eitaa logo
قران پویان
443 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
645 ویدیو
599 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسش و قرآنی ❓❓❓❓❓❓❓❓ سوال این است👇👇 ✅آیا که به در می آیند بر میشوند و با آنها اشکال ندارد - آيا با ميتوان شد؟ 🔶پاسخ چهارم تفسیر المیزان در این ایه،ما ملکت ایمانکم را به کل کنیزان تفسیر کرده است . "راههای بهره مندی از زنان در جاهلیت شامل :(۱ - نکاح ،(۲ - خزیدن کنیز،(۳ - زنا،بی عفتی بود،  در این آیه راه حلال را منحصر به دو راه (۱ - نکاح ،(۲ -خرید کنیز نموده و علت تأکید بر اموال آنست که دو راه نامبرده جز با مال عملی نیست ،" جمله : (الا ما ملكت ايمانكم ) در اين مقام خواهد بود كه حكم منعى كه در محصنات بود از كنيزان محصنه بردارد، يعنى بفرمايد زنانى كه ازدواج كرده اند، و يا بگو شوهر دارند، ازدواج با آنها حرام است به استثناى كنيزان كه در عين اينكه شوهر دارند ازدواج با آنها حلال است به اين معنا كه صاحب كنيز كه او را شوهر داده مى تواند بين كنيز و شوهرش حائل شود، و در مدت استبرا نگذارد با شوهرش تماس بگيرد، و آنگاه خودش با او همخوابگى نموده، دوباره به شوهرش تحويل دهد، كه سنت هم بر اين معنا وارد شده است. 👈تفسير ديگرى كه كرده اند و ذيلا از نظر خواننده مى گذرد درست نيست، و آن اين است كه گفته اند مراد از جمله : (ما ملكت ايمانكم ) زنان جوانى است كه شوهر كافر دارند، ولى در جنگ اسير مسلمانان شده اند، (و آيه شريفه مى خواهد بفرمايد بطور كلى زن شوهردار حرام است، الا چنين زنى كه با اينكه شوهر دارد، از آنجا كه جزء غنائم جنگى مسلمين شده براى مسلمان تمتع از او حلال است )، و اين تفسير را با روايت زير تاءييد كرده اند كه ابى سعيد خدرى گفته : اين آيه درباره اسير شدن اوطاس نازل شد، كه مسلمانان زنان مشركين را اسير گرفتند و با اينكه در دارالحرب شوهرانى مشرك داشتند با اين همه به حكم اين آيه حلال شدند و منادى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) ندا درداد كه هر كس كنيزى از اين زنان نصيبش شده، اگر كنيزش حامله است با او همخوابگى نكند، تا وضع حمل كند و آنها هم كه كنيزشان حامله نيست صبر كنند تا مدت استبرا تمام شود. 👈وجه نادرستى اين تفسير اين است كه عبارت (ما ملكت ايمانكم ) مطلق است، هم شامل اسراى جنگى شوهردار مى شود، و هم شامل غير آنان، و روايت نامبرده به خاطر اينكه سندش ضعيف است، و قدرت آن را ندارد كه اطلاق قرآن را مقيد كند" مؤ لف قدس سره : در اين تفسير مكرر خاطرنشان كرديم كه امثال اين حوادث كه در روايات به عنوان شان نزول نقل شده، و مخصوصا حوادثى كه مربوط به بعضى از جملات يك آيه و به اجزاى آن مى باشد، صرف تطبيق هايى است كه راويان كرده، حوادث را با آيات تطبيق نموده اند نه اينكه سبب حقيقى نزول آيه اى باشد. رواياتى در ذيل آيه (والمحصنات من النساء الا ما ملكت ايمانكم) و در كافى و تفسير عياشى از محمد بن مسلم روايت شده كه گفت : من از امام باقر (عليه السلام ) از معناى كلام خداى عزوجل پرسيدم، كه فرمود: (والمحصنات من النساء الا ما ملكت ايمانكم )، فرمود: به اينكه انسان به برده خود كه كنيزش همسر او است بگويد: از همسر خودت كناره گيرى كن، و ديگر با او نزديكى نكن، آنگاه خود او كنيزش را از دسترس غلام دور نگه بدارد، تا حيض شود بعد از آن كه پاك شد خودش با او نزديكى كند، سپس اگر خواست دوباره او را در اختيار غلام بگذارد، بعد از آنكه حيض شد او را به غلام برمى گرداند، بدون اينكه حاجت به عقد نكاح داشته باشد. و در تفسير عياشى از ابن مسكان از ابى بصير از يكى از دو امام باقر و صادق (عليهما السلام ) روايت كرده كه در معناى آيه : (و المحصنات من النساء الا ما ملكت ) فرموده : منظور از محصنات زنان شوهردار است، كه ازدواج با آنان حرام است، به جز زنى كه كنيز تو باشد، و تو او را به غلام خودت شوهر دادى هر وقت بخواهى مى توانى او را از شوهرش جدا كنى، و خودت از او بهره بگيرى، ابى بصير مى گويد: عرضه داشتم : حال اگر كنيزش را به غير غلامش شوهر داده چطور؟ فرمود: او نمى تواند بين اين زن و شوهر جدائى بيندازد، مگر آنكه كنيز خود را بفروشد، آنگاه ديگر ناموس كنيز ملك مشترى مى شود، و مشترى اگر خواست زناشوئى كنيزش با غلام غير را باقى مى گذارد، و اگر خواست مى تواند بين آن دو جدائى اندازد. ✨✨تفسیر المیزان✨✨ 🌺پاسخهاو نظرات مختلف در روزهای آینده ارائه میشود🌺 ادامه دارد... http://yon.ir/dnWQd 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/quranpuyan
