eitaa logo
قران پویان
462 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
694 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ وظایف و وصیت شونده 💠 فَمَنْ خافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ‌ 🌱 پس كسى كه از انحراف وصيّت كننده (و تمايل بى‌جاى او به بعض ورثه) يا از گناه او (به اينكه به كار خلافى وصيّت كند،) بترسد و ميان آنها را اصلاح دهد، گناهى بر او نيست (و مشمول قانون مجازات تبديل وصيّت نمى‌شود،) همانا خداوند آمرزنده و مهربان است.(182بقره) 👈تا به اینجا این حکم اسلامى کاملا روشن شد که هر گونه تغییر و تبدیل در وصیتها به هر صورت و به هر مقدار باشد گناه است، اما از آنجا که هر قانونى استثنایى دارد، در این آیه مى‏گوید: «هر گاه وصى بیم انحرافى در وصیت کننده داشته باشد- خواه این انحراف ناآگاهانه باشد یا عمدى و آگاهانه- و آن را اصلاح کند گناهى بر او نیست (و مشمول قانون تبدیل وصیت نمى‏باشد) خداوند آمرزنده و مهربان است» (فَمَنْ خافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَیْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ). 1⃣ فلسفه وصیّت: 🔷✨از قانون ارث تنها یک عده از بستگان آن هم روى حساب معینى بهره‏مند مى‏شوند در حالى که شاید عده دیگرى از فامیل، و احیانا بعضى از دوستان و آشنایان نزدیک، نیاز مبرمى به کمکهاى مالى داشته باشند. و نیز در مورد بعضى از وارثان گاه مبلغ ارث پاسخگوى نیاز آنها نیست، لذا در کنار قانون ارث قانون وصیت را قرار داده و به مسلمانان اجازه مى‏دهد نسبت به یک سوم از اموال خود (براى بعد از مرگ) خویش تصمیم بگیرند. از اینها گذشته گاه انسان مایل است کارهاى خیرى انجام دهد، اما در زمان حیاتش به دلایلى موفق نشده، منطق عقل ایجاب مى‏کند براى انجام این کارهاى خیر لا اقل براى بعد از مرگش محروم نماند. مجموع این امور موجب شده است که قانون وصیت در اسلام تشریع گردد. در روایات اسلامى تأکیدهاى فراوانى در زمینه وصیت شده از جمله، در حدیثى از پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله مى‏خوانیم: «کسى که بدون وصیت از دنیا برود مرگ او مرگ جاهلیت است». 2⃣ عدالت در وصیّت: 🔷✨در روایات اسلامى تأکیدهاى فراوانى روى «عدم جور» و «عدم ضرار» در دیده مى‏شود که از مجموع آن استفاده مى‏شود همان اندازه که وصیت کار شایسته و خوبى است تعدى در آن مذموم و از گناهان کبیره است در حدیثى از امام باقر علیه السّلام مى‏خوانیم که فرمود: «کسى که در وصیتش عدالت را رعایت کند همانند این است که همان اموال را در حیات خود در راه خدا داده باشد. و کسى که در وصیتش تعدى کند نظر لطف پروردگار در قیامت از او بر گرفته خواهد شد». 📚 تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
