eitaa logo
قران پویان
471 دنبال‌کننده
6هزار عکس
697 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️اگر ، ديگران را منحرف نكنيد 💠قُلْ يَاأَهْلَ الْكِتَابِ لِـمَ تَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجًا وَأَنتُمْ  شُهَدَاءُ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ال (عمران:99) 🌱بگو: اي اهل كتاب، چرا كسي را كه ايمان آورده است از راه [مستقيم] خدا باز مي‌داريد؟و آن را كج [=منحرفانه و با واسطه] مي‌جوييد؟ حال آن كه خودتان [بر شرط عبادت در صراط مستقيم برحسب تعاليم تورات] شاهديد؟ و [اگر مردم از نيّات شما غافلند] خدا از آنچه مي‌كنيد غافل نيست. 🔹در اين ايه علماي يهود نكوهش ميشوند كه چرا علاوه بر خود بار سنگینی مسؤولیت انحراف دیگران را نیز بر دوش می‌کشید؟ در حالی که شما باید نخستین دسته‌ای باشید که این منادی الهی را «لبیک» گویید، زیرا بشارت ظهور این پیامبر قبلا در کتب شما داده شده و شما گواه بر آنید. 🔹بدتر از انكار حق، سلب آزادي عقيده و ايمان از كساني است كه به اسلام ايمان آورده‌اند. «تَصُدُّون» از ريشة صَدَدَ، مانع شدن به زور و برگرداندن كساني است كه از نظام منحط حاكم فاصله گرفته‌اند. 🔹عبارات *«* يَصُدُّونَ / صَدّوا / وَ بِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ الله» جمعاً 18 بار در قرآن دربارة مشركين مكه يا علماي متكبّر اهل كتاب، كه هر دو گروه مانع ايمان آوردن توده‌هاي مردم [بُت‌پرست يا اهل كتاب] به قرآن و پيامبر اسلام مي‌شدند، آمده است. 🔹مانع شدن از ورود به مسجدالحرام و از «السبيل» [راه شناخته شده] نيز هركدام 4 بار در قرآن تكرار شده است. 👈متوليان تكيه كرده بر سه قوة [زر و زور و تزوير]، نه تنها با سلب آزادي و امنيت از مردم در دينداري، صَدّ عَنْ سَبيلِ الله مي‌كنند، بلكه بافته‌هاي ذهني منحرف و كج‌فهمي‌هاي خود را تبليغ و ترويج مي‌نمايند. 📚تفسير نمونه و بازرگان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
7.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳 اگر قرار باشد جامعه‌اى به كمك يك فرمانروا، شود ولى براى حفظ اين فرمانروا حصارهاى آهنين دورش كشيد و ده‌ها، صدها و گاهى هزاران نفر را به در سياهچال انداخت، اين بهشت را به همان فرمانروا بايد بخشيد! اين جامعه خودبه‌خود به جهنمى سوزان تبديل مى‌شود. هيچ فرمانروايى حق ندارد طبق و حتى موازين تاريخى واقعاً خودش را از شايسته‌تر بداند و قيمتش را براى بالاتر بداند، آن هم در آن برخورد با معاويه. على حتى در آن موقع بحرانى تصادم با معاويه، در يك ، اجازه نداد عبدالرحمن‌بن ملجم دستگير و يا زندانى شود تا مبادا جان على به خطر بيفتد، چون اين نقطه، نقطه در اساس نگهدارى جامعه و نقطه انحراف از اساس است. اگر قرار شد بر اساس اتهام و سوءظن افراد را بگيرند، ممكن است اين دايره خيلى وسعت پيدا كند و ديگر كسى جرئت نفس كشيدن در برابر حكومت پيدا نكند. تجربه تاريخ هم نشان مى‌دهد دست زدن به اين نوع بگير و ببندها تحت عنوان نگهبانى و حفاظت جان فلان فرمانروا براى جامعه مضر است. به‌تدريج يا به‌سرعت، آزادى‌هاى فردى يا آزادى‌هايى كه نه‌تنها از نظر فرد بايد مورد احترام باشد بلكه از نظر هم بسيار ضرورت دارد، حتى ، حتى انتقادهاى راهنمايى‌كننده و سازنده، از بين مى‌رود و اين جامعه در سياه‌چال حكومت‌هاى زندانى مى‌شود. 🎙شهید آیت الله دکتر بهشتی 📚 کتاب () ج ۶، ص ۱۸۹ @quranpuyan
