eitaa logo
قران پویان
445 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
635 ویدیو
587 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
چيست؟ ايا ، موجب و قتل فرد ميشود؟ 🛑قسمت دوم: ❓آيا موجب مي‌شود يا نمي‌شود؟ آيا به طور انكار ضروري موجب كفر مي‌شود و يا قيد دارد. اگر كسي انكار كند كفر مي‌آورد يا بگوييم كه اصلاً نه انكار ضروري و نه انكار يقيني هيچ كدام كفر نمي‌آورد، فقط انكار توحيد و انكار رسالت پيغمبر اكرم (ص) منشأ كفر مي‌شود. 👈بنابراين، بحث اين است كه به چه كسي گفته مي‌شود.اگر كسي بگويد 🔻 نماز دروغ است، 🔻روزه دروغ است، 🔻حج دروغ است، 👈 ولي به هم اعتقاد داشته باشد و به خداوند هم قائل بشود آيا كافر هست يا نيست؟ مراد از بحث اين است كه آيا خود انكار ضروري مستقلاً موجب كفر است يا اينكه اگر اين انكار منشأ بشود كه توحيد و رسالت پيغمبر صلي الله عليه وآله مورد انكار قرار بگيرد، شخص كافر مي‌شود كه غير از انكار توحيد و رسالت چيز ديگري منشأ كفر نيست. 👈بحث ديگر اين است كه آيا اگر كسي بعضي از احكام پيغمبر را با اينكه مي‌داند احكام پيغمبر است، قبول ندارد، مي‌گويد اينجا پيغمبر كرده، العياذ بالله، اصل سفارت پيغمبر را كه از ناحيه پروردگار آمده، اين را منكر نيست، ولي مي‌گويد تمام مطالب اينطوري نيست كه هر چه بفرمايد، مطابق با وحي و بي اشكال است، اين معنا آيا كفر مي‌آورد يا نه؟ 📌 اين انكار فرمايش پيغمبر، گاهي راجع به موضوعات خارجي است، اگر كسي بگويد پيغمبر در اين موضوع مثلاً اشتباه كرده است، اين كفر نمي‌آورد، خيلي از بزرگان مثل مرحوم صدوق قائل شده است، اخيراً مرحوم آقاي شيخ محمد تقي شوشتري رساله‌اي راجع به همين مسأله نوشته است، اين حرف باطل باشد يا صحيح باشد، كفر نمي‌آورد، كفر يك احكام خاصه‌اي دارد كه جايز يا واجب باشد، از مسلمان ارث نبرد و بشود، احكام مخصوصي براي مسلمان شده هست، 👈انكار نسبت به موضوعات، مسلماً كفر نمي‌آورد. ولي اگر در مسائلي ديني تكذيب پيغمبر باشد، مطالبي كه پيغمبر به عنوان دين نه به عنوان موضوعات خارجي، مي‌فرمايد، اما اگر به عنوان باشد، اين مي‌آورد، ⭕️بررسی : 👈حالا ببينيم نفس انكارضروري، و ضروري منهاي مسأله چطور است؟ كسي پيغمبر را تكذيب نمي‌كند، مي‌گويد نماز واجب نيست، حجاب در اسلام نيست، اين ضروري است نه يقيني. ⏪⏪ضروري عبارت از اين است كه واضح است، احتياج به فكر ندارد كه بگويد در اسلام حج هست، نماز هست، روزه هست، اين را اگر كسي انكار كند بنفسه كفر مي‌آورد يا نه؟ نظر فقها مختلف است. ✳مرحوم آقاي خوئي مدعي است كه مسلم في الدنيا و كافر في الآخرة هستند، و روايت كه فرموده كه نه تنها از ايمان بلكه از اسلام هم خارج مي‌شود، در اين نشئه نيست بلكه در نشئات بعد خارج مي‌شود. ✳مرحوم صاحب جواهر مي‌خواهد مطلب را مسلم بگيرد كه نظر فقهاء اين است كه براي افراد معمولي و كساني كه بزرگ شده محيط اسلام هستند، خودش من حيث هو كفر مي‌آورد و لو قطع داشته باشيم كه اين معتقد به اسلام است و پيغمبر را هم تكذيب نمي‌كند. او ادعاي كرده است اما اجماع را نمي‌توانيم مسلم فرض كنيم. 👈پس، بايد جمع بين صحيحه سماعه و روايت‌هاي ديگر را ببينيم چيست؟ سماعه معيار اسلام را مي‌داند و در روايات ديگر، زائد بر شهادتين، انكار ضروري، يا به طور كلي يا نسبت به بعضي از موارد مثل حج وجود دارد ✳نظر مختار: جمع انها باين صورت اظهر است كه معيار در مقام ثبوت، همان باشد، در روايات هم اينطور بود، منتها انكارضروري، اماره بر تكذيب باشد. ⭕⭕ نفس انكار ضروري بي قيد و بما هو اصلاً كفر نمي‌آورد، انكار ضروري اماره است، با دليل قطعي كه در مقابل اماره هست، از اماره رفع يد مي‌شود. 👈من به كلمات بزرگان مراجعه هم كردم، ديدم مرحوم آقا ضياء عراقي در حاشيه‌اي كه بر عروه زده، نظرش همين است كه 👈 انكار ضروري، اماره بر كفر است و خودش بما هو كفر نيست، اگر قطع داشته باشيم كه اين به رسالت پيغمبر و توحيد اعتقاد دارد، و لو اينجا اشتباهي برايش شده و اين را انكار مي‌كند، اين محكوم به نيست و مسلمان است. 🎙خلاصه جلسات درس خارج فقه ايت الله شبيري زنجاني کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
