eitaa logo
قران پویان
462 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
694 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
فرد از و در قرآن چيست؟ آيا مرد و زن همسردار تفاوت دارد؟ حكم با چه تفاوتي دارد؟ايا در قران به اشاره شده است؟ايا سنگسار شده است؟ قسمت ششم ✅شلاق در قرآن ♦️بخش دوم امروزه زنا در نزد مردم، امری بسیار زشت محسوب میشود و به همین دلیل مرتکبِ آن، اگر قرار باشد در ملأعام مجازات شود، احساس میکند آبرویش در حال رفتن است ولی از آنجا که در آن روزگار، امری عادی و شایع و غیر زشت بود بنابراین مرتکبش اگر قرار بود در ملأعام مجازات شود هرگز احساسِ رفتنِ آبرو را نمیکرد!!! زیرا جامعه جاهلی، عمل وی را فحشا نمیدانست. بنابراین تنبیه قرآنی موجب رفتنِ آبروی مرتکب نمیشد! - آن تنبیه، هرگز معادلِ "مجازات شلاق و تازیانه" که اثرات نامطلوب جسمي و روحي به بار آورَد نیست، زیرا اولاً ضارب نباید در هنگام زدن، زیر بغلش دیده شود (یعنی در هنگام نواختن فقط ساعد را بالا و پایین کند و نه بازو را) و ثانیاً جنس وسیله ضرب برخلاف تصورمان شلاق و کمربند چرمی و... نبود و نباید جراحت آفرین می بود. گفتنی است عبارت "لا تأخذکم بهما رأفة فی دین الله ..." اشاره به اصل اجرای حکم دارد و نه شدّتِ اجرایش!! و تأکید بر "اصلِ" اجرا است که موجب شده در باره همه حتی پیرانِ زناکار و بیماران زناکار نیز اجرا شود هرچند کاملاً تشریفاتی! (به این صورت که یک بسته ساقه صدتایی، یکبار بر مرتکب نواخته میشد. باز دقت کنید که چه اوضاعی بود که پیران و بیماران نیز دست به ارتکاب آن میزدند!). بنابراین در روزگار نزول وحی، اجرای تنبیه موصوف، نه چندان به بی آبرو شدن افراد منجر میشد و نه با قوّتِ نواخته میشد که موجب آن ضایعات بهداشتی گردد. - تنبیه قرآنی یادشده (که به واقع تنبیه! و برای برون رفت از آن آلودگی فراگیر بود) در چنان ظرف و بستری وضع گردید! و طبیعی است اجرای آن در قرون دیگر نیازمند شرایطی مشابه با آن عصر است تا خدای ناکرده از "بسته تعریف شده قرآنی" برای آن موضوع، خارج نشویم چه، اگر قرار باشد آن تنبیه را بی لحاظِ شرایط منجر به آن، در هر وقت و زمانی منفصل از آن اوضاع و اهداف به کار بریم در این صورت ناخواسته حکمی که قرآن به آن إشعار ندارد و خدا نگفته را به او نسبت داده ایمو این اتهام، خود موجب تندترین تعابیر از سوی خودِ خدا و قرآن است. از مقاله اميرحسن تركاشوند در كانال بازنگري جهت مشاهده پاسخها و نظرات مختلف به لینک زیر مراجعه نمایید👇👇 http://yon.ir/Qp6851 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فرد از و در قرآن چيست؟ آيا مرد و زن همسردار تفاوت دارد؟ حكم با چه تفاوتي دارد؟ايا در قران به اشاره شده است؟ايا سنگسار شده است؟ 🍃قسمت هفتم مرحوم ايت الله سيد ابوالقاسم خويي در كتاب البيان در بخش 11 مساله نسخ در قران، بررسي ايات ناسخ و منسوخ در قران به ايات 15 و 16 سوره نسا هم اشاره كرده و اين چنين گفته است: "عده ای از مفسرین مانند عکرمه و عباده بن صامت- بنا به نقل حسن از «رقاشی»- در این آیه(15) به نسخ معتقدند و می گویند که: آیه اول با آیه دوم و آیه دوم نیز با یک حکم دیگر نسخ شده است و آن حکم این که: اگر مردان و زنان ازدواج نکرده زنا کنند، صد تازیانه بر پیکر آنان باید زد و به مدت یک سال نیز تبعیدشان نمود، مردان و زنان ازدواج کرده را نیز باید صد تازیانه زد آن گاه سنگسارشان نمود تا بمیرند. بعضی از مفسرین هم مانند قتاده و محمد بن جابر آیه اولی را به ازدواج کرده ها و آیه دوم را به ازدواج نکرده ها، اختصاص داده و هر دو آیه را با حکم تازیانه و سنگسار منسوخ دانسته اند. به عقیده ما در هیچ یک از این دو آیه نسخی واقع نگردیده است. توضیح این که: «فاحشه» در لغت به هر عملی که زشتی و قباحت آن زیاد باشد، گفته می شود و این کار زشت و ناشایست ممکن است گاهی در میان دو زن واقع گردد که «مساحقه» گفته می شود و گاهی در میان دو مرد واقع شود که «لواط» است و گاهی هم در میان دو جنس مخالف مرد و زن واقع گردد که «زنا» نامیده می شود و لفظ فاحشه، نه در لغت و نه در اصطلاح به «زنا» اختصاص ندارد. حالا که به این نکته توجه شد، نظر خود را در باره نسخ هر دو آیه توضیح می دهیم: نسخ در آیه اول به دو موضوع زیر موقوف و وابسته می باشد: 1- حبس و زندانی کردن زنان زناکار در خانه، به عنوان تعزیر و مجازات ارتکاب به زنا باشد نه برای بیشگیری از آن. 2- منظور از راهی که در آخر آیه آمده و برای رهایی زنان توقیف شده پیش بینی گردیده، همان تازیانه زدن و سنگسار نمودن باشد که بعدا تشریع شده است اگر این دو موضوع ثابت شود، در این صورت نسخ در آیه اول می تواند صحیح باشد  جهت مشاهده پاسخها و نظرات مختلف به لینک زیر مراجعه نمایید👇👇 http://yon.ir/Qp6851 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فرد از و در قرآن چيست؟ آيا مرد و زن همسردار تفاوت دارد؟ حكم با چه تفاوتي دارد؟ايا در قران به اشاره شده است؟ايا سنگسار شده است؟ 🍃قسمت هشتم 💢 تفسیر احسن الحدیث آیه ۱۵ سوره نساء 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ﺑﻌﻴﺪ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ «ﺍﻟﻔﺎﺣﺸﺔ» ﻣﺴﺎﺣﻘﻪ (ﻫﻤﺠﻨﺲ ﮔﺮﺍﻳﻰ ﺯﻧﺎﻥ) ﺑﺎﺷﺪ، ﻟﻔﻆ «ﻳﺄﺗﻴﻦ» ﺩﻟﺎﻟﺖ ﺑﺮ ﺍﺳﺘﻤﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ، ﻳﻌﻨﻰ ﺍﻳﻨﻜﺎﺭ ﺭﺍ ﻣﺮﺗﺒﺎ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ. ﻋﻠﻰ ﻫﺬﺍ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﮔﺮ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﺍﺯ ﺯﻧﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺗﻜﺐ ﭼﻨﻴﻦ ﻛﺎﺭﻯ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺁﻥ ﭼﻬﺎﺭ ﻧﻔﺮ ﺷﺎﻫﺪ ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ، ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﻭﻗﻮﻉ ﭼﻨﻴﻦ ﺍﻣﺮﻯ ﮔﻮﺍﻫﻰ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺗﺎ ﻭﻗﺖ ﻣﺮﮒ ﺯﻳﺮ ﻧﻈﺮ ﺑﮕﻴﺮﻳﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺧﺘﻠﺎﻁ ﺑﺎ ﺯﻧﺎﻥ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﻯ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍﻫﻰ ﺍﺯ ﻗﺒﻴﻞ ﺗﻮﺑﻪ، ﻋﻮﺽ ﺷﺪﻥ ﻓﻜﺮ، ﻣﻴﻞ ﺑﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ (ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺧﺘﺮ ﻳﺎ ﺑﻴﻮﻩ ﺑﻮﺩﻥ) ﻭ ﻳﺎ ﻣﻴﻞ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮ، ﭘﻴﺶ ﺑﻴﺎﻭﺭﺩ.  ﻇﺎﻫﺮﺍ ﺍﻳﻦ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﭘﻴﺶ ﻗﺎﺿﻰ ﺛﺎﺑﺖ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ‌ﻫﺎ ﺍﺯ ﻓﺎﺵ ﺷﺪﻥ ﺁﻥ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻭ ﮔﺮﻧﻪ ﺣﺪ ﻣﺴﺎﺣﻘﻪ ﺻﺪ ﺷﻠﺎﻕ ﺍﺳﺖ «۱». ﺍﻛﺜﺮ ﻣﻔﺴﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻋﻘﻴﺪﻩ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﻓﺎﺣﺸﻪ «ﺯﻧﺎ» ﺍﺳﺖ ﻭ ﺣﻜﻢ ﺍﻭﻟﻰ ﺯﻧﺎ ﺁﻥ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺯﻥ ﺭﺍ ﻣﺎ ﺩﺍﻡ ﺍﻟﻌﻤﺮ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺣﺒﺲ ﻛﻨﻨﺪ، ﺳﭙﺲ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺻﺪ ﺗﺎﺯﻳﺎﻧﻪ ﺯﺩﻥ ﺩﺭ ﺳﻮﺭﻩ ﻧﻮﺭ ﻭ ﺳﻨﮕﺴﺎﺭ ﻛﺮﺩﻥ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺣﻜﻢ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﻧﺴﺦ ﺷﺪ ﻭ ﺟﻤﻠﻪ ﺃَﻭْ ﻳَﺠْﻌَﻞَ... ﺩﺭ ﺁﻳﻪ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺍﻳﻦ ﺣﻜﻢ ﺑﺰﻭﺩﻯ ﻧﺴﺦ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮔﺮﺩﻳﺪ.  