eitaa logo
قران پویان
462 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
694 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
تاملی در دیدگاههای استاد شهید شماره پانصد و دوازده ✅تعارفهای دروغین کتاب حکمتها و اندرزها ، تا آنجا كه پای عواطف واقعی در كار باشد و مقصود شخص ابراز عاطفه و علاقه و محبت بوده باشد، خوب و پسندیده است. زندگی اگر عاری ازعواطف باشد خشك و بی روح است، و از ادب عاطفه و محبت این است كه مكتوم نماند و به طرف اظهار شود تا محبت او نیز جلب گردد. رسول خدا فرمود: علاقه ای كه میان تو و دوستت هست، آن را زود ظاهر ساز كه رشته ی دوستی را محكمتر می كند. تعارف، تا آنجا كه به صورت تبادل عواطف واقعی و اظهار محبت صمیمی باشد، خوب و مستحسن است. اما ملتهایی كه رشد اخلاقی و اجتماعی ندارند گرفتار انواع تعارفهای دروغین می باشند. دو نفر از آنها كه همراه یكدیگر هستند و می خواهند به اتاقی وارد شوند یا از اتاقی خارج گردند، مدتی با یكدیگر تعارف می كنند در صورتی كه هركدام از آنها در دل خود از جلو افتادن دیگری ناراضی است. همچنین است تعارفهایی كه بعضی میزبانها نسبت به مهمانان می كنند، همه اظهارات بی روح و خشك است، تصنّع و ظاهرسازی است. این گونه تعارفات داخل در و دورویی است. گفتیم كه نفاق و دورویی از مختصات بشر است و اگر در بعضی حیوانات دیگر بوده باشد یك درجه ی خفیفی است. برخی حیوانات مانند روباه به مكر و خدعه معروف شده اند. بدیهی است كه مكر و خدعه ی آن حیوانات قابل مقایسه با مكرها و خدعه ها و ظاهرسازی و تصنعهای فرزند آدم نیست. ولی نباید چنین تصور كرد كه چون مكر و خدعه و دورویی از مختصات بشر است پس كمالی است برای بشر و باید از آن استفاده كرد، زیرا دورویی یك نوع سوء استفاده ای است از یك استعداد كمالی بشری. آنچه است قدرت بر استتار و رازداری و مكتوم نگه داشتن عقیده و فكر و احساسات درونی است؛ این در ذات خود كمال است و عیبی ندارد. در همه ی ظروف و احوال مقتضی نیست كه آدمی عقیده ی خود را ظاهر كند، زیرا ممكن است دیگران استعداد پذیرفتن آن را نداشته باشند یا آنها سوء نیت داشته باشند و موجب مزاحمت صاحب عقیده را فراهم كنند، و همچنین مقتضی نیست كه آدمی در همه جا احساسات خود را آشكار كند. از آداب معاشرت این است كه اگر انسان غم و غصه ای دارد آن را از چهره ی خود ظاهر نسازد و موجب ملال خاطر دیگران نگردد. آن چیزی كه نقص است و نام نفاق و دورویی دارد این است كه آدمی از همین قدرت و استعداد خود برای فریب دادن و گمراه ساختن و گول زدن دیگران استفاده كند. پس نفاق و دورویی در عین اینكه از مختصات انسان است انسانی نیست، بلكه یك نوع سوء استفاده از یك انسانی است. متأسفانه بسیاری از مردم دچار این اشتباه هستند، نفاق و و مكر و خدعه را یك امتیاز برای خود می شمارند و به آن نام «زرنگی» می دهند، صداقت و صراحت و یك رویی را از كم شعوری می شمارند، گمان می كنند كه با مكر و خدعه و نفاق بهتر می توان با عوامل حیات هماهنگی كرد و پیش رفت، غافل از اینكه طبع عالم بر درستی و صداقت است، آن كس كه با خدا مكر كند خداوند فوق همه ی مكركنندگان است. قرآن كریم همواره از راستی و صداقت و صراحت دم می زند و با ندای بلند می فرماید كه مكر و نیرنگ و نفاق- با همه ی پیشرفتهای موقت- محكوم به شكست خوردن است، روزگارْ بساط نیرنگ و دورویی را درهم می پیچد و شیشه ی نفاق را می شكند، اساس عالم بر حقیقت است نه بر مَجاز، و نمی توان نظام راستین جهان را به بازی گرفت و با فلك حقّه باز بنیاد مكر نهاد فردا كه پیشگاه حقیقت شود پدید شرمنده رهروی كه عمل بر مَجاز كرد بازی چرخ بشكندش بیضه در كلاه زیرا كه عِرض شعبده با اهل راز كرد صنعت مكن كه هركه محبت نه راست یافت عشقش به روی دل درِ معنی فراز كرد
