◾ مروری بر وقایع اخرین روزهای حیات
#پیامبر ص
🛑قسمت هفم:
🔻چرا پیامبر
#وصیت مکتوبی ندارد؟
(بخش چهارم)بحث و بررسي
↩️اول. اکنون اگر نگاهی کلی به روایات پاسخ دوم بیندازیم مشخص می شود که مجموعا حداقل سی روایت درباره درخواست پیامبر از صحابه برای کتابت وصیت نامه در هفت کتاب معتبر اقدم اهل سنت نقل شده است. چهار کتاب از این هفت کتاب معتبرترین کتب روایی اهل سنت هستند: صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابوداود و سنن کبرای
نسائی. سه کتاب دیگر هم در درجه بعدی کتب معتبری هستند: مسند احمد بن حنبل، طبقات ابن سعد و تاریخ طبری. از این سی روایت نیمی از آنها یعنی پانزده روایت در چهار کتاب روایی معتبر یادشده نقل شده اند و بطور خاص ده روایت آن یعنی یک سوم کل روایات قضیه در صحیحین نقل شده اند، بطور مشخص امام بخاری هفت روایت در باره این قضیه در کتاب مهم خود آورده است. از سی روایت مذکور چهارده روایت به نقش محوری جناب عمر بن خطاب در ممانعت از مکتوب شدن وصیت رسول خدا تصریح دارند از جمله سه روایت در صحیح بخاری، یک روایت در صحیح مسلم و سه روایت در سنن کبرای نسائی. با قاطعیت میتوان گفت بر أساس مدارک معتبر موجود بدون کمترین تردیدی قضیه واقع شده است. یعنی پیامبر قصد نوشتن وصیت نامه داشته، اما جناب
عمر بن خطاب و همفکران وی مانع شده اند.
↩️دوم. پیامبر گفتنیهایش را با امتش در میان گذاشته بود. در خطبههای حجة الوداع نیز از جمله در منی و غدیر خم وصایای عمومیش را با پیروانش به صراحت بر زبان رانده بود. بنابراین چه چیزی باقی مانده بود تا به عنوان آخرین وصیت بنویسد تا مردم هرگز گمراه نشوند؟ قاعدتا پیامبر صحابه خود را می شناخت و عکس العمل آنها برایش قابل پیشبینی بود. از سوی دیگر بعد از شنیدن نظر مخالف جناب عمر بن خطاب و پیروانش بر نوشتن وصیت نامه إصرار نکرد. آیا امر ناگفتهای مانده بود که بدون آن دین و رسالت ناقص بماند؟ قاعدتا بعد از آیه
اکمال و لوازم آن پیامبر ماموریت خود را اعم از ابلاغ قرآن و تعلیم سنت خود به پایان برده است. بنابراین مقصود ایشان از درخواست نوشتن وصیت چه بود؟ وصیت امری نمادین داشته است. آزمونی برای شناخت بیشتر صحابه در فردای پس از پیامبر. تا پیروانش بدانند حافظان سنت او چه کسانی هستند؟ و چگونه حق پیامبر را در حیات او پاس داشته اند تا نوبت به بعد از ممات او برسد. پیامبر در هدف نخست خود موفق بود.
اما هدف دوم او مفاد این وصیت بود. وصیتی که البته نوشته نشد. ائْتُونِی بِدَوَاةٍ وَصَحِیفَةٍ أَکْتُبْ لَکُمْ کِتَابًا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا. نیمه دوم کلام نبوی بسیار آشناست. او در خطبه منی و خطبه غدیر خم عین این تعبیر را بکار برده است.
این تعبیر صدر حدیث مشهور ثقلین است: انی تارک فیکم ان تمسکتم بها لن تضلوا ابدا. بسیار بعید است که وصیتی بزرگتر از لزوم تمسک به کتاب خدا و عترت خود در سرش بود. اتفاقا جناب عمر بن خطاب هم همین را درک کرده بود که مانع کتابت آن شد. اگر این مضمون که پیامبر در هشتاد روز آخر حیاتش چندین بار بر زبان رانده بود در این واپسین دم نوشته می شد تخطی از آن بسیار دشوار تر بود. در هر حال دو امر نه چندان مهم اخراج مشرکان از جزیرة العرب و اکرام ضیف و وفد روایت میشود اما امر سوم هرچند گفته شده به عمد یا سهو در کتب روایی
وارد نمیشود! و اینها همه ان نمادی است که پیامبر می خواست بعد از او بماند تا صاحبان بصیرت دریابند.
✏دو هفته آخر زندگی پیامبر
دکتر محسن کدیور
@quranpuyan