♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 7⃣6⃣ تدبر در سوره 🔹تفسیر سوره نمل از عبدالعلی بازرگان نمل : ۶۴ أَمَّن يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَمَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ  آيا آنکه آفرينش را آغاز مي‌کند [=به موجودات، زندگی مي‌بخشد]، سپس آن را [پس از مرگ از آنها] باز مي‌گرداند ۸۲ [=مرتباً در هر بهاران اين کار را تکرار مي‌کند، و در رستاخيز نيز] و از آسمان و زمين يکسره روزي‌تان مي‌دهد [شايستة پرستش است يا واسطه‌ها؟] آيا معبودی با خدای يکتا هست؟ بگو: اگر راست مي‌گوئيد برهان خود را بياوريد.  ۸۲- درست است که قيامت نوعی بازگرداندن و اعاده حيات است و از اين نظر معاد ناميد شده، اما هر اعاده‌ای قيامت نيست، بلکه هر سال اين قيامت در طبيعت تکرار مي‌گردد.  در قرآن ۷ بار جمله «یُبْدِئُ اللهُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِيدُهُ» تکرار شده است، که به خصوص از آيات يونس ۳۴ (۱۰:۳۴) ، عنکبوت ۱۹ (۲۹:۱۹) [أَوَلَمْ یَرَوْا كَيْفَ یُبْدِئُ اللهُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِيدُهُ] و روم ۱۱ (۳۰:۱۱) [اللهُ یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِيدُهُ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ] به وضوح معلوم مي‌شود همين تجديد حيات بهاری که قابل رؤيت مردم و پيش از رستاخيز نهائی است، خود معادی عبرت‌انگيز است.  کدام دانه در زمين فرو رفت و نرُست چرا به دانة انسانت اين گمان باشد؟ نمل : ۶۶ بَلِ ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِي الْآخِرَةِ بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِّنْهَا بَلْ هُم مِّنْهَا عَمُونَ  بلکه علم آنها دربارة آخرت [به دليل دنيانگري‌شان] متوقف شده است ۸۴ [=بُرد دانش و سقف علمی آنها محدود است - ذلک مبلغهم من العلم] بلکه دربارة آن شک دارند [که نمي‌خواهند باور کنند]، بلکه از [فهم] آن کوردلند. ۸۵  ۸۴- علم، سیّال و بي‌نهايت است. اگر برای آن محدوده‌ای قائل شويم، به بن‌بستش کشانده‌ايم، آنها که مرگ را پايان زندگی و نيستی مطلق مي‌پندارند و به تداوم حيات و ادامه آن پس از رستاخيز باور ندارند، علم‌شان درباره آخرت به توقف رسيده است و با مرگ آدمی پرونده او را مي‌بندند.  «ادّارک»، از ريشه «دَرَکَ»، در اصل تدارک بوده که حرف «ت» در «د» ادغام شده و تشديد گرفته و برای سادگی در قرائت، الف به ابتدای آن افزوده شده است. در تنها آيه ديگری که اين فعل در آن به کار رفته [اعراف ۳۸ (۷:۳۸) ]، مفهومِ به خط پايان و سرنوشت نهائی رسيدن دارد.  دَرَکَ از نظر لغوی مقابل دَرَجَ مي‌باشد. در زبان عربی صعود به «اعلا عليين» را درجه به درجه مي‌سنجند و سقوط به «اسفل السافلين» را با لفظ دَرَک. مثل إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِی الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ...- منافقين در پائين‌ترين درکه [مقابل درجه] آتش‌اند. [نساء ۱۴۵ (۴:۱۴۵) ] ۸۵- در اين آيه، به سه عامل ناباوری نسبت به قيامت اشاره شده است: ۱- نداشتن علم لازم، ۲- شک و ترديد [بلاتکلیفی]، ۳- نداشتن نور بصيرت. اتفاقاً اين سه عامل را با همين کلمات يا مشابه آن در سوره‌های ديگر تکرار کرده است:  حج ۸ (۲۲:۸) و لقمان ۲۰ (۳۱:۲۰) - وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یُجَادِلُ فِی اللهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلا هُدًى وَلا كِتَابٍ مُنِيرٍ [برخی از مردم بی هيچ دانش، راهنمائي، و کتاب روشنی درباره خدا مجادله مي‌کنند].  آل‌عمران ۱۸۴ (۳:۱۸۴) و فاطر ۲۵ (۳۵:۲۵) - ... جَاءُوا بِالْبَیِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَالْكِتَابِ الْمُنِيرِ [رسولان خدا همراه دلايل روشن، حکمت و کتاب روشن آمدند].  عامل نخست را در آيات فوق با واژة «علم» يا «بينات» [دلايل روشن] که همان معنا را دارد وصف کرده است.  عامل دوم را، هدی [راهنما، راهبر] و زُبُر [مجموعه‌ای از حکمت، اخلاق و عقل] شمرده که شناخت به مدد معلمی از عقل و حکمت اخلاق است.  و بالاخره عامل سوم همواره «کتاب منير» معرفی شده که از خدا ناشی مي‌شود.  از سه عامل فوق، اولی [اکتساب علم]، عملی شخصی است. دومی به مدد معلم و مربی و رسولی هدايت يافته انجام مي‌شود و سومی به لطف پيروی از کتاب راهنمای عمل تحقق مي‌پذيرد [خود، خلق، خدا].  اينک مي‌توانيم بگوييم [والله اعلم]، ۱- «علمِ» منکران قيامت با ديد دنيانگرشان متوقف شده، ۲- در حقانيت رسول او و پيام او «شک» دارند، ۳- چشمشان از ديدن کتاب منير [نورانی] «کور» است [بل هم منها عمون]. https://zaya.io/d06sz کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