eitaa logo
قران پویان
462 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
694 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁یکسال از فراق سنگین استاد فرزانه، دکتر گذشت دقایقی از سخنرانی ایشان در خصوص نقش حضرت س هنر تولید "یک زن مسلمان چگونه می تواند در مقابل ، بر روی حق خود ایستادگی و استدلال کند؟ حضور حاکمان در نماز ميت و تشییع و ایجاد چالش مشروعیت توسط حضرت زهرا (س) در حکومت وقت... @quranpuyan فاتحه ای را نثار روحش نماییم💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
، لغزنده ترین زمینه اجتماعی است که باید با افزایش نظارت، امکان لغزش را کم کرد اینکه روایات ما، قاضی و را بر لبه معرفی میکند، ناظر به حکومت اسلامی است نه کفار که اعتقادی به جهنم ندارند حاکم یک کشور اسلامی همیشه باید خود را در جیب داشته باشد. استاد نقويان @quranpuyan
⁉منظور از با خدا و رسول چيست؟ ايا به معناي مخالفت با احكام و اوامر خدا يا اسلامي است؟ در اين چند روز متني در فضاي مجازي منتشر شد با اين مضمون كه "چه خداي كوچكي داريد كه با بستن خيابان و چاقو كشيدن ميشه باهاش جنگيد "😔 صرف نظر از اينكه آيا عنوان محاربه بر محسن شكاري صادق است يا نه و آيا در اين صورت، مستحق اعدام بوده است يا مجازاتهاي ديگر؟ به مفهوم محارب در قران مي پردازيم. 👈برخلاف تصور عمومي رايج ، مجازات محارب ، اصلا ارتباطي با مخالفت با خدا و رسول ندارد بلكه مجازات ذكر شده در ايه 33 سوره مائده براي كساني است كه عليه مردم سلاح مي كشند. ✅علامه طباطبایی در تفسیر المیزان این گونه گفته است:"(يحاربون الله ) دشمنى با خدا معناى وسيعى است كه هم شامل مخالفت با يك يك احكام شرعى مى شود و هم بر هر ظلمى و اسرافى صادق است و ليكن از آنجا كه در آيه شريفه رسول خدا (ص) را هم ضميمه كلمه (الله ) كرده ، و فرموده : (الذين يحاربون الله و رسوله ) اين معنا را به ما مى فهماند كه مراد از محاربه ، دشمنى با خدا در خصوص مواردى است كه رسول نيز در آن دخالتى دارد و همينكه بعد از ذكر محاربه با خدا و رسول جمله : (و يسعون فى الارض فسادا) را آورده ، معناى منظور نظر را مشخص مى كند و مى فهماند كه منظور از با خدا و رسول، در زمين از راه اخلال به امنيت عمومى و راهزنى است ، نه مطلق محاربه با مسلمانان ، بنابراين مراد از محاربه و افساد بطورى كه از ظاهر آيه بر مى آيد به است ." ✅آیت اله مکارم شیرازی نیز در تفسیر نمونه چنین گفته است: "منظور از «محاربه با خدا و پیامبر» آن چنان که در احادیث اهل بیت(علیهم السلام)وارد شده و شأن نزول آیه نیز کم و بیش به آن گواهى مى دهد این است که: کسى با به وسیله به جان یا مال تجاوز کند، اعم از این که به صورت دزدان گردنه ها در بیرون شهرها چنین کارى کند و یا در داخل شهر. بنابراین، افراد چاقوکشى که به جان و مال و نوامیس مردم حمله مى کنند نیز مشمول آن هستند. 👈جالب توجه است که: محاربه و ستیز با بندگان خدا در این آیه، به عنوان محاربه با خدا معرفى شده و این، تأکید فوق العاده اسلام درباره ها و رعایت آنان را ثابت مى کند." ✅"تعبير «محاربة الله و رسوله» از قبيل مجاز در اسناد است با حفظ معناى حقيقى محاربه، يعنى محاربه با خدا و پيامبر به معناى محاربه با آن چيزى است كه خدا و پيامبر بر آن ولايت دارند كه عبارت باشد از و ، و به قرينه جمله (وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً) كه عطف بر جمله اول شده است، مشخص مى‌شود كه مراد از محاربه، همان ايجاد فساد در زمين از طريق اخلال در امنيت و است نه هرگونه محاربه‌اى از قبيل محاربه كافران و باغيان با مسلمانان. بدين معنا كه هر كس با مسلمانان محاربه كند، مانند آن است كه با خدا و رسول محاربه كرده است و از چنين تعبيرى، زشتى و سنگينى اين جرم فهميده مى‌شود. 💢حاصل كلام آنكه، قياس اين آيه به آيه كه در آنجا رباخوارى در حكم محاربه با خدا و پيامبر بيان شده است، قياسى بسيار خلاف ظاهر است" 🖊 ايت الله هاشمي شاهرودي،بايسته‌هاي فقه جزا @quranpuyan
مروري بر سخنان ناصحانه و ميانجيگرانه علي ع خطاب به (عثمان) و 🛑قسمت هفتم : ❓❓ايا در منازعه عليه اسلامي باید حتما از او طرفداری کرد؟ ✅ادامه شرح خطبه 30 و موضع امام علي ع : عثمان بد بود و شما (معترضان) هم زیاده روی کردید. سپس امام (ع) براى توضيح بيشتر مى افزايد: «جز اين که کسى او را يارى کرده نمى تواند بگويد: «از کسانى که دست از ياريش برداشتند، بهترم;. و کسى که دست از ياريش برداشت، نمى تواند بگويد: «کسى که او را يارى کرد، از من بهتر بوده است; اين دو سخن در واقع ناظر به يک مطلب است و آن اين که همه متّفق بودند که حاميان عثمان در آن شرايط به يقين افراد بدى بودند، در حالى که کسانى که دست از ياريش برداشتند بزرگان صحابه اعم از مهاجران و انصار را تشکيل مى دادند. 🔻🔺توضيح اين که: قرائن مسلّم تاريخى نشان مى دهد که به هنگام هجوم به خانه عثمان، صحابه پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) و مهاجران و انصار، تقريباً به طور عموم، دست از حمايتش برداشتند و بى شک اگر آنها هواخواه عثمان بودند، کسى جرأت نمى کرد که در مدينه، چنان صحنه اى را ايجاد کند و اين به خاطر آن بود که همگى از کارهاى او ناخشنود بودند. 🔻در آن زمان حاميان عثمان عمدتاً کسانى بودند که در جامعه اسلامى منفور شمرده مى شدند و حمايتشان از عثمان به خاطر منافع نامشروعى بود که داشتند. به همين دليل اين مسأله کاملا روشن بود، حتّى حاميان عثمان که گروهى سودپرست مانند مروان و امثال او بودند جرأت نمى کردند ادعا کنند که از گروه عظيم مهاجران و انصار ـ که ترک يارى عثمان کرده اند ـ بهترند و مسلّم است که ترک کنندگان حمايت عثمان نيز اطرافيان او را بهتر از خود نمى دانستند، به اين ترتيب همگى در اين سخن اتفاق نظر داشتند که حاميانش هرگز از بهترين مردم نبودند. 📝بعضى از شارحان نهج البلاغه،(1) مى گويند که امام (عليه السلام) اين سخن را، در پاسخ کسى ايراد فرمود که در محضرش چنين گفت: «آنها که دست از يارى عثمان برداشتند، منشأ فتنه بودند، چرا که اگر بزرگان صحابه به يارى او برمى خاستند جاهلان امّت هرگز جرأت ريختن خون او را نداشتند. و اگر بزرگان صحابه او را واجب القتل مى دانستند، مى بايست صريحاً اين مسأله را بيان کنند تا شبهه از مردم برطرف گردد. امام (عليه السلام) فهميد که گوينده نظر به آن حضرت دارد، لذا با اين عبارت ظريف پاسخ او را بيان فرمود». به هر حال اين سخن نشان مى دهد که اگر امام (عليه السلام) به طور جدّى به حمايت از عثمان برنخاسته، در اين امر تنها نبوده است، بلکه همه بزرگان صحابه چنين موضعى را داشتند، پس چرا اشکال متوجّه آن حضرت شود؟ 