💢 تفسیر احسن الحدیث آیه ۱۶ سوره نساء 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ﻟﻔﻆ «ﻭ ﺍﻟﺬﺍﻥ» ﺩﻟﺎﻟﺖ ﺑﻪ ﺩﻭ ﻣﺮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻳَﺄْﺗِﻴﺎﻧِﻬﺎ ﺣﺎﻛﻰ ﺍﺯ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻋﻤﻞ ﺍﺳﺖ، ﺿﻤﻴﺮ «ﻫﺎ» ﺭﺍﺟﻊ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﺩﺭ ﺁﻳﻪ ﺳﺎﺑﻖ.  ﺑﻨﻈﺮ ﻣﻰ ﺁﻳﺪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﻳﺪﻳﺪ ﺩﻭ ﭘﺴﺮ ﺩﻭ ﺟﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﺗﻔﺨﻴﺬ ﻭ ﻣﺎﻟﻴﺪﻥ ﺑﺪﻧﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺍﻧﺰﺍﻝ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺗﺄﺩﻳﺐ ﺑﻜﻨﻴﺪ ﻭ ﻛﺘﻚ ﺑﺰﻧﻴﺪ، ﺍﮔﺮ ﺩﻳﺪﻳﺪ، ﺗﻮﺑﻪ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺻﻠﺎﺡ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ﺍﺯ ﺍﺫﻳﺘﺸﺎﻥ ﺍﻋﺮﺍﺽ ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺗﻮﺍﺏ ﻭ ﺭﺣﻴﻢ ﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﺍﺯ ﻣﺬﻣﻮﻡ ﺷﻤﺮﺩﻥ ﻭ ﻧﺎﻣﺤﺘﺮﻡ ﺷﻤﺮﺩﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻨﺼﺮﻑ ﺷﻮﻳﺪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺁﻳﻪ ﻟﻮﺍﻁ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻛﻪ ﺑﮕﻮﺋﻴﻢ: ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺁﻳﻪ ﺭﺍ ﻧﺴﺦ ﻛﺮﺩﻩ ﭼﻮﻥ ﺣﺪ ﻟﻮﺍﻁ ﻗﺘﻞ ﺍﺳﺖ  ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﮕﻮﺋﻴﻢ: ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﺁﻳﻪ ﺯﻧﺎﻯ ﻏﻴﺮ ﻣﺤﺼﻨﻪ ﺍﺳﺖ ﺑﺎﻳﺪ ﮔﻔﺖ: ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ «ﻓﺎﺫﻭﻫﻤﺎ» ﺻﺪ ﺗﺎﺯﻳﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺳﻮﺭﻩ ﻧﻮﺭ ﺁﻣﺪﻩ، ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺑﻪ ﻓَﺈِﻥْ ﺗﺎﺑﺎ ﻭَ ﺃَﺻْﻠَﺤﺎ ﻣﺤﻞ ﻧﻤﻰ ﻣﺎﻧﺪ ﺯﻳﺮﺍ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺟﺮﺍﻯ ﺣﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻭﻇﻴﻔﻪ ﺍﻯ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ «ﻓﺎﻋﺮﺿﻮﺍ... » ﺍﻋﺮﺍﺽ ﺍﺯ ﻧﺎﻣﺤﺘﺮﻡ ﺷﻤﺮﺩﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺎﺷﺪ.  ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ «ﺍﻟﺬﺍﻥ» ﺯﻥ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺑﻰ ﻫﻤﺴﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻮﻳﻨﺪ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﻟﻮﺍﻁ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﻰ ﺣﺪ ﻟﻮﺍﻁ ﻛﻪ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﺍﺳﺖ  ﺑﺎ «ﻓﺎﺫﻭﻫﻤﺎ» ﺳﺎﺯﺵ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﻪ ﻧﺴﺦ ﺁﻳﻪ ﺑﺎ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻭ ﺍلله ﺍﻟﻌﺎﻟﻢ جهت مشاهده پاسخها و نظرات مختلف به لینک زیر مراجعه نمایید👇👇 http://yon.ir/Qp6851 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فرد از و در قرآن چيست؟ آيا مرد و زن همسردار تفاوت دارد؟ حكم با چه تفاوتي دارد؟ايا در قران به اشاره شده است؟ايا سنگسار شده است؟ 🍃قسمت نهم مرحوم ایت الله طالقانی در تفسیر پرتوی از قران،ایات فوق را چنین تفسیر کرده است: "ص 34 بعضی از مفسرین، چون ابو مسلم، مقصود از فاحشه را در این آیه، مساحقه «اعمال جنسی زن با زن» دانسته‌اند، که هیچ دلیل لغوی و قرینه‌ای در آیه نیست. گر چه لغت فاحشه تعمیم دارد به هر کار زشتی، ولی موارد استعمال آن بیشتر در همان عمل زنا آمده است. و نیز متناسب با این حکم، اللتیان و ضمائر تثنیه است. این حکم برای تطهیر بیوت از آلودگی و اختلاط ارحام، پس از آیات ارث و دیگر احکام آمده که همه آنها بر پایه و ریشه رحم است اما این آیه، چنان که ظاهر است، درباره زنان شوهردار «نسائکم» است، و امساک در بیوت که نگهداری در خانه خودشان است، راجع به مسئولیت شوهران و دیگر افراد خانواده می‌باشد، گر چه از جهت اشهاد و یا قدرت اجراء راجع به اولیاء عموم است. و آیه سوره نور، درباره زنان بی شوهر و یا به وصف «الزَّانِیَةُ وَ الزَّانِی» و متصفین به این صفت است که رهای از خانواده‌اند و یا این عمل را پیشه خود کرده‌اند. بنا بر این، «أَوْ یَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلًا» نباید همان ناظر به چنین نسخی باشد، و ظاهر «سبیلا» که مطلق است، هر راهی است که آنها را از این بن بست دوام امساک برهاند، مانند توبه که در آیه بعد آمده است. و یا به کلی رها شدن و رانده شدن از محیط خانواده و اجتماع اسلامی است. و بعضی سبیل را حکم رجم «سنگسار» که درباره زنای زن شوهردار است گرفته‌اند. و چون حکم رجم در قرآن نیامده، باید حکم صریح و ظاهر در ابدیت قرآن به سنت نسخ شده باشد و حکم نسخ کتاب به سنت را محققین رد کرده‌اند و شاید حکم رجم در همین مورد به تشخیص امام و والی واگذار شده باشد که در شرائطی مثل آنکه کار فحشاء زن به رسوایی و بی بند و باری بکشد، اجراء گردد. و اینهم یکی از موارد «سبیل» است. و اینکه گویند این حکم امساک در بیوت هیچگاه اجراء نشده و یا خبرش نرسیده است، گویا از این جهت است که اگر موردی در محیط خانواده اسلامی پیش آمده بسیار پنهانی و اتفاقی بوده و اثبات آن با چهار شهود پیش نیامده و این حکم مثل دیگر احکام از آن پیشگیری کرده است ، آنان را در خانه‌ها نگه دارید تا مرگشان فرا رسد و یا خداوند به سود آنان راه آسانی قرار دهد. راه نجات آسانی و به سود آنان را، بیشتر مفسران اشاره به آمدن حکم ناسخ «الزَّانِیَةُ وَ الزَّانِی» دانسته‌اند، با آنکه این حکم، صد تازیانه زدن در ملأ عام، در مقابل نگهداری در خانه نه به سود آنان است نه راه آسان و نجاتی برای آنان. «أَوْ یَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلًا». اطلاق سبیلا، راه نجات نامعینی را می‌رساند، که از کشانده شدن به سوی فحشایشان برهاند: اگر دچار بحران غریزه شده، شاید دوره آن بگذرد و فروکش کند و اصلاح شود. و یا عواطف مادری و مسئولیت اولاد، او را به خود آرد. یا اگر گرفتار وسوسه و علاقه به مردی شده، آن شخص اصلاح یا منصرف شود یا بمیرد، و همچنین ... هر علتی که این زن را به فحشاء کشانده از میان برود، و در نهایت، بیدار شدن و جدان ایمانی و توبه و برگشت. جهت مشاهده پاسخها و نظرات مختلف به لینک زیر مراجعه نمایید👇👇 http://yon.ir/Qp6851 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
کانالِ قرآن‌پویان: فرد از ؟ و در قران كريم-رابطه ربا با چيست؟ هشت آیه از آیات قرآنی در مورد ربا گفته شده است که ما در اینجا به یکایک آنها می پردازیم: 1- «و ما اتیتم من ربا لیربوا فی اموال الناس فلایربوا عندالله و ما اتیتم من زکوة تریدون وجه الله فاولئک هم المضعفون» (24) «و آن سودی که شما به رسم ربا دادید که بر اموال مردم رباخوار بیفزاید نزد خدا هرگز نیفزاید و آن زکوتی که از روی شوق و اخلاص به خدا به فقیران دادید ثوابش چندین برابر شود و همین زکات دهندگان هستند که بسیار دارایی خود را افزون کنند.» 2- «و اخذهم الربا و قد نهوا عنه و اکلهم اموال الناس بالباطل و اعتدنا للکافرین منهم عذابا الیما» (25) «و هم بدین جهت که ربا می گرفتند در صورتی که از ربا خوردن نهی شده بودند و هم از آن رو که اموال مردم را به باطل می خوردند به کیفر رسند و ما برای کافران آنها عذابی دردناک مهیا ساخته ایم.» 3- «یآ ایها الذین امنوا لاتاکلوا الربوآ اضعافا مضاعفة و اتقوالله لعلکم تفلحون، و اتقوا النار التی اعدت للکافرین، و اطیعوا الله و الرسول لعلکم ترحمون» (26) «ای کسانی که به دین اسلام گرویده اید ربا مخورید که دایم بهره بر سرمایه افزایید تا چند برابر شود از خدا بترسید و ترک این عمل زشت کنید باشد که سعادت و رستگاری یابید، و بپرهیزید از آتش عذابی که برای کیفر کافران افروخته اند و از حکم خدا و رسول او فرمان برید باشد که مشمول رحمت و لطف خدا شوید.» در بررسی تفسیر این آیات می توان دریافت که ربا حرام است و قرآن مسلمانان را از آن برحذر داشته است؛ ولی در آیه 39 از سوره روم با بیان ملایمتر و در قالب مقایسه آن با زکات و اشاره به پاداش معنوی زکات، با رباخواری به مخالفت برخاسته است.  