eitaa logo
قران پویان
444 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
646 ویدیو
599 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️واهي بودن ادعاي و بودن و مصونيت از 💠وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُم بِذُنُوبِكُم بَلْ أَنتُم بَشَرٌ مِّمَّنْ خَلَقَ يَغْفِرُ لِـمَن يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَن يَشَاءُ (مائده:18) 🌱يهوديان و مسيحيان گفتند: ما فرزندان و دوستان خداييم! بگو: پس چرا [خدا] شما را به سبب گناهانتان عذاب مي‌كند  [و دائماً گرفتار عواقب و آثار سوء اعمال خود مي‌شويد]؟ بلكه شما نيز بشري از جمله آفريدگان او هستيد [و امتيازي بر ديگر آدميان نداريد]، خدا هرکه را بخواهد [=شايسته بداند] مي‌بخشد و هر كه را بخواهد  [=سزاوار ببيند] عذاب مي‌كند [=به آثار اعمالش گرفتار مي‌سازد]. 🔹 و ادعاى حقيقى براى را ندارد، بلكه مدعى اختصاص و تقرب به خدايند در اين معنا هيچ شكى نيست كه يهوديان ادعاى فرزندى حقيقى براى خدا ندارند و بطور جدى خود را فرزند خداى تعالى نمى دانند . منظورشان از اين تعبير اين است كه ما يهوديان و مسيحيان آنقدر در درگاه خداى تعالى محبوب و هستيم كه پسران در نظر پدران محبوب و مقربند، پس ما نسبت به خداى تعالى جنبه شاهزادگان را داريم كه در صفى جداى از صف قرار دارند كانه نسبت به قوانين و احكام جاريه در بين مردم افرادى استثنائى هستند، كه آن قوانين در بين آنها اجرا نمى شود، هر فردى از افراد فلان كار زشت را بكند فلان مجازات را دارد الا شاهزادگان ، و هر فردى از افراد بايد فلان كار را بكند الا شاهزادگان كه به خاطر ارتباطى كه با تخت سلطنت دارند نمى شود به آنها توهين كرد، و آنها را مانند ساير افراد مملكت مجازات نمود، و در موقفى قرار دارند كه ساير افراد رعيت دارند، همه اين امتيازات به خاطر اين است كه اين شاهزادگان به مقدار انتسابشان به مقام سلطنت مورد علاقه و محبت و كرامت شخص سلطان قرار دارند. 🔹پس مراد از اين پسرى ، صرف اختصاص و امتياز و تقرب است ، و منظورشان از اين محبوبيت نيز خود آن نيست ، بلكه لازمه آن است ، و آن از_عذاب و عقوبت است ، مى خواهند بگويند ما به دليل اينكه پسران خدا يعنى احبا و دوستان خدا هستيم ، هر كارى بكنيم كرده ايم ، و هرگز گرفتار عقوبت نمى شويم و سرانجام ما جز به نعمت و كرامت كشيده نمى شود، چون عذاب كردن ما منافات با آن امتياز و محبوبيت و كرامت دارد كه در ما هست . 🔹دليل بر اينكه مراد از دو كلمه (ابناء) و (احباء) لازمه اين دو كلمه است ، اين است كه خداى سبحان به دنبال آن فرموده : (يغفر لمن يشاء و يعذب من يشاء...)، پس معناى اينكه گفتند: ما خدا و دوستان اوئيم ، اين است كه ما از خواص درگاه خدا و محبوبان اوئيم ، و خداى تعالى هيچ راهى و مجوزى براى عذاب دادن ما ندارد، هر چند كه دعوت حقه اش را نپذيريم و هر كار زشتى كه خواستيم بكنيم و هر كار واجبى را كه مطابق ميلمان نبود ترك كنيم ، براى اينكه لازمه معناى خاصه بودن و محبوب خدا بودن همين است كه ما از هر مكروه و محذورى در امنيت كامل قرار داشته باشيم . 📚تفسير الميزان 1⃣، امتيازطلبى و حقّ را منحصر در خود و حزب و گروه خود دانستن، ممنوع است. «بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ» 2⃣ فرد، ، نژاد و امّتى، نبايد مطمئن به آمرزش خدا باشد، چنانكه نبايد از رحمت او مأيوس باشد. «يَغْفِرُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ»" 📚تفسير نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