📖 ؟ نكات قرآنی : “ ” نفس مطمئنه همان جان آرام گرفته در الوهیّت خویش است. نفس آدمی از مرحله ی خام بودن تا خویش راه درازی را طی کرده است. از امتحانات عدیده و مواقف آتشین بسیاری گذر کرده است. او اکنون با دریافت گوهر الهی خویش، حقیقت ناب وجودش را به ظهور رسانده و در بهشتی مسحورکننده آرام گرفته است. نفس مطمئنه همان نفسی است که تسلیم محض است، نفسی است که از خواسته های محدود خود دست شسته و با رضایت تمام، خواست کل کامل را پذیرا گشته است. نفس مطمئنه نفسی است که از پوسته ی منیّت خویش بیرون آمده و با پذیرش خِرَد نامتناهی، نور الوهیت اش را به جهان تابانده است. نفس مطمئنه دگر “من” نیست، محدود نیست، یک تن نیست، همه است، یک تمامیت مقدس است. نفس مطمئنه خود یک کل به آزادی رسیده است. “نفس مطمئنه”، معجزه ی تسلیم و محصول کیمیاگرانه ی آن است. برگرفته از سایت مسعود ریاعی ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
♻️♻️♻️ : تدبر و فهم سوره : ❓❓منظور از خلق الانسان هلوعا چيست؟ اگر حرص،بطور مطلق بد است،پس چرا در انسان، آفريده شده است؟ " هر انسانى در همان آغاز تولدش ، و در عهد كودكى و قبل از رشد و بلوغش مجهز به شديد هست ، و اين حرص شديد بر خير صفتى است كمالى كه اگر نبود به دنبال و جلب خير و دفع شر از خود بر نمى آمد، همچنان كه قرآن كريم فرموده : ((و انه لحب الخير لشديد)) . و چون به حد بلوغ و رشد رسيد به دستگاهى ديگر مجهز مى شود، و آن عبارت است از عقل كه با آن حقائق امور را آنطور كه هست درك مى كند، اعتقاد حق و عمل خير را تشخيص مى دهد، آن وقت است كه حرص شديد در ايام كودكيش كه او را در هنگام برخورد با شر به جزع در مى آورد، و در هنگام رسيدن به خير از بذل خير جلوگيرش مى شد، مبدل به حرصى ديگر مى شود، و آن حرص شديد به خير واقعى و فزع شديد از شر اخروى است ، و با در نظر گرفتن اينكه خير واقعى عبارت است از مسابقه به سوى مغفرت پروردگار، و شر واقعى عبارت است از نافرمانى خداى تعالى ، در نتيجه چنين كسى از كار خير سير نمى شود، و پيرامون گناه نمى گردد، و اما نسبت به شر و خير دنيوى حرصى نمى ورزد، و از حدودى كه خداى تعالى برايش معين كرده تجاوز نمى كند، در هنگام برخورد با گناه حرص خود را با فضيلت صبر كنترل مى كند، و نيز در برابر اطاعت پروردگار حرص خود به جمع مال و اشتغال به دنيا را با فضيلت صبر كنترل مى كند، با توجه به مطلب فوق، صفت حرص در آياتي (كه از خلقت بشر سخن مى گويد، و با در نظر گرفتن اينكه مى خواهد حرص را مذمت كند)، به همه انسانها نسبت داده ، با ((احسن )) بودن خلقت هر چيز كه آيه ((الذى احسن كل شى ء خلقه )) از آن خبر مى دهد منافات ندارد، چون حرصى كه منسوب به خداست حرص بر خير واقعى است ، و حرصى كه صرف جمع مال و غفلت از خدا مى شود منسوب به خودانسانها است ، اين خود انسان است كه حرص خدادادى را مثل ساير نعمتها به سوء اختيار و كج سليقه گى خود به نقمت مبدل مى سازد. تفسیر المیزان http://yon.ir/Qp8635 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 https://eitaa.com/quranpuyan
