eitaa logo
قران پویان
441 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
643 ویدیو
597 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 درباره : 🛑قسمت سی وپنجم: در قران ⭕چرا اسلام را تحریم نكرد؟ در اینجا یك سؤال مهم پیش می آید و آن اینكه اگر طلاق تا این اندازه مبغوض است كه خداوند مرد اینكاره را دشمن می دارد، پس چرا اسلام طلاق را تحریم نكرده است؟ چه مانعی داشت كه اسلام طلاق را تحریم كند و فقط در موارد خاص و معینی آن را مجاز بشمارد؟ به و چون طلاق مشروط بود قهراً جنبه ی قضایی پیدا می كرد؛ هر وقت مردی می خواست زن خود را طلاق دهد مجبور بود اول دلیل خود را از نظر تحقق شرایط به محكمه عرضه بدارد، محكمه اگر دلایل او را كافی می دانست به او اجازه ی طلاق می داد و الاّ نه. اساساً معنی این جمله: «مبغوض ترین حلالها در نزد خدا طلاق است» چیست؟❓ 💢👈 و اساساً این چه منطقی است كه طلاق، حلال مبغوض است؟ اگر حلال است مبغوض بودن چه معنی دارد؟ و اگر مبغوض است چرا حلال شده است؟ اسلام از طرفی مرد طلاق دهنده را زیر نگاههای خشم آلود خود قرار می دهد، از او تنفر و بیزاری دارد، از طرف دیگر وقتی كه مرد می خواهد زن خود را طلاق دهد مانع قانونی در جلو او قرار نمی دهد، چرا؟ . 👈این پرسش بسیار بجاست. همه ی رازها در همین نكته نهفته است. راز اصلی مطلب این است كه زوجیت و زندگانی زناشویی یك علقه ی طبیعی است نه قراردادی، و قوانین خاصی در طبیعت برای او وضع شده است. این پیمان با همه ی پیمانهای دیگر اجتماعی از قبیل بیع و اجاره و صلح و رهن و وكالت و غیره این تفاوت را دارد كه آنها همه صرفاً یك سلسله قراردادهای اجتماعی هستند، طبیعت و غریزه در آنها دخالت ندارد و قانونی هم از نظر طبیعت و غریزه برای آنها وضع نشده است، بر خلاف پیمان ازدواج كه بر اساس یك خواهش طبیعی از طرفین كه به اصطلاح مكانیسم خاصی دارد باید تنظیم شود. از این رو اگر پیمان ازدواج مقررات خاصی دارد كه با سایر عقود و پیمانها متفاوت است نباید مورد تعجب واقع شود. 📚مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 260 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💠 درباره : 🛑قسمت سی وششم: در قران ⭕️ در مورد 👈یگانه قانون طبیعی در اجتماع مدنی قانون آزادی- مساوات است. تمام مقررات اجتماعی باید بر اساس دو اصل آزادی و مساوات تنظیم شود نه چیز دیگر، بر خلاف پیمان ازدواج كه در طبیعت جز اصلهای آزادی و مساوات قوانین دیگری نیز برای آن وضع شده است و چاره ای از رعایت و پیروی آن قوانین نیست. مانند ازدواج، قبل از هر قانون قراردادی در متن طبیعت دارای قانون است. همان طوری كه در آغاز كار و وسط كار یعنی در ازدواج باید رعایت قانون طبیعت بشود (ما قسمتهایی تحت عنوان خواستگاری و مهر و نفقه و مخصوصاً تحت عنوان تفاوتهای زن و مرد گفتیم) در طلاق نیز كه پایان كار است باید آن قوانین رعایت شود. سر به سر گذاشتن با طبیعت فایده ندارد. به قول الكسیس كارل: قوانین حیاتی و زیستی مانند قوانین ستارگان سخت و بیرحم و غیرقابل مقاومت است. 💞ازدواج وحدت و اتصال است و طلاق جدایی و انفصال. وقتی كه طبیعت پایه ی ازدواج را بر محبت و وحدت و همدلی قرار داده نه بر همكاری و رفاقت، وقتی كه طبیعت منظور خانوادگی را بر اساس مركزیت جنس ظریفتر و گردش جنس خشن تر به گرد او قرار داده است، خواه ناخواه جدایی و انفصال و ازهم پاشیدگی این كانون و متلاشی شدن این منظومه را نیز تابع مقررات خاصی قرار می دهد. 💢در مقاله ی 15 از یكی از دانشمندان نقل كردیم كه: 👈«پیمانی كه اساسش بر محبت و یگانگی است نه بر همكاری و رفاقت، قابل اجبار و الزام نیست. با زور و اجبار قانونی می توان دو نفر را ملزم ساخت كه با یكدیگر همكاری كنند و پیمان همكاری خود را بر اساس عدالت محترم بشمارند و سالیان دراز به همكاری خود ادامه دهند، اما ممكن نیست با زور و اجبار قانونی دو نفر را وادار كرد كه یكدیگر را دوست داشته باشند، نسبت به هم صمیمیت داشته باشند، برای یكدیگر فداكاری كنند، هر كدام از آنها سعادت دیگری را سعادت خود بداند. 