eitaa logo
قران پویان
471 دنبال‌کننده
6هزار عکس
697 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20220501-WA0021.
12.16M
جزو ، نکاتی از سوره های ، و ، نمازگزاران و توجه به همنوعان 🎙سیدکاظم فرهنگ
❇️اگر خداوند را برای سعادت و كمال آفريده چگونه در طبيعت او و قرار داده است؟ 💠إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً (۱۹) إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً (۲۰) وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً (۲۱) 🌱انسان، بسیار حریص و کم‌طاقت آفریده شده است: (۱۹) هنگامی که شری به او برسد، بسیار بی‌تابی می‌کند؛ (۲۰) و هنگامی که خوشی و خیری به او برسد، به‌شدت (از دیگران) دریغ می‌کند؛ (۲۱) معارج [۱۹-۲۱] 🔹پاسخ اين سؤالات با توجه به يك نكته روشن می‌شود، و آن اين است كه خداوند نيروها و غرائز و صفاتی در انسان آفريده است كه اينها بالقوه وسيله تكامل و ترقی و سعادت او محسوب می‌شوند، بنا بر اين صفات و غرائز مزبور ذاتا بد نيست، بلكه وسيله كمال است، اما هنگامی كه همين صفات در مسير انحرافی قرار گيرد، و از آن سوء استفاده شود، مايه نكبت و بدبختی و شر و فساد خواهد بود. 🔹‏فی المثل همين حرص نيرويی است كه به انسان اجازه نمی‌دهد به زودی از تلاش و كوشش بازايستد، و با رسيدن به نعمتی سير شود، اين يك عطش سوزان است كه بر وجود انسان مسلط است، اگر اين صفت در مسير تحصيل علم و دانش به كار افتد، و انسان حريص در علم و يا به تعبير ديگر تشنه و عاشق بی‌قرار علم باشد، مسلما مايه كمال او است، اما اگر آن در مسير ماديات به كار افتد مايه شر و بدبختی و بخل می‌گردد. 🔹‏به تعبير ديگر: اين صفت شاخه‌ای از حب ذات است، و می‌دانيم حب ذات چيزی است كه انسان را به سوی كمال می‌فرستد، اما اگر در مسير انحرافی واقع شود به سوی انحصارطلبی، و بخل و حسد و مانند آن پيش می‌رود. ‏در مورد مواهب ديگر نيز مطلب همين گونه است، خداوند قدرت عظيمی در دل اتم آفريده كه مسلما مفيد و سودمند است، ولی هر گاه از اين قدرت درونی اتم سوء استفاده شود و از آن بمبهای ويرانگر بسازند، نه نيروگاههای برق و وسائل صنعتی ديگر، اين مايه شر و فساد خواهد بود. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
⭕️منظور از الهي چيست؟ ❓❓تفاوت با چيست؟ 👈کلمه يکي از اسماي حسناي خداي تعالي است و در چند جاي قرآن خود را به آن اسم ناميده است . 👈يک قسم انتقام آن انتقامي است که بر اساس احساس دروني صورت مي‏گيرد ، و آن انتقام فردي است که غرض از آن تنها رضايت خاطر است . و قسم ديگر ، انتقامي است که بر اساس عقل انجام مي‏پذيرد ، و آن انتقام اجتماعي است که غرض از آن ، حفظ نظام و احقاق حق مجتمع است . و اگر خواستي اين طور تعبير کن که : يک قسم انتقام ، حق فرد فرد اجتماع است ، و قسم ديگر حق قانون و سنت است ، زيرا قانون که مسؤول تعديل زندگي مردم است خود مانند يک فرد ، سلامتي و مرض دارد و سلامتي و استقامتش اقتضاء مي‏کند که مجرم متخلف را کيفر کند ، و همانطور که او سلامتي و آرامش و استقامت قانون را سلب نموده ، به همان مقدار قانون نيز تلافي نموده ، از او سلب آسايش مي‏کند . 📌حال که اين معنا روشن شد به آساني مي‏توان فهميد که هر جا در قرآن کريم و سنت ، به خدا نسبت داده شده منظور از آن ، انتقامي است که حقي از حقوق دين الهي و شريعت آسماني ) ضايع شده ( باشد و به عبارت ديگر : انتقامهايي به خدا نسبت داده شده که حقي از حقوق مجتمع اسلامي ) ضايع شده ( باشد ، هر چند که در پاره ‏اي موارد حق فرد را هم تامين مي‏کند ، مانند مواردي که شريعت و قانون دين ، را از ظالم مي‏ستاند که در اين موارد ، انتقام هم حق فرد است و هم حق اجتماع . پس کاملا روشن گرديد که در اين گونه موارد نبايد توهم کرد که مقصود خدا از انتقام ، رضايت خاطر است ، چون ساحت او مقدس و مقامش عزيزتر از اين است که از ناحيه جرم مجرمين و معصيت گنهکاران متضرر شود و از اطاعت مطيعين منتفع گردد . که براي خدا اثبات مي‏کنيم انتقام اجتماعي است ، نه فردي ، تا مستلزم تشفي قلب باشد ، . 