🔻در پايان خطبه امام (عليه السلام) ضمن بيان کوتاهى، تحليل روشنى از قتل عثمان و عوامل آن ارائه مى دهد و مى فرمايد: «من جريان کار عثمان را در عبارتى کوتاه و پرمعنا، براى شما خلاصه مى کنم: او استبداد ورزيد، استبداد بسيار بدى و شما ناراحت شديد و واکنش بدى نشان داديد و از حد گذرانديد; وَ أَنَا جَامِعٌ لَکُمْ أَمْرَهُ، اسْتَأْثَرَ(2) فَأَسَاءَ الاَْثَرَةَ، وَ جَزِعْتُمْ فَأَسَأْتُمُ الْجَزَعَ». و خداوند، در اين مورد حکمى که درباره «مستبدان» و «افراط گران»، جارى مى شود (و هر کدام، به سزاى اعمال خود در دنيا و آخرت، گرفتار مى شوند); «وَ للهِِ حُکْمٌ وَاقِعٌ فِي الْمُسْتَأْثِرِ وَ الْجَازِعِ.» اين سخن در واقع يکى از مصاديق بارز کلامِ جامعِ امام (عليه السلام) است، مى فرمايد: هم عثمان مرتکب بدى و خطا شد و هم شما. او راه استبداد و حکومت را در پيش گرفت و خويشاوندان را بر مسلمانان مسلّط ساخت و بيت المال را در اختيار آنان گذاشت و آنها به غارت بيت المال مشغول شدند. و آنگاه که اعتراضات مسلمانان، از هر سو بلند شد، او به آنها نداد، در نتيجه مردمِ ناراحت و عصبانى به او حملهور شدند و بزرگان صحابه از مهاجران و انصار دست از ياريش برداشته و او را تنها گذاشتند. از سوى ديگر مخالفان و مهاجمان نيز از حدّ گذراندند و به جاى اين که او را از حکومت مسلمانان بر کنار سازند و زمام امور را از دست همکاران ظالمش بگيرند، اقدام به ريختن خونش کردند ⏪بنابراين هر دو گروه راه را پوييدند و به همين دليل خداوند هر کدام از آنها را مطابق اعمالشان جزا مى دهد. ضمناً از اين تعبير استفاده مى شود که استبداد ـ هر گونه باشد بد است ـ اقسامى دارد و نيز استفاده مى شود که انسان در برابر ناهنجاريهاى اجتماعى که قرار مى گيرد بايد عکس العمل نشان دهد، ولى مراقب باشد که از حد نگذراند; 🖊شرح آیت الله مکارم شیراز. @quranpuyan
❇️آشنايي با نظرات و ديدگاههاي مرحوم ايت الله سيدصادق 🛑قسمت دوم: ✅ در حکومت اسلامى امتیازى ندارد ⁉️1 . آیا اسلام امتیازى بر حاکم و رئیس حکومت قائل است یا نه؟ ✔️اصولا اسلام امتیازى را بر رئیس حکومت قائل نیست و اغلب این حقوق خاص را قبول ندارد بلکه حاکم نیز مانند آحاد افراد ملت مسلمان است. اسلام منع نموده است حاکم بر امت را از اینکه مانند سلاطین و رؤساى جمهور جهان امتیازى بر خود قائل شود. 🌴حضرت امیر(علیه السلام) در خبرى چنین مى فرماید: إنّ االله جعلنى اماماً لِخَلقه ففرض عَلَىّ التقدیر فى نفسى و مَطْعمى و مَشْربى و مَلْبسى کضعفاء الناس کى یقتدى الفقیر بِفَقْرى و لایطغى الغنىّ غناه، اصول کافى، ج 1 ،ص 410 🔷خدا مرا امام و پیشوا قرار داده و بر من واجب نموده که در رفتارم و خوراکم و لباسم مثل یکى از افراد عادى مردم رفتار کنم تا آنکه فقیر به فقر من اقتدا نموده و ناراحت نباشد و غنى به واسطه مالش طغیان نکند. و نیز مى فرماید: إنّ االله عزّوجلّ فَرَضَ على أئمۀ العدل أن یقدروا أنفسهم بِضَعَفۀ الناس کى لایَتَبَیغَ بالفقیر فقره; اصول کافى، ج 1 ،ص 411 خدا واجب نموده بر پیشوایان عادل رفتارشان را مانند افراد ضعیف از ملت بنماید تا آنکه فقر فقیر او را به هیجان نیاورد. 💢👈در خطبه اى که در حضور هزاران نفر بعد از جنگ صفین ایراد فرمود و ، دستوراتى براى رفتار مردم با آن حضرت داده است: 1⃣ . سخن نگویند با آن حضرت به آن نحوى که با جباران و پادشاهان سخن مى گویند ـ باالقاب و عناوین بزرگ! ـ 2⃣ . در ملاقات با آن حضرت خیال نکنند که او یک حاکم باقدرتى است و به سبب آن خوف و رعب بر آنها مسلط شود و نتوانند حرفشان را بزنند. 3⃣ . با مجامله و ظاهرسازى با آن حضرت رفتار نکنند. 4⃣ . خیال نکنند که حرف حق بر آن حضرت سنگین است. 5⃣ . حرف حق را صریحاً بگویند. 6⃣ . از عرضه عدل و انصاف بر حضرت خوددارى نکنند. 📚از كتاب نظام حكومت در اسلام کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❇️آشنايي با نظرات و ديدگاههاي مرحوم ايت الله سيدصادق 🛑قسمت سوم: 🔶2- آیا مراقبتى بر کارهاى دارند یا نه؟ بعد از اینکه بیان شد که حکومت در اسلام به نحو مالکیت مطلقه و فعال مایشاء بودن نیست،بلکه به نحو ولایت و امانتدارى است و بیان شد که خود حکومت قیمتى ندارد و فقط براى حفظ مصالح امت و برقرار نمودن نظام عادله در مجتمع اسلامى است، طبعاً حاکم در برابر ملت مسؤولیت دارد و آحاد ملت حق مراقبت و محاسبه دارند و👈 اگر حاکم خلافى انجام داد به خودى خود از مقام مى شود و در صدر اسلام قطع نظر از اینکه رسول االله(صلى االله علیه وآله) شخصاً این حق را به ملت داده بود فرموده است: «أشیروا عَلَىّ أصحابى: اصحاب من اگر به نظرتان آمد در موردى من اشتباه کردم یا خلاف به من تذکر بدهید». 🔷سیره حضرت امیر(علیه السلام) هم بر این جارى بود، از خطبه هاى آن بزرگوار که بعضى ازآنها را قبلا نگاشتیم، ظاهر مى شود، همه اش ترغیب است که مردم را در مقابل حاکم بزنند و تبعیّت کورکورانه نکنند و آنچه در ذهنشان مى آید با خود حاکم مذاکره کنند و ابهّت و عظمت حاکم نباید مانع شود و لذا حضرت زیاد به مردم تلقین مى کرد که حاکم امتیازى بر آحاد ملت ندارد و مقامش نباید مانع شود که مردم حرف حق را نزنند. 📚از كتاب نظام حكومت در اسلام کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁هنر تولید "یک زن مسلمان چگونه می تواند در مقابل ، بر روی حق خود ایستادگی و استدلال کند؟ حضور حاکمان در نماز ميت و تشییع و ایجاد چالش توسط حضرت زهرا (س) در حکومت وقت... دقایقی از سخنرانی مرحوم استاد فیرحی در خصوص نقش حضرت س 🥀فاتحه ای را نثار روحش و همسر تازه درگذشته اش مرحومه دکتر حمیدی، که در دومین سالگرد فراق استاد، دارفانی را وداع گفت،😥 نماییم @quranpuyan
