در اين شرايط اجتماعي، چگونه #بي_تفاوت نباشيم؟
🛑قسمت هشتم:
❓آيا آيه 9 سوره حجرات، بر اين شرايط قابل انطباق است؟
✅ در روزهاي قبل بيان شد كه طبق ايه 9 سوره حجرات، اولين وظيفهي نيروهاي خارج از منازعه، رفع خصومت و ايجاد #صلح بين طرفين درگيري (حاكمان و معترضان خياباني) است.
برخي از مخاطبان گرامي، در خصوص كاربرد اين ايه سئوالاتي را مطرح كردند
«وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَی الْأُخْری فَقاتِلُوا الَّتی تَبْغی حَتَّی تَفیءَ إِلی أَمْرِ اللهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَینَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُقْسِطینَ»
❓2⃣ آیه میفرماید وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ، پس مخاطب اینجا مومنین هستند. خوب اگر یکی از دو طرف این نبرد، علنا و آشکارا با هر آنچه که مربوط به ایمان است مخالفت کند – ولو اینکه بر فرض بگوید که از اهل ایمان است-، مثلا: کشف حجاب کند، ناسزا بگوید و... آیا مخاطب این آیه قرار میگیرد؟
❓3⃣ ايه راجع به درگيري بين مومنان است كه در مرحله بالاتري از مسلمان قرار دارند نه همه مسلمانان.
♦ پاسخ:
مفسران باين سئوال مشابه كه "با اینکه قتال بین دو گروه مسلمان بخوبی و نيز فعل بغي نشان از آن دارد که دست کم یکی از آن دو گروه ظالم و متجاوزند چرا از تعبیر #مومنین برای این دو گروه استفاده کرد، جوابهاي زير را ارايه كرده اند:
🔸الف. گرچه اقتضای ایمان، دوری از نزاع و برخورد میان مؤمنان است، امّا مؤمنان، معصوم نیستند كه خطایی از آنها سرنزند و چه بسا گفتن جملهای یا انجام كاری، موجب بروز درگیری میان آنان گردد. (تفسیر نور، ج9، ص176)
🔸ب. برخی از متکلمان این تعبیر را شاهدی آوردهاند که برخلاف نظر خوارج، کسی که مرتکب #گناه_کبیره شود لزوما از جماعت مومنان خارج نیست و صرف انجام گناه کبیره انسان را #کافر نمیکند. (مفاتیح الغیب، ج28، ص105 )
🔸ج. کاربرد این تعبیر بخصوص اینکه در ادامه از «بغی» و ستم یکی بر دیگری سخن گفت بخوبی نشان میدهد که مقصودش این نیست که آنان همچنان بر ایمان ماندهاند و فاسق نشدهاند (مجمع البیان، ج9، ص200).
در واقع، این کاربرد در اینجا بخوبی نشان میدهد که این گونه نیست که هرجا در قرآن کریم از تعبیر #مومن استفاده شده باشد لزوما رده بالاتری از مسلمانان (که در آیه ۱۴ همین سوره بدان اشاره خواهد شد) مد نظر بوده است. بلکه
👈 قرآن کریم بعد از شکلگیری جامعه اسلامی در موارد متعددی به هر عضو این جامعه نیز کلمه «مومن» را اطلاق کرده است ویا از تعبیر «الذین آمنوا» برای اشاره به آنان استفاده کرده است؛ ولو اینکه آن اشخاص بعدا مرتکب «بغی: ستم» (مانند همین آیه) باشند یا فسق."
🖊استادسوزنچي
همچنين حضرت علي ع در ابتداي جنگ جمل با اينكه سپاه مقابل مرتكب قتل افراد بيگناه و ارعاب و ...شده بودند، و لزوما مومن (به معناي برتر از مسلمان) هم نبودند ، دستور به قرايت همين ايه دادند:
"سپاهیان در [شروع] جنگ شتاب میکردند ولی امیرالمؤمنین (ع) آنان را [از اینکار] نهی کرد و [خطاب به خداوند] عرضه داشت: «خداوندا! من با بیمدادن [دشمنانم] راه هرگونه عذری را بر ایشان بستم؛ تو نیز گواه من در برابر آنان باش». آنگاه قرآن را برگرفته و از کسی خواست که این آیه را برای آنان بخواند: «وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَینَهُما...».
↩️مسلم مجاشعی گفت: من آمادهام.آنگاه قرآن را به دست گرفت و فرمود: كيست كه آيه وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ... را براى مردم بخواند؟
شخصى به نام مسلم مجاشعى گفت: من اين آيه را با صداى بلند مىخوانم. اما آنان بر او حمله كردند و به شهادت رساندند.
حضرت على عليه السلام بعد از شهادت او دستور حمله داد.
. بحار، ج 32، ص 175.
📚تفسير نور
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#مطهرات و #نجاسات
💠مروري بر دلايل و فتاواي متمايز آيت الله صادقي تهراني
🛑قسمت چهارم:
⭕️ نه #كافر نجس است ؛ نه #اهل_كتاب و نه #مسكرات
↩️مسألهى 47- در ميان نجاساتى كه در كتب فقهيه و رساله هاى عمليه ياد شده درباره شراب به تمامى اقسامش و كافران به تمامى اقسامشان نيز، آقايان هيچگونه دليل قانع كننده اى براى نجاست عينى اين دو نداشته و ندارند.
🔻و «رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» درباره شراب، به قرينه «مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» كه آن را عمل شيطانى خوانده، و نيز «ميسر و انصاب و ازلام» كه با «خمر» در آيه مائدة «رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» معرفى شده، «رجس» را از #نجاست_جسمى عينى به #نجاسات_عملى و #معنوى منصرف مى سازد.
✳بنابراين تمامى مست كننده ها تا چه رسد به كشنده ها مانند الكل صنعتى و غيرصنعتى پاك هستند .
و آب انگور و خرماى ثلثان نشده هم اگر مست كننده نباشد پاك و حلال است.