👈 لذا مي‏بينيم عذاب خلق ، همواره در باره جرمهايي است که استعداد رحمت و امکان افاضه را از بين مي‏برد ، در اين جا نکته‏ اي است که تذکرش لازم است ، و آن اينست : معنايي که ما براي انتقام منسوب به خداي تعالي کرديم معنايي است که بر مسلک مجازات و ثواب و عقاب تمام مي‏شود و اما اگر زندگي آخرت را نتيجه اعمال دنيا بدانيم ، برگشت معناي انتقام الهي به تجسم صورتهاي زشت و ناراحت کننده از ملکات زشتي است که در دنيا در اثر تکرار گناهان در آدمي پديد آمده است . 👈ساده ‏تر اينکه عقاب و همچنين ثوابهاي آخرت بنا بر نظريه دوم عبارت مي‏شود از همان ملکات فاضله و يا ملکات زشتي که در اثر تکرار ‏ها و ‏ها در نفس آدمي صورت مي‏بندد . همين صورتها در آخرت شکل عذاب و ثواب به خود مي‏گيرد ، ) و همين معنا عبارت مي‏شود از انتقام الهي 📚تفسير الميزان 📌هدف خداوند از گرفتن هدف خداوند از انتقام، زمین از است؛ یعنی مفسدانی را که امید هیچ‌گونه خیری از آن‌ها نیست و همه‌ی منافذ نور و هدایت را بر خودشان بسته‌اند، از بین برده و ریشه‌کن می‌کند. پس خداوند انتقام گیرنده از ظالمین به خاطر حق مظلومان است که در قرآن می‌فرماید: 🔸«...فَانْتَقَمْنا مِنَ الَّذینَ أَجْرَمُوا وَ کانَ حَقًّا عَلَیْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنینَ»[روم/47] «... ولى (هنگامى که اندرزها سودى نداد) از مجرمان انتقام گرفتیم (و مؤمنان را یارى کردیم) و یارى مؤمنان، همواره حقّى است بر عهده‌ی ما!» 📚تفسير فرقان http://quranpuyan.com/yaf_postsm20109_mnZwr-z-ynkh-khdwnd-dhwntqm-st-w-ntqm-mygyrd-chyst.aspx#post20109 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🟥آيا خداوند دستور را به داد؟ ايا اين كار قبيح و نيست؟ ❓ 1⃣ "در باب ذبح اسماعیل یا اسحاق توسط پدر، نظریات گوناگونی عرضه شده است. اینکه پدری پسرش را بی هیچ گناهی به قتل برساند، عملی غیر اخلاقی محسوب می شود و این که خدایی دستور به قتل بی گناهی -یعنی یک گناه کبیره- بدهد از آن غیر اخلاقی تر و عجیب تر به نظر می رسیده است. لذا متفکران مسلمان در این باب تاویل ها کرده اند. 1⃣-عده ای بر آنند که ، را کرده است که ببیند ابراهیم دست به قتل می زند یا نه؟⁉️ و ابراهیم در این امتحان قبول نشد. اما برغم این نظر، در کتب مقدس و من جمله قرآن هیچگونه مذمّتی متوجه ابراهیم (ع) نشده است. 2⃣- دسته دیگر می گویند البته امتحانی در کار بود که ببیند ابراهیم در هر حالت و شرایطی حکم خدا را بی چون و چرا اجرا می کند و ابراهیم در این امتحان قبول شد و می دانست حکم خدا حکمتی دارد و غیر اخلاقی نیست. چنانچه در ماجرای موسی و بنده صالح خدا نیز بر این اعتماد تاکید شده است. این نظر اکثر مفسران است. 3⃣-کسی مانند کی یرکه گور معتقد است که سنجش ایمان ابراهیم، مسئله ای فرافقهی و فرااخلاقی است. یعنی از دائره ی فقه و اخلاق متعارف فراتر است. بحث بر سر بَرگذشتن از سنجه های متعارف و دلبستگی های متعارف بر اساس عشق و ایمان و اعتماد و توکل است که ابراهیم در آن سرافراز شد. این نظر دکتر سروش هم هست. 4⃣-ابن عربی می گوید ابراهیم خوابش را درست پنداشت و اشتباه کرد. در واقع رویایش را درست تعبیر نکرد. به همین دلیل خداوند مانع کارش شد. چنانکه قرآن در سوره صافات می فرماید: قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۰۵﴾ رؤيا[ى خود] را درست پنداشتی. ما نيكوكاران را چنين پاداش مى‏ دهيم. این تاویل هم قدری دور از ذهن است. به خصوص که در ادامه ی آیه سخن از پاداش و نیکوکاری ابراهیم است. 5⃣-در بین این تفاسیر، تفسیر دوم مقبول تر به نظر می رسد. اما در کنار آن هم می توان قائل به معنای اسطوره ای برای داستان شد. 