پرسش و قرآنی ❓❓❓❓❓❓❓❓ سوال این است👇👇 ✅آیا که به در می آیند بر میشوند و با آنها اشکال ندارد - آيا با ميتوان شد؟ پاسخ پنجم خدواند متعال در قران ازدواج با زنان را به صورت اجبار نهی کرده است يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهًا (19) نساء ای کسانیکه ایمان آورده اید حلال نیست بر شما که زنان را به اجبار به ارث ببرید : ارث بردن چه از پدر باشد که سنت جاهلی بوده که با زن پدر ازدواج می کردند و یا چه به عنوان غنیمت باشد  یعنی اگر زنی به عنوان غنیمت جنگی اسیر شود هیچگاه به اجبار نمی شود با او ازدواج کرد  دوم : منظور از آیه وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِكُمْ زنان مسلمانی که می توانستند از دست شوهران کافر خود فرار کرده وبه مسلمانان پناه آوردند و مسلمانان با پرداخت نفقه( مخارج و مهریه قبلی) آنها به شوهران سابق می توانستند با این زن مسلمان ازدواج کنند (سوره ممتحنه ) سوم : زنان شوهردار که در جنگ اسیر می شدند باید عده طلاق می گذراندند( عده ی طلاق همگانی است طبق نظر قران) نه اینکه صرف اسیر شدن ، مسلمانان می توانستند با آن زنان ازدواج کنند و داستان جنگ اوطاس به عنوان شان نزول از این منظر می تواند مورد تردید واقع شود  در ضمن کنیزان محصنه به کنیزان شوهردار نمی گویند بلکه به کنیزانی که تمایل نداشته باشند به عنوان منبع درآمد ،صاحبان آنها از آنها استفاده بکننددلیل وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا معنی : و كنيزان خود را در صورتى كه تمايل به پاكدامنى دارند براى اينكه متاع زندگى دنيا را بجوييد به بغی(زنا) وادار مكنيد  در آخر جمله ما ملکت ایمانکم به عباد و اماء و فتیات قلمداد می شود عباد(جمع عبد) بدلیل مرد بودن از مسئله ازدواج خارج است اما بین اماء(کنیزان) و فتیات (دختران جوان)فرق است که مورد توجه دوستان قرار گیرد شاید سوال شوداگر ازدواج با زنان اسیر به اجبار حرام است پس چرا این گونه برداشت شده که حرام نبوده بلکه حلال است؟ دلیل آن این است که اسلام در حیات پیامبر صلی الله علیه وآله به صورت مکتوب دستورات را بیان داشته اما شرایط ابلاغ متفاوت بوده است مثل اینکه بگوییم چرا خداوند شراب خوردن را از همان ایتدا نهی نفرموده است می گوییم شراب خوردن در قران همان ابتدا (در مکه )حرام بوده اما شرایط اظهار آن را در زمانهای مختلف ،متفاوت بیان داشته است. مسئله اسیر گرفتن برای اعراب یک مسئله طبیعی بوده حال اگر خدا بدون در نظر گرفتن شرایط تربیتی مسئله حرمت را اظهار میکرد، شاید مسئله خطرناکتری در پیش امت مسلمین قرار می گرفت... 🌺پاسخهاو نظرات مختلف در روزهای آینده ارائه میشود🌺 ادامه دارد... http://yon.ir/dnWQd 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/quranpuyan
پرسش و قرآنی ❓❓❓❓❓❓❓❓ سوال این است👇👇 ✅آیا که به در می آیند بر میشوند و با آنها اشکال ندارد - آيا با ميتوان شد؟ ✴️پاسخ ششم در خصوص زنان اسیر،خداوند بخاطر آسودگی و ارضای زن،حرمت ازدواج از زن شوهردار اسیر را برداشته و او مثل سایر زنان مسلمانان مجرد ،درصورت تمایل ،می تواند با مرد دلخواهش از مسلمانان ازدواج نماید. هم چنانکه وقتی قران در ایات دیگر،ازدواج با غیرمحارم را حلال و مجاز کرد ،به معنای ترک تشریفات و مقدمات و رضایت طرفین و ..نبوده است.بلکه تنها مجاز بودن یا شرط لازم برای ازدواج با این زنان را بیان کرده و نفی شرایط دیگر را ننموده است. 🌟🌟آقای سیدکاظم فرهنگ🌟🌟 🌺🌺 ادامه دارد... جهت مشاهده پاسخهاو نظرات مختلف به لینک زیر مراجعه نمایید🌺 http://yon.ir/dnWQd 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/quranpuyan 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