جهت مشاهده متن كامل مطلب به لینک زیر مراجعه نمایید👇 http://yon.ir/Qp958 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فرد از احکام اقتصادی قران: ؟ و در قران كريم-رابطه ربا با چيست؟ ادامه آیات ربا در قران 4- «الذین یاکلون الربا لایقومون الا کما یقوم الذی یتخبطه الشیطان من المس ذلک بانهم قالوا انما البیع مثل الربا و احل الله البیع و حرم الربا فمن جآئه موعظة من ربه فانتهی فله ما سلف و امره الی الله و من عاد فاولئک اصحاب النار هم فیها خالدون» (29) «کسانی که می خورند به پا نمی خیزند مگر مانند کسی که بر اثر تماس شیطان دیوانه و آشفته حال شده است. به دلیل آن است که گفتند: بیع همانند رباست (تفاوتی میان آن دو نمی بینند) در حالی که خداوند را حلال و را حرام کرده است. کسی که اندرز الهی به او رسید، دست از رباخواری کشید؛ سودهایی که در گذشته به دست آورده مال اوست. خداوند او را می بخشد، اماکسی که مجددا به برگردد، در آتش دوزخ جاودان گرفتار می ماند.» 5- «یمحق الله الربا و یربی الصدقات و لله لایحب کل کفار اثیم» (30) 🔶«خداوند را نابود می کند و صدقات را افزایش می دهد و انسان ناسپاس و گنهکار را دوست ندارد.» 6- «یآ ایها الذین امنوا اتقوا الله و ذروا ما بقی من الربآ ان کنتم مؤمنین» (31) «ای ایمان آورندگان، از خدا بترسید، اگر ایمان به پروردگار دارید، آنچه از باقی مانده رها کنید.» 7- «فان لم تفعلوا فاذنوا بحرب من الله و رسوله و ان تبتم فلکم رؤس اموالکم لاتظلمون و لاتظلمون» 279 بقره(32) «اگر دست از نکشید، بدانید که با خدا و رسول او به جنگ برخاسته اید و اگر توبه کنید، اصل سرمایه از آن شماست. در این صورت نه ستم کرده اید و نه ستم شده اید.» ♦️ _خواري = اعلان جنگ با خدا و رسولش 8- «و ان کان ذو عسرة فنظرة الی میسرة و ان تصدقوا خیر لکم ان کنتم تعلمون» (33) «اگر بدهکار قدرت پرداخت بدهی خود را ندارد به او تا زمان توانایی بازپرداخت، مهلت دهید ولی اگر ببخشید کار بهتر است.» جهت مشاهده متن كامل مطلب به لینک زیر مراجعه نمایید👇 http://yon.ir/Qp958 https://eitaa.com/quranpuyan
وظايف_علمی_اجتماعي فرد از چه فرقی ميان و است ؟ چرا است و نيست ؟ اين اشكال ، اشكال مهمی است زيرا در عمل و در واقعيت هيچ فرقی نمیكند ميان اينكه كسی پولش را به ديگری بدهد در ظرف مدتی معين و مبلغی روی پول خود بكشد ، و اينكه كالايی را به يك مدت معين بفروشد و مبلغی روی قيمت آن بكشد . اين در واقع همان است . وقتی كه من كالايی را كه قيمتش هزار تومان است ، شش ماهه میفروشم به هزار و صد و بيست تومان ، در واقع كأنه اينطور میگويم : " من اين را به شما میفروشيم بههزار تومان ، و صد و بيست تومان علاوه بابت اين شش ماه تأخير " پس واقعيت نسيه همان واقعيت است ! در واقع يك استفادهای است از اضطرار . يعنی از نوع معاملات مضطر است البته نه به آن كسی كه جنسی را میخرد ، حتما به دليل اينست كه نمیتواند پول آن را نقد بدهد يا لا اقل برايش صرف نمیكند . فروشنده در فروش جنس خود آزاد است ، مشتری را در شرايط خاصی میبيند و آن اينكه پول را اكنون نمیتواند بدهد و میخواهد بعد از مدتی بپردازد . از اين حالت اضطرار او استفاده میكند و قيمت را بالا میبرد . بالا بردن قيمت است نه قيمت بعلاوه چيزی ديگر . بالا بردن قيمت در معامله نقدی هم فی حد ذاته [ موجب فساد معامله نيست ] . البته همان طور كه عرض كردم ممكن است باشد . حرمت تكليفی را با حرمت وضعی نبايد اشتباه كنيم. هم همينطور است . بنابراين مسئله صحت و فساد يك معامله يك مطلب است و مسئلهنامطلوب و بودن آن ، مطلب ديگر من خيال میكنم مسئله جز همان آزادی فروشنده در تعيين نرخ جنس خود چيزی ديگری نيست . البته اگر حكومت اسلامی ، قانونی برای معين كند كه قيمت نبايد از حد معينی بيشتر باشد قانون فوق قانون است و مانعی ندارد . 🖋از سخنرانی ها و نوشته های اقای مرتضی مطهری در خصوص 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹‌ ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
وظايف_علمی_اجتماعي فرد از ؟ و در قران كريم-رابطه با چيست؟ ما نيز مانند ديگر فقيهان، بر اصل حرمت به استناد قرآن و سنّت، باور داريم، آن را ضرورى فقه اسلامى، بلكه ضرورى اسلام مى دانيم; ليكن عقيده داريم بايد در حرمت هر دو قِسم از (يعنى رباى معاملى و قرضى) تفصيل قائل شد. به سخن ديگر، ما تنها يك قِسم از معاملى و يك قِسم از قرضى را حرام مى دانيم و در قِسم ديگر از آنها، دليلى بر حرمت نمى بينيم. اينك به توضيح اين نظريه مى پردازيم. الف. معاملى معاملى، چنان كه گذشت، در جايى صدق مى كند كه كالايى از سنخ مكيل و موزون، به همان كالا به شرط زياده فروخته شود; مثلا يك تُن برنج در برابر دو تُن برنج و مانند آن. حال اگر يك تُن برنج با كيفيت عالى با دو تُن برنج درجه سه معامله شود كه در ماليت يكسان اند، گرچه زيادتى در كمّيت وجود دارد، حرمت چنين معامله اى جاى تأمّل دارد. طبق فتواى فقيهان، در چنين مواقعى براى رهايى از حرمت، فرد مى بايد يك تُن برنج عالى را به مبلغى بفروشد و سپس، دو تُن برنج درجه سه خريدارى كند; ليكن اين كار، نوعى حيله است و اگر زيادتى در اين جا موجب حرمت است، با اين حيله، حرمت آن ساقط نمى شود; زيرا استفاده از حيله براى خنثا سازى قانون است. بدين جهت، تعميم حرمت معاملى به همه صورت ها محلّ ترديد است. ب. قرضى امروزه براى قرضى دو قِسم تصوير مى شود: «رباى قرضى استهلاكى» و «رباى انتاجى و توليدى». استهلاكى، آن است كه قرض گيرنده به جهت گرفتارى و نياز، به قرض رو آورده و گاه ناتوانى اش به حدّى مى رسد كه چند نوبت، زمان پرداخت آن را به تأخير مى اندازد، تا آن جا كه بدهى اش دو برابر يا چند برابر قرض مى شود. از تفاسير و كتب روايى و تاريخى به دست مى آيد كه در زمان نزول آيات قرآن، رباى استهلاكى رواج داشته است. خواه در ابتداى قرض گرفتن، زياده شرط مى شد ـ كه از نظر فقهى به «قرض به شرط» تعبير مى شود ـ و يا براى تأخير در زمان پرداخت يا تقسيط بدهى دريافت مى شد، بدين ترتيب كه وقتى تاريخ بازپرداخت مى رسيد و بدهكار، توان اداى قرض را نداشت، طلبكار، تقاضاى مبلغى جهت مهلت دادن مى كرد. قرآن در اين مورد، چنين دستور مى دهد: وَإِن كَانَ ذُو عُسْرَة فَنَظِرَةٌ إِلَى مَيْسَرَة .[34] و اگر ]بدهكارتان[ تنگْ دست باشد، پس تا ]هنگام [گشايش، مهلتى ]به او بدهيد[. اين دستور قرآنى، مطابق درك عقلايى است كه بايد به ميزان متعارف، مهلت داد. در اين فرض، اگر طلبكار اين دستور دينى را مراعات نكند و به گرفتن و زيادتى اقدام ورزد، مشمول آيات و روايات ياد شده مى گردد. اين صورت، رباى استهلاكى نام مى گيرد. 📘ایت الله صانعی 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فرد از احکام اقتصادی قران: ؟ و در قران كريم-رابطه ربا با چيست؟ امروزه، صورتى ديگر براى متصوّر است كه به ندرت در گذشته يافت مى شد و از مختصّات زندگى پيشرفته امروزى است و آن اين كه شخص ثروتمند، جهت سرمايه گذارى اقتصادى (چون ساختمان سازى، ساخت و راه اندازى كارخانه، احداث مرغدارى و...) نياز به سرمايه تكميلى دارد; يعنى مبلغ قابل توجّهى از سرمايه را دارد و توان انجام دادن كار را در خود مى بيند و براى تكميل سرمايه، قرض مى گيرد و در مقابل آن، زيادتى شرط مى كند. براى مثال، كسى كه براى سرمايه گذارى به دويست ميليون تومان سرمايه نياز دارد و تنها يكصدوپنجاه ميليون تومان دارد، پنجاه ميليون تومان، يك ساله قرض مى كند و مبلغى را به عنوان سود به قرض دهنده يا بانك مى پردازد. اين نوع از را انتاجى و توليدى مى نامند; يعنى پول در توليد و پيشرفت اقتصادى هزينه مى شود. ادله حلّيتِ توليدى اينك مسئله اين است كه آيا مى توان گفت ادلّه حرمت ، شامل اين مورد هم مى شود يا نه؟ مشهور فقيهان، به اطلاق و عموم روايات و آيات استناد كرده و آن را تحريم كرده اند; ولى مدّعاى ما اين است كه اين قِسم، حرام نيست و ادلّه تحريم، شامل آن نمى شود. ادلّه و شواهد ما بر اين مدّعا، عبارت است از: .. ایت الله صانعی جهت مشاهده متن كامل مطلب به لینک زیر مراجعه نمایید👇 http://yon.ir/Qp958 https://eitaa.com/quranpuyan