◾ مروری بر وقایع اخرین روزهای حیات (ص) 🛑قسمت چهارم: 🔻 چرا پیامبر مکتوبی ندارد؟ 👈مراجعه به معتبرترین منابع اقدم اهل سنت اثبات میکند که پیامبر در آخرین پنجشنبه حیاتش زمانی که دیگر توان راه رفتن یا نشستن نداشته و در بستر بیماری افتاده بود ( چهار روز قبل از وفات، روز وفات پیامبر بالاجماع دوشنبه بوده است) از اطرافیانش میخواهد قلم و دوات بیاورند تا بنویسد که باعمل آن مردم هرگز گمراه نشوند. برخی صحابه در اینکه پیامبر هشیار است یا در اثر بیماری هذیان میگوید تردید کردند. اینکه پیامبر ممکن است هذیان بگوید مورد اعتراض بسیاری از حاضران قرار گرفت. صحابه موافق و مخالف در اطراف پیامبر به مشاجره پرداختند. در حالی كه ادب اقتضا میکرد در محضر رسول خدا نزاع نکنند خصوصا که ایشان بیمار بود. پیامبر خواست نزاع را ترک کنند و از اتاق بیرون بروند. بنابراین با اقدام آن صحابه و همراهانش عملا إراده پیامبر برای وصیتِ مکتوب عملی نشد. 💢 در این روایات گفته شده که در وقت مرگ، پیامبر شفاها به سه امر وصیت کرد: ↩️یکی اینکه مشرکان از جزیرة العرب بیرون رانده شوند. ↩️دوم به هیاتهای نمایندگی اجازه ورود دهید آن چنان که در زمان ایشان اجازه داده میشد. ↩️اما وصیت سوم که ظاهرا مهمترین وصایای سه گانه بوده، راوی فراموش کرده یاعمدا بر زبان نرانده است! به هر حال وصیت سوم پیامبر به کتب حدیث راه نیافته است.😔 🔻🔷 روایاتی که قضیه فوق را نقل کرده اند مستفیض و بسیار پرتعداد است. این روایات به چند دسته قابل تقسیمند: دسته اول: رواياتي که به نام صحابه معترض اشاره نکرده اند دسته دوم روايات: اشاره بنام صحابه اي که مانع کتابت وصيت پيامبر ميشود دسته سوم روايات: اعتراض أمهات مومنين به جناب عمر در الطبقات الکبراي ابن سعد ادامه دارد ✏دو هفته آخر زندگی پیامبر دکتر محسن کدیور @quranpuyan
◾ مروری بر وقایع اخرین روزهای حیات ص 🛑قسمت پنجم: 🔻چرا پیامبر مکتوبی ندارد؟ (بخش دوم) روایاتی که ماجرای درخواست قلم توسط پیامبر ص برای نوشتن وصیت را نقل کرده اند، به چند دسته قابل تقسیمند: دسته اول: رواياتي که به نام صحابه معترض اشاره نکرده اند دسته دوم روايات: اشاره بنام صحابه اي که مانع کتابت وصيت پيامبر ميشود دسته سوم روايات: اعتراض أمهات مومنين به جناب عمر در الطبقات الکبراي ابن سعد 🔷 دسته دوم روايات: اشاره بنام صحابه اي که مانع کتابت وصيت پيامبر ميشود.به دو نمونه از این روایات اشاره میکنم: ↩️الف. الطبقات الکبری ابن سعد، مسند احمد بن حنبل، صحیح بخاری، صحیح مسلم، السنن الکبری نسائی. به دلیل اعتبار و کثرت نقل این روایت در ، روایت او را از کتاب العلم نقل میکنم: ابن عباس میگوید:چون درد پیامبر شدت پیدا کرد، گفت کاغذی بیاورید تا برایتان چیزی بنویسم که هرگز گمراه نشوید. عمر بن خطاب گفت: درد بر رسول خدا )ص( غلبه کرده ]نمیداند چه میگوید، حال آنکه ما را به چنین وصیتی نیازی نیست زیرا[ کتاب خدا نزد ماست و ما را کفایت میکند. ]بعد از گفته عمر، صحابه حاضر[ اختلاف کردند، و حرفهای نامفهوم بالا گرفت. ]پیامبر با شنیدن این بگومگوها[ گفت: از نزدم بروید، شایسته نبود نزد من نزاع کنید. پس ابن عباس بیرون آمد و می گوید: مصیبت، تمام مصیبت آن بود که بین پیامبر و بین ]وصیت[ نامه اش حائل شد.(صحیح البخاری، کتاب ۱۳ : العلم ، باب ۳۹ : کتابة العلم، ح ۱۱۴ ، ص ۴۷) روایت با الفاظ مفصل تر از جمله: قال عمر: إن النبی (ص) غلبه الوجع وعندکم القرآن، حسبنا کتاب الله. در منابع زیر قابل مشاهده است: (صحیح البخاری، کتاب ۷۵ : المرضی، باب ۱۷ : قول المریض قوموا عن ی، ح ۵۶۶۹ ، ص ۱۱۱۴ ؛ و کتاب ۹۶ : الاعتصام، باب ۲۶ : کراهیة الاختلاف، ج ۷۳۶۶ ، ص ۱۴۰۳ ؛ صحیح مسلم،کتاب ۲۵ : الوصیة، باب ۵ : ترک الوصیة لمن لیس له شیء یوصی فیه، ح ۱۶۳۷ ( ۲۲ ( ص ۷۷۲ ؛) ↩️ب. الطبقات الکبری ابن سعد، مسند احمد بن حنبل، السنن الکبری نسائی: عن ابی الزبیر عن جابر ان رسول الله (ص) دعا بصحیفة فی مرضه لیکتب فیها کتابا لامته بعده لایضلون، وکان فی البیت لغط، وتکلم عمر فترکه. 