پرسش و قرآنی ❓❓❓❓❓❓❓❓ سوال این است👇👇 ✅آیا که به در می آیند بر میشوند و با آنها اشکال ندارد - آيا با ميتوان شد؟ 🔶پاسخ هفتم آيات 22-25 را بايد باهم ملاحظه كرد.مجموعه اين ايات ،افراد مجاز و غيرمجاز براي ازدواج را برميشمرد. در این فراز خداوند ضمن بیان مباحثی از احکام ازدواج ، ابتدا زنانی که ازدواج با انها حرام است، را نام میبرد كه مورد اخر آن عبارتست از: زنان محصنه (شوهردار) جز آنها که مالک شده اید و در آيه بعد چگونگي ازدواج و شوهردارشدن كنيزان را بيان ميكند در واقع طبق اين آيه ازدواج و آميزش با زنان شوهردار(زناني كه با پيمان و عقد ازدواج،به همسري مرد ديگري در امده اند)،ممنوع است لكن اگر كنيز شوهرداري كه تحت مالكيت است و مالك بخواهد با او ارتباط جنسي داشته باشد،پيمان و قرارداد مالكيت نافذ و غالب است و كنيز بايد پس از سرامدن عده(استبرا)در اختيار مالك قرارگيرد. آیه 25:تبصره و راه حلی جهت رفع مشکل جوانان کم بضاعت:اين آيه شرايط ازدواج كنيزان با افرادي غير از مالكشان را بيان ميكند. و هر كس از شما از نظر مالى نمى تواند زنان آزاد با ايمان را به همسرى [خود] درآورد پس با کنیزان جوانسال با ايمان تحت مالکیت مسلمانان [ازدواج كند] و خدا به ايمان شما داناتر است [همه] از يكديگريد پس آنان را با اجازه صاحب شان به همسرى [خود] درآوريد و مهرشان را به طور پسنديده به آنان بدهيد [در حالیکه] پاكدامن باشند زناكار و دوستگيران پنهانى نباشند{25} نکات: 1-در آيه 24،ازدواج با زنان شوهر دار را ممنوع كرد مگر افراد تحت تملك را.در آيه 25 شرايط اين ازدواج را بيان ميكند.در زنان متاهل آزاد حتما بايد طلاق بگيرند تا بتوانند با مرد ديگري ازدواج كنند اما در افراد كنيز ،نيازي به طلاق نيست.تغيير مالكيت كنيز در حكم طلاق است و اين اجازه به او داده ميشود كه اگر بخواهد با مالك خود ازدواج كند.(با رعايت دوران عده) 2-آیه 25 حالت تخفیف و تسهیل شرایط برای ازدواج جوانان کم بضاعت است و بیان کننده شرایط بخشی از افراد جامعه است نه اینکه بخواهد شروط ازدواج با کنیزان را بیان کند.طبعا جوان ازاد باایمان، ترجیح میدهد با زن عفیف مومنه ازدواج کند اما اگر شرایط مالیش مساعد نبود یا دختر مومنه ای نبود،ونتواند به تجرد خود ادامه دهد،خدا راه ازدواج با کنیز مومن پاکدامن را مجاز کرده است. 3-جواز این ایه، ازدواج با کنیزان دیگران است و نه کنیزان خود فرد.زیرا اولا کنیز فرد که تحت مالکیت اوست و نیازی به عقد ازدواج ندارد.و ثانیا داشتن کنیز نشانه تمکن است و حال انکه خطاب ایه به افراد بی استطاعت است.ثالثا آیه شرط اجازه از صاحب کنیز را بیان کرده است. 4-همانگونه كه براي ساير افراد مجاز به ازدواج ،اجبار در ازدواج در كارنيست براي كنيزان هم اجبار در ازدواج ،ممنوع است(طبق ايه 19 سوره نسا يا ايها الذين امنوا لايحل عليكم ان ترثوا النساء كرها اي مسلمانان بر شما حلال نيست كه زنان را (خودشان يا اموالشان را به كراهت به ارث بريد (مالك شويد) سيره پيامبر نيز نشان ميدهد كه آن تعداد از زنان ايشان كه در جنگ،اسير شده اند،پيامبر ابتدا آنها را آزاد كرده و سپس انها به ميل خود با پيامبر ازدواج كرده اند. 🖌 سید کاظم فرهنگ جهت مشاهده پاسخهاو نظرات مختلف به لینک زیر مراجعه نمایید🌺 http://yon.ir/dnWQd 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/quranpuyan
پرسش و قرآنی ❓❓❓❓❓❓❓❓ سوال این است👇👇 ✅آیا که به در می آیند بر میشوند و با آنها اشکال ندارد - آيا با ميتوان شد؟ 🔶پاسخ هشتم ازدواج با زنان همسر دار در شرع مقدس اسلام حرام است. از این دسته فقط زنان اسیر شده، با شرایطی مثتثنا هستند. خداوند متعال نكاح زن اسير شده از كفار را براى مسلمانان بعد از برائت و طاهر بودن رحمش از شوهر اولش حلال فرموده است به شرط اينكه بين آن زن و شوهر كافرش اختلاف مكان باشد و اگر آن زن و شوهر هر دو با هم اسير شوند براى غير شوهرش حلال نخواهد بود. 👈این حکم فقط درباره زنان کفار است و در جنگ میان دو ملتی که مسلمان باشند این حکم جاری نمی شود .اگر چه یکی از آنان ظالم و متجاوز باشد.  در بارۀ دلایل و فلسفۀ حلیت روابط زناشویی با زنان اسیر می توان گفت: حلال شدن زنان اسیر بر اساس یک واقعیت حاکم بر جوامع آن روزی بوده است ⬅️زیرا از سویی اگر زنان اسیر آزاد می شدند، تقویت جبهۀ دشمن را در پی داشت و از سویی دیگر زندانی و حبس کردن آن ها هم روش درستی نبود.  کار کشیدن از آن ها در معادن و مزارع، بدون این که از حق استفاده از غرایز جنسی برخوردار باشندعواقب خطرناکی از جمله رواج فحشا در بین آن ها را به دنبال داشت.  