فرد از احکام اقتصادی قران : ؟ و در قران رابطه با چیست؟ برای شناخت آنچه اسلام به عنوان حرام کرده، باید به سراغ آیات و روایات و کلام مفسران و محدثان و فقیهان رفت و اگر چنین کنیم خواهیم دید که به اتفاق همه، « عبارت است از این که شخصی مالی را به دیگری قرض دهد و با او شرط کند که زیادتر از آنچه قرض کرده برگرداند; اعم از این که مقدار آن زیاده قطعی و ثابت باشد یا نه ». و برای اثبات این تعریف به نمونه هایی از آیات و روایات و کلام فقها بسنده می کنم: الف) قرآن; خداوند متعال در سوره بقره می فرماید: «وان تبتم فلکم رؤوس اموا’لکم »; (12) یعنی اگر از توبه کردید حق دارید اصل مالتان را (که قرض داده اید) بگیرید. به اعتقاد مفسران، این آیه بیان می دارد که شرط توبه از ، اکتفا کردن به اصل مال قرض داده شده است و گرفتن هر نوع زیادی . (13) ب) حدیث; امامان معصوم(ع) در روایات متعددی به تبیین و توضیح محرم پرداخته اند 👈. برای مثال، امام صادق(ع) در این باره می فرماید: «...و اما الربا الحرام فهو الرجل یقرض قرضا ویشترط ان یرد اکثر مما اخذه فهذا هو الحرام »; (14) 🔶 یعنی حرام عبارت است از این که فردی به دیگری قرض دهد و شرط کند که بیشتر از آنچه گرفته برگرداند. این همان حرام است. 🔶یکی از مسائل مهم و پیچیده مساله جبران کاهش ارزش پول در دیون نقدی است. 👈این تعریف در مورد اموال حقیقی روشن است; اما در مورد پول خصوصا پولهای اعتباری که به مرور زمان ارزش آنها کاسته می شود این سؤال پیش می آید که برگرداندن یا مطالبه «مثل » در مورد آنها چگونه است. به عبارت دقیق تر، در مورد پولهای اعتباری دو مثل مطرح است: یکی «مثل » اسمی که عبارت از عدد و رقمی است که روی اسکناس چاپ شده و دیگری قدرت خریدی که پول حاکی از آن است. در حل این مساله فقها دو مبنا دارند که نتایج مختلفی دارد: ◀️ الف. مبنای عرفی و حقوقی. اکثر فقها در حل مساله فوق، مبنای عرفی و حقوقی را در پیش گرفته اند، شایان ذکر است که قائلان به این مبنا از میان فقها، همانند مردم و حقوقدانان، هیچ غفلتی از آثار سوء و کاهش قدرت خرید طلبکار و متضرر شدن او ندارند ولکن همه اینها را حمل بر تحولات بازار و تغییر شرایط اقتصادی می کنند و تضرر او را همانند تضرر تاجری !!می بینند که اقدام به خرید کالایی می کند و بعد از مدتی در اثر تغییر شرایط اقتصادی، قیمت آن کاهش می یابد و یا با پیش بینی قیمتهای آینده اقدام به پیش خرید کالایی می کند و در سرسید، قیمت نقد کالا کمتر از قیمت پیش خرید آن می شود. 🖋حجت الاسلام موسويان،عضو شوراي فقهي بورس ادامه دارد. http://yon.ir/Qp958 https://eitaa.com/quranpuyan
فرد از احکام اقتصادی قران ؟ و در قران رابطه با چیست؟ ♦️ب. مبنای حقیقی و اقتصادی: شرایط تورمی دهه های اخیر در کشورهای اسلامی این گرایش را در میان برخی از فقها پدید آورد که به مساله پول، نه به صورت نگرش عرفی تسامحی، بلکه به صورت موضوعی تخصصی نگاه کنند و تحولات آن را نه تنها ناشی از تغییرات طبیعی بازار، بلکه عمدتا ناشی از سیاستهای پولی انبساطی دولتمردان و مسئولان بانکهای مرکزی بدانند در نتیجه، معتقدند کسی که به دیگری مبلغ یک هزار تومان قرض می دهد، در حقیقت با این رقم نمادی، قدرت خریدی را منتقل می کند و قرض کننده در سررسید مقرر بایستی مثل آن قدرت خرید را برگرداند.  👈و در مقام عمل معتقدند که قرض دهنده و قرض کننده حق ندارند قبل از سررسید روی رقم خاصی توافق کنند، بلکه باید صبر کنند و در پایان مدت، متناسب با تورم تحقق یافته، به قدری به مبلغ اسمی اضافه کنند که کاهش قدرت خرید آن جبران گردد گرفتن هر زیاده دیگری ربا و حرام خواهد بود. ⬅️برخی فقها، بین تورمهای ناشی از تحولات حقیقی اقتصاد و تحولات ناشی از سیاست انبساطی پولی تفکیک کرده، تنها جبران کاهش ارزش پول ناشی از سیاست پولی را مجاز می دانند. ⬅️گروه دیگری از فقها، بین سررسیدهای مورد توافق و سررسیدهای معوقه تفصیل داده، معتقدند که اگر بدهکار در سررسید مقرر بدهی خود را بپردازد نیازی به جبران کاهش ارزش پول نیست، اما اگر بازپرداخت به تعویق افتد لازم است جبران گردد. ⬅️و گروه دیگری بین سررسیدهای کوتاه مدت چند ماهه یا یک ساله که تورم انتظاری قابل پیش بینی است، و سررسیدهای بلند مدت یا دیون بدون سررسید مانند مهریه فرق گذاشته، معتقدند که در دسته اول نیازی به جبران کاهش ارزش پول نیست ولی در دسته دوم و سوم باید جبران شود ✴️روشن است که در بحث کاهش ارزش پول، هر مبنای فقهی را که اتخاذ کنیم مجوزی برای گرفتن «بهره »، خصوصا «بهره بانکی »، نخواهد شد. چرا که حتی در حدی ترین مبنای فقهی، که معتقدند هرگونه کاهش ارزش پول قابل جبران است، می گویند قرض دهنده حق ندارد حین قرارداد زیاده ای را شرط کند; بلکه باید صبر کنند و قرض گیرنده در سررسید مقرر (زمان برگرداندن قرض)، متناسب با تورم تحقق یافته در آن فاصله زمانی (مدت قرض)، مثل قدرت خرید را بپردازد. 👈بنابراین، بهره از پیش تعیین شده خصوصا بهره وامها و اعتبارات بانکی، که نوعا چنان تعیین می شود که چند درصد بیشتر از تورم تحقق یافته باشد، مجاز نیست و ربا خواهد بود 🖋حجت الاسلام موسويان،عضو شوراي فقهي بورس http://yon.ir/Qp958 @quranpuyan
فرد از احکام اقتصادی قران ؟ و در قران رابطه با چیست؟ مسأله ی 573- اگر پولى را كه قرض كرده به هنگام پرداخت ارزشش كم تر يا بيشتر شده باشد در صورت اول همان را بايد با جبران خسارت بپردازد، و در صورت دوم عكس صورت اول است، كه بايد همان مبلغ را نسبت به ارزش يوم الاداء بپردازد، زيرا آن چه را گرفته ارزش است گرچه نماينده اش اسكناس و يا چيز ديگرى باشد. ، زيرا چيزى كه داده در اصل ارزش بوده و اسكناس نماينده و حواله اى از ارزش است و بس، و نيز در زمينه ى عكسش بايد تورمش جبران گردد.  مسأله ی 574- تمامى كلاه هاى- به اصطلاح- شرعى! در ربا و غير ربا شرعاً ممنوع است، و شرعى كه هرگونه كلاه گذارى و كلاه بردارى را ممنوع كرده چگونه ممكن است خودش در باب ربا- كه بدترين مفت خوارى ظالمانه ى ناهنجار است- با كلاه شرعى! آن را اجازه دهد، و آيا اين كلاه هاى شرعى خطر خانمان سوز ربا را از بين مى برد؟ آيه ى مباركه «و أنْ لَيْسَ لِلإنْسانِ إلّا ما سَعى » (سوره ى نجم، آيه ى 39) نهايتاً حق شايسته را در برابر كوشش هاى مناسب با آن حق دانسته، و به استثناى بخشش ها و پرداخت هايى كه در جاهاى مقرر واجب يا مستحب است، مفت خوارى در هر معامله اى را محكوم دانسته است مسأله ی 575- اگر در پيمانه و وزن شرط است كه يكى بر ديگرى فزونى نيابد، كه اگر از يك جنس و يا از يك اصل باشند و پيمانه يا وزن يكى بر ديگرى فزونى يابد ربا و حرام است، اين جا مقصود فزونى ارزشى است و نه تنها اندازه ى پيمانه و وزن مال، و اختصاص پيمانه و وزن به اين جريان از اين باب است كه اين دو از نمودهاى مشخص براى برابرى يا نابرابرى دو جنس مورد داد و ستد مى باشند.  ما با دقت در احاديث ربا، بر محور آيات ربا، به خوبى دريافته ايم كه ربا تنها مفت خوارى و زياده از حق گرفتن يا دادن است و ديگر هيچ، چه مورد معامله مكيل يا موزون باشد يا نباشد.  بخشی از نظرات آیت اله صادقی تهرانی در خصوص ربا http://yon.ir/Qp958 @quranpuyan