🔖ترجمه: جابر: رسول خدا )ص( در بیماریش کاغذی خواست تا در آن ]وصیت[نامهای برای امتش بنویسد تا بعد از او گمراه نشوند؛ اما در خانه سر وصدا شد، و عمر بن خطاب سخن گفت، پس پیامبر مسئله را ترک کرد. راوی اکثر این روایات یعنی دسته اول و دسته دوم (الف) عبدالله بن عباس پسر عموی پیامبر است که با جزئیات واقعه را از طرق مختلف نقل کرده است. راوی روایت اخیر جابر بن عبدالله انصاری صحابی شناخته شده و موثق پیامبر است . 💢🔻که البته فاقد جزئیات است اما اصل واقعه را به ایجاز باز گفته است، و همانند راوایات الف دسته دوم، جناب بن خطاب را مانع اصلی شدن وصیت پیامبر معرفی می کند. ادامه دارد ✏دو هفته آخر زندگی پیامبر دکتر محسن کدیور @quranpuyan
◾ مروری بر وقایع اخرین روزهای حیات ص 🛑قسمت ششم: چرا پیامبر مکتوبی ندارد؟ (بخش سوم) 🔻 روایاتی که ماجرای درخواست قلم توسط پیامبر ص برای نوشتن وصیت را نقل کرده اند، به چند دسته قابل تقسیمند: ↩️دسته اول: رواياتي که به نام صحابه معترض اشاره نکرده اند ↩️دسته دوم روايات: اشاره بنام صحابه اي که مانع کتابت وصيت پيامبر ميشود ↩️دسته سوم روايات: اعتراض أمهات مومنين به جناب عمر در الطبقات الکبراي ابن سعد ✅ دسته سوم روايات: اعتراض أمهات مومنين به جناب عمر در الطبقات الکبراي ابن سعد از دو روایت این دسته یکی منقول از جناب عمر بن خطاب شخصیت اصلی قضیه است و دیگری روایت ابن عباس از او و در هر دو روایت بانوان پیامبر پای دیگر قضیه هستند. ↩️ألف. زَیْدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ قَالَ: کُنَّا عِنْدَ النَّبِیِّ - ص - وَبَیْنَنَا وَبَیْنَ النساء حجاب. فقال رسول الله. ص: اغْسِلُونِی بِسَبْعِ قِرَبٍ وَأْتُونِی بِصَحِیفَةٍ وَدَوَاةٍ أَکْتُبْ لَکُمْ کِتَابًا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا! فَقَالَ النِّسْوَةُ: ائْتُوا رَسُولَ اللَّهِ - ص - بِحَاجَتِهِ. قَالَ عُمَرُ: فَقُلْتُ اسْکُتْنَ فَإِنَّکُنَّ صَوَاحِبُهُ إِذَا مَرِضَ عَصَرْتُنَّ أَعْیُنَکُنَّ وَإِذَا صَحَّ أخذتن بعنقه!فقال رسول الله ص: هُنَّ خَیْرٌ مِنْکُم! ( ابن سعد، الطبقات الکبری، ذکر الکتاب الذی أراد رسول الله )ص( ان یکتبه لامته فی مرضه الذی مات فیه، ج ۲ ص ۲۱۴ .) 🔻ترجمه: از عمر بن خطاب نقل شده که ما خدمت پیامبر بودیم و بین مردان و بانوان پرده بود. پیامبر (ص) گفت مرا با هفت مَشک آب بشوئید، و برایم کاغذ و دوات بیاورید تا برایتان ]وصیت[نامه ای بنویسم تا بعد از آن هرگز گمراه نشوید. بانوان گفتند درخواست پیامبر (ص) را اجابت کنید. عمر گفت ]به آنها[ گفتم: شما ] [ ساکت باشید. اگر شما همنشینان او هستید وقتی بیمار شده از چشمانتان آب گرفته اید ]برایش گریسته اید[ و و وقتی سالم بوده به گردنش آویخته اید! پس پیامبر گفت: آنها ]بانوان[ از شما بهترند! ادامه دارد ✏دو هفته آخر زندگی پیامبر دکتر محسن کدیور @quranpuyan