👈از طرفی وجود جمعیتی عظیم در جامعه بدون این که عضوی از جامعه شناخته شوند، خود تبعات منفی در جامعه به همراه خواهد آورد از جمله این می توانستند منشأ نسلی ناپاک در جامعه شوند، گذشته از آن در مقابل ارزش های فکری و عقیدتی جامعه موضع گیری نمایند و...؛ به تعبیری واضح آن ها نماینده فکر و باور دشمن خواهند شد و عملا در جامعه جمعیتی به وجود خواهد آمد که هیچ تناسبی با ارزش های پذیرفته شدۀ جامعه نخواهند داشت اما اسلام با طرح رسمیت بخشیدن به داشتن روابط زناشویی با آن ها با شرایط خاص به همۀ این تبعات منفی پایان داد و آن ها را از این طریق در جامعه اسلامی هضم کرد ♦️ازدواج در قانون اسلام شرایطی بسیار دارد از جمله رضایت طرفین ، وجود دو شاهد ، عدم اجبار و نبودن زور در قبول ازدواج ، مهریه و نفقه و .... ✨✨✨حقوق اولیه زنها در کدام قانون ازدواجی همچون اسلام ارجمند و بزرگ هست؟  ✨✨✨کدام قانونی چنین مقامی را برای اسیران دشمنان خونی خود وضع کرده است؟؟؟ ♦️ازدواج بهترین و والاترین امری است که از نظر قانونی می توان با اسرای دشمن انجام داد با ان همه ریزه کاری ها و حق و حقوق مختلفی که برای زن و همینطور شرایطش موجود است با زنان اسیر گرفته شده - مبتنی بر همان قید اختلاف مکان با شوهر یا مردن شوهرش - چه کار بهتری می توان کرد؟؟؟؟🍃🍃🍃 بی قانونی محض که نتیجه اش می شود بربریت و تجاوز و اوج رذائل انسانی آزاد کردن هم که نه از نظر استراتژیکی-جنگی و منطقی قابل توجیه است و نه از نظر مواردی که دوستان ذکر کردند ((ناگفته پیداست وقتی موقعیت ارام شده یا صلح و اتش بس برقرار گردید انگاه آزاد کردن اسرای طرفین معقول می نماید)) پس باید در این بازه بهترین نوع برخورد را یافت بین بی قانونی محض تا ازاد کردن در زمان غیر منطقی در مورد این زمان چون این کار جز فروعات میشه باید مراجع نظر بدهند 📝 سرکار خانم زهرا سادات ابوترابی📝 جهت مشاهده پاسخهاو نظرات مختلف به لینک زیر مراجعه نمایید🌺 http://yon.ir/dnWQd 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/quranpuyan
پرسش و قرآنی ❓❓❓❓❓❓❓❓ سوال این است👇👇 ✅آیا که به در می آیند بر میشوند و با آنها اشکال ندارد - آيا با ميتوان شد؟ 🔶پاسخ نهم 1-در زمان نزول قران،مطابق رسوم تعریف شده آن عصر،برده داری و تحت مالکیت دراوردن انسانهای دیگر،پذیرفته شده بود.این مالکیت هم یا از طریق خرید حاصل میشد یا از تقسیم اسیران جنگی . چنانچه زنی به عنوان کنیز در اختیار مردی قرار میگرفت،به کارگیری و بهره گیری از او و از جمله تمتع جنسی مجاز بود.بعبارت دیگر امیزش های مجاز جنسی ان زمان یا بواسطه عقد ازدواج و زوجیت بود و یا بواسطه مالکیت یافتن. قرآن نیز این عرف را پذیرفته و در سوره های معارج (ایه29)و مومنون (آیه5)،با عباراتی کاملا یکسان،مخاطبان خود را به حفظ فرج جز از این دو طریق توصیه کرده است: وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ {29}و كسانى كه دامن خود را حفظ مىكنند {29} إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ {30}مگر بر همسران خود يا كنيزانشان كه [در اين صورت] مورد نكوهش نيستند {30} 2-قران ضمن توصیه احسان به بردگان و قراردادن ازادسازی برده (تحریر رقبه)به عنوان یکی از شقوق کفاره برخی از گناهان و نیز به عنوان یکی از مصارف زکات،راهی جهت تعدیل و تخفیف برده داری گشود. 3-نکته دیگری که قابل توجه است،آلودگی بیشتر کنیزان به زنا و تن فروشی بود که قران با تشویق مالکین به تزویج غلامان و کنیزان صالح ،ضمن اینکه زمینه حفظ عفاف انها را بیشتر فراهم نمود ،امکان تمتع جنسی مالکین را نیز کمتر نمود.این توصیه ،به کنیزان این امکان را میداد که همانند افرا ازاد با مرد مورد نظر خود ازدواج کنند،مهریه بگیرند و زندگی خانوادگی خود را داشته باشند. وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ {32} بى همسران خود و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد اگر تنگدستند خداوند آنان را از فضل خويش بىنياز خواهد كرد و خدا گشايشگر داناست {32} 4-در سوره نسا ایات 22 تا 25 قران،افرادی که را ازدواج با انها ممنوع است (محارم)برمیشمرد و عقد ازدواج با سایر زنان را حلال میداند. در ایه 24 زنان شوهر دار هم در شمار زنان ممنوع قرار گرفته اند اما زنان شوهردار تحت تملک استثنا شده اند. این استثنا نشان میدهد اولا در زمینه زناشویی