فرد از احکام اقتصادی قران ؟ و در قران رابطه با چیست؟ با توجه به مباحث ارایه شده در خصوص ربا،میتوان نکات زیر را برشمرد: ✅1- معنی لغوی ربا،زیادی است.در تفسیر فرقان به مفت خواری تعبیر شده است. لذازیاده طلب کردن در قرض و کسب درامد بیشتر از این طریق بدون هیچ گونه کارو تلاش مفید،ربا محسوب شده و حرام است. ✅2-با توجه به موضوع تورم وکاهش ارزش پول در طول زمان بویژه در شرایط کشور ما،و با ملاحظه اینکه فرد قرض دهنده هم نباید دچار ضرر شود تا انگیزه افراد جامعه به سنت قرض الحسنه کاهش نیابد ،برخی فقها حفظ ارزش پول قرض داده شده در زمان ادای قرض را مجاز دانسته اند که منطقی نیز میباشد. یعنی اگر فردی پولی قرض داد و در زمان باز پس گیری آن،به میزان ارزش واقعی آن یا همان معادل قدرت خرید در ان زمان را طلب کند،مشمول ربا نیست.اما زیاده از این مقدار،ربا محسوب میشود.  ✅3-به نظر میرسد با توجه به وجود ملاکهاو شاخص های مختلف مالی و اقتصادی،می توان نرخ تورم رسمی کشور را برای فاصله زمانی قرض گرفتن و پس دادن استخراج و مابه تفاوت ناشی از آنها جهت جبران ارزش واقعی پول در زمان قرض را محاسبه کرد.(هر چند برخی افراد به جهت رهایی از این مسئله ،پول خود را بصورت سکه طلا یا دلار قرض داده و در زمان پس گرفتن هم همان مقدار را دریافت میکنند.) هم اکنون مطابق رویه ای که سالهای طولانی در قراردادهای دولتی اعمال شده و میشود،چنانچه مدت انجام کار ،بیش از سه ماه باشد،دولت رقم قرار داد را براساس درصد افزایش شاخصهای تورم دوره های سه ماهه نسبت به زمان عقد قرارداد، تعدیل می نماید.که این مبنا میتواند در پرداخت قرض های طولانی مدت اشخاص حقیقی و موسسات مالی استفاده شود. ✅4-با رشد جمعیت و تنوع کسب و کارها،وجود بنگاههایی که با ارایه خدماتی،پول پول داران را به پول خواهان و وام گیرندگان برسانند ضرورت پیدا کرده و افراد نمی توانند صرفا از دوستان و آشنایان خود نیازهای زندگی یا سرمایه گذاری خود را تامین کنند. بنابراین به نظر میرسد این موسسات علاوه بر مقدار تورم ،میتوانند هزینه ای بعنوان کارمزد جهت جبران هزینه های اداره خود نیز از مشتریان دریافت کنند کهبه نظر برخی فقها نیز مجاز بوده و ربا محسوب نمیشود.اما زیاده از این مقدار شرط کردن در هنگام وام دادن ،محل اشکال است. ✅5-برخی فقها بین قرض گرفتن جهت تامین مایحتاج زندگی و قرض گرفتن جهت تولید وسرمایه گذاری،تفاوت قایل شده و در نوع دوم ،زیاده خواستن و دریافت بخشی از سود سرمایه گذاری توسط قرض دهنده را مجاز دانسته اند. سید کاظم فرهنگ✨✨✨ پایان http://yon.ir/Qp958 @quranpuyan
💢 و از هر جزء قرآن کریم ✅ روز هفدهم از ماه رمضان: جزء قسمت اول به نام خدا جزء ۱۷ قران شامل سوره های انبیا و حج میباشد.سوره انبیا ،مکی است و برخی ایات سوره حج نیز قطعا مدنی است. از جمله ایاتی که اذن قتال و را برای مسلمانان علیه مشرکان مکه صادر نموده است. هم چنین حاوی ایاتی در نصرت الهی اهل ایمان و نیز دعوت به و بیان برخی احکام حج است. برخی آیات مهم تر سوره حج را با هم مرور میکنیم: كساني كه كافر شدند و مؤ منان را از راه خدا و از ، كه آن را براي همه مردم مساوي قرار داديم اعم از كساني كه در آنجا زندگي ميكنند و يا از نقاط دور وارد ميشوند، باز ميدارند (مستحق عذابي درد ناكند) و هر كس بخواهد در اين سرزمين از طريق حق منحرف گردد و دست به ستم زند ما از عذاب دردناك به او ميچشانيم. {۲۵} و مردم را دعوت عمومي به كن تا پياده و سواره بر مركبهاي لاغر از هر راه دور (به سوي خانه خدا) بيايند. {۲۷} (اينگونه است مناسك حج) و هر كس الهي را بزرگ دارد اين كار نشانه تقواي دلهاست. {۳۲} خداوند از كساني كه ايمان آورده اند دفاع ميكند، خداوند هيچ خيانتكار كفران كننده اي را دوست ندارد. {۳۸} 👈به آنها كه جنگ بر آنان تحميل شده اجازه داده شده است، چرا كه مورد ستم قرار گرفته اند و خدا قادر بر نصرت آنها است. {۳۹} همانها كه به ناحق از خانه خود بدون هيچ دليلي شدند 😡جز اينكه ميگفتند پروردگار ما الله است، و اگر خداوند بعضي از آنها را بوسيله بعضي ديگر دفع نكند ديرها و صومعه ها و معابد يهود و نصارا و مساجدي كه نام خدا در آن بسيار برده ميشود ويران ميگردد و خداوند كساني را كه او را ياري كنند (و از آئينش دفاع نمايند) ياري ميكند، خداوند قوي و شكست ناپذير است. {۴۰} و كساني كه در راه خدا كردند سپس كشته شدند يا به مرگ طبيعي از دنيا رفتند خداوند به آنها روزي نيكوئي ميدهد كه او بهترين روزي دهندگان است. {۵۸} 👈 و هر كس به همان مقدار كه به او ستم شده مجازات كند سپس مورد تعدي قرار گيرد خدا او را ياري خواهد كرد خداوند بخشنده و آمرزنده است. {۶۰} براي هر امتي قرار داديم تا آن عبادت را (در پيشگاه خدا) انجام دهند، بنابراين آنها نبايد در اين امر با تو به نزاع برخيزند، به سوي پروردگارت دعوت كن كه بر هدايت مستقيم قرار داري. {۶۷} اي كساني كه ايمان آورده ايد ركوع كنيد و سجود بجا آوريد و پروردگارتان را عبادت كنيد و كار نيك انجام دهيد تا رستگار شويد. {۷۷} و در راه خدا جهاد كنيد و حق جهادش را ادا نمائيد او شما را برگزيد و 👈در دين كار سنگين و حرجی بر شما نگذارد 👌اين همان آئين پدر شما ابراهيم است او شما را در كتب پيشين و در اين كتاب آسماني ناميد تا پيامبر شاهد و گواه بر شما باشد و شما گواهان بر مردم بنابراين نماز را بر پا داريد و زكاة را بدهيد و به خدا تمسك جوئيد كه او مولا و سرپرست شماست چه مولاي خوب و چه يار و ياور شايسته اي. {۷۸} ✍سیدکاظم فرهنگ http://yon.ir/Qp451 ادامه در پست بعدی👇
💮❓ مراد از «اسلام»در قرآن چیست؟ آیا همان شریعت محمدی است ؟ 🔶در قرآن،کلمه و نیز افعال مشتق از آن،اسلم، اسلما،اسلمت و....زیاد بکار رفته است.با توجه به معنای لغوی آن، آیا اسلام در قران از جمله در در آیه ان الدين عند الله الاسلام ،به مفهوم بودن در برابر خدا بطور مطلق دلالت دارد یا بر مصداق خاص ان یعنی دین پیامبر خاتم دلالت میکند؟ 🛑قسمت سوم: 🔶🔸"دو آيه اي كه نظريه پردازان مبني بر اينكه " اسلام آخرين شريعت الهي است " مورد استفاده قرار مي دهند و ديگر شرايع را باطل و يا منسوخ شده اعلام ميكنند بشرح زير است : 1⃣• ان الدين عند الله الاسلام همانا دين نزد خدا ، اسلام است . 2⃣• و من يبتغ غير الاسلام دينا فلن يقبل منه و هو في الاخرة من الخاسرين و كسي كه غير از اسلام ديني را برگزيند از او قبول نمي شود و در آخرت از زيانكاران خواهد بود . 💮🔸با توجه به بيش از 30 آيه در قرآن كه در زير به بعض آنها اشاره مي شود خلاف نظريه فوق بدست مي آيد 💮👈ادامه از قبل: 4⃣- نام ، از زمان حضرت ابراهيم(ع) ، به همه شرايع بعد از ايشان اطلاق شده است : • و .... ملة ابيکم ابراهيم هو سماکم المسلمين من قبل ... 8 و .... از آيين پدرتان ابراهيم پيروى کنيد؛ خداوند شما را در کتابهاى پيشين و در اين کتاب آسمانى « » ناميد .. • ما کان ابراهيم يهوديا و لا نصرانيا و لکن کان حنيفا مسلما و ما کان من المشرکين 9 حضرت ابراهيم(ع) نه متعلق به يهود است و نه نصارا ، بلكه خداپرستي مسلمان بود .. 