🔹👈و درباره #اهل_كتاب آيه (5) مائدة «وَ طَعامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ حِلٌّ لَكُمْ» به كلى غذاى اهل كتاب را بر ما حلال كرده، مگر آن غذاهايى كه نجس اند مانند گوشت خوك و يا ذبيحه هاى غير شرعى آنها، و يا پاك اند ولكن خوردن آنها حرام است مانند شراب، كه اينها كلًا حرام مىباشند: چه از كافر باشد يا از مسلمان، و پيداست كه بيشتر غذاهاى آنان مرطوب و طبعاً دست خورده مى باشند، و اكنون هم كه با وسايل جديد غذا پخته مىشود بالاخره كمتر ممكن است دستنخورده آماده شوند، و اگر اهل كتاب نجس العين باشند چگونه اين قاعده درست خواهد بود كه غذاى اهل كتاب براى شما حلال است.
🔺از روايات نيز نجاست عينى آنان برنمى آيد، و اگر هم دلالتى بر نجاست عينى آنها مى داشت در برابر نص اين آيه شريفه و رواياتى ديگر- كه بيشتر هم هست- ناچيز و غيرقابل اعتناء بود. و اختصاص طهارت به طعام اهل كتاب- و نه تمامى كافران- براين مبنا است كه كتابيان براساس كتابهاى وحيانى هرگز طعام #نجس يا متنجس را نمىخورند، ولى ساير كفار- اعم از مشركان و ملحدان- هيچگونه خوراكى را حرام نمىدانند. و اين خود منافاتى با طهارت ذاتيشان ندارد.
↩️و نيز درباره #مشركان چنانكه گذشت «إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا» (سوره توبه، آيهى 28) «مشركان فقط نجس مىباشند پس نبايد به مسجدالحرام نزديك شوند» اين نجاست به مناسبت «الْمُشْرِكُونَ» در رابطه با ارواح و #عقايد و اخلاق و اعمالشان است و نه #بدنهاشان ،
👈كه صفت شرك در اختصاص روح و عقيده قلبى و كارهاى شرك آلود آنها است، نه بدنى، كه #بدن هرگز نه موحد است و نه مشرك بلكه بدن موحد با مشرك از هر نظر يكسان است.
📚رساله توضيح المسائل نوين، ص:55
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━
⁉️ #امامت_شیعی، شامل چه اصولي است؟ آيا انكار اين اصول ، موجب #خروج از دين و #كفر است؟
♦️قسمت اول
↩️ #اصول و مقوّمات مکتب تشیّع اثناعشری
بر اساس آنچه که شیخ مفید در کتاب «اوائل المقالات» آورده و سایر بزرگان شیعه نیز همان مطالب را پذیرفته اند، می توان گفت ارکان مذهب شیعۀ دوزاده امامی، در چهار اصل مهم خلاصه می شود، به طوری که هر کس منکر یکی یا همۀ آنها شود، شیعه محسوب نمی گردد!
🔅این اصول موارد ذیل را شامل می شود:
💫اصل اول: عصمت اهل بیت (علیهم السلام)
💫اصل دوم: نصّ بر خلافت (امامت سیاسی)
💫اصل سوم: اعتقاد به وجود دوازده امام (با نظر به اشخاص و مصادیق معیّن)
💫اصل چهارم: امام دوازدهم فرزند امام حسن عسگری (علیه السلام) بوده، متولد شده و در حال حاضر نیز زنده به حیات دنیوی است.
↩️ آیا #امامت (به معنای شیعیِ آن)، یک مسألۀ « #ضروری» است یا « #نظری»؟!
👈اکنون سؤال این است که آیا امامت به این معنا، یک مسألۀ «ضروری» و واضح است که بدون هیچ بحث و استدلالی، برای همه آشکار و قابل قبول باشد؟ یا اینکه یک مسألۀ «نظری» و اجتهادی است که برای اثبات و پذیرش آن، به کار علمی و استدلالی نیاز باشد؟
ثمرۀ مشخص شدن این مسأله بسیار مهم و سرنوشت ساز است و خود را در باب #تکفیر و قتل دیگران یا عدم آن، نشان می دهد!
💠به عبارت واضح تر، اگر اثبات شود که امامت – با همین ارکان چهارگانه – «ضروری» دین است، همۀ بشریّت و پیروان تمام ادیان و مذاهب اسلامی و غیر اسلامی و حتی شیعیان زیدیه و اسماعیلیه هم #کافر محسوب می شوند و بدیهی است که بر موضوع کفر، احکام فقهی و عملی متعدّد و قابل توجهی از قبیل #ارتداد و قتل و جدا شدن همسر و تقسیم اموال و عدم توارث و غیره مترتّب می گردد.
👈اما در مقابل، چنانچه اثبات شود این مسأله، «ضروریِ» دین نیست، بلکه «نظری»، اجتهادی و اختلافی است، منکر آن از دایرۀ دین اسلام خارج نمی شود؛ زیرا اختلاف و تفاوت دیدگاه در مسائل نظری و اجتهادی – به حسب مبانی، پیش فرض ها و ادلّۀ گوناگون افراد – یک امر طبیعی است و هر کس برای اثبات صحّت و حقّانیت مدّعای خویش، حجّت و استدلال مختصّ به خود را دارد.
↩️نظریات مختلف دربارۀ ضروری یا نظری بودن مسألۀ #امامت
دربارۀ ضروری یا نظری بودن امامت – با لحاظ چهار رکنی که برای آن ذکر شد – به طور کلّی سه مبنا و نظریه وجود دارد که در ادامه به بیان اجمالی آنها می پردازیم.