◾ مروری بر وقایع اخرین روزهای حیات ص 🛑قسمت هفم: 🔻چرا پیامبر مکتوبی ندارد؟ (بخش چهارم)بحث و بررسي ↩️اول. اکنون اگر نگاهی کلی به روایات پاسخ دوم بیندازیم مشخص می شود که مجموعا حداقل سی روایت درباره درخواست پیامبر از صحابه برای کتابت وصیت نامه در هفت کتاب معتبر اقدم اهل سنت نقل شده است. چهار کتاب از این هفت کتاب معتبرترین کتب روایی اهل سنت هستند: صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابوداود و سنن کبرای نسائی. سه کتاب دیگر هم در درجه بعدی کتب معتبری هستند: مسند احمد بن حنبل، طبقات ابن سعد و تاریخ طبری. از این سی روایت نیمی از آنها یعنی پانزده روایت در چهار کتاب روایی معتبر یادشده نقل شده اند و بطور خاص ده روایت آن یعنی یک سوم کل روایات قضیه در صحیحین نقل شده اند، بطور مشخص امام بخاری هفت روایت در باره این قضیه در کتاب مهم خود آورده است. از سی روایت مذکور چهارده روایت به نقش محوری جناب عمر بن خطاب در ممانعت از مکتوب شدن وصیت رسول خدا تصریح دارند از جمله سه روایت در صحیح بخاری، یک روایت در صحیح مسلم و سه روایت در سنن کبرای نسائی. با قاطعیت میتوان گفت بر أساس مدارک معتبر موجود بدون کمترین تردیدی قضیه واقع شده است. یعنی پیامبر قصد نوشتن وصیت نامه داشته، اما جناب عمر بن خطاب و همفکران وی مانع شده اند. ↩️دوم. پیامبر گفتنیهایش را با امتش در میان گذاشته بود. در خطبههای حجة الوداع نیز از جمله در منی و غدیر خم وصایای عمومیش را با پیروانش به صراحت بر زبان رانده بود. بنابراین چه چیزی باقی مانده بود تا به عنوان آخرین وصیت بنویسد تا مردم هرگز گمراه نشوند؟ قاعدتا پیامبر صحابه خود را می شناخت و عکس العمل آنها برایش قابل پیشبینی بود. از سوی دیگر بعد از شنیدن نظر مخالف جناب عمر بن خطاب و پیروانش بر نوشتن وصیت نامه إصرار نکرد. آیا امر ناگفتهای مانده بود که بدون آن دین و رسالت ناقص بماند؟ قاعدتا بعد از آیه اکمال و لوازم آن پیامبر ماموریت خود را اعم از ابلاغ قرآن و تعلیم سنت خود به پایان برده است. بنابراین مقصود ایشان از درخواست نوشتن وصیت چه بود؟ وصیت امری نمادین داشته است. آزمونی برای شناخت بیشتر صحابه در فردای پس از پیامبر. تا پیروانش بدانند حافظان سنت او چه کسانی هستند؟ و چگونه حق پیامبر را در حیات او پاس داشته اند تا نوبت به بعد از ممات او برسد. پیامبر در هدف نخست خود موفق بود. اما هدف دوم او مفاد این وصیت بود. وصیتی که البته نوشته نشد. ائْتُونِی بِدَوَاةٍ وَصَحِیفَةٍ أَکْتُبْ لَکُمْ کِتَابًا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا. نیمه دوم کلام نبوی بسیار آشناست. او در خطبه منی و خطبه غدیر خم عین این تعبیر را بکار برده است. این تعبیر صدر حدیث مشهور ثقلین است: انی تارک فیکم ان تمسکتم بها لن تضلوا ابدا. بسیار بعید است که وصیتی بزرگتر از لزوم تمسک به کتاب خدا و عترت خود در سرش بود. اتفاقا جناب عمر بن خطاب هم همین را درک کرده بود که مانع کتابت آن شد. اگر این مضمون که پیامبر در هشتاد روز آخر حیاتش چندین بار بر زبان رانده بود در این واپسین دم نوشته می شد تخطی از آن بسیار دشوار تر بود. در هر حال دو امر نه چندان مهم اخراج مشرکان از جزیرة العرب و اکرام ضیف و وفد روایت میشود اما امر سوم هرچند گفته شده به عمد یا سهو در کتب روایی وارد نمیشود! و اینها همه ان نمادی است که پیامبر می خواست بعد از او بماند تا صاحبان بصیرت دریابند. ✏دو هفته آخر زندگی پیامبر دکتر محسن کدیور @quranpuyan