💠 مردم به چه تعریفی از رای دادند؟ 📌بخشهایی از مصاحبه شهید قبل از برگزاری رفراندوم جمهوری اسلامی در تاریخ 10 فروردین 1358 در صدا و سیما: 🇮🇷" «جمهوری اسلامی‌» از دو کلمه مرکب شده: کلمه «جمهوری» و کلمه «اسلامی‌». کلمه جمهوری شکل حکومت پیشنهاد شده را مشخص می‌‏کند. یکی از آنها هم حکومت عامه مردم است، یعنی حکومتی که حق انتخاب حاکم با همه مردم است قطع نظر از این که مرد هستند یا زن، سفید هستند یا سیاه و دارای هر فکر و هر عقیده‌ا‌ی هستند، فقط شرط بلوغ سنی و رشد عقلی در آن معتبر است و نه چیز دیگر، و بعلاوه این حکومت حکومت است یعنی هر چند سال یک بار باید تجدید شود یعنی 👈مردم دارند که بخواهند آن را برای بار دوم و احیانا برای بار سوم یا چهارم (اگر قانون اساسی شان اجازه بدهد) انتخاب کنند یا شخص دیگری را که از او بهتر می‌‏دانند. 👈و اما کلمه «اسلامی‌» محتوای این حکومت را بیان می‌‏کند، یعنی پیشنهاد می‌‏شود که این حکومت با اصول و مقررات اسلامی‌ اداره شود و در مدار اصول اسلامی‌ حرکت کند، بنابراین «جمهوری اسلامی‌» یعنی حکومتی که شکل آن انتخاب حاکم است از طرف عامه مردم برای و نه شکل ، و محتوای آن اسلامی‌ است یعنی بر اساس معیارها و موازین اسلامی‌ است. مسئله «جمهوری» مربوط به شکل حکومت است که البته مستلزم نوعی دموکراسی است یعنی مردم حق حاکمیت دارند. به معنی این است که مردم حق دارند که سرنوشت خودشان را خودشان در دست بگیرند ♦️توهمی‌ که از جمهوری اسلامی‌ در ذهن بسیاری پیش آمده درست همین است که جمهوری اسلامی‌ به معنی است. اگر چنین اشتباهی هم پیش آمده باید این اشتباه رفع شود. حکومت اسلامی‌ و جنبه اسلامی‌ بودن حکومت به حاکمیت عملی یک طبقه ارتباط ندارد، 🔷 مسئله این نیست که فقیه خودش در رأس دولت قرار می‌‏گیرد، خودش می‌‏خواهد عملا حکومت کند و مجری باشد. نقش فقیه در یک کشور اسلامی‌ که ملتزم و متعهد به اسلام است و اسلام را به عنوان یک ایدئولوژی پذیرفته است نقش یک ایدئولوگ‏ است نه نقش یک حاکم" 👈من اعلام می‌کنم که در رژیم جمهوری اسلامی هیچ محدودیتی برای افکار وجود ندارد و از باصطلاح کانالیزه کردن اندیشه‌ها خبر و اثر نخواهد بود. همه باید آزاد باشند که حاصل و اصیلشان را عرضه کنند 🔖پیرامون انقلاب اسلامی، ص ۱۱‌ 🔸بشر اگر بخواهد رشد پیدا کند باید در کار خودش آزاد باشد، در خودش آزاد باشد. اگر به بهانه این که ملت رشد ندارد باید به او کرد، آزادی را برای همیشه از او بگیرند، این ملت تا ابد غیر رشید باقی می‌ماند. رشدش به این است که آزادش بگذاریم ولو در آن آزادی ابتدا اشتباه هم بکند. صد بار هم اگر اشتباه بکند باز باید آزاد باشد. اگر به مردم در مسائلی که باید در آنها فکر کنند از ترس این که مبادا اشتباه بکنند، به هر طریقی ندهیم یا روحشان را بترسانیم که در فلان موضوع دینی و مذهبی مبادا فکر کنی که اگر فکر بکنی و یک وسوسه کوچک به ذهن تو بیایید، به سر در آتش جهنم فرو می‌روی، این مردم هرگز فکرشان در مسائل دینی رشد نمی‌کند و پیش نمی‌رود. دینی که از مردم در اصول خود تحقیق می‌خواهد و (تحقیق هم یعنی بدست آوردن مطلب از راه تفکر و تعقل) خواه ناخواه برای مردم قائل است.» 🔖 (پیرامون جمهوری اسلامی، ص ۱۲۳) @quranpuyan
درصورت ديدن توسط ماموران، و حاكميت ضامن است 🌴کلینی با سند موثق از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: ⛱"زنی در مدینه بود که نزد او رفت و آمد می‌شد{یعنی مردان برای فحشاء به خانه‌اش می‌رفتند}. خبر به عُمَر (خلیفه دوم) رسید. عمر افرادی را نزد آن زن فرستاد و او را ترساند و دستور داد تا او را بیاورند. {که باردار بود}، ترسید و درد زایمانش شروع شد، {در بین راه} به خانه‌ای رفت و نوزاد پسری به دنیا آورد. صدای گریه‌ی نوزاد، بلند شد {یعنی زنده به دنیا آمد} اما اندکی بعد، {چون زودهنگام و نارَس متولد شده بود} کرد. 🔻عُمَر به خاطر ترساندنِ آن زن و مرگ نوزاد، بسیار نگران شد. برخی از مشاورانش به او گفتند: «ای امیر مؤمنان! شما هیچ تقصیری نداشته‌اید و تکلیفی ندارید». 😳 برخی نیز گفتند: «مگر چه شده است؟!»{یعنی حادثه‌ی مهمی رخ نداده و نیاز نیست خودتان را ناراحت کنید}. عمر گفت: از ابوالحسن(علي بن ابی‌طالب ع) بپرسید {که تکلیفِ شرعیِ من چیست؟}. ابوالحسن(ع) فرمود: «پرداختنِ پسربچه بر تو لازم است»" ملاحظات: 1 - علامه مجلسی درباره سند این حدیث می گوید: «مُوَثَّقٌ عَلَی الظاهر» (مرآة العقول، ج‏24، ص: 209) 2 - عموم فقهای شیعه، بر اساس همین حدیث فتوا داده‌اند که در موارد مشابه، باید پرداخت شود ولی درباره اینکه آیا دیه باید از جیب حاکم و عاقله‌ی او داده شود یا از بیت‌المال پرداخت گردد، اختلاف نظر دارند. 3- در سايت ايت الله مكارم شيرازي نيز چنين امده است كه: "علمای اهل سنت نيز در کتابهای فقهی به اين ماجرا استناد کردند. من جمله محی الدین نووی در المجموع می نویسد: اگر از زنی نزد حاکم و فرمانده ای بدگویی شود و وی را متهم کنند، سپس کسی را نزد وی بفرستد تا وی را و آن زن از ، فرزند در رحمش را سقط کند، بر حاکم است که دیه او را بپردازد؛ ابوحنیفه نیز این فتوا را داده. و احمد بن حنبل پیشوای حنابله گفته است: افزون بر طفل برای زن هم باید دیه بدهند؛ چون حاکم او را احضار کرده است؛ پس ضامن حفظ زن هم هست؛ مانند اینکه زن را بزنند و او بمیرد. و نیز ابن قدامه مقدسی، فقیه مشهور حنابله می نویسد: « إذا بعث السلطان إلی امرأۀ لیحضرها فأسقطت جنیناً میتا ضمنه»؛ (اگر حاکم زنی را إحضار نماید و آن زن جنینش را مرده به دنیا آورد، حاکم ضامن است)." 🛑برخی از منابع حدیث: کلینی، الكافي (چاپ الإسلامية)، ج‏7، ص: 374 شیخ طوسی، تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج‏10، ص: 312 محمدتقی مجلسی، روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه (چاپ قديم)، ج‏10، ص: 302 فیض کاشانی، الوافي، ج‏16، ص: 821 و شیخ حر عاملی، وسائل الشيعة(چاپ مؤسسه ال البیت ع)، ج‏29، ص: 268 علامه محمدباقر مجلسی، ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار، ج‏16، ص: 682 همو، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏24، ص: 209 . المجموع نووی، ج19، ص11. المجموع نووی، ج19، ص11. المغنی فی فقه الامام احمدبن حنبل الشیبانی، ج8، ص338. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
295.mp3
35.94M
صوت نشست علمی جایگاه در استنباط فقهی - ✅ پرسش اساسی این است که آیا می‌توان از برخی آیات قرآن کریم - همچون آیه ۷۰ سوره اسراء - اصلی با عنوان «کرامت انسانی» استنباط کرد تا در صورت تعارض با دیگر احکام شرعی بر آنان حاکم شود؟ 💢💢مفهوم «کرامت ذاتی» قابل استنتاج از مبانی دینی اسلام است و می‌تواند مبنای تأسیس باشد. علاوه بر عقل و قرآن، چندصد روایت از معصومان شامل تبیین کرامت ذاتی و حوزه‌های مربوط به آن است. اثبات چنین اصلی باعث می‌شود تا همچون «اصل عدالت» بر تمام احکام شرعی باشد. 👩‍❤️‍💋‍👩✅این امر، اثر قابل توجهی در احکام فقهی زنان، اقلیت‌ها، برده‌داری و احکام سیاسی و حکومتی خواهد داشت. استاد سید محمد علی ایازی مولف کتاب انسانی ‌@quranpuyan