و   🔴قسمت چهارم: در اسلام، توجه به حق الله، مانع ادای حق الناس نیست. ♦️ این حکمران است که محکوم توده است نه توده محکوم حکمران ⭕️اندیشه‏ اى خطرناک و گمراه‌کننده در قرون جدید میان بعضى از دانشمندان اروپایى پدید آمد که در گرایش گروهى به ماتریالیسم، سهم بسزایى دارد، و آن اینکه نوعى ارتباط تصنعى میان ایمان واعتقاد به خدا از یک طرف و توده مردم از طرف دیگر بر قرار شد. مسئولیت در برابر خدا مستلزم عدم مسئولیت در برابر خلق خدا فرض شد😔 و حق‌الله جانشین حق الناس گشت.😔 ایمان و اعتقاد به ذات احدیت ـ که جهان را به‏ «حق‏» و به ‏«عدل‏» بر پا ساخته است ـ به جاى اینکه زیربنا و پشتوانه اندیشه حقوق ذاتى و فطرى تلقى شود، ضد و مناقض آن شناخته شد و بالطبع حق حاکمیت ملى مساوى شد با بى‌خدایى. 👈از نظر اسلام، درست امر برعکس آن اندیشه است. در با آنکه این کتاب مقدس قبل از هر چیزى کتاب توحید و عرفان است و در سراسر آن سخن از خداست و همه جا نام خدا به چشم مى‏خورد، از توده مردم و موقع شایسته و ممتاز آنها در برابر و اینکه مقام واقعى حکمران و نگهبانى حقوق مردم است غفلت نشده، بلکه سخت ‏بدان توجه شده است. در منطق این کتاب شریف، امام و حکمران، امین و پاسبان حقوق مردم و در برابر آنهاست، از این دو (حکمران و مردم) اگر بناست ‏یکى براى دیگرى باشد، 👈👈این حکمران است که براى توده محکوم است نه توده محکوم براى حکمران. 🖍سعدى همین معنى را بیان کرده آنجا که گفته است: 👈گوسفند از براى چوپان نیست بلکه چوپان براى خدمت اوست👉 👈👈واژه ‏« ‏» علی‌رغم مفهوم منفورى که تدریجا در زبان فارسى به خود گرفته است، مفهومى زیبا و انسانى داشته است. استعمال کلمه‏ «راعى‏» را در مورد «حکمران‏» و کلمه ‏«رعیت‏» را در مورد «توده محکوم‏» 👈 اولین مرتبه در کلمات رسول اکرم(ص) و سپس به‌وفور در کلمات على(ع) مى‏بینیم. این لغت از ماده‏ «رعى‏» است که به معنى حفظ و است. به مردم از آن جهت کلمه‏ «رعیت‏» اطلاق شده است که عهده‏ دار و نگهبانى و مال و و آنهاست. حدیث جامعى از نظر مفهوم این کلمه وارد شده است، رسول اکرم(ص) فرمود: «کلّکم راع و کلکم مسؤول، فالامام راع و هو مسؤول و المراه راعیه على بیت زوجها و هى مسؤوله و العبد راع على مال سیده و هو مسؤول، الا فکلّکم راع و کلکم مسؤول: ♦️همانا هر کدام از شما نگهبان و مسئولید، امام و پیشوا نگهبان و مسئول مردم است، زن نگهبان و مسئول خانه شوهر خویش است، غلام نگهبان و مسئول مال آقاى خویش است. پس همه نگهبان و همه مسئولید.» ⭕️در سوره مبارکه النساء، آیه ۵۸ چنین مى‏خوانیم: «ان الله یأمرکم ان تؤدّوا الامانات الى اهلها و اذا حَکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل: خدا فرمان مى‏دهد که امانتها را به صاحبانشان برگردانید و در وقتى که میان مردم حکم مى‏کنید، به حکم کنید.» 🖌 طبرسى در مجمع‌البیان ذیل این آیه مى‏گوید: «در معنى این آیه چند قول است: یکى اینکه مقصود مطلق امانتهاست، اعم از الهى و غیر الهى، و اعم از مالى و غیر مالى، 👈دوم اینکه مخاطب حکمرانان‏اند. خداوند با تعبیر لزوم اداى امانت، حکمرانان را فرمان مى‏دهد که به قیام کنند.» 💫ادامه دارد 🖌 شهيد مطهري مجموعه اثار ج 16 کانالِ قرآن‌پویان  تدبر در  قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan  ┗━━🌹💠🌹━━┛