1⃣نظریۀ اوّل: مسألۀ #امامت، «ضروری» است #حدوثاً و #بقائاً
طبق این نظریه، امامت به همان معنای شیعی اش، حدوثاً (یعنی در صدر اسلام و زمان پیامبر اکرم ص) یک امر ضروری و واضح بوده؛ به گونه ای که هیچ تردید، بحث و اختلافی دربارۀ آن جایز و قابل قبول نبوده است. به همین شکل، بقائاً (یعنی در قرون بعدی و نیز در عصر حاضر و تا روز قیامت) هم واضح و ضروری می باشد؛
👈لذا منکر آن، منکر ضروری دین محسوب شده و کافر تلقّی می گردد. بر این اساس، تفاوتی نمی کند که منکر #امامت، در زمان رسول خدا (ص) بوده باشد و یا در حال حاضر. هر کسی در هر زمانی، امامت را انکار کند، کافر خواهد بود و طبعاً احکام فقهی و عملی کفر نیز، بر وی مترتب می شود. از باب تشبیه، ضروری بودن «امامت»، مثل «نماز» است که ثبوت و وجوب آن در دین اسلام، کاملاً واضح می باشد.
👈لازم به ذکر است که از میان اخباریون، صاحب حدائق در کتاب «الحدائق الناضرة» [ج ۵، ص ۱۷۵]؛ و از میان اصولیون، علامه حلّی در کتاب «منتهی المطلب فی تحقیق المذهب» [ج ۸، ص ۳۶۰] قائل به این مبنا هستند.
ادامه دارد
🖌آیت الله سید کمال حیدری
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
⁉️ آيا انكار #امامت ، موجب #خروج از دين و #كفر است؟
اگر کسی الان امامت سیاسی منصوص حضرت علی ع برایش اثبات نشد، کافر است؟
♦️قسمت دوم
نظریات مختلف دربارۀ ضروری یا نظری بودن مسألۀ #امامت
1⃣نظریۀ اوّل: مسألۀ #امامت، «ضروری» است #حدوثاً و #بقائاً
طبق این نظریه، امامت به همان معنای شیعی اش، حدوثاً (یعنی در صدر اسلام و زمان پیامبر اکرم ص) یک امر ضروری و واضح بوده؛ به گونه ای که هیچ تردید، بحث و اختلافی دربارۀ آن جایز و قابل قبول نبوده است. به همین شکل، بقائاً (یعنی در قرون بعدی و نیز در عصر حاضر و تا روز قیامت) هم واضح و ضروری می باشد؛
👈لذا منکر آن، منکر ضروری دین محسوب شده و کافر تلقّی می گردد.
2⃣نظریۀ دوّم: مسألۀ امامت، «ضروری» است #حدوثاً و «نظری» است بقائاً
بر اساس نظریۀ دوم، #امامت حدوثاً یک حقیقت واضح و «ضروری» بوده است؛ یعنی در زمان رسول اکرم (ص) و امام علی (علیه السلام) کاملاً آشکار و غیر قابل تردید بوده و لذا #منکر آن، منکر ضروری دین محسوب می شود. اما همین امر، در قرون بعدی و برای نسل های آینده به دلایلی همچون کثرت اشکالات و استدلال های مخالفین و موافقین، به یک مسألۀ نظری و اجتهادی تبدیل شده که نفی آن، انکار ضروری دین تلقی نشده و منکر آن نیز، کافر و خارج از دین به حساب نمی آید.
از بین اخباریون، ملامحمد امین استرآبادی در کتاب «الفوائد المدنیة» [ج ۱، ص ۲۵۳]، و از میان اصولیون، آقا وحید #بهبهانی در کتاب «الرسائل الاصولیة» [ص ۲۶۵] و امام #خمینی در «کتاب الطهارة» [ج ۳، ص ۳۲۹] به این نظریه قائل شده اند
3⃣نظریۀ سوّم: مسألۀ #امامت، « #ضروری» نیست، نه حدوثاً و بقائاً
👈نظریۀ سوّم به این معنا است که مسألۀ امامت، نه حدوثاً و نه بقائاً واضح و ضروری نیست؛ یعنی نه در صدر اسلام و نه در قرون بعدی، یک بحث آشکار و بی نیاز از بحث و استدلال نبوده است. بر این اساس، کسی که آن ر انکار کند، یک مسألۀ نظری و اجتهادی را ردّ نموده و لذا کافر و خارج از دین محسوب نمی شود.
🔻ظاهراً فقط مرحوم آیت الله شهید #صدر در کتاب «بحوث فی شرح العروة الوثقی» [ج ۳، ص ۳۹۶] به این دیدگاه قائل شده است.
👌نتیجۀ بحث
👈👈آنچه از مباحث فوق به دست آمد این است که:
🌹 #امامت به معنای شیعیِ آن و با ارکان چهارگانه ای که برای آن ذکر شد، ⬅⬅فقط طبق یک نظریه، واضح و ضروری است و منکر آن #کافر می شود، اما طبق دو نظریۀ دیگر( ازجمله ایت الله خمینی و صدر)، منکر امامت – به دلیل اعتقاد به نظری و اجتهادی بودن آن – کافر محسوب نمی شود.
❗️ 🔴🔴بنابراین باید از این مبانی متفاوت و حتّی متقابل آگاه بود و طبق موازین علمی سخن گفت و با دیگران بحث کرد، نه اینکه از سر ناآگاهی از نظریات متعدّد و مختلف، بحث ها و مبانی را با هم درآمیخت و بدون ملاک علمی و اجتهادی، دیگران را تخطئه و #تکفیر کرد!
🖌آیت الله سید کمال حیدری
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_603
🔸آیه 1سوره کافرون
🔸قُل يا أَيُّهَا الكافِرُونَ «1»
👈مفسرين گفتند الف و لام الكافرون عهد است و مراد بعض كفار هستند و عدد آنها را و اشخاص آنها را ذكر كردهاند که آمدند نزد پيغمبر (ص) و گفتند که: شما يك سال بيا الهه ما را عبادت كن و ما هم يك سال ميآييم خداي تو را عبادت ميكنيم.
اينکه سوره نازل شد.