5⃣ شرط ، ايمان به وحدانيت خدا و شرك نورزيدن است ، از هر شريعتي كه باشد : قل يا اهل الکتاب تعالوا الى کلمة سواء بيننا و بينکم الا نعبد الا الله و لا نشرک به شيئا و لا يتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله فان تولوا فقولوا اشهدوا بانا مسلمون 10 بگو: « اى اهل کتاب ! بياييد به سوى سخنى که ميان ما و شما يکسان است ؛ که جز خداوند يگانه را نپرستيم و چيزى را همتاى او قرار ندهيم؛ و بعضى از ما، بعضى ديگر را -غير از خداى يگانه- به خدايى نپذيرد. » هرگاه ( از اين دعوت ،) سرباز زنند، بگوييد: « گواه باشيد که ما مسلمان و نسليم امر خدائيم! » 6⃣شرط فلاح و رستگاري ، ايمان به خدا ، ايمان به معاد و عمل صالح ، فارغ از نام شريعت مي باشد : • 🔶" ان الذين امنوا و الذين هادوا و النصارى و الصابئين من امن بالله و اليوم الاخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف عليهم و لا هم يحزنون " 11 🔹" کسانى که ( به پيامبر اسلام ) ايمان آورده‏اند ، و کسانى که به آئين يهود گرويدند و نصارى و صابئان [= پيروان يحيى‏] هر گاه به خدا و روز رستاخيز ايمان آورند ، و عمل صالح انجام دهند ، پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است ؛ و هيچ‏گونه ترس و اندوهى براى آنها نيست ." 🔶• و من يؤمن بالله و يعمل صالحا يکفر عنه سيئاته و يدخله جنات تجري من تحتها الانهار خالدين فيها ابدا ذلک الفوز العظيم 12 .🔹. و هر کس به خدا ايمان بياورد و عمل صالح انجام دهد، گناهان او را مى‏ بخشد و او را در باغهايى از بهشت که نهرها از زير درختانش جارى است وارد مى‏کند، جاودانه در آن مى مانند؛ و اين فوز عظیم است ! 7⃣- از آنجا كه دين حضرت محمد(ص) در تسلسل ارسال شرايع الهي با رعايت حد بلوغ انديشه و فهم و پذيرش مردم ، نازل شده است بنابراين از همه آنها كاملتر و در صورت رعايت درست موازين آن ، به فلاح و لقاي الهي نزديكتر خواهد بود . ✒ صالحی موضوع را می توانید در لینک زیر مطالعه بفرمایید . http://quranpuyan.com/yaf_postst1592_mrd-z-slmdr-qrn-chyst-hmn-shryt-mHmdy-st-y-mTlq-tslym-shdn.aspx @quranpuyan
💮❓ مراد از «اسلام و مسلم»در قرآن چیست؟ آیا همان شریعت محمدی و ملتزم بودن به دين پیامبر خاتم است ؟ 🛑قسمت پنجم: 💫علامه طباطبایی در تفسیر سوره آل عمران نکات زیر را در خصوص و بیان کرده است: 💮🔸 ابراهیم چگونه بود؟ 🔶مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۶۷﴾ابراهيم نه يهودى بود و نه نصرانى بلكه حق گرايى فرمانبردار بود و از مشركان نبود (۶۷) 🔶👈دين ، داراى مراتب و مراحلى بوده است و هر يك از انبياء (ع ) به منزله بكى از آن مراحل بوده اند 💮 🌸اين دين واحد در تمامى اعصار و در سير تاريخى بشر يك نواخت نبوده ، بلكه به حسب مرور زمان و موازى زيادتر شدن استعداد بشر، از ناحيه خداى تعالى كاملتر مى شده ، و اين دين واحد كه نامش است ، قبل از يهوديت و نصرانيت با شرايعى و احكامى ساده تر و ساده تر بوده و دو كيش نامبرده ، دو مرحله و دو مرتبه كامل تر نسبت به مراحل قبل است (تا آنكه با آمدن قرآن دين خدا به حد كمال رسيد، و خود اعلام كرد: ((اليوم اكملت لكم دينكم ...)) 🔶ابراهیم مسلمانى حنيف بود، يعنى متصف به صفت اسلامى بود كه خود تاءسيس ش كرده بود، اسلامى كه اساس بود براى مرحله هاى بعد، يعنى يهوديت و نصرانيت .ابراهيم (عليه السلام ) نمى تواند يهودى و نصرانى باشد، بلكه بر دين خدا است ، يعنى اسلام و خدا شدن 💮❓ ایا ابراهیم پیرو دین پیامبر خاتم بود که خود را نامید؟ مسلمان بودن غير از تابع احكام شریعت اسلام بودن است . 💮👈توضيح اينكه كلمه اسلام دو معنا دارد: يكى معناى لغوى ، يعنى تسليم شدن و يكى معناى اصطلاحى كه عبارت است از شريعت قرآن ، و 👈 اين معنائى است كه بعد از نزول قرآن و انتشار آوازه دين محمد (صلوات اللّه على شارعه ) پيدا شده و اسلامى كه در آيه شريفه به ابراهيم نسبت داده شده ، لغوى است ، يعنى خدا شدن ، و در برابر مقام ربوبيتش خاضع گشتن . 📚تفسیر المیزان . 💫موضوع را می توانید در لینک زیر مطالعه بفرمائید http://quranpuyan.com/yaf_postst1592_mrd-z-slmdr-qrn-chyst-hmn-shryt-mHmdy-st-y-mTlq-tslym-shdn.aspx @quranpuyan
💮❓مراد از «مسلم»در قرآن چیست؟ مسلمان كيست؟ 🛑قسمت هفتم: 💫💫شهيد مطهري در جلد نهم کتاب آشنایی_باقرآن در تفسیر آيه 14 سوره جن اين طور گفته است: "✅معنی مسلم 💮🔶مكرر گفته ایم مسلم در قرآن به معنای كسی نیست كه فقط اسلام ظاهری داشته باشد، صرف اینكه شهادتین را بگوید و اقرار به شهادتین بكند؛ یك معنای بالاتری دارد؛ یعنی اقرار شهادتین علامت و اظهار ورود در اسلام است. 💢مثل شناسنامه گرفتن. وقتی انسان شهادتین را می گوید معنایش این است كه من از این ساعت جزء شما مسلمین هستم، شناسنامه ی اسلامی گرفتم. ولی گفتن شهادتین كه خودِ اسلام نیست. خود اسلام حقیقتش چیست؟❓ 💮🌹امیرالمؤمنین تعریف كرد و این آیه مطابق آن تعریف است: 🔶الاسلام هو التسلیم . اسلام یعنی اطاعت امر حق، امر خدا بودن. به هر درجه كه انسان مطیع امر خدا باشد است و به هر درجه نباشد كافر است. 💮👈پس اسلام به قول فلاسفه تشكیك بردار است یعنی درجه بندی می شود. ما افرادی داریم كه صددرصد مسلمند یعنی صددرصد تسلیم امر پروردگارند و در هر موضوعی آنچه را كه خدا بخواهد همان را می خواهند. 🌸👌👌این را می گوییم مسلمان صددرصد. 💮🔸ممكن است یك مسلمانی باشد نود درصد است ده درصد دیگر عاصی است، نود درصد مطیع و تسلیم است ده درصد دیگر متمرد. این یك نود درصد است. ممكن است یكی هشتاد درصد یا پنجاه درصد مسلم باشد؛ یكی هم ممكن است دو درصد مسلم باشد. 💮👈پس این جور نیست كه هركس اسمش «مسلمان» بود و شهادتین گفت، دیگر همه در یك درجه هستیم. 💫موضوع را می توانید در لینک زیر مطالعه بفرمائید http://quranpuyan.com/yaf_postst1592_mrd-z-slmdr-qrn-chyst-hmn-shryt-mHmdy-st-y-mTlq-tslym-shdn.aspx @quranpuyan
💮❓مراد از «مسلم و اسلام»در قرآن چیست؟ 🛑قسمت هشتم: 💮👈در خصوص ا و در قران با توجه به موارد مختلف كاربرد آنها، نكات زير قابل توجه است: 1⃣-در برخي آيات پس از فعل اسلم، مفعلول ان با حرف ل مشخص و واضح است كه همه آنها در برابر خداوند است. ازقبيل 🔸إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۱۳۱﴾بقره،يا بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ 112 بقره 💮🔸اما در ساير ايات بايد از قراين متن به مراد آن پي برد ازجمله" فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ ﴿۱۰۳﴾صافات، 🔸كه منظور پذيراشدن اين حكم و تن در دادن به ان حكم خاص است نه مطلق تسليم يا اسلام اوردن 🔶قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ 16 فتح كه منظور تسليم شدن در جنگ است 2⃣- در سوره نمل ، در ماجراي بلقيس و سليمان ،هر دو نوع (نظامي و تسليم در برابر خدامطرح شده است: ابتدا تسليم بلقيس به سليمان كه در ايات 38 و 42 مطرح شده است: 🔸قَالَ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَنْ يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ ﴿۳۸﴾ [سپس] گفت اى سران [كشور] كدام يك از شما تخت او را پيش از آنكه مطيعانه نزد من آيند براى من مى ‏آورد (۳۸) 🔸فَلَمَّا جَاءَتْ قِيلَ أَهَكَذَا عَرْشُكِ قَالَتْ كَأَنَّهُ هُوَ وَأُوتِينَا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهَا وَكُنَّا مُسْلِمِينَ ﴿۴۲﴾ 👈پس وقتى [ملكه] آمد [بدو] گفته شد آيا تخت تو همين گونه است گفت گويا اين همان است و پيش از اين ما آگاه شده و از در اطاعت درآمده بوديم (۴۲) سپس تسليم بلقيس به شريعت و حكم الهي قَالَتْ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۴۴﴾ 3⃣-در آيه 14 سوره حجرات كه آيه مشهور در موضوع اختلاف اسلام و ايمان است،خود آيه به تنهايي تاب پذيرش معناي تسليم نظامي را دارد(همانند داستان بلقيس) اما ايات بعدي ،مانع از پذيرش اين معنا ميشود و كاملا مراد از اسلموا را به حوزه دين مرتبط ميكند نه تسليم جنگي . 4⃣-در اياتي كه لفظ ايمان و مسلم با هم به كاررفته غالبا ايمان مقدم بر تسليم است. 💮🔸يعني ابتدا بايد فرد به موضوعي يا فردي مومن شود وسپس در رفتار و گفتار و باورها او شود 🔸.به عنوان نمونه آيات 69 زخرف،53روم،46عنكبوت ،بقره136 84يونس و..." 💮👈لذا در قران به معناي اصطلاحي بكار نرفته است. 🖌سیدکاظم فرهنگ 💫ادامه موضوع را می توانید در لینک زیر مطالعه بفرمائید: http://quranpuyan.com/yaf_postst1592_mrd-z-slmdr-qrn-chyst-hmn-shryt-mHmdy-st-y-mTlq-tslym-shdn.aspx @quranpuyan