چيست؟ ايا ، موجب و فرد ميشود؟ 🛑قسمت سوم: ✳روایات دربارة تحقق «کفر» در این بحث سه گروه از روایات وجود دارد ↩️ گروه اول، روایاتی است که دلالت دارد بر اینکه اعتقاد به هر موضوعی از موضوعات عالم که خلاف واقع باشد موجب برای و یا خواهد شد چنانکه صحیحه برید عجلی دلالت بر آن دارد. ↩️طائفه دوّم ، روایاتی است که دلالت دارد بر اینکه و هر یک از اعم از واجبات و محرمات موجب برای کفر است. ↩️طائفه سوّم، روایتی است که دلالت دارد بر اینکه اگر معتقد به آن باشد است بلا فرق بین اینکه عالم به حرمت باشد یا عالم نباشد و بلا فرق بین اینکه ضروری دین باشد یا نباشد 🔻مطالعة روایات نشان داد در هیچ روایتی، اثری از کلمة «ضروری» و انکار ضروری نیست؛ در نتیجه تنها توجیه آمدن کلمة «ضروری» در عبارت بزرگانی همچون ابن‌سعید حلی و محقق حلی این است که این دسته از فقها روایات را کنار هم گذاشته (روایاتی مانند «جَحَدَ الفَرَائِضَ» یا «ارتَکَبَ کَبِيرَةً») و از آنها چنین عنوانی را اصطیاد کرده ‎اند. در این صورت و شهرت به دلیل مدرکی بودن بی‌تأثیر خواهد بود. ✳✳چكيده مطالعه در مسئله، نتایج زیر را به دنبال داشت: 💠در مسئلة دین، مشهور معتقدند منکر ضروری است و بنا بر نظر مشهور باید آثار کفر را برای منکر ضروری اجرا کرد. عده ‎ای نیز انکار ضروری را در صورت ملازم بودن آن با تکذیب النبی(صلی الله علیه و آله) موجب کفر می‌دانند. 💠مراد از آن حکمی است که واضح است و منکِر نیز به آن علم دارد و به آن اعتقاد پیدا کند؛ یعنی قبلاً علم داشته این حلال است و اکنون به حرمت اعتقاد پیدا می‌کند یا اینکه علم داشته واجب است و اکنون به عدم وجوب اعتقاد پیدا می‌کند یا اینکه علم داشته حرام و کبیره است؛ ولی الآن به اعتقاد پیدا می‌کند. در نتیجه منکِر یک حکم ضروری که به ضروری بودن آن حکم علم دارد، خودش خارج‌کننده از اسلام است. 📌بنابراین می‎توان سه ملاک از این معیارهای یادشده در مورد ضروری ارائه داد: ↩️ نزد همة مسلمانان واضح و آشکار است؛ ↩️نیازی به اقامة دلیل ندارد؛ ↩️ اجتهاد در آن معنا ندارد. 💠فرض بحث در انکار ضروری جایی است که 👈👈انکار با علم به اینکه حکم مورد انکار، ضروریِ دین است، صورت گیرد؛ وگرنه انکار ضروری از روی یا یک منشأ دیگری، از محل بحث خارج است. 💠هیچ روایت و دلیلی نداریم که اگر سر از تکذیب پیامبر(صلی الله علیه و آله) درآورد و موجب تکذیب نبی(صلی الله علیه و آله) شود، مستلزم کفر است؛ بله، خود (صلی الله علیه و آله) بی‌گمان موجب است. 💠تدین به اسلام واجب است و اگر کسی یکی از احکام را با این دو خصوصیت (واضح بودن حکم آن نزد مسلمانان و علم به آن) کند، از اسلام خارج می‌شود. 💫🖋بررسی فقهی کفر منکر ضروری، ايت اله محمدجواد فاضل لنکرانی 🔹🔹نکته‌ای که باید بر آن تاکید کرد، آن است که ضروری‌بودن یک حکم و اعتقاد، نیست و گاه منحصر به و خاصی می‌شود. از این رو نمی‌توان کسی را که آن حکم و اعتقاد را در غیر آن زمان انکار می‌کند، کافر شمرد و این، به سبب تحول در افکار و اشخاص در زمان‌های مختلف است؛ گاه اعتقادی به سبب یک واقعه تاریخی یا اجتماعی در جامعه گسترش می‌یابد، به گونه‌ای که همه آن را می‌دانند و به صورت ضروری مذهب یا دین در می‌آید؛ اما در زمان دیگر این گونه نیست. (از سايت ويكي فقه) کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