هدایت شده از قران پویان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁هنر تولید "یک زن مسلمان چگونه می تواند در مقابل ، بر روی حق خود ایستادگی و استدلال کند؟ حضور حاکمان در نماز ميت و تشییع و ایجاد چالش توسط حضرت زهرا (س) در حکومت وقت... دقایقی از سخنرانی مرحوم استاد فیرحی در خصوص نقش حضرت س 🥀فاتحه ای را نثار روحش و همسر تازه درگذشته اش مرحومه دکتر حمیدی، که در دومین سالگرد فراق استاد، دارفانی را وداع گفت،😥 نماییم @quranpuyan
و 🔴قسمت سوم: 🟢حقوق حاکم و مردم در منطق نهج البلاغه، خدا حق یکطرفه برای کسی قرار نداده است. 📗منطق نهج‌البلاغه در باب و ‏بر این اساس است. اینک نمونه‏ هایى در همین زمینه در خطبه‏۲۰۷ مى‏فرماید: 🔸«فقد جعل الله لى علیکم حقاً بولایه امرکم و لکم علىّ من الحق مثل الذى لى علیکم…: خداوند براى من به موجب اینکه ولى امر و حکمران شما هستم، حقى بر شما قرار داده است 👈👈و براى شما نیز بر من همان اندازه حق است که از من بر شما. همانا حق براى گفتن، وسیعترین میدانها و براى عمل کردن و انصاف دادن، تنگترین میدانهاست. حق به سود کسى جریان نمى‏یابد مگر آنکه به زیان او نیز جارى مى‏گردد و حقى از دیگران بر عهده‏ اش ثابت مى‏شود، و بر زیان کسى جارى نمى‏شود و کسى را متعهد نمى‏کند مگر اینکه به سود او نیز جارى مى‏گردد و دیگران را درباره او متعهد مى‏کند. 🔻در این بیان همه سخن از خداست و و و تکلیف و وظیفه، اما نه به این شکل که خداوند به بعضى از افراد مردم فقط حق اعطاء فرموده است و آنها را تنها در برابر خود مسئول قرار داده است و برخى دیگر را از حقوق محروم کرده، آنان را در مقابل خودش و صاحبان حقوق، بى‏ حد و نهایت مسوول قرار داده باشد و در نتیجه و میان و بی مفهوم شود. 👈و هم در آن خطبه مى‏فرماید: «و لیس امرؤ و ان عظمت فى الحق منزلته و تقدّمت فى الدین فضیلته بفوق ان یعان على ما حمله الله من حقه، و لا امرؤ و ان صغرته النفوس و اقتحمته العیون بدون ان یعین على ذلک او یعان علیه: هیچ کس (هرچند مقام و منزلتى بزرگ و سابقه‏ اى درخشان در راه حق و خدمت ‏به دین داشته باشد) در مقامى بالاتر از همکارى و کمک به او در اداى وظایفش نمى‏باشد، 👈👈و هیچ کس هم (هر اندازه مردم او را کوچک بشمارند و چشمها او را خرد ببینند) در مقامى پایین‏تر از همکارى و کمک رساندن و کمک گرفتن نیست. 🔸و نیز در همان خطبه مى‏فرماید: «فلا تکلّمونى بما تکلم به الجبابره و لا تتحفظوا منى بما یتحفظ به عند اهل البادره…: با من آن سان که با و ستمگران سخن مى‏گویند، سخن نگویید، برایم به کار نبرید، آن ملاحظه‌کارى‏ها و موافقتهاى مصلحتى که در برابر مستبدان اظهار مى‏دارند، در برابر من اظهار مدارید، با من به سبک سازشکارى معاشرت نکنید، 👈👈گمان مبرید که اگر به حق سخنى به من گفته شود، بر من سنگین آید و یا از کسى بخواهم مرا و تعظیم کند، که هر کس شنیدن حق یا عرضه شدن عدالت ‏بر او ناخوش و سنگین آید، عمل به حق و عدالت ‏بر او سنگین‏تر است؛ پس، از سخن حق یا نظر عادلانه خوددارى نکنید.» 🖌 شهيد مطهري مجموعه اثار ج 16 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❓ايا در هم بايد از و فقها كرد؟ ايا شركت در انتخابات، موضوع است؟ 🛑قسمت ششم: 🔻برای درک حکم شرعی انتخابات، سه راه وجود دارد: --مراجعه به مرجع تقلید و اخذ فتوا از او --مراجعه به فقیه حاکم و اخذ حکم از او --تشخیص موضوع توسط خود شهروندان 🔻مراجعه به مرجع تقلید: موضوع انتخابات در قلمرو قرار ندارد چون تقلید در اموری است که شرع برای آن حکمی کلی مقرر فرموده و مجتهد با مراجعه به کتاب و سنت آن را استنباط می‌کند، در حالی که انتخابات فاقد یک حکم کلی و دائمی در منابع اسلامی است و برحسب شرایط مختلف و انطباق عناوین متفاوت می‌تواند واجب یا حرام و یا دارای احکام دیگری باشد و فقیه مرجع هر چند در ارتباط احکام اعلم باشد ولی الزاما در تشخیص شرایط و موقعیت انتخابات صاحب نظر نیست و حتی اگر صاحب نظر باشد، مقلد که خود در مسائل عینی جامعه اهل فهم و درک است، حق ندارد شعور خود را تعطیل نموده و به تقلید روی آورد. 🔻اساسا اگر فرض شود که شرع هم - به جهت حفظ نظام و مانند آن - حکم به وجوب شرکت در انتخابات کرده باشد، تشخیص مصداق این حکم کلی، با خود مکلف است. مثلا فقیه فتوا به وجوب نهی از منکر می‌دهد ولی مقلد خود باید تشخیص دهد که آیا منکری اتفاق افتاده یا نه؟ اگر منکری هست، با چه شیوه ای می‌توان آن را رفع کرد؟ 👈👈فقیه در تشخیص مصادیق، نیست و تشخیص مصادیق خارج از قلمرو تقلید از فقیهان است. 🔻مراجعه به اگر فقیه حاکم، حکم به وجوب شرکت در انتخابات کند، اطاعت از وی واجب می‌گردد. البته حکم فقیه جامع الشرایط در انتخابات می‌تواند وجوب شرعی پدید آورد ولی این حکم برای کسی الزام آور است که چند مقدمه را پذیرفته باشد: الف) از نظر فقهی(ولو بر حسب تقلید) حکم حاکم را واجب الاطاعه بداند. چون اصل حجیت حکم فقیه در امور عامه مورد اختلاف نظر بین مراجع تقلید می‌باشد، 👈👈از این‌رو کسانی که مقلد مراجع معظم حضرات آیات ، زنجانی و خراسانی هستند، حکم حاکم برایشان و حجیت است. ب) موضوع انتخابات را در قلمرو حکم بداند، از این رو کسی که اعتقاد دارد انتخابات در حوزه حقوق غیر قابل اجبار است، قهرا حکم برای او مسئولیت آور نیست. ج) حجیت حکم حاکم در صورتی است که علم به خطای حاکم نباشد، از این رو کسی که وجدانا چنین حکمی را ناشی از خطا و اشتباه حاکم در تشخیص امور، بدلیل عدم احاطه به مصالح واقعی و یا تعارض منافع می‌داند نمی‌تواند به آن عمل کند. 🔻تشخیص شهروندان انتخابات در قلمرو است و نسبت به آن ذاتا تکلیفی وجود ندارد ولی با توجه به شرایط خاص جامعه ممکن است تکلیف سلبی یا ایجابی به آن تعلق بگیرد. بحکم عقل و خرد ما نمی‌توانیم نسبت به سرنوشت خودمان بی تفاوت باشیم و باید برای جلوگيري از ظلم و فساد و تبعیض مبارزه کرده و برای اصلاح امور و استقرار عدالت تلاش کنیم و البته شرع هم همین را از ما می‌خواهد ولی فهم شیوه و روش مطلوب را شرع بر عهده خود ما قرار داده و اینجا، جای تقلید از فقیهان نیست. 