👈اقول: اينکه كلام هيچ مغز ندارد زيرا اگر آنها معتقد بالوهيت اصنام خود هستند دست بردار نيستند که آنها را از الوهيت بيندازند و باطل و عاطل بشمارند و
كساني که بالاخص مثل پيغمبري اينکه اصنام را يك فلزي و چوبي که مصنوع بشر است بيش نميدانند نميآيند بپرستند بلكه ميگوييم: الكافرون جمع محلي بالف و لام است و افاده عموم دارد شامل جميع كفار ميشود، غاية الامر بقرينه مورد مراد كفاري که مشرك باشند مثل بت پرست آتش پرست خورشيد و ماه و ستاره پرست حتي نصاري که قائل به تثليث شدند و ساير طبقات مشركين چه شرك عبادتي باشد يا شرك افعالي. بلي مراد آن كفاري هستند که قابليت هدايت ندارند و هرگز ايمان نميآورند مثل كفار زمان نوح که خطاب رسيد بحضرت نوح: وَ أُوحِيَ إِلي نُوحٍ أَنَّهُ لَن يُؤمِنَ مِن قَومِكَ إِلّا مَن قَد آمَنَ هود آيه 36. و حضرت نوح هم عرض كرد: رَبِّ لا تَذَر عَلَي الأَرضِ مِنَ الكافِرِينَ دَيّاراً إِنَّكَ إِن تَذَرهُم يُضِلُّوا عِبادَكَ وَ لا يَلِدُوا إِلّا فاجِراً كَفّاراً نوح آيه 27. بلكه ميتوان گفت که: مراد جميع كفار باشند تا مادامي که متصف بصفت كفر هستند زيرا آنهايي که بشرف اسلام مشرف شدند اينکه عنوان از آنها سلب شد ديگر صدق #كافر بر آنها نميشود بلكه عنوان مسلم و مؤمن بر آنها صادق است
📚.اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#گزیده_نکات_تفسیری
#صفحه_100
❇️#ايمان مستمر و جامع لازم است. از #منافقان و مردداني نباشيد كه هم مومنان را تاييد ميكنند و هم مناسك و مراسم و گفتار كافران را تاييد مي كنند
💠يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلى رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً «136»
🌱اى كسانى كه ايمان آوردهايد! به خداوند و پيامبرش و كتابى كه بر پيامبرش نازل كرده و كتابى كه پيشتر فرستاده است، (به همهى آنها) ايمان (واقعى) بياوريد. و هر كس به خدا و فرشتگان و كتب آسمانى و پيامبرانش و روز قيامت كفر ورزد پس همانا گمراه شده است، گمراهى دور و درازى.
💠إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلًا «137»
🌱آنان كه ايمان آوردند، سپس كافر شدند، بار ديگر ايمان آوردند و دوباره كفر ورزيدند، سپس بر كفر خود افزودند، قطعاً اميدى به آن نيست كه خداوند آنان را ببخشد و به راه حقّ هدايتشان كند.
🔹" آيه شريفه 137 را بايد با قبل و بعد آن ، مورد دقت قرار دهيم ، زيرا آيات خالى از ظهور و تا حدودى خالى از دلالت بر اين معنا نيست كه آيات ، سياقى واحد دارند و به يكديگر متصلند.
درآيه اول مؤ منين را با اينكه ايمان آورده اند دستور مى دهد براى بار دوم ايمان بياورند و اينكه گفتيم براى بار دوم ايمان بياورند به خاطر دو قرينه بود، قرينه اول اينكه متعلق ايمان دوم را بطور تفصيل شرح مى دهد و مى فرمايد: به خدا و رسول او و كتاب او ايمان بياوريد ... و قرينه دوم اين است كه تهديد كرده كه اگر به تك تك اين جزئيات و تفاصيل ايمان نياوريد به ضلالتى بعيد گمراه شده ايد، پس معلوم مى شود كه مراد از ايمان اول ايمان بطور اجمال و سر بسته و در بسته است و مراد از ايمان دوم ، ايمان به تفاصيلى است كه در آيه بيان نموده و حاصل مضمون آيه اين است كه مؤمنين بايد ايمان سربسته و اجمالى خود را بر تك تك اين جزئيات بگسترند، براى اينكه اين جزئيات معارفى هستند كه به يكديگر مرتبط و وابسته اند و هر يك مستلزم بقيه است .
👈بنابراين معنا مراد از جمله : (ان الذين آمنوا ثم كفروا...) چيز ديگرى مى شود . در اين صورت آيه مورد بحث تعليلى خواهد بود كه منطبق بر حال منافقينى است كه آيه شريفه بعد (الذين يتخذون الكافرين اولياء من دون المؤ منين ) وضع آنها را تفسير و بيان مى كند، چون كسى كه با كفار اتصال داشته باشد، قهرا از مجتمع مؤ منين جدا مى شود و چنين كسى ممكن نيست در مجالس و محافل كفار حاضر نشود و با آنها انس و علاقه نداشته باشد و سخنانى كه آنها با يكديگر مذاكره مى كنند و قهرا سخنانى است كه مورد رضاى خداى سبحان نيست تصديق نكند، و تهمت ها كه به دين مى زنند و طعنه ها كه به اهل دين مى زنند و استهزاء و مسخره هائى كه از اهل دين مى كنند، تصديق نكند.
🔹پس چنين افرادى وقتى به مؤ منين بر بخورند و در پاره اى از شعائر دين با آنها شركت جويند، به آن #شعائر ايمان مى آورند و هر گاه به مشركين و كفار برخورد كنند و تهمت ها و سخريه هاى آنان را ببينند امضا مى كنند و در نتيجه #كافر مى شوند، پس اينگونه افراد بطور دائم در حال #ايمان آوردن و سپس كافر شدن و باز ايمان آوردن و بازكافر شدنند تا وقتى كه اين رفتار و خصلت ، صفت درونى آنها شود، آن وقتى است كه كفر باطنيشان رو به زيادت مى گذارد."