👈اگر بخواهیم میان دو نفر به این شكل رابطه محفوظ بماند باید جز اجبار قانونی تدابیر عملی و اجتماعی دیگری به كار بریم. 💢مكانیسم طبیعی ازدواج كه اسلام قوانین خود را بر آن اساس وضع كرده این است كه زن در منظومه ی خانوادگی محبوب و محترم باشد. بنابراین اگر به عللی زن از این مقام خود سقوط كرد و شعله ی محبت مرد نسبت به او خاموش و مرد نسبت به او بی علاقه شد، پایه و ركن اساس خانوادگی خراب شده؛ یعنی یك اجتماع طبیعی به حكم طبیعت از هم پاشیده است. اسلام به چنین وضعی با نظر تأسف می نگرد، ولی پس از آن كه می بیند اساس طبیعی این ازدواج متلاشی شده است نمی تواند از لحاظ قانونی آن را یك امر باقی و زنده فرض كند. اسلام كوششها و تدابیر خاصی به كار می برد كه زندگی خانوادگی از لحاظ طبیعی باقی بماند؛ یعنی زن در مقام محبوبیت و مطلوبیت و مرد در مقام طلب و علاقه و حضور به خدمت باقی بماند. 💐توصیه های اسلام بر اینكه زن حتماً باید خود را برای شوهر خود بیاراید، هنرهای خود را در جلوه های تازه برای شوهر به ظهور برساند، رغبتهای جنسی او را اشباع كند و با پاسخ منفی دادن به تقاضاهای او در او ایجاد عقده و ناراحتی روحی نكند، و از آن طرف به مرد توصیه كرده به زن خود محبت و مهربانی كند، به او اظهار عشق و علاقه نماید، محبت خود را كتمان نكند، و همچنین توصیه های اسلام مبنی بر اینكه برخوردهای زنان و مردان در خارج از كادر زناشویی لزوماً و حتماً باید پاك و بی آلایش باشد، همه و همه برای این است كه اجتماعات خانوادگی از خطرات ازهم پاشیدگی مصون و محفوظ بمانند. 📚مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 262 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💠 درباره : 🛑قسمت سی وهفتم: در قران 🌐 در . ⭕️👈از نظر اسلام منتهای اهانت و تحقیر برای یك زن این است كه مرد بگوید من تو را دوست ندارم، از تو تنفر دارم، و آنگاه قانون بخواهد به زور و اجبار آن زن را در خانه ی آن مرد نگه دارد. قانون می تواند اجباراً زن را در خانه ی مرد نگه دارد ولی قادر نیست زن را در مقام خود در محیط زناشویی یعنی مقام محبوبیت و مركزیت نگهداری كند. قانون قادر است مرد را مجبور به نگهداری از زن و پرداخت نفقه و غیره بكند اما قادر نیست مرد را در مقام و مرتبه ی یك فداكار و به صورت یك نقطه ی «گردان» در گرد یك نقطه ی مركزی نگه دارد. 👈از این رو هر زمان كه شعله ی محبت و علاقه ی مرد خاموش شود ازدواج از نظر طبیعی مرده است. اینجا پرسش دیگری پیش می آید و آن اینكه اگر این شعله از ناحیه ی زن خاموش بشود چطور؟❓ آیا حیات خانوادگی با از میان رفتن علاقه ی زن به مرد باقی است یا از میان می رود؟ اگر باقی است، چه فرقی میان زن و مرد است كه سلب علاقه ی مرد موجب پایان حیات خانوادگی می شود و سلب علاقه ی زن موجب پایان این حیات نمی شود؟ و اگر با سلب علاقه ی زن نیز حیات خانوادگی پایان می یابد، پس در صورتی كه زن از مرد سلب علاقه كند باید ازدواج را پایان یافته تلقی كنیم و به زن هم مثل مرد حق طلاق بدهیم. جواب این است كه حیات خانوادگی وابسته است به علاقه ی طرفین نه یك طرف. تنها چیزی كه هست، روانشناسی زن و مرد در این جهت متفاوت است و ما در مقالات گذشته با استناد به تحقیقات دانشمندان آن را بیان كردیم. طبیعت، علایق زوجین را به این صورت قرار داده است كه زن را پاسخ دهنده به مرد قرار داده است. 💞👌علاقه و اصیل و پایدار زن همان است كه به صورت عكس العمل به علاقه و احترام یك مرد نسبت به او به وجود می آید. از این رو علاقه ی زن به مرد معلول علاقه ی مرد به زن و وابسته به اوست. طبیعت، كلید محبت طرفین را در اختیار مرد قرار داده است؛ مرد است كه اگر زن را دوست بدارد و نسبت به او وفادار بماند، زن نیز او را دوست می دارد و نسبت به او وفادار می ماند. ♦️♦️به طور قطع زن طبعاً از مرد وفادارتر است و بی وفایی زن عكس العمل بی وفایی مرد است. طبیعت، كلید فسخ طبیعی ازدواج را به دست مرد داده است؛ یعنی این مرد است كه با بی علاقگی و بی وفایی خود نسبت به زن او را نیز سرد و بی علاقه می كند، برخلاف زن كه بی علاقگی اگر از او شروع شود تأثیری در علاقه ی مرد ندارد بلكه