و 🛑قسمت هفتم: حوزه اي که درآن و خوانده نشود،قطعا انحراف پيدا خواهد كرد. حوزه اي كه در ان نباشد، احتمال گرفتارشدن به مشكلات را دارد. ⭕️ بخش دوم : 🔻ادامه صحبتهاي اخير حجت الاسلام مرتضي جوادي آملي در حوزه علميه شهرستان آمل 🛑اما مسئله ، امروز انسان مدرن رو تعريف مي کنند ميگن انسان مدرن اون انساني است که از گذر کرده به رسيده. انساني مدرن است که خودش رو ديگه زير بار تکليف ندونه بلکه براي خودش از ابتدا حق قائل بشود، تکليف چيه انسان مدرن اينه 📒خب اين رساله حقوق امام سجاد عليه السلام به اين عظمت با اين هيبت با اين جلال و شکوه که يونسکو هم در حقيقت براي خودش ثبت کرده اونجا اين الان نبايد به عنوان پايه درسي حوزه هاي علميه باشه؟ و ما کنار فقه بخونيم بخونيم و اين ها رو مکمل فقهمون بدونيم، خب اين يکي از ضعف هاي جدي حوزه ها است آسيب هاي جدي حوزه ها است، 🔻🔻حوزه اي که درش و خونده نشه اين حوزه بدون شک ،ترديد نيست، قاطعانه عرض مي کنم اين حوزه نيست و قطعا براي او است، مثل اينکه يک ماشين روي يک شهر بخواد حرکت بکنه، فقه و اصول بسيار خوبه ولي فقه و اصول نسبت به مجموعه دين يک بخش از اون هستش بسيار لازم بسيار ضروري اما ما براي اينکه يک دين کامل داشته باشيم اين رو بايد توجه کنيم اين هم مسئله جدي است که ما بايد بهش بپردازيم و حوزه اي که از اين جامعيت برخوردار نيست اين حوزه حوزه مطلوب نيست اين رو از منظر آسيب شناسي دارم عرض مي کنم که اگر جريان دست به يه همچي حرکت هايي زد، اين بعيد نيست که از حوزه هاي ما هم خدا نکرده هميچين حرکت هايي بشه بله ميشه 🔻🔻يک حوزه اي که درش نباشه درش نباشه معارف درش نباشه براش نباشه چاقو به دست مي گيره گرز به دست مي گيره بله دست حوزه ها دادن اگر در آن حوزه فقاهت صرفي که بدون اخلاق است بدون حقوق است بدون معارف است بدون عرفان هاي آنچناني شايسته، هست اين اتفاق ها خواهد افتاد؛ 🛑 نياز به آسيب شناسي حوزه ها امروز از همه وقت ها بيشتر است و اگر جريان وهابيت از درون خودش يک آسيب شناسي جدي داشت پونزده تا فتواي اون چناني صادر نمي کرد که امروز جامعه انساني رو به اين رنج و مصيبت بکشاند. محققين و فضلا بايد کار علمي بکنند و تا کار علمي نشده سخني اگر گفته بشود ،👈يک ممکن است در بياد و بعد ملاحظه مي فرماييد که يک سخن از يک سخنران چگونه مي تواند زلزله اي رو براي جامعه علمي ايجاد بکند خيلي با دقت با حساسيت با ملاحظه و در يک کلام فقاهتي که مقبول جامعه علمي و حوزوي هست. 🔹حوزه رو محترم بشماريم در زي طلبگي خودتون . شما نگاه نکنيد که افرادي که از کنار حوزه رد مي شوند بي تفاوتند نه دقت مي کنند در گفتگوي شما در سوار شدن ماشينتون در وضع ماشينتون تميز بودن لباس تون تميز بود در ماشينتون آمد و شدها تون رو گفتگو تون شوخي ها تون جدي ها تون عصبانيت تون خوشحالي تون همه اين رو دارن رصد مي کنن و اين ها باعث مي شه که 📌يک اگر درست رعايت بکنه يک حوزه محترم باشه حوزه که محترم شد است 💫ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
7.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اندر انحراف: چون او را مخالف دين ميدانم با دروغ بكوبم!!! 🔰چون او را مى‌دانم من بايد او را بكوبم ولو به باشد.!! اين پاسخ اين آقا بوده است كه را بايد كوبيد ولو به دروغ باشد! ♦دشمن‌هاى خيالى را به استناد دلايل و با دروغ كوبيدن ♦♦ اندر ! بودن اين كار واضح است. مسلمانِ متعهد در اين‌گونه موارد هم كه در برابر قرار مى‌گيرد خود را نگه مى‌دارد 🔻🔻 و حتى اگر در برابرش به دشمنش بزنند، چهره موافق نشان نمى‌دهد. چرا؟ چون پيكارش «فى سبيل الله» است. كسى كه بخواهد در راه و پاكى مطلق كند، 👈👈نمى‌تواند هيچ‌وقت از به كمك دفاع كند، چون اين پيكار، ديگر پيكار نيست. پس اينجا هم در اين ميدان آزمايش، روسفيد بيرون مى‌آيد. شهید مظلوم آیت‌الله دکتر 📚 کتاب () ج۲، ص۱۷۲ تفسیر سوره بقره، آیات ۱۹۵-۱۹۰ @quranpuyan