📚تفسير الميزان
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
✳#تقيه به چه معناست؟ موارد كاربرد تقيه چيست؟❓
🛑قسمت هشتم:
⁉️ايا #تقيه فقط در برابر #كفار است؟
⁉ايات قران، تقيه در برابر #كافر را بيان كرده است. چرا شيعه، از #اهل_سنت تقيه مي كند؟
1⃣"ممکن است کسی بگوید آیه 106 سوره نحل در مورد کفار است، مسلمان اگر از کافر بترسد،حتماًباید تقیه کند و حال آنکه شیعه از کافر تقیه نمیکند بلکه از مسلمان تقیه میکند؟
جوابش این است که مورد مخصّص نیست، میزان حفظ جان است، آنکس که شلاق دستش است، ظالم و قلدر است چه فرق میکند که مسلمان باشد یا کافر، آیه در این مورد نمیتواند سبب تخصیص بشود.
اتفاقاً این جمله از شافعی خواهد آمد که فرق نمیکند که انسان از کافر تقیه کند یا از مسلمان.
🔻ما عرض میکنیم که هر چند این آیات مورد و شأن نزولش تقیه مسلم از کافر است، ولی ملاک و میزان یکی است فلذا فرق نمیکند که مسلمان از #کافر #تقیه کند یا مسلمان از #مسلمان دیگر که #ظالم است تقیه کند."
🖌ايت الله سبحاني
2⃣ "شافعی یکی از پیشوایان چهارگانة مذاهب فقهی اهل سنّت گفته است: «انّ الحالة بین المسلمین اذا شاکلت الحالة بین المسلمین و المشرکین حلّت التقیة محاماة علی النفس» (فخر رازی، 1420ه، ج8، ص13)؛ هرگاه وضعیت مسلمانان از حیث روابط با یکدیگر، همچون حالت بین مسلمانان و مشرکان شود (یعنی از ناحیة برخی از مسلمانان نسبت به برخی دیگر، #اکراه و #اجبار اعمال شود) تقیه مجاز است تا جان مظلوم حفظ شود
3⃣همچنین محمد عزه دروزه در تفسیر خود، به همین امر تصریح کرده است: 👈«فقد یصح أن یقال ان مذهب التقیة او المداراة وجیه و حق فی حالة مواجهة الخطر و الضرر المؤکّدین اللذین لا یمکن اتقاؤهما بغیر ذلک و سواء أ کان هذا إزاء الکفّار ام إزاء شرار المسلمین و بغاتهم و القادرین علی الکید و الضرر و الأذی منهم. » (دروزه، 1383ق، ج4، ص 370)
مضمون سخن وی این است: درست آن است که گفته شود روش به کارگیری #تقیه و یا #مدارا امری پسندیده و حق است در فضای مواجه شدن با خطر و #ضرر_شدیدی که برون رفت از آن فضا جز با بهکارگیری تقیه و یا مدارا امکانپذیر نیست. و فرق هم نمیکند که آن حالت و فضا را کفّار به وجود آورده باشند یا اشراری از #مسلمانان و #طغیانگران آنان که توانمند هستند و میتوانند ایجاد ضرر و آزار نمایند."
🖌 از مقاله "تقیه از نگاه مفسّران و فقیهان فریقین " نویسنده :غلامحسین اعرابی
💫جهت مطالعه قسمتهای قبلی و سایر نظرات به لینک زیر مراجعه نمایید
B2n.ir/p04053
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
🌿#حقوق_مخالفان در #سیره_علی(ع)
🔹#كوفه، شهری متشکل از ۳۶۰ قبیله که تحت مدیریت علی (ع) قرار داشت. کوفه شهر بزرگی بود و در آن گروههای بزرگی جمع شده بودند. مردمانی از ایران، حجاز، شامات و قبایلی از مصر در آنجا حضور داشتند. بنابراین کوفه به تعبیر امروز شهری چند ملیتی محسوب میشد.
🔹وقتی شهر گسترده است و اختلاف دیدگاه وجود دارد، ممکن است که سه نوع کنش و رفتار در آن شکل بگیرد. یک نوع از این رفتارها از جنس اعراض هستند، یعنی برخی کوشش میکنند که خود را از مسائل اجتماعی دور نگاه دارند، مسالهای که هم اکنون هم جریان دارد.
یک قسمتی از مردم شهر هم اهل اعتراض هستند و نظر و ایده، و طرحی برای اداره زندگی دارند. برای صلح یا امنیت پیشنهاد دارند و این گونه افراد ممکن است در قدرت یا ناراضی از آن باشند. از درون این شهر، گروههای کوچکی هم هستند که دست به خشونت میزنند یعنی اهل تعرض و خشونت هستند.
کوفه زمان امام علی(ع) هم چنین شهری بود.
🔹جنگ #صفین هفتادهزار کشته داشت، یعنی شهر، زخم خورده است، و شهری است که هفتادهزار مرد در آن کشته شده و هر کدام از آنها متوسط سرپرست حدود چهار نفر عائله هستند.
امام علی(ع) حاکم چنین جامعه ای است که در آن مخالف، معاند و #افراد_آسیب دیده دارای توقع هستند و چنین شهری باید اداره شود.
🔹شاید هر سیاستمداری در آن دوران شرایط ایجاد فضای امنیتی را در پیش میگرفت. با این حال، اسناد و روایاتی از امام علی(ع) وجود دارد که وی سیاست #آزادسازی را به جای #امنیتی_کردن جامعه دنبال کرد، آن هم در شهری که تازه از جنگ خلاص شده و دشمن هم پشت دروازههای شهر قرار داشت.
#حق_شهروند سه نوع است.
↩️یک نوع #حق_کرامت و آزادی یک شهروند است یعنی فرد احساس احترام کند. احترام بدون #آزادی معنا ندارد و آزادی هم بدون آزادی عقیده بیپایه است و این یک نوع حق شهروندی است و مساوی حقوق بشر هم هست.
↩️ دومین نوع حق شهروندی، #حق_بهره مندی از #ثروت_ملی است. در هر جامعهای افراد یک ثروت شخصی دارند اما بخش بزرگی از ثروت برای همگان است، مثل نفت، و معادن.
↩️ سومین نوع حق بر#خورداری از #منافع_شهروندی است، این که آدمی بتواند با دیگران آزادانه رقابت کند در اشتغال و به دست آوردن پستهای عمومی و پرهیز از بیکاری و فقر.