و : يا ممنوع؟ 🔴قسمت دوم 🔹از متون دینی بر می آید که مهم ترین مردم و خیرخواهی و امر به معروف و نهی از منکر نسبت به همه مردم و به ویژه است. عجیب است از درون نهادی که قرار بوده است مردم اعضای آن را برای نظارت بر حاکم برگزینند، این صدا به گوش می رسد که وظیفه این نهاد () نظارت بر رهبري نیست بلکه حفاظت آن است. حتی عالماني که خود در این نظام و تدوین قوانین آن نقش داشته اند درست عکس این مطلب را بیان می کرده اند و آن را روشن و آشکار می دیده اند. 🔰از منظر امام خمینی، امر به معروف و نهی از منکر و قاعده‌ی نصیحت شامل اسلامی می‌شود و‌لذا به عنوان نمونه می‌فرماید: «شما و ما که در تمام اموری که مربوط به دستگاه‌های اجرایی است، امر به معروف کنیم.» (صحیفه‌ی امام، ج ۱۳، ص ۴۷۰ ) «نصیحت از است، ترکش شاید از باشد، از گرفته تا این ، تا آخر مملکت» (همان، ج ۱، ص ۱۲۱) «حتی اگر خدای نخواسته انقلاب یا رئیس دولت مرتکب چیزی شد که موجب حد شرعی است، باید در مورد او اجرا شود.»صحیفه‌ی امام، ج ۹، ص ۲۱۳ 🔰شهيد دكتر نيز كه نقش مهمي در تدوين قانون اساسي داشت، اينگونه اظهار داشته است: 🔻« بر ، تذكر به امام، نصيحت به ائمه‌ی مسلمين، اصلاً است. تذكر به امام دادن، تذكر دلسوزانه به امام دادن، انتقاد كردن از يك تصميم امام، كه اصلاً تربيت اسلامى است. در آن خطبه و ، حقوق رعيت بر راعى كه در نهج ‌البلاغه هست، 👈از على(ع) نقل مى‏‌كند كه آن حضرت از مى‌‏خواهد كه از او كنند و به او تذکر دهند؛ اما همان‌وقت كه انسان تذكر مى‌‏دهد، مى‌‏داند كه تذكر مى‌‏دهد؛ ولى تصميم‏‌گيرى با كيست؟ انسان تذكرش را مى‌‏دهد، حرفش را مى‏‌زند، استدلال هم مى‌‏كند؛ ولى تصميم‏‌گيرى با كيست؟ با رهبر است… انتقاد و تذكر و نصيحت «و النَّصيحةُ لِاَئِمَةِ الْمُسْلِمین» لازم است. اين است.». (‏سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های آیت‌الله شهید دکتر سید محمد حسینی بهشتی، تدوین: محمدرضا سرابندی، ج۲، ص۶۴۷.) وی پس از تصویب قانون اساسی، در یک سخنرانی، کارنامه خود را در تدوین آن بیان کرده، می‌‌گوید: 🔻«ما این قدر مبارزه کردیم تا از شرّ خلاص شویم؛ نمی‌خواهیم یک دیکتاتوری جدید داشته باشیم. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تصمیم‌گیری و اعمال نظر در اداره امور مملکت میان پنج نهاد اصلی تقسیم شده است (این جمله را یک بار دیگر تکرار می‌کنم…)؛ 👈هر نهاد حدود و اختیارات و وظائفش را قانون اساسی معین کرده است و شما امت قهرمان یک وظیفه دارید و آن این‌که با وجدان بیدار و آگاهتان هر یک از این نهادها در دایره وظایف و اختیاراتشان عمل کنند: ۱. مقام رهبری با وظایف فرماندهی کل قوا، تعیین فقهای شورای نگهبان و … ؛ ۲. رئیس جمهوری؛ ۳. نخست وزیر و وزرا به عنوان هیئت دولت؛ ۴. مجلس شورای ملی؛ ۵. شورای عالی قضایی. 👈هر کس حدود و اختیاراتش معلوم است مسئولیت‌هایش هم معلوم است. … البته اظهار نظر علمی و راهش برای همه باز است؛ این دخالت در تصمیم‌گیری و اجرا نیست که ممنوع باشد».‏(همان، ج۱، ص۲۹۰.) 🔻در مجلس تدوين قانون اساسي درباره‌ی مسئولیت رهبری، در برابر اين سؤال كه «با توجه به اين كه قدرت اجرايی را در اختيار كسی قرار می‌دهيد كه معصوم نيست، رهبر در برابر چه مقامی مسئول است؟ و مرجع رسيدگي به تخلفات احتمالی وی كيست؟»، اظهار داشت: «رهبر از اين جهت كه است مثل نمايندگان مجلس است كه تحت نظارت ملت‌اند. مردم ناظرند كه آيا آنان به وظايف محدود نمايندگی به درستی عمل می‌كنند يا نه.».‏ (صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی، ج۲ ص ۱۰۹۰) ادامه دارد کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