نیز مالکیت (خرید کامل )بر عقد ازدواج (پرداخت مهریه)غلبه دارد . ثانیا با توجه به اینکه بلافاصله پس از این حکم ،در ایه 25 سوره نسا به بیان شرایط ازدواج با کنیزان با اذن مالک انها پرداخته است،میتوان گفت استثنای آیه 24 ، ضمن معتبر شمردن حق مالکیت مالک بر کنیز،نگرانی مالک از ازدست دادن کلی کنیز را برطرف نموده تا این نگرانی مانع اذن مالک به ازدواج کنیز با فرد دیگر نشود. یعنی قران ابتدا به ازادسازی کلی بردگان و کنیزان اهتمام داشته و در درجه بعد افرادی که حاضر به ازادسازی انها نبوده اند، را به موافقت و حتی اقدام در تزویج کنیزان و بردگان توصیه نموده است.  5-با عنایت به بند 4 مراد ایه مشخص گردید. ایه اشاره ای به جنگ و اسیرجنگی نداشته و عبارت ماملکت ایمانکم اطلاق کلی دارد.لذا ترجمه و تخصیص این ایه به زنان اسیر(ان گونه که در برخی ترجمه ها مثل دو ترجمه زير و برخي تفاسیر ذکر شده) ،اشتباه است . انصاریان: و [ازدواج با] زنان شوهردار [بر شما حرام شده است] مگر زنانی که [به سبب جنگ با شوهران کافرشان از راه اسارت] مالک شده اید قمشه‌ای: و نکاح زنان شوهردار نیز (برای شما حرام شد) مگر آن زنانی که (در جنگهای با کفّار، به حکم خدا) متصرّف شده‌اید. ترجمه مناسب: مکارم شیرازی: و زنان شوهردار (بر شما حرام است؛) مگر آنها را كه مالك شده ايد. ادامه دارد... 📝🖊جناب آقای سید کاظم فرهنگ 🖊 جهت مشاهده پاسخهاو نظرات مختلف به لینک زیر مراجعه نمایید🌺 http://yon.ir/dnWQd 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/quranpuyan
پرسش و قرآنی ❓❓❓❓❓❓❓❓ سوال این است👇👇 ✅آیا که به در می آیند بر میشوند و با آنها اشکال ندارد - آيا با ميتوان شد؟ روایت زیر نیز که در المیزان نقل شده،موید همین برداشت است.  🔶پاسخ دهم تفسیر المیزان ضمن بیان روایت زیر در تایید این برداشت،براین باور است " تفسير ديگرى كه كرده اند و ذيلا از نظر خواننده مى گذرد درست نيست، و آن اين است كه گفته اند مراد از جمله : (ما ملكت ايمانكم ) زنان جوانى است كه شوهر كافر دارند، ولى در جنگ اسير مسلمانان شده اند.... وجه نادرستى اين تفسير اين است كه عبارت (ما ملكت ايمانكم ) مطلق است، هم شامل اسراى جنگى شوهردار مى شود، و هم شامل غير آنان، و روايت نامبرده به خاطر اينكه سندش ضعيف است، و قدرت آن را ندارد كه اطلاق قرآن را مقيد كند" "و در كافى و تفسير عياشى از محمد بن مسلم روايت شده كه گفت : من از امام باقر (عليه السلام ) از معناى كلام خداى عزوجل پرسيدم، كه فرمود: (والمحصنات من النساء الا ما ملكت ايمانكم )، فرمود: به اينكه انسان به برده خود كه كنيزش همسر او است بگويد: از همسر خودت كناره گيرى كن، و ديگر با او نزديكى نكن، آنگاه خود او كنيزش را از دسترس غلام دور نگه بدارد، تا حيض شود بعد از آن كه پاك شد خودش با او نزديكى كند، سپس اگر خواست دوباره او را در اختيار غلام بگذارد، بعد از آنكه حيض شد او را به غلام برمى گرداند، بدون اينكه حاجت به عقد نكاح داشته باشد." 6- با توجه به عرف و رسوم ان زمان،اسیران جنگی یا آزاد میشدند (با پرداخت فدیه یا بخشش)یا به عنوان غنیمت توسط سران قوم مستقیما بین سریازان تقسیم میشدند و یا در بازارشهرها فروخته شده سپس عواید ان تقسیم میگردید.لذا اگر زنی از قوم شکست خورده درجنگ توسط قوم و سپاه غالب (فارغ از دین و ایینش) اسیر میشد و ازاد نمیشد مطابق عرف زمانه،تحت مالکیت فرد دیگری قرار میگرفت. یعنی زنان اسیری که به کنيزی میرفتند نیز مشمول عبارت و ماملکت ایمانکم مذکور در ایه 24 میشوند. اما شایان توجه است که در جنگهای ان زمان،اسیر شدن زنان چه در میدان جنگ و چه در هنگام سقوط شهرشان بر اثر تصرف نیروهای سپاه مقابل،غالبا حاکی از ان بود که مردان انها همگی کشته شده اند.ضمن آنكه در صورت زنده بودن شوهر،ميتوانست با دادن فدا،زنش را آزاد كند. لذا نمیتوان بر غالب انها عنوان زن شوهردار اطلاق نمود. هم چنين طبق شرايطي كه در كتب فقهي براي اين كار بيان شده،اگر زن و شوهر با هم اسير شوند،اين زن بر ديگر مردان حلال نخواهد بود. به عنوان مثال در زمان پیامبر اسلام بعد از عهدشکنی یهود بنی قریظه و حضور آنها در جنگ احزاب به همراه مشرکین مکه علیه مسلمانان،سپاه اسلام انها را محاصره و در نهایت مجبور به تسلیم شدند.