👈بر این اساس کل ماجرا مبین انتقال بشر از مرحله ی کردن به قربانی کردن در سیر تکاملی ادیان است. فرستادن گوسفند به عنوان جایگزین، موید این نظر است. اگر مقصود تنها امتحانِ میزانِ اطاعت ابراهیم بود، دیگر نیازی به قربانی گوسفند به جای آن نبود. قصه با قبولی ابراهیم پایان می یافت. همچنین می توانیم بگوییم قربانی کردن اسماعیل، نوعی تعلیم برای گذر کردن از دوران قربانی کردن انسان بوده است." 🖌امین مروتی 2⃣" برخي علما از جمله آيت الله جوادي آملي اينگونه پاسخ داده اند كه چون خداوند مالك مطلق و حتي مالك جان و بدن انسانها ست،صدور چنين دستوري از سوي مالك ايرادي ندارد. اما در پاسخ به اين نكته بايد گفت اصلا بناي فكري شيعه عدليه،اين است كه خداوند به همان مفهومي كه عقلا ميفهمند به عدل امر ميكند. با پذيرش امر خداوند به كار قبيح و عير اخلاقي،بناي تفكر شيعه در پذيرش حسن و قبح عقلي دچار مشكل ميشود. 💫مرحوم امام خميني با تاسي به استادشان ايت الله شاه ابادي،موارد فوق را اينگونه پاسخ داده اند كه اصلا به در اين زمينه نشده است بلكه او در مي بيند كه مقام وي در حب به خدا و ترك ماسوي الله بجايي رسيده است كه مي تواند از فرزند خود دل بكند و او را نمايد. لذا در تحقق اين موضوع بر مي ايد كه نهايتا خداوند بعد از مشاهده اين صحنه ، او را از ادامه كار بازميدارد." 🖌محمد سروش محلاتی 3⃣ "روايات از اين ماجرا با سه مهم دارد: ↩️خدا به ابراهيم چنين دستوري ميدهد ، فرزند اسحاق بوده نه اسماعيل، ابراهيم به فرزندش چيزي نمي گويد و او را به مذبح ميبرد و دست و پايش را مي بندد. ↩️ اما در قران اينگونه نيست: دستوري از جانب خدا نيامده بلكه ابراهيم رويايي مي بيند كه اينگونه برداشت ميكند ان فرزند اسماعيل بوده كه فرزند بزرگتر بوده و بعد از ان بشارت اسحاق را دريافت ميكند 👈و نهايتا در مجيد دو نفر، يعني ابراهيم و اسماعيل، با هم آزمايش مي‌شوند و هر دو از سربلند بيرون مي‌آيند. 🔻اما در روايت توراتي، تنها ابراهيم(ع) آزمايش مي‌شود و فرزند در آن نقشي ندارد و ابراهيم او را به زور و بدون اينكه بخواهد، براي ذبح آماده مي‌كند. 📌اما در آياتي كه نقل شد، (ع) تنها ماجراي رؤياهاي مكرر خود را براي (ع) نقل مي‌كند و رأي و نظر او را مي‌خواهد. در واقع اين اسماعيل است كه از رؤياي پدر خواست الهي را مي‌فهمد و تسليم آن مي‌شود پس روايت قران بر خلاف تورات دستور مستقيم ندارد." 🖌عبدالرحیم سلیمانی جهت مطالعه نظر سایر مفسران به لینک زیر مراجعه نمایید http://B2n.ir/t97293 @quranpuyan
شماره 17 . . سوره 💢💢 🔸 الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ‌( 27بقره) 🌱 (فاسقان) كسانى هستند كه پيمان خدا را پس از آنكه محكم بستند مى‌شكنند، و پيوندهايى را كه خدا دستور داده برقرار سازند قطع مى‌نمايند، و در زمين فساد مى‌كنند، قطعاً آنان زيان‌كارانند. 👈در این آیه با ذکر سه صفت فاسقان را معرفی می‌کند:🔻 1⃣«فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را پس از آنکه محکم ساختند می‌شکنند» (الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ). 📌انسانها در واقع پ مختلفی با خدا بسته‌اند، پیمان توحید و خداشناسی، پیمان عدم تبعیت از شیطان و هوای نفس 📌 همه این پیمانها را شکسته، و از خواسته‌های دل و پیروی می‌کنند. ⁉️این پیمان کجا و چگونه بسته شد؟ در واقع خداوند هر موهبتی به انسان ارزانی می‌دارد، همراه آن عملا پیمانی با زبان آفرینش از او می‌گیرد، به او می‌دهد، یعنی با این چشم را ببین، گوش می‌دهد یعنی صدای حق را بشنو ... 2⃣ سپس به دومین نشانه آنها اشاره کرده می‌گوید: «آنها پیوندهائی را که خدا دستور داده برقرار سازند قطع می‌کنند» (وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ). این پیوندها شامل پیوند خویشاوندی، پیوند دوستی، پیوندهای اجتماعی، پیوند و ارتباط با رهبران الهی و پیوند و رابطه با خداست. 3⃣ نشانه دیگر ، در روی زمین است می‌فرماید: «آنها فساد در زمین می‌کنند» (وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ). و در پایان آیه می‌گوید: «آنها همان زیانکارانند» (أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ). چه زیانی از این برتر که انسان همه سرمایه‌های مادی و معنوی خود را در طریق فنا و نیستی و بدبختی و سیه روزی خود به کار برد؟ 💬پیامها🔻 🔻 در برابر است، چون با و فطرت خود، با او عهد و ميثاق بسته كه به احكام دين عمل كند. «عَهْدَ اللَّهِ» 🔻اسلام با مخالف است. «أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ» 🔻 به خود ضربه مى‌زند، نه خداوند. «أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ» 👈و به این ترتیب هرگاه انسان از آنچه در درون فطرت او است بهره نگیرد و یا از نیروهای خداداد در مسیر خطا استفاده کند، پیمان خدا را شکسته است. آری ، همه یا قسمتی از این پیمانهای فطری الهی را زیر پا می‌گذارند. 📚 تفسیرهاے نمونه و نور ┄═❁🍃 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در  قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❇️ و پیآمد آن 💠وَيَدْعُ الْإِنْسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَيْرِ وَكَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا 11/اسراء 🌱و انسان [همان گونه كه] خير را فرا مى‏ خواند [پيشامد] بد را مى‏ خواند و انسان همواره شتابزده است . 🔹اين آيه بيان كننده يكى از حالات روحى انسان است و آن اين كه انسان هر چيزى را كه در وهله اول به نفع خود مى بيند، طلب مى كند، در صورتى كه گاهى آن چيز به ضرر اوست ولى او از آن آگاهى ندارد و در واقع با طلب كردن آن، براى خود طلب شرّ مى كند و بدى راخواستار مى شود ! 😢 👈 بنابراين، انسان كه در زندگى خواسته هايى دارد و تلاش مى كند كه به آنها برسد، گاهى دچار اشتباه مى شود و به جاى نيكى، بدى را هدف خود قرار مى دهد و اين از عجول بودن و شتابزدگى او ناشى مى شود. 🔹اگر او دمى بينديشد و عواقب و پى آمدهاى كارها را در نظر بگيرد و با حزم و احتياط و دور انديشى وارد شود، خواهد ديد كه برخى از خواسته هاى اوليه او به زيان اوست و براى او شرّ است. 👈چنانکه در آیه ۲۱۶ بقره آمده 💠و عسى ان تحبّوا شيئاً و هو شرّ لكم و اللّه يعلم و انتم لا تعلمون 🌱و اى بسا چيزى را دوست بداريد در حالى كه آن براى شما شرّ است، و خدا مى داند و شما نمى دانيد. 🔹«دعـا» در ايـنـجـا مـعـنـى وسـيـعـى دارد كـه هـر گـونـه طـلب و خـواسـتـن را شامل مى شود، اعم از اينكه با زبان بخواهد، و يا عملا براى بدست آوردن چيزى بپا خيزد و تلاش و كوشش كند. 🔹مراد از «انسان» جنس آدمى است نه افراد معينى از انسانها، از قبيل كفار و مشركين ، چنانكه بعضى گفته اند . 🔹و مقصود از «خير و شر» هر آن چيزى است كه در حقيقت مايه سعادت و يا شقاوت آدمى است ، نه مطلق هر چيزى كه مضر يا نافع باشد. 🔹و مراد از «عجله» علاقه آدمى است به اينكه آنچه ميل دارد به زودى تحقق يابد، نه لجاجت و درخواست عذاب . 