🚩🚩دوهدف اصلي : امتناع از و جلوگيري از مشروعيت یابي ↩️دو سخن از می توان گفت: ↩️اول، از که مورخان، محدثان، شیعه، سنی، معتزله، اشاعره، مخالف و موافق چنین گفتند و دوم، پیشگیری از مشروعیت یابی خلافت موروثی؛ این دو هدف امام حسین(ع) بود و حضرت روی هر دو هدف خود ایستاد و به هر دو هدفش هم رسید. امام حسین(ع) با بیعت نکردن، مشروعیت یابیِ را در نطفه خفه کرد و با فاجعه عاشورا مشروعیتِ آن انحراف بزرگ را به شدت شکست. امام حسین(ع) دو هدف داشت، اما این دو هدف شهادت و رسیدن به حکومت نبود 👈 بلکه امام حسین(ع) دو هدف دیگر داشتند، یکی هدف مقدماتی و سلبی یعنی امتناع از بیعت و دوم شکستن یا پیشگیری از مشروعیتِ موروثی شدن خلافت. که حضرت در نهایت به هر دو هدف خود رسیدند. هدف ایشان این نبود که خود را در سال ۶۰ یا ۶۱ به کشتن دهند بلکه هدف حضرت این بود که نگذارند یزید که آن در زمان عثمان علنی شده بود را به دست بگیرد و ملوک الطوایفی با آن رسوایی تمام رواج یابد. 🔻 اگر هدف حضرت حکومت بود، دیگر به مکه نمی رفت و بیش از ۴ ماه در مکه نمی ماند بلکه راه کوفه از مکه نزدیک تر بود، مستقیم به سمت عراق و کوفه می رفت و پیش از اینکه یزید حکومت و قدرت خود را تثبیت کند، حضرت قدرت را به دست می گرفت. 🌴رفتار (ع) نشان می دهد که حضرت به دنبال ، شورش و جنگ نبود بلکه می خواستند و می گفتند که من اختیار دارم که بیعت نکنم و شما نباید مرا مجبور به بیعت کنید، آن هم بیعت با بدعتی که تاکنون نبوده است، ابوبکر، عمر، عثمان و حضرت علی(ع) فرزندان خود را خلیفه نکرده بودند و اگر امام حسن(ع) خلیفه شد و ۶ ماه حکومت را به دست داشت با بیعت و نظر موافق اکثریت بود و بحث امامت جدای از حکومت است. ♦️امام حسین(ع) از جدشان رسول الله(ص) همیشه نقل می کردند که جدم رسول خدا می فرمودند:« أَفْضَلَ اَلْجِهَادِ کَلِمَهُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِرٍ؛ برترین جهاد، در برابر پیشواى است» جهاد بدین معناست که به حاکم ظالم و زورگو بگویید که تو هم مانند هر مسلمانی حق یک رأی بیشتر نداری و چرا می خواهی به جای همگان تصمیم بگیری و فرزند خود را جانشین خود کنی. این سخن امام حسین(ع) یک دنیا درس است برای کسانی که می خواهند ظلم و زور از میان خانواده ها و جامعه رخت بربندد. ♦️ظلم و زور در زمانی که به نسبت داده شود، ظلم مضاعف می شود چون با آبروی خدا، قرآن و اسلام بازی می شود و اینجا نام و یاد امام حسین(ع) رسواگر ستمگرانی است که می خواهند ستم خود را به اسلام نسبت دهند. از باب مثال فردی رباخور، استثمارگر و ضعیف کش است و یک سال خون فقرا را در شیشه می کند و یک دهه یا عاشورا و تاسوعا در حسینه یا منزل خود عزاداری می کند تا روتوشی بر روی ستم خود بگذارد، این مصادره اهداف امام حسین(ع) است. امام حسین(ع) شهید شد که این ریاکاری ها، استثمارگری، عاجزکشی و مردم آزاری نباشد. از سوی دیگر برخی عزاداران شب ها تا دیروقت بر طبل می کوبند ♦️امام حسین(ع) این همه خون دل خورد و بسیار رنج و مصائب را به جان خرید که بعد از او به نام دین کسی زور نگوید و مردم آزاری نکند و به حقوق بشر تجاوز نکند 🖋حجت الاسلام و المسلمین محمد صحتی سردرودی عاشورا پژوه، و مولف كتاب «شهید فاتح در آیینه اندیشه» کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
⭕️تبدیل به 🚩چه شرایط سیاسی و اجتماعی در دوران خلافت معاویه و یزید حکم‌فرما شد که امام حسین(ع) بر علیه آن قیام کرد؟❓ ♦️پس از قرارداد آتش‌بس میان لشکر عراق و لشکر شام، و سپردن خلافت به بن ابی سفیان با رعایت شرایطی، حکومت معاویه بیست سال طول کشید و در این دوران استبداد سیاسی همراه با استبداد دینی بر ممالک اسلامی حاکم شد. معاویه همه شرایط قرارداد با امام مجتبی(ع) را زیرپا گذاشت که آخرین آن تعیین برای خود بود. معاویه، فرزند خود؛ که جوان بوالهوس و نالایقی بود، را به عنوان جانشین خود معرفی کرد و با تهدید و تطمیع از سران اقوام و قبائل، شخصیت‌های دینی و سیاسی برای او بیعت گرفت. 