احیاناً آن را تیزتر می كند. از این رو بی علاقگی مرد منجر به بی علاقگی طرفین می شود، ولی بی علاقگی زن منجر به بی علاقگی طرفین نمی شود. سردی و خاموشی علاقه ی مرد مرگ ازدواج و پایان حیات خانوادگی است اما سردی و خاموشی علاقه ی زن به مرد آن را به صورت مریضی نیمه جان در می آورد كه امید بهبود و شفا دارد. در صورتی كه بی علاقگی از زن شروع شود، مرد اگر عاقل و وفادار باشد می تواند با ابراز محبت و مهربانی علاقه ی زن را بازگردان البته این در صورتی است كه علت بی علاقگی زن فساد اخلاق و ستمگری مرد نباشد. اگر مرد، ستمگری آغاز كند و زن به خاطر ستمگری و اضرار مرد به او بی علاقه گردد، مطلب دیگری است 👈به هر حال تفاوت در این است كه مرد به شخص زن نیازمند است و زن به قلب مرد. حمایت و مهربانی قلبی مرد آنقدر برای زن ارزش دارد كه ازدواج بدون آن برای زن قابل تحمل نیست. 📚مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 263 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💠 درباره : 🛑قسمت سی و هشتم : در قران چرا اسلام طلاق را منع و حرام نکرد؟ 🌐💞 كه بر اساس بنا شده است. 🔻اكنون درست فكر كنید موجودی كه تا این اندازه به عواطف و علایق قلبی و حمایت و مهربانی موجود دیگر نیازمند است، همه چیز را با عواطف و مهربانی او می تواند تحمل كند، بدون عواطف و مهربانیهای او حتی فرزند برای او مفهوم درستی ندارد، موجودی كه به قلب و احساسات موجود دیگر نیازمند است نه تنها به وجود او، چگونه ممكن است با زور قانون او را به آن موجود دیگر كه نامش مرد است چسبانید؟ . آیا این اشتباه نیست كه ما از طرفی موجبات بلهوسی و بی علاقگی مردان را نسبت به همسرانشان فراهم كنیم و زمینه های هوسرانی را هر روز فراهمتر سازیم و آنگاه بخواهیم با زور قانون آنها را به مردان متصل كنیم و به اصطلاح به ریش مردان بچسبانیم؟ اسلام كاری كرده كه مرد عملاً زن را بخواهد و دوستدار او باشد. اسلام هرگز نخواسته كه به زور زن را به مرد بچسباند. به طور كلی هر جا كه پای علاقه و ارادت و اخلاص در میان باشد و این امور پایه و ركن كار محسوب شوند، جای اجبار قانونی نیست؛ ممكن است جای تأسف باشد ولی جای اجبار و الزام و اكراه نیست. 💢مثالی ذكر كنم: می دانیم كه در نماز جماعت عدالت امام و اعتقاد مأمومین به عدالت او شرط است. ارتباط و اجتماع امام و مأمومین ارتباط و اجتماعی است كه بر اساس عدالت امام و ارادت و علاقه و اخلاص مأمومین استوار شده است. قلب و احساسات ركن اساسی این ارتباط و اجتماع است. به همین دلیل این اجتماع و ارتباط اجباربردار و الزام بردار نیست؛ قانون نمی تواند ضامن بقا و ادامه ی آن باشد. 👈اگر مأمومین نسبت به امام جماعت خود بی علاقه گردند و اراده و اخلاصشان سلب گردد، این ارتباط و اجتماع طبعاً از هم پاشیده است، خواه سلب اراده و علاقه و اخلاص مأمومین از امام بجا باشد یا بیجا. فرضاً امام جماعت دارای عالیترین درجه ی عدالت و تقوا و صلاحیت باشد، نمی توان مأمومین را مجبور به اقتدا كرد. مضحك است اگر امام جماعتی به دادگستری عرض حال بدهد: چرا مردم به من ارادت ندارند؟ چرا مردم به من اعتقاد ندارند؟ و بالأخره چرا مردم به من اقتدا نمی كنند؟ بلكه منتهای اهانت به مقام یك امام جماعت این است كه مردم را با قوه ی جبریه به اقتداء به او وادار كنند. 👌 فریضه ی خانوادگی نیز درست مانند همان فریضه ی دینی و فریضه ی اجتماعی است. پس عمده این است كه بدانیم اسلام زندگی خانوادگی را یك اجتماع طبیعی می داند و برای این یك مكانیسم مخصوص تشخیص داده است و رعایت آن مكانیسم را لازم و غیرقابل تخلف دانسته است. 💢💢بزرگترین اعجاز اسلام، در تشخیص این مكانیسم است. من مانند این آفتاب عالمتاب روشن می بینم كه دنیای غرب درپرتو علم تدریجاً اصول اسلامی را در مقررات خانوادگی خواهد پذیرفت؛ و البته من 🔻🔻هرگز تعلیمات متین و نورانی اسلام را با آنچه به این نام در دست مردم است یكی نمی دانم 📚مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 267 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💠 درباره : 🛑قسمت سی و نهم : در قرآن. چرا را منع و حرام نکرد؟ ⭕آنچه را استوار می سازد بیش از است 👈آنچه دنیای غرب در حال حاضر خود را فریفته ی آن نشان می دهد «تساوی» است، غافل از آنكه مسأله ی تساوی را در چهارده قرن پیش اسلام حل كرده است. در مسائل خانوادگی كه نظام خاصی دارد چیزی بالاتر از «تساوی» وجود دارد. 💢طبیعت در اجتماع مدنی فقط قانون را وضع كرده و گذشته، ولی در اجتماع خانوادگی جز تساوی قوانین دیگری نیز وضع كرده است. تساوی به تنهایی كافی نیست كه روابط خانوادگی را تنظیم كند، سایر قوانین طبیعت را در اجتماع خانوادگی باید شناخت. 💢متأسفانه كلمه ی «تساوی» به واسطه ی تكرار و تلقین زیاد خاصیت اصلی خودش را از دست داده است. كمتر فكر می كنند كه مقصود از ، تساوی در است؛ خیال می كنند همین قدر كه مفهوم «تساوی» در یك موردی صدق كرد كار تمام است. به عقیده ی این ها، در گذشته مردها به زنها زور می گفتند اما امروز چون آنها نیز به مردها زور می گویند پس همه چیز درست شد زیرا تساوی در زورگویی برقرار شده است. در گذشته در حدود ده درصد ازدواجها از ناحیه ی مردها منجر به و جدایی می شد، اما حالا در بعضی نقاط جهان چهل درصد ازدواجها منجر به طلاق می شود و نیمی از این طلاقها را زنها به وجود می آورند، پس جشن بگیریم و شادی كنیم زیرا «تساوی» كامل حكمفرماست. در گذشته فقط مردها بودند كه به زنها خیانت می كردند، مردها بودند كه پابند عفت و تقوا نبودند؛ امروز بحمداللّه زنها نیز خیانت می كنند، پابند عفت و تقوا نیستند، چه از این بهتر؟ ! ♦♦این است كه به جای درمان دردهای بی پایان اجتماع و به جای اصلاح نقاط ضعف مردان و زنان و استوار ساختن كانون خانوادگی، روز به روز پایه ی كانون خانوادگی را سست تر و متزلزل تر می كنیم. در عوض رقص و پایكوبی می كنیم كه بحمداللّه هرچه هست به سوی تساوی می رویم، بلكه تدریجاً زنها در فساد و انحراف و قساوت و بیرحمی از مردان گوی سبقت می ربایند. 👈از آنچه گفته شد معلوم شد كه چرا اسلام با اینكه طلاق را مبغوض و منفور می داند مانع قانونی در جلو آن قرار نمی دهد. معلوم شد معنی چیست؛ چطور می شود یك چیز هم حلال باشد و هم بی نهایت منفور و مبغوض. اسلام انواع تدابیر اخلاقی و اجتماعی برای حفظ این كانون از خطر انحلال به كار برده است، برای جلوگیری از وقوع طلاق به هر وسیله ای متوسل شده و از هر سلاحی استفاده كرده است جز وسیله ی زور و سلاح قانون. اسلام با این جهت كه از زور و سلاح قانون برای جلوگیری مرد از طلاق استفاده شود و زن با زور قانون در خانه ی مرد بماند مخالف است؛ آن را با مقام و موقعی كه زن باید در محیط خانواده داشته باشد مغایر می داند، زیرا ركن اساسی زندگی خانوادگی احساسات و است و آن كس كه باید احساسات و عواطف زناشویی را دریافت و جذب كند تا بتواند به نوبه ی خود به فرزندان خود مهر و محبت بپاشد زن است. بی مهری شوهر و خاموش شدن شعله ی احساسات شوهری او نسبت به زن، محیط خانوادگی را سرد و تاریك می كند 📚مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 271 @quranpuyan
💠 درباره : 🛑قسمت چهلم : در قران اهمیت صلح و انصراف از طلاق در اسلام 🌐طبیعت با سایر صلحها جداست. 👈به طور قطع در میان زن و مرد باید برقرار باشد. اما صلح و سازشی كه در زندگی باید حكمفرما باشد با صلح و سازشی كه میان دو همكار، دو شریك، دو همسایه، دو دولت مجاور و هم مرز باید برقرار باشد تفاوت بسیار دارد. صلح و سازش در زندگی زناشویی نظیر صلح و سازشی است كه میان پدران و مادران با فرزندان باید برقرار باشد كه مساوی است با گذشت و فداكاری و علاقه مندی به سرنوشت یكدیگر و شكستن حصار دوگانگی و سعادت او را سعادت خود دانستن و بدبختی او را بدبختی خود دانستن، برخلاف صلح و سازش میان دو همكار یا دو شریك یا دو همسایه یا دو دولت مجاور. این گونه صلحها عبارت است از عدم تعرض و عدم تجاوز به حقوق یكدیگر. در میان دو دولت متخاصم «صلح مسلح» هم كافی است. اگر نیروی سومی دخالت كند و نوار مرزی دو كشور را اشغال كند و مانع تصادم نیروهای دو كشور شود، صلح برقرار شده است زیرا صلح سیاسی جز عدم تعرض و عدم تصادم مفهومی ندارد. اما صلح