🟥آيا خداوند دستور را به داد؟ ايا اين كار قبيح و نيست؟ ❓ 1⃣ "در باب ذبح اسماعیل یا اسحاق توسط پدر، نظریات گوناگونی عرضه شده است. اینکه پدری پسرش را بی هیچ گناهی به قتل برساند، عملی غیر اخلاقی محسوب می شود و این که خدایی دستور به قتل بی گناهی -یعنی یک گناه کبیره- بدهد از آن غیر اخلاقی تر و عجیب تر به نظر می رسیده است. لذا متفکران مسلمان در این باب تاویل ها کرده اند. 1⃣-عده ای بر آنند که ، را کرده است که ببیند ابراهیم دست به قتل می زند یا نه؟⁉️ و ابراهیم در این امتحان قبول نشد. اما برغم این نظر، در کتب مقدس و من جمله قرآن هیچگونه مذمّتی متوجه ابراهیم (ع) نشده است. 2⃣- دسته دیگر می گویند البته امتحانی در کار بود که ببیند ابراهیم در هر حالت و شرایطی حکم خدا را بی چون و چرا اجرا می کند و ابراهیم در این امتحان قبول شد و می دانست حکم خدا حکمتی دارد و غیر اخلاقی نیست. چنانچه در ماجرای موسی و بنده صالح خدا نیز بر این اعتماد تاکید شده است. این نظر اکثر مفسران است. 3⃣-کسی مانند کی یرکه گور معتقد است که سنجش ایمان ابراهیم، مسئله ای فرافقهی و فرااخلاقی است. یعنی از دائره ی فقه و اخلاق متعارف فراتر است. بحث بر سر بَرگذشتن از سنجه های متعارف و دلبستگی های متعارف بر اساس عشق و ایمان و اعتماد و توکل است که ابراهیم در آن سرافراز شد. این نظر دکتر سروش هم هست. 4⃣-ابن عربی می گوید ابراهیم خوابش را درست پنداشت و اشتباه کرد. در واقع رویایش را درست تعبیر نکرد. به همین دلیل خداوند مانع کارش شد. چنانکه قرآن در سوره صافات می فرماید: قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۰۵﴾ رؤيا[ى خود] را درست پنداشتی. ما نيكوكاران را چنين پاداش مى‏ دهيم. این تاویل هم قدری دور از ذهن است. به خصوص که در ادامه ی آیه سخن از پاداش و نیکوکاری ابراهیم است. 5⃣-در بین این تفاسیر، تفسیر دوم مقبول تر به نظر می رسد. اما در کنار آن هم می توان قائل به معنای اسطوره ای برای داستان شد. 👈بر این اساس کل ماجرا مبین انتقال بشر از مرحله ی کردن به قربانی کردن در سیر تکاملی ادیان است. فرستادن گوسفند به عنوان جایگزین، موید این نظر است. اگر مقصود تنها امتحانِ میزانِ اطاعت ابراهیم بود، دیگر نیازی به قربانی گوسفند به جای آن نبود. قصه با قبولی ابراهیم پایان می یافت. همچنین می توانیم بگوییم قربانی کردن اسماعیل، نوعی تعلیم برای گذر کردن از دوران قربانی کردن انسان بوده است." 🖌امین مروتی 2⃣" برخي علما از جمله آيت الله جوادي آملي اينگونه پاسخ داده اند كه چون خداوند مالك مطلق و حتي مالك جان و بدن انسانها ست،صدور چنين دستوري از سوي مالك ايرادي ندارد. اما در پاسخ به اين نكته بايد گفت اصلا بناي فكري شيعه عدليه،اين است كه خداوند به همان مفهومي كه عقلا ميفهمند به عدل امر ميكند. با پذيرش امر خداوند به كار قبيح و عير اخلاقي،بناي تفكر شيعه در پذيرش حسن و قبح عقلي دچار مشكل ميشود. 💫مرحوم امام خميني با تاسي به استادشان ايت الله شاه ابادي،موارد فوق را اينگونه پاسخ داده اند كه اصلا به در اين زمينه نشده است بلكه او در مي بيند كه مقام وي در حب به خدا و ترك ماسوي الله بجايي رسيده است كه مي تواند از فرزند خود دل بكند و او را نمايد. لذا در تحقق اين موضوع بر مي ايد كه نهايتا خداوند بعد از مشاهده اين صحنه ، او را از ادامه كار بازميدارد." 🖌محمد سروش محلاتی 3⃣ "روايات از اين ماجرا با سه مهم دارد: ↩️خدا به ابراهيم چنين دستوري ميدهد ، فرزند اسحاق بوده نه اسماعيل، ابراهيم به فرزندش چيزي نمي گويد و او را به مذبح ميبرد و دست و پايش را مي بندد. ↩️ اما در قران اينگونه نيست: دستوري از جانب خدا نيامده بلكه ابراهيم رويايي مي بيند كه اينگونه برداشت ميكند ان فرزند اسماعيل بوده كه فرزند بزرگتر بوده و بعد از ان بشارت اسحاق را دريافت ميكند 👈و نهايتا در مجيد دو نفر، يعني ابراهيم و اسماعيل، با هم آزمايش مي‌شوند و هر دو از سربلند بيرون مي‌آيند. 🔻اما در روايت توراتي، تنها ابراهيم(ع) آزمايش مي‌شود و فرزند در آن نقشي ندارد و ابراهيم او را به زور و بدون اينكه بخواهد، براي ذبح آماده مي‌كند. 📌اما در آياتي كه نقل شد، (ع) تنها ماجراي رؤياهاي مكرر خود را براي (ع) نقل مي‌كند و رأي و نظر او را مي‌خواهد. در واقع اين اسماعيل است كه از رؤياي پدر خواست الهي را مي‌فهمد و تسليم آن مي‌شود پس روايت قران بر خلاف تورات دستور مستقيم ندارد." 🖌عبدالرحیم سلیمانی جهت مطالعه نظر سایر مفسران به لینک زیر مراجعه نمایید http://B2n.ir/t97293 @quranpuyan