🚩امام حسین(ع) با آنکه حکومت معاویه را بزرگترین آفت امت اسلامی می‌دانست و بزرگتر از آن را سراغ نداشت، اما به قراردادی که برادرش با معاویه بسته بود، تا آخر پای بند بود و البته درخواست معاویه مبنی بر با یزید را نپذیرفت، و او را از این اقدام خلاف برحذر داشت . معاویه چون سیاستمداری قهار و زیرک بود، در این موضوع با امام حسین(ع) مدارا کرد. ⭕️اما با مرگ ، یزید بر مسند خلافت نشست و از امام بیعت خواست. امام حسین(ع) میان تن دادن به با یزید و به رسمیت شناختن انحراف بزرگ تبدیل خلافت اسلامی به خاندان بنی امیه، و مرگ و شهادت، گزینه دوم را برگزید. و با شعار «هیهات من الذله» با سلطنت استبدادی یزید مخالفت کرد. (ع) به عنوان فرزند پیامبر(ص) بیش از دیگران احساس وظیفه می‌کرد که در برابر این بزرگ در تعالیم اسلامی و امت جد خود؛ رسول خدا(ص) بایستد. ایشان نهی از این را رسالت تاریخی خود می‌دانست، منکری که برای مخالفت با آن حاضر شد جان خود و یارانش را به خطر اندازد و اهل بیتش به اسارت روند تا از این رهگذر بنی امیه را رسوا کند و بساط دودمان امویان را بر چیند. 🌴جایگاه دینی، اجتماعی و سیاسی امام حسین(ع) در امت اسلامی اجازه نمی داد در برابر این انحراف و بدعت بزرگ سکوت کند. اتفاقا سید الشهداء(ع) رجال و شخصیت‌های دینی و سیاسی زمان خود را نیز به در برابر این خطر دعوت کرد، اما دستگاه خلافت با  تطمیع و تهدید از یک سو، و استفاده ابزاری از آموزه‌های دینی و فریب مردم، امام و یارانش را به عنوان خروج کنندگان بر دستگاه خلافت پیغمبر(ص) معرفی کرد و با جعل احادیث مردم را بر علیه امام تحریک نمود، به طوری که لشکری از کوفیان را برای سرکوب سپاه (ع) به فرستاد و با میدان‌داران جنایتکارانی چون شمر بن ذی الجوشن حادثه خونین کربلا را رقم زد. 🖋استاد سیدجواد ورعی کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🔰 در از عاشورا 📍دربارۀ عاشورا آنچه ذهن بسیاری از محققان و نواندیشان را به خود مشغول کرده است، شیوه‌های عزاداری و مسئلۀ است. از محدث نوری تا امروز، شاید بیش از بیست کتاب و ده‌ها و بل صدها مقالۀ مایه‌دار و علمی نوشته‌اند که موضوعشان تحریفات و انحرافات در فرهنگ عزاداری است. کارنامۀ تحریف‌شناسی و تحریف‌زدایی، بسیار پربرگ‌وبار است؛ اما تا امروز نتوانسته است در برابر سیل آسیب‌ها و کژفهمی‌ها بایستد و یا دست‌کم از شتاب و گسترۀ آن بکاهد. هنوز سرقفلی عاشورا به نام مداحان است و آنان گردن این مثنوی را بسته‌اند/ می‌کشند آنجا که خود دانسته‌اند. 🔸مشکل نه در سود و سودای مداحان است و نه در کم‌کاری عالمان. مشکل اصلی، آن است که «مشکل اصلی» گم شده است. 📍 ، همۀ وقت و نیروی خود را صرف آن کرده‌اند که مثلا دربندی را در کتاب یا خطاهای کاشفی را در یا گزافه‌گویی‌های برخی مداحان را نشان دهند و تاریخی پاکیزه‌تر و مستند از نهضت کربلا به گوش‌ها برسانند. غافل از آن‌که مشکل در این دروغ‌ها و خطاها و گزافه‌ها نیست؛ مشکل در جایی است که این دروغ‌ها و خطاها از آنجا سرازیر می‌شوند. از قضا برخی از همین تحریف‌ستیزان محترم، آب به جوی همان انحراف اصلی می‌ریزند. 🔸آنچه ما به آن مبتلا شده‌ایم، تنها تحریف در چند واقعه یا چند خبر یا مسائلی همچون و مناسک‌‌سازی و مصیبت‌تراشی نیست؛ مشکل اصلی در شاکله و قالبی است که موجود در رهگذر تاریخ پذیرفته و به دست بخش‌های سیاست‌اندیش جامعه، مذهبی جدا و دینی مستقل از اسلام و حتی تشیع اثتی‌عشری شده است. عاشورای موجود، بخشی از دین و مذهب نیست که در پناه آن از بلای تحریف مصون بماند؛ چنان‌که نماز و روزه در پناه دین از تحریف و خرافه مصون مانده‌اند؛ بلکه ما از عاشورا و خودبنیاد ساخته‌ایم. 📍 (نه عاشورای سال 61 هجری)، در چرخۀ نیازهای رنگارنگ جامعه و در ادوار مختلف تاریخی، اکنون شکل و شمایلی به خود گرفته است که ارتباط دادن آن به دین و مذهب، جز از طریق پاره‌ای روایات در برخی کتاب‌ها ممکن نیست. دربارۀ سند و دلالت این روایات سخنی نمی‌گویم تا در دام انحرافی نیفتم؛ اما می‌گویم: عاشورای برساختۀ ما گفتمانی جدا از مجموعۀ دین شده است و در فضای «عاشورا برای عاشورا» سیر می‌کند و تا چنین است، تحریف‌ستیزی، آب در هاون کوبیدن است؛ بلکه دادن نشانی غلط به جامعۀ دینی است. 