خانوادگی غیر از صلح سیاسی است. در صلح خانوادگی عدم تجاوز به حقوق یكدیگر كافی نیست، از صلح مسلح كاری ساخته نیست. چیزی بالاتر و اساسی تر ضرورت دارد؛ اتحاد و یگانگی و آمیخته شدن روحها باید تحقق پذیرد، همچنانكه در صلح و سازش میان پدران و فرزندان نیز چیزی بالاتر از عدم تعرض ضروری است. در اینجا ذكر دو مطلب لازم است: اسلام از هر عامل از طلاق استقبال می كند. 1. ممكن است بعضی افراد از گفته های پیش چنین نتیجه گیری كنند كه ما مدعی هستیم برای طلاق مرد هیچ گونه مانعی نباید به وجود آورد؛ همینكه مردی تصمیم به طلاق گرفت باید راه را از هر جهت به روی او باز گذاشت. خیر، چنین نیست. 👈آنچه ما در باره ی نظر اسلام گفتیم فقط این بود كه از زور و جبر قانون نباید به عنوان مانع در جلو مرد استفاده كرد. اسلام از هر چیزی كه مرد را از طلاق منصرف كند استقبال می كند. اسلام به هر حال یكی از اموری كه موجب انصراف مردان از طلاق می گردد لزوم حضور عدلین است اگر به صورت صحیحی عمل بشود. اسلام برای ازدواج كه آغاز پیمان است حضور عدلین را شرط ندانسته است زیرا نمی خواسته است عملاً موجبات تأخیر افتادن كار خیری را فراهم كند، ولی برای طلاق با اینكه پایان كار است حضور عدلین را شرط دانسته است. 💢🌐همچنین اسلام در مورد ازدواج عادت ماهانه ی زن را مانع وقوع عقد قرار نداده است اما آن را مانع وقوع طلاق قرار داده است، با اینكه- چنانكه می دانیم- عادت ماهانه ی زن چون مانع آمیزش زناشویی زن و مرد است با ازدواج مربوط می شود نه با طلاق كه فصل جدایی است و زن و مرد از آن به بعد با هم كاری ندارند. قاعدتاً می بایست اسلام اجرای صیغه ی ازدواج را در حال عادت ماهانه ی زن جایز نشمارد، زیرا ممكن است زن و مردی كه تازه به هم می رسند رعایت لزوم پرهیز در وقت عادت را نكنند برخلاف طلاق كه فصل جدایی است و عادت ماهانه در آن تأثیر ندارد. ولی اسلام از آنجا كه طرفدار «وصل» و مخالف «فصل» است، زمان عادت را مانع صحت طلاق قرار داده ولی مانع صحت عقد ازدواج قرار نداده است. در بعضی از مواقع سه ماه «تربّص» لازم است تا اجازه ی صیغه ی طلاق داده شود. بدیهی است اینهمه عایق و مانع ایجاد كردن به منظور این است كه در این مدت ناراحتیها و عصبانیتهایی كه موجب تصمیم به شده است از میان برود و زن و مرد به زندگی عادی خود برگردند. بعلاوه، آنجا كه كراهت از طرف مرد باشد و طلاق به صورت رجعی صورت گیرد، مدتی را به نام «عده» برای مرد مهلت قرار داده كه می تواند در آن مدت رجوع كند. 🌐اسلام به ملاحظه ی اینكه هزینه ی ازدواج و هزینه ی عده و نگهداری فرزندان را به عهده ی مرد گذاشته است، یك مانع عملی برای مرد تراشیده است. مردی كه بخواهد زن خود را طلاق دهد و زن دیگر بگیرد باید نفقه ی عده ی زن اول را بدهد، هزینه ی فرزندانی كه از او دارد بر عهده بگیرد، برای زن نو مهر قرار دهد و از نو زیر بار هزینه ی زندگی او و فرزندانی كه بعداً از او متولد می شود برود. 👈این امور بعلاوه ی مسؤولیت سرپرستی كودكان بی مادر، دورنمای وحشتناكی از برای مرد می سازد و خود به خود جلو تصمیم او را به طلاق می گیرد. مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 274 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💠 درباره : 🛑قسمت چهل ویکم : در قران اهمیت و انصراف از طلاق در اسلام 💢گذشته از همه ی اینها، اسلام آنجا كه بیم انحلال و از هم پاشیدگی كانون خانوادگی در میان باشد، لازم دانسته است كه تشكیل و برقرار گردد به این ترتیب كه یك نفر داور به نمایندگی از طرف مرد و یك نفر داور دیگر به نمایندگی از طرف زن برای رسیدگی و اصلاح معین می شوند. داوران منتهای كوشش خود را در باره ی آنها به عمل می آورند و اختلافات آنها را حل می كنند و احیاناً با مشورت قبلی با خود زن و مرد اگر جدایی میان آنها را اصلح تشخیص دادند آنها را از یكدیگر جدا می كنند. البته اگر در میان خاندان زوجین افرادی باشند كه صلاحیت حكمیت داشته باشند آنها نسبت به دیگران اولویت دارند. این نصّ قرآن كه در آیه ی 35 از سوره ی النساء می فرماید: 🌐♦وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَیْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها إِنْ یُرِیدا إِصْلاحاً یُوَفِّقِ اَللّهُ بَیْنَهُما إِنَّ اَللّهَ كانَ عَلِیماً خَبِیراً. . یعنی اگر بیم آن داشته باشید كه میان زن و شوهر شكاف و جدایی بیفتد، یك نفر داور از خاندان مرد و یك نفر داور از خاندان زن برانگیزید. اگر داوران نیت اصلاح داشته باشند خداوند میان آنها توافق ایجاد می كند.