پیامبر حکم اسیران و اموال را به سعدابن معاذ سپرد . او هم بنا به رسوم و پیمانهای فیمابین حکم به قتل همه مردان ،تقسیم اموالشان و اسارت زنان و فرزندانشان داد.پس از اجرای حکم،پیامبر یکی از انصار را به همراه کاروان اسیران به نجد فرستاد تا انها را بفروشند.(نقل از کتاب تاریخ پیامبر اسلام،تالیف دکتر محمد ابراهیم ایتی) 7-انچه که با معیارهای امروز بشر متناقض بوده و ضد ارزش محسوب میشود،اصل برده داری و مالک شدن بر انسانهای دیگر بوده است که تبعات و پیامدهای ناگزیری هم در موضوع امیزش جنسی و ازدواج کنیزان داشته است. 🖊جناب آقای سید کاظم فرهنگ جهت مشاهده پاسخهاو نظرات مختلف به لینک زیر مراجعه نمایید🌺 http://yon.ir/dnWQd 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/quranpuyan
پرسش و قرآنی ❓❓❓❓❓❓❓❓ سوال این است👇👇 ✅آیا که به در می آیند بر میشوند و با آنها اشکال ندارد - آيا با ميتوان شد؟ 🔶پاسخ یازدهم 1-قوانين و اداب و رسوم برده داري و گرفتن اسير،مختص مسلمانان نبوده است بلكه در ميان همه اقوام تا چند ده سال پيش،جاري بوده است. بر طبق اين عرف ،كنيز تابع اراده مالك خود بوده و در هيچ زمينه اي اراده مستقلي نداشته است. 2-توصيه هاي زياداسلام به رفتار خوب با برده ها از جمله اينكه به انها از غذا و لباس خودتان بدهيد،انها را به عقد ازدواج خود يا ساير ين دراوريد؛به انها حسان كنيد و ..بيانگر عدم تاييد اين فرض از جانب اسلام است كه انها در برابر نگهداري خود،مجبور به كار يا تن فروشي شوند. 3-اسلام جهت توقف برده داري،روندي تدريجي را برگزيده و با دستورات مختلف از جمله تشويق به ازاد سازي برده يا تشويق به ازدواج انهاو ..زمينه اين كار را فراهم كرده است. حتي دانشمندان غربي نيز ،توقف ناگهاني روند برده داري را ناممكن ميدانستند. در اين زمينه خوبست به كتاب بردگي در اسلام شهيد مطهري و قول منتسكيو رجوع نماييد جهت مشاهده پاسخهاو نظرات مختلف به لینک زیر مراجعه نمایید🌺 http://yon.ir/dnWQd 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/quranpuyan
✴️ : ❓ آيا خواندن لازم است؟ايا عقد نكاح حتما بايد به زبان عربي باشد؟ 🛑 قسمت دوم: 🔶👈ایت اله صادقی تهرانی در رساله نوین خود جنین می گوید: 🌸🔶عقد ازدواج ☸ مسأله ی 626- «عقد» يا قرارداد ازدواج به هر زبانى كه باشد درست است، و اگر هم بدون لفظ ويژه اش كه أنْكَحْتُ- نكاح كردم- باشد در صورتى كه جريانى نمايانگر زناشويى ميان مرد و زنى انجام گردد چه با نوشتن و يا گفتن و يا اشاره و هر طورى ديگر كه به روشنى دلالت بر انجام كند كافى است ، 👈و تنها طلاق است كه چنان كه خواهد آمد در صورت امكان نيازمند به لفظ است. و بالاخره اگر هم لفظ در انجام ازدواج شرط باشد در اختصاص الفاظ خاصى كه معمول است نمى باشد، بلكه هر لفظى كه دلالت بر انجام ازدواج كند كافى است، كه اگر مثلًا مرد بگويد قبول دارى زن من باشى؟ و او بگويد قبول كردم به همين سادگى انجام شده و هر دوى زن و مرد به يكديگر محرم مى شوند، به شرطى كه با اين الفاظ يا اعمال قصد ايجاد و يا إخبار از رابطه زناشويى كند، و نه صرف پرسش كه بخواهد از او نظرخواهى كند كه گرچه نظرش مثبت باشد لكن شرائط ديگرش نيز بايد رعايت گردد كه در عقد منقطع از جمله زمان آن است كه تا چه زمان و با چه شرط، 🔹و إخبارش هم گزارشى است از آن چه براى يكديگر تصميم گرفته اند، كه إخبار از اين تصميم به منظور خبريابى همسران به هر وسيله ى ممكن واجب است، كه با لفظ يا نوشته ى صحيح و يا هر صراحتى ديگر مى باشد. 🔸عمده اين است كه معلوم باشد قضيه ى رفيق بازى و زنا در كار نيست، بلكه مقصود و تشكيل زندگى جديد است چه دايمش و چه موقتش. و در صورتى كه صيغه ى عقد بخوانى كه چه بهتر و دلالتش هم روشن تر است، 🔶برحسب دو آيه ى: «زَوَّجْناكَها» (سوره ى احزاب، آيه ى 37): و «إنى اريدُ أنْ أنْكِحَكَ احْدَى اْبنَتّىَ هاتَيْنِ» (سوره ى قصص، آيه ى 27) «مى خواهم تو را به نكاح يكى از دخترانم درآورم» كافى است، 🔹و اين جا ايجاب از طرف مرد است و قبول از طرف زن، زيرا در اين دو آيه فاعل نكاح مرد است و موردش هم زن مى باشد، و قاعده ى ادبى نيز چنان است، همان گونه كه خواستگارى از مرد است و پذيرش آن از زن جريان نكاح هم كه تحقق دادن به همين نقش است هم چنان پيشى جستن مرد است در صيغه ى نكاح، گرچه عكسش هم جايز است، به ويژه جاهايى كه خواستگار زن باشد چنان كه در آيه ى: «50 سوره ى احزاب» زنى از رسول گرامى خواستگارى كرد. در جمع چه اين و چه آن كه بهتر است، 👈و اين همه تكرارها كه احياناً سه يا پنج مرتبه صيغه را مى خوانند، و يا با تبرك به عدد چهارده معصوم چهارده مرتبه مى خوانند اين ها همه دكّان دارى و پيرايه گرايى است كه روح اسلام از آن ها بيزار است، 💫ادامه موضوع را در لینک زیر مطالعه بفرمائید .👇 http://quranpuyan.com/yaf_postst2733_qd-zdwj-mwqt-w-dy-m-dr-qrn--yk--pymn-dwjnbh-st.aspx @quranpuyan