👌 پس بطور خلاصه تنها راه رسيدن به و آنست كه در هر كار قدم مى گذارد با نهايت دقت و هوشيارى و دور از هر گونه و شتابزدگى تمام جوانب را بررسى كند و خـود را در انـتـخـاب راه از هر گونه پيشداورى و قضاوتهاى آميخته با هوى و هوس بر كـنـار دارد، از خـدا در ايـن راه يارى بطلبد تا راه خير و سعادت را بيابد و در پرتگاه و بيراهه گام ننهد. 📚برگرفته از ڪانال تفسیر روزانه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ گل سر سبد موجوادت! 💠وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلی‌ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِيلاً (۷۰/إسراء) 🌱‏وهمانا فرزندان آدم را گرامی داشتيم و آنان را در خشكی و دريا (بر مركب‌ها) حمل كرديم و از چيزهای پاكيزه روزی‌شان داديم و آنان را بر بسياری از آفريده‌های خود برتری كامل داديم. 🔷از آنجا که یکی از طرق تربیت و هدایت، همان دادن شخصیت به افراد است، قرآن مجید به دنبال بحثهایی که در باره مشرکان و منحرفان در آیات گذشته داشت، در اینجا به بیان شخصیت والای نوع بشر و مواهب الهی نسبت به او می‌پردازد، تا با توجه به این ارزش فوق العاده به آسانی گوهر خود را نیالاید و خویش را به بهای ناچیزی نفروشد، می‌فرماید: «و ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم» (وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ). 👈سپس به سه قسمت از مواهب الهی، نسبت به انسانها اشاره کرده، می‌گوید: 🔹«و ما آنها را (با مرکبهای مختلفی که در اختیارشان قرار داده‌ایم) در خشکی و دریاحمل کردیم» (وَ حَمَلْناهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ). 🔹دیگر این که: «آنها را از طیبات روزی دادیم» (وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ). 🔹سوم این که: «ما آنها را بر بسیاری از مخلوقات خود فضیلت و برتری دادیم» (وَ فَضَّلْناهُمْ عَلی کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضِیلًا). ❓چرا انسان برترین مخلوق خداست؟ ✅پاسخ این سؤال چندان پیچیده نیست، زیرا می‌دانیم تنها موجودی که از نیروهای مختلف، مادی و معنوی، جسمانی و روحانی تشکیل شده، و در لابلای تضادها می‌تواند پرورش پیدا کند، و استعداد تکامل و پیشروی نامحدود دارد، انسان است. 🔰حدیث معروفی که از امیر مؤمنان علی علیه السّلام نقل شده نیز شاهد روشنی بر این مدعاست، آنجا که می‌فرماید: «خداوند خلق عالم را بر سه گونه آفرید: فرشتگان و حیوانات و انسان، فرشتگان عقل دارند بدون شهوت و غضب، حیوانات مجموعه‌ای از شهوت و غضبند و عقل ندارند، اما انسان مجموعه‌ای است از هر دو تا کدامین غالب آید، اگر عقل او بر شهوتش غالب شود، از فرشتگان برتر است و اگر شهوتش بر عقلش چیره گردد، از حیوانات پست‌تر». 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
همه چیز را ذیل « » می دید حتي ولايت فقيه را به مناسبت 12 آذر سالروز تصويب ⚡️"بزرگترین خدمت کاشتن اصول مربوط به «حاکمیت مردم» در قانون اساسی است. ↩️واقعیت این است که مرحوم شهید بهشتی الآن هم مظلوم است. علتش این است که تلاش های مهمی که مرحوم شهید بهشتی برای جا انداختن اصول مربوط به دموکراسی و «حاکمیت ملی» در قانون اساسی داشت اصلا شناخته شده نیست. مرحوم شهید بهشتی از جمله مهمترین شخصیت هایی بود که از نظریه ولایت فقیه صحبت کرد و دفاع مهمی هم از اصل پنج قانون اساسی داشت. اما همه چیز را ذیل « » می دید؛ حتی ولایت فقیه را. از مجموعه آثار ایشان چنین بر می آید که معتقد بود برای حفظ وجوه اسلامی حکومت یا قانونگذاری، بودن یک فقیه در رهبری ضروری است. اما هیچ گاه از ادبیات ایشان در نمی آمد که بحث را مستقل از حاکمیت ملت توضیح دهد. 