🔸تحریف بزرگ، این است؛ نه گزافه‌هایی که دربارۀ شمار کشتگان دشمن یا عروسی قاسم بن حسن(ع) در کربلا یا حضور جنیان در روز عاشورا گفته‌اند و از مردم اشك گرفته‌اند. اگر تحریف‌ستیزان راه به جایی نمی‌برند و هر دم آید غمی از نو به مبارکبادشان، از آن رو است که بت بزرگ را نشکسته‌اند. بت بزرگ، جداسازی جزء(عاشورای موجود) از كل (مذهب مادر) است. اگر ما عاشورا را از دین بیرون نیاورده‌ایم و به آن استقلال نداده‌ایم، چرا در طبقات مذهبی، محرم عملاً مهم‌تر از رمضان است و عاشورا مهم‌تر از بعثت و هجرت، و زیارت محبوب‌تر از حج، و آن مایه از احساسات و هیجان‌ها و عواطفی که روضه‌ها برمی‌انگیزند، نیایش‌ها برنمی‌انگیزند؟ اگر عاشورا را از دین جدا نکرده‌ایم، چرا این همه به عزاداران سفارش می‌کنند که ظهر عاشورا نماز را فراموش نکنید؟ 📍اگر امروز منبرهای عزا بیشتر از منبرهای اخلاق است، و مجالس عزاداری بیشتر از محافل معنوی، و جست‌وجو در گذشته بیشتر از گفت‌وگو دربارۀ آینده، از آن رو است که عاشورای ما دینی است خودبنیاد که در آن، دینداری در حاشیۀ عزاداری است. 🔴 امام حسین(ع) از مکه به سوی کوفه رفت که همچون عموی بزرگوارش جعفر بن ابی‌طالب كه به حبشه هجرت كرد، در آزادی و امنیت زندگی کند و آزادی و امنیت را برای بخشی از مسلمانان فراهم آورد؛ نه ‌آن‌که مذهبی نو بنیان بگذارد که در آن، روضه مهم‌تر از مناجات باشد و عزاداری ارجمندتر از دینداری و شورانگیزتر از رمضان و جنگ ممدوح‌تر از صلح و اصحاب او بلندآوازه‌تر از پیامبران. آن گریه و آن و آن و آن سینه‌زنی که پشتوانۀ و نباشد و خرد حسینی را جایگزین خوی یزیدی نکند، حاصلی جز زخم و زحمت ندارد. 🔸 ما برای رسیدن محرم و عاشورا لحظه‌شماری می‌‌کنیم؛ اما امام حسین(ع) به استقبال عاشورا نرفت؛ جنگ را بر او تحمیل کردند؛ جنگی که شیعه می‌توانست از آن سرمایه‌ای برای ممکن و پایدار بسازد و اعتباری برای عقلانیت؛ نه مذهبی نو که همچون مذاهب دیگر، عقایدی دارد و مناسکی و احکامی و آخرتی که سنگ ترازوی آن برای سنجش اعمال، اشک است ✍ @quranpuyan
❇️هميشه و به تنهايی عامل دوری از نيست 💠‏وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسی‌ بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ (۹۶) إِلی‌ فِرْعَوْنَ وَ مَلائِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ (۹۷/هود) 🌱‏و به تحقيق ما موسی‌ را با معجزه و براهين روشن فرستاديم، ‏به سوی فرعون و اشراف قومش (فرستاديم)، پس آنها (بجای پذيرفتن دعوت موسی‌،) از فرمان فرعون پيروی كردند، در حالی كه فرمان فرعون مايه‌ی رشد (و نجات) نبود. 🔷✨‏تعداد آياتی كه در قرآن مجيد درباره‌ی حضرت موسی عليه السلام و قوم بنی‌اسرائيل وارد شده، در مورد هيچ پيامبر و امّت ديگری نيامده است، زيرا از اين حضرت بيش از يكصد و سی مرتبه و در بيش از سی سوره نام برده شده است كه خلاصه‌ترين آنها در اين سوره است. كلمه‌ی‌ «سُلْطانٍ»، به معنای سلطه است. گاهی به سلطه‌ی ظاهری گفته می‌شود و گاهی در سلطه‌ی منطقی و استدلالی بكار می‌رود. ‏🔹ادّعای نمايندگی از جانب خدا بايد همراه نشانه ودليل باشد. «أَرْسَلْنا مُوسی‌ بِآياتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِينٍ» ‏🔹منطق و معجزه‌ی انبيا عليهم السلام برای همه‌ی مردم، روشن و قابل فهم است. «مُبِينٍ» ‏🔹از مهم‌ترين فلسفه‌ی بعثت انبيا عليهم السلام، طاغوت زدايی، آزادی و رهايی انسان‌ها از قيد بندگی ديگران است. «إِلی‌ فِرْعَوْنَ» ‏🔹بسياری از مردم، پيروان طاغوت‌ها بوده‌اند. «فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ» ‏🔹بايد شعارهای تبليغاتی طاغوت‌ها را خنثی كرد. چون فرعون به دروغ اظهار می‌داشت كه من شما را جز به راه رشد هدايت نمی‌كنم؛ «وَ ما أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّشادِ»۱، اين آيه در مقام جواب می‌فرمايد: «وَ ما أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ» ‏🔹هميشه علم و شناخت به تنهايی عامل دوری از انحراف نيست. (موسی حقّ را با دليل و برهان، برای مردم روشن می‌كرد، ولی فرعون مردم را به انحراف دعوت می‌كرد و مردم از فرعون پيروی می‌كردند) ‏📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