درباره : 🛑قسمت سی ویکم. ارث در قرآن 🌐💢 در . 🖋مرحوم سعید نفیسی در تاریخ اجتماعی ایران از زمان ساسانیان تا انقراض امویان صفحه ی 42 می نویسد: 👈« در تمدن ساسانی چون پسری به سن رشد و بلوغ می رسید، پدر یكی از زنان متعدد خود را به عقد زناشویی وی در می آورده است. نكته ی دیگر این است كه در تمدن ساسانی نداشته است و پدر و شوهر اختیارات بسیار وسیعی در دارایی وی داشته اند. هنگامی كه دختری به پانزده سالگی می رسید و رشد كامل كرده بود، پدر یا رئیس خانواده مكلف بود او را به شوی بدهد. اما سن زناشویی پسر را بیست سالگی دانسته اند و در زناشویی رضایت پدر شرط بود. دختری كه به شوی می رفت دیگر از پدر یا كفیل خود ارث نمی برد و در انتخاب شوهر هیچ گونه حقی برای او قائل نبودند. اما اگر در سن بلوغ، پدر در زناشویی وی كوتاهی می كرد حق داشت به ازدواج نامشروع اقدام بكند و در این صورت از پدر ارث نمی برد. ⭕شماره ی زنانی كه مردی می توانست بگیرد نامحدود بود و گاهی در اسناد یونانی دیده شده است كه مردی چند صد زن در خانه داشته است. اصول زناشویی در دوره ی ساسانی- چنانكه در كتابهای دینی زردشتی آمده- بسیار پیچیده و در هم بوده و پنج قسم رواج داشته است: 1⃣1. زنی كه به رضای پدر و مادر، شوهر می رفت فرزندانی می زاد كه در این جهان وآن جهان از او بودند و او را «پادشاه زن» می گفتند. 2⃣2. زنی كه یگانه فرزند پدر و مادرش بود، او را «اوگ زن» یعنی زن یگانه می گفتند و نخستین فرزندی كه می زاد به پدر و مادرش داده می شد تا جانشین فرزندی بشود كه از خانه ی آنها رفته است و شوهر كرده و پس از آن این زن را هم «پادشاه زن» می گفتند. 3⃣3. اگر مردی در سن بلوغ بی زن می مرد، خانواده اش زن بیگانه ای را جهیز می داد و او را به كابین مرد بیگانه ای در می آورد و آن زن را «سذر زن» یعنی زن خوانده می گفتند و هرچه فرزند او می زاد، نیمی به آن مرد مرده تعلق می گرفت و در آن جهان فرزند او می شد و نیمی دیگر از آن شوهر زنده بود. 4⃣4. زن بیوه ای كه دو بار شوهر كرده بود «چغر زن» می گفتند كه به معنی چاكر زن یعنی زن خادمه باشد، و اگر از شوی اول خود فرزند نداشت او را «سذر زن» می دانستند. . . 5⃣5. زنی كه بی رضای پدر و مادرش به شوهر می رفت، در میان زنان پست ترین پایه را داشت و او را «خودسرای زن» یعنی زن خودسر می گفتند و از پدر و مادر خود ارث نمی برد مگر پس از آن كه پسرش به سن بلوغ برسد و او را به عنوان «اوگ زن» به عقد درآورد. » . ♦🔺در قوانین اسلام هیچ یك از ناهمواریهای گذشته در مورد وجود ندارد. چیزی كه در قوانین اسلامی مورد اعتراض مدعیان تساوی حقوق است این است كه سهم الارث زن در اسلام معادل نصف سهم الارث مرد است. علت اینكه اسلام سهم الارث زن را نصف سهم الارث مرد قرار داد وضع خاصی است كه زن از لحاظ مهر و نفقه و سربازی و برخی قوانین جزایی دارد؛ یعنی وضع خاص ارثی زن معلول وضع خاصی است كه زن از لحاظ مهر و نفقه و غیره دارد. اسلام به موجب دلایلی كه در مقالات پیش گفتیم مهر و نفقه را اموری لازم و مؤثر در استحكام زناشویی و تأمین آسایش خانوادگی و ایجاد وحدت میان زن و شوهرمی شناسد. 💢👈از نظر اسلام و خصوصاً نفقه موجب تزلزل اساس خانوادگی و كشیده شدن زن به سوی فحشاء است. و چون مهر و نفقه را لازم می داند و به این سبب قهراً از بودجه ی زندگی زن كاسته شده است و تحمیلی از این نظر بر مرد شده است، اسلام می خواهد این تحمیل از طریق ارث جبران بشود. لهذا برای مرد دو برابر زن سهم الارث قرار داده است. پس مهر و نفقه است كه سهم الارث زن را تنزل داده است 📚مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 238 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💠 درباره : 🛑قسمت چهلم : در قران اهمیت صلح و انصراف از طلاق در اسلام 🌐طبیعت با سایر صلحها جداست. 