💮❓مراد از «مسلم و اسلام»در قرآن چیست؟ 🛑قسمت نهم : 💮🔶اسلام و مسلم در قران 💮💢 شناسنامه ای کسی را به بهشت نمیبرد! 💢دانستیم که شرط ضروری نجات اخروی ایمان به خداوند، ایمان به‌آخرت و عمل صالح است، چه فرد باشد چه نامسلمان، یعنی اسلام طریق اقوم به نجات است نه این‌که موضوعیت داشته باشد. اسلام شناسنامه‌ای کسی را به بهشت نمی‌برد و از دوزخ نمی رهاند. 💮🔸بهر بلکه هر موحد و هر صالحی امکان نجات دارد. اصل نجات اخروی هیچ شرط دیگری ندارد. 🔹مسلمانان اهل سنت به دلیل مذهبشان از بهشت محروم نشده و به جهنم نمی‌روند، هم‌چنان‌که شعیان اهل بیت تنها به دلیل ایمان مذهبی شناسنامه‌ای بهشت برایشان تضمین نشده است. 💮🔸 ولایت اهل بیت (ع) چیزی جز طریق اقوم به ایمان به‌خدا و آخرت و عمل صالح نیست. هرکه معصیت کند با هر مذهبی اگر توبه نکند عقاب می‌شود، شیعه باشد یا سنی. هر که مؤمنانه عمل صالح انجام دهد پاداشش نزد خدا محفوظ است سنی باشد یا شیعه. اگر ولایت اهل بیت (ع) مانع از ارتکاب معاصی نشود، ما را در آخرت نجات نخواهد داد. 💮👈 ملاک محکم برائت از نار ورع و تقوی است نه چیز دیگر. امام حسین (ع) دستگاه متفاوتی در مقابل موازین الهی و نبوی و قرآنی برپا نکرده است. 💫از سخنرانی دکتر محسن کدیور دربنیاد اسلامی فرهنگی ایرانیان هیوستون، تگزاس 🎤شب عاشورا، جمعه ۹ محرم ۱۴۳۷، http://quranpuyan.com/yaf_postst488_slm-Zhry-slm-bTny-tryf-mslmn-dr-qrn.aspx @quranpuyan
❇️اسم يا مهم نيست. مهم ، عمق آگاهي و عمل است 💠لكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ الْمُقِيمِينَ الصَّلاةَ وَ الْمُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ الْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ أُولئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْراً عَظِيماً «162» 🌱ولى راسخان در علم از يهود و مؤمنان از انها، به آنچه بر تو و آنچه پيش از تو نازل شده است ايمان دارند. و به ويژه برپا دارندگان نماز، و اداكنندگان زكات، و ايمان آورندگان به خدا و قيامتند. بزودى آنان را پاداش بزرگى خواهيم داد. 🔹از ميان اهل كتاب (راسخون در علم ) به سبب علم به اينكه وحى به پيامبر اسلام (ص) با وحى به انبياء پيشين فرقى ندارد، به آن حضرت ايمان مى آورند . 🔹علت اينكه  پيروان پيامبر اسلام از را راسخون در علم خوانده، اين است كه در آيات قبل كل اهل كتاب را به عنوان جامعه اى معرفى كرد كه رسوخ در علم ندارند و در برابر هيچ حقى ثبات قدم به خرج نمى دهند، هر چند كه براى تاييد حقانيت آن حق از سوى خداى تعالى معجزات روشن برايشان اقامه شود، قهرا عده كمى كه از آنان پيروى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) كردند، چون او را حق يافتند، در علم خواهند بود و بايد در مقابل دسته اول به اين صفت متصف شوند. 📚تفسير الميزان 1⃣در انتقاد بايد انصاف داشت. در اين آيه مؤمنانِ يهود از ظالمان و حرام‌خواران استثنا شده‌اند. لكِنِ الرَّاسِخُونَ‌ ... مِنْهُمْ‌ 2⃣دانشى ارزشمند است كه ريشه ورسوخ در جان داشته باشد. «الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ» 3⃣هدف و مهم است، نه نژاد و قبيله و زبان. «الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ» 4⃣نماز از زكات جدا نيست و اهل نماز بايد اهل انفاق‌هاى مالى هم باشند. 📚تفسير نور 🔹جداگانه ذكر كردن در علم از مؤمنون ، بر دانش و رسوخ علمي آنها، علاوه بر ايمانشان دلالت مي‌كند. نشان از عمق دانش و ريشه‌دار بودن آن مي‌كند كه مقابل سطحي‌نگري و محفوظات ذهني است. 🔹معرفي در علم و مؤمناني با ويژگي‌هاي ممتاز از ميان يهوديان، اولا جامع‌نگري و انصاف قرآن را نشان مي‌دهد كه در كنار مذمّت منحرفان آن قوم، از مؤمنين راستين آنان نيز تجليل مي‌كند  ثانياً نشان مي‌دهد راسخين در علم منحصر به اهل بيت پيامبر(ص) اسلام، آنطور كه بعضاً گفته‌اند، نيست. 📚تفسير بازرگان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
به چه معناست؟ موارد كاربرد تقيه چيست؟❓ 🛑قسمت هشتم: ⁉️ايا فقط در برابر است؟ ⁉ايات قران، تقيه در برابر را بيان كرده است. چرا شيعه، از تقيه مي كند؟ 1⃣"ممکن است کسی بگوید آیه 106 سوره نحل در مورد کفار است،‌ مسلمان اگر از کافر بترسد،‌حتماً‌باید تقیه کند و حال آنکه شیعه از کافر تقیه نمی‌کند بلکه از مسلمان تقیه می‌کند؟ جوابش این است که مورد مخصّص نیست، میزان حفظ جان است، آنکس که شلاق دستش است، ظالم و قلدر است چه فرق می‌کند که مسلمان باشد یا کافر، آیه در این مورد نمی‌تواند سبب تخصیص بشود. اتفاقاً این جمله از شافعی خواهد آمد که فرق نمی‌کند که انسان از کافر تقیه کند یا از مسلمان. 🔻ما عرض می‌کنیم که هر چند این آیات مورد و شأن نزولش تقیه مسلم از کافر است، ولی ملاک و میزان یکی است فلذا فرق نمی‌کند که مسلمان از کند یا مسلمان از دیگر که است تقیه کند." 🖌ايت الله سبحاني 2⃣ "شافعی یکی از پیشوایان چهارگانة مذاهب فقهی اهل سنّت گفته است: «انّ الحالة بین المسلمین اذا شاکلت الحالة بین المسلمین و المشرکین حلّت التقیة محاماة علی النفس» (فخر رازی، 1420ه‌، ج8، ص13)؛ هرگاه وضعیت مسلمانان از حیث روابط با یکدیگر، همچون حالت بین مسلمانان و مشرکان شود (یعنی از ناحیة برخی از مسلمانان نسبت به برخی دیگر‌، و اعمال شود) تقیه مجاز است تا جان مظلوم حفظ شود 3⃣همچنین محمد عزه دروزه در تفسیر خود، به همین امر تصریح کرده است: 👈«فقد یصح أن یقال ان مذهب التقیة او المداراة وجیه و حق فی حالة مواجهة الخطر و الضرر المؤکّدین اللذین لا یمکن اتقاؤهما بغیر ذلک و سواء أ کان هذا إزاء الکفّار ام إزاء شرار المسلمین و بغاتهم و القادرین علی الکید و الضرر و الأذی منهم. » (دروزه، 1383ق، ج4، ص 370) مضمون سخن وی این است‌: درست آن است که گفته شود روش به ­کارگیری و یا امری پسندیده و حق است در فضای مواجه شدن با خطر و که برون ­رفت از آن فضا جز با به‌کارگیری تقیه و یا مدارا امکان­پذیر نیست. و فرق هم نمی‌کند که آن حالت و فضا را کفّار به وجود آورده باشند یا اشراری از و ­گران آنان که توانمند هستند و می‌توانند ایجاد ضرر و آزار نمایند." 🖌 از مقاله "تقیه از نگاه مفسّران و فقیهان فریقین " نویسنده :غلامحسین اعرابی 💫جهت مطالعه قسمتهای قبلی و سایر نظرات به لینک زیر مراجعه نمایید B2n.ir/p04053 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