👈👈 مردم، خود باید تشخیص دهند که حضور یا عدم حضور در انتخابات چه تاثیری بر سرنوشت شان دارد؟ این کار به اصلاح امور کمک می‌کند و یا به عکس فساد را افزایش می‌دهد؟ 🔻البته رأی دادن یا رأی ندادن مانند هر فعل یا ترک دیگری با توجه به پیامدهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی آن مسئولیت آور است و اگر در روند اداره کشور تاثیر مثبت یا منفی جدی داشته باشد، باید هر کسی در کمال آگاهی و تقوی بر معیار حق تصمیم بگیرد و خداوند متعال را بر آن حاضر و ناظر ببیند. و بهر حال چون تشخیص به افراد محول شده، احدی نمی‌تواند دیگری را به ارتکاب معصیت و فسق متهم نماید. 👈👈👈تفاوت موضع گیری در انتخابات که ناشی از اختلاف در بینش سیاسی و درک متفاوت از شرایط است، نباید رنگ دینی بخود بگیرد و یا به سوء استفاده از مقدسات مذهبی بیانجامد. --------------------------------------------------- ♦️یکی از تازه ترین اظهاراتی که این روزها درباره حکم شرعی انتخابات انجام گرفته و می‌گیرد، این است: رأی دادن هم مانند سایر احکام اسلام، است.!! اینکه هم به مسائل دینی اعتقاد داشته باشید، هم احکام اسلامی را رعایت نکنید، مرتکب گناه شده‌اید، زیرا واجبی که خدا و اسلام و نظام تعیین کرده‌اند، را انجام نمی‌دهد. رای دادن یک واجب شرعی، دینی و ملی است. استاد سروش محلاتی 💫ادامه دارد http://B2n.ir/u01340 @quranpuyan
⭕تعهدات امام رضا(ع) در پيمان‌نامه ولايتعهدي، الگوي همه حكومتهاي عدالت‌خواه است ✅مأمون، خلیفه عباسی، امام (ع) را از مدینه به طوس، که مرکز خلافتش بود، طلبید و به او پیشنهاد کرد که خلافت را بپذیرد و چون امام نپذیرفت به آن حضرت عرض کرد که اگر خلافت را نمی پذیری باید را بپذیری. آن حضرت با اصرار مأمون ولایتعهدی را می پذیرد. مأمون ای درباره ولایتعهدی علی ابن موسی(ع) نوشته و امام(ع) با خط خود در پشت این پیمان نامه نکاتی را مرقوم فرموده است. 👈👈امام در بخشی از این نوشته نزد خداوند متعهد می شود که اگر به حکومت رسید اموری را رعایت کند: 📌«اینک من خداوند را گواه می گیرم که اگر مرا به سرپرستی امور مسلمانان بگمارد و امر خلافت را بر گردن من بگذارد، به همه مسلمانان عموما و درباره فرزندان عباس ابن عبد المطلب خصوصا چنان رفتار نمایم که با اطاعت از خدا و پیامبرش مطابق باشد؛ هیچ محترمی را نریزم و ناموس و کسی را مباح نکنم و در این امور از حدود شرع تجاوز نکنم، و تا حد توان خود بکوشم که افراد و را برای کارها برگزینم، من این را بر ذمه خویش می شمارم و خود را در برابر خداوند مسئول آن می دانم، 🔻چنان که خداوند عزوجل می فرماید: «به عهد خود وفا کنید، که از عهد و پیمان سوال می شود» (اسراء/34). و اگر پدید آوردم یا چیزی را دگرگون و یا تبدیل کردم ... در آن صورت سزاوار و شایسته خواهم بود ...» 📚(بحار الانوار، ج49، ص148-153). 💠از این سخن کوتاه امام نکات بسیار مهمی در رابطه با چگونگی حکومتداری قابل برداشت است: 1⃣-دغدغه اصلی حکومت و حتما باید باشد. خون و مال و آبروی مردم امانتی در دست حاکم است. حقوق ملت ملکی در دست حاکم نیست که هرگونه خواست با آن برخورد کند. 🔻حاکم و حکومت حق بیش از هر چیز و پیش از هرچیز توجه به حقوق انسان ها را در نظر دارد. حکومت حق ابزاری برای حفظ و رعایت حقوق انسان هاست و در این حکومت رعایت حقوق انسان ها از اوجب واجبات است. 2⃣-وظیفه حق رعایت است. او باید این را در نظر داشته باشد که این حق مسلم ملت است که زمام امور و نقش های کلیدی اش در دست انسان های شایسته و با کفایت و عالم و دانشمند و متخصص باشد. بزرگ ترین ظلم به یک ملت از ناحیه یک حکومت آن است که سیاست حذف را در پیش گیرد و نیروهای شایسته را به بهانه های مختلف حذف کند و انسان های نالایق و بی کفایت و فاسد را در راس امور قرار دهد. امام(ع) متعهد می شود که در حد توان تلاش کند که انسان های لایق و با کفایت را روی کار آورد. در حکومت های و باطل تنها ابزار رشد انسانها و بالا رفتن در مدارج قدرت و و فساد و است. 3⃣-حضرت در پایان این فقره به پاسخگویی خود در برابر ملت اشاره می کند. مردم باید بر حکومت داشته باشند و حق دارند که در صورتی که کوچک ترین تخلف را از حکومت مشاهده کنند، حاکم را عزل نمایند و حتی او را محاکمه کرده مجازات کنند. امام(ع) دراین تعهد نامه بر این حق مردم پای می فشرد و می فرماید در صورتی که امری را تغییر دهم یا از قانونی تخلف کنم آماده هستم که از حکومت رفته و و مجازات اعمال خود را متحمل شوم. 🔻🔻پس مطابق این سخن امام، حکومت ابزاری برای پاسداری و رعایت حقوق انسان هاست و همه چیز در حکومت حق به مردم بر می گردد. آنان هستند که باید پست ها را داشته باشند و معیار، تنها و تنها شایستگی انسان هاست. این مردم هستند که در تمام سطوح را دارند و هر کس در هر مقامی که باشد باید به مردم پاسخگو باشد. 🎙حجت الاسلام اردستاني. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🔰 تعريف از نگاه . 🛑قسمت سوم: مردم در نگاه اميرالمومنين ع در قسمت قبلي، به سه نوع تعريف مردم در نگاه سياستمداران و حاكمان اشاره شد. در اين پست كه مقارن با عيدسعيد هم است به تعريف مردم در نگاه حضرت علي ع مي پردازيم. ايا ايشان مردم را شامل كارگزاران حكومت و يا طرفداران حكومت خود مي دانستند و امكانات و مزاياي مادي و معنوي را براي همين مردم ميخواستند يا براي همه مردم به معناي واقعي كلمه؟ 🛑لذا مروري بر برخي قسمتهاي فرمان ايشان به مالك اشتر داريم: ✳تعريف از نگاه مولا "بدان، که رعیت را صنف هایی است که کارشان جز به یکدیگر اصلاح نشود و از یکدیگر بی نیاز نباشند. صنفی از ایشان لشکرهای خدای اند و صنفی، دبیران خاص یا عام و صنفی قاضیان عدالت گسترند و صنفی، کارگزاران اند که باید در کار خود انصاف و مدارا را به کار دارند و صنفی جزیه دهندگان و خراج گزارانند، چه و چه و صنفی بازرگانان اند و صنعتگران و صنفی فرودین که حاجتمندان و مستمندان باشند. ✳حقوق رعيت و وظيفه در برابر رعيت در نگاه مولا 🌹"بدان، بهترین چیزی که حسن ظن والی را نسبت به رعیتش سبب می شود، نیکی کردن والی است در حق و کاستن است از بار رنج آنان و به اکراه وادار نکردنشان به انجام دادن کارهایی که بدان ملزم نیستند. و تو باید در این باره چنان باشی که حسن ظن رعیت برای تو فراهم آید. زیرا حسن ظن آنان، رنج بسیاری را از تو دور می سازد 🌹اگر رعیت بر تو به ستمگری گمان برد، عذر خود را به آشکارا با آنان در میان نه و با این کار از بدگمانیشان بکاه، که چون چنین کنی، خود را به عدالت پروده ای و با رعیت نموده ای. عذری که می آوری سبب می شود که تو به مقصود خود رسی و آنان نیز به حق راه یابند. 