eitaa logo
قران پویان
444 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
646 ویدیو
599 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
❓❓پرسش و پاسخ قرآنی: ❓ جايگاه در قرآن چيست؟ ❓ از در چه زمينه هايي پذيرفته است؟ ✴با توجه به اينكه در قرآن بارها از از ابا و اجداد و بزرگان و سران قوم، نكوهش كرده است،چرا در مسايل ديني به تقليد مراجعه ميكنيم؟آيا قرآن با اين گونه از يك نفر موافق است؟ آيا،تقليد،اطاعت مطلق و بدون چون و چراست؟ 🔴قسمت دهم: ✅ چه كسي صلاحيت دادن دارد و جزو اهل الذكر محسوب ميشود؟ 🔵مسأله ی 10- آيا «اهل الذكر» كه شايستگى و بايستگى اين گونه پرسش ها را دارند، شرطى در صحت اين پرسش در اين ميان ندارند؟ 🔹🔸🔹ج: آيه ى زمر كه بيانگر آگاهى شايسته بر حكم خدا است هر دوى و را براساس «احْسَنَه» مقرر كرده است، و بر اين اساس آيه ى نحل هم كه تنها بيانگر راه اصيل اين آگاهى است مكلفان را به پيروى از «أحسنه» فرا خوانده است. و چون «عباد» در اين جا عموم مكلفان را دربردارد، و نه تنها خصوص عالمان را، براين مبنا، «يَسْتَمِعُونَ القول» نظر به قول حَسَن دارد، و نه هر سخنى و از هر كس و ناكسى، زيرا شنيدن همه ى گفته هاى حق و باطل هم در حوصله ى عموم مردم نيست و احياناً گمراه كننده هم هست؛ 🔶🔹🔶 تنها شرعمدارانند كه شايستگى و بايستگى دارند هر سخن حق و باطلى را بشنوند و بررسى كنند تا باطلش را نفى و بهترينش را انتخاب نمايند. و خود «أحْسَنَه» نيز- كه «بهترين» است- دليلى است ديگر براين كه «قولِ» مورد شنيدن تنها گفته هايى است كه بر پايه ى كتاب و سنت به گونه اى عاقلانه و عادلانه و از شيعه ى دوازده امامى و در راستاى حقيقت نگرى باشد، كه چنان قول و سخنى از ديدگاه قرآن زيبا و «حَسَن» است، و زيباتر و أحْسَنَش سخنى است كه با قرآن و سنت در راستاى بيان حكم خداى تعالى هماهنگ تر و رساتر باشد. كه در غير اين دو صورت تقليد نه اهل الذكر است و نه قولش حسن است تا چه رسد كه احسن باشد. دادن كسى كه حداقل يك دوره ى كامل احكام قرآن را اصالةً و در حاشيه اش سنت قطعيه را درست بررسى نكرده حرام و پيروى از او نيز حرام است؛ ✳️زيرا برخلاف گمان بسيارى از بيش از هزار آيه ى قرآن، پيرامون احكام در [قرآن كريم ] موجود است، و حتى تنها پانصد آيه را كه به گمانشان تنها آيات احكامند نيز به گونه اى شايسته مورد استدلال آقايان قرار نگرفته است، و به گمان «ظنّى الدّلالة» بودنشان اگر برخلاف روايات يا اجماعات يا شهرت ها يا فتواهايى باشند مورد تحميل و تأويل قرار داده و برخلاف نص و يا ظاهر مستقر [قرآن كريم ] مظلوم نظر داده و مى دهند. ❎هم چنين حرام است دادن كسى كه [قرآن كريم ] را به عنوان دليل قطعى قبول نكرده و دلالت لغات و جملات آن را در حدّ ظن و گمان مى پندارد، بنابراين بر تمامى بالغان و مكلفان واجب است كه براى به دست آوردن فتاواى قرآنى، به گونه اى شايسته پى جويى كنند، زيرا با كمال تأسف و شرمسارى، نظرات بسيارى از فقيهان سنّى و شيعه پايه ى قرآنى ندارد و برخلاف نص و يا ظاهرِ مستقرِّ [قرآن كريم ] است، كه اين هم در نتيجه ى بى توجهى فقيهان سنّى نسبت به قرآن در برابر كتب ششگانه شان: «صحاح سّته» و گمانى پنداشتنِ دلائل قطعى قرآن توسط فقيهان شيعى مى باشد. ادامه دارد: 📚برای مطالعه بیشتر در مورد این مطلب به لینک زیر مراجعه کنید: https://b2n.ir/925338 💫با این پست، شما هم در گسترش مفاهیم قرآنی در جامعه سهیم شوید 🙏 https://eitaa.com/quranpuyan