🚩🚩 ، قیام برای اسلامی ونه فقط تغيير 💠 (ع) انسانی خشن نبود، بلکه در برابر از سوی دیگران ایستادگی کرد. امام حسین(ع) صرفاً یک فرد انقلابی نبود که در پی ساقط کردن یک فرد باشد، بلکه آن حضرت در پی از بردن وضعیت موجود بود و این فرد نیز بخشی از این همین واقعیت است. این‌‌ همان چیزی است که ما باید آن را درک کنیم، حتی اگر [این فرد] در مراکز حساس سیاسی حضور داشته باشد. وقتی که مردم ضد فردی و ستمگر و مستکبر شورش می‌کنند، عین همین حقیقت وجود دارد. ⭕زیرا برخی تصورشان این است که اگر فردی ساقط شد، مشکل حل می‌شود. ولی ما باید متوجه باشیم شخص حاکم نیز برخاسته از در جامعه است. همین ذهنیت‌ها هستند که چنین فردی را به حاکمیت می‌رسانند، او را مورد پذیرش قرار می‌دهند و از او حمایت به عمل می‌آورند. 👈ما این را در تاریخ معاصر خود نیز می‌بینیم. اشخاص توسط و کودتا‌ها ساقط شدند، اما دیدیم که مشکل حل نشد. زیرا نهاد و نظام‌ها و اصولی وجود دارند که می‌توانند دوباره همین راه را در پیش بگیرند. از این رو برای اینکه بتوانی موقعیت افراد و میزان تأثیرگذاری آن‌ها را بر صحنه مورد تجزیه و تحلیل قرار دهی باید خود صحنه را بررسی کنی. تنها در این صورت است که مشکل با همه ابعاد آن درمان خواهد شد. ولی مشکل ما این است که ما شرقی‌ها، نمی‌گویم فقط اعراب، چشممان فقط به است نه قهرمانی. ما فقط افراد را می‌بینیم نه عناصر شخصیت و توانمندی او را. با توجه به همین واقعیت هاست که باید بپرسیم: وقتی که سخنان امام حسین(ع) را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهیم، باید چگونه آن‌ها را به تصویر بکشیم؟ 🔴چگونگي و در سخن امام حسین(ع) امام حسین(ع) نقاط منفی موجود در شخصیت حاکم را از نگرش اسلامی مورد توجه قرار می‌دهد. آن حضرت از ویژگی‌های شخصی حاکم سخن نمی‌گوید، بلکه از ویژگی‌های خطی که این فرد تجسم آن می‌باشد، سخن می‌گوید. (ع) می‌فرماید: «مَنْ رَأى سُلْطاناً جائِراً مُسْتَحِلا لِحُرُمِ الله ناکِثاً لِعَهْدِالله، مُخالِفاً لِسُنةِ رَسُولِ اللهِ یَعْمَلُ فِى عِبادِاللهِ بِالِاثْمِ وَ الْعُدْوانِ.» ایشان در این فراز از سخنان خویش، روی نقاط منفی کسی که با استفاده از رابطه‌هایی که میان او و مردم وجود دارد، خود را به عنوان رهبر بر جامعه اسلامی تحمیل کرده است، تأکید می‌نماید. «فَلَمْ یُغَیِّر عَلَیْهِ بِفِعْل وَ لاقَوْل کانَ حَقَّاً عَلَى اللهِ اَنْ یُدْخِلَهُ مُدْخَلَهُ.» وقتی که امام حسین(ع) از سخن می‌گوید، از یک واقعیت سخن می‌گوید، از یک نظام و دستگاه‌های آن سخن می‌گوید. از کسانی سخن می‌گوید که برای تحمیل این نظام فعالیت می‌کنند. 🔸«اَلا وَ اِنَّ هؤلاءِ قَدْ لَزِمُوا طاعَةَ الْشَیْطانِ وَ تَرَکُوا طاعَةَ الْرحْمنِ وَ اَظْهَرُوا الْفَسادَ وَ عَطَّلُوا الْحُدُودَ وَ اسْتَأثَرُوا بِالْفَىْءِ وَ اَحَلُّوا حَرامَ اللهِ وَ حَرَّمُوا حَلالَهُ وَ اَنَا اَحَقُّ مَنْ غَیَّرَ.» 👈👈 او از کسی سخن می‌گوید که در رفتار و حکومتداری، عملکرد نامناسبی دارد. سپس از جامعه‌ای سخن می‌گوید که با این فرد هماهنگی دارد تا جامعه اسلامی به جامعه‌ای غیر اسلامی تبدیل شود. 📌 آن حضرت خود را فردی معرفی می‌کند که آمده است تا این وضعیت را تغییر دهد. منظور او فقط تغییر فرد نیست، بلکه آماده است تا خطی را که این شخص نماد آن است و نظامی را که این جامعه، جامعه همنوا با این فرد و این نظام، تجسم آن می‌باشد، تغییر دهد. 👌👌از خلال این گفتار چنین می‌توان درک کرد که وقتی با مواجه می‌شویم، نباید در خود این فرد غرق شویم و تأثیراتی را که فرد بر جامعه دارد و گروه‌هایی را که از این فرد حمایت به عمل می‌آورند و جامعه‌ای را که می‌رود تا در کام این فرد سقوط نماید، در نظر نگیریم. باید این مسأله را در قیام (ع) بررسی کنیم. ↩️و از آن برای مقابله با ظلم و انحراف، آگاهی سیاسی کسب کنیم. ↩️باید برای و هرم برنامه ریزی کنیم، نه اینکه برای رأس برنامه داشته باشیم، ولی قاعده را فراموش کنیم. زیرا اگر چنین کنیم، باز هم رأس دیگری از این قاعده سر بلند خواهد کرد. 🖋 علامه سید محمد حسین فضل الله کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