خداوند دانا و مطلع است. ♻ صاحب تفسیر كشّاف در تفسیر كلمه ی «حَكَم» می گوید: «اَیْ رَجُلاً مُقْنِعاً رَضِیّاً یَصْلُحُ لِحُكومَةِ الْعَدْلِ وَ الْاِصْلاحِ بَیْنَهُما» یعنی كسی كه به عنوان داور انتخاب می شود باید مورد اعتماد و دارای نفوذ كلام و منطق نافذ بوده باشد، پسندیده و شایسته برای داوری عادلانه و برای اصلاح باشد. سپس می گوید: علت اینكه در درجه ی اول باید داورها از میان خاندان زوج و زوجه انتخاب شوند این است كه نزدیكان زوجین از واقعیات جاری میان آنها باخبرترند، و هم علاقه ی آنها به اصلاح به واسطه ی خویشاوندی از بیگانه بیشتر است. بعلاوه، زوجین اسرار دل خود را در حضور خویشاوند بهتر از بیگانه آشكار می كنند. راجع به اینكه آیا تشكیل حكمیت واجب است یا مستحب، میان علما اختلاف است. محققین عقیده دارند این كار وظیفه ی حكومت است و واجب است. شهید ثانی در مسالك صریحاً فتوا می دهد كه مسأله ی داوری به ترتیبی كه كه گفته شد واجب و ضروری است و وظیفه ی حكّام است كه همواره این كار را بكنند. سید محمد رشیدرضا صاحب تفسیر المُنار پس از آن كه رأی می دهد كه تشكیل حكمیت واجب است، به اختلاف علمای اسلامی راجع به وجوب و استحباب این كار اشاره می كند و سپس می گوید: آنچه عملاً در میان مسلمین وجود ندارد، خود این كار و استفاده از مزایای بی پایان آن است. طلاقها مرتب صورت می گیرد و شقاقها و خلافها در خانه ها راه می یابد بدون آنكه از اصل حكمیت كه نص قرآن كریم است كوچكترین استفاده ای بشود. تمام نیروی علمای مسلمین صرف بحث و جدل در اطراف وجوب و استحباب این كار شده است.😞 كسی پیدا نشد كه بگوید بالأخره چه واجب و چه مستحب، چرا قدمی برای عملی شدن آن برنمی دارید؟ چرا همه ی نیروها صرف بحث و جدل می شود؟ اگر بناست عمل نشود و مردم از مزایای آن استفاده نكنند، چه فرق می كند كه واجب باشد یا مستحب؟ . ♦👈 غرض این است كه هر اقدامی كه سبب تأخیر اقدام زوج در تصمیم به بشود از نظر اسلام عمل صحیح و مطلوبی است. ♦ جامعه هر اندازه و به هر وسیله اقداماتی به عمل آورد كه تصمیمات ناشی از و غفلت عملی نشود، بجاست و مورد استقبال اسلام است. محاكم به عنوان نمایندگی از اجتماع می توانند متصدیان دفاتر طلاق را از اقدام به طلاق- تا وقتی محكمه عدم موفقیت خود را در ایجاد صلح و سازش میان زوجین به اطلاع آنها نرسانده است- منع كنند. محاكم كوشش خود را در ایجاد صلح و سازش میان زوجین به عمل می آورند و فقط هنگامی كه بر محكمه ثابت شد كه امكان صلح و سازش میان زوجین نیست، گواهی عدم امكان سازش صادر و به اطلاع صاحبان دفاتر می رساند. 📚مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 276 @quranpuyan
💠 درباره : 🛑قسمت چهل و دوم : در قران ناشی از نقش خاص مرد در مسأله ی عشق است نه از مالكیت او. 👈از اینجا شما می توانید به ارزش تبلیغات عناصر ضد اسلام پی ببرید. این عناصر گاهی می گویند: علت اینكه اسلام به مرد حق طلاق داده است این است كه زن را صاحب اراده و میل و آرزو نمی شناسد، او را در ردیف اشیاء می داند نه اشخاص، اسلام مرد را مالك زن می داند و طبعاً به حكم «اَلنّاسُ مُسَلَّطونَ عَلی اَمْوالِهِمْ» به او حق می دهد هر وقت بخواهد مملوك خود را رها كند. معلوم شد منطق اسلام مبتنی بر مالكیت مرد و مملوكیت زن نیست. معلوم شد منطق اسلام خیلی دقیقتر و عالیتر از سطح افكار این نویسندگان است. اسلام با شعاع وحی به نكات و رموزی در اساس و سازمان بنیان خانوادگی پی برده است كه علم پس از چهارده قرن خود را به آنها نزدیك می كند. ⭕️ برای زن به صورت حق ♦️در اینجا ذكر یك مطلب لازم است و آن اینكه همه ی سخنان ما در باره ی این بود كه طلاق به صورت یك حق طبیعی از مختصات مرد است. اما اینكه مرد می تواند به عنوان مطلقاً یا در موارد خاصی از طرف خود به زن حق طلاق بدهد، مطلب دیگری است كه هم در فقه اسلامی مورد قبول است و هم قانون مدنی ایران به آن تصریح كرده است. ضمناً برای اینكه مرد از توكیل خود صرف نظر نكند و این حق تفویضی را از زن سلب ننماید یعنی به صورت وكالت بلاعزل درآید، معمولاً این توكیل را به عنوان شرط ضمنی در یك عقد لازم قرار می دهند. به موجب این شرط، زن مطلقاً یا در موارد خاصی كه قبلاً معین شده است می تواند خود را مطلّقه نماید. 