📍هرکس به در قانون اساسی استناد می کند مدیون شهید بهشتی است امروز هرکس از بخش های مربوط به حاکمیت ملت و مردم سالاری با استناد به قانون اساسی صحبت می کند مدیون مرحوم بهشتی است و باید بیشتر به این بخش توجه کنیم. اصل 56 قانون اساسی شکل تکامل یافته اصل 35 و 36 قانون اساسی مشروطه است که آنجا تأکید کرده حاکمیت از آن خدا است و او تعیین سرنوشت را به ملت داده و ملت به موهبت الهی حاکمیت را به سلطان واگذار می کنند. اینجا همان بحث را دارد ولی کامل تر است. این اصل 56 در واقع قلب حاکمیت دینی و مردم سالاری است. 📍متن پیشنهادی شهید بهشتی برای اصل 56 ↩️این اصل 56 یک متن مصوب دارد و یک گفت و گو پشت آن هست؛ که برای فهمیدن متن مصوب دیدن گفت و گوی پشت آن مهم هست. مرحوم شهید بهشتی آزادانه ترین ایده را در آنجا دارد. در جلسه 21 مجلس خبرگان قانون اساسی ایشان یک متن سه خطی را پیشنهاد می کند. من آن را می خوانم که ببنید شهید بهشتی مسأله رهبری را چگونه می دید؛ حتی ایشان می گفت در دین هم خود ملت آزاد هستند که انتخاب کنند. اصل پیشنهادی مرحوم شهید بهشتی این است که «حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. انسان این حق خداداد را در شناخت و انتخاب شرع و قانون الهی و رهبر و اداره امور کشور از راه قوایی که در اصول بعد می آید، اعمال می کند و هیچ کسی نمی تواند این حق را از او بگیرد و یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد». 📍 جانانه از اصل 5 دفاع کرد 💫مرحوم شهید بهشتی جانانه از اصل 5 دفاع کرد، اما در ادبیات ایشان آن اصل حاکم بر اصول دیگر نیست. بلکه اصل 56 است که چنین بحثی را دنبال می کند. شهید بهشتی از جمله اولین شخصیت ها است که از ایده ولایت انتخابی صحبت می کند. اما این خیلی کلیدی است که برای مرحوم شهید بهشتی آزادی چیزی است که دین آن را جزو ادله برتر یا انتخاب های قرار داده است؛ یعنی هیچ انتخابی نمی تواند این اصل آزادی را از بین ببرد. 💫مرحوم شهی بهشتی همه جا این بحث را دنبال می کند و جالب است که در همان گفت و گوها بزرگانی بودند که بلافاصله اعتراض می کنند که مسأله رهبر نیست. یعنی معلوم بود که پیام شهید بهشتی را فهمیده اند. مرحوم شهید بهشتی وقتی دید فضا دارد به سمتی می رود که ممکن است اختیار انتخاب را به صراحت از مردم بگیرند، برای اینکه بتواند بحث را مدیریت کند کمی اصلاحات در این بحث دارد و انتخاب شرع و قانون الهی را فاکتور می گیرد و به دلیل حساسیت ها می گوید که نسبت به این اصل با ورقه و به صورت محرمانه رأی گیری می شود و جالب است که رأی بالایی هم می آورد. جالب است که مرحوم شهید بهشتی چگونه پای اندیشه خود ایستاده است. 👈جای دیگر می گوید آگاه و است و چنین انسانی را نباید محدود کرد و او باید انتخابش را انجام دهد. وقتی که اصل 5 و اختیارات رهبری مطرح می شود، مرحوم شهید بهشتی به صراحت این جمله را دارد که رهبری قوه چهارم نیست و رهبری در واقع ادامه سنت مرجعیت و یک راهنمای فکری دولت است. ساختار قانون اساسی هم به گونه ای چیده شده که چنین بود. چون در قانون اساسی قبلی ما یک رهبر اجرایی داشتیم که رئیس جمهور بود و یکی هم رهبر فکری بود. " 🔸از سخنان مرحوم استاد فيرحي در نشست علمی « شهید بهشتی؛ فقه و قانون» کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
