♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 7⃣2⃣ تدبر در سوره پاسخ ۲ بخش دوم -از آیه ۳۹ فهمیده می شود که این نوع علوم منبع و مأخذ خاصی دارد که بعضی ها می توانند به آن منبع و مأخذ دسترسی بیابند و صاحب این نوع علوم باشند. -ملکه سباء بالاتر از یک «ملکه» بود اوبا توجه به آیه ۴۴ زنی است فهمیده، قدرتمند، ثروتمند، حکومتمند و برای امتحان سلیمان از سرزمین خویش به سرزمین سلیمان آمد و تخت خود را در نزد او دید و گفت قبلاً ایمان آورده بودیم و آنگاه که وارد حیاط قصر شد و دید آبگیر است و ساقهایش را برهنه کرد تا از آن عبور کند، و بعدا که فهمید که آبگیر نبوده و بنظر او چنین آمده، ایمان آورد. چه رابطه ایست بین ایمان آوردن و دیدن چنین چیزهائی؟ بنظر می آید در این دو نکته (یعنی موضوع تخت و آبگیر) نشانه هائی بود که آن زن حکومتمند، درک کرد که قدرتهای سلطنتی سلیمان، از نوع قدرتهای سلطنتی معمولی نیست، بلکه به «ماوراء» وصل است. -علمِ برترِ آن دو نفر «پیغمبر- شاه» با توجه به آیه ۱۵ برتریی که مورد اشاره قرار گرفته، با توجه به پاراگراف فوق، جنبه فوقِ قدرتیِ آن دو پیامبر بوده و به وجه ایمانی آنها ناظر نمی باشد. مؤمنان نیز چیزی دارند که آنهم از نوع «علم» است مثلاً اینکه قیامت برپا خواهد شد و حساب و کتاب و بهشت و جهنم خواهد بود، همه اینها «علم» است و مؤمنان به این نوع علم آراسته اند و این نوع علم است که مردم را به عمل صالح دعوت می کند و سبب رستگاری آنها می شود. البته داوود و سلیمان که دو پیامبر بودند نه تنها این نوع علم را داشتند بلکه کیفیت این نوع علمِ آنها قاعدتاً باید بسیار بالاتر از کیفیت این نوع علم در نزد «بسیاری از بندگان مؤمن» بوده باشد. از جملۀ «برتری دادِ» آیه ۱۵ فهمیده می شود که علم مورد اشاره آنها، علاوه بر علمی بوده که مؤمنان – از جمله آن «عفریت من الجن» و نیز آن «من عنده علم من الکتاب» دارند. -«علمِ» تصرف در قوای جهان در رابطه با آیه های ۱۶ و ۴۰ می توان چنین گفت که «علم» مورد اشاره در آیه ۱۵، از نوع علومی بوده که سبب ایجاد قدرت می شده است. بعبارت دیگر آن دسته از علوم در اینجا مطرح است که به چگونگیِ تصرف در قوای جهان و نیز نفوذ در حیطه زندگی انسان و جن و پرندگان و حیوانات و به کار گرفتن آنها در جهت دلخواه مربوط می شد. علم به «زبان پرندگان»، و «داده شدن از هر چیزی»، موردی بوده که سلیمان از داوود به ارث برده است. یک سوال که حیفم می آید در این متن جوابش ندهم یکی از دوستان در جلسه قرآن خوانی شان با سوالی مواجه شد که آن را به من منتقل کرد: در داستان سلیمان و ملکه سباء، ملکه، یک خانم با تدبیر و فهمیده تلقی میشود در حالیکه حضرت سلیمان مردی خشن و تبلیغ کننده دینش با زور به نظر می آید (شواهدش هم اعلام تنبیه شدید هدهد و حتی ذبح او و دستور دادن به ملکه که «مسلِمانه» نزدم بیایید و گرنه چنان لشکری برسرتان فرود آورم که . . . » جواب این سوال دو قسمت دارد: ۱ – متنی (تکست)ی ۲ – اوضاع و احوالی (کانتکست)ی از لحاظ متنی، توضیحی که در بالاتر (در قسمت معنی برخی کلمات) عرض کردیم، کافی است. از لحاظ دوم، بهتر است بدانیم که اخلاقیات جدیدی که (خوشبختانه) در دنیا شروع به رواج کرده و دارد بسرعت فراگیر و ریشه دارد میشود، چندان تاریخی ندارد، و خودِ تاریخ تاسیس سازمان ملل، (که اعلامیه حقوق بشر و کنوانسیون های حقوق کودک و و حقوق زنان و منع خشونت علیه زنان و و و منشعب از آن است) کمتر از ۸۵ سال است، و هر چه در تاریخ به عقب میرویم درجه خشونتِ اِعمال شونده از سوی قوی نسبت به ضعیف را، پررنگ تر و غلیظ تر می یابیم، غلظت و حِدّت در کلام سلیمان نبی (ع) را می باید به سه عامل نسبت داد: ۱ – اینکه او حدود سه هزار سال از امروز دور است و شدّت و خشونت عادی بود. ۲ – سلطنت عجیب و عظیمی که داشت، و به «نه شنیدن» عادت نکرده بود. ۳ – خشونت خاصِ ذات بنی اسرائیلی (نگاه کنید که ساره با هاجر و یوسف با برادرانش چه کرد، که تا وقتی آنها را به نهایت ذلت نرساند، نگفت لاتثریب علیکم الیوم و و و ) لذا رفتار سلیمان نبی (ع) با توجه به این کانتکست، چندان قابلیت ایرادی هم ندارد.- استاد مرحوم جمال گنجه ای https://zaya.io/d06sz کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