🌹 زنهار از این که به احسان خود بر رعیت گذاری یا آنچه برای آن ها کرده ای، بزرگش شماری یا وعده دهی و خلاف آن کنی. زیرا منت نهادن احسان را باطل کند و بزرگ شمردن کار، نور حق را خاموش گرداند و خلف وعده، سبب برانگیختن خشم خدا و مردم شود. 🌹 به رعیت و دوست داشتن آن ها و لطف در حق ایشان را شعار دل خود ساز. چونان حیوانی درنده مباش که خوردنشان را غنیمت شماری، زیرا آنان دو گروهند یا هم کیشان تو هستند یا همانندان تو در آفرینش 🌹باید که محبوب ترین کارها در نزد تو، کارهایی باشد که با سازگارتر بود و با دم سازتر و را در پی داشته باشد باید که بهترین مایه شادمانی والیان برپای داشتن در بلاد باشد و پدید آمدن دوستی در میان افراد رعیت." کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
🚩🚩باید در جامعه کنونی خود را درک کنیم. نه این که به عنوان باقی بماند.‼️ ⭕ (ع) پیش از اینکه دردهای فردی و شخصی داشته باشد عَلَم بر‌دار و تمامی بود و پیش از آنکه به مصائب و مشکلات خودش بنگرد به دغدغه‌ها و مسائل حال و آینده اسلامی می‌نگریست. 🌴 امام حسین (ع) به امتی می‌اندیشید که رسول خدا (ص) آن را از شرک و گمراهی و خرافات نجات داد و از خواب بیدارش نمود و برای اینکه امت اسلامی، امتی راهبر و پیشگام شود به دنیا عرضه‌اش داشت. از این رو امام حسین (ع) حرکت کرد تا با به راه انداختن گردونه ، قوّت و قدرت و بالندگی را به آن باز گرداند. زیرا به خاطر تحرکات باطل، امت اسلامی دچار هزیمت و بنا به ظلم‌ها و ستم‌های داخلی دچار سقوط گردیده و راه خود را گم کرده بود. 🔻🔻وقتی با کربلای تاریخی رو به رو می‌شویم، در نوار و کرانه باختری نیز باید کربلا را ببینیم. می‌بینیم که چگونه با سلاحهای آمریکایی و لاپوشانی‌های دولت آمریکا، کودکان و زنان و سالخورگان فلسطینی کشته می‌شوند. اما در همین حال می‌شنویم که رئیس دولت استکباری از اراضی اشغالی دیدار می‌‌کند و بر یهودی بودن تأکید می­ورزد و کشتن کودکان و زنان و سالخوردگان فلسطینی و محاصره آنها و ویران کردن تأسیسات زیر بنایی و قطع راههای ارتباطی‌شان را دفاع از خود قلمداد می­ نماید. 🔻 آمریکائی که شریک مطلق جنایات و وحشی‌گریهای است از فلسطینی سخن به میان می‌آورد،😳😳 ولی هیچ اشاره‌ای به که با مورد پشتیبانی واقع می‌شود نمی‌کند و هیچ اشاره‌ای به بمب‌های هوشمندی که هنوز هم شهروندان لبنانی را می‌کشند نمی‌نماید و شنیدیم که خود دولت آمریکا گفته است استفاده از بمب‌های هوشمند توسط اسرائیل با اخذ اجازه از آمریکا بوده است. 📌ما عقیده نداریم که اشغالگری اسرائیلی با اشغالگری آمریکایی فرقی داشته باشد. زیرا هر دوی اینها، دو روی سکه تروریسم و و نابودگری می‌باشند. 🎙سخنرانی در حسینی در مسجد امامین حسنین (ع) ⭕باید حسین(ع) و یزید جامعه خود را کشف کنیم 📌نمی خواهیم که فقط در عاشورای تاریخی باشیم. زیرا هر نسلی برای خود کربلایی دارد و هر زمانی برای خود عاشورایی دارد و در هر میدان درگیری نمونه ای از حسین(ع) و یزید وجود دارد. از این رو باید در جامعه کنونی خود کربلا را درک کنیم. نه این که عاشورا به عنوان داستان تاریخی باقی بماند. 👈از این رو هر نسلی باید حسین(ع) و یزید داخل خود را کشف کند. و خطاب به جامعه بگوید: "آیا نمی بینید که به عمل نمی شود و از جلوگیری نمی شود؟ " باید راه عاشورا را ادامه دهیم. البته نه فقط با اشکی که برای آن جاری سازیم، هر چند که برای خود حرارت و اصالت دارد، بلکه باید به واقعیت راه بیابیم. 🌴امام حسین(ع) برای این کرد که نفس و حرکت انسان و حکومت بر جامعه را دهد تا این که به مانند نابی و خلوص امام حسین(ع)، نیز ناب و خالص از آن اسلام باشد. 🚩عاشورا؛ قضیه، چالش و رویارویی 🖋مرحوم علامه سیدمحمدحسین فضل الله کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🚩نگاهي به از منظر : 🛑قسمت اول ❇️آیا ملّتی که دارد، نیز دارد؟ 🔴نهضت امام حسين را از زواياي مختلف مي‌توان مورد بررسي و تحليل قرار داد. مي‌توان آن را از زاويه ‌اي بررسي كرد.مي‌توان از زاويه‌ي دومي، اين نهضت را مورد بررسي قرار داد. این زاویه، زاويه‌ي است. زاويه‌ي سومي كه مي‌توان با آن به اين نهضت نگریست، منظری است كه كمتر به ان پرداخته شده است. 🔷نكته‌اي كه در سراسر نهضت حسين ع موج مي‌زند، امر به معروف و نهي از منكر است. از امر به معروف و نهي از منكر مي‌توان تلقّي اخلاقي داشت. ، چيزي جز ارزش‌هاي اخلاقي نيست؛ و ، چيزي جز ضدّ ارزش‌هاي اخلاقي نيست. حسين آمده است تا ارزش‌هاي اخلاقي را در جامعه بگستراند و ضدّ ارزش‌هايي را که رفته رفته، غلبه و سيطره پيدا مي‌كند از عمق دل جامعه بزداید. نه يك بار و دو بار؛ که او در هر منزلي به اين هدف، تأكيد مي‌كند. البتّه امام به بحث شرعی ” اماته‌ سنّت و احياي بدعت” نیز فراوان توجّه داشت. ❓آيا بين باورهاي بن علي سازگاري بود؟ ✅ پاسخم اين است: حسين، باورهايي به غايت سازگار داشت. 💫باورهاي او از ، ، ، و ، همگي در منظومه ا‌ي سازگار قابل جمعند(ضابطه اوّل). 🔹وسايلی كه او براي رسيدن به اهدافش برگزیده بود، همگی متناسب بودند(ضابطه دوم). 🔹اهداف امام نیز اخلاقي بودند. خواسته ها، كارها و باورهاي او، همگی با باورهاي اخلاقيش سازگار بودند(ضابطه سوم). 🔷حسين اگر در حالت و موقعيّت يك خروجي نبود، اگر در موقعيت يك بود، همان مي‌كرد كه در زمان گذشته، پدرش علی كرده بود. علي با كساني كه عليه او خروج كرده بودند، يا حاضر به بيعت با او نشده بودند، چه كرد؟ آيا بیعت را به کسی تحميل كرد؟ آيا كسي را با زور به پذيرش حكومتش فرا خواند؟ آيا عبدالله بن عمر، حسّان بن ثابت، أسامه بن زید و ديگراني كه در زمان او بودند و نام ۲۵ نفر آنها در تاريخ‌ مانده است، يكيشان به مرگ غير طبيعي مُرد؟ 