💫🌱 دعوت به از س،دعوت به رکودذهن و تحجر نیست. و سایر کمالات اعتقادی به برمیگردد نه پیکر مردانه یا زنانه ♦حضرت علیهاسلام با سیره رایج و سنت معصومانه خود بوده و هست؛ لیکن در رفتارهای خاص خویش قدوه (مقتدا) صنف مخصوص است؛ مثلاً در سیر درونی و ذکر، اسوه عارفان شاهد و در اندیشه و فکر ذهنی، قدوه حکیمان و متکلمان و فقیهان و صاحبان فنون دیگر است. تحلیل خطبه معروف آن حضرت، سند صلاحیّت تاسی خردمندان علوم عقلی و نقلی به آن ذات قدسی است. ♦حضرت فاطمه(علیها السلام) و سیاسی و اجتماعی را در ظلّ اصالت وحدت و و هماهنگی ملت مسلمان با سنت حسنه خود پذیرفت و آن را امضا کرد و از هرگونه چالش داخلی و تنش محلی و منطقه ای پرهیز نمود و همانند امیر مؤمنان از تشتّت و شقّ عصای مسلمانان جدّاً تحاشی داشت و را در برابر دشمنان خارجی لازم می دانست. ♦حضرت فاطمه(علیها السلام) ، به ویژه برای زن و معارف مربوط به زنان است، چنان که هرکدام از دو وزنه وزین قرآن و عترت(علیهم السلام) قدوه محقّقانِ علمی و متحققان عملی است؛ 👈👈معنای بودن یک شی ء عتیق و کهن که مصون از اندراس و کهنه گی و منزّه از گذشت تاریخ مصرف و مبرّای از افیون و افسون و افسانه است، دعوت به انجماد، تحجّر، و رکود نیست؛ چه این که تحلیل آن به تجویز تفسیر به رأی و توجیه اختلاف قرائت به معنای پلورالیزم، تفسیری بدون اصل ثابت نخواهد بود؛ زیرا کتابی که مدّعی حیات بخشی است، با قفل قلب و یُبس دل و موافق نیست و دفتری که داعیه ثبات و دوام دارد، با زمان مندی و زوال مخالف است، بلکه معنای عریق آن مرهون ارزیابی در هندسه دین و شریعت است. ♦حضرت (علیها السلام) چونان معصومان(علیهم السلام) دیگر در متن بوده و هرگز در معرفت آن اشتباه نکرده است و در پیمودن آن ، تسامح و تساهل نورزیده است. 🟠 که طاهرین(علیهم السلام) معادل آن اند، اعم از مرد و زن را می کند: ﴿لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ . . .﴾ و سبب کرامت وی را می داند : ﴿إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً﴾. خلیفه آن است که قانون مستخلفٌ عنه را اجرا کند نه هوای و هوس نفس خویش را، وگرنه از خلافت معزول و در نتیجه از کرامت محروم می گردد؛ 👈👈چون بشر از خدای سبحان به روح مجرّد و ملکوتی او برمی گردد و روح مجرّدْ منزّه از ذکورت و انوثت است؛ چه این که انبیا برای تعلیم کتاب و حکمت و برای تزکیه آمده اند و همه این امور به جان مجرّد انسانی رجوع می نماید نه به پیکر او، 💢💢لذا هیچ کمال اعتقادی اخلاقی که به روح مجرّد برمی گردد نه مشروط به است و نه ممنوع به . 💫فاطمه (ع) اسوه بشر، تلخیص ص 211 تا 222 نقل از کانال ایت الله جوادی املی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
༻🍃‌🌸🍃   ۞بسم الله الرحمن الرحيم۞ ❇️ شما هم خود را در عصر نزول قرآن تصور كنيد و لذت خواندن را تجربه كنيد با عنایت خداوند و استقبال مخاطبان عزیز مطالعه و تدبر سوره های  تا را به ترتيب نزول در پستهای ساعت ۱۱ هرروز به پایان رساندیم. ✍تاکنون سوره های : سوره مبارکه (آیات ۱ تا ۵) سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه   سوره مبارکه   سوره مبارکه سوره مبارکه   سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه سوره مبارکه   سوره مبارکه سوره مبارکه به اتمام رسیده است . امروز مرور کوتاهی بر درس سوره ها و مطالب مهم مرحله ششم داریم. 👌 انشاالله از روز شنبه سوره های را  با سوره  آغاز می‌کنیم. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در  قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
