♻️♻️ ♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 2⃣1⃣ تدبر در سوره 🔹نکات سوره فرقان از تفسیر عبدالعلی بازرگان فرقان : ۱۸ قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنبَغِي لَنَا أَن نَّتَّخِذَ مِن دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاءَ وَلَكِن مَّتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا گويند: منزهی تو [از شرک در عبادت - خواندن غير]، برای ما مجاز و سزا نبود که جز تو اوليائی برگيريم [ما حقیر تر از آنيم که چنين گزافی گفته باشيم]، ۱۷ اما تو [خود، با وجود ناشکری و شرک در عبادت]، آنها و پدران‌شان را [از نعمت‌هايت و عمر طولانی] بهره‌ مند ساختی تا [جائی که با غرقه شدن در نعمت] يادت را هم به فراموشی سپردند و قومی بي‌بهره [=بي‌ثمر و تباه] شدند. ۱۸ ۱۷- جملة «مَا كَانَ یَنْبَغِی لَنَا» نوعی محال و ممتنع و غیرممکن بودن موضوع را مي‌رساند، آنچنانکه فرمود: «محال است خدای رحمن فرزندی داشته باشد» [مريم ۹۲ (۱۹:۹۲) ] يا: «محال و غیرممکن است که خورشيد به ماه برسد» [يس ۴۰ (۳۶:۴۰) ]، «و ممکن نيست ما به پيامبر شعر آموخته باشيم» [يس ۷۹ (۳۶:۷۹) ]، «ممکن نيست قرآن را شياطين بر پيامبر نازل کرده باشند» [شعراء ۲۱۱ (۲۶:۲۱۱) ]. آيات ۱۱۶ (۵ : ۱۱۶) تا ۱۱۸ سوره مائده در ارتباط با غلوّ مسيحيان درباره حضرت عيسي(ع) با تفصيل جامع‌تری اين آيه را توضيح مي‌دهد. ۱۸- بهرة عمر آدمي، همين بيدار و هشيار بودن و تدارک زندگی ابدی است، سوگند به عصرِ روز يا عصرِ عمر و زمانه، که همه انسان‌ها در متن خسران و زيان هستند، مگر کسانی که ايمان آورده و عمل شايسته‌ای انجام داده و يکديگر را به حق و پايداری در تحقق آن توصيه کنند، بيانگر همين بي‌ثمر و تباه شدن زندگي‌های بي‌هدف است. فرقان : ۲۱ وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا لَـوْلَا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْمَلَائِكَةُ أَوْ نَرَى رَبَّنَا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا فِي أَنفُسِهِمْ وَعَتَوْا عُتُوًّا كَبِيرًا کسانی که اميد به ملاقات ما ندارند، ۲۲ گويند: چرا فرشتگان [به جای محمد] بر ما نازل نشدند، يا چرا پروردگارمان را نمي‌بينيم؟ آنها خود را [به خيالشان] بزرگ ديده و [از حدّ خود] تجاوز کردند، چه تجاوز بزرگی! ۲۳ ۲۲- «لقاء پروردگار» را اغلب مترجمان ملاقات خدا در روز قيامت و رستاخيز شمرده‌اند، هر چند اين معنا در مواردی صدق مي‌کند، اما به نظر مي‌رسد لقاء ربوبی تنها در آخرت نيست، وقتی خدا از رگ گردن به ما نزديک‌تر است، امکان برقراری ارتباط [ملاقات] با او همواره برقرار مي‌باشد. لقاء ربوبي، همين نزديک شدن و پيوند بنده با پروردگار است. همچنانکه دانش‌آموز با گوش سپردن به تدريس معلم و خواندن هر کلمه از کتاب او، به درک و فهم و ملاقات [تلاقي، تلقي، القاء...] مرتبه‌ای از هويت علمی معلم نزديک مي‌شود، ما نيز اگر گوش دل به کلام حق سپرده باشيم و به آن عمل کنيم، پله پله به لقای او نزديک مي‌شويم. مشرکين از آنجایی که امکان ارتباط با خدا را جز از طريق بُت‌ها، که آنها را شفيع و واسطه مي‌شمردند، ممکن نمي‌دانستند، نزول مستقيم و بي‌واسطه وحی به بشری عادي، به خصوص يتيم و فقير، يعنی «نبوّت» را باور نمي‌کردند و پيش خود مي‌پنداشتند که اگر چنين ارتباطی امکان‌پذير باشد، چرا بر ما که ثروتمندتر و قدرتمندتر هستيم نازل نشده است!؟ ۲۳- بنده به نسبتی که از منیّت‌های خود دور شود، به خدا نزديک مي‌گردد، پيامبر آنقدر در برابر خدا خاشع و خاضع بود که به مقام «عبدالله» نائل شد. اما مشرکان در قلة منیّت‌های خود انتظار داشتند مخاطب خدا واقع شوند! کلمات «اسْتَكْبَرُوا» يا «عُتُوًّا كَبِيرًا» هر دو از «کبر» مشتق شده‌اند، آنها با همين استکبارشان از حدّ تعادل به شدت خارج شدند. «عُتُو» را نافرمانی و تجاوز معنا کرده‌اند، اما معنای اصلی آن همان گذشتن از حدّ اعتدال است. قرآن بادهای بسيار سرد را «رِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِیَهٍ» [حاقه ۶ (۶۹ :۶) ] و پيری در حدّ فرتوتی را «...مِنَ الْكِبَرِ عِتِیًّا» [مريم 8 (۱۹ : ۸) ] ناميده است. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