چيست؟ ايا ، موجب و فرد ميشود؟ 🛑 قسمت چهارم: "بعد از بررسی در کلمات بزرگان و مجموع روایات باب و مراجعه به فرمایشات مرحوم استاد خویی ره معلوم شد که کلمات فقها در این جهت و است از این جهت حکم نمودن در مسأله حقیقتاً مشکل است. ✅ محقّق اردبیلی ره معتقد است که دین تنها در صورتی محکوم به است و احکام کفر بر وی مترتّب می‌شود که إنکار او بازگشتش به إنکار رسول الله و تکذیب او باشد و این در صورتی است که فرد از روی حکمی از احکام ضروری دین را إنکار کند یعنی با اینکه می‌داند این حکم منسوب به رسول الله است، منکر انتساب آن به خداوند شده و با این إنکار در حقیقت منکر رسالت شده و از این جهت محکوم به احکام کفر است. 👈 ولی اگر معتقد به رسالت رسول الله باشد و از طرفی نداند که این حکمی که منکر آن شده از احکام ضروری إسلام است نمی‌توان گفت چنین شخصی منکر رسالت رسول الله است و إطلاق کافر و ترتّب احکام کفر بر چنین شخصی در غایت إشکال است. 👈بنابراین عبارت است از کسی که منکر یکی از این دو چیز باشد: یا منکر وحدانیت خداوند و یا منکر رسالت رسول الله .بنابراین منکر ضروری دین چنانچه می‌داند حکمی جزء ضروریات دین است و با این حال عالماً و متعمّداً منکر آن شود چون إنکار او در حقیقت بازگشتش به إنکار رسالت است از این جهت محکوم به کفر بوده و احکام کافر بر او مترتّب می‌شود. ♦(امام خمينى هم نيز اين نظريه را برگزيده و در تحرير الوسيله مى فرمايد: «كافر كسى است كه اسلام را نپذيرفته باشد، يا پذيرفته، اما يكى از ضروريات دين را انكار كرده باشد، به گونه اى كه انكارش به انكار رسالت و تكذيب پيامبر يا ناقص شمردن شريعت پاك او منجر شود، يا چيزى از او سر زند كه باعث كفر او باشد; مانند قول يا فعلى كه مستلزم كفر او باشد ... اما اگر غُلُوَّش به انكار خدا يا توحيد يا نبوت منجر شود كافر است وگرنه نيست.» ) ✅ اما کسی که منکر حکمی از احکام دین مثل حرمت شود و در عین حال معتقد به رسالت هم باشد چنانچه إنکار او از روی علم و تعمّد نباشد در این صورت نمی‌توان حکم به کفر و نجاست چنین فردی کرد 🔻مثل خیلی از مسلمانان عصر حاضر که إسلام را قبول دارند ولی با این حال برخی از احکام آن را نپذیرفته‌اند حال یا به جهت که در ذهن نسبت به آن دارند و یا به جهت اینکه قریب العهد به إسلام هستند و پذیرش همه احکام إسلام در ابتدا برای آنان سخت است و با اینکه اعتقاد به خدا و رسول دارندولی منکر برخی از فروع إسلام هستند ومی‌گویند این حرف ها ساخته وپرداخته خود است. 👈با این بیان فی نفسه و به عنوان مستقل، موجب برای کفر نمی‌شود مگر در صورتی که بازگشت آن به إنکار رسالت باشد و این در صورتی است که إنکار از روی تعمد و عن علمٍ باشد . 👈👈👈آنچه به نظر بنده می رسد تبعاً للمحقّق الاردبیلی ره آن است که دین چنانچه إنکار وی از روی و نباشد و معتقد به رسالت رسول الله هم باشد نمی‌توان گفت که إنکار وی بازگشتش به إنکار رسالت است و حکم نمودن به کفر چنین فردی و ترتّب آثار کفر بر وی مشکل است. ✅و اما که إمامان معصوم را خدا دانسته و یا معتقدند که خدا در آنان حلول کرده است آنان نیز قطعا محکوم به زیرا منکر و خداوند متعال شده‌اند و شکی نیست که چنین افرادی قطعاً محکوم به کفر است." 🎙درس خارج فقه ايت الله مصطفي اشرفی- مدرسه علميه ايت اله خويي مشهد http://quranpuyan.com/yaf_postst5670_Drwry-dyn-chyst--y-nkr-Drwryt-dyn--mwjb-kfr--w-qtl-frd-myshwd.aspx کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