👈به طور قطع در میان زن و مرد باید برقرار باشد. اما صلح و سازشی كه در زندگی باید حكمفرما باشد با صلح و سازشی كه میان دو همكار، دو شریك، دو همسایه، دو دولت مجاور و هم مرز باید برقرار باشد تفاوت بسیار دارد. صلح و سازش در زندگی زناشویی نظیر صلح و سازشی است كه میان پدران و مادران با فرزندان باید برقرار باشد كه مساوی است با گذشت و فداكاری و علاقه مندی به سرنوشت یكدیگر و شكستن حصار دوگانگی و سعادت او را سعادت خود دانستن و بدبختی او را بدبختی خود دانستن، برخلاف صلح و سازش میان دو همكار یا دو شریك یا دو همسایه یا دو دولت مجاور. این گونه صلحها عبارت است از عدم تعرض و عدم تجاوز به حقوق یكدیگر. در میان دو دولت متخاصم «صلح مسلح» هم كافی است. اگر نیروی سومی دخالت كند و نوار مرزی دو كشور را اشغال كند و مانع تصادم نیروهای دو كشور شود، صلح برقرار شده است زیرا صلح سیاسی جز عدم تعرض و عدم تصادم مفهومی ندارد. اما صلح خانوادگی غیر از صلح سیاسی است. در صلح خانوادگی عدم تجاوز به حقوق یكدیگر كافی نیست، از صلح مسلح كاری ساخته نیست. چیزی بالاتر و اساسی تر ضرورت دارد؛ اتحاد و یگانگی و آمیخته شدن روحها باید تحقق پذیرد، همچنانكه در صلح و سازش میان پدران و فرزندان نیز چیزی بالاتر از عدم تعرض ضروری است. در اینجا ذكر دو مطلب لازم است: اسلام از هر عامل از طلاق استقبال می كند. 1. ممكن است بعضی افراد از گفته های پیش چنین نتیجه گیری كنند كه ما مدعی هستیم برای طلاق مرد هیچ گونه مانعی نباید به وجود آورد؛ همینكه مردی تصمیم به طلاق گرفت باید راه را از هر جهت به روی او باز گذاشت. خیر، چنین نیست. 👈آنچه ما در باره ی نظر اسلام گفتیم فقط این بود كه از زور و جبر قانون نباید به عنوان مانع در جلو مرد استفاده كرد. اسلام از هر چیزی كه مرد را از طلاق منصرف كند استقبال می كند. اسلام به هر حال یكی از اموری كه موجب انصراف مردان از طلاق می گردد لزوم حضور عدلین است اگر به صورت صحیحی عمل بشود. اسلام برای ازدواج كه آغاز پیمان است حضور عدلین را شرط ندانسته است زیرا نمی خواسته است عملاً موجبات تأخیر افتادن كار خیری را فراهم كند، ولی برای طلاق با اینكه پایان كار است حضور عدلین را شرط دانسته است. 💢🌐همچنین اسلام در مورد ازدواج عادت ماهانه ی زن را مانع وقوع عقد قرار نداده است اما آن را مانع وقوع طلاق قرار داده است، با اینكه- چنانكه می دانیم- عادت ماهانه ی زن چون مانع آمیزش زناشویی زن و مرد است با ازدواج مربوط می شود نه با طلاق كه فصل جدایی است و زن و مرد از آن به بعد با هم كاری ندارند. قاعدتاً می بایست اسلام اجرای صیغه ی ازدواج را در حال عادت ماهانه ی زن جایز نشمارد، زیرا ممكن است زن و مردی كه تازه به هم می رسند رعایت لزوم پرهیز در وقت عادت را نكنند برخلاف طلاق كه فصل جدایی است و عادت ماهانه در آن تأثیر ندارد. ولی اسلام از آنجا كه طرفدار «وصل» و مخالف «فصل» است، زمان عادت را مانع صحت طلاق قرار داده ولی مانع صحت عقد ازدواج قرار نداده است. در بعضی از مواقع سه ماه «تربّص» لازم است تا اجازه ی صیغه ی طلاق داده شود. بدیهی است اینهمه عایق و مانع ایجاد كردن به منظور این است كه در این مدت ناراحتیها و عصبانیتهایی كه موجب تصمیم به شده است از میان برود و زن و مرد به زندگی عادی خود برگردند. بعلاوه، آنجا كه كراهت از طرف مرد باشد و طلاق به صورت رجعی صورت گیرد، مدتی را به نام «عده» برای مرد مهلت قرار داده كه می تواند در آن مدت رجوع كند. 🌐اسلام به ملاحظه ی اینكه هزینه ی ازدواج و هزینه ی عده و نگهداری فرزندان را به عهده ی مرد گذاشته است، یك مانع عملی برای مرد تراشیده است. مردی كه بخواهد زن خود را طلاق دهد و زن دیگر بگیرد باید نفقه ی عده ی زن اول را بدهد، هزینه ی فرزندانی كه از او دارد بر عهده بگیرد، برای زن نو مهر قرار دهد و از نو زیر بار هزینه ی زندگی او و فرزندانی كه بعداً از او متولد می شود برود. 👈این امور بعلاوه ی مسؤولیت سرپرستی كودكان بی مادر، دورنمای وحشتناكی از برای مرد می سازد و خود به خود جلو تصمیم او را به طلاق می گیرد. مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 274 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