این موارد از حقوق یک شهروند است. آن کسی که #مخالف_سیاسی حاکم جامعه است، نباید از این سه حق محروم باشد و این کاری است که امام علی علیه السلام نیز انجام داد.
🔹امام علی(ع) در مقابل #خوارج، به دفاع از حقوق آن ها پرداخت و ایشان معتقد بود که هر شهروندی حق دارد با سیاستهای دولت خود مخالفت کند و مخالف حقوقی دارد که باید رعایت شود. #تحمل_مخالف یکی از ویژگیهای شاخص امام علی(ع) به شمار می آمد.
🔹در روایتی از امام علی(ع) آمده است که دولت، دولت است چه مومن و چه کافر. #شهروندان حق دارند از خدمات دولت استفاده کنند. امام تأکید داشت که جامعه نیاز به حکومت دارد و این حکومت چه خوب و چه بد باید این کارها را انجام دهد و از آن حیث که دولت است چنین وظیفهای دارد.
🔹این امام همام میفرماید لازم داریم حکومتی باشد که آنهایی که دین دارند راحت بتوانند به دینداری خود ادامه دهند، غیرمومنان هم بتوانند متاع خود را پیدا کرده و از زندگی بهره ببرند.
امام علی(ع) اضافه میکند در چنین حکومتی درآمدهای عمومی باید بتواند جمع آوری و توزیع شود، جلوی مهاجمان به ممکلت سد شود، یعنی نیروی مسلحی درست شود که نیروی مسلح حاکم در مقابل شهروندان نباشد بلکه برای دفاع از جامعه باشد، راه ها امن شود و از آنهایی که #حقوق_ضعیفان را میخورند حقوق ضعیفان پس گرفته شود.
این ویژگیهایی است که امام در خصوص حکومت مطرح میکند و هر کسی که شهروند آن حکومت است این حقوق را دارد اگر چه از میان خوارج باشد.
🔹 از نظر #امام_علی(ع) تا زمانی که شهروند دست به #سلاح و #هجوم به دیگران نبرده کسی حق ندارد به حقوق وی تعرض کند. وی در هنگام جنگ با خوارج هم سه دستور دارد:
📌نخست آنکه هر گروهی از خوارج هر لحظه که سلاح خود را زمین گذاشت؛ #خونش محترم است.
📌 دومین دستور، هر گروهی از خوارج که تشکیلاتی ندارد که آنها را دوباره جمع کنند به آنها حمله نکنید،
📌دستور سوم شاهکار است و در آن می فرماید این افراد #کافر نیستند و بلکه #قرائت_متفاوتی از دین دارند و به این طریق آن حضرت از همین جا جلوی مکانیزم #تکفیر را گرفتند.
🖋🖋مرحوم استاد داود فیرحی (ره)
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#ضروري_دين چيست؟ ايا #انكارضروريات_دين، موجب #كفر و قتل فرد ميشود؟
🛑قسمت دوم:
❓آيا #انكارضروري موجب #كفر ميشود يا نميشود؟
آيا به طور #مطلق انكار ضروري موجب كفر ميشود و يا قيد دارد. اگر كسي انكار كند كفر ميآورد يا بگوييم كه اصلاً نه انكار ضروري و نه انكار يقيني هيچ كدام كفر نميآورد، فقط انكار توحيد و انكار رسالت پيغمبر اكرم (ص) منشأ كفر ميشود.
👈بنابراين، بحث اين است كه #كافر به چه كسي گفته ميشود.اگر كسي بگويد
🔻 نماز دروغ است،
🔻روزه دروغ است،
🔻حج دروغ است،
👈 ولي به #پيامبر هم اعتقاد داشته باشد و به #وحدانيت خداوند هم قائل بشود آيا كافر هست يا نيست؟
مراد از بحث #منكرضروري اين است كه آيا خود انكار ضروري مستقلاً موجب كفر است يا اينكه اگر اين انكار منشأ بشود كه توحيد و رسالت پيغمبر صلي الله عليه وآله مورد انكار قرار بگيرد، شخص كافر ميشود كه غير از انكار توحيد و رسالت چيز ديگري منشأ كفر نيست.
👈بحث ديگر اين است كه آيا اگر كسي بعضي از احكام پيغمبر را با اينكه ميداند احكام پيغمبر است، قبول ندارد، ميگويد اينجا پيغمبر #اشتباه كرده، العياذ بالله، اصل سفارت پيغمبر را كه از ناحيه پروردگار آمده، اين را منكر نيست، ولي ميگويد تمام مطالب اينطوري نيست كه هر چه بفرمايد، مطابق با وحي و بي اشكال است، اين معنا آيا كفر ميآورد يا نه؟
📌 اين انكار فرمايش پيغمبر، گاهي راجع به موضوعات خارجي است، اگر كسي بگويد پيغمبر در اين موضوع مثلاً اشتباه كرده است، اين كفر نميآورد، خيلي از بزرگان مثل مرحوم صدوق #سهو_النبي قائل شده است،
اخيراً مرحوم آقاي شيخ محمد تقي شوشتري رسالهاي راجع به همين مسأله نوشته است، اين حرف باطل باشد يا صحيح باشد، كفر نميآورد، كفر يك احكام خاصهاي دارد كه #قتلش جايز يا واجب باشد، از مسلمان ارث نبرد و #نجس بشود، احكام مخصوصي براي مسلمان #كافر شده هست،
👈انكار نسبت به موضوعات، مسلماً كفر نميآورد.
ولي اگر در مسائلي ديني تكذيب پيغمبر باشد، مطالبي كه پيغمبر به عنوان دين نه به عنوان موضوعات خارجي، ميفرمايد، اما اگر به عنوان #نفس_دين باشد، اين #كفر ميآورد،
⭕️بررسی #انکارضروری:
👈حالا ببينيم نفس انكارضروري، و ضروري منهاي مسأله #تكذيب چطور است؟ كسي پيغمبر را تكذيب نميكند، ميگويد نماز واجب نيست، حجاب در اسلام نيست، اين ضروري است نه يقيني.