💢👈علیهذا از نظر فقه اسلامی زن حق به صورت طبیعی ندارد اما به صورت قراردادی یعنی به صورت شرط ضمن العقد می تواند داشته باشد. اینكه می گویند از نظر فقه اسلامی و قانون مدنی ایران طلاق حق یكجانبه است كه به مرد داده شده و از زن بكلی سلب شده، سخن صحیحی نیست. از نظر فقه اسلامی و هم از نظر قانون مدنی ایران، حق طلاق به صورت یك حق طبیعی برای زن وجود ندارد ولی به صورت یك حق قراردادی و تفویضی می تواند وجود داشته باشد. 📚مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 284 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💠 درباره : 🛑قسمت آخر : در قران. يا يا به ، شق سومي وجود ندارد. 👈خلاصه ی نظریه ی آیت اللّه حلّی، مقیم نجف اشرف در رساله ای به نام «حقوق الزوجیه» در آنچه مربوط به و امتناع مرد است این است: «ازدواج پیمان مقدسی است. در عین حال نوعی شركت میان دو انسان است و یك سلسله برای طرفین به وجود می آورد. تنها با انجام آن تعهدات است كه سعادت طرفین تأمین می گردد. 👌بعلاوه، سعادت اجتماع نیز بستگی دارد به سعادت آنها و انجام یافتن تعهدات آنها در برابر یكدیگر. حقوق عمده ی زوجه عبارت است از نفقه و كسوه، حق همخوابگی و زناشویی، حسن معاشرت اخلاقی. 👈 اگر مرد از انجام تعهدات خود نسبت به زن شانه خالی كند و از طلاق نیز خودداری كند، تكلیف زن چیست و چگونه باید با مرد مقابله شود؟ در اینجا دو راه فرض می شود: یكی اینكه حاكم شرعی حق دخالت داشته باشد و با اجرای طلاق كار را یكسره كند، دیگر اینكه نیز به نوبه ی خود از انجام تعهدات خود در برابر مرد خودداری نماید. 💢اما از نقطه نظر اول یعنی دخالت حاكم شرعی، ببینیم روی چه اصل و چه مجوزی در این گونه موارد حق دخالت دارد. قرآن كریم در سوره ی بقره چنین می فرماید: «اَلطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ. . . » [1] یعنی حق طلاق (و رجوع) دو نوبت بیش نیست. از آن پس یا و یا . و باز در سوره ی بقره می فرماید: «وَ إِذا طَلَّقْتُمُ اَلنِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ لا تُمْسِكُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ » [231بقره] یعنی هر گاه زنان را طلاق دادید و موقع عده ی آنها رسید، یا از آنها به خوبی نگهداری كنید و یا به خوبی جلوشان را باز بگذارید. مبادا برای اینكه به آنها ستم كنید آنها را به شكل زیان آوری نگهداری كنید. هر كه چنینب كند باید بداند كه به خویشتن ستم كرده است. 💢از این آیات یك اصل كلی استفاده می شود و آن اینكه هر مردی در زندگی خانوادگی یكی از دو راه را باید انتخاب كند: یا تمام حقوق و وظایف را به خوبی و شایستگی انجام دهد (امساك به معروف نگهداری به شایستگی) و یا علقه ی زوجیت را قطع و زن را رها نماید (تسریح به احسان رها كردن به نیكی) . شق سوم یعنی اینكه زن را طلاق ندهد و به خوبی و شایستگی هم از او نگهداری نكند، از نظر اسلام وجود ندارد. جمله ی «وَ لا تُمْسِكُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا» همان شق سوم را نفی می كند. 👈این آیات هرچند در مورد عده و رجوع و عدم رجوع مرد وارد شده اما اختصاص به این مورد ندارد؛ یك اصل كلی است و حقوق زوجیت را در همه وقت و همه حال بیان می كند؛ یعنی زوج به طور كلی در زندگی باید یكی از دو راه گذشته را انتخاب كند و راه سومی برایش وجود ندارد. دلیل ما بر این مطلب، گذشته از سیاق آیات این است كه ائمه ی اطهار به این آیات در غیر مورد عده نیز استدلال و استشهاد كرده اند، مثل اینكه امام باقر علیه السلام فرمود: ایلاكننده (یعنی كسی كه قسم می خورد كه با زن خود نزدیكی نكند) پس از چهار ماه اجباراً باید قسم خود را بشكند و كفاره بدهد و یا زن خود را طلاق دهد، زیرا خداوند می فرماید: «فَإِمْساكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ » . 💢حاكم شرعی آنجا كه مرد نه به وظایف زوجیت عمل می كند و نه می دهد باید زوج را احضار كند. اول به او تكلیف طلاق كند. اگر طلاق نداد خود حاكم طلاق می دهد. ♦️👈چنانكه ملاحظه فرمودید جمله ی «فَإِمْساكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ » یك اصل و قاعده ی كلی است كه قرآن كریم در چهارچوب آن، را مقرر داشته است. علیهذا اسلام به حكم این اصل و به خصوص به موجب تأكیدی كه با جمله ی «وَ لا تُمْسِكُوهُنَّ ضِراراً لِتَعْتَدُوا» فرموده است، به هیچ وجه اجازه نمی دهد كه مرد ازخدابی خبری از اختیارات خود سوء استفاده كند و زنی را نه به خاطر زندگی با او بلكه به خاطر درمضیقه قراردادن او و جلوگیری او از ازدواج با مرد دیگر در قید ازدواج نگه دارد. 📚مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 292 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🌺💐با سلام به مخاطبان عزیز 💮🔶فهرست ارايه شده در بخش در کانال قران پويان در سال 1400 بشرح زیر بوده است: علاقمندان جهت مطالعه هر یک از موضوعات می‌توانند، روی مربوطه کلیک نمایند.👇 🌐 پيامبران و امامان از منظر قران: ايا به هر غيبي دسترسي دارند؟ يا محدود است؟ 💮 در قرآن و روايات (25قسمت) 🌐ايا در زمينه مسايل مثل انتخابات هم بايد از و فقها كرد؟ ايا شركت در انتخابات، است؟ 💮 در قرآن، احسان به خویشان و اقوام . 🌐 کیست؟ آیا از نظر قرآن ،مرتد بايد اعدام شود؟جزاي مرتد از نظر قران چيست؟ 💮 و در قرآن. شامل مباحث👇👇 (🌸آیات در قرآن 💞آیات در قرآن 🌸فلسفه در قرآن 💞 و ٫تشریق در آیات قرآن 🌸 در آیات قرآن 💞تراشیدن سر و کردن در آیات قرآن 💞 حج در آیات قرآن) 🌐 💮توضيحاتي پيرامون ايه و آيه 🌐اشتباهات ما در موضوع 💮 مروری بر مسئولیت مردم، و تحلیل سکوت انها در ( ع) در منا 🌐 مروري برزندگی و اندیشه‌ها و اثار مرحوم علامه محمدرضا 💮آيا رواياتي كه در بيان شده، معتبر است؟ 🌐منظور از چيست؟ ايا بعضي روزها ذاتا، نحوست دارند؟ 🌐 ، نمونه‌ها، ریشه ها و واکنشها در 39قسمت 🌐،پديده 🌐مجازات : آيا اسلام با زنداني كردن مجرمان، موافق است يا مخالف؟ 🌐انديشه‌هاي را بهتر بشناسيم. 💮گفتگو با درباره‌ی‌ در قرآن 🌐نظر قران در خصوص و :ایا مردان میتوانند تا اختیار کنند؟ 💮 درباره : (شهيد استاد مطهري) که شامل مباحث زیر میباشد👇👇 احکام درقرآن : درقران در قران @quranpuyan
هدایت شده از قران پویان
🌺💐با سلام به مخاطبان عزیز 💮🔶فهرست ارايه شده در بخش در کانال قران پويان در سال 1400 بشرح زیر بوده است: علاقمندان جهت مطالعه هر یک از موضوعات می‌توانند، روی مربوطه کلیک نمایند.👇 🌐 پيامبران و امامان از منظر قران: ايا به هر غيبي دسترسي دارند؟ يا محدود است؟ 💮 در قرآن و روايات (25قسمت) 🌐ايا در زمينه مسايل مثل انتخابات هم بايد از و فقها كرد؟ ايا شركت در انتخابات، است؟ 💮 در قرآن، احسان به خویشان و اقوام . 🌐 کیست؟ آیا از نظر قرآن ،مرتد بايد اعدام شود؟جزاي مرتد از نظر قران چيست؟ 💮 و در قرآن. شامل مباحث👇👇 (🌸آیات در قرآن 💞آیات در قرآن 🌸فلسفه در قرآن 💞 و ٫تشریق در آیات قرآن 🌸 در آیات قرآن 💞تراشیدن سر و کردن در آیات قرآن 💞 حج در آیات قرآن) 🌐 💮توضيحاتي پيرامون ايه و آيه 🌐اشتباهات ما در موضوع 💮 مروری بر مسئولیت مردم، و تحلیل سکوت انها در ( ع) در منا 🌐 مروري برزندگی و اندیشه‌ها و اثار مرحوم علامه محمدرضا 💮آيا رواياتي كه در بيان شده، معتبر است؟ 🌐منظور از چيست؟ ايا بعضي روزها ذاتا، نحوست دارند؟ 🌐 ، نمونه‌ها، ریشه ها و واکنشها در 39قسمت 🌐،پديده 🌐مجازات : آيا اسلام با زنداني كردن مجرمان، موافق است يا مخالف؟ 🌐انديشه‌هاي را بهتر بشناسيم. 💮گفتگو با درباره‌ی‌ در قرآن 🌐نظر قران در خصوص و :ایا مردان میتوانند تا اختیار کنند؟ 💮 درباره : (شهيد استاد مطهري) که شامل مباحث زیر میباشد👇👇 احکام درقرآن : درقران در قران @quranpuyan