شماره 157 سوره صفحه_64 🗡💶 و براي شما در برابر كاري نمي كنند 🔸إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَن تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُم مِّنَ اللَّهِ شَيْئًا وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ال عمران/116 بي‌گمان اموال و اولاد [=ثروت و قدرت] كساني كه كفر ورزيدند [=حقانيت قرآن و پيامبر اسلام را انكار كردند]، هرگز آنان را از [پناه بردن به] خدا [در عواقب اعمالشان] به هيچ وجه بي‌نياز نمي‌كند و چنين كساني اهل [=وابسته] دوزخند كه خود در آن جاودانند. 🧎🧎‍♂ در مسير و كمال سراپا ناقص و نيازمند خدايي است كه تنها او بي‌نياز و ستوده است [فاطر 15]. جملة: ما اَغني/ عَنكُم/ عَنهُم/ عَنه عَنّي، 8 بار و جملات: لَن تُغْنِيَ عَنكُم/ عَنْهُمْ، لا يَغني عَنهُم، لَن يَغنُوا عَنك، لَن تَغنِيَ عَنكُم نيز به دفعات در قرآن تكرار شده است. 🔻معناي ، نوعي و است كه به تدريج شخصيت انسان را با آنكه، يا آنچه با آن مصاحبت مي‌كند شبيه مي‌سازد؛ همچون صحابه رسول خدا و ساير مصاحبت‌هاي دنيايي. «اصحاب النار» بودن، شخصيت جهنمي پيدا كردن مردمان آتش‌افروز و ظالم است و مصاحبت با هر چيز از اعتماد و اتكاء به آن ناشي مي‌شود و گام به گام در تأثيرپذيري از آن مشابهت حاصل مي‌گردد. 📚تفسیر آقاے بازرگان ┄═❁🍃❈ کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و مربوط به جان و روح انسان است كه و ندارد. به فعليت رساندن سرمايه‌ و استعداد وجودي ، است. روح، بردار نیست ✅ مال جان انسان است، (نفخت فیه من روحی)* مال آن (یاء) است؛ آن (یاء) نه مذکر است نه مونث! وقتی انسان یک مقدار بالاتر آمد، از " تجرد نفس " سر در آورد، مگر موجود مجرد زن و مرد است!! این بدن است که یا اینچنین ساخته شده یا آنچنان ساخته شده، و گرنه روح نه مذکر است نه مونث. فرمود: ما این روح را که اوست، (نفخت فیه من روحی)؛ هم درباره آدم (سلام الله علیه) هست، هم درباره حوا (سلام الله علیها)؛ اینطور نیست که حالا روح مذکر و مونث باشد! و قرآن هم آمده برای ما، تربیت روح ما، تکمیل روح ما؛ این روح نه است نه ؛ لذا فرمود: (من عمل صالحاً من ذکر او اُنثی و هو مومن)*، این کار را می کند، این کار را می کند، 🎙ايت الله جوادي آملي ┈┈•°.✤🍃✤.°•┈┈ ✅بخش بندی هائی که در جوامع انسانی صورت می گیرد و پاره ای طبیعی و پاره ای دیگر اعتباری است همگی بر پایه ای یگانه یعنی « » استوار است و «انسانیّت» بر همه این تقسیمات از جمله «زن بودن» و «مرد بودن» مقدم است و پرسش مهم اینکه: «انسان کیست؟». 👈به اجمال می توان گفت که گوهر انسانیّت انسان « ذاتی» او است که: در ساحت نظر در صورت خردورزی و اندیشه گری بروز می کند و در عرصه عمل «به ویژه » بصورت و توان اختیار و آدمی؛ و در ورای این دو عشق به «حقیقت و زیبائی» که اوج عاطفه است. ✅هر نظام حقوقی، سیاسی، اجتماعی و… در صورتی مطلوب «و حتی موجّه» است که بر انسان مبتنی باشد و نظامهای حقوقی و سیاسی و اجتماعی به تناسب تحول در پرسش ها و نیازهای آدمی و سیر تکاملی جوامع می توانند و باید تغییر پذیر و اصلاح پذیر باشند. ♦نکته دیگر اینکه: انسان «چه زن و چه مرد» موجودی است « » یابنده و رشد او را نهایتی نیست؛ چرا که هدف رشد آدمی بی نهایت است، و به آن می توان نزدیک شد. وجود هدف متعالی بیکران سیر مدام این موجود شگفت انگیز را که معجزه آفرینش است، ایجاب می کند. در عرصه حیات این جهانی، «رشد» که استعداد آن به طور مساوی در همه انسانها (اعم از زن و مرد) نهاده شده است و به فعلیّت رسیدن و رساندن آن مهمترین حق همگانی است؛ امری اجتماعی است. رشد در سامان وجودی آدمی که به طبع یا به ناچار مدنی و اجتماعی است، در وجه اجتماعی زندگی قابل حصول و وصول است. 🔶برای اینکه این حق مهم ایفاء و استیفاء شود انسان (اعم از مرد و زن) باید در عرصه حیات اجتماعی و در ساحت سرنوشت داشته باشد و در صورتی می توان میان انسانها به لحاظ استعدادها و شایستگی های بنیادین مقایسه کرد که امکان حضور آنان بطور مساوی در همه ی عرصه های حیات اجتماعی وجود داشته باشد. 🖍حجت الاسلام سیّد محمّد خاتمی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