تاملی در دیدگاههای استاد شهید ✅تعارفهای دروغین کتاب حکمتها و اندرزها ، تا آنجا كه پای عواطف واقعی در كار باشد و مقصود شخص ابراز عاطفه و علاقه و محبت بوده باشد، خوب و پسندیده است. زندگی اگر عاری ازعواطف باشد خشك و بی روح است، و از ادب عاطفه و محبت این است كه مكتوم نماند و به طرف اظهار شود تا محبت او نیز جلب گردد. رسول خدا فرمود: علاقه ای كه میان تو و دوستت هست، آن را زود ظاهر ساز كه رشته ی دوستی را محكمتر می كند. تعارف، تا آنجا كه به صورت تبادل عواطف واقعی و اظهار محبت صمیمی باشد، خوب و مستحسن است. اما ملتهایی كه رشد اخلاقی و اجتماعی ندارند گرفتار انواع تعارفهای دروغین می باشند. دو نفر از آنها كه همراه یكدیگر هستند و می خواهند به اتاقی وارد شوند یا از اتاقی خارج گردند، مدتی با یكدیگر تعارف می كنند در صورتی كه هركدام از آنها در دل خود از جلو افتادن دیگری ناراضی است. همچنین است تعارفهایی كه بعضی میزبانها نسبت به مهمانان می كنند، همه اظهارات بی روح و خشك است، تصنّع و ظاهرسازی است. این گونه تعارفات داخل در و دورویی است. گفتیم كه نفاق و دورویی از مختصات بشر است و اگر در بعضی حیوانات دیگر بوده باشد یك درجه ی خفیفی است. برخی حیوانات مانند روباه به مكر و خدعه معروف شده اند. بدیهی است كه مكر و خدعه ی آن حیوانات قابل مقایسه با مكرها و خدعه ها و ظاهرسازی و تصنعهای فرزند آدم نیست. ولی نباید چنین تصور كرد كه چون مكر و خدعه و دورویی از مختصات بشر است پس كمالی است برای بشر و باید از آن استفاده كرد، زیرا دورویی یك نوع سوء استفاده ای است از یك استعداد كمالی بشری. آنچه است قدرت بر استتار و رازداری و مكتوم نگه داشتن عقیده و فكر و احساسات درونی است؛ این در ذات خود كمال است و عیبی ندارد. در همه ی ظروف و احوال مقتضی نیست كه آدمی عقیده ی خود را ظاهر كند، زیرا ممكن است دیگران استعداد پذیرفتن آن را نداشته باشند یا آنها سوء نیت داشته باشند و موجب مزاحمت صاحب عقیده را فراهم كنند، و همچنین مقتضی نیست كه آدمی در همه جا احساسات خود را آشكار كند. از آداب معاشرت این است كه اگر انسان غم و غصه ای دارد آن را از چهره ی خود ظاهر نسازد و موجب ملال خاطر دیگران نگردد. آن چیزی كه نقص است و نام نفاق و دورویی دارد این است كه آدمی از همین قدرت و استعداد خود برای فریب دادن و گمراه ساختن و گول زدن دیگران استفاده كند. پس نفاق و دورویی در عین اینكه از مختصات انسان است انسانی نیست، بلكه یك نوع سوء استفاده از یك انسانی است. متأسفانه بسیاری از مردم دچار این اشتباه هستند، نفاق و و مكر و خدعه را یك امتیاز برای خود می شمارند و به آن نام «زرنگی» می دهند، صداقت و صراحت و یك رویی را از كم شعوری می شمارند، گمان می كنند كه با مكر و خدعه و نفاق بهتر می توان با عوامل حیات هماهنگی كرد و پیش رفت، غافل از اینكه طبع عالم بر درستی و صداقت است، آن كس كه با خدا مكر كند خداوند فوق همه ی مكركنندگان است. قرآن كریم همواره از راستی و صداقت و صراحت دم می زند و با ندای بلند می فرماید كه مكر و نیرنگ و نفاق- با همه ی پیشرفتهای موقت- محكوم به شكست خوردن است، روزگارْ بساط نیرنگ و دورویی را درهم می پیچد و شیشه ی نفاق را می شكند، اساس عالم بر حقیقت است نه بر مَجاز، و نمی توان نظام راستین جهان را به بازی گرفت و با فلك حقّه باز بنیاد مكر نهاد فردا كه پیشگاه حقیقت شود پدید شرمنده رهروی كه عمل بر مَجاز كرد بازی چرخ بشكندش بیضه در كلاه زیرا كه عِرض شعبده با اهل راز كرد صنعت مكن كه هركه محبت نه راست یافت عشقش به روی دل درِ معنی فراز كرد 🌸✨🌸🌸✨🌸✨🌸✨🌸 https://telegram.me/quranpuyan