. 🌸🌐 . 👈گفتگو با درباره‌ی‌ در قرآن 🛑قسمت هجدهم: پرسش 18: ❓مقام دینی که زن می‌تواند بدان برسد، تا کجاست؟ آیا زن می‌تواند و شود. 💠👈پاسخ: قواعد بنیادین فقه با این که مرجع احکام شرعی شود، ؛ اگر او در مرتبه عالی اجتهاد و عدالت باشد و از بین فقها عالم‌ترین آن‌ها باشد - اگر اعلمیت را شرط کردیم - یا این که در بین مجتهدان پرکارترین باشد. برای این که مسئله‌ای از مسائل شرعی نیست تا نیازمند دلیل صریح شرعی باشد، بلکه مسئله‌ای است عقلانی. 💢به همین دلیل آیاتی که از این موضوع سخن می‌گوید، چیزی را تعیین نمی‌کند، بلکه مطابق با واقع و هماهنگ بودن با آن را کافی می‌داند - اگر گفتیم که قاعده عقلایی نیاز به امضای شارع ندارد - زیرا شارع در این زمینه مانند سایر عقلا بر مبنای عقل حرکت می‌کند؛ این همان چیزی است که خداوند می‌فرماید: 🌐🔶(وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ)؛ (18) و شایسته نیست مؤمنان همگی [برای جهاد] کوچ کنند. پس چرا از هر فرقه‌ای از آنان، دسته‌ای کوچ نمی‌کنند تا در دین آگاهی پیدا کنند و قوم خود را - وقتی به سوی آنان بازگشتند - بیم دهند، باشد که آنان [از کیفر الهی] بترسند؟ 👈این آیه مردم را به پرسش از اهل ذکر فرامی‌خواند، زیرا فرهنگ مسلمانان، فرهنگ «ذکر» است که جاهل به عالم رجوع می‌کند، به قرینه این که می‌فرماید: «اگر نمی‌دانید از اهل ذکر بپرسید؛ یعنی به علما مراجعه کنید. همان گونه که هر جاهلی به عالم مراجعه می‌کند تا از او بهره بگیرد و به علم و معرفت خویش بیفزاید؛ همین گونه وقتی می‌فرماید: (لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ...)، یعنی ناگزیر مردم باید به پایگاه‌های علم مراجعه کنند تا آموزش‌های ببینند و نسبت به دین آگاهی پیدا کنند و 🌐👈در نتیجه، هنگامی که به میان مردم خود - که نیاز به علوم دینی دارند برمی‌گردند آن‌ها را بیم دهند تا با برنامه‌های دین هماهنگ شوند. 👈حتی احادیثی که فقها به آن‌ها استناد می‌کنند، با ناسازگار نیستند: 🔶«من کان من الفقهاء صائناً لنفسه، حافظاً لدینه، مخالفاً لهواه، مطیعاً لأمر مولاه، فللعوام أن یقلّدوه»؛ به این معناست وقتی فقیه به رسید و اجتهادش مشارکتی در معرفت حکم شرعی بود و مورد اطمینان مردم قرار گرفت، بر مردم است که از او تقلید کنند و او را برای خود قرار دهند،‌ ♦️👌بنابراین بین در این زمینه وجود ندارد. 💫ادامه دارد. 💻برگرفته از سایت راسخون. کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
❇️شرايط تحقق خداوند 💠وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنتُم بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَّأُكَفِّرَنَّ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ  (مائده:12) 🌱خدا از بني‌اسرائيل [=نسل دوازده فرزند يعقوب] پيمان گرفت و از ميان آنان دوازده پيشوا برانگيخت و گفت: من با شما هستم؛ اگر نماز برپا داشتيد  و زكات پرداختيد و به فرستادگان من ايمان آورديد و ياريشان كرديد  و به خدا وامي نيكو داديد،  [در اين صورت] حتماً بدي‌هاي شما را مي‌زدايم و به بوستان‌هايي [از بهشت] كه از زير آن نهرها جاري است  شما را درمي‌آورم. پس هركس بعد از اين [وعده] راه انكار پويد، هر آينه راه ميانه [=راست] را گم كرده است.  