⏪⏪ضروري عبارت از اين است كه واضح است، احتياج به فكر ندارد كه بگويد در اسلام حج هست، نماز هست، روزه هست، اين را اگر كسي انكار كند بنفسه كفر ميآورد يا نه؟ نظر فقها مختلف است.
✳مرحوم آقاي خوئي مدعي است كه #منكرين_ضروريات مسلم في الدنيا و كافر في الآخرة هستند، و روايت كه فرموده كه نه تنها از ايمان بلكه از اسلام هم خارج ميشود، در اين نشئه نيست بلكه در نشئات بعد خارج ميشود.
✳مرحوم صاحب جواهر ميخواهد مطلب را مسلم بگيرد كه نظر فقهاء اين است كه #نفس_انكارضروري براي افراد معمولي و كساني كه بزرگ شده محيط اسلام هستند، خودش من حيث هو كفر ميآورد و لو قطع داشته باشيم كه اين معتقد به اسلام است و پيغمبر را هم تكذيب نميكند. او ادعاي #اجماع كرده است اما اجماع را نميتوانيم مسلم فرض كنيم.
👈پس، بايد جمع بين صحيحه سماعه و روايتهاي ديگر را ببينيم چيست؟
سماعه معيار اسلام را #شهادتين ميداند و در روايات ديگر، زائد بر شهادتين، انكار ضروري، يا به طور كلي يا نسبت به بعضي از موارد مثل حج وجود دارد
✳نظر مختار: جمع انها باين صورت اظهر است كه معيار در مقام ثبوت، همان #شهادتين باشد، در روايات هم اينطور بود، منتها انكارضروري، اماره بر تكذيب باشد.
⭕⭕ نفس انكار ضروري بي قيد و بما هو اصلاً كفر نميآورد، انكار ضروري اماره است، با دليل قطعي كه در مقابل اماره هست، از اماره رفع يد ميشود.
👈من به كلمات بزرگان مراجعه هم كردم، ديدم مرحوم آقا ضياء عراقي در حاشيهاي كه بر عروه زده، نظرش همين است كه
👈 انكار ضروري، اماره بر كفر است و خودش بما هو كفر نيست، اگر قطع داشته باشيم كه اين به رسالت پيغمبر و توحيد اعتقاد دارد، و لو اينجا اشتباهي برايش شده و اين را انكار ميكند، اين محكوم به #كفر نيست و مسلمان است.
🎙خلاصه جلسات درس خارج فقه ايت الله شبيري زنجاني
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دین
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#ضروري_دين چيست؟ ايا #انكارضروريات_دين، موجب #كفر و #قتل فرد ميشود؟
🛑قسمت سوم:
✳روایات دربارة تحقق «کفر»
در این بحث سه گروه از روایات وجود دارد
↩️ گروه اول، روایاتی است که دلالت دارد بر اینکه اعتقاد به هر موضوعی از موضوعات عالم که خلاف واقع باشد موجب برای #کفر و یا #شرک خواهد شد چنانکه صحیحه برید عجلی دلالت بر آن دارد.
↩️طائفه دوّم ، روایاتی است که دلالت دارد بر اینکه #جهد و #إنکار هر یک از #احکام_الهی اعم از واجبات و محرمات موجب برای کفر است.
↩️طائفه سوّم، روایتی است که دلالت دارد بر اینکه #مرتکب_گناهان_کبیره اگر معتقد به #حلیّت آن باشد #کافر است بلا فرق بین اینکه عالم به حرمت باشد یا عالم نباشد و بلا فرق بین اینکه ضروری دین باشد یا نباشد
🔻مطالعة روایات نشان داد در هیچ روایتی، اثری از کلمة «ضروری» و انکار ضروری نیست؛ در نتیجه تنها توجیه آمدن کلمة «ضروری» در عبارت بزرگانی همچون ابنسعید حلی و محقق حلی این است که این دسته از فقها روایات را کنار هم گذاشته (روایاتی مانند «جَحَدَ الفَرَائِضَ» یا «ارتَکَبَ کَبِيرَةً») و از آنها چنین عنوانی را اصطیاد کرده اند. در این صورت #اجماع و شهرت به دلیل مدرکی بودن بیتأثیر خواهد بود.
✳✳چكيده
مطالعه در مسئله، نتایج زیر را به دنبال داشت:
💠در مسئلة #انکار_حکم_ضروری دین، مشهور معتقدند منکر ضروری #کافر است و بنا بر نظر مشهور باید آثار کفر را برای منکر ضروری اجرا کرد. عده ای نیز انکار ضروری را در صورت ملازم بودن آن با تکذیب النبی(صلی الله علیه و آله) موجب کفر میدانند.
💠مراد از #ضروری آن حکمی است که واضح است و منکِر نیز به آن علم دارد و به آن اعتقاد پیدا کند؛ یعنی قبلاً علم داشته این حلال است و اکنون به حرمت اعتقاد پیدا میکند یا اینکه علم داشته واجب است و اکنون به عدم وجوب اعتقاد پیدا میکند یا اینکه علم داشته حرام و کبیره است؛ ولی الآن به #عدم_حرمت اعتقاد پیدا میکند. در نتیجه منکِر یک حکم ضروری که به ضروری بودن آن حکم علم دارد، خودش خارجکننده از اسلام است.
📌بنابراین میتوان سه ملاک از این معیارهای یادشده در مورد ضروری ارائه داد:
↩️ نزد همة مسلمانان واضح و آشکار است؛
↩️نیازی به اقامة دلیل ندارد؛
↩️ اجتهاد در آن معنا ندارد.
💠فرض بحث در انکار ضروری جایی است که 👈👈انکار با علم به اینکه حکم مورد انکار، ضروریِ دین است، صورت گیرد؛ وگرنه انکار ضروری از روی #شبهه یا یک منشأ دیگری، از محل بحث خارج است.