⚛ ❓آیا با (عج) باید دست از و حرکت کشید؟ 👈مسئله امام زمان از مسائل مورد بحث است و درباره این موضوع چند مطلب هست که زنده‌ترین آن‌ها مسئله زمامداری و رهبری امت در زمان غیبت است. 🔷✨امیدوار هستم ما با اعتقاد به امام زمان یک عامل دیگر بر عوامل زنده ماندن اسلامی و اجتماعی‌مان افزوده‌باشیم، از حالت پژمردگی و خمودی به درآییم و حالت مردم زنده‌ای که - حتی خود را از نعمت رهبر الهی بهره‌مند می‌دانند - به خود بگیریم، اتفاقاً این جمله‌ای که عرض می‌کنم خیلی مربوط است به یک مطلبی که آقای پروفسور کُربَن - استاد اسلام‌شناسی و سبک‌شناسی دانشگاه بردو در فرانسه گفته بود. در یکی از سفرهایش به ایران ضمن بحث مفصلی که در نخستین جلسات آشنایی با آقای طباطبایی مطرح می‌کرد، می‌گفت که اعتقاد به امام زمان یکی از مسائل بسیار زنده و ارزندة شیعه 12 امامی است برای اینکه آن حالت مردگی که در ما مسیحیان و در پیروان ادیان یا حتی مذاهب دیگر اسلامی، از نظر انقطاع ارتباط میان بشر و خدا وجود دارد، از مجرای رهبران الهی، آن حالت در شما شیعه دوازده امامی وجود ندارد. 🔷✨ما امیدوار هستیم که اعتقاد به امام زمان در ما آن اثر غلط نامطلوبی را که در بسیاری از معتقدان به امام زمان داشته، نداشته باشد ⭕️👈و آن اثر نامطلوب عبارت است از این‌که کارها را خدا خودش درست می‌کند، حالا هم که از خدا ندیدند امام زمان خودش درست می‌کند. این حالت اتکالی ناقص و غیر منطقی و بی‌دلیل که هیچ‌گونه دلیل نقلی یا عقلی یا حتی اجتماعی، جز بی‌عاری و تنبلی و تماشاچی بودن آن را تأیید نمی‌کند، از میان ما برود. 👈دو مطلب در این زمینه هست که باید از هم جدا بشوند: 🔹یکی؛ جلوگیری از هر گونه اصلاح به دلیل اعتقاد به امام زمان. این حتماً غلط هست 🔹و یکی؛ طمع اصلاح کلی عالم و جهان، این هم غلط هست. 👈آنچه صحیح است فراوان به است که اتفاقاً‌ اگر همین منطق ضرورت اصطلاحات نسبی در افکار همة ما حکومت کند، گمان می‌کنم حالت تحرک و جنب‌وجوش ما برای اصلاح و جلوگیری از هر نوع فساد منظم‌تر و صحیح‌تر و منطقی‌تر از آب دربیاید. 👌مهم‌ترین و عمده‌ترین مسئله‌ای که زن و مرد مسلمان باید به آن توجه کنند، مسئله یک در دوران غیبت کبری است. مع‌الاسف از آنجا که ما در همه جا سعی کرده‌ایم، از اظهار ارادتمان به اهل بیت عصمت سلام‌الله علیه و اجمعین سوء استفاده کنیم. از اعتقاد به امام زمان در دوران غیبت کبری غالباً سوء استفاده کردیم . 🔷 مسلمان معتقد به امام دوازدهم حق ندارد در این دوران بسیار ممتد ، ذره‌ای از و همه جانبه در راه اقامة آیین یکتاپرستی و 🌱🌱برپاداشتن و و داد و در جامعه، برپاداشتن عدل اجتماعی و عدل اقتصادی و عدالت اخلاقی، برپاداشتن آداب و سُنن فضیلت و کمال انسانی و اسلامی ذره‌ای شانه خالی کند و هر کس به هر عنوانی از عناوین حتی این جمله را بگوید که خود امام زمان می‌آید که خودشان اصلاح ‌کنند و این جمله او ذره‌ای اثر سردی در کسی بگذارد، به طوری که از انواع وظایف سنگینی هر مسلمان در این راه دارد، همان جا سرد شود باید صریحاً به او گفته شود که در این گفتن گناه کرده، استغفار کند و دیگر نگوید یا اگر می‌گوید، طوری بگوید که این اثر منفی را نداشته باشد، و اعتقاد به امام در عموم، به ما نیروی فراوان دهد، نیروی بسیار، به ما نشاط دهد، نشاط مردمی که پیوند الهی میان خودشان و خدا را بریده و منقطع نمی‌دانند. 📚شهید بهشتی ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═ کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🔰 تعريف از نگاه . 🛑قسمت سوم: مردم در نگاه اميرالمومنين ع در قسمت قبلي، به سه نوع تعريف مردم در نگاه سياستمداران و حاكمان اشاره شد. در اين پست كه مقارن با عيدسعيد هم است به تعريف مردم در نگاه حضرت علي ع مي پردازيم. ايا ايشان مردم را شامل كارگزاران حكومت و يا طرفداران حكومت خود مي دانستند و امكانات و مزاياي مادي و معنوي را براي همين مردم ميخواستند يا براي همه مردم به معناي واقعي كلمه؟ 🛑لذا مروري بر برخي قسمتهاي فرمان ايشان به مالك اشتر داريم: ✳تعريف از نگاه مولا "بدان، که رعیت را صنف هایی است که کارشان جز به یکدیگر اصلاح نشود و از یکدیگر بی نیاز نباشند. صنفی از ایشان لشکرهای خدای اند و صنفی، دبیران خاص یا عام و صنفی قاضیان عدالت گسترند و صنفی، کارگزاران اند که باید در کار خود انصاف و مدارا را به کار دارند و صنفی جزیه دهندگان و خراج گزارانند، چه و چه و صنفی بازرگانان اند و صنعتگران و صنفی فرودین که حاجتمندان و مستمندان باشند. ✳حقوق رعيت و وظيفه در برابر رعيت در نگاه مولا 🌹"بدان، بهترین چیزی که حسن ظن والی را نسبت به رعیتش سبب می شود، نیکی کردن والی است در حق و کاستن است از بار رنج آنان و به اکراه وادار نکردنشان به انجام دادن کارهایی که بدان ملزم نیستند. و تو باید در این باره چنان باشی که حسن ظن رعیت برای تو فراهم آید. زیرا حسن ظن آنان، رنج بسیاری را از تو دور می سازد 🌹اگر رعیت بر تو به ستمگری گمان برد، عذر خود را به آشکارا با آنان در میان نه و با این کار از بدگمانیشان بکاه، که چون چنین کنی، خود را به عدالت پروده ای و با رعیت نموده ای. عذری که می آوری سبب می شود که تو به مقصود خود رسی و آنان نیز به حق راه یابند. 🌹 زنهار از این که به احسان خود بر رعیت گذاری یا آنچه برای آن ها کرده ای، بزرگش شماری یا وعده دهی و خلاف آن کنی. زیرا منت نهادن احسان را باطل کند و بزرگ شمردن کار، نور حق را خاموش گرداند و خلف وعده، سبب برانگیختن خشم خدا و مردم شود. 🌹 به رعیت و دوست داشتن آن ها و لطف در حق ایشان را شعار دل خود ساز. چونان حیوانی درنده مباش که خوردنشان را غنیمت شماری، زیرا آنان دو گروهند یا هم کیشان تو هستند یا همانندان تو در آفرینش 🌹باید که محبوب ترین کارها در نزد تو، کارهایی باشد که با سازگارتر بود و با دم سازتر و را در پی داشته باشد باید که بهترین مایه شادمانی والیان برپای داشتن در بلاد باشد و پدید آمدن دوستی در میان افراد رعیت." کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اندر انحراف: چون او را مخالف دين ميدانم با دروغ بكوبم!!! 🔰چون او را مى‌دانم من بايد او را بكوبم ولو به باشد.!! اين پاسخ اين آقا بوده است كه را بايد كوبيد ولو به دروغ باشد! ♦دشمن‌هاى خيالى را به استناد دلايل و با دروغ كوبيدن ♦♦ اندر ! بودن اين كار واضح است. مسلمانِ متعهد در اين‌گونه موارد هم كه در برابر قرار مى‌گيرد خود را نگه مى‌دارد 🔻🔻 و حتى اگر در برابرش به دشمنش بزنند، چهره موافق نشان نمى‌دهد. چرا؟ چون پيكارش «فى سبيل الله» است. كسى كه بخواهد در راه و پاكى مطلق كند، 👈👈نمى‌تواند هيچ‌وقت از به كمك دفاع كند، چون اين پيكار، ديگر پيكار نيست. پس اينجا هم در اين ميدان آزمايش، روسفيد بيرون مى‌آيد. شهید مظلوم آیت‌الله دکتر 📚 کتاب () ج۲، ص۱۷۲ تفسیر سوره بقره، آیات ۱۹۵-۱۹۰ @quranpuyan
شماره 117 سوره صفحه_57 💞فقط را بپذيريم. 🔶إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ (ال عمران 51) مسلماً [تنها] خدا صاحب اختيار [=ربّ] من و صاحب اختيار شماست، پس [تنها] او را بندگي كنيد . اين است راه راست. __ ⬅️- هر نمازخواني روزانه حداقل 10 بار در نمازهاي پنج‌گانه خود از خدا مي‌خواهد که: «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ». صراط مستقيم به شهادت اين آيه و آياتي ديگر، همين صاحب اختيار [ربّ] شناختن و عملاً و انحصاراً او [نه ديگران] را خود دانستن است. اين جمله را قرآن دو بار ديگر نيز از زبان عيسي(ع) نقل کرده است: مريم 36 (19:36) و زخرف 64 (43:64) 🔻 - بني‌اسرائيل البته خدا را قبول داشتند، مشكل آنها در پيروي از «ارباب»هاي زر و زور و تزوير بود كه از راه خدا دورشان مي‌كرد. اصولا محور اصلي ، «ربوبيّت» است، نه اعتقاد ذهني به وجود «الله»! 👈در آية 31 سورة توبه (9:31) آمده است كه بني‌اسرائيل «احبار و رهبان» [علماي ديني و مقدسين] خود را به جاي خدا «ارباب» گرفته بودند: [اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ الله...]. در روايات از قول امام صادق(ع) آمده است كه: «آنان براي پيشوايان ديني خود نماز و روزه بجا نمي‌آوردند، بلكه از آنها در حلالي كه حرام مي‌كردند و حرامي كه حلال مي‌شمردند پيروي [تقليد] مي‌كردند و [عملاً] بدون آن كه متوجه باشند آنها را پرستش مي‌كردند» 📚[مجمع‌البيان در تفسير اين آيه و نورالثقلين ج 2 ص 209]. 1⃣- فلسفه‌ى ما، است. «إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ» 2⃣- عيسى عليه السلام در مخلوق بودن وتحت تربيت بودن، همانند ساير مردم است. «رَبِّي وَ رَبُّكُمْ» 3⃣- عبادت و بندگى خدا، راه مستقيم سعادت است. «فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ» 📚تفسیر نور و بازرگان قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