🌐 درباره : 🛑قسمت بیست وچهارم. 💢پاسخ به نقدي بر : 👈اكنون كه نظر اسلام را در باره ی دانستید و معلوم شد مهر از نظر اسلام چه فلسفه ای دارد، خوب است سخن كسانی را كه به این قانون اسلامی انتقاد دارند نیز بشنوید. 🔶خانم منوچهریان در كتاب انتقاد بر قوانین اساسی و مدنی ایران در فصلی كه تحت عنوان «مهر» باز كرده اند چنین نوشته اند: «همچنانكه برای داشتن باغ یا خانه یا اسب یا استر، مرد باید مبلغی بپردازد، برای خریدن زن هم باید پولی از كیسه خرج كند. و همچنانكه بهای خانه و باغ و استر بر حسب بزرگی و كوچكی و زشتی و زیبایی و بهره و فایده متفاوت است، بهای زن هم بر حسب زشتی و زیبایی و پولداری و بی پولی او تفاوت می كند. قانونگذاران مهربان و جوانمرد ما قریب 12 ماده در باره ی قیمت زن نوشته اند و فلسفه ی آنان آن است كه اگر پول در میان نباشد رشته ی استوار زناشویی سخت سست و زود گسل می شود. » . مگر هر پولی كه كسی به كسی می دهد، می خواهد او را بخرد؟ ! پس باید رسم هدیه و بخشش و پیشكش را منسوخ كنند. ریشه ی قانون مهر كه در قانون مدنی آمده قرآن است. قرآن تصریح می كند كه مهر عنوانی جز عطیه و پیشكشی ندارد. بعلاوه، اسلام قوانین اقتصادی خود را آنچنان تنظیم كرده كه مرد حق هیچ گونه بهره برداری اقتصادی از زن ندارد. در این صورت چگونه می توان مهر را به عنوان قیمت زن یاد كرد؟ . 👈خانم منوچهریان می گویند: «اگر زن از نظر اقتصادی مانند مرد باشد، دیگر چه حاجت است كه ما برای او نفقه و كسوه و مهر قائل شویم؟ همچنانكه هیچ یك از این پیش بینی ها و محكم كاری ها در مورد مرد به میان نمی آید، در مورد زن هم آن وقت نباید وجود داشته باشد. » . اگر این سخن را خوب بشكافیم معنی اش این است: در دوره هایی كه برای زن حق مالكیت و استقلال اقتصادی قائل نبودند مهر و نفقه می توانست تا اندازه ای موجّه باشد، ولی اگر به زن استقلال اقتصادی داده شود (همچنانكه در اسلام این استقلال به زن داده شده) دیگر نفقه و مهر هیچ وجهی ندارد. ایشان گمان كرده اند كه فلسفه ی مهر صرفاً این است كه در مقابل سلب حقوق اقتصادی زن پولی به او برسد. 👈در صفحه ی 72 می گوید:«اگر ماده ی 1133 قانون مدنی كه مقرر می دارد: «مرد می تواند هر وقت كه بخواهد زن خود را طلاق دهد» اصلاح گردد و طلاق بسته به میل و هوس مرد نباشد، اساساً و مهر فلسفه ی وجودی خود را از دست خواهد داد. » . از آنچه تاكنون گفته ایم بی پایگی این سخنان روشن گشت. معلوم شد كه مهر، بها یا اجرت نیست و منطق عقلانی هم دارد. هم معلوم شد زن و مرد در احتیاج به یكدیگر وضع مساوی ندارند و خلقت، آنها را در دو وضع مختلف قرار داده است. از همه بی پایه تر اینكه فلسفه ی مهر را وثیقه ی مالی در مقابل حق طلاق برای مرد ذكر كرده است و مدعی است علت اینكه اسلام مهر را مقرر كرده است همین جهت است. 💢👈این گونه اشخاص باید پرسید: چرا اسلام حق طلاق را به مرد داد تا زن به وثیقه ی مالی احتیاج پیدا كند؟ بعلاوه، معنی این سخن این است: علت اینكه پیغمبر اكرم برای زنان خود مهر قرار می داد این بود كه می خواست به آنها در مقابل خودش وثیقه ی مالی بدهد، و علت اینكه در ازدواج علی و فاطمه برای فاطمه مهر قرار داد این بود كه می خواست برای فاطمه در مقابل علی یك وثیقه ی مالی و وسیله ی اطمینان فكری بگیرد. اگر اینچنین است، پس چرا پیغمبر اكرم زنان را توصیه كرد كه متقابلاً مهر خود را به شوهر ببخشند و برای این بخشش پاداشها ذكر كرد؟ بعلاوه، چرا توصیه كرد كه حتی الامكان مهر زنان زیاد نباشد؟ آیا جز این است كه از نظر پیغمبر اسلام هدیه ی زناشویی مرد به نام مهر، و بخشش مهر یا معادل آن از طرف زن به مرد موجب استحكام الفت و علقه ی زناشویی می شود؟ . 👈اگر نظر اسلام به این بود كه مهر یك وثیقه ی مالی باشد، چرا در كتاب آسمانی خود گفت: «وَ آتُوا اَلنِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ نِحْلَةً» ؛ چرا نگفت «وَ اتُو النِّساءَ صَدُقاتِهِنَّ وَثیقَةً» ؟ . گذشته از همه ی اینها، نویسنده ی مزبور پنداشته كه رسم مهر در صدر اسلام همین بوده كه امروز هست. معمول امروز این است كه مهر بیشتر جنبه ی ذمّه و عهده دارد؛ یعنی مرد مبلغی را طبق عقد و سند به عنوان به عهده می گیرد و زن معمولاً آن را مطالبه نمی كند مگر وقتی كه اختلاف و مشاجره ای به میان آید. 📚مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 212/211/210 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