💠هیچ روایت و دلیلی نداریم که اگر #منکرضروری سر از تکذیب پیامبر(صلی الله علیه و آله) درآورد و موجب تکذیب نبی(صلی الله علیه و آله) شود، مستلزم کفر است؛ بله، خود #تکذیب_النبی(صلی الله علیه و آله) بیگمان موجب #کفر است.
💠تدین به اسلام واجب است و اگر کسی یکی از احکام را با این دو خصوصیت (واضح بودن حکم آن نزد مسلمانان و علم به آن) #انکار کند، از اسلام خارج میشود.
💫🖋بررسی فقهی کفر منکر ضروری،
ايت اله محمدجواد فاضل لنکرانی
🔹🔹نکتهای که باید بر آن تاکید کرد، آن است که ضروریبودن یک حکم و اعتقاد، #همیشگی نیست و گاه منحصر به #زمان و #مکان خاصی میشود. از این رو نمیتوان کسی را که آن حکم و اعتقاد را در غیر آن زمان انکار میکند، کافر شمرد و این، به سبب تحول در افکار و اشخاص در زمانهای مختلف است؛ گاه اعتقادی به سبب یک واقعه تاریخی یا اجتماعی در جامعه گسترش مییابد، به گونهای که همه آن را میدانند و به صورت ضروری مذهب یا دین در میآید؛ اما در زمان دیگر این گونه نیست. (از سايت ويكي فقه)
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دین
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛
#ضروري_دين چيست؟ ايا #انكارضروريات_دين، موجب #كفر و #قتل فرد ميشود؟
🛑 قسمت چهارم:
"بعد از بررسی در کلمات بزرگان و مجموع روایات باب و مراجعه به فرمایشات مرحوم استاد خویی ره معلوم شد که کلمات فقها در این جهت #مضطرب و #مشوش است از این جهت حکم نمودن در مسأله حقیقتاً مشکل است.
✅ محقّق اردبیلی ره معتقد است که #منکرضروری دین تنها در صورتی محکوم به #کفر است و احکام کفر بر وی مترتّب میشود که إنکار او بازگشتش به إنکار رسول الله و تکذیب او باشد و این در صورتی است که فرد از روی #تعمد حکمی از احکام ضروری دین را إنکار کند یعنی با اینکه میداند این حکم منسوب به رسول الله است، منکر انتساب آن به خداوند شده و با این إنکار در حقیقت منکر رسالت شده و از این جهت محکوم به احکام کفر است.
👈 ولی اگر معتقد به رسالت رسول الله باشد و از طرفی نداند که این حکمی که منکر آن شده از احکام ضروری إسلام است نمیتوان گفت چنین شخصی منکر رسالت رسول الله است و إطلاق کافر و ترتّب احکام کفر بر چنین شخصی در غایت إشکال است.
👈بنابراین #کافر عبارت است از کسی که منکر یکی از این دو چیز باشد: یا منکر وحدانیت خداوند و یا منکر رسالت رسول الله .بنابراین منکر ضروری دین چنانچه میداند حکمی جزء ضروریات دین است و با این حال عالماً و متعمّداً منکر آن شود چون إنکار او در حقیقت بازگشتش به إنکار رسالت است از این جهت محکوم به کفر بوده و احکام کافر بر او مترتّب میشود.
♦(امام خمينى هم نيز اين نظريه را برگزيده و در تحرير الوسيله مى فرمايد:
«كافر كسى است كه اسلام را نپذيرفته باشد، يا پذيرفته، اما يكى از ضروريات دين را انكار كرده باشد، به گونه اى كه انكارش به انكار رسالت و تكذيب پيامبر يا ناقص شمردن شريعت پاك او منجر شود، يا چيزى از او سر زند كه باعث كفر او باشد; مانند قول يا فعلى كه مستلزم كفر او باشد ... اما #غلوكننده اگر غُلُوَّش به انكار خدا يا توحيد يا نبوت منجر شود كافر است وگرنه نيست.» )
✅ اما کسی که منکر حکمی از احکام دین مثل حرمت #موسیقی شود و در عین حال معتقد به رسالت هم باشد چنانچه إنکار او از روی علم و تعمّد نباشد در این صورت نمیتوان حکم به کفر و نجاست چنین فردی کرد
🔻مثل خیلی از مسلمانان عصر حاضر که إسلام را قبول دارند ولی با این حال برخی از احکام آن را نپذیرفتهاند حال یا به جهت #شبهاتی که در ذهن نسبت به آن دارند و یا به جهت اینکه قریب العهد به إسلام هستند و پذیرش همه احکام إسلام در ابتدا برای آنان سخت است و با اینکه اعتقاد به خدا و رسول دارندولی منکر برخی از فروع إسلام هستند ومیگویند این حرف ها ساخته وپرداخته خود #آخوندها است.
👈با این بیان #إنکارضروری_دین فی نفسه و به عنوان مستقل، موجب برای کفر نمیشود مگر در صورتی که بازگشت آن به إنکار رسالت باشد و این در صورتی است که إنکار از روی تعمد و عن علمٍ باشد .
👈👈👈آنچه به نظر بنده می رسد تبعاً للمحقّق الاردبیلی ره آن است که #منکرضروری دین چنانچه إنکار وی از روی #تعمد و #علم نباشد و معتقد به رسالت رسول الله هم باشد نمیتوان گفت که إنکار وی بازگشتش به إنکار رسالت است و حکم نمودن به کفر چنین فردی و ترتّب آثار کفر بر وی مشکل است.
✅و اما #غلات که إمامان معصوم را خدا دانسته و یا معتقدند که خدا در آنان حلول کرده است آنان نیز قطعا محکوم به #کفرند زیرا منکر #الوهیت و #وحدانیت خداوند متعال شدهاند و شکی نیست که چنین افرادی قطعاً محکوم به کفر است."
🎙درس خارج فقه ايت الله مصطفي اشرفی-
مدرسه علميه ايت اله خويي مشهد
http://quranpuyan.com/yaf_postst5670_Drwry-dyn-chyst--y-nkr-Drwryt-dyn--mwjb-kfr--w-qtl-frd-myshwd.aspx
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دین
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