از نگاه علامه به مناسبت سالگرد صدور فرمان مشروطيت ⭕️قسمت دوم: ❓پرسش: آیا مشروطه دوم از مشروطیت بود یا اساساً برداشت نائینی و رهبران مذهبی نجف از مشروطیت درست نبوده که در این دوره تصور کردند که مشروطیت دچار انحراف شده است؟ پاسخ ♻معتقدم با تعریف رهبران مذهبی مشروطه که مشروطیت «تحدید قدرت مطلقه سلاطین» است، و می تواند در هر جامعه ­ای با هر مرام و مکتبی، و با رعایت شرایط و اقتضائات و باورهای اکثریت مردم آن جامعه پیاده شود. معتقد بودند که مشروطه خواهان بخصوص پس از فتح تهران شرایط و اقتضائات و باروهای جامعه دینی ایران را نادیده گرفتند ؛ اصلا برای حرمتی قائل نبودند؛ و عملا باورهای دینی اکثریت مردم را نادیده گرفتند؛ به طور کلی روحانیت را از صحنه اجتماع بیرون کردند، نه تنها از علمای مخالف مشروطه، بلکه از رهبران دینی مشروطه در ایران خلع ید کردند. شیخ فضل ­الله نوری، مجتهد اول تهران را در روز میلاد علی (ع)، با آن وضعیت اعدام کردند. سید عبدالله بهبهانی، از رهبران مذهبی مشروطه را ترور کردند؛ با سید محمد طباطبایی که جزو رهبران مذهبی مشروطه در ایران بود، آن گونه برخورد کردند؛ و در نهایت هم رضاخان به قدرت رسید و استبداد به شکل دیگری تثبیت شد. ⭕این رویّه، از مشروطیتی بود که هدفش، محدود کردن قدرت سلاطین، از بردگی صاحبان قدرت و با در حقوق، احکام و مجازات­ها بود؛ و این اهداف منافاتی با شریعت اسلام و باورهای دینی اکثریت مردم نداشت. احساس علمای نجف این بود که این رویّه انحراف از اهداف مشروطیت است؛ لذا در تاریخ هست آخوند خراسانی تصمیم گرفت با سفر به ایران، و رهبری نهضت از نزدیک، مشروطیت را به مسیر اصلی ­اش باز گرداند ولی به طرز مشکوکی از دنیا رفت . 🔻حتی فراتر از اقتضائات اکثریت جامعه دینی ایران، ارکان اصلی مشروطیت هم به محاق رفت. آیا قانون اساسی و التزام بدان، مجلس شورای ملی برآمده از رأی اکثریت، آزادی بیان و قلم، مساوات مردم با زمامداران جامعه در حقوق، احکام و مجازات­ها که همگی از ارکان مشروطیت ­اند، در دوران حاکمیت پهلوی چه سرنوشتی پیدا کرد؟ اسناد دوران پهلوی اول را مشاهده کنید که چگونه به بلاد مختلف دستورالعمل صادر می کردند که فلانی و فلانی و فلانی باید به عنوان نماینده آن استان از صندق درآید. رأی اکثریت چه سرنوشتی پیدا کرد؟ ❓آیا همه اینها نشانه­ هایی بر از مشروطیت نبود؟ همان­گونه که معتقدم امروز هم با فاصله گرفته ­ایم. ❓پرسش: آیا تفاوت بین علما ازجمله مرحوم با شیخ شاهد بر این نیست که نتوان از شریعت به عنوان یک امر ثابت یاد کرد؟ در این صورت مشروطیت متناسب با جامعه دینی، براساس نگاه کدام عالم باید شکل بگیرد؟ 📌پاسخ: 👈اشاره کردم که رهبران مذهبی مشروطه در نجف بر این باور بودند که مشروطیت در هر جامعه باید با رعایت شرایط و اقتضائات آن جامعه تحقق پیدا کند. 👈مقصود از ایران، باورهای ایمانی، ارزش های اخلاقی و احکام شرعی است. حتی عادت و سنت­های ملی جامعه هم جزو اقتضائات جامعه است. پس فقط مقصود از اقتضائات و شرایط جامعه، فقط شریعت نیست. به علاوه، شریعت دارای دو دسته احکام است: احکام مسلّم شرعی که مورد اتفاق فقیهان است و اصلا اجتهاد در آنها راه ندارد، و احکام نظری که اختلاف نظر در این بخش دیده می شود. نمی شود همه این آموزه ­ها را نادیده گرفت و در صدد پیاده کردن مشروطیت اروپایی با همه لوازم و پیامدهایش در جامعه ایران بر آمد، در حالی که متناسب با اقتضائات آن جامعه است. مثالی بزنم تا مقصودم از اقتضائات جامعه دینی ایران روشن شود. 