری هم می‌نویسد: 🔻«به قول بعضی از گیرندگان سهم امام، این که ما می‌گیریم، مالیات بر ... است، نه مالیات بر دیانت و لهذا هر اندازه که ما بر و... بیفزاییم ازاین مالیات بهتر و بیشتر وصول می‌کنیم.» (13/ 401) ✅یک یا به تعبیری درخواست دیگر ایشان از هم این است که «مجتهدین باید به جریان آگاه باشند تا بتوانند خوب استنباط کنند، کما این که ما مکرر گفته ایم مسأله نجاست اهل کتاب نیز حکم سیاسی است نه حکم ذاتی». (13/ 261) ✅استاد فارغ از بحث‌های انتقادی که نسبت به موقعیت اجتماعی و دینی روحانیت دارد، از بی توجهی آنان به هم انتقاد کرده می‌نویسد که آنها از دو چیز وحشت دارند: «یکی است و دیگری ». مقصود وی بحث‌هایی که روی عدم حجیت ظواهر تأکید دارد. (13/ 252) 🖋رسول جعفریان کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