#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_388
❇️
#آیه27قصص
💠قالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَی ابْنَتَيَّ هاتَيْنِ عَلی أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِكَ وَ ما أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ (۲۷/قصص)
🌱(حضرت شعيب به موسی) گفت: من قصد دارم تا يكی از اين دو دخترم را به همسری تو درآورم بر اين (شرط) كه هشت سال برای من كار كنی و اگر (اين مدّت را) به ده سال تمام كردی، پس (بسته به خواست و محبّت) از ناحيه توست و من نمیخواهم كه بر تو سخت گيرم، بزودی به خواست خداوند، مرا از صالحان خواهی يافت.
🔹اگر كاری بر اساس جوانمردی و ضعيف نوازی انجام شود، علاوه بر اجر معنوی، پاداش دنيوی نيز بدنبال دارد. «قالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ» (حضرت موسی كه تا ساعاتی پيش حتّی بر جان خود ايمن نبود، اينك علاوه بر امنيّت جانی، صاحب زن و زندگی و كار میشود.)
🔹سنّتهای خوب ازدواج (همچون حضور در منزل دختر و گفتگو با حضور پدرش) را از انبيا بياموزيم. «إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ- إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ»
🔹شناخت داماد پيش از اقدام به ازدواج، امری ضروری است. «فَلَمَّا جاءَهُ وَ قَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ- قالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ» (موسی سرگذشت خود را صادقانه به شعيب گفت و او به موسی اطمينان پيدا كرد، آنگاه پيشنهاد دامادی او را برای دخترش مطرح نمود.)
🔹اگر از امين بودن، توانايی و علاقهمندی به كار جوان مطمئن شديم «الْقَوِيُّ الْأَمِينُ» نداشتن امكانات و مسكن را مانع ازدواج قرار ندهيم. «أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ»
🔹پيشنهاد ازدواج از جانب پدر دختر مانعی ندارد. «إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ»
🔹رعايت نوبت ميان دختران، و ازدواج دختر بزرگتر قبل از كوچكتر، همهجا ضروری نيست. «إِحْدَی ابْنَتَيَّ» (حضرت شعيب به حضرت موسی گفت:
میخواهم يكی از اين دو دخترم را به ازدواج تو درآورم وشرط نكرد كه دخترِ اوّل باشد يا دوم.)
🔹پدر نبايد در امر ازدواج ميان دختران، تفاوت بگذارد. «إِحْدَی ابْنَتَيَّ هاتَيْنِ»
🔹دختر و پسر هنگام خواستگاری، میتوانند در برابر يكديگر قرار بگيرند.
«هاتَيْنِ»
🔹غريزهی جنسی را جدّی بگيريم. حتّی در خانهی نبوّت، برای سلامت محيط خانه و كار، ابتدا به امر ازدواج اقدام و سپس به استخدام توجّه میشود. «أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ- عَلی أَنْ تَأْجُرَنِي»
🔹لازم نيست مهريه مال و ثروت باشد. حضرت شعيب به موسی گفت: دخترم را به ازدواج تو درمیآورم به شرط آنكه هشت سال برای من كار كنی. «عَلی أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمانِيَ حِجَجٍ» (البتّه در شريعت اسلام میبايست به فتاوای مراجع تقليد مراجعه كنيم.)
🔹يكی از راههای ترويج معروف، بزرگداشت اوقات معنوی و «ايّام اللّه» است.
«ثَمانِيَ حِجَجٍ»
🔹مقام نبوّت، مانع از صحبت پيرامون مقدار مهريه و مال الاجاره نيست. «ثَمانِيَ حِجَجٍ»
🔹هنگام صحبت برای مهريه، پدر عروس، حدّاقل مورد قبول را انتخاب كند و پذيرش بيشتر را به اختيار داماد بگذارد. «فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِكَ» حضرت شعيب به موسی گفت: اگر هشت سال را به دهسال برسانی اختيار با شماست.
🔹در ميزان مهريه، داماد را در تنگنا قرار ندهيد. «فَمِنْ عِنْدِكَ»
🔹پدر عروس در امر ازدواج سختگيری نكند و در پرداخت مهريه، توان داماد را در نظر بگيرد. «ما أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ»
🔹كسانی كه به كارگران و زيردستان خود سختگيری میكنند، انسانهايی ناصالح هستند. «سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ»
🔹بدون استمداد از خدا و گفتن انشاء اللّه، برای آينده وعدهای ندهيم. «إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ»
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔
@quranpuyan