شماره 43 سوره صفحه_25 ✏️🌱 🔸 كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ"‌180/بقره" 🌱 بر شما مقرّر شده كه چون يكى از شما را (نشانه‌هاى) مرگ فرا رسد، اگر مالى از خود به جاى گذارده، براى پدر ومادر ونزديكان به طور شايسته وصيّت كند، اين كار حقّ و شايسته پرهيزكاران است. 👈 بعضى‏ها فکر مى‏کنند وصیّت کردن، زمینه‏ى زود مردن است، در حالى که یک نوع دوراندیشى است واینکه مى‏فرماید: هنگام مرگ وصیّت کنید. چون آن لحظه، آخرین فرصت است وگرنه مى‏تواند سالها قبل از فرا رسیدن مرگ، وصیّت کند. ✏️ بعضى وصیّت کردن را دانسته‏اند، امّا از جمله‏ى «حقّاً على المتّقین» استفاده مى‏شود که این عمل مستحبّ است وگرنه مى‏فرمود: «حقّاً على المؤمنین» 🔸 در آیه‏ى شریفه به جاى کلمه «مال» از کلمه «خیر» استفاده شده تا روشن شود که مال و ثروت، مایه‏ى خیر و نیکى است و آنچه در اسلام مورد انتقاد قرار گرفته، مال حرام یا علاقه‏ى زیاد به مال یا ترجیح دادن مال بر کمالات فردى و نیازهاى اجتماعى و یا استثمار مردم براى تحصیل آن است. ✏️ باید بر اساس « » یعنى ‏پسند باشد، نه از روى کینه و انتقام و یا مهرورزى‏هاى بى‏جا و بى‏رویه. چون از ارث، تنها بعضى از بستگان بهره‏مند مى‏شوند آن هم به مقدار معیّن، لذا اسلام سفارش مى‏کند اگر در میان فامیل کسانى هستند که از ارث محرومند و یا سهم ارث آنان اندک است با وصیّت، در مورد توسعه‏ى سهمیّه آنان اقدام نماید، ولى اگر کسى در این وصیّت رعایت عدالت نکند و یا ظلمى را روا دارد، گناه کبیره انجام داده است. 🖋 وصیّت، نشانه‏ى آن است که مالکیّت انسان حتّى بعد از مرگ در مورد قسمتى از دارایى‏هایش ادامه دارد.مقدار ، یک سوم مال است و اگر شخصى در مورد بیش از این مقدار وصیّت کند، اجازه‏ى وارثان شرط است. براى اینکه یاد بگیریم چگونه وصیّت کنیم، بهتر است وصیّت نامه‏هاى اولیاى خدا، شهدا و علما را بخوانیم. 🌹 رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: هرکس ابتدا به عهده بگیرد که وصیّت شخصى را انجام دهد، ولى سپس بدون عذر آنرا رها کند، هیچ عملى از او قبول نمى‏شود وتمام فرشتگانِ میان آسمان و زمین او را لعنت مى‏کنند و دائماً در غضب خداوند است ودر برابر هر کلمه‏ى »یا ربّ« که مى‏گوید، یک لعنت بر او نثار مى‏شود و پاداش تمام کارهاى قبلى او به پاى وصیّت کننده ثبت مى‏گردد. 📚تفسیر نور ┄═❁🍃 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