🔹خداى سبحان براى مؤ منين از اين امت داستانى كه بر بنى اسرائيل گذشت مى سرايد، كه چگونه برايشان احكام دينى تشريع كرد ، و با اخذ ميثاق امر آنان را تثبيت نمود، و نقباء برايشان برگزيد، و بيان خود را به آنان ابلاغ فرموده حجت را بر آنان تمام كرد، ولى آنها در عوض به جاى آنكه شكر او را بگذارند ميثاقش را نقض كردند، و خداى تعالى هم به كيفر اين رفتارشان ايشان را لعنت كرد و دلهايشان را دچار قساوت نمود،... 🔹على الظاهر منظور از اين دوازده رئيس است ، كه هر يك بر يكى از اسباط دوازده گانه بنى اسرائيل رياست داشتند، و به منزله والى بر آنان بودند، كارهاى آنان را فيصله مى دادند، و نسبتى كه اين دوازده نقيب به دوازده تيره بنى اسرائيل داشتند نظير نسبتى بوده كه اولى الامر به افراد اين امت دارند، در حقيقت مردم در امور دين و دنياى آنان بودند، چيزى كه هست خود آنان وحيى از آسمان نمى گرفتند و شريعتى را تشريع نمى كردند، و كار وحى و تشريع شرايع تنها به عهده موسى بود و (قال الله انى معكم )و خداى تعالى به ايشان فرمود: كه من با شمايم ، در اين جمله به بنى اسرائيل اعلام مى دارد در صورتى كه او را اطاعت كنند او ايشان را يارى مى كند، و گرنه بى ياورشان مى گذارد، و به همين جهت هر دو امر را خاطرنشان كرده و فرمود: (لئن اقمتم الصلوة و آتيتم الزكوة و آمنتم برسلى و عزرتموهم )، كه تعزير همان نصرت است ، البته نصرت تواءم با تعظيم . 📚تفسير الميزان 🔹 خدا را به بنی اسرائیل خداوند به آنها گفت: «من با شما خواهم بود و از شما حمایت می کنم» (وَ قالَ اللّهُ إِنِّی مَعَکم). ⏪اما به چند شرط: 1⃣«به شرط این که نماز را بر پا دارید» (لَئِن أَقَمتُمُ الصَّلاةَ). 2⃣«و زکات خود را بپردازید» (وَ آتَیتُمُ الزَّکاةَ). 3⃣«به پیامبران من ایمان بیاورید و آنها را یاری کنید» (وَ آمَنتُم بِرُسُلِی وَ عَزَّرتُمُوهُم). 4⃣علاوه بر این، از انفاقهای مستحب که یک نوع با خودداری ننمایید» (وَ أَقرَضتُمُ اللّهَ قَرضاً حَسَناً). «اگر به این پیمان عمل کنید، من سیئات و گناهان گذشته شما را می بخشم» (لَأُکفِّرَنَّ عَنکم سَیئاتِکم). «و شما را در باغهای بهشت که از زیر درختان آن نهرها جاری است داخل می کنم» (وَ لَأُدخِلَنَّکم جَنّاتٍ تَجرِی مِن تَحتِهَا الأَنهارُ). «ولی آنها که و انکار و را پیش گیرند مسلما از طریق مستقیم شده اند» (فَمَن کفَرَ بَعدَ ذلِکَ مِنکم فَقَد ضَلَّ سَواءَ السَّبِیلِ)." 📚تفسير نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❓ايا در هم بايد از و فقها كرد؟ ايا شركت در انتخابات، موضوع است؟ 🛑قسمت ششم: 🔻برای درک حکم شرعی انتخابات، سه راه وجود دارد: --مراجعه به مرجع تقلید و اخذ فتوا از او --مراجعه به فقیه حاکم و اخذ حکم از او --تشخیص موضوع توسط خود شهروندان 🔻مراجعه به مرجع تقلید: موضوع انتخابات در قلمرو قرار ندارد چون تقلید در اموری است که شرع برای آن حکمی کلی مقرر فرموده و مجتهد با مراجعه به کتاب و سنت آن را استنباط می‌کند، در حالی که انتخابات فاقد یک حکم کلی و دائمی در منابع اسلامی است و برحسب شرایط مختلف و انطباق عناوین متفاوت می‌تواند واجب یا حرام و یا دارای احکام دیگری باشد و فقیه مرجع هر چند در ارتباط احکام اعلم باشد ولی الزاما در تشخیص شرایط و موقعیت انتخابات صاحب نظر نیست و حتی اگر صاحب نظر باشد، مقلد که خود در مسائل عینی جامعه اهل فهم و درک است، حق ندارد شعور خود را تعطیل نموده و به تقلید روی آورد. 