🔷از اين روست که ذكر مي‌كنيم منطق اهل بيت، منطقي پيروز است. آن‌ها با مخالفان خود منطقي و اخلاقي برخورد كردند. برخورد اخلاقي با ، يعني اين كه اگر جاي و عوض شود، تفاوتي نكند. حسين همان را مي‌خواست كه در زمان پدرش به مخالفان سياسي داده شده بود و آن، حقّ مسلّم هر مخالف سياسي است: از ما نخواهيد! اين كه افرادي را بر سر دوراهی مجبور کنند يا بيعت با مرا بپذير يا مرگ را انتخاب كن! این اخلاقی نیست. ما حتّی باور نداريم رسول خدا(ص) هم مردم را مخيّر كرده باشد يا اسلام يا مرگ! اين تهمت دشمنان اسلام به پيامبر رحمت(ص) است. كتابي كه منطقش در گزينش دين است”لا إكراهَ فِي‌الدين” كجا مي‌تواند شمشير بالاي سر کسی بگذارد و بگويد يا مسلمان شو يا سرت را بده. آیا تو، از اسلام عزيزتري كه يا بايد حكومت ترا پذيرفت يا بايد به زندان رفت، يا به گورستان. 💫ادامه دارد... 🖋دکتر محسن کدیور ┄═ کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❇️ حقوق متقابل و در امام (ع) 🛑قسمت اول: علیه السلام در این رساله شریفه به بیان پنجاه حق از حقوق الله تبارک و تعالی و حقوق انسان بر خود و حقوق بعضی از افعال عبادی و حقوق اصناف و گروههای مختلف اجتماع؛ پرداخته است. آنچه در این مجال و مقاله مختصر به آن پرداخته می‌شود، درنگی کوتاه در «حقوق متقابل زمامداران و شهروندان» در این رسالۀ شریفه می‌باشد. 🌹 علیه السلام و را در بخش مربوط به «حقوق الائمه» بیان فرموده است: 🔸«فَأَمَّا حَقُّ سَائِسِکَ بِالسُّلْطَانِ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّکَ جُعِلْتَ لَهُ فِتْنَهً وَ أَنَّهُ مُبْتَلًى فِیکَ بِمَا جَعَلَهُ اَللَّهُ لَهُ عَلَیْکَ مِنَ اَلسُّلْطَانِ وَ أَنْ تُخْلِصَ لَهُ فِی اَلنَّصِیحَهِ وَ أَنْ لاَ تُمَاحِکَهُ وَ قَدْ بُسِطَتْ یَدُهُ عَلَیْکَ فَتَکُونَ سَبَبَ هَلاَکِ نَفْسِکَ وَ هَلاَکِهِ وَ تَذَلَّلْ وَ تَلَطَّفْ لِإِعْطَائِهِ مِنَ اَلرِّضَا مَا یَکُفُّهُ عَنْکَ وَ لاَ یُضِرُّ بِدِینِکَ وَ تَسْتَعِینُ عَلَیْهِ فِی ذَلِکَ بِاللَّهِ وَ لاَ تُعَازِّهِ وَ لاَ تُعَانِدْهُ فَإِنَّکَ إِنْ فَعَلْتَ ذَلِکَ عَقَقْتَهُ وَ عَقَقْتَ نَفْسَکَ فَعَرَّضْتَهَا لِمَکْرُوهِهِ وَ عَرَّضْتَهُ لِلْهَلَکَهِ فِیکَ وَ کُنْتَ خَلِیقاً أَنْ تَکُونَ مُعِیناً لَهُ عَلَى نَفْسِکَ وَ شَرِیکاً لَهُ فِیمَا أَتَى إِلَیْکَ وَ لا قُوَّهَ إِلا بِاللّهِ». (مکاتیب الائمه، ج ۳، ص ۲۰۱) ❇درنگی در مواجهه شهروندان با حكومتهاي قدرت محور امام زین العابدین علیه السلام در بخش مربوط به و زمامداران که معنای آن این است که در برابر حکومت و حکومت کنندگان وظایف و تکالیفی دارند؛ ↩️نخست خطاب به شهروندان که در آن اعصار به آنها « و رعایا» می‌گفتند، متذکر می‌شود که بدان تو موضوع و سوژه آزمایش برای حاکم و سلطان و زمامدار قرار داده شده‌ای و او مورد و درباره تو می‌باشد، چرا که با قدرتی که دارد بر تو سلطنت یافته؛ وقتی چنین است تو به عنوان رعیت و شهروند وظیفه‌داری از سر اخلاص و خالصانه و خیرخواه او باشی . ↩️و دیگر اینکه با او به و نزاع و درگیری بر نخیزی، زیرا او بر تو مسلط است و دست برتر با او است و در صورت و تنازعِ تو با او و حکومتش، نتیجه نابودی خودت و نابودی او می‌باشد. ميزان همكاري با حكومت غيرمطلوب 👈البته حضرت درباره از و سازگاری با برنامه‌ها و رفتارش نیز حد و مرز بیان می‌کند و آن اینکه: تا آنجا که و شرّ حاکم و حکومت از تو برداشته شود و آن حد و مقدار از تبعیّت برای دین تو ضرر ندشته باشد، با حکومت همراه باش و در این کار از خدای متعال درخواست یاری داشته باشد. 📌وظیفه دیگری که حضرت بیان می‌کند اینکه: با و در عزت و آقائی و بزرگی او معارضه نداشته باش و خودت را نظیر و مثل او قرار نده؛ چرا که تحقیقاً این کار تو نافرمانی و اذیت او و اذیت خودت می‌باشد و در نتیجه خود را در معرض بدی‌های او قرار داده‌ای و او را نیز در معرض نابودی قرار داده‌ای؛ یعنی با و جوری که در حق تو در این مدت خواهد کرد، او نیز نابود می‌شود. و تو خود با این کارت او را به ضرر خودت یاری کرده‌ای و شریک او شده‌ای در که در حق تو خواهد کرد. حضرت در پایان نیز متذکر می‌شود که هیچ قوّت ونیرویی نیست مگر به نیروی مطلق و لایزال الله تعالی. از فرازهای این بخش از رساله حضرت فهمیده می‌شود که حضرت حکومت‌های رایج را قصد کرده و به علاقمندان خود یادآور می‌شوند که چه باید بکنند تا از خطرات و مضرّات آن محفوظ باشند. ❇این، حکومت و حاکم قدرت محور است که تحمل هیچ مخالف و مخالفتی را ندارد و با به و نافرمانی‌ها پاسخ می‌دهد، در حالی که اگر حکومت اسلامی باشد، باید چنانکه امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده هم باشد و پا از جاده عدالت بیرون ننهد، چنانکه سیره آن حضرت همین بود و تنها ایجاد هرج و مرج و قتل و غارت شهروندان از سوی مخالفان و معارضان را خط قرمز قرار داده بودند و در این صورت با آنها مقابله می‌کردند. ادامه دارد 📚حجت الاسلام محمد کاظم تقوی پژوهشگر فقه ومعارف اسلامی، نقل از سايت انديشه ما کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🚩🚩 ، قیام برای اسلامی ونه فقط تغيير 💠 (ع) انسانی خشن نبود، بلکه در برابر از سوی دیگران ایستادگی کرد. امام حسین(ع) صرفاً یک فرد انقلابی نبود که در پی ساقط کردن یک فرد باشد، بلکه آن حضرت در پی از بردن وضعیت موجود بود و این فرد نیز بخشی از این همین واقعیت است. این‌‌ همان چیزی است که ما باید آن را درک کنیم، حتی اگر [این فرد] در مراکز حساس سیاسی حضور داشته باشد. وقتی که مردم ضد فردی و ستمگر و مستکبر شورش می‌کنند، عین همین حقیقت وجود دارد. ⭕زیرا برخی تصورشان این است که اگر فردی ساقط شد، مشکل حل می‌شود. ولی ما باید متوجه باشیم شخص حاکم نیز برخاسته از در جامعه است. همین ذهنیت‌ها هستند که چنین فردی را به حاکمیت می‌رسانند، او را مورد پذیرش قرار می‌دهند و از او حمایت به عمل می‌آورند. 👈ما این را در تاریخ معاصر خود نیز می‌بینیم. اشخاص توسط و کودتا‌ها ساقط شدند، اما دیدیم که مشکل حل نشد. زیرا نهاد و نظام‌ها و اصولی وجود دارند که می‌توانند دوباره همین راه را در پیش بگیرند. از این رو برای اینکه بتوانی موقعیت افراد و میزان تأثیرگذاری آن‌ها را بر صحنه مورد تجزیه و تحلیل قرار دهی باید خود صحنه را بررسی کنی. تنها در این صورت است که مشکل با همه ابعاد آن درمان خواهد شد. ولی مشکل ما این است که ما شرقی‌ها، نمی‌گویم فقط اعراب، چشممان فقط به است نه قهرمانی. ما فقط افراد را می‌بینیم نه عناصر شخصیت و توانمندی او را. با توجه به همین واقعیت هاست که باید بپرسیم: وقتی که سخنان امام حسین(ع) را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهیم، باید چگونه آن‌ها را به تصویر بکشیم؟ 