#زندگي‌قرآني : هر هفته تمرین #عمل به یک دستور قرانی هفته #شصت تمرین #سی_هفتم ✅‌موضوع: #ترک_خودستایی 🌹🌹امام علی عليه ‏السلام : ♦️🔹الإعجابُ يَمنَعُ الازدِيادَ؛ 🔸#خودپسندى و #غرور، مانع پيشرفت و #كمال است. 📚نهج البلاغه خطبه 167 💫با #فوروارد این پست، شما هم در گسترش مفاهیم قرآنی در جامعه سهیم شوید 🙏   ‌گروه عمل به قرآن در پيام رسان ايتا http://eitaa.com/joinchat/245891088C04b58d311d https://eitaa.com/quranpuyan
✳️: ❓مفهوم دستور خدا به فرشتگان بر سجده به آدم چه بود؟ آیا فقط بر حضرت ادم بود یا نوع انسان؟ چرا ❓ابلیس از سجده،اجتناب کرد؟ 👈قسمت اول: داستان و و تمرد در سوره های مختلف قران ذکر شده است. تفسیر المیزان در سوره حجر اینگونه نگاشته است: 🔶"فرشتگان مأمور به سجده بر نوع بشر بودند نه تنها آدم ♦️♦️و اگر در هنگام درخواست خود كلامش را با فاء تفريع آغاز كرد و گفت ((فانظرنى : پس مرا مهلت بده )) و در ضمن كلامش سخن از مبعوث شدن عموم بشر كرد - نه تنها آدم كه به خاطر امتناع از بر او مبتلا به رجم و لعن شد - براى اين بود كه بفهماند لجبازى و دشمني اش ‍ تنها با آدم نبوده ، و اینكه ابليس مامور سجده بر عموم و جنس بشر بوده ، نه تنها آدم ، و آدم ، به منزله قبله اى بوده كه نوع بشر را مجسم مى نموده است . 🌸👌توضيح اينكه : ما در ذيل آيه ((لقد خلقناكم ثم صورناكم ثم قلنا للملائكة اسجدوا لا دم فسجدوا الا ابليس )) گفتيم كه ملائكه مامور شده بودند بر نوع بشر كنند، نه بر شخص آدم . 👌و خلاصه خصوصيات فردى آدم دخالتى در اين امر نداشته ، بلكه خصوصيات نوعي اش باعث شده ، و اين سجده هم صرفا از باب تشريفات اجتماعى نبوده ، نتيجه اى حقيقى و واقعى باعث شده است ، 👈و آن عبارتست از خضوع به حسب خلقت . پس ملائكه بر حسب غرضى كه در خلقشان بوده خاضع براى انسانند آن هم بر حسب غرضى كه در خلقت او بوده ، ( يعنى نتيجه خلقت بشر، اشرف از نتيجه خلقت ملائكه است ) و ملائكه مسخر براى بشر و در راه سعادت زندگى او است . و به عبارت ديگر انسان منزلتى از و مرحله اى از كمال دارد كه ما فوق قرب و ملائكه است . 💫💫ترجمه تفسير الميزان جلد 12 صفحه 234 ادامه دارد http://quranpuyan.com/yaf_postst5166_mfhwm-dstwr-khd-bh-frshtgn-br-sjdh-bh-dm-chh-bwd--y-fqT-br-HDrt-dm-bwd-y-nw-nsn.aspx
حضرت امام سجاد (علیه السلام): كَفّ الْأذى مِن كَمالِ الْعَقلِ و فِيهِ راحَةٌ لِلبَدَنِ عاجِلاً و آجِلاً. خودداری از آزار رساندن، نشانه خرد و مایه آسایش دو گیتی است. 📚تحف العقول ص ۲۸۳ 🏴 شهادت حضرت سیّد السّاجدین امام زین العابدین (سلام اللّه علیه) تسلیت و تعزیت باد. @quranpuyan
💠🌐 در باره ی 🛑قسمت چهارم: ❓علت اینكه اسلام را در بعضی موارد، قرار داده چیست؟ .2⃣- تفاوتهایی كه در هست برای چه است؟ ♦️یكی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی كه نسبت به زن وجود داشته است در ناحیه ی است؛ می گفتند زن به بهشت نمی رود، زن مقامات معنوی و الهی را نمی تواند طی كند، زن نمی تواند به مقام قرب الهی آن طور كه مردان می رسند برسد. قرآن در آیات فراوانی تصریح كرده است كه پاداش اخروی و قرب الهی به جنسیت مربوط نیست، به ایمان و عمل مربوط است، خواه از طرف زن باشد و یا از طرف مرد. قرآن در كنار هر مرد بزرگ و قدّیسی از یك زن بزرگ و قدّیسه یاد می كند. از همسران آدم و ابراهیم و از مادران موسی و عیسی در نهایت تجلیل یاد كرده است. اگر همسران نوح و لوط را به عنوان زنانی ناشایسته برای شوهرانشان ذكر می كند، از زن فرعون نیز به عنوان زن بزرگی كه گرفتار مرد پلیدی بوده است غفلت نكرده است. گویی قرآن خواسته است در داستانهای خود توازن را حفظ كند و 💢قهرمانان داستانها را منحصر به مردان ننماید. 