📌 بر اساس ماده دوم متمم قانون اساسی مشروطه، هیئت طرازی متشکل از باید بر مصوبات مجلس نظارت می کردند، ولی هیچ گاه اجازه ندادند چنین هیأتی شکل بگیرد و بر قوانین مصوب مجلس نظارت کند، چون کسانی که در مشروطه دوم به قدرت رسیدند اصولا نهاد دین و علما و مجتهدان را مزاحم می­دانستند. 👈معقتدم رویکردی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ موجب شد تا اصولی مثل اصل ولایت فقیه و شورای نگهبان که به مراتب قدرتمندتر از هیئت طراز متمم قانون اساسی مشروطه است، در قانون اساسی جمهوری اسلامی گنجانده شود، واکنشی بود به آنچه بعد از انقلاب مشروطیت رخ داد تا بار دیگر نتوان نهاد دین و روحانیت را از عرصه سیاست بیرون کرد. شاهد بر این سخن این است که برخی از نمایندگان مجلس بررسی نهایی قانون اساسی در دفاع از اصول یاد شده، همین گونه استدلال کردند ادامه دارد. 🖋حجت الاسلام سيدجواد ورعي کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❇️ به علم و آگاهی خداوند، سبب دوری از و است 💠‏قُلْ كَفی‌ بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ إِنَّهُ كانَ بِعِبادِهِ خَبِيراً بَصِيراً (۹۶/إسراء) 🌱‏بگو: ميان من و شما خدا برای گواهی كافی است، همانا او نسبت به بندگانش آگاه و بيناست. 🔹خداوند با بيان گواه بودن و علم خود به برخوردهای بی‌منطق كفّار، پيامبر را دلداری می‌دهد. «قُلْ كَفی‌ بِاللَّهِ» 🔹تكيه‌گاه پيامبران خداست، لذا قاطعيّت دارند وعقب‌نشينی ندارند. «كَفی‌ بِاللَّهِ» 🔹خداوند با مشركان اتمام حجّت كرده است، بنابراين به مجادلات بايد پايان داد. «كَفی‌ بِاللَّهِ شَهِيداً» ‏🔹ايمان به علم و آگاهی خداوند، سبب دوری از انحراف وبهانه‌جويی است. ‏«كَفی‌ بِاللَّهِ شَهِيداً» ‏🔹شاهد بايد عالم، دقيق و بصير باشد. شَهِيداً ... خَبِيراً بَصِيراً ‏🔹خداوند، هم شاهد آن است كه پيامبر به وظيفه‌اش عمل كرده است، هم از لجاجت و سرسختی يا ايمان و تسليم بندگانش آگاه است. كَفی‌ بِاللَّهِ شَهِيداً ... ‏إِنَّهُ كانَ بِعِبادِهِ خَبِيراً بَصِيراً 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
شماره 140 سوره صفحه_62 ⭕️اگر ، ديگران را 🔶قُلْ يَاأَهْلَ الْكِتَابِ لِـمَ تَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجًا وَأَنتُمْ شُهَدَاءُ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ال (عمران:99) بگو: اي اهل كتاب، چرا كسي را كه ايمان آورده است از راه [مستقيم] خدا باز مي‌داريد؟و آن را كج [=منحرفانه و با واسطه] مي‌جوييد؟ حال آن كه خودتان [بر شرط عبادت در صراط مستقيم برحسب تعاليم تورات] شاهديد؟ و [اگر مردم از نيّات شما غافلند] خدا از آنچه مي‌كنيد غافل نيست. __ 🔻👈در اين ايه علماي يهود نكوهش ميشوند كه چرا علاوه بر خود بار سنگینی مسؤولیت انحراف دیگران را نیز بر دوش می‌کشید؟ در حالی که شما باید نخستین دسته‌ای باشید که این منادی الهی را «لبیک» گویید، زیرا بشارت ظهور این پیامبر قبلا در کتب شما داده شده و شما گواه بر آنید. 🔻بدتر از ، و از كساني است كه به اسلام ايمان آورده‌اند. «تَصُدُّون» از ريشة صَدَدَ، مانع شدن به زور و برگرداندن كساني است كه از نظام منحط حاكم فاصله گرفته‌اند. 🔻 عبارات «يَصُدُّونَ / صَدّوا / وَ بِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ الله» جمعاً 18 بار در قرآن دربارة مكه يا ، كه هر دو گروه مانع ايمان آوردن توده‌هاي مردم [بُت‌پرست يا اهل كتاب] به قرآن و پيامبر اسلام مي‌شدند، آمده است. 👈مانع شدن از ورود به مسجدالحرام و از «السبيل» [راه شناخته شده] نيز هركدام 4 بار در قرآن تكرار شده است. 👈 متوليان تكيه كرده بر سه قوة [زر و زور و تزوير]، نه تنها با و امنيت از مردم در دينداري، صَدّ عَنْ سَبيلِ الله مي‌كنند، بلكه بافته‌هاي ذهني منحرف و كج‌فهمي‌هاي خود را تبليغ و ترويج مي‌نمايند. 📚تفسير نمونه و بازرگان کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