#مشروطیت از نگاه علامه #نائینی به مناسبت سالگرد صدور فرمان مشروطيت
⭕️قسمت دوم:
❓پرسش:
آیا مشروطه دوم #انحراف از مشروطیت بود یا اساساً برداشت نائینی و رهبران مذهبی نجف از مشروطیت درست نبوده که در این دوره تصور کردند که مشروطیت دچار انحراف شده است؟
پاسخ
♻معتقدم با تعریف رهبران مذهبی مشروطه که مشروطیت «تحدید قدرت مطلقه سلاطین» است، و می تواند در هر جامعه ای با هر مرام و مکتبی، و با رعایت شرایط و اقتضائات و باورهای اکثریت مردم آن جامعه پیاده شود. معتقد بودند که مشروطه خواهان بخصوص پس از فتح تهران شرایط و اقتضائات و باروهای جامعه دینی ایران را نادیده گرفتند ؛ اصلا برای #شریعت حرمتی قائل نبودند؛ و عملا باورهای دینی اکثریت مردم را نادیده گرفتند؛ به طور کلی روحانیت را از صحنه اجتماع بیرون کردند، نه تنها از علمای مخالف مشروطه، بلکه از رهبران دینی مشروطه در ایران خلع ید کردند. شیخ فضل الله نوری، مجتهد اول تهران را در روز میلاد علی (ع)، با آن وضعیت اعدام کردند. سید عبدالله بهبهانی، از رهبران مذهبی مشروطه را ترور کردند؛ با سید محمد طباطبایی که جزو رهبران مذهبی مشروطه در ایران بود، آن گونه برخورد کردند؛ و در نهایت هم رضاخان به قدرت رسید و استبداد به شکل دیگری تثبیت شد.
⭕این رویّه، #انحراف از مشروطیتی بود که هدفش#تقلیل_ظلم، محدود کردن قدرت سلاطین، #آزادی از بردگی صاحبان قدرت و #مساوات_مردم با #زمامداران در حقوق، احکام و مجازاتها بود؛ و این اهداف منافاتی با شریعت اسلام و باورهای دینی اکثریت مردم نداشت.
احساس علمای نجف این بود که این رویّه انحراف از اهداف مشروطیت است؛ لذا در تاریخ هست آخوند خراسانی تصمیم گرفت با سفر به ایران، و رهبری نهضت از نزدیک، مشروطیت را به مسیر اصلی اش باز گرداند ولی به طرز مشکوکی از دنیا رفت .
🔻حتی فراتر از اقتضائات اکثریت جامعه دینی ایران، ارکان اصلی مشروطیت هم به محاق رفت. آیا قانون اساسی و التزام بدان، مجلس شورای ملی برآمده از رأی اکثریت، آزادی بیان و قلم، مساوات مردم با زمامداران جامعه در حقوق، احکام و مجازاتها که همگی از ارکان مشروطیت اند، در دوران حاکمیت پهلوی چه سرنوشتی پیدا کرد؟
اسناد دوران پهلوی اول را مشاهده کنید که چگونه به بلاد مختلف دستورالعمل صادر می کردند که فلانی و فلانی و فلانی باید به عنوان نماینده آن استان از صندق درآید. رأی اکثریت چه سرنوشتی پیدا کرد؟
❓آیا همه اینها نشانه هایی بر #انحراف از مشروطیت نبود؟
همانگونه که معتقدم امروز هم با #جمهوری_اسلامی فاصله گرفته ایم.
❓پرسش:
آیا تفاوت بین علما ازجمله مرحوم #نائینی با شیخ #فضل_الله_نوری شاهد بر این نیست که نتوان از شریعت به عنوان یک امر ثابت یاد کرد؟
در این صورت مشروطیت متناسب با جامعه دینی، براساس نگاه کدام عالم باید شکل بگیرد؟
📌پاسخ:
👈اشاره کردم که رهبران مذهبی مشروطه در نجف بر این باور بودند که مشروطیت در هر جامعه باید با رعایت شرایط و اقتضائات آن جامعه تحقق پیدا کند.
👈مقصود از #اقتضائات_جامعه_دینی ایران، باورهای ایمانی، ارزش های اخلاقی و احکام شرعی است. حتی عادت و سنتهای ملی جامعه هم جزو اقتضائات جامعه است. پس فقط مقصود از اقتضائات و شرایط جامعه، فقط شریعت نیست.
به علاوه، شریعت دارای دو دسته احکام است: احکام مسلّم شرعی که مورد اتفاق فقیهان است و اصلا اجتهاد در آنها راه ندارد،
و احکام نظری که اختلاف نظر در این بخش دیده می شود.
نمی شود همه این آموزه ها را نادیده گرفت و در صدد پیاده کردن مشروطیت اروپایی با همه لوازم و پیامدهایش در جامعه ایران بر آمد، در حالی که متناسب با اقتضائات آن جامعه است.
مثالی بزنم تا مقصودم از اقتضائات جامعه دینی ایران روشن شود.
📌 بر اساس ماده دوم متمم قانون اساسی مشروطه، هیئت طرازی متشکل از #مجتهدان باید بر مصوبات مجلس نظارت می کردند، ولی هیچ گاه اجازه ندادند چنین هیأتی شکل بگیرد و بر قوانین مصوب مجلس نظارت کند، چون کسانی که در مشروطه دوم به قدرت رسیدند اصولا نهاد دین و علما و مجتهدان را مزاحم میدانستند.
👈معقتدم رویکردی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ موجب شد تا اصولی مثل اصل ولایت فقیه و شورای نگهبان که به مراتب قدرتمندتر از هیئت طراز متمم قانون اساسی مشروطه است، در قانون اساسی جمهوری اسلامی گنجانده شود، واکنشی بود به آنچه بعد از انقلاب مشروطیت رخ داد تا بار دیگر نتوان نهاد دین و روحانیت را از عرصه سیاست بیرون کرد. شاهد بر این سخن این است که برخی از نمایندگان مجلس بررسی نهایی قانون اساسی در دفاع از اصول یاد شده، همین گونه استدلال کردند
ادامه دارد.
🖋حجت الاسلام سيدجواد ورعي
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