👈قرآن در باره ی مادر موسی می گوید: ما به مادر موسی وحی فرستادیم كه كودك را شیر بده و هنگامی كه بر جان او بیمناك شدی او را به دریا بیفكن و نگران نباش كه ما او را به سوی تو باز پس خواهیم گردانید. 👈قرآن در باره ی مریم، مادر عیسی، می گوید: كار او به آنجا كشیده شده بود كه در محراب عبادت همواره ملائكه با او سخن می گفتند و گفت وشنود می كردند، از غیب برای او روزی می رسید، كارش از لحاظ آنقدر بالا گرفته بود كه پیغمبر زمانش را در حیرت فرو برده، او را پشت سر گذاشته بود، زكریا در مقابل مریم مات و مبهوت مانده بود. 💫👈در تاریخ خود اسلام زنان قدّیسه و عالیقدر فراوانند. كمتر مردی است به پایه ی خدیجه برسد، و هیچ مردی جز پیغمبر و علی به پایه ی نمی رسد. حضرت زهرا بر فرزندان خود كه امامند و بر پیغمبران غیر از خاتم الانبیاء برتری دارد. اسلام در سیر من الخلق الی الحق یعنی در حركت و مسافرت به سوی خدا هیچ تفاوتی میان زن و مرد قائل نیست. تفاوتی كه اسلام قائل است در سیر من الحق الی الخلق است، در بازگشت از حق به سوی مردم و تحمل مسؤولیت پیغامبری است كه مرد را برای این كار مناسبتر دانسته است. 💢♦️یكی دیگر از نظریات كه نسبت به زن وجود داشته است، مربوط است به ریاضت جنسی و تقدس تجرد و عزوبت. چنانكه می دانیم در برخی آیینها رابطه ی جنسی ذاتاً پلید است. به عقیده ی پیروان آن آیینها تنها كسانی به مقامات معنوی نایل می گردند كه همه ی عمر مجرد زیست كرده باشند. یكی از پیشوایان معروف مذهبی جهان می گوید: «با تیشه ی بكارت درخت ازدواج را از بن بركنید» . همان پیشوایان ازدواج را فقط از جنبه ی دفع افسد به فاسد اجازه می دهند؛ یعنی مدعی هستند كه چون غالب افراد قادر نیستند با تجرد صبر كنند و اختیار از كفشان ربوده می شود و گرفتار فحشا می شوند و با زنان متعددی تماس پیدا می كنند، پس بهتر است ازدواج كنند تا با بیش از یك زن در تماس نباشند. ریشه ی افكار ریاضت طلبی و طرفداری از تجرد و عزوبت، بدبینی به جنس زن است؛ محبت زن را جزء مفاسد بزرگ اخلاقی به حساب می آورند. اسلام با این خرافه سخت نبرد كرد؛ ازدواج را مقدس و تجرد را پلید شمرد. اسلام را جزء ا انبیا معرفی كرد و گفت: «مِنْ اَخْلاقِ الْاَنْبِیاءِ حُبُّ النِّساءِ» . 🌹پیغمبر اكرم می فرمود: من به سه چیز علاقه دارم: بوی خوش، زن، نماز. 👌برتراند راسل می گوید: در همه ی آیینها نوعی بدبینی به علاقه ی جنسی یافت می شود مگر در اسلام؛ اسلام از نظر مصالح اجتماعی حدود و مقرراتی برای این علاقه وضع كرده اما هرگز آن را پلید نشمرده است. 💢یكی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی كه در باره ی زن وجود داشته این است كه می گفته اند زن مقدمه ی وجود مرد است و برای مرد آفریده شده است. 💢👈اسلام هرگز چنین سخنی ندارد. اسلام اصل علت غایی را در صراحت بیان می كند. اسلام با صراحت كامل می گوید زمین و آسمان، ابر و باد، گیاه و حیوان، همه برای آفریده شده اند اما هرگز نمی گوید زن برای مرد آفریده شده است. اسلام می گوید هر یك از برای یكدیگر شده اند: ❣«هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ » [4]زنان زینت و پوشش شما هستند و شما زینت و پوشش آنها. اگر قرآن زن را مقدمه ی مرد و آفریده برای مرد می دانست قهراً در قوانین خود این جهت را در نظر می گرفت ولی چون از نظر تفسیر خلقت چنین نظری ندارد و زن را طفیلی وجود مرد نمی داند، در مقرارت خاص خود در باره ی و مرد به این مطلب نظر نداشته است [4] . بقره/187 💫ادامه دارد مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، ص: 133/134 @quranpuyan
