♻️♻️♻️ :تدبر هفتگي در سوره هاي قرآن به ترتيب نزول تدبر در سوره إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ مَفَازًا {31} مسلما پرهيزگاران را رستگارى است } حَدَائِقَ وَأَعْنَابًا {32} باغچهها و تاكستانها  وَكَوَاعِبَ أَتْرَابًا {33}  و دخترانى همسال با سينههاى برجسته  وَكَأْسًا دِهَاقًا {34} و پيالههاى لبالب  لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا كِذَّابًا {35} در آنجا نه بيهودهاى شنوند و نه [يكديگر را] تكذيب [كنند]  جَزَاء مِّن رَّبِّكَ عَطَاء حِسَابًا {36} [اين است] پاداشى از پروردگار تو عطايى از روى حساب  💠عصاره فراز آیات (36-31)نعمات مطبوع بهشت،پاداش انسانهایی است که با یقین به ، خودنگهدار بودند. 🌹نکته: مشابه آیه 35 در سوره غاشیه هم جمله "لاتسمع فیها لاغیه "را داشتیم و در سوره واقعه هم "لایسمعون فیها لغوا ولا تاثیما"یکی ازپاداشهای بهشتی مقربون بیان شده بود.این تکرار نشانگر ان است که نشنیدن سخنان لغو اولا نعمت بزرگی است که خداوند در سوره های مختلف، آنرا همردیف سایر نعمات بهشتی عنوان میکند ثانیا این نعمت بطور کمال و تمام در دنیا یافت نمیشود و در زندگی دنیا بشر همواره رنج شنیدن سخنان و را تحمل میکند. رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الرحْمَنِ لَا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطَابًا {37} پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است بخشايشگرى كه کسی اختیار داوری از جانب او ندارد.  يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا لَّا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا {38} روزى كه روح و فرشتگان به صف مىايستند و [مردم] سخن نگويند مگر كسى كه [خداى] رحمان به او رخصت دهد و سخن راست گويد  ذَلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ فَمَن شَاء اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ مَآبًا {39} آن [روز] روز حق است پس هر كه خواهد راه بازگشتى به سوى پروردگار خود بجويد  إِنَّا أَنذَرْنَاكُمْ عَذَابًا قَرِيبًا يَوْمَ يَنظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَيَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنتُ تُرَابًا {40} ما شما را از عذابى نزديك هشدار داديم روزى كه آدمى آنچه را با دستخويش پيش فرستاده است بنگرد و كافر گويد كاش من خاك بودم 💠عصاره فراز آیات (40-37)روز داوری که تحت مالکیت مطق خداست،حق است و در آن جز حقگویی ،مقدور نیست.پس قبل از پشیمانی،راه خدا را برگزینید. 🌹نکات: 1)اولین استعمال کلمه رحمان در سوره ها بجای خداوند. در سوره های بعدی نیز این امر مشاهده میشود و معمولا در پاسخ به مشرکان که رحمانیت خداوند را مانع از عذاب کردن بندگان در قیامت میدانستند،بیان شده است. یعنی برخلاف تصور شما،رحمانیت خداوند اقتضای برپایی یوم الحساب و داوری بحق میان انسانها و عقاب و ثواب متناسب با آن را دارد. 2)در آیه 37 لایملکون منه خطابا در اکثر ترجمه ها،به اختیار نداشتن یا توان نداشتن در خطاب قراردادن خدا ترجمه شده است.اما با توجه به موارد دیگر استعمال این کلمه در قرآن و نیز آیه 38 که تکلم در قیامت را جز باذن خدا ،ممکن ندانسته (و لذا ضرورتی به تکرار این مفهوم در دو آیه نبوده) و نیز وجود فعل لایملکون منه مناسب ترین معنا،مالک نبودن و اختیار نداشتن برای داوری به نفع خود فرد مثلا از طریق شفاعت یا ...است. کلمه خطاب،دو بار دیگر تنها در سوره صاد و ان هم به معنای نزاع و داوری امده است. فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ ، وَشَدَدْنَا مُلْكَهُ وَآتَيْنَاهُ الْحِكْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ  •فَصْلُ الْخِطَابِ : كَلاَمٌ تُوَضَّحُ بِهِ قَضِيَّةٌ مُعَلَّقَةٌ أَوْ مُشْكِلَةٌ وَيَكُونُ حُكْماً بَيِّناً ، ص آية 20  •خِطَابٌ : كَلاَمٌ يَحْمِلُ شَكْوَى أَوْ تَذَمُّراً يَكُونُ الْقَصْدُ مِنْهُ إِثارَةَ انْتِبَاهِ الْمَسْؤُولِيَن وفصلُ الخِطاب أيضًا : الحُكْمُ بالبَيِّنَةِ ، أَو اليمين ، أَو الفقه في القضاء ، أو النُّطْقُ بأمَّا بعْدُ ، أو أن يفصل بين الحقِّ والباطل ، أَو هو خطابٌ لا يكون فيه اختصار مُخِلٌّ ، ولا إسهاب مُمِلّ 3)به نظر میرسد آیه 39 ،پاسخ خداوند به سئوالات مردم که در ایات نخست سوره مطرح شد،میباشد. مردم از خبر بزرگی از هم سئوال میکنند (سئوالی همراه با تعجب و انکار) و با ان ناسازگاری دارند ان روز بزرگ داوری میان مردمان درقیامت ،کاملا حق است و واقع میشود. http://yon.ir/Qp8593 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/quranpuyan