🔻اساسا اگر فرض شود که شرع هم - به جهت حفظ نظام و مانند آن - حکم به وجوب شرکت در انتخابات کرده باشد، تشخیص مصداق این حکم کلی، با خود مکلف است. مثلا فقیه فتوا به وجوب نهی از منکر می‌دهد ولی مقلد خود باید تشخیص دهد که آیا منکری اتفاق افتاده یا نه؟ اگر منکری هست، با چه شیوه ای می‌توان آن را رفع کرد؟ 👈👈فقیه در تشخیص مصادیق، نیست و تشخیص مصادیق خارج از قلمرو تقلید از فقیهان است. 🔻مراجعه به اگر فقیه حاکم، حکم به وجوب شرکت در انتخابات کند، اطاعت از وی واجب می‌گردد. البته حکم فقیه جامع الشرایط در انتخابات می‌تواند وجوب شرعی پدید آورد ولی این حکم برای کسی الزام آور است که چند مقدمه را پذیرفته باشد: الف) از نظر فقهی(ولو بر حسب تقلید) حکم حاکم را واجب الاطاعه بداند. چون اصل حجیت حکم فقیه در امور عامه مورد اختلاف نظر بین مراجع تقلید می‌باشد، 👈👈از این‌رو کسانی که مقلد مراجع معظم حضرات آیات ، زنجانی و خراسانی هستند، حکم حاکم برایشان و حجیت است. ب) موضوع انتخابات را در قلمرو حکم بداند، از این رو کسی که اعتقاد دارد انتخابات در حوزه حقوق غیر قابل اجبار است، قهرا حکم برای او مسئولیت آور نیست. ج) حجیت حکم حاکم در صورتی است که علم به خطای حاکم نباشد، از این رو کسی که وجدانا چنین حکمی را ناشی از خطا و اشتباه حاکم در تشخیص امور، بدلیل عدم احاطه به مصالح واقعی و یا تعارض منافع می‌داند نمی‌تواند به آن عمل کند. 🔻تشخیص شهروندان انتخابات در قلمرو است و نسبت به آن ذاتا تکلیفی وجود ندارد ولی با توجه به شرایط خاص جامعه ممکن است تکلیف سلبی یا ایجابی به آن تعلق بگیرد. بحکم عقل و خرد ما نمی‌توانیم نسبت به سرنوشت خودمان بی تفاوت باشیم و باید برای جلوگيري از ظلم و فساد و تبعیض مبارزه کرده و برای اصلاح امور و استقرار عدالت تلاش کنیم و البته شرع هم همین را از ما می‌خواهد ولی فهم شیوه و روش مطلوب را شرع بر عهده خود ما قرار داده و اینجا، جای تقلید از فقیهان نیست. 👈👈 مردم، خود باید تشخیص دهند که حضور یا عدم حضور در انتخابات چه تاثیری بر سرنوشت شان دارد؟ این کار به اصلاح امور کمک می‌کند و یا به عکس فساد را افزایش می‌دهد؟ 🔻البته رأی دادن یا رأی ندادن مانند هر فعل یا ترک دیگری با توجه به پیامدهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی آن مسئولیت آور است و اگر در روند اداره کشور تاثیر مثبت یا منفی جدی داشته باشد، باید هر کسی در کمال آگاهی و تقوی بر معیار حق تصمیم بگیرد و خداوند متعال را بر آن حاضر و ناظر ببیند. و بهر حال چون تشخیص به افراد محول شده، احدی نمی‌تواند دیگری را به ارتکاب معصیت و فسق متهم نماید. 👈👈👈تفاوت موضع گیری در انتخابات که ناشی از اختلاف در بینش سیاسی و درک متفاوت از شرایط است، نباید رنگ دینی بخود بگیرد و یا به سوء استفاده از مقدسات مذهبی بیانجامد. --------------------------------------------------- ♦️یکی از تازه ترین اظهاراتی که این روزها درباره حکم شرعی انتخابات انجام گرفته و می‌گیرد، این است: رأی دادن هم مانند سایر احکام اسلام، است.!! اینکه هم به مسائل دینی اعتقاد داشته باشید، هم احکام اسلامی را رعایت نکنید، مرتکب گناه شده‌اید، زیرا واجبی که خدا و اسلام و نظام تعیین کرده‌اند، را انجام نمی‌دهد. رای دادن یک واجب شرعی، دینی و ملی است. استاد سروش محلاتی 💫ادامه دارد http://B2n.ir/u01340 @quranpuyan