🔴چگونگي و در سخن امام حسین(ع) امام حسین(ع) نقاط منفی موجود در شخصیت حاکم را از نگرش اسلامی مورد توجه قرار می‌دهد. آن حضرت از ویژگی‌های شخصی حاکم سخن نمی‌گوید، بلکه از ویژگی‌های خطی که این فرد تجسم آن می‌باشد، سخن می‌گوید. (ع) می‌فرماید: «مَنْ رَأى سُلْطاناً جائِراً مُسْتَحِلا لِحُرُمِ الله ناکِثاً لِعَهْدِالله، مُخالِفاً لِسُنةِ رَسُولِ اللهِ یَعْمَلُ فِى عِبادِاللهِ بِالِاثْمِ وَ الْعُدْوانِ.» ایشان در این فراز از سخنان خویش، روی نقاط منفی کسی که با استفاده از رابطه‌هایی که میان او و مردم وجود دارد، خود را به عنوان رهبر بر جامعه اسلامی تحمیل کرده است، تأکید می‌نماید. «فَلَمْ یُغَیِّر عَلَیْهِ بِفِعْل وَ لاقَوْل کانَ حَقَّاً عَلَى اللهِ اَنْ یُدْخِلَهُ مُدْخَلَهُ.» وقتی که امام حسین(ع) از سخن می‌گوید، از یک واقعیت سخن می‌گوید، از یک نظام و دستگاه‌های آن سخن می‌گوید. از کسانی سخن می‌گوید که برای تحمیل این نظام فعالیت می‌کنند. 🔸«اَلا وَ اِنَّ هؤلاءِ قَدْ لَزِمُوا طاعَةَ الْشَیْطانِ وَ تَرَکُوا طاعَةَ الْرحْمنِ وَ اَظْهَرُوا الْفَسادَ وَ عَطَّلُوا الْحُدُودَ وَ اسْتَأثَرُوا بِالْفَىْءِ وَ اَحَلُّوا حَرامَ اللهِ وَ حَرَّمُوا حَلالَهُ وَ اَنَا اَحَقُّ مَنْ غَیَّرَ.» 👈👈 او از کسی سخن می‌گوید که در رفتار و حکومتداری، عملکرد نامناسبی دارد. سپس از جامعه‌ای سخن می‌گوید که با این فرد هماهنگی دارد تا جامعه اسلامی به جامعه‌ای غیر اسلامی تبدیل شود. 📌 آن حضرت خود را فردی معرفی می‌کند که آمده است تا این وضعیت را تغییر دهد. منظور او فقط تغییر فرد نیست، بلکه آماده است تا خطی را که این شخص نماد آن است و نظامی را که این جامعه، جامعه همنوا با این فرد و این نظام، تجسم آن می‌باشد، تغییر دهد. 👌👌از خلال این گفتار چنین می‌توان درک کرد که وقتی با مواجه می‌شویم، نباید در خود این فرد غرق شویم و تأثیراتی را که فرد بر جامعه دارد و گروه‌هایی را که از این فرد حمایت به عمل می‌آورند و جامعه‌ای را که می‌رود تا در کام این فرد سقوط نماید، در نظر نگیریم. باید این مسأله را در قیام (ع) بررسی کنیم. ↩️و از آن برای مقابله با ظلم و انحراف، آگاهی سیاسی کسب کنیم. ↩️باید برای و هرم برنامه ریزی کنیم، نه اینکه برای رأس برنامه داشته باشیم، ولی قاعده را فراموش کنیم. زیرا اگر چنین کنیم، باز هم رأس دیگری از این قاعده سر بلند خواهد کرد. 🖋 علامه سید محمد حسین فضل الله کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
⭕️نگاهي به كتاب معروف به مناسبت سالگرد صدور فرمان 🛑قسمت پنجم ؛ 🟢مهم ترین اثر میرزای که شهرت سیاسی و اجتماعی وی به دلیل نگارش آن است، "تبنیه الامه و تنزیه المله" به شمار می رود. وی این کتاب را در ۱۳۲۷ هجری در دوران استبداد صغیر نوشت. تنبیه الامه به معنای آگاه کردن امت اسلام به ضروریات بوده و تنزیه المله یعنی منزه دانستن دین اسلام از بدعت است. عامل ❇در زمان مشروطه این اندیشه که ، عامل و عقب ماندگی ایران است در فضای فکری ایران موج می زد و برخی از متجددان، را دینی استبدادی و مخالف آزادی و دموکراسی و بنابراین علت و عامل انحطاط و عقب ماندگی می پنداشتند و این چیزی بود که بر نائینی گران آمد. او ضمن پذیرش این باور که استبداد عامل اصلی عقب ماندگی و انحطاط ایران و جهان اسلام بوده و هست، 👈👈تلاش کرد تا بر این نظر که اسلام دینی استبداد پذیر و مخالف آزادی و مشروطه است خط بطلان بکشد. حتی از این پا فراتر می نهد و می گوید که حکومت صدر اسلام نیز مبتنی بر ۲ اصل مصلحت مردم و بوده که اصول اساسی مشروطیت هستند. 📌بنابراین تلاش می کند تا ثابت کند که سیره و سنت پیامبر(ص) و ائمه و آموزه های قرآن همه موافق با اصول و در جهت نفی و نابودی حکومت استبدادی بوده و حتی اروپاییان حکومت عملی، احکام سیاسی و علوم مدنی خود را از اسلام و مسلمانان پس از جنگ های صلیبی گرفته اند. 🔹نائینی راز ترقی سریع و خارق العاده اسلام و مسلمانان اولیه را در نوع حکومت غیر استبدادی می داند که با شهادت حضرت علی(ع) و روی کار آمدن معاویه حکومت مسلمانان به استبداد تغییر کرد و از آن پس رو به انحطاط رفتند. 👈نائینی معتقد بود ، باعث اوضاع نابسامان کشور شده است و تنها راه حل برای خروج از این بن‌بست را تأیید می‌دانست. نائینی، را یکی دیگر از عوامل عقب ماندگی جوامع می داند و پیدایش شعبه استبداد دینی را نیز به سیاست معاویه مربوط می کند و می نویسد که شعبه استبداد دینی دو رشته است: در برابر ظلم و استبداد و به استبداد. بنابراین وی استبداد را به استبداد سیاسی و دینی تقسیم می کند و معتقد است هر دو می تواند باعث عقب ماندگی جوامع شوند. 👈بنابراین نائینی معتقد بود استبداد، باعث اوضاع نابسامان کشور شده است و تنها راه حل برای خروج از این بن‌بست را تأیید مشروطه می‌دانست. وی در رساله خود حاکمیت اسلام را با دلیل و برهان قاطع اثبات کرد و پرده از چهره حکومت‌های استبدادی برداشت و همچنین زندگی در زیر سلطه استبداد را مساوی با بودن اعلام کرد. ❇ و ✏️نائینی در رساله خود وظیفه حکومت را محدود می کند به حفظ نظم، رساندن حق به حق دار، حفظ امنیت مردم و جلوگیری از تجاوز بیگانگان. وی برخی امور را به عنوان در یک جامعه غیر استبدادی معرفی می‌کند که عبارتند از آزادی، مساوات، مشارکت، ، امنیت مالی، امنیت بر عرض و ناموس، ‌امنیت بر مسکن، از خفایای افراد، عدم نفی انسان ها از تصرف در مال و... بنابراین نائینی با طرح این نظریات در برابر فضای استبداد زده جامعه، باعث آگاهی و بیداری جامعه اسلامی شد. ❇نائینی معتقد است ۲ نوع حکومت بیشتر وجود ندارد ↩️یکی حکومت و دیگری است. حکومت تملیکه همان است که شاه هر چه می خواهد انجام می دهد و مملکت، مردم، جان، مال و ناموس خلایق از اموال شاه محسوب می شود. نائینی این حکومت را استبدادی و می داند و آن را بدعتی در اسلام می شمارد. ↩️اما در ، قدرت امانتی است نزد حاکمان، که هر یک از مردم در آن سهمی دارند و می توانند را بازخواست کنند در واقع در حکومت ولایتیه این خواست مردم است که اجرا می شود و حاکم تنها در محدوده ای که در قانون اساسی تعیین شده، اختیار دارد. 🖋نقل از "نائینی، نظریه پرداز سیاسی ایران در دوره مشروطه " سايت ايرنا کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