⭕️ اصلاح رابطۀ انسان با طبیعت طبیعت، خاستگاه انسان است و همچون مادر اوست. شناخت طبیعت به عنوان مظهر حقّ و آیت الهی و بهره‌مندی درست از آن و پرهیز از تخریب و آسیب زدن به آن در جهت سیر به سوی کمال مطلق از اهداف مهمّ تربیت به شمار می رود. دقّت و تفکّر در آفرینش هستی و لطایف صُنع الهی، انسان را به حقیقت هستی راه می‌نماید؛ امام علی (ع) در سخن خود به این موضوع، این گونه توجّه داده است: «وَ لَوْ فَكَّرُوا فِي عَظِيمِ الْقُدْرَةِ، وَ جَسِيمِ النِّعْمَةِ لَرَجَعُوا إِلَى الطََّرِيقِ وَ خَافُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ، وَلَكِنِ الْقُلُوبُ عَلَيِلَةٌ، وَ الْبَصَائِرُ مَدْخُولَةٌ»؛ (اگر در عظمت قدرت و بزرگی نعمت او می‌اندیشیدند، به راه راست بازمی‌گردیدند و از آتش سوزان عذاب می‌ترسیدند؛ لیکن دلها بیمار است و بینشها عیب‌دار). نهج البلاغه ، خطبۀ ۱۸۵ درست زیستن در بستر طبیعت و پاسداشت آن، نشانۀ کمال آدمی است؛ امام (ع) بر چنین زیستی تأکید کرده و فرموده است: «إِتَّقُوا اللهَ فِي عِبَادِهِ وَ بِلَادِهِ، فَإِنَّکُمْ مَسْؤُولُونَ حَتَّی عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ»؛ (خدا را پروا‌دارید در حقّ بندگان و سرزمینهای او، که شما همگان مسئولید حتّی دربارۀ سرزمینها و چارپایان). همان ، خطبۀ ۱۶۷ 📍 مصطفی دلشاد تهرانی @quranpuyan
❇️ و در رسيدن به و و تفاوتي ندارند 💠فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ ال عمران:195 🌱پس پروردگارشان پذيراي آنان [در برداشتن موانع چنان آرزوهايي با اين شرايط] شد: بي‌گمان من عمل هيچ عمل كننده‌اي از شما  - چه مرد، چه زن- را تباه نخواهم كرد؛  [همگي] شما از يكديگريد [=تفاوتي از نظر ايماني ميانتان نيست]. 🔹جملة «مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى بَعْضُكُم مِّن بَعْض»، تساوي مرد و زن را، در ارتباط با ايمان و رسيدن به مقام برتر «أُوْلِي الألْبَاب» با وجود تفاوت در ساختمان جسمي و روحيات، نشان مي‌دهد. شگفت اينكه تصريح بر تساوي، در ميادين هجرت، رانده شدن از سرزمين، آزار ديدن در راه خدا، پيكار و جان باختن در راه حق آمده است. نمونه‌هاي ديگري از تصريح در تساوي را در سه آيه مشابه زير با مضامين مختلف مي‌بينيد: نحل 97 (16:97) - مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاهً طَيِّبَهً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ غافر 40 (40:40) - ... وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ نساء 124 (4:124) - وَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ وَلا يُظْلَمُونَ نَقِيرًا 🔹در بينش الهى، مرد و زن در رسيدن به مقام والاى انسانى برابر هستند. «مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‌» 🔹جنس مرد برتر از زن نيست. «مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‌ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ» 🔹در جامعه اسلامى، همه‌ى مسلمانان از يك پيكرند. «بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ» 📚تفاسير نور و بازرگان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️در