شماره 94 سوره صفحه_26 💢 وظایف و 🔶 فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ مٰا سَمِعَهُ فَإِنَّمٰا إِثْمُهُ عَلَى اَلَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اَللّٰهَ‌ سَمِيعٌ عَلِيمٌ‌ «181 بقره» پس هركس كه آن (وصيّت را) بعد از شنيدن، تغيير دهد، گناهش تنها بر كسانى است كه آن را تغيير مى‌دهند، همانا خداوند شنوا و داناست. فَمَنْ خافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ‌ پس كسى كه از انحراف وصيّت كننده (و تمايل بى‌جاى او به بعض ورثه) يا از گناه او (به اينكه به كار خلافى وصيّت كند،) بترسد و ميان آنها را اصلاح دهد، گناهى بر او نيست (و مشمول قانون مجازات تبديل وصيّت نمى‌شود،) همانا خداوند آمرزنده و مهربان است.(182بقره) 👈"اين آيه هشدارى است به كسانى كه در صدد تغيير و يا تبديل ديگران برمى‌آيند. اگر كسى بعد از شنيدن و باخبر شدن از موضوع وصيّت و موارد مصرف آن، دست به تغيير يا تبديل آن بزند، گناه اين تغيير و تبديل به گردن همان كسى است كه اين عمل ناشايست را مرتكب شده است، ولى وصيّت‌كننده به پاداش خود مى‌رسد. مثلاً اگر كسى وصيّت كند كه به صد فقير كمك شود، ولى به جاى صد فقير، اموال او را به ديگران دهند و آنان نيز خبر نداشته و مال را مصرف كنند، در اين صورت وصيّت‌كننده كه از دنيا رفته، به پاداش كمك به فقرا مى‌رسد و گيرندگان بى‌خبر هم گنهكار نيستند، در اين ميان، گناه تنها به عهده‌ى كسى است كه وصيّت را تغيير داده است و بايد بداند كه خداوند شنوا و آگاه است و كيفر اين خيانت را در دنيا و آخرت به او خواهد داد. در حديث مى‌خوانيم: وصيّت را اگرچه به نفع يهودى يا نصرانى باشد، تغيير ندهيد." 📚تفسیر نور 🔶 آيه دوم استثنا است از حرمت تبديل وصیت، مراد از جنف ميل به بعضى از ورثه است كه سهم انها از وصيت بيشتر باشد چنان كه از حضرت صادق صلوات اللّٰه عليه نقل شده، منظور از «اثم» وصيت به باطل و حرام است لفظ «فمن خاف» نشان مى‌دهد كه اين تبديل در حيات موصى است يعنى: وصى مى‌بيند كه موصى ميل به بعضى از ورثه مى‌كند و آن موجب اختلاف خواهد شد و يا مى‌خواهد وصيت به حرام كند، در اينوقت پا در ميان گذاشته و او را به اصلاح و تبديل وصيت وادار مى‌نمايد مراد از آمدن «غفور رحيم» شايد آن باشد كه در اين صورت گناه موصى نيز بخشوده خواهد شد. 📚تفسیر احسن الحدیث 🔹"_ : از قانون ارث تنها یک عده از بستگان آن هم روى حساب معینى بهره‏مند مى‏شوند در حالى که شاید عده دیگرى از فامیل، و احیانا بعضى از دوستان و آشنایان نزدیک، نیاز مبرمى به کمکهاى مالى داشته باشند. و نیز در مورد بعضى از وارثان گاه مبلغ ارث پاسخگوى نیاز آنها نیست، لذا در کنار قانون ارث را قرار داده و به مسلمانان اجازه مى‏دهد نسبت به یک سوم از اموال خود (براى بعد از مرگ) خویش تصمیم بگیرند. از اینها گذشته گاه انسان مایل است کارهاى خیرى انجام دهد، اما در زمان حیاتش به دلایلى موفق نشده، منطق عقل ایجاب مى‏کند براى انجام این کارهاى خیر لا اقل براى بعد از مرگش محروم نماند. مجموع این امور موجب شده است که قانون وصیت در اسلام تشریع گردد. در : 🔶در روایات اسلامى تأکیدهاى فراوانى روى «عدم جور» و «عدم ضرار» در دیده مى‏شود که از مجموع آن استفاده مى‏شود همان اندازه که وصیت کار شایسته و خوبى است تعدى در آن مذموم و از گناهان کبیره است در حدیثى از امام باقر علیه السّلام مى‏خوانیم که فرمود: «کسى که در وصیتش را رعایت کند همانند این است که همان اموال را در حیات خود در راه خدا داده باشد. و کسى که در وصیتش تعدى کند نظر لطف پروردگار در قیامت از او بر گرفته خواهد شد». 📚 تفسیر نمونه کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