مسير ، اوّل است، بعد 💠التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّـهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ 🌱(آن مؤمنان،) همان توبه‌کنندگان، عبادت‌کنندگان، ستایشگران، روزه‌داران، رکوع کنندگان، سجده کنندگان، آنان که به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست نهی می‌کنند و مرزهای (حلال و حرام) خدا را حفظ می‌کنند (، مؤمنان راستین‌اند)، و (ای پیامبر،) به مؤمنان بشارت ده. توبه - ۱۱۲ 🔷✨این آیه مؤمنان را به نیکوترین اوصاف ،توصیف می کند ومی گوید: مؤمنان همان افراد توبه کننده ازغیر خدا بسوی او و عبادت کنندگان شاکری هستند که کمال عبادت را به جای می آورند وستایش کنندگانی هستند که همواره زبانشان به حمد الهی گویاست ونهایت سپاس را بجای می آورند وسیرکنندگانی هستند که همواره با گامهای خوداز این مسجد به آن منبر ومحفل دینی می شتابند و رکوع کنندگان و سجده کنندگانی هستند که با بدن و جوارح خود در مقابل حق خضوع می کنند و این اوصاف ایشان در حالت انفراد است ، اما از نظر اجتماعی آنها مانند نگهبانان مراقب و هوشیاری هستند که اجتماع خود را با امر به معروف ونهی از منکر ازانحراف باز می دارند و سعی می کنند حافظ حدود شرایع الهی باشند و چه درآشکار و یا نهان و چه بطور فردی یا جمعی هرگز از آن حدود تجاوز نمی کنند. آنگاه با اینکه خداوند در آیه قبل خودش به مؤمنان بشارت داده بود در این آیه به پیامبرش (ص ) فرمان می دهد که مؤمنان را بشارت دهد و این تأکید بلیغی است که نهایت عنایت پروردگار نسبت به مؤمنان را می رساند. 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اندر انحراف: چون او را مخالف دين ميدانم با دروغ بكوبم!!! 🔰چون او را مى‌دانم من بايد او را بكوبم ولو به باشد.!! اين پاسخ اين آقا بوده است كه را بايد كوبيد ولو به دروغ باشد! ♦دشمن‌هاى خيالى را به استناد دلايل و با دروغ كوبيدن ♦♦ اندر ! بودن اين كار واضح است. مسلمانِ متعهد در اين‌گونه موارد هم كه در برابر قرار مى‌گيرد خود را نگه مى‌دارد 🔻🔻 و حتى اگر در برابرش به دشمنش بزنند، چهره موافق نشان نمى‌دهد. چرا؟ چون پيكارش «فى سبيل الله» است. كسى كه بخواهد در راه و پاكى مطلق كند، 👈👈نمى‌تواند هيچ‌وقت از به كمك دفاع كند، چون اين پيكار، ديگر پيكار نيست. پس اينجا هم در اين ميدان آزمايش، روسفيد بيرون مى‌آيد. شهید مظلوم آیت‌الله دکتر 📚 کتاب () ج۲، ص۱۷۲ تفسیر سوره بقره، آیات ۱۹۵-۱۹۰ @quranpuyan
شماره 134 سوره صفحه_60 🟩همه خدايند. حقيقت همين است 🔸أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ‌ «83» آل عمران 🌱پس آيا آنها جز دين خدا (دينى) مى‌جويند؟ در حالى كه هر كه در آسمان‌ها و زمين است، خواه ناخواه فقط تسليم اوست و به سوى او بازگردانده مى‌شوند. ↩️موجودات آسمان‌ها و زمين، همگى خدايند. حتّى اگر در حال عادّى اين سرسپردگى را كتمان كنند، در حال احساس خطر به ناچار دل به او مى‌سپارند. مؤمنان با ميل و رغبت تسليم او هستند، ولى همگان در زمان احساس خطر يا مرگ يا مغلوب شدن در جنگ و يا درماندن در استدلال، تسليم او مى‌شوند. همه ذرّات عالم، از كوچك‌ترين اتم تا بزرگ‌ترين كرات، همه تابع همان قانونى هستند كه خداوند بر آنها حاكم كرده است و هر لحظه مى‌تواند آن را تغيير دهد. خدا همان قوانين عمومي و خصوصي و نظاماتي است كه از ذره تا كلان و كهكشان همگي در بند آنند و با فعل و انفعالات خود در مسير پيش برده مي‌شوند [...وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ]. همة موجودات به دليل ميل تكويني و طبيعي خود به سوي رشد و كمال با «طوع» و رغبت تسليم قوانين جهانشمول مي‌باشند، 🔻اما همچون غذايي كه با ميل و رغبت مي‌خوريم، اما هضم و جذب و عوارض احتمالا سوء آن از اختيار ما خارج است، قاهريت قوانين، ما را، هرچند «كراهت» داشته باشيم، محكوم خود مي‌سازند. در عالم حيوانات نيز قانون تنازع بقاء، حيوان شكار كننده را با «طوع» و رغبت به تعقيب شكار مي‌كِشد، اما خود نيز به «اكراه» شكار حيواني قوي‌تر مي‌شود. غرايزي همچون ميل به غذا و جنس مخالف و امثالهم كه در وجود ما نهاده شده نيز [طَوْعًا] از قوانيني پيروي مي‌كنند كه خدا در وجودمان قرار داده است، از طرف ديگر بيماري و مرگ ما را به «اكراه» خود مي‌سازد. ⬅️انتخاب راه غير خدا، با نظام هستى سازگار نيست. «أَ فَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ» ↩️حقيقت ، تسليم است. «أَ فَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ ...» ⬅️اگر اوست، چرا ما تسليم نباشيم؟ «لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» 🔹اگر پايان كار ما اوست، چرا از همان اوّل رو به سوى او نكنيم؟ «إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ» 📚تفاسير نور و بازرگان الحمد لله رب العالمین ┄═❁🍃❈ کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
شماره 148 سوره صفحه_63 ⭕️همه و ديگر را نكنيد و را از هر گروه و طايفه‌اى كه باشد، بپذيريم. 💠لَيْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيْلِ وَ هُمْ يَسْجُدُونَ‌ «113» ال عمران 🌱همه اهل كتاب يكسان نيستند، طايفه‌اى از آنها (به طاعت خدا) ايستاده، آيات الهى را در دل شب تلاوت مى‌كنند و سر به سجده مى‌نهند. 🔷✨روح به دنبال مذمت هاى شدیدى که در آیات گذشته از قوم یهود به عمل آمد، قرآن در این آیه، براى رعایت عدالت و احترام به حقوق افراد شایسته، و اعلام این حقیقت که همه آنها را نمى توان با یک چشم نگاه کرد، مى گوید: اهل کتاب همه یکسان نیستند، در برابر افراد تبه کار، کسانى در میان آنها یافت مى شوند که در اطاعت خداوند و قیام بر ایمان ثابت قدمند . 👈 اين آيه و آيه‌ى بعد، صفات خوب گروهى از اهل كتاب را بيان مى‌دارد كه عبارت است از قيام به اطاعت خدا، تلاوت كتاب آسمانى، سجده، امر به معروف و نهى از منكر و سرعت در كارهاى خير. 🔷همان‌گونه كه تلاوت به همراه اقامه براى مسلمانان مورد ستايش الهى است، «إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ ... يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ» تلاوت كتب آسمانى، همراه با عبادت و سجده براى نيز مورد ستايش است. «يَتْلُونَ ... يَسْجُدُونَ» خداوند در اين آيه به ارزش علم، عمل، تداوم، نشاط و عشق و جهت داشتن اشاره كرده است. با كلمه‌ «يَتْلُونَ» به علم، با كلمه‌ «يَسْجُدُونَ» به عمل، با عبارت‌ «آناءَ اللَّيْلِ» به تداوم عمل و با كلمه‌ «قائِمَةٌ» به و در عمل و با عبارت‌ «آياتِ اللَّهِ» به جهت‌ اشاره كرده است. 🔹 و را از هر گروه و طايفه‌اى كه باشد، بپذيريم و بدان اقرار كنيم. در كنار انتقاد از ديگران، از خوبى‌هاى آنان غافل نشويم. «مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ» 🔹يكى از راههاى جذب و دعوت ديگران، اقرار و اعتراف به آنان است. «مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ» 📚تفاسير نور و نمونه ┄═❁🍃❈ کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